جستجو در مقالات منتشر شده


776 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

میثم لشنی زند، بهزاد نیرومند، علی مالکی،
دوره 37، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

خواص مکانیکی آلیاژهای آلومینیوم- سیلیسیم هیپویوتکتیک به‌­شدت تابع ابعاد تیغه‌­های سیلیسیم یوتکتیکی و فاصله بین بازوهای ثانویه دندریتی است. رابطه هال- پچ اصلاح شده اثر این دو متغیر ریزساختاری بر استحکام تسلیم و استحکام کششی آلیاژهای پایه آلومینیوم- سیلیسیم را نشان می­دهد. این دو متغیر ریزساختاری به متغیرهایی همچون ترکیب شیمیایی، سرعت سرد شدن و عملیات کیفی مذاب بستگی دارند. در این پژوهش اثر سرعت­ سرد شدن بر مشخصات ریزساختاری و خواص مکانیکی آلیاژ AS7U3G بررسی شده، ثوابت رابطه هال- پچ اصلاح شده برای این آلیاژ به‌­دست آمد. به این منظور آلیاژ از دمای 750 درجه سانتی­گراد در قالب­‌های ماسه‌ای، فلزی پیش­گرم شده و فلزی آبگرد ریخته شد. بررسی­‌های آنالیز حرارتی و متالوگرافی نشان داد که سرعت سرد شدن در قالب فلزی آبگرد 7/15 برابر بیشتر از قالب ماسه‌­ای بوده که درنتیجه باعث کاهش فاصله میانگین بازوهای ثانویه دندریتی از 54 میکرومتر به 17 میکرومتر شد. همچنین مشخص شد که با کاهش فاصله بازوهای ثانویه دندریتی از 45 میکرومتر به 17 میکرومتر استحکام تسلیم و استحکام کششی به‌­ترتیب 5/16 و 5/6 درصد افزایش می­یابد. در ادامه با بررسی­‌های متالوگرافی و انجام آزمون‌­های کشش، ثابت‌های رابطه هال- پچ اصلاح شده و ارتباط خواص کششی با ریزساختار آلیاژ به‌­دست آمد.

محمد رجبی، محمد شاهمیری، محسن قنبری،
دوره 37، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

در این پژوهش، اثر بور و زیرکونیوم بر ریزساختار و خواص مکانیکی آلیاژهای بر پایه  Fe3Alمورد مطالعه قرار گرفته است. به‌منظورآلیاژسازی از کوره القایی تحت خلأ استفاده شد و ریخته‌گری در قالب فلزی صورت گرفت. بررسی‌های ریزساختاری، فازشناسی، خواص مکانیکی فشاری، کششی و همچنین شکست‌نگاری روی نمونه‌ها انجام گرفت. بر اساس مشاهدات ریزساختاری، ریزساختار آلیاژها به‌صورت دندریتی است و فازهای رسوبی به‌طور عمومی در مناطق بین دندریتی حضور دارند. افزودن بور و زیرکونیوم موجب تشکیل فازهای رسوبی بورایدی ولاوه در آلیاژ می‌شود. بررسی تأثیر عناصرآلیاژی افزوده شده به آلیاژ نشان می‌دهد، زیرکونیوم به‌علت تشکیل فازهای لاوه بیشترین تأثیر را بر بهبود خواص مکانیکی آلیاژها دارد. بررسی مکانیزم شکست در بین آلیاژها، حاکی از شکست ترد در آنها است..

مهدی اکبرزاده، مرتضی زند رحیمی، احسان مرادپور،
دوره 37، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

- دی سولفید مولیبدن (MoS2) یکی از رایج‌ترین پوشش‌های روانکار جامد است. در این تحقیق پوشش­‌های کامپوزیتی MoS2-Cr به‌روش کندوپاش مغناطیسی جریان مستقیم، روی فولاد AISI1045 عمال شد. نسبت کروم در پوشش با استفاده از تارگت‌های مختلف کنترل شد. پوشش‌ها با استفاده از پراش پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، طیف‌سنجی پراش انرژی پرتو ایکس (EDX) و نانوفرورونده و نانوخراش مشخصه‌یابی شد. نتایج نشان داد که ضخامت و سختی پوشش‌های ایجاد شده به‌ترتیب 6 میکرومتر و 1300-850 ویکرز بود. حضور کروم در پوشش MoSx باعث بهبود چسبندگی و افزایش سختی پوشش می‌شود. میزان بلورینگی ساختار با افزایش میزان کروم کاهش می‌یابد. مقدار بهینه افزودن کروم برای ایجاد بهترین خواص سایشی پوشش‌های MoS2-Cr، 13 درصد اتمی تعیین شد. سایش ورقه‌ای و تریبوشیمی و خراشان با مکانیزم خیش ریز به‌عنوان مهم‌ترین مکانیزم‌های حاکم در سایش پوشش تعیین شد.

