جستجو در مقالات منتشر شده


776 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

صادق قدیری، علی حسن زاده تبریزی،
دوره 37، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

در این پژوهش، سنتز کلسیم منیزیم سیلیکات نانو‌ متخلخل به‌منظور بهبود خواص دارورسانی و رهایش دارو انجام و مورد مطالعه قرار گرفت. این سنتز توسط پیش ماده تترااتیل اورتوسیلیکات (TEOS) و فعال کننده سطحی ستیل تری‌متیل آمونیوم برومید (CTAB) در محیط بازی به روش سل- ژل انجام شده است و ترکیب تولید شده در دماهای 600 و 800 درجه سانتی‌گراد مورد عملیات حرارتی قرار گرفت. هدف از این پژوهش بررسی اثر دمای کلسیناسیون بر پتانسیل بارگذاری و رهایش داروی ایبوپروفن توسط ترکیب تولیدی است. محصول به‌دست آمده توسط روش‌های پراش پرتو ایکس (XRD)، جذب- واجذب نیتروژن، طیف‌سنجی فروسرخ (FTIR)، طیف‌سنجی فرابنفش (UV)، میکروسکوپی الکترونی عبوری (TEM) و میکروسکوپی الکترونی روبشی گسیل میدانی (FE-SEM) مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج آزمون جذب- واجذب نیتروژن حاکی از مساحت سطحی در گستره 42 تا 140 مترمربع بر گرم است. رهایش دارو پس از 240 ساعت نشان داد که نمونه کلسینه شده در دمای 600 درجه سانتی‌گراد رهایش کندتری داشته است که دلیل آن اندازه کوچک‌تر حفرات و مساحت سطحی بیشتر نسبت به نمونه دیگر است. همچنین عناصر کلسیم و منیزیم باعث افزایش قابلیت بارگذاری و ایجاد بستر مناسب جهت رهایش آرام‌تر دارو شده است. این پژوهش نشان داد که کلسیم منیزیم سیلیکات نانو متخلخل قابلیت بارگذاری و رهایش داروی ایبوپروفن را داراست و می‌تواند به‌عنوان یک سامانه نوین دارورسانی در حوزه مهندسی بافت استخوان مورد استفاده قرار گیرد.
 


غلامحسین اکبری، محمدحسین عنایتی، حسین مینوئی،
دوره 37، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

در این پژوهش از فرایند آلیاژسازی مکانیکی برای تولید آلیاژ آمورف در سیستم Ni-Nb-Si استفاده شد. آزمون‌های پراش پرتو ایکس و تصاویر میکروسکوپی الکترونی عبوری با قدرت تفکیک بالا، تشکیل فاز آمورف را پس از 12 ساعت فرایند آلیاژسازی مکانیکی تأیید کرد. نتایج حاصل از تصاویر میکروسکوپی الکترونی روبشی از مورفولوژی ذرات در حین فرایند آلیاژسازی مکانیکی نشان داد که با افزایش زمان آسیاکاری، اندازه ذرات پودر کمتر و شکل آنها یکنواخت‌تر می‌شوند. افزایش نرخ کارسختی باعث ایجاد تردی، افزایش نرخ شکست و به‌دنبال آن کاهش اندازه ذرات پودر (2±3) میکرومتر شد. پس از دو ساعت آلیاژسازی مکانیکی ساختار لایهای حاصل از قرار گرفتن لایههای متناوب از عناصر اولیه مختلف مشاهده شد. تصاویر میکروسکوپی الکترونی روبشی از سطح مقطع پودر نشان داد، افزایش زمان آسیاکاری سبب کاهش فواصل بین لایه‌ها و توزیع یکنواخت‌تر عناصر و درنهایت ایجاد ساختار یکنواختی از فاز آمورف کامل می‌شود.


زهرا طالبی، مهین کریمی، نگار حبیبی،
دوره 37، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

در این تحقیق ایروژل سیلیکا به‌روش سل- ژل دو مرحله‌ای در شرایط خشک ‌کردن محیط تهیه و اثر کاتالیزور و مقدار آب مرحله هیدرولیز بر خواص فیزیکی ایروژل شامل چگالی، تخلخل و جمع‌شدگی بررسی شد. نتایج نشان داد که افزایش مقدار آب مرحله هیدرولیز، جمع‌شدگی ژل را در مرحله خشک ‌کردن افزایش داده و افزایش چگالی ایروژل حاصل را در پی داشت. همچنین کاتالیزور واکنش تراکم در مرحله تشکیل ژل (آمونیاک) در فرایند سل- ژل بیشتر از کاتالیزور واکنش هیدرولیز در مرحله تشکیل سل (اسید) بر خواص فیزیکی ایروژل سیلیکا اثرگذار است. در حضور مقدار آب کم در مرحله تشکیل سل، اثر آمونیاک تشدید شده و افزایش آن منجر به کاهش چگالی و افزایش تخلخل ایروژل می‌شود. اما در حضور مقادیر کافی آب در این مرحله از سنتز به‌دلیل پیشرفت کامل واکنش هیدرولیز، کاتالیزور آمونیاک بر خواص فیزیکی ایروژل تأثیر محسوسی ندارد. ایروژل با خواص فیزیکی بهینه در نسبت مولی آمونیاک به اسید برابر 6 حاصل شد که از چگالی 214/0 گرم بر سانتی‌متر مکعب، سطح مخصوص 824 مترمربع بر گرم، تخلخل 90 درصد و جمع‌شدگی 23 درصد برخوردار است


