6 نتیجه برای آلیاژ پایه نیکل
محمد خلیلی سواد کوهی، احد صمدی،
دوره 31، شماره 2 - ( 10-1391 )
چکیده
با توجه به تأثیر کرنش الاستیک هم سیمایی γ’-γ بر مورفولوژی، آرایش فضایی و سینتیک درشت شدن رسوبات ’γ در سوپرآلیاژهای پایه نیکل؛ در این تحقیق، مقادیر عدم انطباق γ’-γ در دو حالت کرنش دار و عاری از کرنش برای مورفولوژیهای مختلف رسوبات’γ در سوپر آلیاژ پایه نیکل Inconel 738LC محاسبه شده است. مقادیر عدم انطباق کرنش دار و عاری از کرنش به ترتیب از روی الگوهای پراش اشعه X نمونه های بالک و رسوبات’γ استخراج شده الکترولیتی محاسبه شدند و با استفاده از آنها کرنش های الاستیک هم سیمایی برای مورفولوژ یهای مختلف رسوبات’γ بدست آمدند. نتایج نشان می دهند که با رشد اندازه رسوبات’γ و تغییر مورفولوژی آنها از کروی به مکعبی و سپس گل شکل و دندریتی، هم سیماییγ’-γ افت کرده و در نتیجه، کرنش الاستیک فشاری متمرکز روی رسوبات’γ کاهش می یابد.
مولود پورکریمی، بهنام لطفی، فرهاد شهریاری نوگورانی،
دوره 35، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
در این پژوهش ایجاد یک پوشش سیلیسیم آلومینایدی روی ابرآلیاژ پایه نیکل IN738LC، با استفاده از نفوذ همزمان بررسی شده است. بهمنظور دستیابی به شرایط بهینه پوشش دهی با استفاده از یک نرم افزار ترموشیمیایی پیشبینی شد که می توان با استفاده از پودر NH4Cl بهعنوان فعال کننده، به یک پوشش سیلیسیم آلومیناید در دمای 900 درجه سانتیگراد دست یافت. از دو مخلوط پودری با ترکیب 7Si-14Al-(1-3)NH4Cl-Al2O3 (برحسب درصد وزنی) و 16Si-4Al-(1-3)NH4Cl-Al2O3 (بهترتیب با نسبت Si/Al 5/0 و 4) استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو پوشش دارای ساختاری چند لایه و متشکل از فاز غالب AlNi2Si می باشند. در پوشش حاصل از مخلوط پودری با نسبت 5/0=Si/Al، یک لایهی متخلخل و ترد از فاز NiSi روی سطح تشکیل میشود که خواص مکانیکی پوشش را تا حدی کاهش می دهد. همچنین در مراحل اولیه فرایند، نفوذ به داخل آلومینیوم غالب است و در ادامه با نفوذ درونگرای سیلیسیم، بهتدریج فاز NiAl به فاز AlNi2Si و در نهایت NiSi تبدیل میشود. نمونه پوششدهی شده با استفاده از مخلوط با نسبت 4=Si/Al شامل فاز مطلوب AlNi2Si و عاری از فاز ترد NiSi بهترین مشخصه های ریزساختاری را از خود نشان داد.
غلامحسین اکبری، محمدحسین عنایتی، حسین مینوئی،
دوره 37، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
در این پژوهش از فرایند آلیاژسازی مکانیکی برای تولید آلیاژ آمورف در سیستم Ni-Nb-Si استفاده شد. آزمونهای پراش پرتو ایکس و تصاویر میکروسکوپی الکترونی عبوری با قدرت تفکیک بالا، تشکیل فاز آمورف را پس از 12 ساعت فرایند آلیاژسازی مکانیکی تأیید کرد. نتایج حاصل از تصاویر میکروسکوپی الکترونی روبشی از مورفولوژی ذرات در حین فرایند آلیاژسازی مکانیکی نشان داد که با افزایش زمان آسیاکاری، اندازه ذرات پودر کمتر و شکل آنها یکنواختتر میشوند. افزایش نرخ کارسختی باعث ایجاد تردی، افزایش نرخ شکست و بهدنبال آن کاهش اندازه ذرات پودر (2±3) میکرومتر شد. پس از دو ساعت آلیاژسازی مکانیکی ساختار لایهای حاصل از قرار گرفتن لایههای متناوب از عناصر اولیه مختلف مشاهده شد. تصاویر میکروسکوپی الکترونی روبشی از سطح مقطع پودر نشان داد، افزایش زمان آسیاکاری سبب کاهش فواصل بین لایهها و توزیع یکنواختتر عناصر و درنهایت ایجاد ساختار یکنواختی از فاز آمورف کامل میشود.
