776 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
روزبه نیرهدی، فاطمه عسجدی، پیام سیفی شیروانده، مهدی سلیمی،
دوره 34، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده
در این پژوهش، نانوذره فریت نیکل با ابعادی بین 40 تا 100 نانومتر بهروش هیدروترمال و با استفاده از پلیاتیلنگلیکول بهعنوان سورفاکتانت در دمای 180 درجه سانتیگراد و مدت زمان 12 ساعت تولید، و اثر دمای واکنش، زمان و سورفاکتانت مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج آنالیز اشعه ایکس، تبدیل اکسید نیکل و هماتیت به فریت نیکل راهی برای تولید NiFe2O4 میباشد. همچنین، تأثیر دما و زمان واکنش و سورفاکتانت بر ساختار ذرات بررسی شد. نتایج نشان داد که ذرات تشکیل شده در دمای 140 درجه سانتیگراد بهصورت کلوخه بوده، شکل مشخص ندارند ولی در دمای 180 درجه سانتیگراد شکل کروی همگن پیدا میکنند. همچنین مغناطش اشباع با افزایش زمان فرایند هیدروترمال افزایش مییابد.
شهرام احمدی، رحیم اعرابی جشوقانی، حمیدرضا شاهوردی،
دوره 34، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده
در این پژوهش تبلور فازهای Fe36Cr12Mo10 و α-Fe در استحاله غیر شیشهای شدن آلیاژ غیربلورین Fe51Cr18Mo7B16C4Nb4 با استفاده از آزمون پراش اشعه ایکس و میکروسکوپ الکترونی عبوری مورد مطالعه قرار گرفت. بهمنظور ارزیابی سینتیک تبلور، آزمون گرماسنجی افتراقی در نرخ-های گرمایش مختلف انجام شد. نتایج نشان داد که تبلور دو مرحلهای منجر به تشکیل فازهای Fe36Cr12Mo10 و α-Fe در ساختار آلیاژ میشود. انرژی فعالسازی تبلور فازهای Fe36Cr12Mo10 و α-Fe با استفاده از مدل Kissinger-Starink، بهترتیب kJ/mol 747 و 880 اندازهگیری شد. نتایج بررسی سینتیکی، مکانیزم رشد کنترل-نفوذی یک بعدی همراه با کاهش نرخ جوانهزنی در تشکیل فازهای Fe36Cr12Mo10 و α-Fe را نشان داد.
فرهاد معراجی، مهری مشهدی، مرتضی تمیزیفر، علی نعمتی،
دوره 34، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده
در این پژوهش ویسکرهای نیترید آلومینیوم (AlN) در کوره لولهای تحت جریان 500 گاز نیتروژن در دمای C˚1000 با یک ساعت ماندگاری در این دما تهیه شدند. مواد اولیه شامل آلومینیوم (Al) با اندازه ذرات 3 میکرومتر و 45 میکرومتر و کلرید آمونیوم (NH4Cl) بود. برای بررسی ویسکرهای نیترید آلومینیوم، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) و پراش اشعه X (XRD) بهکار گرفته شدند. بررسی یافتهها نشان داد که با نسبتهای متفاوت کلرید آمونیوم به پودر آلومینیوم 3 میکرومتری، ویسکرهای نیترید آلومینیوم با قطر 140 تا 340 نانومتر بهدست آمد. در حالت استفاده از بیش از 40% وزنی کلرید آمونیوم، فرآورده پایانی، نیترید آلومینیوم خالص و عاری از آلومینیوم واکنش نکرده بود. از ترکیب کلرید آمونیوم با پودر آلومینیوم 45 میکرومتر، ویسکرهای نیترید آلومینیوم با قطر630 تا 870 نانومتر بهدست آمد و با افزودن بیش از 50% وزنی کلرید آمونیوم، نیترید آلومینیوم خالص ایجاد شد. بررسیهای ریزساختاری نشان داد که با افزایش میزان کلرید آمونیوم قطر ویسکرها افزایش مییابد (تقریباً حدود 200 نانومتر). همچنین با افزایش اندازه ذرات آلومینیوم، ویسکرهای نیترید آلومینیوم با قطر بیشتر بهدست آمد. با افزوده شدن کلرید آمونیوم به آلومینیوم واکنشهای خودبهخودی کلریده شدن و نیتریده شدن ترمودینامیکی در فاز گازی افزایش یافت و منجر به تشکیل ویسکرها و همچنین فرآورده نیترید آلومینیوم خالص شد.