آسیه حبیبی، سید محمد موسوی خوئی، فرزاد محبوبی،
دوره 37، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

- با استفاده از روش پلاسمای الکترولیتی، کاتدی فیلم نازکی از کربن شبه الماس و کاربین بر سطح نیکل ایجاد شد. محلول اتانولی با غلظت 15، 30 و 50 درصد حجمی اتانول به‌عنوان الکترولیت مورد استفاده قرار گرفت و فیلم کربنی حاصله با استفاده از آزمون طیف‌سنجی انتشار نوری تخلیه جرقه، میکروسکوپ الکترونی روبشی، پروفیلومتر نوری و روش بهبود سطحی پراکندگی رامان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج، تشکیل پوششی از جنس کربن با ضخامت 60-40 نانومتر را بر سطح نیکل تأیید می‌کند. با افزایش غلظت اتانول، نسبت شدت باند مربوط به کاربین در طیف رامان نسبت به باند مربوط به ساختار آمورف کربنی از 04/1 به 32/0 کاهش یافت که نشان‌دهنده کاهش میزان کاربین و افزایش در مقدار کربن شبه الماس در فیلم ایجاد شده است. همچنین، بررسی سطحی نمونه‌ها، افزایش در زبری سطح را از 520 تا 750 نانومتر با افزایش در غلظت اتانول نشان داد.

آفاق پناهی، معصومه سیف اللهی، سید مهدی عباسی، سید مهدی قاضی میرسعید،
دوره 37، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیر افزودن جزئی منیزیم بر رفتار مکانیکی دما بالا و تغییرات ریزساختاری سوپرآلیاژ Hastelloy X است. نتایج نشان می‌دهد که با افزایش منیزیم از صفر تا  ppm47، اندازه دانه از 64 به 38 میکرومتر کاهش و میزان کسر حجمی کاربیدها از 2/2 به 6/4 درصد افزایش یافته است. همچنین منیزیم توزیع ذرات کاربیدی در زمینه را از درشت و پیوسته به‌صورت مجزا تغییر داده است. منیزیم با مکانیزم جدایش در مرزدانه و در مرز کاربید/ زمینه منجر به تغییر ترکیب شیمیایی کاربیدها شده و خواص مکانیکی آلیاژ را تحت تأثیر قرار می‌دهد. افزایش منیزیم از صفر تا ppm 47 باعث افزایش استحکام کششی از 309 به 345 مگاپاسکال، کاهش داکتیلیته و افزایش عمر گسیختگی از 16 به 30 ساعت شده است. اندازه دانه و میزان کاربیدها عوامل تأثیرگذاری در میزان عمر گسیختگی است و در این پژوهش افزایش میزان کاربیدها در اثر افزودن منیزیم مکانیزم غالب بر افزایش عمر گسیختگی است.
 

زهرا خسروشاهی، فتح الله کریم زاده، مهشید خرازیها،
دوره 37، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

