9 نتیجه برای کریم زاده
طیبه موسوی، محمد حسن عباسی، فتح الله کریم زاده و محمد حسین عنایتی، ،
دوره 26، شماره 2 - ( 10-1386 )
چکیده
شهاب سیدین، حمید رضا سلیمی جزی، محمد رضا طرقی نژاد، فتح اله کریم زاده،
دوره 33، شماره 1 - ( نشریه مواد پیشرفته در مهندسی- تابستان 1393 )
چکیده
باتوجه به خواص مطلوب نانوکامپوزیتهای زمینهی آلومینیومی از قبیل استحکام ویژه بالا، مقاومت خزشی خوب وحفظ استحکام در دماهای بالا، این مواد پیشرفته کاربردهای بالقوه ای درصنایع پیشرفته مانند هوا-فضا، صنایع دفاعی و برخی کاربردهای خاص درخودروسازی یافتهاند. بااین حال، عدم وجود روش مناسب برای اتصال این گونه مواد، موجب شده که کاربردهای این مواد پیشرفته به شدت محدود شود. لذا پژوهش در زمینهی اتصال این گونه مواد مفید بوده و گامی مؤثر در جهت کاربردی کردن آنها محسوب میشود. زمان اتصال یکی از عوامل مهم و مؤثر در اتصال نفوذی با استفاده از فاز مایع گذرا است که برای رسیدن به خواص ریزساختاری مطلوب باید به صورت بهینه انتخاب شود، لذا در تحقیق حاضر اتصال نانوکامپوزیت Al/Al2O3 به روش اتصال نفوذی با استفاده از فاز مایع گذرا در دمای580 درجه سانتیگراد و در زمانهای 20، 40 و 60 دقیقه انجام شد و تاثیر زمان اتصال بر ریز ساختار اتصالها مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد در زمانهای اتصال 20 و 40 دقیقه، زمان کافی برای انجماد همدمای مذاب مهیا نبوده و ریزساختار نهایی، شامل مقداری جامد α ایجاد شده در مرحله انجماد همدما و مقداری جامد α اولیه ناشی از سرد شدن مذاب از دمای اتصال تا دمای یوتکتیک و در نهایت جامد یوتکتیک CuAl2+α در اثر انجماد یوتکتیک مذاب در دمای یوتکتیک است. از آنجایی که شکست اتصالها در موارد فوق از میان این ترکیبات ترد یوتکتیکی انجام میشود، لذا استحکام اتصالها در این دو زمان کم است. با افزایش زمان اتصال به 60 دقیقه، مذاب بهصورت کاملاً همدما منجمد شده، ریزساختار نهایی شامل فاز نرم α-Al بوده و استحکام اتصالها به طور چشمگیری افزایش مییابد. حداکثر استحکام برشی اتصالها در دمای اتصال 580 ، در زمان اتصال 60 دقیقه حاصل شده است که در حدود 85% استحکام برشی فلز پایه میباشد.
علی قطبی ورزنه، پرویز کاملی، فتحاله کریم زاده، هادی سلامتی،
دوره 34، شماره 3 - ( نشریه مواد پیشرفته در مهندسی- پاییز 1394 )
چکیده
در این پژوهش آلیاژ حافظهپذیر فرومغناطیس Ni47Mn40Sn13 به روش آلیاژسازی مکانیکی ساخته شد. بدین منظور مخلوط پودرهای اولیه در آسیای سیارهای در اتمسفر آرگون بهمدت 20 ساعت تحت آسیابکاری قرار گرفتند. الگوی پراش پرتو ایکس تشکیل ساختار بلوری آلیاژ هویسلر را تایید کرد. بهدلیل تنشهای وارده در مرحله آسیابکاری، نمونه ساختار کاملاً منظم نداشت و در منحنی پذیرفتاری آن گذار مارتنزیتی مشاهده نشد. بههمین دلیل برای دستیابی به نمونهای با نظم بلوری بهتر و دارای گذار مارتنزیتی نمونهی 20 ساعت آسیاب شده، در لولههایی از جنس کوارتز و تخلیهشده از هوا قرار داده شد و در زمانهای مختلف در دمای 950 درجه سانتیگراد بازپخت شد. سپس اثر زمان بازپخت بر ویژگیهای ساختاری، مغناطیسی و الکتریکی نمونهها بررسی شد. نتایج حاصل از مقاومت الکتریکی نمونههای دارای گذار مارتنزیتی، رفتار فلز-عایقگونه را در محدوده گذار مارتنزیتی نشان داد. نتایج نشان داد زمان 16 ساعت مدت زمان بهینه برای ساخت این آلیاژ است. این نمونه با دارا بودن دمای گذار بالاتر نسبت به نمونه ساخته شده بهروش ذوب قوسی، نمونهای مناسبتر برای کاربرد در یخچالهای مغناطیسی است.
