74 نتیجه برای کامپوزیت
محمدرضا دشت بیاض، مریم محمودی میمند،
دوره 34، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
در این پژوهش، سفتی نانوکامپوزیت پلیمر- رس با استفاده از مدلهای موری- تاناکا، المان محدود دو بعدی و سه بعدی شبیهسازی شده است. لایههای رس در درون زمینه پلیمری به دو صورت موازی و پراکندهی تصادفی نسبت به جهت بارگذاری پخش شدهاند. اثر عوامل ریزساختاری شامل کسر حجمی رس، مدول الاستیک رس و فاز میانی، ضخامت فاز میانی، نسبت ظاهری لایههای رس و جهتگیری لایهها بر مدول الاستیک نانوکامپوزیت توسط مدل المان محدود بررسی شده است. مقایسه نتایج شبیهسازی با نتایج تجربی نشان داد که نتایج مدل موری- تاناکا به نتایج تجربی نزدیکتر بوده است. تحلیل نتایج نشان داد که کسر حجمی رس، مدول الاستیک رس، میزان انحراف لایههای رس از جهت بارگذاری، نسبت ظاهری لایههای رس، ضخامت فاز میانی و مدول الاستیک فاز میانی بر مدول الاستیک نانوکامپوزیت بهترتیب بیشترین اثر را داشتهاند.
دیناه پزشکی، محمد رجبی، سید محمود ربیعی، غلامرضا خیاطی،
دوره 34، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
در این پژوهش، اثر افزودن آلومینا بهعنوان رقیق کننده بر سنتز احتراقی خود انتشار دما بالای فعال شده مکانیکی کامپوزیت آلومینا- دی بوراید زیرکونیم بررسی شد. بدین منظور، مخلوط ترمیت شامل آلومینیوم، اکسید زیرکونیم، اسید بوریک و مقادیر متفاوت اکسید آلومینیوم (0، 3، 6 و 9 درصد وزنی) بهعنوان ماده اولیه استفاده و برای 5 ساعت فعالسازی مکانیکی شد، سپس تفجوشی در کوره در دمای
650 درجه سانتیگراد انجام شد. نتایج نشان داد که با افزایش اکسید آلومینیوم تا 6 درصد وزنی، شدت قله گرماگیر در منحنی های تحلیل گرماسنجی افتراقی افزایش، اما با افزودن مقادیر بیشتر، شدت قله کاهش مییابد. در اینحالت، توزیع یکنواختتر ذرات دی بوراید زیرکونیم با اندازه دانه ظریفتر مشاهده شد.
پریسا رادمهر، علیرضا ذاکری، سمیه اعلمالهدی،
دوره 34، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
در این پژوهش کامپوزیت TiAl/Al2O3بهروش فعالسازی مکانیکی مخلوط پودری TiO2-Al و گرمایش ریزموجی (مایکروویو) بهدست آمد. مخلوط پودری اولیه بههمراه مقادیر مختلف آلومینیوم اضافی آسیابکاری و پس از فشردهسازی بهشکل قرصهای استوانهای، تحت گرمایش ریزموجی قرار گرفت. اثر میزان آلومینیوم اضافی و همچنین نوع ماده کمکی جاذب امواج ریزموج (گرافیت و کاربید سیلیسیم) بر زمان اشتعال نمونهها و ترکیب فازی کامپوزیت ساختهشده مورد بررسی قرار گرفت. از تحلیلهای XRD و SEM برای بررسی محصولات ساخته شده استفاده شد. نتایج تحلیلهای فازی نشان داد که بدون حضور آلومینیوم اضافی در مخلوط پودری اولیه، فاز TiAl بهمقدار بسیار کم تشکیل میشود و بهجای آن فاز Ti3Al شکل میگیرد، در حالیکه با حضور 10 درصد وزنی آلومینیوم اضافی، میتوان به فاز TiAl دست یافت. همچنین نتایج نشان داد که دفن کردن قرص نمونه در پودر گرافیت نسبت بهقرار دادن آن میان دو بلوک کاربید سیلیسیم، موجب ساخت سریعتر کامپوزیت با تکرارپذیری بالاتر میشود.