مواد گرافنی به‌دلیل خواص الکتریکی (موبیلیته حامل بار بالا)، خواص الکتروشیمیایی (نرخ انتقال الکترون بالا) و ساختار منحصر به‌فرد (نسبت سطح به حجم بالا) در زمینه‌های مختلف علوم بسیار مورد توجه قرار گرفته‌اند. البته این مواد به‌دلیل صفحات دو بعدی دارای محدودیت‌ در مکان‌های فعال واکنش هستند. بر این اساس، تبدیل صفحات دو بعدی به سه بعدی باعث ایجاد ماده گرافنی با سطح ویژه و سینتیک انتقال جرم و الکترون بالا می‌شود. در این پژوهش، گرافن سه بعدی با استفاده از اکسید گرافن و توسط ذرات فداشونده پلی‌استایرن سنتز شد. برای این منظور، محلول آبی اکسید گرافن احیا شده همراه با محلول آبی ذرات کروی پلی‌استایرن با دو نسبت وزنی 5:95 و 15:85 مخلوط شدند و با کنترل pH در محدوده 8-6، داربست گرافن سه بعدی- پلی‌استایرن سنتز شد. برای خروج قالب فداشونده استایرن، این داربست در تولوئن غوطه‌ور شد. علاوه بر این، تأثیر دو روش مختلف سنتز، سانتریفیوژ و صاف کردن بر مورفولوژی داربست مورد بررسی قرار گرفت. داربست سه بعدی سنتز شده توسط آزمون پراش پرتو ایکس و میکروسکوپی الکترونی روبشی مشخصه‌یابی شد. طبق این نتایج، گرافن سه بعدی سنتز شده با روش سانتریفیوژ دارای تخلخل‌های بیشتر و یکنواخت‌تری است. علاوه بر این، استفاده از نسبت وزنی اکسید گرافن به پلی‌استایرن 5:95 امکان خروج کامل ذرات پلی‌استایرن فداشونده را فراهم می‌آورد. بنابراین با استفاده از روش قالب فداشونده پلی‌استایرن و سانتریفیوژ و همچنین نسبت وزنی اکسید گرافن به پلی‌استایرن 5:95 می‌توان به یک شبکه سه بعدی گرافن با توزیع یکنواختی از تعداد بسیار زیاد تخلخل‌های میکروسکوپی دست یافت. همچنین طبق ارزیابی الکتروشیمیایی انجام گرفته با این نمونه بهینه نسبت به اکسید گرافن احیا شده، گرافن سه بعدی دارای خواص الکتروشیمیایی بهتری نسبت به اکسید گرافن احیا شده است و بنابراین گرافن سه بعدی با نسبت بهینه اکسید گرافن احیا شده به پلی‌استایرن 5:95 یک جایگزین ایده‌آل برای اکسید گرافن احیا شده برای کاربردهای الکتروشیمیایی است.

مائده فلسفین، فخرالدین اشرفی زاده،
دوره 37، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

پوشش­های نیتریدی با سختی و مقاومت سایشی عالی به ­وسیله رسوب فیزیکی بخار (PVD) تولید می­شوند و در سال­های اخیر بسیار توسعه یافته ­اند. با توجه به نوع کاربرد این پوشش ­ها، موضوع بارپذیری و چسبندگی اهمیت فراوانی می­یابد و می­تواند تعیین­ کننده عمر و عملکرد قطعه نهایی باشد. در این تحقیق پوشش­های نانوساختار CrN/CrAlN با ضخامت و تعداد لایه متفاوت، به‌روش قوس کاتدی روی فولاد زنگ‌نزن 420 و فولاد ابزار گرمکار رسوب­گذاری شدند. به‌منظور آنالیز ساختاری و مشخصه ­یابی پوشش ­ها از آزمون‌های نانوسختی‌سنجی، پراش پرتو ایکس و میکروآنالیز طیف‌سنج انرژی استفاده شد و چسبندگی پوشش­ ها به‌کمک آزمون‌ چسبندگی خراش و راکول VDI3198 ارزیابی شد. نتایج نشان داد پوشش ­های رسوب فیزیکی بخار تنش­ های پسماند فشاری بالایی، از حدود 500 تا 1800 مگاپاسکال را تجربه می­ کنند که تأثیر تعیین کننده­ای بر چسبندگی آنها دارد. بارپذیری پوشش به ضخامت و چسبندگی بستگی دارد و در یک ضخامت بهینه به بیشینه می­ رسد. بررسی­ ها نشان داد نوع زیرلایه نیز تأثیر بسزایی بر چسبندگی پوشش دارد.

مرتضی علیزاده، عباس چشم پیش،
دوره 37، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

در این پژوهش، پوشش‌های کامپوزیتی  Ni-Mo-Al2O3روی زیرلایه فولادی کربن متوسط به‌روش رسوب‌دهی الکتریکی در یک حمام سیتراته شامل ذرات میکرونی  Al2O3تولید شدند. سپس اثر غلظت ذرات در حمام (از گستره صفر تا 30 گرم بر لیتر) بر مورفولوژی، ترکیب شیمیایی، ریزسختی و مقاومت به خوردگی پوشش‌های تولیدی بررسی شد. جهت بررسی ریزساختار، مورفولوژی سطحی و همچنین توزیع ذرات در پوشش‌ها از میکروسکوپ‌های نوری و الکترونی روبشی و آزمون‌ کمی طیف‌سنجی تفکیک انرژی استفاده شد. رفتار خوردگی پوشش‌های تولیدی در محلول 5/3 درصد وزنی نمک طعام بررسی شد. نتایج نشان داد که حضور ذرات اکسید آلومینیوم در پوشش مورفولوژی پوشش‌های Ni-Mo را تغییر می‌دهد و علاوه بر این باعث افزایش سختی و مقاومت به خوردگی پوشش‌های آلیاژی Ni-Mo می‌شود. همچنین مشخص شد که پوشش‌های تولیدی در غلظت ذرات 20 گرم بر لیتر در حمام دارای مورفولوژی مناسب و بدون حفره بوده و نیز دارای بیشترین سختی و مقاومت به خوردگی در بین پوشش‌های تولیدی هستند.