امیر رزمجو، فاطمه نوری صفا، ناهید امامی،
دوره 37، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

پلیمر پلی­‌اورتان نقش مهمی در مراقبت‌­های بهداشتی دارد و به‌طور گسترده در دستگاه­‌ها و ابزارهای پزشکی مورد استفاده قرار می­گیرد. با این حال، هنوز زیست­سازگاری پایین و تشکیل بیوفیلم در سطح آن، موضوعی چالش برانگیز است. اصلاح ترشوندگی سطح روشی مؤثر برای افزایش زیست­سازگاری سطح پلیمر­های دارای خواص توده مطلوب است. در این مطالعه، اصلاح سطح صفحات پلی­اورتان توسط لایه نازک پلی­اتیلن گلیکول و به دام افتادن نانوذرات دی‌اکسید تیتانیوم در پلیمر به‌کمک تغییر ساختار فیزیکی و شیمیایی سطح به‌منظور افزایش زیست­سازگاری انجام گرفت. خواص فیزیکوشیمیایی سطوح اصلاح شده با استفاده از طیف‌سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (FTIR)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، آنالیز پراش انرژی پرتو ایکس(EDX) و اندازه‌گیری زاویه تماس و انرژی آزاد سطح مشخص شد. زیست­سازگاری سطوح اصلاح شده با استفاده از آزمون سمیت MTT بر سلول­های سرطانی دهانه رحم، چسبندگی باکتریایی­‌ها و بررسی تشکیل بیوفیلم و سنجش جذب پروتئین به‌روش برادفورد مورد بررسی قرار گرفت. یک لایه نازک قابل اتوکلاو و ارزان با ساختار دارای زبری چندگانه و پایدار به‌طور کووالان روی سطح صفحات پلی­اورتان برای کاربردهای زیستی و پزشکی ایجاد شد. نتایج نشان می­دهد که به‌غیر از فعالیت‌­های ضد باکتریایی، نمونه اصلاح شده نیز توانایی کاهش تشکیل بیوفیلم را دارد به‌طوری‌که حداکثر مهار بیوفیلم در 24 ساعت اول 94 درصد بیشتر از نمونه اصلاح نشده است.

بیتا پوربهاری، حامد میرزاده، مسعود امامی،
دوره 37، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

تحولات ریزساختاری در حین عملیات آنیل دمای بالا برای آلیاژهای منیزیم حاوی آلومینیوم و گادولینیمپس از فرایند اکستروژن مورد ارزیابی قرار گرفت و با آلیاژ 61AZ مقایسه شد. با قرارگیری آلیاژها در دمای بالا مشخص شد که حضور فاز Gdز3(Mg,Al)  که پس از اکستروژن به‌شکل ذرات ریز و پراکنده در ریزساختار قرار می‌گیرد اثر مثبتی بر جلوگیری از رشد دانه‌ها دارد. همچنین مشخص شد که ذرات Gd2 Al نمی‌توانند به شکل مؤثری جلوی رشد دانه را بگیرند. از طرف دیگر، رشد دانه در آلیاژ 61AZ به‌عنوان یک مشکل جدی مطرح شد که می‌تواند به‌دلیل حل شدن ذرات بین فلزی 12Al 17Mg در دماهای بالاتر از 300 درجه سانتی‌گراد باشد. در آلیاژهای منیزیم حاوی آلومینیوم و گادولینیم، بهبود پایداری آلیاژ در دمای بالا دیده شد که به افزایش دمای ذوب نسبت داده شد. درنهایت، رشد دانه غیریکنواخت در حضور ذرات Al2Gd مشاهده شد که به اثر پین‌کنندگی غیریکنواخت مرزدانه‌ها توسط این ترکیب بین فلزی مرتبط شد.