پرویز رزمجویی، سیدمحمد میر کاظمی،
دوره 34، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده
در این پژوهش اثر مقدار افزودنی پلی وینیل پیرولیدن (PVP) بر ساختار، ریخت شناسی1 و ویژگیهای مغناطیسی فریت کبالت تهیه شده بهروش هیدروترمال بررسی شد. بررسی فازی نمونهها با پراش سنجی پرتو ایکس (XRD) در شرایط گوناگون فرایند تولید، نشاندهندهی تشکیل فریت کبالت است. در دمای °C ۱۹۰ با کاهش مقدار PVP به ۱/0 درصد حجمی افزون بر فریت کبالت، قلههای اکسید کبالت نیز دیده شد. تهیهی طیف-های فروسرخ افزودنی PVP، نمونهی آماده سازی شده پیش از فرایند هیدروترمال و C-0.1PVP3, 190 با طیف سنجی FTIR و مقایسهی آنها بیانگر تشکیل پیوند بین زنجیرههای افزودنی PVP و سطح ذرات هیدروکسید فلزی و فریت کبالت بود که این کار مانع از رشد و درشت شدن آن-ها بههنگام فرایند تولید میشود. برای دیدن ریخت شناسی نمونهها از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) استفاده شد. بر پایهی یافتههای بهدست آمده از اندازهگیری ویژگیهای مغناطیسی نانو ذرات با مغناطومتر نمونهی ارتعاشی (VSM)، با افزایش مقدار افزودنی PVP از 1 /0 به 3/0 درصد حجمی، میدان پسماندزدای مغناطیسی از 298 به 684 اورستد افزایش و مغناطش اشباع از emu/g 58 به emu/g 51 کاهش یافت.
سمیه محمدی، علی دوست محمدی، محمدرضا سائری،
دوره 34، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده
تاثیر مثبت یونهای سیلسیم و روی در رشد و دگرگشت (متابولیسم) استخوان به اثبات رسیده است. هدف از این پژوهش ساخت و مشخصهیابی نانوبیوسرامیک ویلمایت (Zn2SiO4)، حاوی روی و سیلسیم، برای ترمیم نواقص استخوانی بود. سرامیک ویلمایت بهکمک روش واکنش حالت جامد تهیه شد. ترکیب شیمیایی و ساختار بلوری این بیوسرامیک مورد ارزیابی قرار گرفت. پتانسیل زتا در محلول سرم فیزیولوژیک تعیین گردید و استحکام فشاری و مدول یانگ نمونهها نیز اندازهگیری شد. همچنین توانایی تشکیل هیدروکسی آپاتیت در محلول شبیهسازی شده بدن مورد بررسی قرار گرفت و آزمون سنجش سمیت نانوذرات در تماس با سلولهای بنیادی مغز استخوان انجام گرفت. یافتهها نشان داد که نانوبیوسرامیک بلوری ویلمایت با ترکیب مورد نظر و مقدار پتانسیل زتای منفی ساخته شد. نتایج نشان داد که توانایی تشکیل هیدروکسی آپاتیت بر سطح ویلمایت در محلول شبیه سازی شده بدن چندان قابل توجه نبود. آزمون MTT عدم سمیت و همچنین فعالیت زیستی و تکثیر سلولهای بنیادی مغز استخوان انسان در تماس با غلظت مشخصی از نانوذرات ویلمایت را تایید نمود. تمامی این یافتهها نشان داد که نانوبیوسرامیک نوین ویلمایت با سازگاری زیستی (عدم سمیت) بسیار مناسب، میتواند به عنوان یک بیوماده مناسب برای ترمیم نواقص استخوانی پیشنهاد شود.