علی برونی، احمد کرمانپور،
دوره 39، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
در پژوهش حاضر، اثر نسبت Ta/W بر ساختار میکروسکوپی و خواص تنش گسیختگی سوپرآلیاژ پایه نیکل PWA1483 تکبلور بررسی شده است. بدین منظور، نمونههای سوپرآلیاژ تکبلور با نسبتهای مختلف 0/75، 1، 1/3 و 1/5 از عناصر Ta و W بهروش انجماد جهتدار بریجمن با شرایط انجمادی یکسان تحت سرعت کشش سه میلیمتر بر دقیقه و شیب دمایی حدود هفت کلوین بر میلیمتر ساخته شد. سپس نمونهها تحت عملیات حرارتی پیرسازی استاندارد قرار گرفت. در ادامه بررسیهای ریزساختاری با استفاده از میکروسکوپ نوری (OM) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و خواص تنش گسیختگی در شرایط 248 مگاپاسکال بر 982 درجه سانتیگراد مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد با افزایش نسبت Ta/W اندازه و کسر حجمی تخلخلهای میکروسکوپی کاهش یافته، اندازه رسوبات فاز گاماپرایم ریزتر شده و عمر تنش گسیختگی افزایش مییابد. نمونه با نسبت 1/5= Ta/W دارای کمترین اندازه تخلخل (18/2 میکرومتر) و بیشترین عمر تنش گسیختگی (حدود 34 ساعت) بود. همچنین نمونه با نسبت 1=Ta/W از نظر جنبههای ساختاری و رفتار خزشی، یکنواختی بیشتری نسبت به سایر نمونهها نشان داد. بهنظر میرسد فازهای فشرده توپولوژیکی (TCP) از نوع η عامل اصلی کاهش عمر تنش گسیختگی در این سوپرآلیاژ بوده و تشکیل حفرهها در داخل این فاز و یا فصل مشترک آن با زمینه، منشأ شروع ترک و گسیختگی نمونه بوده است.
محمد امامی، شیگه ناری هایاشی،
دوره 39، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
رفتار اکسیداسیون فرسایشی آلیاژهای پایه نیکل محتوی مقادیر 7-0 درصد وزنی عنصر مولیبدن در شرایط احتراق زباله با بستر سیال مطالعه شد. برای این منظور، هوای فشرده داغ با نرخ جریان 25 لیتر بر دقیقه موجب برخورد ماسه سیلیسی داغ (700 درجه سانتیگراد) آغشته به 0/5 درصد وزنی نمکهای کلریدی به نمونهها بهمدت 250 ساعت شد. با حذف عامل ساینده، رفتار اکسیداسیون دمابالای این آلیاژها نیز در اتمسفرهای هوا و هوا+کلر بهمدت 100 ساعت در دماهای 520 و 560 درجه سانتیگراد بررسی شد. اندازهگیری افزایش وزن در اکسیداسیون و کاهش ضخامت در اکسیداسیون فرسایشی آلیاژها نشان داد که افزایش مقدار مولیبدن با کاهش سینتیک تشکیل لایه اکسیدی سطحی باعث بهبود مقاومت اکسیداسیون آلیاژ شد، اما در شرایط اکسیداسیون و سایش همزمان، نرخ اکسیداسیون کم آلیاژ حاوی 7 درصد وزنی مولیبدن منجر به زدوده شدن سریع لایه اکسیدی محافظ و کاهش مقاومت اکسیداسیون فرسایشی آلیاژ شد. تحت این شرایط نمونه حاوی 3 درصد وزنی مولیبدن کمترین نرخ زدایش را نشان داد. بررسیهای میکروسکوپی و پراش پرتو ایکس تشکیل لایههای اکسیدی Cr2O3/NiCr2O4 را نشان داد. نمونه فاقد مولیبدن با کمترین مقاومت اکسیداسیون، تحت شرایط اکسیداسیون فرسایشی مقاومت بهتری از آلیاژهای با مولیبدن بالا نشان داد. با اینحال نرخ اکسیداسیون بالا در این آلیاژ منجر به فقیر شدن شدید ناحیه زیرسطحی از عنصر کروم و اکسیداسیون داخلی آلیاژ شد.
رضا مرادی، محمد روشنایی، حسین مستعان، فردین نعمت زاده، مهدی صفری،
دوره 40، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
در پژوهش حاضر، ریزساختار و خواص مکانیکی اتصال غیرمشابه میان فولاد زنگنزن دوفازی 2304 و سوپر آلیاژ اینکونل 718 با استفاده از فرایند جوشکاری لیزر پالسی مطالعه و ارزیابی شد. هدف از انجام این پژوهش، با توجه به وجود خلأ محسوس در این نوع اتصال و بررسی تحولات ریزساختاری در نواحی مختلف جوش و تأثیر پارامترهای جوشکاری لیزر بر خواص مکانیکی این اتصالات غیرمشابه است. بدین منظور، از روش طراحی آزمایش رویه پاسخ با تکنیک مرکب مرکزی برای بهینهسازی پارامترهای جوشکاری لیزر استفاده شد. محدوده پارامترهای مؤثر فرایند شامل توان لیزر، سرعت جوشکاری و عمق فوکوس بهترتیب 1000 تا1900 وات، 1 تا 5 میلیمتر بر ثانیه و 1- تا 1 میلیمتر درنظر گرفته شد. از آزمایش کشش تکمحوره برای تعیین نیروی شکست اتصالات و از میکروسکوپ نوری برای مشاهدههای ریزساختاری و تغییر و تحولات فازی بهره گرفته شد. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که افزایش دو متغیر سرعت جوشکاری و عمق فوکوس در ابتدا باعث افزایش نیروی شکست اتصالات شده و پس از رسیدن به یک مقدار بهینه، نیروی شکست شروع به کاهش میکند. در این پژوهش بیشینه نیروی شکست اتصالات در توان 1900 وات، سرعت جوشکاری سه میلیمتر بر ثانیه و عمق فوکوس صفر میلیمتر محاسبه شد. با توجه به نتایج ریزساختار منطقه جوش، دندریتهای هممحور در مرکز ناحیه جوش غالب هستند درحالی که در نزدیکی خط ذوب دندریتها بهصورت ستونی انجماد یافتهاند. همچنین تغییرات سختی در نواحی مختلف اتصال بحث و بررسی شد. بر اساس نتایج، بهدلیل انحلال رسوبات استحکامبخش نظیر TiC و NbC طی فرایند جوشکاری پرتوی لیزر، سختی ناحیه جوش نسبت به فلز پایه اینکونل 718 کاهش یافت.