علی عبدالهی، محمدرضا سائری، فرهنگ تیرگیر، علی دوست محمدی، حسن شریفی،
دوره 35، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
در این پژوهش نانو ذرات شیشه زیست فعال (NBG) با موفقیت توسط روش سل-ژل تهیه شد. سپس بهمنظور بهبود قابلیت پراکنده شدن ذرات، عملیات اصلاح سطحی آنها توسط عامل زوجی تری متوکسی سیلیل پروپیل متااکریلات انجام گرفت. بدینمنظور از روش شیمی تر استفاده گردیدکه طی آن ذرات شیشه زیست فعال به همراه تولوئن(حلال) و ماده اصلاح ساز تحت اتمسفر نیتروژن و بهمدت 6 ساعت هم زده شد. سپس بهمنظور بررسی اتصال عامل زوجی سیلانی به سطح NBG، قبل و بعد از انجام عملیات اصلاح سطحی، آزمون هایFTIR و AFM انجام گرفت. تصاویرAFM نشان داد که قابلیت پراکنده شدن ذرات پس از اصلاح سطحی به طور چشمگیری افزایش یافته است. در طیفFTIR ذرات اصلاح شده، پیکهای مشخصه CH3، CH2 و C=O آشکار شد. آنالیزهای مذکور، ایجاد پیوند کوالانسی گروههای خاص تری متوکسی سیلیل پروپیل متااکریلات به سطح نانو ذرات شیشه زیست فعال را تاییدکرد. در ادامه با استفاده از مواد اولیه فوم پلی یورتان و نانو ذرات شیشه زیست فعال سنتز شده، داربست کامپوزیتی پلیمر/سرامیکی ساخته شد و مورفولوژی و اندازه تخلخل و نیز استحکام فشاری و زیست فعالی توسط های داربست کامپوزیتی حاصله، بررسی گردید. نتایج نشان داد که داربستهای زیستی با دارا بودن نیازهای اساسی برای استفاده در مهندسی بافت استخوان (90% تخلخل و قطر حفره 600-200 میکرومتر) با موفقیت ساختهشدهاند. جزء پلیمری پوشش، بر ارتباط حفرات داربست و همچنین زیست فعالی نانو ذرات شیشه زیستی تأثیری نداشت. افزایش استحکام فشاری داربست و همچنین زیست فعالی مناسب داربست حاوی نانوذرات شیشه زیست فعال اصلاح سطحی شده در مایع شبیهسازیشده بدن نشان داد که این داربست، کاندید مناسبی جهت استفاده بهعنوان داربست زیستی است.
سارا نیکبخت کتولی، علی دوست محمدی، فریبا اسماعیلی،
دوره 35، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
هدف از این پژوهش ساخت نانوالیاف الکتروریسی شده کیتوسان (CS)/پلی وینیل الکل (PVA) حاوی نانولوله کربنی (CNT) و نانوذرات شیشه زیست فعال (BG) (در مقادیر 5 و 10 درصد وزنی) برای کاربردهای مهندسی بافت عصب بود. شکل، ساختار و خواص مکانیکی نانوالیاف کامپوزیتی ریسیده شده، بهترتیب با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و آزمونهای سنجش خواص مکانیکی مشخص شد. در آزمون کشت سلولی برونتنی، سلولهای بنیادی کارسینومای جنینی (رده P19) بر روی داربست الکتروریسی شده کشت داده شد. نتایج نشان داد که وجود نانولوله کربنی و نانو ذرات شیشه زیست فعال بر شکل نانوالیاف کیتوسان/پلی وینیل الکل تأثیر چندانی نمیگذارد. بیشترین استحکام کششی (9/7 مگاپاسکال) در نمونه کامپوزیتی با 5 درصد وزنی نانوذرات شیشه زیست فعال، مشاهده شد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که نانولولههای کربنی و نانوذرات شیشه زیست فعال ترکیبشده در داربستهای نانوالیاف کیتوسان/پلی وینیل الکل با قطر نانومتری و تخلخل بالا میتواند ضمن تأمین خواص مکانیکی مناسب، بستر مناسب برای رشد سلولی را نیز فراهم کند و بهطور بالقوه گزینهای بسیار مناسب برای استفاده در مهندسی بافت عصب باشد.