محمدرضا دهنوی، بهزاد نیرومند، فخرالدین اشرفیزاده،
دوره 34، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده
پراکندهسازی یکنواخت نانوذرات تقویتکننده در زمینه فلزی کامپوزیتهای ریختگی از اهمیت بالایی برخوردار بوده، بر خصوصیات قطعات تولیدی تاثیر میگذارد. در این پژوهش برای اولین بار در ایران تاثیر عملیات فراصوت ناپیوسته در مذاب بر ریزساختار، پراکندگی نانوذرات تقویتکننده و بهبود خواص مکانیکی نانوکامپوزیتهای ریختگی Al413-SiCnp دارای 5/0 تا 2 درصد وزنی تقویتکننده مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد که عملیات فراصوت ناپیوسته تاثیر بیشتری از عملیات فراصوت پیوسته با زمان مشابه بر بهبود خواص مکانیکی نانوکامپوزیتهای ریختگی دارد بهگونهای که برای نمونه کامپوزیتی دارای 2 درصد وزنی تقویتکننده که بهصورت ناپیوسته در دو دوره 20 دقیقهای تحت عملیات فراصوت قرار گرفته بود، افزایش استحکام تسلیم و استحکام نهایی نسبت به حالت خام بهترتیب برابر 106% و 94% بود. بهبود خواص مکانیکی تحت عملیات فراصوت ناپیوسته با ریز شدن شدید دانهها و رسوبهای یوتکتیکی در ساختار زمینه، زدودن بیشتر لایههای گازی باقیمانده روی سطح ذرات، خرد شدن بهتر کلوخهها، ترشوندگی بیشتر و پراکندگی یکنواختتر نانوذرات تقویتکننده در زمینه در حین مرحله اول انجماد مرتبط دانسته شد.
محمد فاضل، محمدرضا گرسیوز جزی، سعید بهرامزاده، سعیدرضا بخشی، مظاهر رمضانی، احمد بهرامیان،
دوره 34، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده
پوشش کامپوزیتی Ni-SiC، یکی از پوششهایی است که برای فراهم نمودن مقاومت سایشی مناسب، در بسیاری از کاربردها نظیر سیلندرها، موتورهای احتراق و قالبهای ریختهگری مورد استفاده قرار میگیرد. در این پژوهش، سه پوشش Ni-SiC، Ni-SiC-MoS2 و Ni-SiC-Gr با استفاده همزمان از دو همزن مکانیکی و فراصوت در حمام سولفامات نیکل ایجاد شد. با توجه به دمای کاری موتور، آزمون سایش در محدوده دمایی 300-25 درجه سانتیگراد انجام و رفتار تریبولوژیکی پوششها در دماهای گوناگون ارزیابی شد. بر اساس یافتههای آزمونهای سایش، هر سه پوشش در دماهای سایش 25 و 100 درجه سانتیگراد، ضریب اصطکاکهای مناسب و نزدیک بههم نشان میدهند. با افزایش دمای سایش به 200 و 300 درجه سانتیگراد، ضریب اصطکاک پوشش Ni-SiC بهشدت افزایش مییابد. این در حالی است که افزودن ذرات روانکار موجب میشود این ضریب بهگونه قابل توجهی کاهش یابد. با این حال در تمامی دماهای سایش، پوشش دارای ذرات گرافیت کمترین ضریب اصطکاک را دارد.
اسماعیل رستمیزاده، فخرالدین اشرفی زاده ، محمدحسن عباسی،
دوره 34، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
در این پژوهش، نانوکامپوزیتMoSi2-TiB2 با دو نسبت وزنی 10 و 20 درصد تقویتکننده TiB2 از طریق آلیاژسازی مکانیکی به دو روش مختلف ساخته و مشخصهیابی شد. در روش اول، نمونههای پودری عناصر اولیه مولیبدن، سیلیسیم، تیتانیم و بور تا زمان 60 ساعت آسیابکاری شدند. در روش دوم ابتدا MoSi2 ازMo و Si طی 30 ساعت آسیابکاری تولید و سپس پودر TiB2 تجاری به آن اضافه شد و آسیابکاری تا 60 ساعت ادامه یافت. پودرهای تولیدی از دو روش تحت عملیات گرمایی در دمای C ˚1000 بهمدت یک ساعت قرار گرفتند. پیشرفت واکنشها و ویژگیهای ساختاری شامل اندازه دانه و کرنش شبکه بر مبنای روش ویلیامسون- هال بهوسیله پراش پرتو ایکس (XRD) بررسی شد. خواصمکانیکی نمونهها بهوسیله آزمون سختیسنجی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمون سختیسنجی نشان داد با افزودن TiB2 به ترکیب MoSi2 سختی نمونهها بهطور قابلتوجهی افزایش یافت. فرایند کلوخهسازی روی پودرها برای استفاده در فرایند پاشش گرمایی از روش خشک کردن پاششی انجام و فراوردههای خشک شده پس از فرایند کلوخهسازی بهوسیله سرند دانهبندی شد. ریخت و ریزساختار پودرهای آسیاب شده قبل و بعد از عملیات کلوخهسازی بهوسیله میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی و با کمک نرمافزار کلمکس میزان کروی بودن و توزیع مساحت ذرات ارزیابی شد. نتایج نشان داد پودر نانوکامپوزیت تولید شده از روش اول، با توجه به بالاتر بودن سختی و میزان کرویت مطلوب پس از عملیات کلوخهسازی از کیفیت بالایی برای استفاده در فرایند پاشش گرمایی برخوردار است.