محسن حکیمی، مهسا صفری،
دوره 38، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

در این پژوهش، با هدف بهبود ویژگی­های مغناطیسی، ترکیب هویسلر Co2FeSi طی فرایندهای آزمایشگاهی مختلف ساخته شد. مقایسه ساختار بلوری نشان داد نمونه­های ساخته شده به‌روش آسیاکاری نسبت به نمونه­های ساخته شده از روش ذوب­قوسی از نظم بلوری بهتری برخوردارند. پخت نمونه حاصل از آسیاکاری باعث بهبود نظم بلوری و درنتیجه دستیابی به بیشترین مغناطش اشباع برابر با μB/F.u. 24/5 شد. تفاوت در مغناطش اشباع سایر نمونه­ها با توجه به مدل هسته- پوسته توضیح داده شد. بررسی رفتار وادارندگی با توجه به سازوکارهای فعال در این نمونه­ها نشان داد کوچک شدن اندازه ذرات مهم‌ترین نقش را در افزایش وادارندگی در نمونه­های آسیا شده دارد.

امیرحسین شیخعلی، مریم مرکباتی، سید مهدی عباسی،
دوره 38، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

در این پژوهش، به‌منظور بررسی رفتار سیلان گرم و ازدیاد طول نسبی شمش‌ریختگی آلیاژ تیتانیوم SP-700، آزمایش کشش گرم در مناطق دوفاز β/α و تک‌فاز β با نرخ کرنش 1/0 بر ثانیه انجام شد. نتایج نشان داد که رفتار کشش گرم آلیاژ SP-700 در ناحیه دوفاز β/α (دماهای 900-700 درجه سانتی‌گراد) به‌دلیل ماهیت فازهای آلفا و بتا و ساختار بلوری آنها، متفاوت از ناحیه تک‌فاز β (دماهای 1100-950 درجه سانتی‌گراد) است. زیرا تعداد سیستم­های لغزش و درنتیجه مکانیزم تغییر شکل در ساختار هگزاگونال فشرده متفاوت از ساختار بلوری مکعبی مرکزدار است. از سوی دیگر، تغییرات شدید میزان ازدیاد طول نسبی در محدوده دمایی 900-850 درجه سانتی‌گراد، ناشی از حذف تدریجی فاز آلفا از زمینه در اثر وقوع استحاله فازی آلفا به بتا بود. بررسی ریزساختار نشان داد که مکانیزم غالب تغییر شکل گرم آلیاژ SP-700 هنگام کشش گرم، بازیابی دینامیکی است. بنابراین علت افزایش میزان ازدیاد طول نسبی آلیاژ با دما، به تضرس مرزدانه‏ها و وقوع بازیابی دینامیکی نسبت داده شد. درحالی‌ که با افزایش دما در محدوده 1100-1000 درجه سانتی‌گراد، رشد دانه­های بتا و وقوع شکست مرزدانه­ای باعث کاهش میزان ازدیاد طول نسبی شده است.

مجید سهرابی، مرجان عباسی، ملک مسعود انصار،
دوره 38، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

در این پژوهش با استفاده از پلیمرهای زیست‌تخریب‌پذیر، داربست‌های نانو‌لیفی از الکتروریسی دو نازل شامل پلی‌کاپرولاکتون، پلی‌وینیل ‌پیرولیدون و پلی‌کاپرولاکتون، پلی‌وینیل­الکل و بتا تری‌کلسیم فسفات به‌طور متناوب و لایه‌به‌لایه تولید شد. بعد از تهیه داربست، از آزمون‌های میکروسکوپ الکترونی روبشی ((SEM، تورم، تخلخل، خواص مکانیکی و ارزیابی رفتار زیست‌تخریب‌پذیری در محلول نمک فسفات با خاصیت بافری، استفاده شد که نتایج آزمون‌ها زیست‌فعالی و خواص مکانیکی مناسب داربست لایه‌به‌لایه را تأیید می‌کند. مقادیر جذب آب با افزودن پلیمرهای آب‌دوست افزایش پیدا می‌کند و در داربست لایه‌به‌لایه به 214±811 درصد می‌رسد که اختلاف معناداری نسبت به پلی‌کاپرولاکتون خالص دارد. آزمون سنجش سمیت سلولی (MTT) روی داربست لایه‌به‌لایه بعد از گذشت 3، 5 و7 روز کشت سلول‌های بنیادی مغز استخوان موش صحرایی (rMSC) درصد بقای سلولی بالای 80 درصد را نشان می‌دهد و ریخت‌شناسی سلول‌ها روی داربست نشان‌دهنده قابلیت زیست‌سازگاری مطلوب سلول­ها روی داربست است.