مطهره اکبری، سهیل صابونی، محمدحسین عنایتی، فتح اله کریم زاده،
دوره 36، شماره 2 - ( نشریه مواد پیشرفته در مهندسی- تابستان 1396 )
چکیده
در این پژوهش پوشش کامپوزیتی نانوساختار FeAl/Al2O3 بهروش آسیاکاری مکانیکی از طریق یک واکنش مکانوشیمیایی بر سطح زیرلایه فولاد کربنی پوشش داده شد. مواد اولیه مصرفی Fe، Al و Fe2O3 به میزان استوکیومتری به همراه زیرلایه و گلولههایی به قطر چهار میلیمتر در یک آسیای ارتعاشی پرانرژی تا 22 ساعت تحت آسیاکاری قرار گرفت. برخی از نمونههای آسیا شده به مدت زمان یک و سه ساعت در دمای773 کلوین آنیل شدند. آزمونهای پراش پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، ریزسختی سنج و زبری سنج جهت ارزیابی مکانیزم واکنش مکانوشیمیایی و همچنین مشخصهیابی پوشش مورد استفاده قرار گرفت. واکنش مکانوشیمیایی در حین عملیات آسیاکاری پس از 14 ساعت شروع و منجر به تشکیل جزئی نانوکامپوزیت FeAl/Al2O3 شد. افزایش زمان آسیاکاری تا 18 ساعت سبب افزایش مداوم ضخامت پوشش تا 80 میکرومتر گردید و ادامه فرایند آسیاکاری پس از آن موجب کندگی موضعی پوشش و ایجاد ترک در ساختار آن شد. ریزسختی پوشش 18 ساعت آسیا شده معادل 1050 ویکرز تعیین شد. آنیل در دمای 773 کلوین به مدت سه ساعت موجب تکمیل واکنش و سنتز پوشش نانوکامپوزیتی FeAl/Al2O3 شد. نتایج نشان داد که عملیات آنیل سبب افزایش سختی پوشش به 1200 ویکرز و بهبود قابل ملاحظه چسبندگی پوشش شد.
زهرا خسروشاهی، فتح الله کریم زاده، مهشید خرازیها،
دوره 37، شماره 2 - ( نشریه مواد پیشرفته در مهندسی- تابستان 1397 )
چکیده
مواد گرافنی بهدلیل خواص الکتریکی (موبیلیته حامل بار بالا)، خواص الکتروشیمیایی (نرخ انتقال الکترون بالا) و ساختار منحصر بهفرد (نسبت سطح به حجم بالا) در زمینههای مختلف علوم بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. البته این مواد بهدلیل صفحات دو بعدی دارای محدودیت در مکانهای فعال واکنش هستند. بر این اساس، تبدیل صفحات دو بعدی به سه بعدی باعث ایجاد ماده گرافنی با سطح ویژه و سینتیک انتقال جرم و الکترون بالا میشود. در این پژوهش، گرافن سه بعدی با استفاده از اکسید گرافن و توسط ذرات فداشونده پلیاستایرن سنتز شد. برای این منظور، محلول آبی اکسید گرافن احیا شده همراه با محلول آبی ذرات کروی پلیاستایرن با دو نسبت وزنی 5:95 و 15:85 مخلوط شدند و با کنترل pH در محدوده 8-6، داربست گرافن سه بعدی- پلیاستایرن سنتز شد. برای خروج قالب فداشونده استایرن، این داربست در تولوئن غوطهور شد. علاوه بر این، تأثیر دو روش مختلف سنتز، سانتریفیوژ و صاف کردن بر مورفولوژی داربست مورد بررسی قرار گرفت. داربست سه بعدی سنتز شده توسط آزمون پراش پرتو ایکس و میکروسکوپی الکترونی روبشی مشخصهیابی شد. طبق این نتایج، گرافن سه بعدی سنتز شده با روش سانتریفیوژ دارای تخلخلهای بیشتر و یکنواختتری است. علاوه بر این، استفاده از نسبت وزنی اکسید گرافن به پلیاستایرن 5:95 امکان خروج کامل ذرات پلیاستایرن فداشونده را فراهم میآورد. بنابراین با استفاده از روش قالب فداشونده پلیاستایرن و سانتریفیوژ و همچنین نسبت وزنی اکسید گرافن به پلیاستایرن 5:95 میتوان به یک شبکه سه بعدی گرافن با توزیع یکنواختی از تعداد بسیار زیاد تخلخلهای میکروسکوپی دست یافت. همچنین طبق ارزیابی الکتروشیمیایی انجام گرفته با این نمونه بهینه نسبت به اکسید گرافن احیا شده، گرافن سه بعدی دارای خواص الکتروشیمیایی بهتری نسبت به اکسید گرافن احیا شده است و بنابراین گرافن سه بعدی با نسبت بهینه اکسید گرافن احیا شده به پلیاستایرن 5:95 یک جایگزین ایدهآل برای اکسید گرافن احیا شده برای کاربردهای الکتروشیمیایی است.