محمدرضا دشت بیاض، رضا اسماعیلی،
دوره 34، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
- در این پژوهش بر اساس نتایج حاصل از شبیهسازی دینامیک مولکولی، مدلی برای پیشبینی خواص الاستیک نانوکامپوزیت زمینه آلومینیم تقویتشده با ذرات کاربید سیلیسیم ایجاد شد. همچنین دو مدل برای پیشبینی چگالی و قیمت نانوکامپوزیت پیشنهاد شد. سپس با استفاده از روش الگوریتم ژنتیک برای کمترین چگالی و قیمت و بیشترین خواص الاستیک، درصد بهینه کسر حجمی تقویتکننده بهدست آمد. بر اساس نتایج بهدستآمده از بهینهسازی، کسر حجمی بهینه تقویتکننده 44/0 بهدست آمد. برای این کسر حجمی بهینه، بهترتیب مدول یانگ بهینه 89/165 گیگاپاسکال، مدول برشی بهینه 37/111 گیگاپاسکال، قیمت بهینه 75/8 دلار بر پوند و چگالی بهینه 92/2 گرم بر سانتیمتر مکعب به دست آمد.
احمد زارع، مرتضی هادی، علی قاسمی، هادی کریمی ، محسن صادقی،
دوره 34، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
هدف از این پژوهش تولید ترکیب بینفلزی Ti47Al48Mn5 و ارزیابی رفتار اکسیداسیون آن در دمای °C 1000 با ریزساختارهای مختلف است. علت انتخاب منگنز به عنوان عنصر آلیاژی، افزایش چقرمگی این آلیاژ در دمای اتاق است. تولید آلیاژهای Ti47Al48Mn5 بهروش آلیاژسازی مکانیکی، پرس سرد و عملیاتحرارتی انجام گرفت. با انجام عملیات آلیاژسازی مکانیکی بهمدت 30 ساعت بر روی مخلوط پودری متشکل از Ti47Al48Mn5 (درصد اتمی)، محلول جامد آلومینیم و منگنز در تیتانیم بهدست آمد که با افزایش زمان آلیاژسازی مکانیکی تا 50 ساعت به فاز غیربلورین تبدیل شد. سپس پودرها با پرس سرد فشرده شدند و تحت عملیاتحرارتی با اتمسفر آرگون در دماهای °C 1100 و °C1400 قرار گرفتند تا بهترتیب ریزساختارهای دوپلکس و کاملاً لایهای حاصل شود. نتایج آزمون اکسیداسیون در دمای °C 1000 نشان داد که ریزساختارهای مختلف آلیاژ Ti47Al48Mn5 تاثیر کمی بر مقاومت به اکسیداسیون این آلیاژ دارد و برای هر دو ریزساختار سازوکارهای یکسان اکسیداسیون برقرار است.
