89 نتیجه برای فولاد
محمدناصر صدرایی فر، فرهاد کلاهان،
دوره 9، شماره 2 - ( 10-1402 )
چکیده
در این مقاله ما از روش تیگ فعال با استفاده از ارتعاش فراصوت (UV) برای جوشکاری فولادL316 استفاده کردیم. در طی فرآیند جوشکاری الکترود تنگستن و گاز بی اثر فعال (A-TIG) امواج صوتی با شدت بالا توسط یک ژنراتور اولتراسونیک فرکانس بالا با فرکانس کاری بهینه 3/20 کیلوهرتز و دامنه ارتعاش 8 میکرومتر، تولید شده و به حوضچه جوش مذاب که با نانوذرات SiO2 به عنوان یک شار فعال کننده پوشش دهی شده است، وارد شد. اثر UV و نانوذرات بر هندسه جوش و ریزساختار جوش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با فرآیند جوشکاری تیگ معمولی مقایسه شد. نتایج نشان داد که استفاده از نانوپودر در جوشکاری تیگ نه تنها می تواند عمق نفوذ جوش را حدود 5/17 درصد افزایش دهد، بلکه باعث کاهش 28 درصدی عرض مهره جوش (WBW) در مقایسه با جوشکاری تیگ معمولی می شود. این مقادیر در حضور امواج فراصوت به ترتیب به 25 درصد افزایش و 35 درصد کاهش می رسد. علاوه بر این، با افزودن نانومواد به حوضچه مذاب دانه ها ریزتر شد و امواج فراصوت به توزیع یکنواخت این نانوموادها در مذاب کمک کرده و درنهایت منجر به اصلاح ریزساختار جوش شده است.
امیررضا اردلانی، همام نفاخ موسوی،
دوره 9، شماره 2 - ( 10-1402 )
چکیده
در این پژوهش به بررسی پارامترهای دما و زمان بر روی ریزساختار و خواص مکانیکی اتصال غیرهمجنس فولاد PH4-17 و آلیاژ Ti-6Al-4V با فلزپرکننده BNi-2 و به روش لحیمکاری سخت پرداخته میشود. ریزساختار اتصال با میکروسکوپ نوری و الکترونی روبشی و خواص مکانیکی اتصال نیز با تست کشش - برش و میکروسختی مورد ارزیابی قرار میگیرند. مشاهده میشود که در دمای ثابت C°1050، افزایش زمان از 15 به 30 دقیقه باعث کاهش استحکام برشی از 66/34 به 39/29 مگاپاسکال میشود. وجود ترکیبات ترد بین فلزی مانند NiTi2 و FeTi2، باعث شکست ترد و کاهش استحکام میشوند. در زمان ثابت 15 دقیقه، افزایش دما باعث میشود که استحکام از 66/34 به 46/38 مگاپاسکال افزایش یابد. همچنین افزایش دما– زمان باعث افزایش پهنای ISZ تشکیل شده در اتصالات در سمت فلزپرکننده Ti-6Al-4V از 40/41 به 48/81 میکرون میشود. افزایش دما– زمان همچنین موجب نفوذ بیشتر بور به فصل مشترک فولاد– فلزپرکننده شده که ترکیبات بورایدی مختلفی را تشکیل میدهد و باعث عریضتر شدن این ناحیه میشود.
سید حمید هاشمی، رضا وفایی، سید رضا شجاع رضوی،
دوره 9، شماره 2 - ( 10-1402 )
چکیده
با توجه به کاربرد فولاد 316 در تجهیزات حملونقل، فضایی و شیمیایی، افزایش عمر و بازسازی آن مورد تقاضای این صنایع است. در این پژوهش تأثیر چگالی انرژی لیزر بر ریزساختار و مشخصات هندسی شامل عرض، ارتفاع و آمیختگی روکش حاصل از رسوبنشانی استلایت6 روی زیرلایه فولاد316 موردبررسی قرار گرفت. طراحی آزمایش با تغییرات چگالی انرژی از 40 تا 116 ژول بر میلیمتر و تغییرات نرخ پودر در سطوحی بین 12 تا 20 گرم بر دقیقه انجام شد. برای ارزیابی نمونهها از تصاویر میکروسکوپی نوری، الکترونی و آنالیز طیفسنجی پراش انرژی استفاده شد. نتایج نشان داد در ناحیه فصل مشترک با افزایش چگالی انرژی در نرخ پودرهای مختلف ابعاد بازوهای دندریتی اولیه از 5/1 میکرومتر با افزایش2 برابری به حدود 3 میکرومتر افزایش مییابد. بهعبارتدیگر سرعت سرد شدن 2 برابر میشود. افزایش چگالی انرژی از 40 به 75 ژول بر میلیمتر منجر به کاهش نسبت کبالت به کروم (مؤثر در خواص سایشی) از 2 به 7/0 و همچنین کاهش نسبت کبالت به آهن (کنترلکننده استحاله آلوتروپیک) از 35 به 3 در ناحیه دندریتی شد؛ این مسئله نشاندهنده نقش بسیار مهم چگالی انرژی بر ریزساختار و تحولات فازی است.