مجتبی زادعلی محمدکوتیانی، خلیل رنجبر،
دوره 38، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

در این پژوهش، کامپوزیت هیبریدی درجای تقویت‌شده با ذرات آلومینایدی Al3Zr و Al3Ti با استفاده از فرایند اصطکاکی اغتشاشی (FSP) تولید شد. از ورق آلیاژ کار شده‌ Al 3003-H14 به‌عنوان فلز پایه و پودر فلزی خالص زیرکونیم و تیتانیم به‌عنوان تقویت‌کننده استفاده شد. تعداد شش پاس فرایند اعمال شد. استحکام کششی و سختی فلز پایه و نمونه‌های تحت فرایند اصطکاکی اغتشاشی در شرایط قبل و بعد از عملیات حرارتی آنیل اندازه‌گیری شد. ریزساختار توسط میکروسکوپ نوری و الکترونی و همچنین شناسایی فازی توسط آنالیز پراش پرتو ایکس مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی‌های ریزساختاری نشان داد که اعمال فرایند اصطکاکی اغتشاشی منجر به تغییر ریزساختار فلز پایه از دانه‌های بزرگ و کشیده به دانه‌های ریز و هم‌محور می‌شود. همچنین مشاهده شد که وقوع واکنش شیمیایی در فصل مشترک بین ذرات فلزی با زمینه آلومینیوم باعث تشکیل درجای ترکیبات آلومینایدی Al3Zr و Al3Ti می‌شود. انجام عملیات حرارتی آنیل منجر‌به تشدید واکنش‌های شیمیایی حالت جامد و تشکیل بیشتر ترکیبات آلومینایدی می‌شود. نتایج همچنین نشان داد که کامپوزیت‌های هیبریدی پس از اعمال عملیات حرارتی آنیل بالاترین استحکام کششی و سختی را از خود نشان می‌دهد. استحکام کششی در فلز پایه از 110 مگاپاسکال به حدود 195 مگاپاسکال پس از عملیات حرارتی آنیل ارتقا یافت.

سمیه سلگی، مجید جعفر تفرشی، مرتضی ساسانی قمصری،
دوره 38، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

در این پژوهش، پودر تترا‌بورات کلسیم (CaB4O7) در بازه دمایی 900-800 درجه سانتی‌گراد به‌روش واکنش حالت جامدسنتز شد. سنتز با استفاده از ماده خوش‌رفتار­تر آمونیوم تترا‌بورات به‌عنوان منبع بور انجام شد. در دماهای 800 و 880 درجه سانتی‌گراد پودری مرکب از فازهای مختلف تشکیل شد. در دمای بهینه 840 درجه سانتی‌گراد، پودری تنها مرکب از فاز­های متا و تترا‌بورات تشکیل شد. افزایش دو درصد وزنی آمونیوم تترا‌بورات نسبت به شرایط استوکیومتری، منجر به تولید محصول تک‌فاز تترا‌بورات کلسیم می­شود. آزمون پراش پرتو ایکس (XRD)، تشکیل ساختار مونوکلینیک را در دمای بهینه 840 درجه سانتی‌گراد و با افزایش دو درصد وزنی عنصر بور، تأیید کرد. تشکیل واحد­های BO3 و BO4 در گروه آنیونی تترا‌بورات کلسیم، توسط طیف‌سنجی مادون قرمز با تبدیل فوریه (FTIR) و رامان (Raman) آزموده شد. ترکیبات عنصری و مورفولوژی ظاهری به‌وسیله میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی (FE-SEM) مورد مطالعه قرار گرفت. استوکیومتری پودر تولید شده نزدیک به مقدار تئوری آن به‌دست آمد و ذرات پودر برخی مشخصه­های مونوکلینیک از خود نشان داد.

اعظم جعفری، سیامک خادمی، مجید فرهمندجو، احمد درودی، رضا رسولی،
دوره 38، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