احد صمدی، معصومه غایب لو ،
دوره 34، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
برای ارزیابی تأثیر افزودن جوانهزا بر ایجاد ریزساختار درجهبندی شده در ریختهگری گریز از مرکز، دو استوانه از کامپوزیت
Al-13.8wt.%Mg2Si، یکی دارای یک درصد وزنی ماده جوانهزای Al-5Ti-B و دیگری فاقد ماده جوانهزا، در یک ماشین ریختهگری گریز از مرکز عمودی ریختهگری شد. سپس ترکیب شیمیایی، ریزساختار و فازهای ریزساختاری در مقاطع شعاعی مختلف استوانههای ریختگی بهترتیب با استفاده از روش پلاسمای جفت شده القایی (ICP)، میکروسکوپهای نوری و الکترونی روبشی و پراش سنجی اشعه X مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان میدهند که بهواسطه رژیم گرمایی حاکم بر ریختهگری استوانه و نوع انجماد خاص حاکم بر دگرگونی یوتکتیکی در کامپوزیت دارای ماده جوانهزا، ترکیبات دارای تیتانیم و بور حاصل از ماده جوانهزا در حین انجماد از لایه خارجی به لایه میانی استوانه پس زده شده، منجر به تشکیل ذرات اولیه Mg2Si و فاز غیریوتکتیکی Al(α) در لایه میانی میشوند. همچنین بهخاطر چگالی پایین ذرات Mg2Siاولیه و جدایش آنها در خلاف جهت نیروی گریز از مرکز (مطابق رابطه استوکس)، یک تجمع بالایی از آنها در لایه داخلی استوانههای ریختگی پس از انجماد مشاهده میشود.
حمید امیری، سید محمد میرکاظمی، علی بیت اللهی،
دوره 34، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
در این پژوهش رفتار غیربلورینه شدن ترکیب و تاثیر عملیات حرارتی بر ریزساختار و خواص مغناطیسی شیشهسرامیک سیستم
Na2O-Fe2O3-CoO-B2O3-SiO2 برای دستیابی به فریت کبالت از روش شیشه-سرامیک مورد بررسی قرار گرفت. شیشه اولیه توسط عبور مذاب از غلطکهای فولادی در حال چرخش با سرعت 240 دور بر دقیقه،بهدست آمد. نتایج XRD شیشه حاصله دستیابی به یک ماده غیربلورینه را تایید کرد. در ادامه، تحلیل گرمایی در اتمسفر نیتروژن تا حداکثر دمای 1200 درجه سانتیگراد روی پولکهای شیشهای با دو دانه بندی ریز (کوچکتر از µm53) و درشت (mm6/0-5/0) و با سرعت گرمادهی 10 درجه بر دقیقه انجام شد و براساس نتایج بهدست آمده، عملیاتحرارتی پولکهای شیشهای در بستری از گرافیت و در دماهای 521، 570 و 670 درجه سانتیگراد بهمدت یک و دو ساعت صورت گرفت. همچنین رفتار تبلور فریت کبالت از شیشه با افزودن 1% مولی ZrO2 بهعنوان جوانهزا بررسی شد. نتایج XRD نمونههای عملیاتحرارتی شده نشان داد که بخشی از فازهای تبلور یافته فریت کبالت است. با توجه به بررسی خواص مغناطیسی توسط مغناطومتر نمونه مرتعش (VSM) بهترین دما و زمان عملیات-حرارتی برای رسیدن به بالاترین حد اشباع مغناطیسی دمای 670 درجه سانتیگراد و زمان دو ساعت انتخاب شد که میزان آهنربایش آن emu/g 8/11 بهدست آمد. مطالعات ریزساختاری این نمونه با میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) انجام شد. با توجه به نتایج، میانگین اندازهای حدود
200 نانومتر برای ذرات فریت کبالت ساخته شده تخمین زده شد.
نیما صادقی ، اسکندر کشاورز علمداری،
دوره 34، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
در پژوهش حاضر پس از لیچینگ لجن آندی مس در محلول کلریدی، با استفاده از روش استخراج حلالی و حلال آلی اکتانول-کروزن محلول باردار تخلیص شد. ماکرومولکول استخراج شده بهصورت HAuCl4.2L تعیین شد و جدایش ناخالصیها (آهن، مس و سلنیوم) از محلول آبی در حضور طلا مورد مطالعه قرار گرفت. بررسیهای نظری انجام شده بر روی نمودار مککیب-تیلی در حلال40% حجمی اکتانول و
3 مولبرلیتر از اسیدکلریدریک نشان میدهد که در نسبت حجمی آلی به آبی (O/A) 75/0، طی 5 مرحله استخراج بهصورت جریان متقابل، غلظت طلا در فاز آبی از 200 میلیگرم بر لیتر به 7 میلیگرم بر لیتر کاهش مییابد. محلول آمونیاک توانایی تهی سازی طلا از فاز آلی فوق را دارد. همچنین برای تعیین تعداد مراحل تهیسازی، نمودار تعادلی ایزوترم تهیسازی طلا در حضور آمونیاک رسم شد.
