۱۳ نتیجه برای محمدعلی گلعذار
عباس نجفی زاده، محمدعلی گلعذار،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۶۹ )
چکیده
در این تحقیق به بررسی اثر دوره عملیات حرارتی آستمپر کردن بر خواص مکانیکی و ساختار میکروسکپی چدنهای نشکنی با درصدهای متغیری از مس (بین ۵/۰ تا ۲ درصد) پرداخته شده، جهت انجام این پژوهش ابتدا Y- بلوک هائی از جنس چدنهای نشکنی با درصدهای مختلفی از مس از طریق ریخته گری تهیه گردید و سپس با استفاده از آنها نمونه های متالوگرافی، کشش و ضربه ساخته شدند. نمونه های ساخته شده در دمای ۸۹۰ درجه سانتیگراد بمدت یک ساعت آستنیته و سپس در دماهای ۲۸۵، ۳۳۵ و ۳۷۵ درجه سانتیگراد بمدت زمانهای مختلف ۱۵، ۳۰، ۷۵ و ۱۵۰ دقیقه آستمپر گردیدند. نتایج حاصله نشان داد که چدن نشکنی با یک درصد مس که در دماهای ۲۸۵ و ۳۳۵ درجه سانتیگراد بمدت ۷۵ دقیقه آستمپر شده مناسب ترین ترکیب خواص مکانیکی را، نسبت به سایر آلیاژهائی که در همان شرایط آستمپر گردیده اند، داراست و این درحالی است که در دمای آستمپر کردن ۳۷۵ درجه سانتیگراد، آلیاژی با دو درصد مس که بمدت ۳۰ دقیقه آستمپر شده از خود مناسب ترین خواص مکانیکی را نشان می دهد.
محمدعلی گلعذار،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۶۹ )
چکیده
در این تحقیق، خوردگی و خوردگی تنشی آلیاژ زیرکالوی-۱۲ در محلول CH۳OH/۰,۴%HCl (موسوم به محلول پایه) بتنهائی و با درصدهای مختلفی از سموم کاتدی نظیر آرسنیک، پلاتین و سلنیوم مورد بررسی قرار گرفت. ملاحظه گردید که، آرسنیک و غلظتهای نسبتاً زیاد سلنیوم (زیادتر از ۱۰۰ ppm) کاهش خوردگی و خوردگی تنشی را موجب می شوند. این امر ناشی از تشکیل فیلم غنی از عناصر مزبور بر روی سطوح نمونه تشخیص داده شد. همچنین ملاحظه گردید که ۲۵ppm سلنیوم و غلظتهای کم پلاتین (نظیر ۲۵ppm) حساسیت نسبت به خوردگی تنشی را زیادتر می کنن، علت این پدیده به نفوذ هیدروژن در ناحیه تحت تنش در جلوی ترک بین دانه ای در حال پیشروی به داخل فلز نسبت داده شد. درحالی که ۲۵ppm سلنیوم اثر قابل ملاحظه ای بر خوردگی از خود نشان نداد، اضافه شدن همین مقدار پلاتین در محلول، افزایش خوردگی را موجب گردید. بعلاوهف افزایش غلظت پلاتین در محلول، خوردگی را شدیداً افزایش داد. در هر سرعت کشش، افزایش حساسیت نسبت به خوردگی تنشی، افزایش سرعت اشاعه ترک، کاهش استحکام کششی و کاهش کرنش شکست را بهمراه داشت. تغیرات مزبور ناشی از افایش وسعت ناحیه شکست ترد کلیواژ در ازاء کاهش وسعت منطقه شکست مکانیکی نرم دانسته شد. عامل اصلی به وجود آورنده شکست ترد کلیواژ، هیدروژن جذب شده، در ضمن انحلال آندی، در ناحیه تحت تنش، شناخته گردید.