محمدرضا برهانی، سیدرضا شجاع رضوی، فرید کرمانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
در این پژوهش اثر پارامترهای جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی (FSW) بر خصوصیات اتصال غیرهمجنس آلیاژهای آلومینیوم 5083 و فولاد زنگنزن آستنیتی L316، به ضخامت 4 میلیمتر بررسی شده است. سرعت پیشروی ابزار در محدوده 16 تا 25 میلیمتر بر دقیقه و سرعت چرخش ابزار برابر با سرعت ثابت 250 دور بر دقیقه در نظر گرفته شد. جهت بررسی ریزساختار مناطق مختلف جوش، میکروسکوپهای نوری و الکترونی روبشی و جهت بررسی خواص مکانیکی، آزمونهای سختی و کشش انجامشد. نتایج، تشکیل یک منطقه کامپوزیتی متشکل از ذرات تقویتکننده فولادی در زمینه ریزدانه آلومینیوم در منطقه اغتشاشی را نشانداد. در فصل مشترک فولاد و آلیاژ آلومینیوم، یکلایه ترکیب بین فلزی ناپیوسته به ضخامت حدود 2 میکرومتر مشاهده شد؛ همچنین با انتخاب سرعت چرخش 250 دور بر دقیقه و سرعت پیشروی 16 میلیمتر بر دقیقه، استحکام کششی برابر با 298 مگاپاسکال و انعطاف 26 درصد (93 درصد استحکام کششی و 50 درصد انعطافپذیری آلیاژ آلومینیوم) به دست آمد.
احمدرضا نظری، ابوذر طاهری زاده، مسعود عطاپور،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
در این مطالعه به بررسی ریزساختار و خواص مکانیکی اتصال غیرمشابه جوشکاری نقطهای مقاومتی فولاد AISI 430 و فولاد S500 MC پرداخته شد. برای انجام این پژوهش از آرایه L9 تاگوچی برای مشخص شدن تعداد نمونهها و تعیین محدوده متغیرهای هر نمونه استفاده شد و پس از جوشکاری نمونهها و انجام آزمون کشش برشی، نمونهای که دارای بیشترین استحکام کشش برشی(13740 نیوتن) و بیشترین مقدار انرژی شکست(102160ژول) بود، به عنوان بهترین نمونه در نظر گرفته شد؛ همچنین متغیرهای این نمونه یعنی جریان جوشکاری 12 کیلووات، زمان جوشکاری 12 سیکل و نیروی الکترود 3 کیلو نیوتن دارای بیشترین مقادیر سیگنال به نویز بودند و این مقادیر جز بهترین محدوده متغیرها در بین متغیرهای پیشنهادی انتخاب شدند. سپس بر روی نمونه جوشکاری شده با متغیرهای فوق، آزمون میکروسختی انجام شد و مطالعات ریزساختاری توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی انجام شدند. سختی ناحیه جوش حدود 400 ویکرز مشاهده شد و ریزساختار فلزجوش از فریت، مارتنزیت و فریت ویدمن اشتاتن تشکیل شده بود.
علی عادلیان، خلیل رنجبر، محمدرضا توکلی شوشتری،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر عملیات حرارتی فرا پیرسازی دو مرحله ای بر ریزساختار و رفتار خوردگی حفرهای ناحیه اتصال فولاد زنگ نزن 17-4PH میباشد. بدین منظور این فولاد پیش از جوشکاری تحت عملیات حرارتی آنیل انحلالی در دمای 1035 درجه سانتیگراد به مدت یک ساعت قرار گرفت. سپس جوشکاری قوس تنگستن-گاز (GTAW) به وسیله فلزپرکننده هم جنس ER630 انجام شد. پس از آن، بخشی از قطعه جوشکاری شده، تحت عملیات حرارتی فراپیرسازی دو مرحله ای قرار گرفت. ریزساختار و مقاومت به خوردگی ناحیه جوش، پس از عملیات فراپیرسازی دو مرحلهای، مورد بررسی و آزمون قرار گرفت و با رفتار جوش در حالت as-weld مقایسه گردید. بررسیهای ریزساختاری نشان داد که فراپیرسازی دو مرحلهای ناحیه جوش منجر به تمپر شدن ریزساختار مارتنزیتی و تشکیل آستنیت برگشتی بیشتر و نیز تشکیل فریت α گردید. کسر حجمی آستنیت موجود در فلزجوش در حالت as-weld از حدود %7 به حدود ۳۰% در حالت فراپیرسازی دو مرحلهای رسید که افزایش بیش از 4 برابری را نشان میدهد. در حالت as-weld پتانسیل حفره دار شدن (EPit) فلزجوش مقدار mv15/18- را نشان داد که در مقایسه با حالت فراپیرسازی دو مرحلهای با پتانسیلmv54/122، کاهش قابل توجه حساسیت به خوردگی حفرهای با انجام فراپیرسازی دو مرحلهای را نشان میدهد. همچنین عملیات حرارتی فراپیرسازی دو مرحلهای نشان داد که اختلاف پتانسیلهای خوردگی نواحی مختلف جوش کاهش یافته که موجب کاهش خوردگی گالوانیکی میشود. ارزیابی رفتار مکانیکی توسط آزمون مقاومت به ضربه مشخص کرد که ناحیه جوش در حالت فراپیرسازی دو مرحلهای مقاومت به ضربه بیشتری نسبت به حالتas-weld داشته و افزایش۶۶ درصدی را نشان داد.