عبداله مصلح، حمیدرضا شاهوردی، رضا پورصالحی،
دوره 35، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
در این پژوهش از روش انفجار الکتریکی سیم برای تولید نانوکامپوزیت آلومینیوم-CNT در محیط استون استفاده شد. بهمنظور سنتز نانوکامپوزیت آلومینیوم-CNT، ابتدا نانولولههای کربنی توسط دستگاه فراآوا در استون پخش شدند. سپس سیم آلومینیومی در این محیط منفجر شد. نمونههای سنتز شده بهمنظورمشخصهیابی تحت آزمونهای طیف سنجی FTIR وTEM قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نانوذرات سنتز شده کروی شکل و دارای میانگین اندازه ذرات 4 نانومتر هستند. همچنین نانوذرات تولید شده در استون پایدار ماندند. نتایج نشان داد که برهمکنش خوبی بین نانوذرات آلومینیوم و نانولولههای کربنی در محیط استون وجود دارد. در نهایت میتوان نتیجه گرفت که استون، محیطی مناسب برای سنتز نانوکامپوزیت آلومینیوم-CNT است چون در این محیط کامپوزیتی یکپارچه با توزیع مناسب نانوذرات بهدست میآید.
منیر برادران، سیده سارا شفیعی، فتح الله مضطرزاده، سیده زهرا مرتضوی،
دوره 35، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
در سالهای اخیر استفاده از نانومواد در داربستهای مهندسی بافت استخوان بهدلیل تقلید از ساختار بافت طبیعی استخوان که دارای یک ساختار نانوکامپوزیتی درهم آمیخته با یک ماتریس سه بعدی است، مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، پلیکاپرولاکتان بهعنوان یک زیست پلیمر، درساخت داربستهای مهندسی بافت استخوان مورد استفاده قرار گرفته است. هدف از این پژوهش، ساخت داربست نانوکامپوزیتی پلیکاپرولاکتان/ هیدروکسید دوگانه لایهای با خواص مکانیکی، زیست فعالی و زیستی مناسب برای کاربرد در مهندسی بافت استخوان اسفنجی است. برای ساخت داربستها از ترکیب دو روش فروشویی ذرهای و خشکایش انجمادی و همچنین برای مطالعات سلولی از سلولMG63 (استئوسارکومای استخوان) استفاده شد. تحلیل طیف سنج طول موج انتشاری از نمونهها، توزیع یکنواخت فاز سرامیکی در بستر پلی کاپرولاکتان را تأیید کرد. نتایج بررسی مکانیکی داربستها حاکی از افزایش مدول یانگ بعد از اضافه شدن فاز سرامیکی بود. بررسیهای میکروسکوپی نشان داد که داربستها از تجمع ریزکرهها پس از اضافه شدن فاز سرامیکی حاصل شدند و اندازه تخلخلها بین 100 تا 600 میکرومتر گزارش شد. همچنین با افزودن فاز سرامیکی آبدوستی پلی کاپرولاکتان افزایش یافت، اما تشکیل هیدروکسی آپاتیت در محیط شبیهسازی شده بدن، بهعلت وجود یون منیزیم بهتأخیر افتاد. ارزیابیهای سلولی، اتصال سلولها و تکثیرشان روی داربستها را تأیید کردند. نتایج نشان میدهد که داربستهای ساخته شده قابلیت کاربرد در مهندسی بافت استخوان اسفنجی را دارند.
مسعود گلستانی پور، ابوالفضل باباخانی، سیدمجتبی زبرجد،
دوره 35، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
در این پژوهش فوم های آلومینیومی AA356 با مقادیر مختلف از ذرات سیلیسیم کاربید (SiC) به عنوان عامل تقویت کننده و پایدارساز و پودر کلسیم کربنات (CaCO3) بهعنوان عامل فوم ساز با استفاده از روش فوم سازی مستقیم مذاب تولید شد. چگالی محصولات فومی بین 38/0 تا 68/0 گرم بر سانتیمتر مکعب اندازهگیری شد. پس از آن ریزساختار و خواص فشاری فوم های کامپوزیتی AA356/SiCp تولید شده بررسی شد. ارتباط بین تنش مسطح، چگالی، درصد وزنی CaCO3 و کسر حجمی ذرات SiC با قطر متوسط ثابت نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. مشخص شد که منحنی تنش-کرنش فشاری محصولات یکنواخت نیست و ظاهری دندان های دارد. از سوی دیگر نشان داده شد که در یک چگالی ثابت، تنش مسـطح با افزایش محتـوای ذرات SiC و کاهـش مقدار پودر CaCO3 مصرفی، افزایش مییابد.