محمدعلی گلعذار، عباس نجفی زاده،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۷۲ )
چکیده
در این پژوهش اثرات درصدهای مختلفی از عناصر آلیاژی مس و قلع بر روی خواص مکانیکی چدنهای نشکن آستمپر شده مورد بررسی قرار گرفته است. به علاوه ساختارهای میکروسکوپی نمونه ها در شرایط ریختگی و آستمپر شده به کمک میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی اسکانینگ مطالعه شده است. نمونه های متالوگرافی، کشش و ضربه (از نوع شیاردار) از Y- بلوک های ریخته گری شده در قالب ماسه ای تهیه شده، پس از آستنیته، آستمپر گردیدند.
نتایج حاصل از آزمایشها، مناسبترین ترکیب خواص مکانیکی چدنهای نشکن را در دماهای مختلف و مدت زمانهای متفاوت آستمپر شدن و به ازای درصدهای مختلف عناصر مس و قلع در آلیاژ نشان می دهد. همچنین، مطالعات میکروسکوپی نوری و الکترونی نشان می دهد که ساختار میکروسکوپی نمونه های آستمپر شده در دمای پایین، کاملاً سوزنی شکل و متشکل از لایه های متناوب بسیار ظریف و ریز فریت بینیتی و آستنیت پایدار شده است؛ در حالی که نمونه های آستمپر شده در دمای بالا، ساختاری متمایل به حالت دانه ای داشته از لایه ها و صفحات ضخیم، خشن و منفرد فریت بینیتی و آستنیت پایدار تشکیل شده است.
محمدعلی گلعذار،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۷۲ )
چکیده
در این مقاله اثرات نسبت گاز اکسیژن به استیلن، دمای نمونه، زمان آزمایش و ابعاد نمونه بر روی تشکیل و کیفیت الماس و پوششهای الماسی به کمک مشعل، با استفاده از میکروسکوپهای نوری و الکترونی، اشعۀ ایکس و اسپکتروسکوپی رامان بررسی می شود. نتایج حاصل نشان می دهد که الماس و پوشش الماسی در ناحیۀ مرکزی نمونه ها با دمایی در محدودۀ ۱۱۵۰-۴۵۰ درجه سانتیگراد و در نسبت گاز اکسیژن به استیلن در محدوده ۱-۷۵/۰ تشکیل می شود؛ در حالی که در دماهای پایین امکان چسبیدن و ابقای دانه های کاملاً متبلور الماسی تشکیل شده بر روی سطح نمونه وجود ندارد. از سوی دیگر کریستالهای الماسی تشکیل شده بر روی سطح نمونه با دمای ۴۵۰ درجه سانتیگراد و بالاتر کاملاً پایدار مانده ولی سطوح آنها شدیداً اچ می شوند. به علاوه در محدودۀ ۱۱۵۰-۴۵۰ درجۀ سانتیگراد، زمان لازم برای تشکیل الماس به دمای نمونه بستگی دارد.
علیرضا کیانی رشید، عباس نجفی زاده، محمدعلی گلعذار،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۷۲ )
چکیده
در این مقاله اثر افزایش عنصر آلومینیوم تا ۵/۸ درصد بر ریزساختار، خواص مکانیکی و مقاومت اکسیداسیون چدنهای نشکن و چدنهای نشکن آستمپر شده بررسی شده است. برای یافتن مناسبترین سیکل عملیات حرارتی آستمپر کردن و تعیین ترکیب شیمیایی بهینه، نمونه های کشش و ضربه در محدوده دمایی ۸۹۰ الی ۹۹۰ درجه سانتیگراد آستنیته و در دامنه دمایی ۲۸۵ تا ۳۷۵ درجه سانتیگراد به مدت زمانهای ۱۵ الی ۱۵۰ دقیقه آستمپر شدند.