علی خرم، حسن حبیبی، علیرضا یزدی پور،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر پارامترهای اتصال نفوذی بر ریزساختار و خواص مکانیکی اتصال فولاد مارتنزیتی 418 به سوپرآلیاژ اینکونل 738 با استفاده از لایه واسط نیکل خالص با ضخامت 50 میکرومتر میباشد. آزمایشها در کوره خلاء در سه دمای 1050،1000 و 1150 درجه سانتیگراد برای مدت زمان 45 ، 60 ، 75 و 90 دقیقه و تحت فشار 5 مگاپاسکال انجام پذیرفت. نتایج نشان میدهد که حفرهها و نواحی بدون پیوند در نمونههاییکه در دمای پایینتر (1000 درجه سانتیگراد) به هم متصل شدهاند دیده میشوند. با افزایش دمای اتصال از 1000 درجه سانتیگراد به 1050 درجه سانتیگراد، تمام ناپیوستگیهای میکرو از بین رفتهاند که نشان میدهد تغییر شکل میکروپلاستیک زبریها بهبود یافته است. سپس با افزایش دما به 1150 درجه سانتیگراد، نواحی بدون پیوند در اتصال مشاهده میشوند که به علت کاهش فشار اعمالی از سوی فیکسچر بر روی سطوح در تماس به علت افزایش دما میباشد. هنگام استفاده از نیکل خالص بهعنوان لایه واسط، در سمت سوپرآلیاژ اینکونل 738 ترکیباتی بین فلزی [γ' [Ni3Al, Ti در فاز زمینه γ تشکیل میشوند در حالیکه در سمت فولاد مارتنزیتی418 ترکیبات مخلوط فازی FeNi3 و (γFe,Ni) γ تشکیل میشوند. با توجه به نتایج آنالیز اسکن خطی، شیب و نفوذ عناصر در سوپرآلیاژ اینکونل 738 کمتر از فولاد مارتنزیتی 418 میباشد که نشان دهنده نفوذ کمتر در سوپرآلیاژ اینکونل 738 است. در نمونه جوشکاری شده در دمای1050 درجه سانتیگراد و زمان 90 دقیقه، میزان نفوذ لایه نیکل در فولاد مارتنزیتی 418 برابر 40 میکرومتر و در سوپرآلیاژ اینکونل 738 برابر 35 میکرومتر میباشد. با مقایسه بیشینه سختی میتوان نتیجه گرفت اتصال در شرایط دمای 1050 درجه سانتیگراد و زمان 90 دقیقه از بیشینه سختی کمتری نسبت به دیگر نمونهها برخوردار است، لذا میتوان نتیجه گرفت که از لحاظ ترکیبات بینفلزی از شرایط بهتری نسبت به سایر نمونهها برخوردار است. بیشترین مقدار استحکام برشی در دمای 1050 درجه سانتیگراد و زمان 90 دقیقه به میزان 270 مگاپاسگال بدست آمد.
حامد زیدآبادی نژاد، مهدی رفیعی، ایمان ابراهیم زاده، مهدی امیدی، فرید نعیمی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
در این پژوهش اتصال فاز مایع گذرای فولاد ساده کربنیSt52 به سرمت کاربید تنگستن- کبالت با استفاده از لایه میانی مس با ضخامت 50 میکرومتر مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور نمونههایی در دمای 1100 درجه سانتیگراد و زمانهای نگهداری 1، 15، 30 و 45 دقیقه به یکدیگر متصل شدند. ریزساختار اتصالات ایجاد شده با استفاده از میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به سیستم آنالیز تفکیک انرژی بررسی شد. همچنین برای بررسی اثر اتصال بر تغییرات فازی ناحیه اتصال از آنالیز پراش پرتو ایکس استفاده شد. آزمایشهای ریزسختی سنجی و تنش کششی برشی نیز جهت مطالعه خواص مکانیکی روی نمونهها انجام شدند. بررسیهای ریزساختاری نشان داد. سه منطقه مختلف انجمادی همدما و غیرهمدما و منطقه متأثر از نفوذ سمت ماده پایه WC-Co وجود دارد که ویژگی نمونهها را تعیین میکنند. منطقه انجماد همدما حاوی محلول جامد غنی از آهن و منطقه انجماد غیرهمدما حاوی فاز محلول جامد غنی از مس بود. در منطقه متأثر از نفوذ سمت سرمت WC-Co در زمانهای 1 و 15 دقیقه فاز η ایجاد نگردید در حالیکه با افزایش زمان اتصال به 30 و نهایتا 45 دقیقه فاز η در منطقه متأثر از نفوذ سمت سرمت WC-Co تشکیل شد. پروفیل ریز سختی برای تمامی نمونهها دارای یک روند بود و حداکثر سختی مربوط به سرمت پایه WC-Co به میزان 1100 ویکرز و کمترین سختی مربوط به فلزپایه فولادی و حدود 220 ویکرز بود. همچنین حداکثر استحکام کششی برشی مربوط به نمونه متصل شده در زمان 15 دقیقه و حدود 180 مگاپاسکال بود که به دلیل افزایش در کسر حجمی محلول جامد غنی از آهن و همچنین پیوستگی ریزساختاری مناسب و وجود مقدار بهینه فاز غنی از مس در ریزساختار بدست آمد.