فاطمه میرعربشاهی، علیرضا مشرقی، مهدی کلانتر، مسعود مصلایی پور،
دوره 35، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
در این پژوهش تولید کامپوزیت درجا به روش سنتز احتراقی آلومینوترمیک در سیستم Al-V2O5-NiO مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور مخلوط پودرهای Al، V2O5 و NiO با نسبت استوکیومتری بهترتیب با درصد مولی 1:1:11 بهمدت یک ساعت آسیابکاری و سپس تحت تراکم قرار گرفتند. برای بررسی دماهای وقوع تحولات فازی از تجزیه حرارتی افتراقی استفاده شد. نمونههای خام با توجه به دمای پیک واکنشها در تجزیه حرارتی افتراقی، تحت عملیات حرارتی قرار گرفتند. بررسی الگوهای پراش پرتو ایکس تشکیل فازهایی همانند فاز Al3V و Al3Ni2 در دماهای مختلف زینترینگ را نشان میدهد. بررسیهای ریزساختاری و فازی نشان داد که در طی زینترینگ تا قبل از دمای 700 درجه سانتیگراد، فاز Al3V تشکیل نمیشود و در دمای 880 درجه سانتیگراد فاز Al3Ni2 تشکیل و بعد از درجه حرارت 950 درجه سانتیگراد نیز به فاز Al4Ni3 تبدیل میشود. بهعلاوه بعد از درجه حرارت 950 درجه سانتیگراد فاز Al3V به فاز Al23V4 تبدیل میشود. بررسی سختی و چگالی نیز نشان داد که این دو متغیر با افزایش درصد تقویت کنندهها، افزایش مییابند.
محمد متقی، مهدی احمدیان،
دوره 36، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
در این پژوهش، رفتار سایشی کامپوزیتهای تجاری WC-10wt%Co (H10F)، WC-40vol%Co و کامپوزیت WC-40vol%FeAl-B با مقادیر مختلف بور (صفر- ppm1000) در دمای بالا بهروش پین روی دیسک بررسی شد. آزمونهای سایش تحت بار 40 نیوتن و طی مسافت 100 متر و در سه دمای محیط، 200 و 300 درجه سانتیگراد انجام شدند. سطوح سایش بهوسیله میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مقاومت سایشی همه کامپوزیتها با افزایش دمای آزمون، کاهش مییابد. کامپوزیت WC-40vol%FeAl بدون بور کمترین مقاومت سایشی را در همه دماها نشان میدهد. با حضور بور تا ppm 500 در زمینه آلومیناید آهن، مقاومت سایش دما بالای این کامپوزیتها بهبود مییابد و مکانیزم سایش از جدایش ذره به خراشان تغییر پیدا میکند. بور با افزایش میزان چقرمگی این کامپوزیتها و افزایش شکلپذیری آلومیناید آهن منجربه بهبود پیوند فصل مشترک زمینه آلومیناید آهن و ذرات کاربید تنگستن و بنابراین افزایش مقاومت سایشی این کامپوزیتها میشود. کامپوزیت WC-40vol%(FeAl-500ppmB) مقاومت به سایش در دمای بالای بیشتری نسبت به WC-40vol%Co و WC-10wt%Co تجاری دارد.
مجید طاووسی، شهرام ریزانه، غلامحسین برهانی،
دوره 36، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر ذرات تقویت کننده سه جزئی Al2O3-TiB2/Fe بر خواص مکانیکی کامپوزیتهای زمینه آلومینیم میباشد. در این راستا ذرات تقویت کننده مورد بررسی با انجام واکنشهای مربوطه طی فرایند آسیاکاری و عملیات حرارتی تهیه شد. در ادامه، درصدهای مختلف (25/1، 5/2 و 5 درصد حجمی) از ذرات بههمراه پودر آلومینیم خالص بهمدت زمان 10 ساعت آسیاکاری گردید و سپس اکستروژن گرم شد. بررسیهای ساختاری، فازی و مکانیکی نمونههای حاصل توسط پراشسنج پرتوایکس، میکروسکوپ الکترونی روبشی و آزمون کشش انجام شد. نتایج نشان داد که رسوبات غنی از آهن در ذرات تقویت کننده کامپوزیتی بخش سرامیکی ذرات را به زمینه فلزی متصل نموده و نقش مؤثری در بهبود انعطافپذیری آنها دارد. بهینه درصد ذرات تقویت کننده مورد بحث برای استحکام بخشی آلومینیم 5/2 درصد حجمی تشخیص داده شد. استحکام و درصد ازدیاد طول حاصل از این نمونه کامپوزیتی بهترتیب 500 مگاپاسکال و 6 درصد تعیین شد.