نتایج حاصل نشان داد که اضافه کردن ۸/۱ درصد مس و ۷/۰ درصد نیکل به ترکیب شیمیایی، اثرات مخرب و نامطلوب آلومینیوم را بر شکل گرافیت های کروی به شدت کاهش می دهد. همچنین مشخص شد که برای ایجاد ساختار بینیتی در چدنهای نشکن با ۲ درصد آلومینیوم، دمای مطلوب برای آستنیته کردن ۸۹۰ درجه سانتیگراد است؛ در حالی که با افزایش درصد آلومینیوم به بیش از ۲ درصد دمای آستنیته کردن نیز باید به دماهای بالاتر نظیر ۹۹۰ درجه سانتیگراد افزایش داده شود. همچنین مشخص شد که اضافه شدن آلومینیوم به این خانواده از چدنها در دماهای ۷۰۰ درجه سانتیگراد و بالاتر، بهبود قابل ملاحظه ای در مقاومت اکسیداسیون آنها ایجاد می کند.
محمدحسین فتحی، وجیه السادات مرتضوی، محمدعلی گلعذاروکاظم خسروی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۷۳ )
چکیده
– برای ارزیابی تاثیر احتمالی خوردگی آمالگام دندانی۱ بر بدن انسان، پژوهشهای کلینیکی۲ و آزمایشگاهی۳ در مورد سه نوع آمالگام اجرا شد. در بخشی از تحقیقات انجام شده که نتایج آن در مقالۀ حاضر ارائه می شود تغییررنگ۴ و خوردگی۵ سه نوع آمالگام دندانی تولید داخلی و خارجی از طریق اجرای آزمونهای غوطه وری۶ و الکتروشیمیایی۷ در آزمایشگاه بررسی و نتایج حاصل باهم مقایسه شد. آزمونهای غوطه وری برای ارزیابی میزان تغییررنگ آمالگام، در محلولهای سدیم سولفاید و سدیم کلراید صورت گرفت و آزمونهای الکتروشیمیایی پولاریزاسیون پتانسیودینامیکی۸ در محلول ۹/۰ درصد نمک طعام (سرم فیزیولوژی)، بزاق مصنوعی۹ و محلول رینگر۱۰ اجرا شد. نتایج نشان داد که پتانسیل خوردگی۱۱ و شدت جریان خوردگی۱۲ یک نوع آمالگام خاص بر حسب نوع محلول الکترولیت متغیر است اما ردیف و رده بندی پتانسیل و شدت جریان خوردگی آمالگام ها در سه نوع محلول تغییر نمی کند.
محمدعلی گلعذار،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۷۶ )
چکیده
هدف از این پژوهش، تحقیق در زمینۀ جوانه زنی و رشد۲ پوششهای الماسی و شبه الماسی۴ بر روی زیرلایه های۵ فولادی توسط تکنیک استفاده از مشعل۶ (شعلۀ حاصل از احتراق استیلن و اکسیژن) است. برای این منظور، از فولادهای زنگ نزن۷ آستنیتی۸ (نوع۳۱۶) و فریتی۹ (نوع۴۳۰) استفاده شد. همچنین تأثیر آماده سازی سطح زیرلایه نیز ارزیابی شد. کیفیت پوششهای تولید شده، توسط میکروسکوپهای نوری و الکترونی از نوع روبشی۱۰، اشعۀ ایکس۱۱، اسپکتروسکوپی رامان۱۲ و میکروسکوپ نیروی اتمی۱۳ مطالعه شد.
نتایج حاصل نشان داد که بر روی زیرلایه فولاد زنگ نزن آستنیتی، پوشش تشکیل شده متشکل از دانه های منفرد و کاملاً متبلور۱۴ الماس است. از سوی دیگر بر روی زیرلایه فولاد زنگ نزن فریتی مجموعه هایی از دانه های نیمه متبلور۱۵ و غیر متبلور۱۶ شبه الماسی تشکیل شد. همچنین مشاهده شد که پرداخت کردن سطوح زیرلایه ها با کاغذ سنبادۀ ۱۲۰۰ و یا اچ کردن شیمیایی، چگالی جوانه زنی را افزایش می دهد. به علاوه مشخص شد که چگالی جوانه زنی تابع دمای زیرلایه است.