بهنام حیدری دهکردی، مهدی رفیعی، مهدی امیدی، محسن عباسی بهارانچی،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
در این پژوهش فولاد زنگنزن 316L و سرمت WC-10Co توسط روش اتصال فاز مایع گذرا با استفاده از لایه میانی BNi-2 در دو ضخامت 25 و 50 میکرومتر به یکدیگر متصل شدند. فرایند اتصال نمونهها در دمای 1050 درجه سانتیگراد و در زمانهای نگهداری 1، 15 و 30 دقیقه انجام شد. پس از انجام عملیات اتصال ریزساختار اتصالات ایجاد شده با استفاده از میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به سیستم آنالیز تفکیک انرژی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشهای ریزسختی سنجی و تنش کششی-برشی نیز جهت مطالعه رفتار مکانیکی نمونهها انجام گرفت. بررسیهای ریزساختاری نشان داد که مکانیزم شکلگیری ناحیه انجمادی در تمامی نمونهها، مکانیزم انجماد همدما بوده و در اثر انجام اتصال یک ناحیه انجمادی همدما ایجاد میشود. همچنین تنها فاز موجود در منطقه انجمادی هم دما محلول جامد پایه نیکلی بود. در منطقه متأثر از نفوذ سمت ماده پایه فولادی فارغ از ضخامت لایه میانی بورایدهای کمپلکس و در منطقه متأثر از نفوذ سمت ماده WC-Co فاز ترد و شکننده اتا ایجاد شد. بررسی ریزسختی نمونهها نشان داد که حداکثر سختی در تمامی نمونهها متعلق به ماده پایه WC-Co و در حدود 1100 ویکرز بوده که دلیل آن وجود ذرات سخت WC بود. همچنین حداکثر استحکام کششی-برشی حدود 240 مگاپاسکال و متعلق به نمونه متصل شده در زمان 15 دقیقه با استفاده از لایه میانی با ضخامت 50 میکرومتر بود.
مهدی میزابی اصل، مجید بلباسی،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
در این تحقیق اثر حرارت ورودی بر ریزساختار و خواص مکانیکی اتصال دو فولاد نامشابهD6AC و VCN 200 بررسی شد. بدین منظور نمونهها با شدت جریانهای 130، 145 و 160 آمپر با فرایند GTAW و با استفاده از سیم جوش ER120 SG با قطر 4/2mm جوشکاری شدند. نتایج متالوگرافی نشان داد ریزساختار فلزجوش شامل فازهای مارتنزیت و فریت سوزنی بود که با افزایش حرارت ورودی کسر حجمی فریت از 5 به %32 افزایش و مورفولورژی فریت از سوزنی به فریت چند وجهی بدلیل کاهش نرخ سرمایش تغییر یافته است. منطقه HAZ دارای ریزساختار بینیت، مارتنزیت و فریت بود. بیشترین مقدار استحکام در نمونه جوشکاری شده با حرارت ورودی کم بدست آمد. با افزایش حرارت ورودی استحکام کششی از 1154 بهMPa م965 کاهش یافته است. همچنین با افزایش حرارت ورودی، انرژی ضربه در منطقهجوش بدلیل افزایش فازهای پایدار افزایش، و در منطقه HAZ بدلیل رشد دانههای آستنیت اولیه و کاهش اثر قفلشوندگی مرز دانهها کاهش یافته است. نتایج حاصل از شکستنگاری نشان داد شکست در منطقه جوش با حرارت ورودی کم، شکست ترد، و در منطقه HAZ ترکیبی از شکست نرم و ترد اتفاق افتاده است. با افزایش حرارت وردی در منطقه جوش شکست کاملا نرم و در منطقه HAZ شکست ترد بدلیل رشد دانه رخ داده است.