عبدا... شیرعلی، عباس هنربخش رئوف ، سهیلا بزاز بنابی،
دوره 34، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
مقدار معین آستنیت باقیمانده، انعطافپذیری فولادها را بهدلیل پدیده TRIP در طول تغییرشکل پلاستیک، افزایش میدهد. یک روش برای دستیابی بهمقدار قابل توجه آستنیت باقیمانده در فولاد، پارتیشنبندی کربن به آستنیت است که باعث پایدارسازی آستنیت در دمای اتاق میشود. عملیاتحرارتی کوئنچ و پارتیشنبندی (Q&P) با استفاده از این روش، منجر به ریزساختاری شامل مارتنزیت و آستنیت باقیمانده پایدار شده بین صفحات مارتنزیت میشود و بنابراین ترکیب بهتری از استحکام و انعطافپذیری را فراهم میکند. در این پژوهش، تأثیر پارامترهای فرایند Q&P (دمای کوئنچ، دمای پارتیشنبندی و زمان پارتیشنبندی) بر ریزساختار و کسر آستنیت باقیمانده یک فولاد کربن متوسط کم آلیاژ بررسی شده است. نتایج نشان داد که افزایش زیاد زمان پارتیشنبندی، موجب از بین رفتن تیغههای مارتنزیت و کاهش کسر آستنیت میشود. با افزایش دمای پارتیشنبندی، لایه های آستنیت باقیمانده ضخیمتر میشود و کسر حجمی آستنیت باقیمانده افزایش مییابد. از طرف دیگر، با افزایش دمای کوئنچ، غلظت کربن آستنیت باقیمانده بهشدت افزایش مییابد.
امیرحسین خسروانی نژاد، مرتضی شمعانیان، احمد رضائیان ، مسعود عطاپور،
دوره 34، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
در این مقاله به بررسی خواص مکانیکی اتصال غیرمشابه فولاد زنگ نزن آستنیتی 316AISI به فولاد کم کربن 37St جوشکاری شده با روش جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی پرداخته شده است. جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی با سرعت چرخشی ثابت rpm 800 و سرعت های خطی mm/min 150،100 و50 انجام شد. بررسی های فازی توسط آزمون پراش اشعه ایکس و آزمون طیف سنجی اشعه ایکس و بررسی خواص مکانیکی توسط آزمون کشش، آزمون سوراخ برشی و آزمون ریزسختی سنجی انجام شد. نتایج بررسیهای فازی در مرز اتصال شواهدی از تشکیل کاربید و ترکیب های بین فلزی را نشان نداد. نتایج آزمون کشش نشان می دهد شکست در تمام نمونههای جوشکاری شده از ناحیه فلز پایه فولاد 37St اتفاق می افتد. نتایج آزمون سوراخ برشی بیشترین استحکام برشی نهایی و استحکام تسلیم برشی را برای نمونه جوشکاری شده با سرعت چرخشی rpm 800 و سرعت خطی mm/min150 نشان داد. با این حال این نمونه کمترین درصد ازدیاد طول برشی را نشان می دهد. نتایج آزمون ریزسختی سنجی نیز بیشترین میزان ریزسختی را در ناحیه اغتشاشی سمت فولاد 316 AISI نمونه جوشکاری شده با سرعت چرخشی rpm 800 و سرعت خطی mm/min150 نشان میدهد که دلیل آن کاهش اندازه دانه ها ناشی از تبلور مجدد دینامیکی است.
محمد رجبی، روح الامین صدیقی ، سید محمود ربیعی،
دوره 34، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
در این پژوهش، اثر آلیاژسازی مکانیکی بر ریزساختار و اجزای فازی سیستم Mg-6Al-1Zn-1Si بررسی شد. برای مطالعه رفتار گرمایی، آنیل هم دما در سه دمای 350، 400 و °C450 برای یک ساعت انجام شد. نتایج نشان داد که اندازه دانه ابتدا با افزایش زمان آسیاب تا 35 ساعت کاهش و سپس اندکی افزایش مییابد. در مقابل، کرنش شبکه با افزایش زمان آسیاب تا 35 ساعت بهطور محسوسی افزایش و سپس کاهش مییابد. فاز ثانویه بین فلزی Mg2Si در حین آنیل ایجاد میشود و مقدار آن با افزایش دمای آنیل افزایش مییابد. فرایند آلیاژسازی مکانیکی دمای تشکیل فاز بین فلزی Mg2Si را کاهش داد.