نانوذرات دی­اکسید تیتانیوم (TiO2) به‌عنوان یک ماده فوتوکاتالیست پرکاربرد شناخته شده ­است. برای بهبود کارایی این نانوذرات باید بازترکیب زوج الکترون حفره کاهش داده و همچنین میزان جذب به ناحیه مرئی گسترش داده شود. یک روش برای افزایش کارایی این نانوذرات، آلائیدن آنها با عناصر گروه لانتانیدها مانند سریم است. در تحقیق پیش رو نانوذرات TiO2 خالص و آلائیده شده با سریم از روش تخلیه الکتریکی ساخته شدند. تاثیر سریم بر خواص ساختاری، مورفولوژیکی و اپتیکی آنها با آنالیزهای پراش پرتو X (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی (FESEM)، طیف بازتاب پخشی (DRS) و فتولومینسانس (PL) مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه ساختاری پراش پرتوایکس نشان داد که اندازه نانوذرات TiO2 با وجود Ce، تا 7/27 نانومتر کاهش می ­یابد. مورفولوژی سطح نانوذرات نشان داد که یکنواختی نانوذرات در نمونه با ناخالی سریم کاهش می­ یابد. نتایج طیف بازتابش پخشی نشان داد که گاف نواری با وجود سریم تا  24/2 الکترون‌ولت کاهش می­ یابد. نتایج آنالیز فتولومینسانس نشان داد که برای نمونه ناخالص، شدت فتولومینسانس کاسته می‌شود که این باعث کاهش بازترکیب زوج الکترون- حفره و افزایش فعالیت فتوکاتالیستی در نانوذرات می شود.

مهدی قاسمیان ملکشاه، فخرالدین اشرفی زاده، عبدالمجید اسلامی، فیروز فدایی فرد،
دوره 38، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

از آنجایی که فولاد زنگ­نزن رسوب سخت شونده مارتنزیتی pH4-17 کاربرد وسیعی در محیط­ های خورنده دارد، مطالعه رفتار خوردگی خستگی این آلیاژ حائز اهمیت است. در این پژوهش، پس از مطالعات ریزساختاری، آزمون­ های مکانیکی، خوردگی، خستگی و خوردگی خستگی روی نمونه­ های pH4-17 در چرخه بهینه حرارتی انجام شده است. آزمون­ های خستگی و خوردگی خستگی در نسبت تنش 1- و فرکانس اعمال تنش 42/0 هرتز (جهت افزایش تأثیر محلول خورنده) و آزمون خوردگی خستگی در حضور محلول خورنده 5/3 درصد وزنی NaCl  مشابه محیط خورنده آب دریا انجام گرفت. حد خستگی آلیاژpH 4-17 در هوا 700 مگاپاسکال و در محیط خورنده 415 مگاپاسکال است. مقایسه نمودار S-N این آلیاژ در چرخه بهینه حرارتی در دو حالت خستگی و خوردگی خستگی، کاهش حد خستگی در حدود 40 درصد را در محیط خورنده مشخص کرد. بررسی­ ها نشان داد این امر ناشی از تأثیر منفی حفرات خوردگی مشاهده شده در سطح و آسیب دیدن لایه رویین تشکیل شده بر سطح این فولاد زنگ نزن است.
محمدتقی اسدی خانوکی، روح‌اله توکلی، حسین آشوری،
دوره 38، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

در این پژوهش، اثر دما بر اندازه متوسط مشخصه­ های سطح شکست و همچنین ارتباط بین مورفولوژی ­های سطح شکست و انعطاف ­پذیری شیشه ­فلز حجمی پایه لانتانیوم، که یک آلیاژ به‌نسبت ترد محسوب می­ شود، بررسی شده است. به‌همین منظور، پس از تهیه آلیاژ، نمونه­ های آماده شده در دماهای مختلف تحت آزمون خمش سه نقطه ­ای قرار گرفتند و سپس سطوح شکست آنها توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی آنالیز شدند. نتایج نشان می ­دهد که عرض ناحیه رشد پایدار ترک (ΔW) با بهبود انعطاف­پذیری (δp) افزایش می­یابد. در مقابل، اندازه متوسط مشخصه­ ها در دو ناحیه رشد پایدار ترک (Ds) و رشد سریع ترک (Df) و همچنین عرض پله برشی (ΔL) با افزایش انعطاف­پذیری کاهش می­ یابند که این حکایت از کاهش ناپایداری نوارهای برشی و توزیع یکنواخت ­تر کرنش مومسان روی نوارهای برشی دارد. یکسان بودن مقیاس  ΔLو Ds تأکید می­ کند که تشکیل طرح رگ ه­ای ناشی از رفتار لغزش چسبنده و چندمرحله ­ای در داخل نوار برشی از طریق ناپایداری انحنای جریان است. به ­علاوه، نتایج به ­دست آمده درخصوص ارتباط انعطاف­ پذیری و مورفولوژی سطح شکست شیشه ­فلز در دماهای مختلف بیانگر کاهش اندازه مشخصه ­ها با افزایش انعطاف­ پذیری است.
 