محمد سلطانی سامانی، عباس بهرامی، فتح الله کریم زاده،
دوره 38، شماره 4 - ( نشریه مواد پیشرفته در مهندسی- زمستان 1398 )
چکیده
در این پژوهش، اتصال ترکیب بینفلزی Ni3Al با استفاده از فرایند فاز مایع گذرا و لایه میانی مس خالص مورد بررسی قرار گرفت. فرایند اتصالدهی در یک کوره خلأ، در دمای 1050 درجه سانتیگراد بهازای زمانهای مختلف 30، 60، 90 و120 دقیقه انجام شد. اثر تغییرات زمان بر ریزساختار و خواص مکانیکی منطقه اتصال بررسی شد. نتایج آزمون پراش انرژی اتصالات، تشکیل مناطق انجماد همدما، انجماد غیرهمدما و متأثر از نفوذ در زمانهای مختلف را تأیید کرد. پس از 90 دقیقه، فازهای یوتکتیک ترد و شکننده همچنان در خط اتصال وجود داشت. حال آنکه با افزایش زمان فرایند تا 120 دقیقه، یک محلول جامد غنی از مس در خط اتصال تشکیل شد. بیشترین سختی در منطقه متأثر از نفوذ و بهواسطه تشکیل ترکیبات تردتر، حاصل شد. با افزایش زمان فرایند تا 90 دقیقه، سختی در خط مرکزی اتصال افزایش یافت. پس از 120 دقیقه، سختی در خط مرکزی اتصال تا حدود 224 ویکرز کاهش یافت. بیشترین استحکام برشی در حدود 60 مگاپاسکال در زمان فرایند 30 دقیقه و بهواسطه تشکیل زمینه غنی از نیکل در محل اتصال بهدست آمد. با افزایش زمان تا 90 دقیقه، میزان استحکام برشی تا حدود 34 مگاپاسکال کاهش یافت. پس از 120 دقیقه و بهدلیل تشکیل محلول جامد غنی از مس و نیز از بین رفتن ترکیبات یوتکتیک، استحکام برشی مجدداً تا حدود 44 مگاپاسکال افزایش یافت. ارزیابی سطوح شکست نشان داد که تا زمان 90 دقیقه، شکست بیشتر از نوع ترد بوده حال آنکه با افزایش زمان تا 120 دقیقه شکست بهصورت نرم اتفاق افتاده است.
سیده نرجس حسینی، فتح الله کریم زاده، محمد حسین عنایتی،
دوره 39، شماره 4 - ( نشریه مواد پیشرفته در مهندسی- زمستان 1399 )
چکیده
قطعات خام و پیش اکسید شده AISI430 با اسپینل فریت مس بهروش چاپ صفحهای پوشش داده شدند. فرایند تفجوشی واکنشی پوشش احیا شده موجب ایجاد یک اتصال خوب شد. آزمون طیفسنجی توزیع انرژی بیانگر تشکیل یک ساختار دولایه شامل یک زیرپوسته غنی از اکسید کروم و یک لایه اسپینلی بیرونی غنی از Cu/Fe بود. نتایج نشان داد که لایه حفاظتی اسپینلی نه تنها باعث کاهش چشمگیر مقاومت ویژه سطحی شد، بلکه با عمل کردن بهعنوان یک مانع برای نفوذ به داخل اکسیژن، از رشد زیرپوسته نیز جلوگیری کرده است. پس از 400 ساعت اکسیداسیون، مقدار مقاومت ویژه سطحی نمونههای خام و پیش اکسید شده پوشش داده شده بهترتیب 19/7 و 32/5 میلیاهم در سانتیمتر مربع در 800 درجه سانتیگراد اندازهگیری شد که بسیار کمتر از مقدار آن برای زیرلایه خام بدون پوشش (153/4 میلیاهم در سانتیمتر مربع) بود. اعمال پوشش همچنین باعث ایجاد یک مقاومت ویژه سطحی کم و پایدار (20/5 میلیاهم در سانتیمتر مربع) پس از 600 ساعت اکسیداسیون در 800 درجه سانتیگراد شد. هدایت الکتریکی بالای CuFe2O4 و آلایش آن توسط منگنز، کاهش رشد پوسته اکسیدی Cr2O3 و چسبندگی خوب بین پوشش و زیرلایه از جمله عوامل بهبود اساسی هدایت الکتریکی بودند. مقایسه نتایج این تحقیق با تحقیق پیشین نویسندگان نشان داد این زیرلایه با پوشش فریت مس میتواند جایگزین مناسبی برای اتصال دهندههای Crofer 22 با قیمت بالاتر باشد.