فاطمه حقدوست ، وحید متقی طلب،
دوره 34، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
دردهههای اخیر پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه تجهیزات پزشکی قابل پوشش صورت گرفته است، آیندهای که درآن تمامی علائم حیاتی بشر از یک لباس توسط فرد دریافت شود، باوری است که امروزه در اندیشه و عمل پژوهشگران است. در راستای دست یابی به این امر، منسوجات باید از مقاومت الکتریکی پایین و یکنواختی در سطح برخوردار باشند، زیرا برقراری ارتباط بین اجزاء منسوج الکترونیکی نیازمند وجود هدایت الکتریکی در منسوج است. یکی از روش های اقتصادی و مناسب برای کاهش مقاومت الکتریکی منسوجات چاپ طرحهای رساناست که با این روش منسوج از یکپارچگی و راحتی بالایی برخوردار است. حسگر طراحی شده در این مقاله، بر پایه چاپ تخت ماده فعالکننده و لایه نشانی الکترولس فلز مس است. نتایج بهدست آمده در این بررسی، نشان داد که برای واکنش فلز مس در حمام لایه نشانی شرایط قلیایی لازم است (5/8pH= )و بهترین دما برابر با 70 درجه سانتیگراد است. میزان مقاومت الکتریکی بهدست آمده در این روش 08/0 اهم بر سانتیمتر مربع است که این مقدار مقاومت الکتریکی برای الکترود دریافتکننده سیگنالهای بیوالکتریک مناسب است. نتایج بهدست آمده از آزمایش دریافت سیگنال قلب و مقایسه آن با الکترود مرجع دستگاه الکتروشوک مانیتورینگ، نشاندهنده کیفیت بسیار بالای سیگنالهای دریافتی است. بهکار بردن این حسگرهای چاپ شده بر سطح منسوج بهعلت انعطافپذیر بودن منجر بهراحتی در پوشش و آزادی عمل بیشتر کاربر خواهد شد.
پریناز سیفالهزاده، مهدی کلانتر، علیرضا مشرقی، سیدصادق قاسمی،
دوره 34، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
مولایت و آلومینا با ضریب انبساط گرمایی کم و مقاومت به شوک گرمایی خوب جزء سرامیکهای دمابالا هستند. با وارد نمودن فاز تقویت کننده میتوان از مزایای فاز سرامیکی چون استحکام گرم استفاده نمود. وجود کاربیدسیلیسیم در زمینه، خواص ترمومکانیکی را بهبود میبخشد. در فرایندهایی که بهطور درجا فازهای موردنظر تشکیل میشود، هزینهها کاهش مییابد. در این پژوهش از احیای کربوترمیک کائولینیت و آندالوزیت برای تشکیل کاربیدسیلیسیم بهشکل درجا در زمینه آلومینا + مولایت استفاده شد. با توجه به نسبت (C/SiO2) و شرایط ساخت، ویژگیهای کامپوزیت از نظر ترکیب فازی، ریزساختار و خواص فیزیکی و مکانیکی بررسی شد. نتایج نشان میدهد زمانیکه نسبت C/SiO2 و دمای پخت در آندالوزیت 5/3 و 1600 درجه سانتیگراد و درکائولینیت 5/5 و 1550 درجه سانتیگراد باشد، شرایط بهینهای از تراکمپذیری و تبلور فاز کاربیدسیلیسیم بهدست میآید.