علی سعیدی و محمدعلی گلعذار،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۷۸ )
چکیده
از روش سنتز احتراقی برای تولید کامپوزیت ذره ای Fe-(Ti,W)C استفاده شده است. راکتور ساده ای طراحی و ساخته شد که امکان انجام آزمایشها را تحت خلاء و آتمسفر خاص و شرایط کنترل پذیر از نظر دما و احتراق اولیه فراهم می سازد. نمونه هایی از مخلوط پودرهای آهن، تیتانیم، تنگستن و کربن با نسبتهای متفاوت از W/Ti تهیه شد و توسط جرقۀ الکتریکی تحت W/Ti در مخلوط اولیه کامپوزیتهای متفاوتی شامل WC در زمینۀ Fe-Ti، WC+(Ti,W)C در زمینۀ Fe و (Ti,W)C درر زمینۀ Fe تولید شد. فاز WC دارای ساختمان بلوری با مورفولوژی زاویه دار است ولی فاز (Ti,W)C مانند کاربید تیتانیم دارای مورفولوژی مدور است.
محمدعلی گلعذار و روح الله باقری،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۷۹ )
چکیده
در این مقاله اثرات دما، زمان پخت و همچنین زیرلایه های مختلف بر دوام پوششهای پلی اتیلن با چگالی بالا روی نمونه های فولاد کربنی ساده ارزیابی شده است. هدف از این تحقیق افزایش چسبندگی، بهبود انعطاف پذیری و ایجاد پوششی عاری از نقص است که مقاومت فولاد در برابر محیطهای خورنده را افزایش دهد. برای این منظور، پس از آماده سازی سطح و اعمال یک زیرلایه ( از نوع فسفات روی، پلی وینیل الکل، رزول، اسیداستئاریک و پلی یورتان)، با استفاده از روش الکترواستاتیک پاشش پودری، پوشش پلیمر به سطح نمونه ها اعمال شد. سپس پوشش به دست آمده با ضخامت یکنواخت ۳۰۰ میکرون، تحت عملیات حرارتی موسوم به پخت اولیه و ثانویه قرار داده شد. آن گاه آزمایشهای چسبندگی، انعطاف پذیری و مقاومت در برابر محیطهای خورندۀ مختلف، براساس استاندارد ASTM انجام شد. همچنین نقایص سطحی پوششها و فصل مشترک پوشش/نمونه توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی مطالعه شد.
نتایج حاصل نشان داد که میزان تخلخل پوشش پیوستگی فصل مشترک پوشش/ فلز تابع رژیم پخت شامل دما، زمان و اتمسفر کوره و حتی نوع زیرلایه است. پوشش یکنواخت با بیشترین چسبندگی بر سطح نمونه ها در دما و زمان پخت ثانویه برابر با ۲۳۰˚C و ۴۲ min به دست آمد. مقایسۀ اثر زیرلایه های مختلف با توجه به میزان چسبندگی و انعطاف پذیری به ترتیب از کم به زیاد بدون زیرلایه، اسید استئاریک، رزول، پلی وینیل الکل و پلی یورتان را نشان داد. انجام آزمونهای مه آب نمک و غوطه وری نمونه های پوشش شده در محیطهای مختلف خورنده شامل کلریدفریک، اسید سولفوریک و آب مقطر به مدت ۶۰ شبانه روز، هیچ گونه اثری از خوردگی نمونه های فلزی را نشان نداد
محمود فاضل نجفآبادی و محمدعلی گلعذار،
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۳ )
چکیده
در این پژوهش امکان تولید نیمه صنعتی مواد مرکب Al-TiB۲ و Al-ZrB۲ با استفاده از سرباره فعال بررسی شده است. به این منظور از آلومینیم خالص تجارتی ، مخلوط ترکیبات TiO۲ ، ZrO۲ ، KBF۴ و Na۳AlF۶ و یک دستگاه کوره شعلهای حاوی بوته گرافیتی