معاد سلطانی، بهزاد نیرومند، مرتضی شمعانیان،
دوره 36، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
در این تحقیق به بهینهسازی کامپوزیتسازی سطحی آلیاژ منیزیم AZ31B با نانولولههای کربنی به کمک روش فرایند اصطکاکی- اغتشاشی پرداخته شد. بدین منظور پارامترهای مؤثر در فرایند شامل سرعت پیشروی، سرعت چرخش، درصد وزنی نانولولههای کربنی و تعداد پاس جوشکاری با روش طراحی آزمایش پاسخ سطح بررسی شد. جهت مشخصهیابی نمونهها از آزمونهای میکروسختی سنجی، کشش، پانچ برشی و سایش خشک پین برروی دیسک استفاده شد. نتایج مدلسازی برروی دو پاسخ سختی و کاهش وزن ناحیه جوش نشان میدهد که در سرعت پیشروی 24 میلیمتر بر دقیقه، سرعت چرخش 660 دور بر دقیقه، چهار درصد وزنی نانولوله کربنی و سه پاس جوشکاری، شرایط بهینه قابل دستیابی است. همچنین شکست نگاری سطوح کشش و برش حکایت از توزیع همگن نانولولههای کربنی در زمینه و افزایش خواص کششی و برشی داشت.
مطهره اکبری، سهیل صابونی، محمدحسین عنایتی، فتح اله کریم زاده،
دوره 36، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
در این پژوهش پوشش کامپوزیتی نانوساختار FeAl/Al2O3 بهروش آسیاکاری مکانیکی از طریق یک واکنش مکانوشیمیایی بر سطح زیرلایه فولاد کربنی پوشش داده شد. مواد اولیه مصرفی Fe، Al و Fe2O3 به میزان استوکیومتری به همراه زیرلایه و گلولههایی به قطر چهار میلیمتر در یک آسیای ارتعاشی پرانرژی تا 22 ساعت تحت آسیاکاری قرار گرفت. برخی از نمونههای آسیا شده به مدت زمان یک و سه ساعت در دمای773 کلوین آنیل شدند. آزمونهای پراش پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، ریزسختی سنج و زبری سنج جهت ارزیابی مکانیزم واکنش مکانوشیمیایی و همچنین مشخصهیابی پوشش مورد استفاده قرار گرفت. واکنش مکانوشیمیایی در حین عملیات آسیاکاری پس از 14 ساعت شروع و منجر به تشکیل جزئی نانوکامپوزیت FeAl/Al2O3 شد. افزایش زمان آسیاکاری تا 18 ساعت سبب افزایش مداوم ضخامت پوشش تا 80 میکرومتر گردید و ادامه فرایند آسیاکاری پس از آن موجب کندگی موضعی پوشش و ایجاد ترک در ساختار آن شد. ریزسختی پوشش 18 ساعت آسیا شده معادل 1050 ویکرز تعیین شد. آنیل در دمای 773 کلوین به مدت سه ساعت موجب تکمیل واکنش و سنتز پوشش نانوکامپوزیتی FeAl/Al2O3 شد. نتایج نشان داد که عملیات آنیل سبب افزایش سختی پوشش به 1200 ویکرز و بهبود قابل ملاحظه چسبندگی پوشش شد.
داود آزادروی، حسن ثقفیان،
دوره 36، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
در تحقیق حاضر، تأثیر فرایند ریختهگری همزدنی روی اصلاح مورفولوژی ترکیبات بینفلزی حاوی آهن در کامپوزیت ریختگی درجا با زمینه آلیاژ آلومینیوم 319A، مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. براساس بررسیهای میکروسکوپی انجام شده توسط میکروسکوپهای نوری و الکترونی روبشی، مورفولوژی نامطلوب تیغهای شکل ترکیبات آهندار β و نیز ترکیبات خشن فاز α با مورفولوژی ستارهای شکل، در اثر اعمال نیروهای برشی مذاب، بهذراتی دیسکی و شبه کروی با نسبت طول به عرض کمتر اصلاح شدهاند. همچنین تأثیر پارامترهایی مانند دمای همزدن، سرعت سرد شدن و میزان آهن اضافه شده بر شکل، اندازه و پخش ترکیبات بینفلزی آهن و تیغههای سیلیسوم یوتکتیک مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که همزدن مذاب با سرعت 1200 دور بر دقیقه به مدت پنج دقیقه در دمای نزدیک به دمای جوانهزنی فاز β و ریختهگری آن در قالب فلزی بهترین شرایط را برای بهبود شکل، اندازه و توزیع ترکیبات بینفلزی β فراهم نموده است. نتایج حاکی از آن است که شکل مضر ترکیبات آهن توسط نیروی همزن در ناحیه نیمهجامد بهخوبی سبب اصلاح شکل و اندازه و پخش این ترکیبات میشود.