مردعلی یوسف پور، فاطمه صفری کوشالی، بهنام خوش اندام،
دوره 34، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
در این پژوهش قابلیت جذب هیدروژن در مواد متخلخل پایه سیلیکاتی SBA-16 اصلاحشده با فلز واسطه پالادیوم با دما مورد بررسی قرار گرفت. مواد متخلخل پایه سیلیکا بهدلیل داشتن سطح ویژه مناسب و قابل کنترل بودن پراکندگی و اندازه تخلخلها در محدوده 2 تا
10 نانومتر، قابلیت جذب و ذخیرهسازی گاز هیدروژن را دارند. ماده متخلخل SBA-16 بهدلیل داشتن ساختار بلوری به شکل مکعب همراه با کانالهای روباز برای این منظور میتواند بهکار رود. برای تهیه ماده مرکب نانوساختار و اضافهکردن نمک کلرید پالادیوم به ماده متخلخل سیلیکا، از روشِ سل - ژلِ تکمرحلهای استفاده شد. پیرسازی در دمای C˚80 بهمدت 12 ساعت انجام شد. در نهایت برای ایجاد حفرات و حذف ماده فعالکننده، ماده در دمای C˚550 بهمدت 6 ساعت کلسینه شد. مشخصهیابی مواد بهوسیله پراشسنجی اشعه ایکس زاویه بزرگ و زاویه کوچک، تحلیل جذب گاز هیدروژن تا فشار kPa200 و در سه دمای C˚ 196- ( K77)،C ˚ 123- ( K150) و C˚ 30 ( K303) و همچنین جذب- واجذب گاز نیتروژن انجام گرفت. ریخت شناسی توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی صورت پذیرفت. مقدار پالادیوم، سیلیکون و اکسیژن بر حسب درصدوزنی، بهوسیله طیفسنجی تفکیک انرژی اندازهگیری شد. پیوندها وگروههای آلی ماده متخلخل سیلیکای خالص با دستگاه تبدیل فوریه فراسرخ مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از پراشسنجی پرتو ایکس و طیفسنجی تفکیک انرژی، حضور ذرات فلزی و اکسید پالادیوم در حفرات ماده متخلخل سیلیکای غیربلوری را تأیید کرد. ریخت شناسی و نتایج حاصل از تحلیل جذب- واجذب گاز نیتروژن مشخص کرد با افزودن پالادیوم، سطح ویژه نسبت به ماده متخلخل خالص کاهش مییابد. سطح ویژه برای ماده متخلخل سیلیکای خالص و برای ماده مرکب نانوساختار حاوی پالادیوم، بهترتیب برابر با m2/g 791 و m2/g 538 بهدست آمد. مشاهده شد که جذب گاز هیدروژن در ماده مرکب نانوساختار حاوی پالادیوم در مقایسه با ماده متخلخل سیلیکای خالص رو به افزایش بوده، در حالیکه با افزایش دما رو کاهشی داشت. میتوان نتیجه گرفت که در ماده مرکب نانوساختار حاوی پالادیوم، بیشترین مقدار جذب گاز هیدروژن در دمای °C 196- روی داده است.
علی قطبی ورزنه، پرویز کاملی، فتحاله کریم زاده، هادی سلامتی،
دوره 34، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
در این پژوهش آلیاژ حافظهپذیر فرومغناطیس Ni47Mn40Sn13 به روش آلیاژسازی مکانیکی ساخته شد. بدین منظور مخلوط پودرهای اولیه در آسیای سیارهای در اتمسفر آرگون بهمدت 20 ساعت تحت آسیابکاری قرار گرفتند. الگوی پراش پرتو ایکس تشکیل ساختار بلوری آلیاژ هویسلر را تایید کرد. بهدلیل تنشهای وارده در مرحله آسیابکاری، نمونه ساختار کاملاً منظم نداشت و در منحنی پذیرفتاری آن گذار مارتنزیتی مشاهده نشد. بههمین دلیل برای دستیابی به نمونهای با نظم بلوری بهتر و دارای گذار مارتنزیتی نمونهی 20 ساعت آسیاب شده، در لولههایی از جنس کوارتز و تخلیهشده از هوا قرار داده شد و در زمانهای مختلف در دمای 950 درجه سانتیگراد بازپخت شد. سپس اثر زمان بازپخت بر ویژگیهای ساختاری، مغناطیسی و الکتریکی نمونهها بررسی شد. نتایج حاصل از مقاومت الکتریکی نمونههای دارای گذار مارتنزیتی، رفتار فلز-عایقگونه را در محدوده گذار مارتنزیتی نشان داد. نتایج نشان داد زمان 16 ساعت مدت زمان بهینه برای ساخت این آلیاژ است. این نمونه با دارا بودن دمای گذار بالاتر نسبت به نمونه ساخته شده بهروش ذوب قوسی، نمونهای مناسبتر برای کاربرد در یخچالهای مغناطیسی است.