مجید رحیمی، مهدی امیدی، سعید جبارزارع، حمیدرضا بخششی راد، مسعود کثیری عسگرانی، حمید غیور،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
در این پژوهش، کامپوزیت مس-نقره-کاربید سیلیسیم با استفاده از فرایند اصطکاکی همزدنی ساخته شد. ذرات تقویت کننده SiC در ابعاد نانو و میکرو استفاده شدند. به منظور ارزیابی خواص ریزساختاری از آنالیز پراش پرتو ایکس، میکروسکوپ الکترونی روبشی و میکروسکوپ نوری استفاده شد. ارزیابی خواص مکانیکی از طریق میکروسختی سنجی، آزمایش کشش و از آزمایش پین بر روی دیسک برای ارزیابی رفتار سایشی کامپوزیت استفاده شد. نتایج آنالیز اشعه ایکس حضور دو فاز زمینه محلول جامد CuAg به همراه ذرات SiC را آشکار کرد که نشاندهنده تشکیل کامپوزیت Cu-Ag-SiC بود. این موضوع حاکی از کاهش اندازه دانه زمینه CuAg بود. استفاده از فرایند اصطکاکی همزدنی FSP در حضور ذرات تقویت کننده و بدون آن منجر به کاهش اندازه بلورک و میانگین اندازه دانه نسبت به نمونه بدون FSP شد. به طوریکه اندازه دانه نمونه بدون FSP و نمونه FSP شده بدون ذرات تقویت کننده و با ذرات تقویت کننده نانو به ترتیب در حدود3/46، 2/19 و 6/3 میکرومتر بدست آمد. کاهش اندازه دانه، ریزتر شدن ذرات تقویت کننده کاربید سیلیسیم از میکرو به نانو و افزایش کسرحجمی ذرات تقویتکننده بیشترین تاثیرات را بر میزان سختی گذاشتند به نحویکه استفاده از ذرات میکرو در کسر حجمی بیشتر، سختی به بالاترین مقدار خود یعنی 123 ویکرز رسید. سایش در نمونه قبل از FSP به علت ماهیت نرم بودن آن از نوع سایش چسبان و بعد از FSP در نمونه بدون ذرات تقویت کننده سایش چسبان کاهش پیدا کرد و در اثر افزودن ذرات تقویت کننده میکرو و نانومتری کاربید سیلیسیم به طور کلی مکانیزم سایش به خراشان تغییر پیدا کرد. به عنوان یک نتیجه کلی میتوان بیان نمود که استفاده از ذرات تقویت کننده نانومتری کاربید سیلیسیم بوسیله فرایند اصطکاکی هم زدنی منجر به تولید کامپوزیت Cu-Ag-SiC با خواص مکانیکی بالا میشود.
حسین عابدی چرمهینی، مسعود عطاپور، مجتبی اسماعیل زاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
امروزه در دنیا به منظور دستیابی همزمان به خواص چند آلیاژ متفاوت در کاربردهای مهم نظیر خودروسازی و دریایی، استفاده از روش روکشکاری سطح مرسوم است. پوششدهی به روش جوشکاری (روکشکاری) یکی ازروشهای پراستفاده در اصلاح سطح قطعات و ورقهای فلزی در صنعت است. فولاد کمآلیاژ AH36 یک از فولادهای مورد استفاده در صنعت کشتیسازی به شمار میرود که به جهت چقرمگی و مقاومت به خوردگی خوب، شهرت فراوانی در بین سایر فولادهای مورد استفاده در این صنعت پیدا کرده است. در این تحقیق بهمنظور بهبود خواص خوردگی این فولاد، فرایند روکشکاری به روش جوشکاری قوسی تنگستن با گاز محافظ با استفاده از سیمجوش از جنس مس/نیکل انجام شد. سپس دو نمونه از قسمتهای با و بدون روکش تحت عنوان فلزپایه و فلزجوش تهیه شده و مورد بررسیهای ریزساختاری و خوردگی قرار گرفت. نتایج حاصل حاکی از افزایش اندازه دانه در منطقه متأثر از حرارت نمونه فلزجوش و به دنبال آن کاهش خواص مکانیکی بود. آزمون پلاریزاسیون سیکلی نشان داد که فلز پایه حساسیت بالاتری به خوردگی حفرهای نسبت به فلز جوش دارد. همچنین، فلزجوش تمایل بالاتری برای ترمیم مجدد حفرات از خود نشان داد. نتایج آزمون امپدانس الکتروشیمیایی الکتروشیمیایی نشان داد که نمونه فلزپایه و فلزجوش مدار معادل تک حلقهای دارند. قطر حلقه نایکوییست بزرگتر فلزپایه نسبت به فلزجوش نشاندهنده رفتار بهتر خوردگی یکنواخت فلزپایه نسبت به فلزجوش بود.
محمد کیان وجدان پاک، بهزاد نیرومند، مرتضی شمعانیان،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
روشهای ساخت افزودنی شاهد پیشرفتهای زیادی در سالهای اخیر بوده است ولی پژوهش کافی برای اتصال این قطعات با آلیاژهای مرسوم انجام نشده است. مطالعه حاضر برای ارزیابی اتصال بین فولاد زنگنزن آستنیتی 316L و آلیاژ Ti-6242 ساخته شده به روش ذوب پرتوی الکترونی، با استفاده از روش فاز مایع گذرا، انجام شد. اتصال فاز مایع گذرا با استفاده از لایه میانی مس و فراوری در کوره خلاء انجام، و تاثیر زمان فرایند و زبری سطح بر کیفیت اتصال بررسی شد. برای مشخصهیابی نمونهها از بررسیهای ریزساختار نوری و الکترونی روبشی، پراش اشعه ایکس، استحکام برشی و زبریسنجی استفاده شد. نتایج نشان داد که با کاهش زبری سطح، استحکام برشی افزایش مییابد. همچنین مدت زمان فرایند، تأثیر قابلتوجهی بر نفوذ عناصر، تشکیل ترکیبات بینفلزی مانند FeTi و TiCu و استحکام برشی اتصالات داشت. بالاترین استحکام برشی اتصال برابر با ۲۰۰ مگاپاسکال و در شرایط آمادهسازی سطح سنبادهزنی و پولیش شده و اتصال در دما و زمان 980 درجه سانتیگراد و 120 دقیقه به دست آمد.