محمد مهدی برجسته، کریم زنگنه مدار، سید مهدی عباسی، کوروش شیروانی،
دوره 38، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

در این پژوهش، تغییرات زبری سطح سوپرآلیاژ Rene80 پوشش­داده شده توسط پلاتین آلومیناید، تحت تأثیر مشخصه­ های ریزساختار و ترکیب شیمیایی پوشش بررسی شده است. بدین منظور لایه پلاتین با ضخامت­ های 2، 4، 6 و 8 میکرومتربه‌روش رسوب­دهی الکتریکی ایجاد و سپس پوشش نفوذی آلومینیم به دو روش دما بالا- اکتیویته پایین و دما پایین- اکتیویته بالا روی سطح اعمال شد. در ادامه عملیات حرارتی پیرسازی روی آلیاژ پوشش­دار انجام گرفت. نتایج بررسی­ های ساختاری توسط میکروسکوپ الکترونی و آنالیز پراش اشعه ایکس، نشان­دهنده وجود ساختار سه لایه­ ای در تمامی ضخامت­ ها از پلاتین و در دو روش آلومینایزینگ بود. زبری سطح در سه مرحله و بعد از 1- اعمال لایه پلاتین 2- عملیات حرارتی این لایه و 3- فرایند آلومینایزینگ و پیرسازی، اندازه­گیری شد. نتایج بیانگر رابطه مستقیم افزایش زبری سطح با افزایش ضخامت پلاتین و ضخامت نهایی پوشش بوده است، به نحوی که کمترین زبری در ضخامت دو میکرومتر از پلاتین و در حالت اکتیویته پایین- دما بالا به میزان 6/2 میکرومتر و بیشترین زبری سطح در ضخامت 8 میکرومتر از پلاتین و در حالت اکتیویته بالا- دما پایین و به میزان 8/8 میکرومتر مشاهده شد.

مهرداد منیعی، اکبر اسحاقی، عباسعلی اقایی،
دوره 38، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

در این پژوهش، لایه نازک نانوکامپوزیتی فلورید منیزیم- سیلیکا(دو درصد وزنی)/فلورید منیزیم روی زیرلایه شیشه ­ای اعمال شد. به‌منظور رسیدن به خواص ضد بازتابی، ابتدا لایه ­های نازک فلورید منیزیم با ضخامت اپتیکی روی زیرلایه شیشه ­ای پوشش ­دهی شد و سپس لایه ­نشانی لایه نازک نانوکامپوزیتی MgF2-2%SiO2 صورت گرفت. درنهایت اصلاح ­سازی سطح به‌کمک محلول PFTS انجام شد. مشخصه­ یابی لایه نازک با استفاده از روش‌های پراش­سنجی پرتو ایکس، طیف‌سنجی بازتاب کلی تضعیف ‌شده مادون قرمز با تبدیل فوریه، طیف‌سنجی مرئی- فرابنفش و میکروسکوپی نیروی اتمی انجام شد. همچنین خواص آبگریزی نمونه توسط اندازه‌گیری زاویه تماس آب بررسی شد. نتایج به‌دست‌آمده نشان داد لایه ­نشانی لایه ‌نازک فلورید منیزیم شش لایه بر دو طرف زیر­لایه شیشه ­ای منجر به افزایش عبور تا 4/96 درصد شده است. برای شیشه پوشش داده شده با لایه نازک نانوکامپوزیتی MgF2-2%SiO2، میزان عبور به‌مقدار 4/94 درصد کاهش یافته که نسبت به شیشه خام عبور بالاتری را حاصل کرده است. همچنین آنالیز اندازه‌گیری زاویه تماس آب مشخص کرد که زاویه تماس قطره آب روی شیشه پوشش داده شده با لایه نازک نانوکامپوزیتی MgF2-2%SiO2 کاهش می ­یابد. از طرفی زاویه تماس قطره آب روی شیشه پوشش­ داده­ شده با لایه نازک نانوکامپوزیتی MgF2-2%SiO2 اصلاح شده با PFTS، تا حد 119 درجه افزایش یافت. لذا لایه نازک نانوکامپوزیتی  MgF2-2%SiO2 می­تواند به‌عنوان پوشش ضد بازتاب و خودتمیز شونده روی سطح قطعات اپتیکی مورد استفاده قرار گیرد.