سیده فاطمه شمس، مهدی ابراهیمیان حسین آبادی،
دوره 37، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف از این تحقیق، مدل‌سازی و تحلیل مکانیکی صفحه تثبیت استخوانی کامپوزیت لایه‌ای تخریب‌پذیر فسفات کلسیم دوفازی/ ابریشم (BCP/Silk) (چهار لایه فسفات کلسیم دوفازی و سه لایه ابریشم به‌صورت یک در میان) برای درمان شکستگی استخوان تیبیا است. جهت مدل‌سازی و تحلیل مکانیکی از نرم‌افزار آباکوس استفاده شد. ابتدا استخوان تیبیا بر اساس اندازه‌های آنتروپومتری یک انسان متوسط به‌صورت یک استوانه دولایه درنظر گرفته شد که بخش داخلی آن را مغز استخوان و بخش بیرونی آن را استخوان قشری تشکیل می‌دهد. سپس صفحه تثبیت استخوان و پیچ‌ها بر اساس استاندارد‌های موجود و همچنین با توجه به خواص مکانیکی کامپوزیت جدید مورد نظر این پژوهش، در نرم‌افزار آباکوس طراحی شد. مش صفحه تثبیت استخوان از نوع هرمی و برای بقیه تجهیزات از نوع آجری انتخاب شدند. صفحه تثبیت روی استخوان قرار گرفت و با مقید کردن استخوان در راستای محور Y، بار استاتیکی حدود 400 نیوتن اعمال شد. نتایج نشان می‌دهد که صفحه تثبیت استخوان کامپوزیتی علاوه‌ بر زیست‌سازگار و تخریب‌پذیر بودن دارای مدول الاستیک حدود 21 گیگاپاسکال بوده که نزدیک به مدول الاستیک استخوان است.

شروین دانشور اصل، خطیب الاسلام صدرنژاد،
دوره 37، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

پوشش نانومیلههای روتایل بهروش هیدروترمال سنتز و سپس نانوبرگهای آناتاز روی آنها بهشیوه محلولی رشد داده شدند. تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی لایه نازک متشکل از نانومیلهها نشان دادند که این لایه یکنواخت و عاری از ترک بوده و نانومیلهها دارای قطر متوسط 90 نانومتر و ارتفاع 2 میکرومتر هستند و بهواسطه پیش جوانهگذاری دیاکسید تیتانیم روی زیرلایه که زبری سطحی آن را کم کرده است، دارای چگالی مطلوب و جهتگیری عمودی نسبت به زیرلایه هستند. تصویر لایه نازک نهایی نشان داد که نانوبرگها بهصورت یکنواخت روی نانومیلهها رشد کردهاند و مساحت سطح ویژه و زبری آنها را بهطور قابل ملاحظهای افزایش دادهاند. آنالیز عنصری، امکان دوپ شدن یونهای کلر و فلوئور در لایه نازک دیاکسید تیتانیم را نشان داد. طیفهای رامان و پراش پرتوی ایکس لایههای نازک، ساختار دوفازی پوشش را تأیید کردند. آزمون پراشسنجی پرتوی ایکس، رشد بلوری ناهمسانگرد نانومیلهها (عمود بر سطح زیرلایه) را نیز تأیید کرد. طیفسنجیهای بازتاب و عبور پخشی نور نشان دادند که مقدار انرژی فاصله نواری برای لایههای نازک متشکل از نانومیلهها و نانومیلههای نانوبرگدار شده دیاکسید تیتانیم بهترتیب 78/2 و 82/2 الکترونولت است و میزان به دام‌اندازی نور در پوشش نهایی بیشتر است. نانوساختار سنتز شده بهدلایل دارا بودن مشخصههای برجستهای از جمله جدایش و انتقال بهبود یافته حاملهای بار (بهعلت وجود ساختار دوفازی)، مساحت سطح ویژه و میزان به دام‌اندازی نور زیاد (بهعلت وجود نانوبرگها) و انرژی فاصله نواری کم (بهعلت دوپ شدن یونهای غیر فلزی در ساختار) یک ماده مناسب برای جایگزینی با نانومیلههای دیاکسید تیتانیم متداول مورد استفاده در کاربردهای فتوالکتروشیمیایی است.