شروین دانشور اصل، سید خطیب الاسلام صدرنژاد،
دوره 36، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
پوششهای نازک نانوکامپوزیتی TiO2/MWCNT حاوی درصدهای گوناگون از نانولولههای کربنی چنددیواره روی زیرلایه اکسید قلع دوپ شده با فلوئور به روش سل- ژل غوطهوری ایجاد شدند. نتایج آزمون پراشسنجی پرتو ایکس حاکی از آن بودند که ساختار بلوری TiO2 در پوششها آناتاز است. ضمن اینکه مشخص شد افزایش مقدار CNT در پوشش باعث کاهش اندازه بلورکهای TiO2 میشود اما تأثیری بر ساختار کریستالی و فاز بلوری آن ندارد. تصاویر میکروسکوپی الکترونی روبشی گسیل میدانی نشان دادند که CNTs بهطور یکنواخت در بین نانوذرات تقریباً کروی TiO2 که اندازهای در حدود 45 نانومتر دارند، پراکنده شدهاند و تماس مطلوبی بین آنها وجود دارد. همچنین، این تصاویر مشخص کردند که با افزایش مقدار CNT میزان حضور ترک روی سطح پوشش زیاد میشود. نتایج آزمون طیفسنجی مرئی- فرابنفش بیانگر آن بودند که میزان جذب در محدوده نور مرئی با افزایش مقدار CNT در پوشش زیاد شده است و تغییر قابل ملاحظهای در لبه جذب پوششهای کامپوزیتی در مقایسه با پوشش TiO2 خالص وجود ندارد. از طیفهای فتولومینسانس مشخص شد که حضور CNT در پوشش TiO2 نرخ ترکیب مجدد جفت الکترون و الکترون- حفرهها را کم کرده است.
مرتضی علیزاده، عباس چشم پیش،
دوره 37، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
در این پژوهش، پوششهای کامپوزیتی Ni-Mo-Al2O3روی زیرلایه فولادی کربن متوسط بهروش رسوبدهی الکتریکی در یک حمام سیتراته شامل ذرات میکرونی Al2O3تولید شدند. سپس اثر غلظت ذرات در حمام (از گستره صفر تا 30 گرم بر لیتر) بر مورفولوژی، ترکیب شیمیایی، ریزسختی و مقاومت به خوردگی پوششهای تولیدی بررسی شد. جهت بررسی ریزساختار، مورفولوژی سطحی و همچنین توزیع ذرات در پوششها از میکروسکوپهای نوری و الکترونی روبشی و آزمون کمی طیفسنجی تفکیک انرژی استفاده شد. رفتار خوردگی پوششهای تولیدی در محلول 5/3 درصد وزنی نمک طعام بررسی شد. نتایج نشان داد که حضور ذرات اکسید آلومینیوم در پوشش مورفولوژی پوششهای Ni-Mo را تغییر میدهد و علاوه بر این باعث افزایش سختی و مقاومت به خوردگی پوششهای آلیاژی Ni-Mo میشود. همچنین مشخص شد که پوششهای تولیدی در غلظت ذرات 20 گرم بر لیتر در حمام دارای مورفولوژی مناسب و بدون حفره بوده و نیز دارای بیشترین سختی و مقاومت به خوردگی در بین پوششهای تولیدی هستند.