رعنا باقری، فتح الله کریم زاده، احمد کرمانپور، مهشید خرازیها،
دوره 40، شماره 2 - ( نشریه مواد پیشرفته در مهندسی- تابستان 1400 )
چکیده
در این پژوهش، یک روش جدید و آسان برای سنتز نانوذرات اکسید مس (II) CuO)) بهروش اکسیداسیون شیمیایی توسط اسید نیتریک گزارش میشود. این روش بر پایه فرایند اکسیداسیون نانوذرات مس (Cu NPs) بر سطح الکترود طلا با تأثیر اسید نیتریک است که مورفولوژی سطح الکترود در آن ارزیابی شده است. نانوذرات مس با استفاده از روش پتانسیومتری بر سطح طلا رسوب یافت. غلظت و چگالی بالای نانوذرات مس توسط روش ولتامتری پالس تفاضلی محاسبه شد. فرایند رشد و توزیع نانوذرات اکسید مس روی سطح نانوذرات مس توسط آزمون ساختاری مادون قرمز تبدیل فوریه و طیفسنجی پراش پرتوی ایکس نشان داد که نیترات بهخوبی جذب سطح شده است و قله تیز هیدروکسیل ظاهر شده و نانوذرات اکسید مس (II) در سطح الکترود ایجاد شدهاند. تغییر مورفولوژی سطح با جذب نیترات بیانگر کاهش متوسط اندازه نانوذرات کروی از حدود 150 نانومتر به 50 نانومتر بود. این امر میتواند ناشی از اکسیداسیون نانوذرات مس در سطح و کاهش اندازه ذرات در مقایسه با شرایط عدم حضور اسید نیتریک باشد. با توجه به خواص نانوذرات اکسید مس (II)، این روش آسان و کمهزینه میتواند بهعنوان اصلاحسازی سطح الکترود ضد باکتری و فعال کاتالیست بهکار برده شود.
زهرا رضای مرند، احمد کرمانپور، فتح الله کریم زاده،
دوره 40، شماره 3 - ( نشریه مواد پیشرفته در مهندسی- پاییز 1400 )
چکیده
بهدلیل افزایش نیاز بشر به منابع انرژی پاک، فناوری سلولهای خورشیدی با سرعت زیادی در حال گسترش است. از جمله مهمترین چالشها در ساخت سلولهای خورشیدی پروسکایت، عدم وجود یک ماده انتقال دهنده مؤثر حفره با پایداری و قیمتی مناسب است. نیمههادیهای نوع P غیرآلی مانند نیکل اکسید در مقایسه با انتقال دهندههای حفره آلی از نظر قیمتی بسیار مقرون بهصرفه هستند. علاوه بر این، ویژگیهایی از قبیل گاف انرژی پهن، رسانندگی بالا، پایداری و مقاومت در برابر رطوبت و فرایند ساخت بر پایه محلول، این انتقال دهنده حفره غیرآلی نانوساختار را بهعنوان گزینه مناسبی برای جایگزینی مواد آلی تبدیل کرده است. هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی مشخصات و مکانیزم نیکل اکسید بهعنوان انتقال دهنده حفره در ساختار سلول خورشیدی پروسکایتی نانوساختار بهصورت معکوس و با استفاده از لایه محافظ میانی فولرین است. برای سلولهای خورشیدی با این ساختار فاکتور پرشوندگی حدود 71 درصد و چگالی جریان 21/5 میلیآمپر بر سانتیمتر مربع و ولتاژ مدار باز 1000 میلیولت و بازده 15/2 درصد بهدست آمد.