افسانه واحدی، حامد ندیمی، داوود حق‌ شناس فتمه سری، صادق فیروزی،
دوره 37، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

هدف این تحقیق بررسی تأثیر یون تارتارات (C4H4O6-2-) بر استخراج و جدایش روی و کادمیم با استفاده از استخراج‏ کننده D2EHPA است. حضور یون تارتارات در محلول، باعث جابه‌‏جایی منحنی استخراج روی و کادمیم به‌سمت pHهای قلیایی‌‏تر می‏‌شود؛ ولی میزان جابه‌جایی منحنی استخراج کادمیم قابل توجه‌‏تر است. در صورت استفاده از D2EHPA بدون حضور یون تارتارات، مقدار ΔpH50% برابر با 65/0 است. اگر 2/0 مولار یون تارتارات به فاز آبی افزوده شود مقدار ΔpH50% به 09/1 افزایش می‏‌یابد. آنالیز طیف‌سنجی تبدیل فوریه مادون سرخ روی فاز آلی نشان داد که یون تارتارات به‌همراه روی و کادمیم جذب فاز آلی می‏‌شود. روش آنالیز شیب نشان داد 25/0 مول و 5/0 مول یون تارتارات به‌ترتیب به‌همراه روی و کادمیم وارد واکنش تشکیل کمپلکس می‌شود، اما عدد استخراج با افزایش غلظت یون تارتارات تغییر می‌کند.


شیما توکلی دهقی، سرور درویشی، شروین نعمتی، مهشید خرازیها،
دوره 37، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

با پیشرفت در زمینه توسعه مواد زیستی جایگزین بافتهای بدن، توجه محققین به بهبود ویژگیهای کاشتنیها در زمینه پزشکی و کلینیکی افزایش یافته است. در این راستا، با وجود ویژگی‌‌های قابل قبول فولاد زنگ‌‌نزن، کاربرد این ماده به‌عنوان کاشتنی به‌دلیل رفتار خوردگی به نسبت ضعیف، محدود شده است. هدف از این پژوهش، ساخت پوشش نانوکامپوزیتی آبگریز پلی‌‌دی‌‌متیل- سیلوکسان (PDMS)- اکسید سیلیسیم (SiO2)-اکسید مس(CuO) بر زیرلایه فولاد زنگ‌‌نزن گرید پزشکی(L316) به‌منظور بهبود رفتار خوردگی و زیست‌سازگاری آن است. در این راستا، با استفاده از روش پوشش‌‌دهی غوطه‌‌وری، سطوح ورق‌‌های فولادی با استفاده از نانوذرات اکسید سیلیسیم (20 درصد وزنی پلیمر دی‌متیل سیلوکسان)، مقادیر مختلف از نانوذرات اکسید مس (0، 5/0، 1 و 2 درصد وزنی) و پلیمر زیست‌‌سازگار پلی‌‌دی‌‌متیل‌‌سیلوکسان پوشش داده شد. آزمون‌‌های پراش پرتو ایکس و میکروسکوپی الکترونی روبشی به‌منظور ارزیابی پوشش‌‌ها و پودرهای سنتز شده استفاده شد. همچنین، تغییرات زبری سطح و زاویه ترشوندگی پوشش‌‌های حاوی مقادیر مختلفی از نانوذرات اکسید مس و در پایان، تأثیر مقادیر مختلفی از اکسید مس بر رفتار خوردگی پوشش‌‌های نانوکامپوزیتی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پراش پرتو ایکس حضور فاز کریستالی نانوذرات اکسید مس را بر زیرلایه اثبات کرد. به‌دلیل طبیعت آمورف نانوذرات سیلیکا و نیمه‌کریستالی پلیمر پلی‌‌دی‌‌متیل- سیلوکسان، هیچ قله‌‌ای مبنی بر تأیید حضور این اجزا مشاهده نشد. تصاویر میکروسکوپی الکترونی روبشی حضور یک لایه پوشش با مورفولوژی نیلوفر آبی را در نمونه‌‌های حاوی یک و دو درصد اکسید مس روی سطح نشان می‌‌دهد. همچنین، نتایج ارزیابی زاویه ترشوندگی نشان داد که سطح بدون حضور نانوذرات اکسید مس دارای زاویه ترشوندگی 5±81 درجه است و با افزودن نانوذرات اکسید مس تا یک درصد وزنی به بیش از 5±146 درجه رسید. همچنین نتایج آزمون خوردگی در محلول شبیه‌سازی شده بدن نشان داد که نمونه حاوی دو درصد اکسید مس با چگالی جریان خوردگی 7-E1/2 آمپر بر سانتی‌‌متر‌‌ مربع و پتانسیل خوردگی 22/0 ولت دارای بیشترین مقاومت به خوردگی در بین نمونه‌‌ها است.