مهران افراشی، داریوش سمنانی، زهرا طالبی،
دوره 38، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

در این پژوهش، ایروژل ­های سیلیس آب­دوست و آب­گریز به‌روش سل- ژل دو مرحل ه­ای و خشک‌کردن در دمای محیط سنتز شدند و بارگذاری داروی فلوکونازول در آنها به‌روش غوطه ­وری ذرات ایروژل حاصل در محلول یک درصد دارو در اتانول بدون نیاز به استفاده از شرایط فوق­ بحرانی با موفقیت انجام شد. مشخص شد که بیشترین مقدار بارگذاری دارو در ایروژل آب­دوست و آب­گریز در مدت زمان 24 ساعت غوطه‌­وری حاصل شده که به‌­ترتیب برابر 92/1 و 98/1 درصد است. خواص فیزیکی ایروژل­ های سنتز شده توسط آزمون جذب و واجذب نیتروژن بررسی شد. حضور دارو در ساختار ایروژل با استفاده از آزمون طیف­ سنجی مادون قرمز با تبدیل فوریه تأیید شد. نتایج نشان داد که ساختار ایروژل سنتز­شده دارای تخلخل بالای 80 درصد، قطر حفرات 6-8 نانومتر و مساحت سطح در حدود 800-100 مترمربع بر گرم است. میزان رهایش دارو با استفاده از دستگاه طیف ­سنج ارزیابی شد و مشخص شد که سرعت رهایش فلوکونازول در ایروژل سیلیس آب­دوست از نمونه آب­گریز بیشتر است. همچنین مشاهده شد که رهایش دارو در هر دو نمونه ایروژل آب­دوست و آب‌گریز از سازوکار فیکی پیروی می­کند.

مجید طهرانی، هوشنگ نصرتی، علی لرک،
دوره 38، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

کاربردهای عملی کامپوزیت­ های پلیمری تقویت‌شده با پارچه به ­دلیل حساس بودن آنها به تورق ناشی از بارگذاری ضربه­ ای، محدود است. یک راه حل برای این مشکل، هیبرید کردن کامپوزیت ­های پلیمری است. در این پژوهش، تأثیر نوع الیاف تقویت­کننده، نحوه هیبرید کردن، نحوه چینش لایه ­ها و نرخ بارگذاری بر رفتار تورق در نوع اول کامپوزیت­­های بازالت خالص، نایلون خالص و هیبرید (بازالت/ نایلون) بین لایه­ ای و درون لایه ­ای بررسی شده است. کامپوزیت­ ها به‌روش لایه­ گذاری دستی (چهار لایه برای هر نمونه) و با استفاده از پارچه ­های بازالت/نایلون و رزین اپوکسی تولید شدند. طول ترک در حال رشد در نمونه ­های کامپوزیتی با آزمون نوع اول تورق اندازه‌گیری شد. مقدار چقرمگی شکست بین لایه ­ای نمونه ­ها بر مبنای تئوری اصلاح شده باریکه تیر یک‌سر گیردار دو لبه اندازه‌گیری و پس از تحلیل آماری با هم مقایسه شد. چقرمگی شکست بحرانی کامپوزیت‌های هیبرید درون­ لایه ­ای 30 تا 80 درصد نسبت به نمونه ­های خالص بهبود یافت. همچنین با افزایش نرخ بارگذاری نیروی شروع تورق به مقدار قابل توجهی کاهش یافت.

نازنین علیرضایی ورنوسفادرانی، سید ابراهیم موسوی قهفرخی، مرتضی زرگر شوشتری،
دوره 38، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

در این پژوهش، نانوساختارهای هگزافریت نوع W با فرمول SrCo2Fe16O27 به­روش سل- ژل خود احتراقی تهیه شدند. تأثیر دمای پخت بر خواص ساختاری، مغناطیسی و اپتیکی این نانوساختارها، بررسی شد. ریخت­ شناسی و ساختار بلوری نمونه ­ها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی و پراش پرتوی ایکس مشخصه­ یابی شد. براساس نتایج حاصل از الگوهای پراش پرتو ایکس، مشاهده شد که در دمای پخت 1000 درجه سانتی‌گراد بیشترین میزان فاز اصلی تشکیل شده است. بررسی­ تصاویر میکروسکوپی الکترونی روبشی نشان داد که ریخت‌شناسی نمونه ­های ساخته شده، صفحه ­­ای است. برای تأیید تشکیل فاز اصلی از آزمون مادون قرمز تبدیل فوریه استفاده شد. نتایج آنالیز مادون قرمز تبدیل فوریه تشکیل جایگاه ­های چهار­وجهی و هشت­ وجهی به­ عنوان ویژگی­ مهم هگزافریت­ ها را تأیید کرد. خواص مغناطیسی نمونه ­ها توسط مغناطیس ­سنج نمونه ارتعاشی اندازه ­گیری شد و نشان داد که با افزایش دما، مغناطیس اشباع (Ms) افزایش می­ یابد. همچنین خواص اپتیکی نمونه­ ها توسط آزمایش طیف­ سنجی جذب مرئی- فرابنفش و طیف­ سنجی فوتولومینسانس مورد بررسی قرار گرفتند. طبق نتایج حاصل از هر دو طیف، اندازه شکاف انرژی تقریباً یکسان بوده و با افزایش دما تقریباً ثابت است.