بهراد آقارضی، سید رضا شجاع رضوی، سید مسعود برکت، محمدرضا برهانی، محمد عرفان منش،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
این مطالعه بهصورت تجربی- آماری به بررسی تأثیر پارامترهای فرایند روکشکاری لیزری شامل توان لیزر (700 تا 900 وات)، سرعت روبش لیزر (6 تا 8 میلیمتر بر ثانیه) و نرخ تغذیه سیم (70 تا 80 میلیمتر بر دقیقه) بر خواص هندسی روکش تکپاس از جنس فولاد داپلکس 2507 روی زیرلایه VCN200 پرداخته است. در این راستا، آزمایشها براساس روش سطح پاسخ (RSM) با طرح سه عاملی و در چهار سطح انجام شد و در ادامه، دادههای حاصل از اندازهگیریهای تجربی شامل عرض روکش (W)، ارتفاع روکش (H)، عمق نفوذ (b)، زاویه ترشوندگی (Z) و درصد آمیختگی (D) با استفاده از نرمافزار ImageJ استخراج شد. نتایج نشان داد که افزایش توان لیزر از 700 به 900 وات منجر به افزایش 14درصدی در عرض روکش (از 1417 به 1744 میکرومتر)، %33 در ارتفاع روکش (از 450 به 594 میکرومتر)، %6 در عمق نفوذ(از 88 به 93 میکرومتر) و %3 در زاویه ترشوندگی (از 71 به 69 درجه) شد. در مقابل، افزایش سرعت روبش از 6 به 8 میلیمتر بر ثانیه سبب کاهش %12 در عرض روکش (از 1513 به 1787 میکرومتر)، %31 در ارتفاع (از 650 به 573میکرومتر) و %15 در زاویه ترشوندگی (از 67 به 78 درجه) شد؛ در حالیکه عمق نفوذ %4 (از 85 به 84 میکرومتر) و درصد آمیختگی %19 افزایش یافت. همچنین، افزایش نرخ تغذیه سیم از 70 به 80 میلیمتر بر دقیقه باعث افزایش 13درصدی در ارتفاع روکش(از 502 به 747 میکرومتر)، %4 در زاویه ترشوندگی (از 75 به 78 درجه) و همچنین کاهش 19 درصدی میزان آمیختگی شد.
هادی غلامحسین طهرانی مقدم، حمیدرضا جعفریان، مصطفی آقازاده قمی، اکبر حیدرزاده،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
در این پژوهش، تأثیر جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی بر ریزساختار و خواص مکانیکی فولاد آستنیتی Fe-24Ni-4Cr مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور ورق با ضخامت 1 میلیمتر با سرعت پیشروی 100 میلیمتر بر دقیقه و سرعت چرخش ابزار 450 دور بر دقیقه با ابزاری از جنس WC-5%Co تحت جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی قرار گرفت. تحلیلهای پراش الکترون های برگشتی (EBSD) نشان داد که این فرایند موجب کاهش اندازه دانه و افزایش مرزهای بزرگ زاویه در ناحیه همزده شده است که به دلیل وقوع تبلور مجدد دینامیکی طی فرایند جوشکاری میباشد. نقشههای فازی نشان دادند که درصد فاز BCC در ناحیه همزده نسبت به فلزپایه افزایش یافته و با توجه به نرخ کرنش بالا و حضور عناصر پایدارکننده، این فاز عمدتاً مارتنزیت حاصل از استحاله تحت کرنش است. بررسی خواص مکانیکی نشان داد که استحکام کششی ناحیه همزده (450 مگاپاسکال) نسبت به فلزپایه (350 مگاپاسکال) بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. همچنین، تنش تسلیم ناحیه همزده (388 مگاپاسکال) نسبت به فلزپایه (145 مگاپاسکال) بهبود چشمگیری داشته که این امر را میتوان به کاهش اندازه دانه، افزایش مرزهای بزرگ زاویه، افزایش چگالی نابجایی و تشکیل مارتنزیت نسبت داد. با این حال، انعطافپذیری ناحیه همزده کاهش یافت که ناشی از افزایش تمرکز تنش و چگالی نابجایی در این ناحیه است. این نتایج نشان میدهد که جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی میتواند یک روش مؤثر برای بهبود استحکام و سختی فولادهای آستنیتی باشد، اما نیازمند کنترل شرایط فرایندی جهت جلوگیری از کاهش چقرمگی و انعطافپذیری است.