سیده فاطمه شمس، مهدی ابراهیمیان حسین آبادی،
دوره 37، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
هدف از این تحقیق، مدلسازی و تحلیل مکانیکی صفحه تثبیت استخوانی کامپوزیت لایهای تخریبپذیر فسفات کلسیم دوفازی/ ابریشم (BCP/Silk) (چهار لایه فسفات کلسیم دوفازی و سه لایه ابریشم بهصورت یک در میان) برای درمان شکستگی استخوان تیبیا است. جهت مدلسازی و تحلیل مکانیکی از نرمافزار آباکوس استفاده شد. ابتدا استخوان تیبیا بر اساس اندازههای آنتروپومتری یک انسان متوسط بهصورت یک استوانه دولایه درنظر گرفته شد که بخش داخلی آن را مغز استخوان و بخش بیرونی آن را استخوان قشری تشکیل میدهد. سپس صفحه تثبیت استخوان و پیچها بر اساس استانداردهای موجود و همچنین با توجه به خواص مکانیکی کامپوزیت جدید مورد نظر این پژوهش، در نرمافزار آباکوس طراحی شد. مش صفحه تثبیت استخوان از نوع هرمی و برای بقیه تجهیزات از نوع آجری انتخاب شدند. صفحه تثبیت روی استخوان قرار گرفت و با مقید کردن استخوان در راستای محور Y، بار استاتیکی حدود 400 نیوتن اعمال شد. نتایج نشان میدهد که صفحه تثبیت استخوان کامپوزیتی علاوه بر زیستسازگار و تخریبپذیر بودن دارای مدول الاستیک حدود 21 گیگاپاسکال بوده که نزدیک به مدول الاستیک استخوان است.
شیما توکلی دهقی، سرور درویشی، شروین نعمتی، مهشید خرازیها،
دوره 37، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
با پیشرفت در زمینه توسعه مواد زیستی جایگزین بافتهای بدن، توجه محققین به بهبود ویژگیهای کاشتنیها در زمینه پزشکی و کلینیکی افزایش یافته است. در این راستا، با وجود ویژگیهای قابل قبول فولاد زنگنزن، کاربرد این ماده بهعنوان کاشتنی بهدلیل رفتار خوردگی به نسبت ضعیف، محدود شده است. هدف از این پژوهش، ساخت پوشش نانوکامپوزیتی آبگریز پلیدیمتیل- سیلوکسان (PDMS)- اکسید سیلیسیم (SiO2)-اکسید مس(CuO) بر زیرلایه فولاد زنگنزن گرید پزشکی(L316) بهمنظور بهبود رفتار خوردگی و زیستسازگاری آن است. در این راستا، با استفاده از روش پوششدهی غوطهوری، سطوح ورقهای فولادی با استفاده از نانوذرات اکسید سیلیسیم (20 درصد وزنی پلیمر دیمتیل سیلوکسان)، مقادیر مختلف از نانوذرات اکسید مس (0، 5/0، 1 و 2 درصد وزنی) و پلیمر زیستسازگار پلیدیمتیلسیلوکسان پوشش داده شد. آزمونهای پراش پرتو ایکس و میکروسکوپی الکترونی روبشی بهمنظور ارزیابی پوششها و پودرهای سنتز شده استفاده شد. همچنین، تغییرات زبری سطح و زاویه ترشوندگی پوششهای حاوی مقادیر مختلفی از نانوذرات اکسید مس و در پایان، تأثیر مقادیر مختلفی از اکسید مس بر رفتار خوردگی پوششهای نانوکامپوزیتی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پراش پرتو ایکس حضور فاز کریستالی نانوذرات اکسید مس را بر زیرلایه اثبات کرد. بهدلیل طبیعت آمورف نانوذرات سیلیکا و نیمهکریستالی پلیمر پلیدیمتیل- سیلوکسان، هیچ قلهای مبنی بر تأیید حضور این اجزا مشاهده نشد. تصاویر میکروسکوپی الکترونی روبشی حضور یک لایه پوشش با مورفولوژی نیلوفر آبی را در نمونههای حاوی یک و دو درصد اکسید مس روی سطح نشان میدهد. همچنین، نتایج ارزیابی زاویه ترشوندگی نشان داد که سطح بدون حضور نانوذرات اکسید مس دارای زاویه ترشوندگی 5±81 درجه است و با افزودن نانوذرات اکسید مس تا یک درصد وزنی به بیش از 5±146 درجه رسید. همچنین نتایج آزمون خوردگی در محلول شبیهسازی شده بدن نشان داد که نمونه حاوی دو درصد اکسید مس با چگالی جریان خوردگی 7-E1/2 آمپر بر سانتیمتر مربع و پتانسیل خوردگی 22/0 ولت دارای بیشترین مقاومت به خوردگی در بین نمونهها است.