مهشید تفرشی، سعیدرضا اله کرم، سهیل مهدوی،
دوره 37، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

در این تحقیق پوششهای ساده Zn-Ni و کامپوزیتی Zn-Ni/PTFE از حمامهای سولفاتی رسوب‌گذاری الکتریکی شدند. از آزمون پلاریزاسیون پتانسیودینامیک و طیف‌نگاری امپدانس الکتروشیمیایی (EIS) برای بررسی رفتار خوردگی پوششها استفاده شد. سختی و رفتار تریبولوژیکی پوششها بهترتیب با استفاده از دستگاه سختی‌سنجی ویکرز و روش پین روی دیسک مورد بررسی قرار گرفتند. به‌منظور بررسی ترکیب و مورفولوژی پوششها و مسیر سایش از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مجهز به طیف‌نگار پرتو ایکس (EDS) استفاده شد. نتایج آزمون خوردگی حاکی از آن است که دانسیته جریان خوردگی پوشش Zn-Ni حدود 30 درصد پوشش کامپوزیتی است. سختی پوشش ساده نیز با افزودن ذرات پلی تترا فلوئوراتیلن کاهش یافته است. با وجود این کاهش سختی، مقدار تلفات سایشی و ضریب اصطکاک با ورود ذرات پلی تترا فلوئوراتیلن حدوداً نصف می‌شود. همچنین مکانیزم سایش در پوشش کامپوزیتی از نوع خراشان خفیف بوده ولی در پوشش فاقد ذرات تغییر فرم پلاستیک و سایش چسبان مکانیزم اصلی سایش هستند. مقدار تلفات سایشی و ضریب اصطکاک در این پوشش بهترتیب حدود 43 و 57 درصد کمتر از پوشش ساده است.

ماهدخت اکبری طائمه، بابک اکبری، ژامک نورمحمدی،
دوره 37، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

چکیده- در داربست‌های گرادیانی درصد، اندازه تخلخل و یا ترکیب شیمیایی مواد موجود در داربست به‌صورت گرادیانی در آن تغییر می‌کنند. اخیراً از روش‌های مختلفی جهت ایجاد گرادیان در داربست استفاده شده است. اما این روش‌ها محدودیت‌هایی از جمله گران بودن فرایند ساخت، در دسترس نبودن تجهیزات، پیچیدگی کنترل شرایط ایجاد گرادیان، پیچیدگی کنترل شکل، اندازه، درصد و راه ‌در‌هم بودن تخلخل‌ها را دارا هستند. هدف از انجام این تحقیق ابداع روشی جدید، کارامد، ساده و با صرف کمترین هزینه بهمنظور ایجاد گرادیان در تخلخل داربست‌ بوده است. دو داربست همگن (نوع 1 و نوع 2) و دو داربست گرادیانی (نوع 1 و نوع 2) ساخته و با هم مقایسه شدند. گرادیان در راستای شعاع داربست، با ادغام دو روش لایه‌به‌لایه و روش شستشوی ذرات تخلخل‌ساز ایجاد شد. از پلیمر پلی‌کاپرولاکتون به‌عنوان ماده اصلی و از میکروذرات پارافین در دو بازه اندازه ذرات 250 تا 420 میکرومتر و 420 تا 600 میکرومتر به‌عنوان تخلخل‌ساز استفاده شد. درصد تخلخل داربست همگن نوع یک، همگن نوع دو، گرادیان نوع یک و گرادیان نوع دو، به‌ترتیب 25/1 ± 5/77، 5/3± 3/61، 5/0 ± 74 و 4 ± 8/79 درصد بهدست آمد؛ گفتنی است که درصد تخلخل مورد نیاز برای رشد و زنده‌مانی سلول بالای 70 درصد است. که درصد تخلخل داربست‌های گرادیانی جهت استفاده در مهندسی بافت استخوان مناسب است. همچنین میانگین اندازه تخلخل برای دو نوع داربست همگن یک و دو بهترتیب 23/11 ± 48/278 و 62/14 ± 79/417 میکرومتر بهدست آمد که این اعداد نیز برای مهندسی بافت استخوان مطلوب هستند. استحکام فشاری در 80 درصد کرنش و مدول فشاری داربست‌ها با ترتیب ذکر شده در بالا 16/0 ± 16/0 و 11/0 ± 25/0 مگاپاسکال، 26/0 ± 20/0 و 34/0 ± 53/0 مگاپاسکال، 19/0 ± 34/0 و 43/0 ± 33/0 مگاپاسکال و 12/0 ± 28/0 و 51/0 ± 17/0 مگاپاسکال اندازه‌گیری شد. پایین بودن ارقام استحکام نشان می‌دهد که استفاده از پلی‌کاپرولاکتون به‌تنهایی مناسب نبوده است. همچنین مقایسه این نتایج نشان می‌دهد که گرادیانی کردن تخلخل‌ها تأثیر چندانی بر خواص مکانیکی داربست‌ها نداشته است. گرادیان در تخلخل، پیوستگی کامل بین دو لایه داربست و عدم وجود فصل مشترک بین آنها در تصاویر گرفته شده توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد که روش استفاده شده در ساخت داربست گرادیانی مناسب بوده است.