فرید بشیرزاده، توحید سعید،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
برخلاف روشهای جوشکاری معمول، جوشکاری فراصوتی آلیاژهای تیتانیمی به فولادی باعث تشکیل ترکیبات بین فلزی ترد، پیچش زیاد و تضعیف خواص مکانیکی اتصال نمیشود. جوشکاری فراصوتی نمونههای St12-CP.Ti در پارامترهای ثابت فشار، زمان و توان جوشکاری به ترتیب برابر با هفت بار، دو ثانیه و یک کیلووات و پارامتر متغیر لایههای میانی Cu، 70B و Zn انجام شد. بررسی نمونهها توسط آزمونهای OM، SEM، کشش برشی و ریزسختیسنجی نشاندهنده کمترین و بیشترین چگالی باند به ترتیب برابر با 2/42 و 6/80 درصد برای نمونههای Zn و Cu است. چگالی باند و در نتیجه استحکام نمونه دارای لایه میانی با قابلیت تغییر شکل بیشتر مقادیر بالاتری دارند. در نمونه Cu به دلیل قابلیت تغییر شکل پلاستیک بالای مس، حرارت و تغییر شکل بیشتری در فصل مشترک اتصال نسبت به نمونههای دیگر ایجاد شده و در نتیجه ریزساختار دچار تبلور مجدد و رشد دانه پس از تحمل تغییر شکل پلاستیک شدید شده است. همچنین، بالاترین سختی طرف فولادی اتصال برابر با 201 ویکرز مربوط به نمونه Cu بوده و پس از آن به ترتیب B70 و Zn قرار دارند.
علی رحیمی، مرتضی یزدی زاده، مسعود وطن آرا، مجید پورانوری،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
ساخت افزایشی قوسی با سیم (WAAM) به دلیل نرخ بالای رسوبدهی، جایگاهی ویژه در تولید قطعات بزرگ فلزی دارد. استفاده از فولادهای زنگنزن آستنیتی در این فرایند میتواند علاوه بر کاهش هزینههای تولید، آزادی بیشتری در طراحی قطعات فراهم کند. فولاد زنگنزن 310، که بهعنوان فولاد نسوز در صنعت شناخته میشود، به دلیل مقاومت بالا در برابر اکسیداسیون و دمای بالا، کاربرد گستردهای دارد. با این حال، این فولاد بهطور ویژه به ترکهای گرم در حین فرایندهای جوشکاری و ساخت افزایشی حساس است. در این پژوهش، ریزساختار و خواص مکانیکی فولاد زنگنزن 310 تولیدشده به روش WAAM با استفاده از فرایندهای انتقال سرد فلز (CMT) و جوشکاری قوسی فلزگازی (GMAW) مقایسه شد. نتایج نشان داد که فرایند CMT به دلیل حرارت ورودی پایینتر، میتواند حساسیت فولاد زنگنزن 310 به ترکهای گرم را بهطور قابلتوجهی کاهش دهد. این یافتهها اهمیت انتخاب مناسب فرایند برای تولید قطعات باکیفیت و کاهش عیوب ساختاری را نشان میدهد.
سید علی حسینی، سید علی اصغر اکبری موسوی،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
در این پژوهش، از ورق فولاد زنگنزن آستنیتی 316L با ضخامت 1 میلیمتر برای انجام آزمایش استفاده شد. فرایند تجربی جوشکاری توسط دستگاه جوش لیزر ضربانی Nd:YAG و فرایند شبیهسازی جوشکاری توسط نرمافزار SYSWELD و مدل سهبعدی برای تحلیل ترمودینامیکی و مکانیکی انجام شد. نتایج شبیهسازی تطابق بالای 90 درصد را با نتایج تجربی نشان داد. تجزیه و تحلیل دادههای تجربی و عددی نشان داد که در ولتاژ ثابت 440 ولت، با کاهش سرعت جوشکاری از 2 به 0.5 میلیمتر بر ثانیه، میزان همپوشانی ضربانها از %67 به %93 و چگالی توان بیشینه متوسط (EPPD) از 5963 به 21831 وات بر میلیمتر مربع افزایش یافت و با افزایش ولتاژ از 440 به 480 ولت در سرعت ثابت 1 میلیمتر بر ثانیه، حرارت ورودی از 114 به 138 ژول بر میلیمتر و عمق جوش از 0.56 به 0.66 میلیمتر افزایش پیدا کرد. ساختار فلز جوش به واسطه سرعت انجماد بالا دانه ریزتر از فلز پایه شد (%63 کاهش اندازهدانه). در فلز جوش دو فاز آستنیت و فریت مشاهده شد و حالت انجماد نیز به صورت FA پیشبینی شد. با افزایش سرعت جوشکاری از mm/sم0.5 به mm/sم2 در ولتاژ ثابت 440 ولت، بیشینه تنش پسماند کششی از 96 به MPa 260 به واسطه کاهش همپوشانی ضربانها (از %93 به %67)، توزیع غیریکنواخت حرارت در قطعه و ایجاد تنشهای حرارتی، افزایش یافت. همچنین افزایش ولتاژ جوشکاری از 440 به 480 ولت در سرعت ثابت mm/sم1، باعث افزایش بیشینه تنش پسماند کششی از 124 به 152 مگاپاسکال شد. بیشینه سختی فلز جوش با افزایش سرعت جوشکاری از 180 به 215 ویکرز به دلیل جلوگیری از نفوذ کربن و افزایش نرخ رشد افزایش یافت. با افزایش ولتاژ جوشکاری و افزایش حرارت ورودی (از 57 به 69 ژول بر میلیمتر) سختی از 225 به 215 ویکرز به دلیل کاهش شیب حرارتی و رشد دانهها کاهش یافت.