۲۰۰A استفاده شد. نتایج بهدست آمده نشان داد، با انتخاب نسبت مناسبی از ترکیبات یاد شده و استفاده از مقادیر اضافی آنها نسبت به مقادیر استوکیومتری لازم، امکان ساخت مواد مرکب Al-TiB۲ و Al-ZrB۲ با کیفیت مناسب توسط کورههای ذوب معمولی نظیر کوره شعلهای، در مقیاس نیمه صنعتی وجود دارد
کیوان رئیسی، احمد ساعتچی و محمدعلی گلعذار،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۳ )
چکیده
مورفولوژی و بافت پوشش رسوب الکتریکی ’روی‘ بر سطوح الکتروپولیش شده فولاد در دانسیته جریانهای کم مورد بررسی قرار گرفت. پوشش ’روی‘ متشکل از کریستالیتهای هگزاگونال است که بر روی همدیگر چیده شده و یک بسته را ایجاد کردهاند. این بستهها در اندازههای مختلف و در جهات مختلف در کنار همدیگر پراکنده شده و پوشش نسبتاً همگونی را بر روی سطح فولاد ایجاد کردهاند. این پوشش فاقد بافت قوی است. با افزایش دانسیته جریان، مورفولوژی پوشش تغییرات عمدهای یافت به طوری که هر دانه دارای یک جهت گیری خاص شد. پوشش در این حالت دارای بافت قوی قاعده (۰۰۰۲) همراه با صفحات با زاویه کم (۱۰۱۳و ۱۰۱۴) است. پوشش حاصل بر روی سطوح فولاد پولیش مکانیکی شده شامل بستههای منفردی از کریستالیتهای ’روی‘ است که در جهات مختلف در کنار هم واقع شدهاند. بافت مشاهده شده در این نوع پوشش شامل دانسیته بیشتری از صفحات با زاویه کم (۱۰۱۳و ۱۰۱۴) همراه با دانسیته کمتری از صفحات قاعده (۰۰۰۲) نسبت به سطوح الکتروپولیش است. علت این تغییرات مورفولوژی و بافت در پوششهای رسوب الکتریکی ’روی‘ با افزایش مقدار پلاریزاسیون کاتدی و آمادهسازی سطح فولاد، وابسته به تأثیرات آنها بر جوانه زنی و رشد است
سحر وهابزاده، محمدعلی گلعذار، فخرالدین اشرفیزاده و علی قاسمی،
دوره ۲۷، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۷ )
چکیده
محمدرضا گرسیوزجزی، محمدعلی گلعذار ، کیوان رئیسی،
دوره ۳۳، شماره ۳ - ( نشریه مواد پیشرفته در مهندسی- زمستان ۱۳۹۳ )
چکیده
در پژوهش حاضر، ترکیب شیمیایی، ضخامت و رفتار تریبوخوردگی لایه اکسیدی بر روی آلیاژ Ti-۶Al-۴V، ایجاد شده به روش آندایزینگ۱ در محلول H۲SO۴/H۳PO۴ و ولتاژهای بالاتر از ولتاژ شکست دیالکتریک مورد بررسی قرار گرفت.
اندازهگیری ضخامت لایههای اکسیدی نشان داد که ضخامت پوشش با افزایش ولتاژ آندایزینگ به صورت خطی افزایش
مییابد. تحلیل طیفسنجی پراکنش انرژی (EDS۲) از فیلم اکسیدی، حضور عناصر فسفر و گوگرد از الکترولیت را درون فیلم اکسیدی نشان داد. نتایج حاصل از آزمونهای تریبوخوردگی۳ مشخص کرد که فرایندآندایزینگ، باعث بهبود رفتار تریبو خوردگی نمونهها میشود. به علاوه لایههای اکسیدی ایجاد شده در ولتاژهای بالاتر، رفتار تریبوخوردگی بهتری از خود نشان دادند. بررسی سطح سایش توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی۴ و تحلیل EDS نشان داد که لایه اکسیدی در نمونههای آندایزشده در ولتاژهای کمتر به طور کامل برداشته شدهاند؛ اما در نمونههای آندایزشده در ولتاژهای بیشتر، تخریب لایه به صورت جزئی در سطح سایش رخ داده است. حجم ساییده شده نمونهها پس از آزمون تریبوخوردگی نیز مقدار کمتری را برای نمونههای آندایز شده در ولتاژهای بالاتر نشان داد.