محمد محمودی صالح آباد، مرتضی زند رحیمی، هادی ابراهیمی فر،
دوره 37، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

چکیده- برای افزایش مقاومت به اکسیداسیون و خوردگی داغ فولاد­ها می­توان عناصر مختلفی از جمله آلومینیوم، کروم، سیلیسیم، تیتانیوم و یا ترکیبی از آنها را روی سطح نفوذ داد. در این تحقیق با استفاده از فرایند سمانتاسیون فشرده پوشش هم‌زمان آلومینیوم- تیتانیوم روی زیرلایه فولاد زنگ‌نزن فریتی 430 AISI ایجاد شد. پوشش توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و پراش پرتو ایکس (XRD) مورد بررسی قرار گرفت. پوشش حاصل شامل دو لایه به ضخامت حدود 14 میکرومتر بود. نتایج آزمون پراش پرتو ایکس وجود فازهای FeTi، 2TiO، AlTi، Ti3Al و Ti5Al را نشان داد. اکسیداسیون هم‌دما و اکسیداسیون سیکلی در دمای 1000 درجه سانتی‌گراد روی نمونه‌های بدون پوشش و پوشش­دار انجام شد. نتایج اکسیداسیون هم‌دما و سیکلی نشان داد پوشش نفوذی آلومینیوم- تیتانیوم باعث بهبود مقاومت به اکسیداسیون فولاد زنگ­نزن فریتی 430 AISI شد.

علی برادران، مجید طاووسی،
دوره 37، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

چکیده- هدف از پژوهش حاضر، بررسی خواص ساختاری، نوری و حرارتی شیشه‌های GeO2-PbO-CaO-SrO در راستای دستیابی به بالاترین خواص اپتیکی و پایداری حرارتی بهمنظور استفاده در ساخت پنجره‌های مادون قرمز است. در این راستا، شیشه‌های ژرماناتی مختلف در گروه‌های ترکیبی PbO-xCaO (x-50)و50GeO2 و 50GeO2-(50-x)PbO-xSrO و (20 و 10، 0 x=) با انجام فرایند متداول ذوب و سرد کردن سریع در میان دو صفحه‌ فولادی تهیه شدند. بررسی‌های ساختاری، نوری و حرارتی نمونه‌های حاصل توسط پراش‌سنج پرتو ایکس (XRD)، آنالیز حرارتی (DTA)، آزمون طیف‌سنجی مادون قرمز (FTIR) و آزمون طیف‌سنجی مرئی- فرابنفش (UV-Vis) انجام شد. نتایج حاصل حاکی از آن بود که افزودن اکسید کلسیم به ترکیب شیشه‌های ژرماناتی- اکسید سرب، باعث کاهش توانایی تشکیل فاز شیشه‌ای، خواص نوری و حرارتی این گروه ترکیبی می‌شود. برخلاف اکسید کلسیم، حضور اکسید استرانسیم تأثیر مخربی بر خواص اپتیکی شیشه‌های مورد بحث نداشته، بیشترین دمای تبلور در حدود 831 درجه‌ سانتی‌گراد و دمای انتقال به شیشه در حدود 580 درجه‌ سانتی‌گراد در ترکیب حاوی 20 درصد اکسید استرانسیم حاصل شد.

گیتی پیشه ورز، حمید عرفان نیا، اسماعیل زمین پیما،
دوره 37، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

چکیده- در این پژوهش، میزان جذب سطحی پلیمرهای مزدوج بر گرافن/ اکسید گرافن به‌روش شبیه‌سازی دینامیک مولکولی با میدان نیروی واکنشی مورد تحقیق قرار گرفت. پلیمرها عبارتند از پلی‌(3- هگزیل تیوفن) و پلی‌(فنوتیازین وینیلن)- پلی‌تیوفن. طول و عرض ورقه گرافنی به‌ترتیب برابر با 196/95 آنگستروم و 164/54 آنگستروم است. ورقه‌های اکسیدگرافن با درصدهای اکسیدشدگی متفاوت درنظر گرفته شدند. نتایج شبیه‌‌سازی دینامیک مولکولی میزان جذب سطحی بیشتری را روی ورقه‌های اکسید گرافن نسبت به ورقه گرافن نشان دادند؛ علاوه بر این پلی‌(فنوتیازین وینیلن)- پلی‌تیوفن میزان جذب سطحی بیشتری از پلی‌(3- هگزیل تیوفن) در بررسی با هر دو گروه عاملی هیدروکسی و اپوکسی نشان داده است. همچنین، برخی خواص ساختاری پلیمرها مانند شعاع چرخشی پلیمر و تابع توزیع شعاعی، در محل‌های واکنشی محاسبه شدند.