فرزاد سلیمانی، رحمت الله عمادی،
دوره 38، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

در این پژوهش، به‌منظور بهبود نرخ خوردگی آلیاژ AZ91 در محلول شبیه‌ساز بدن در مدت زمان‌های غوطه ­وری طولانی، کنترل تخریب‌پذیری و افزایش زیست ­فعالی آن، پوشش کامپوزیتی پلی­کاپرولاکتون-کیتوسان- یک درصد بغدادیت روی AZ91 آندایز شده اعمال شد. پس از اعمال پوشش کامپوزیتی و هفت روز غوطه­ وری در محلول بافرفسفات، سرعت خوردگی از 21/0 میلی‌گرم بر ساعت بر سانتی‌متر مربع (برای نمونهAZ91) به 1/0 میلی‌گرم بر ساعت بر سانتی‌متر مربع (برای نمونهAZ91 آندایز شده) کاهش پیدا کرد. تشکیل لایه آپاتیت روی سطح نمونه­ ها به عنوان معیاری از زیست فعالی درنظر گرفته می­ شود. به‌منظور ارزیابی توانایی تشکیل آپاتیت روی نمونه ­ها، از آزمون مایع شبیه‌ساز بدن (SBF) استفاده شد. اعمال پوشش کامپوزیتی بالاترین قابلیت تشکیل آپاتیت، رهایش کنترل شده یون­ ها و کمترین نرخ خوردگی در SBF را به‌دست داد به‌گونه ­ای که می‌تواند انتخاب مناسبی برای ایمپلنت‌های استخوانی باشد.

هادی ابراهیمی فر، مرتضی زند رحیمی، فاطمه اخلاص پور،
دوره 38، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

 یکی از مؤثرترین راه ­ها برای بهبود مقاومت به اکسیداسیون اتصال دهنده­ های مورد استفاده در پیل‌های سوختی اکسید جامد، اعمال یک لایه پوشش رسانای محافظ است. در این پژوهش، فولاد فریتیCrofer 22APU در یک مخلوط پودر پایه تیتانیوم به‌روش سمانتاسیون فشرده پوشش داده شد. ترکیب پودر برای پوشش‌دهی تیتانیوم به صورت20 درصد وزنی Ti، 5 درصد وزنی NH4Cl به‌عنوان فعال‌کننده و 75 درصد وزنی Al2O3 بود. بهینه دما و زمان برای دست­یابی به بهترین کیفیت پوشش از لحاظ چسبندگی و عدم تخلخل 800 درجه سانتی‌گراد به‌مدت زمان هفت ساعت بود. پوشش تیتانایز حاصل شامل فاز­های TiFe، TiFe2 و TiCr2 بود. نتایج مربوط به آزمون­ های اکسیداسیون همدما و اکسیداسیون سیکلی در دمای 900 درجه سانتی‌گراد، نشان داد که نمونه‌های پوشش داده شده با تیتانیوم مقاومت به اکسیداسیون بهتری نسبت به نمونه‌های بدون پوشش دارند. مطالعات ساختاری و فازی نمونه­ های پوشش­ دار و اکسید شده با میکروسکوپ الکترونی روبشی و آزمون پراش پرتو ایکس انجام شد. در طول فرایند اکسیداسیون، پوشش به فازهای TiFe، TiFe2، TiFe2O5، TiO2 و TiCr2O4 تبدیل شده ­است. افزایش وزن نمونه‌های پوشش­ دار نسبت به نمونه‌های بدون پوشش کمتر بود که نشان می‌دهد پوشش به‌طور مؤثری زیرلایه را در برابر اکسیداسیون حفظ می‌کند. همچنین، مقاومت الکتریکی نمونه‌های پوشش­ دار از نمونه‌های بدون پوشش بالاتر بود.


صفحه 35 از 39     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه علمی پژوهشی مواد پیشرفته در مهندسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Advanced Materials in Engineering (Esteghlal)

Designed & Developed by : Yektaweb