مجتبی زادعلی محمدکوتیانی، خلیل رنجبر،
دوره 38، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
در این پژوهش، کامپوزیت هیبریدی درجای تقویتشده با ذرات آلومینایدی Al3Zr و Al3Ti با استفاده از فرایند اصطکاکی اغتشاشی (FSP) تولید شد. از ورق آلیاژ کار شده Al 3003-H14 بهعنوان فلز پایه و پودر فلزی خالص زیرکونیم و تیتانیم بهعنوان تقویتکننده استفاده شد. تعداد شش پاس فرایند اعمال شد. استحکام کششی و سختی فلز پایه و نمونههای تحت فرایند اصطکاکی اغتشاشی در شرایط قبل و بعد از عملیات حرارتی آنیل اندازهگیری شد. ریزساختار توسط میکروسکوپ نوری و الکترونی و همچنین شناسایی فازی توسط آنالیز پراش پرتو ایکس مورد مطالعه قرار گرفت. بررسیهای ریزساختاری نشان داد که اعمال فرایند اصطکاکی اغتشاشی منجر به تغییر ریزساختار فلز پایه از دانههای بزرگ و کشیده به دانههای ریز و هممحور میشود. همچنین مشاهده شد که وقوع واکنش شیمیایی در فصل مشترک بین ذرات فلزی با زمینه آلومینیوم باعث تشکیل درجای ترکیبات آلومینایدی Al3Zr و Al3Ti میشود. انجام عملیات حرارتی آنیل منجربه تشدید واکنشهای شیمیایی حالت جامد و تشکیل بیشتر ترکیبات آلومینایدی میشود. نتایج همچنین نشان داد که کامپوزیتهای هیبریدی پس از اعمال عملیات حرارتی آنیل بالاترین استحکام کششی و سختی را از خود نشان میدهد. استحکام کششی در فلز پایه از 110 مگاپاسکال به حدود 195 مگاپاسکال پس از عملیات حرارتی آنیل ارتقا یافت.
مهرداد منیعی، اکبر اسحاقی، عباسعلی اقایی،
دوره 38، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
در این پژوهش، لایه نازک نانوکامپوزیتی فلورید منیزیم- سیلیکا(دو درصد وزنی)/فلورید منیزیم روی زیرلایه شیشه ای اعمال شد. بهمنظور رسیدن به خواص ضد بازتابی، ابتدا لایه های نازک فلورید منیزیم با ضخامت اپتیکی روی زیرلایه شیشه ای پوشش دهی شد و سپس لایه نشانی لایه نازک نانوکامپوزیتی MgF2-2%SiO2 صورت گرفت. درنهایت اصلاح سازی سطح بهکمک محلول PFTS انجام شد. مشخصه یابی لایه نازک با استفاده از روشهای پراشسنجی پرتو ایکس، طیفسنجی بازتاب کلی تضعیف شده مادون قرمز با تبدیل فوریه، طیفسنجی مرئی- فرابنفش و میکروسکوپی نیروی اتمی انجام شد. همچنین خواص آبگریزی نمونه توسط اندازهگیری زاویه تماس آب بررسی شد. نتایج بهدستآمده نشان داد لایه نشانی لایه نازک فلورید منیزیم شش لایه بر دو طرف زیرلایه شیشه ای منجر به افزایش عبور تا 4/96 درصد شده است. برای شیشه پوشش داده شده با لایه نازک نانوکامپوزیتی MgF2-2%SiO2، میزان عبور بهمقدار 4/94 درصد کاهش یافته که نسبت به شیشه خام عبور بالاتری را حاصل کرده است. همچنین آنالیز اندازهگیری زاویه تماس آب مشخص کرد که زاویه تماس قطره آب روی شیشه پوشش داده شده با لایه نازک نانوکامپوزیتی MgF2-2%SiO2 کاهش می یابد. از طرفی زاویه تماس قطره آب روی شیشه پوشش داده شده با لایه نازک نانوکامپوزیتی MgF2-2%SiO2 اصلاح شده با PFTS، تا حد 119 درجه افزایش یافت. لذا لایه نازک نانوکامپوزیتی MgF2-2%SiO2 میتواند بهعنوان پوشش ضد بازتاب و خودتمیز شونده روی سطح قطعات اپتیکی مورد استفاده قرار گیرد.