حجت میرزائی قصبه، علیرضا ذاکری، شمس الدین میردامادی، میلاد قربانزاده،
دوره 37، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

در این پژوهش، بازگردانی باتری لیتیم- یون از نوع LiNixMnyCozO2 با هدف بازیابی لیتیم از کاتد باتری، مورد آزمایش قرار گرفته است. پس از دشارژ و پیاده‌سازی اجزای باتری، کاتد با استفاده از یک خردکن تا ابعاد زیر پنج میلیمتر ریز شد. سپس آلومینیوم محتوی با انحلال در محلول سدیم هیدروکسید 5/2 مولار تحت شرایط دمای محیط و زمان دو ساعت به‌طور انتخابی از ماده کاتدی حذف شد. در مرحله بعد انحلال انتخابی لیتیم از ماده کاتدی آلومینیومزدایی شده توسط اگزالیک اسید با استفاده از روش رویه پاسخ (طرح مرکب مرکزی) بررسی شد. سه پارامتر زمان (100-35 دقیقه)، دما (70-40 درجه سانتی‌گراد) و غلظت اگزالیک اسید (2/1-5/0 مولار) به‌عنوان متغیرهای کنترل شده و درصد بازیابی لیتیم و غلظت منگنز در محلول به‌عنوان متغیرهای پاسخ انتخاب شدند. درنهایت با تجزیه و تحلیل آماری نتایج و مدلهای تعیین شده، شرایط بهینه (زمان 122 دقیقه، دمای 70 درجه سانتی‌گراد و غلظت اگزالیک اسید 1/1 مولار) پیشبینی شد و تحت این شرایط، بازیابی لیتیم حدود 95 درصد و منگنز حل‌شده به میزان حدود 110 میلی‌گرم بر لیتر بهدست آمد.

مهران حق شناس گرگانی، محمد میرکاظمی، فرهاد گلستانی فرد،
دوره 37، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

در این پژوهش، رفتار جریانی و پایداری دوغاب متشکل از نیترید سیلیسیم، آلومینا، ایتریا و نشاسته، با هدف توسعه روش ریخته‌گری ژلی با استفاده از نشاسته برای ساخت قطعات نیترید سیلیسیمی متخلخل بررسی شده است. برای پایدارسازی دوغاب، از پراکنده‌ساز دولاپیکس سی ای 64 (Dolapix CE64) استفاده شد. تأثیر عواملی چون اکسید کردن سطحی پودر نیترید سیلیسیم، مقدار پراکنده‌ساز، میزان بار جامد و مقدار نشاسته بر رفتار جریانی و گرانروی دوغاب‌های متشکل از نیترید سیلیسیم و نشاسته بررسی شد تا دوغابی پایدار و با گرانروی مناسب به‌دست آید. اکسید کردن سطحی پودر نیترید سیلیسیم در دمای 800 درجه سانتی‌گراد به‌مدت دو ساعت باعث کاهش گرانروی دوغاب شد. بهترین حالت مقدار پراکنده‌ساز 4/0 درصد وزنی نسبت به بار جامد به‌دست آمد. همچنین دوغاب‌هایی با بار جامد 30 تا 40 درصد حجمی و مقدار نشاسته 5/7 تا 25 درصد حجمی نسبت به بار جامد دارای گرانروی مناسب و پایداری کافی برای ریخته‌گری بودند.

زینب جراحی، شهرام رایگان، مهدی پورعبدلی،
دوره 37، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

در این پژوهش، ساخت آلیاژ حافظه‌دار Cu-12wt%Al-4wt%Ni حاوی بور به‌روش آلیاژسازی مکانیکی، پرس و نورد مورد بررسی قرار گرفت. برای تهیه نمونه بالک از پودرهای آلیاژسازی مکانیکی شده به‌مدت 20 و 40 ساعت، از روش‌های پرس سرد، تف­جوشی، نورد، عملیات حرارتی و کوئنچ استفاده شد. ساختار فازی، میکروساختار، میکروسختی و دمای استحاله نمونه‌های حاصل مورد مطالعه قرار گرفت. مشخص شد که با افزایش زمان آسیاکاری از 20 به 40 ساعت دماهای شروع استحاله مارتنزیتی از 254 به 264 درجه سانتی‌گراد افزایش پیدا می‌کند. همچنین، نتایج نشان داد که افزودن عنصر بور به مقدار 5/0 درصد وزنی باعث افت دمای استحاله به 211 درجه سانتی‌گراد و افزایش میکروسختی از مقدار 154 به 193 ویکرز می‌شود که علت آن به ریزدانه شدن در اثر ظهور رسوبات غنی از بور نسبت داده شد. به‌دلیل ناهمگنی نسبی در غلظت آلومینیوم در زمینه و تشکیل مارتنزیت با ساختار متفاوت، استحاله دو مرحله‌ای بروز کرد که در نمودار آزمون گرماسنجی تفاضلی روبشی  DSCبه‌صورت دو پیک مجزا ظاهر شد.


صفحه 34 از 39     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه علمی پژوهشی مواد پیشرفته در مهندسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Advanced Materials in Engineering (Esteghlal)

Designed & Developed by : Yektaweb