۳ نتیجه برای غفوری
محسن غفوری آشتبانی و علیرضا فیوض،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۱ )
چکیده
اهمیت عملکرد و رفتار مناسب سیستمهای ثانویه یا تجهیزاتی متصل به سازه اصلی در هنگام زلزله زمینه تحقیقاتی گسترده ای را فراهم کرده است. در کلیه این تحقیقات زلزله به صورت تک مؤلفه ای و در اکثر آنها، سیستم اولیه به صورت برشی در نظر گرفته شده و بیشترین تحقیقات روی پاسخ سیستم ثانویه و طیف طبقه متمرکز بوده است. در این مقاله تابع انتقال شتاب مطلق سیستمهای ثانویه مورد توجه قرار گرفته است.
تابع انتقال رابطۀ بین توابع چگالی طیفی ورودی و خروجی یک سیستم دینامیکی است، بنابراین برای بررسی خصوصیات دینامیکی سیستم بسیار مناسب است. علاوه بر تابع انتقال، توابع خود همبستگی و چگالی طیفی شتاب مطلق سیستمهای ثانویه نیز به دست آمده است. زلزله به صورت چند مؤلفه ای در نظر گرفته شده و روابط لازم برای محاسبۀ این توابع و همچنین زاویه بحرانی در دو حالت، بدون در نظر گرفتن اندرکنش و با در نظر گرفتن اندرکنش بین دو سیستم اولیه و ثانویه، ارائه شده است. در حالت بدون اندرکنش میرایی سیستم به صورت متناسب و در حالت با اندرکنش میرایی سیستم مرکب به صورت نامتناسب در نظر گرفته شده است. برای بررسی خصوصیات سیستم، یک قاب ۱۰ طبقه پیچشی در نظر گرفته شده و پارامترهای مختلفی نظیر خروج از محوری، همبستگی بین مؤلفه های زلزله، هم فرکانسی، اندرکنش و نامتناسب بودن میرایی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در نظر نگرفتن چند مؤلفه ای بودن زلزله می تواند خطاهای بزرگی، به خصوص در خروج از محوری های زیاد به وجود آورد.
واژگان کلیدی: تابع انتقال، ارتعاشات پیشا، سیستمهای ثانویه، زاویه بحرانی، اندرکنش، میرایی نامتناسب
شهریار طاوسی تفرشی، منصور ضیاییفر و محسن غفوری آشتیانی،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده
روشهای نوین طراحی لرزه ای ساختمانها اغلب در ارتباط با افزودن میرایی سیستم قرار دارد و این مسئله عموما سبب میشود که رفتار سازه در محدوده سیستمهای غیرکلاسیک قرار گیرد. از آنجایی که تحلیل سیستمهای غیرکلاسیک با روشهای متداول میسر نیست، در این تحقیق سعی بر آن بوده است که در نوع خاصی از سازه ها به تعیین محدوده ای از رفتار سیستم دست یابیم که فرض رفتار کلاسیک در آنها قابل قبول باشد. در این ارتباط ابتدا به تعیین ضریب مشارکت جرمی برای سیستمهای غیرکلاسیک پرداخته شده و پس از آن با استفاده از این ضریب روش تحلیل طیفی این سیستمها توسعه داده شده است. برای تعیین محدوده رفتار غیرکلاسیک سازه ها از روش فوق برای سازه های جدا سازی شده جرمی بهره گرفته شده است. نتایج حاصله نشان میدهد که در محدوده متداول نسبتهای میرایی سازههای فوق، فرض کلاسیک بودن رفتار دینامیکی به شرط توزیع گسترده میراگرها در ارتفاع سازه قابل قبول خواهد بود.
مهدی جامعی، حمیدرضا غفوری،
دوره ۳۸، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
در این تحقیق حل عددی معادلههای حاکم بر جریانهای دوفازی (فشار ترکننده- درجه اشباع ترکننده) در محیط متخلخل و در شرایط همدمایی، با استفاده از ترکیب دو روش المان محدود نامنطبق خطی و گالرکین ناپیوسته پنالتی داخلی ارائه شده است. این ترکیب از مدل عددی برای اولین بار در زمینه مدلسازی جریانهای دوفازی بهکار رفته است و بهعنوان نوآوری این تحقیق تلقی میشود. معادله فشار با استفاده از روش المان محدود نامنطبق بهکمک المانهای کروزیکس- راویارت خطی ناپیوسته و معادله انتقال غالب درجه اشباع نیز با استفاده از روشهای گالرکین ناپیوسته پنالتی داخلی وزنی حل میشوند. استفاده از روش المان محدود نامطبق در حل معادلات جریان موجب شده تا، بهدلیل استقرار درجات آزادی روی مرکز وجوه مشترک المانها، مقادیر فشار و سرعت از تطابق مطلوبتری برخوردار شوند. در این مدلسازی از شرایط مرزی نوع رابین در مرزهای ورودی استفاده شده است و برای گسستهسازی زمانی معادلههای همبسته حاکم، از تکنیک حلهای متوالی بهره برده شده است. بهمنظور بهبود وضوح نتایج و حفظ پیوستگی بردار نرمال سرعت در ناپیوستگیها و ناهمگنیها، از نگاشت فضای H(div) با کمک المانهای خطی راویارت- توماس استفاده میشود. در پایان هر گام زمانی نیز با استفاده از محدودکننده شیب چاونت- جافر اصلاح شده، نوسانات غیرفیزیکی مقادیر درجه اشباع در هر المان حذف میشوند. همچنین بهمنظور صحتسنجی و بیان کارایی مدل در تسخیر شوکهای ناگهانی در محل تماس دو فاز سیال و ناهمگنیها، به حل مدلهای بنجمارک و نمونه پرداخته شده است.