4 نتیجه برای حکیمی
فریبا نظری، محسن حکیمی، حسین مختاری، امیرسجاد اسماعیلی،
دوره 35، شماره 2 - ( نشریه مواد پیشرفته در مهندسی- تابستان 1395 )
چکیده
در این پژوهش آسیابکاری بهعنوانی روشی برای ساخت آلیاژهایی دوتایی Mn-Ga و تأثیر آسیابکاری بر فرایند تشکیل فاز نمونههای Mn:Ga با نسبت 2:1 و 3:1 در زمانهای 1، 2 و 5 ساعت مورد مطالعه قرار گرفت. در نمونههای Mn:Ga با توجه به نتایج حاصل شده، ترکیب Mn1.86Ga با ساختار تتراگونال و گروه فضایی I4/mmm فاز پایدار بود و همچنین مقادیری از ترکیب Mn3Ga با ساختار اورتورومبیک و گروه فضایی Cmca در محصول شناسایی شد. اثر افزودن Ge نیز با هدف جانشین کردن اتم Ge با اتم Ga، با مطالعه در نمونه Mn:Ga:Ge با نسبت
5/0: 5/0: 3 مطالعه شد. با این که بهبود ویژگیهای مغناطیسی با افزودن Ge قابل انتظار است، اما برای نمونه مورد بررسی افزایش وادارندگی رخ داد و مغناطش اشباع نمونه تغییر محسوسی نداشت. افزایش Ge سبب از بین رفتن شانس تولید فاز نامتقارن اورتورومبیک Mn3Ga شد و در مقابل دو ساختار جدید Mn11Ge8 و MnGaGe در نمونه ایجاد شد. این تحول فازی با مطالعه رفتار مغناطیسی نمونهها تأیید شد. این رفتار میتواند از نیروهای نامتوازن الکترواستاتیک مرتبط با برهمکنش تبادلی منگنز در ترکیب ساختار اورتورومیبک Mn3Ga و جایگزین شدن برخی اتمهای Ge با Ga ناشی شده باشد.
رضوان سبحانی، محسن حکیمی، محسن خواجه امینیان، پرویز کاملی،
دوره 35، شماره 3 - ( نشریه مواد پیشرفته در مهندسی- پاییز 1395 )
چکیده
در این پژوهش فرایند تشکیل فاز نمونههای Mn2.5Ge از پودرهای فلزی Mn و Ge با روش آلیاژسازی و تأثیر بازپخت محصول نهایی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان داد فاز پایدار در فرایند آسیابکاری، ترکیب Mn11Ge8 با ساختار اورتورومبیک و گروه فضایی Pnam است. مقادیر مغناطش اشباع نمونه های آسیاب کاری شده با زمان اسیاب از مقدار 2/0 تا 95/1 (kg-1Am2) افزایش می یابد. باقیماندگی نمونهها نیز با افزایش زمان آسیابکاری افزایش و میدان وادارندگی نمونهها با افزایش زمان آسیابکاری کاهش یافته است. بازپخت نمونه 15 ساعت آسیابکاری شده به حذف فازهای Mn و Ge و ظهور چهار فاز جدید Mn3Ge و Mn5Ge2 و Mn5Ge3 و Mn2.3Ge منجر شد، که فاز جدید Mn3Ge با ساختار) Do22 تتراگونال ( و گروه فضاییI4/mmm فاز پایدار و غالب است. افزایش مغناطش اشباع نمونه بازپختی به شکلگیری فازهای مغناطیسی جدید و افزایش میدان وادارندگی به فاز Mn3Ge با ساختار تتراگونال نسبت داده شده است. برای تعدادی نمونه که با روش ذوب قوسی ساخته شده بود، مطالعات توسعه یافت تا با مقایسه نتایج، تأثیر روش ساخت بر فرایند تشکیل فاز و ویژگیهای ساختاری و مغناطیسی نیز مطالعه شود. در این نمونهها بسته بهروش ساخت، مقادیر مغناطش اشباع در بازه 6/0 تا 65/5 (kg-1Am2) قرار داشتند. تحلیل ریتولد نشان داد نمونه Mn2.5Ge ساخته شده بهروشس ذوب قوسی که فرایند تکمیلی بازپخت در دمای 620 درجه سانتیگراد روی آن صورت گرفت، تک فاز است، که در نتیجه آن ترکیب Mn2.5Ge با مغناطش اشباع (kg-1Am2) 252/5 و میدان وادارندگی 005/0 تسلا بهدست آمد.
محسن حکیمی، پرویز کاملی، باقر اصلی بیکی، علی فقیه،
دوره 35، شماره 4 - ( نشریه مواد پیشرفته در مهندسی- زمستان 1395 )
چکیده
در این پژوهش نانوبلورهای فریت کبالت از بازپخت ترکیب آلیاژی Co-Fe حاصل از آسیابکاری در اتمسفر هوا بهدست آمد. تاثیر دمای بازپخت بر تشکیل فاز فریت کبالت و ویژگیهای ساختاری و مغناطیسی محصول مورد مطالعه قرار گرفت. فازیابی نمونه بازپخت شده در دمای 450 درجه سانتیگراد نشان داد که حدود 46درصد وزنی نمونه به فریت کبالت CoFe2O4 تبدیل شده است. این میزان در نمونههای بازپخت شده در دماهای 800 و 900 درجه سانتیگراد به ترتیب به 95 و 90 درصد میرسد. کاهش مغناطش اشباع نمونه با بازپخت به تبدیل فاز Co-Fe به فریت کبالت ارتباط داده شد. اثر اندازه دانهها و کم شدن نسبت سطح به حجم منجر به یک افزایش در مغناطش اشباع نمونه 900 درجه سانتیگراد نسبت به نمونه 800 درجه سانتیگراد شده است. بیشترین وادارندگی در نمونه بازپخت شده در 800 درجه سانتیگراد مشاهده شد که کوچک بودن اندازه بلورکها در این نمونه دلیل اصلی این افزایش نسبی است.
محسن حکیمی، مهسا صفری،
دوره 38، شماره 1 - ( نشریه مواد پیشرفته در مهندسی- بهار 1398 )
چکیده
در این پژوهش، با هدف بهبود ویژگیهای مغناطیسی، ترکیب هویسلر Co2FeSi طی فرایندهای آزمایشگاهی مختلف ساخته شد. مقایسه ساختار بلوری نشان داد نمونههای ساخته شده بهروش آسیاکاری نسبت به نمونههای ساخته شده از روش ذوبقوسی از نظم بلوری بهتری برخوردارند. پخت نمونه حاصل از آسیاکاری باعث بهبود نظم بلوری و درنتیجه دستیابی به بیشترین مغناطش اشباع برابر با μB/F.u. 24/5 شد. تفاوت در مغناطش اشباع سایر نمونهها با توجه به مدل هسته- پوسته توضیح داده شد. بررسی رفتار وادارندگی با توجه به سازوکارهای فعال در این نمونهها نشان داد کوچک شدن اندازه ذرات مهمترین نقش را در افزایش وادارندگی در نمونههای آسیا شده دارد.