علی بهمنی، روح اله عشیری،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
این پژوهش به بررسی تغییرات ریزساختاری و خواص مکانیکی جوشهای مقاومتی نقطهای در فولاد استحکام بالای پیشرفته QP980، با تمرکز بر اثرات پوشش روی و تأثیر آن بر تشکیل دکمه جوش، خواص مکانیکی و رفتار شکست جوشها میپردازد. در فرایند تحقیق، از بررسیهای میکروسکوپی، آزمونهای مکانیکی از جمله کشش-برش و میکروسختی استفاده شده و همچنین شبیهسازی اجزای محدود به منظور تعیین پیشینه حرارتی مناطق مختلف جوش انجام گرفت. مشاهده شد که سرد شدن سریع در طول فرایند جوشکاری منجر به تشکیل فازهای ناپایدار مانند مارتنزیت در ناحیه جوش و منطقه متاثر از حرارت میشود. یک مدل اجزای محدود فرایند جوشکاری برای شبیهسازی توزیع گرما و بررسیهای ریزساختاری در مناطق مختلف جوشکاری مورد استفاده قرار گرفت. این مدل نشان داد که رسیدن به دمای بیشینه در طول جوشکاری مقاومتی نقطهای چهار پالسی، به دلیل شرایط جوشکاری پالسی و زمانهای نگهداشتن بین پالسها، به تأخیر میافتد. این تأخیر، در کنار زمان نگهداری مناسب، از تشکیل حفرات جلوگیری میکند. تاریخچه حرارتی شبیهسازی شده توسط مدل اجزا محدود و شرایط گرمایش/خنککاری سریع بهطور مؤثر تکامل و دگرگونی ریزساختار در نواحی مختلف جوش را پیشبینی کرد. علاوه بر این، مطالعه پیشرو رابطه بین ویژگیهای درشتساختاری قطعه با خواص مکانیکی و رفتار شکست جوشها را بررسی میکند. وجود پوشش روی و کاهش مقاومت الکتریکی تماسی ناشی از آن، باعث به تأخیر افتادن تشکیل دکمه جوش در جریانهای جوشکاری پایینتر شد. با این حال، در جریانهای بالاتر، منبع اصلی تولید حرارت از مقاومت تماسی به مقاومت بالک در ورق فولادی تغییر میکند که منجر به تشکیل دکمه جوش بزرگتر در ورقهای پوششدار نسبت به نمونههای بدون پوشش میشود. اگرچه نمونههای بدون پوشش سختی دکمه جوش (با مقدار 512 ویکرز) و استحکام کششی-برشی بالاتری نشان دادند (با بیشینه نیروی تحملشده 28/1 کیلونیوتن در نمونه بدون پوشش و 24 کیلونیوتن در نمونه پوششدار)، اما نمونههای پوششدار توانستند در جریانهای جوشکاری کمتر (۹ کیلوآمپر در مقابل 5/9 کیلوآمپر) به اندازه بحرانی دکمه جوش برای تغییر مد شکست برسند.
مجتبی فربختی، سید رضا علمی حسینی، سید علی موسوی محمدی،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
در این تحقیق، اثر شدت جریان جوشکاری مقاومتی نقطهای بر تشکیل ترکتردی فلز مذاب (LME) در فولاد پیشرفته QP1180 گالوانیزه بررسی شد. ورقهای فولادی گالوانیزه شده با ضخامت 1 میلیمتر با جریانهای6.5، 7، 7.5 و 8 کیلوآمپر جوشکاری شدند. نتایج نشان داد با افزایش شدت جریان، اندازه ناحیه جوش (ناگت)، حجم ذوب، فرورفتگی الکترود و در نتیجه احتمال شکلگیری ترکهای LME به طور قابل توجهی افزایش یافت. بررسی ریزساختار، توزیع عناصر و ترکها با استفاده از میکروسکوپ نوری و الکترونی انجام شد. نتایج نشان داد که ریزساختار ناحیه جوش عمدتاً مارتنزیتی بوده و توزیع غیریکنواخت عنصر روی در مرز دانهها، آغاز و گسترش ترکهای LME را تسهیل کرده است. ترکها عمدتاً در لبه فرورفتگی حوضچه جوش و همچنین در ناحیه تماس الکترود با ورق مشاهده شدند. تشکیل این ترکها در جریانهای بیش از 7 کیلوآمپر باعث افت خواص مکانیکی شد. بطوریکه با افزایش جریان از 5/6 به 7 کیلوآمپر بیشینۀ نیرو از 21/3 به 18/6 کیلونیوتن کاهش یافت. همچنین، جابجایی از 4/19 به 3/68 میلیمتر رسید. نتایج این پژوهش نشان میدهد که کنترل شدت جریان جوشکاری عامل کلیدی در کاهش پدیده LME و بهبود خواص مکانیکی اتصال در فولادهای QP1180 گالوانیزه میباشد. بهینهسازی پارامترهای جوشکاری، به ویژه محدودسازی شدت جریان، میتواند به جلوگیری از بروز ترکهای ناشی از مذاب و افزایش دوام و ایمنی سازههای خودرویی منجر گردد. پروفیل سختی نشان داد که بیشترین مقدار سختی در ناحیه جوش حاصل شد و پس از آن با فاصله گرفتن به سمت ناحیه تحت تأثیر حرارت سختی کاهش یافت.