غلامرضا خلج، جلال خلج، فرزاد سلیمانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
در این پژوهش ریزساختار فصلمشترک اتصال جوشکاری انفجاری سه لایه فولاد زنگنزن آستنیتی 321- آلومینیوم 1050 - آلومینیوم 5083 با دو فاصله توقف 6 و 75/6 میلیمتر، قبل و بعد از عملیاتحرارتی بررسی شد. عملیاتحرارتی نمونههای جوشکاری شده در دماهای C◦250و 350 برای زمانهای1000، 3000 و 10000 ثانیه، انجام شد. بررسی ریزساختار با استفاده از میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی انجام شد. نتایج نشان داد که در همه شرایط فصلمشترک آلومینیوم 5083- آلومینیوم 1050 به صورت مسطح و با ساختار بدون نقص است. با افزایش فاصله توقف، فصلمشترک فولاد زنگنزن آستنیتی 321- آلومینیوم 1050 از حالت صاف به حالت موجی تبدیل شده و همچنین متوسط ضخامت لایه فصلمشترک از 95/4 به 7/6 میکرون افزایش مییابد. در حین عملیات حرارتی، ضخامت لایه فصلمشترک متناسب با سینتیک نفوذ افزایش مییابد و در بیشترین مقدار به 56/18 و 02/15 میکرون بهترتیب برای نمونه با فاصله توقف 75/6 و 6 میلیمتر میرسد. برای نمونه با فاصله توقف 75/6 و 6 میلیمتر مقادیر انرژی محرکه نفوذ بهترتیب 6/46 وkJ/mol 4/42 و مقادیر ثابت نفوذ به ترتیب 2/142و ms-1 3/45 محاسبه شد.
محمدهادی نورمحمدی، مجتبی موحدی، امیرحسین کوکبی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
امروزه با پیشرفت روز افزون تکنولوژی، تقاضا برای کوچکسازی وسایل الکترونیکی بیشتر از پیش مورد نیاز است. قرارگیری اتصالات الکترونیکی جدید در شرایط دمایی خزشی به دلیل نقطه ذوب پایین لحیمها و همینطور دانسیته جریان بالا چالشهایی مانند مهاجرت الکترونی و حرارتی به وجود آورده است. لذا اخیراً آلیاژسازی و کامپوزیتسازی جهت بهبود مقاومت به مهاجرت الکترونی اتصالات الکترونیکی به کار گرفته شده است. در این پژوهش سعی بر آن شد با کامپوزیت سازی آلیاژ لحیم بدون سرب SAC0307 با استفاده از میکروذرات کبالت، مقاومت به مهاجرت الکترونی بهبود یابد. حضور کبالت در ترکیب بین فلزی فصل مشترکی باعث پایداری بیشتر ترکیب بین فلزی فصل مشترکی و جلوگیری از کاهش ضخامت ترکیب بین فلزی فصل مشترکی در طی زمان آزمون مهاجرت الکترونی میشود؛ درنتیجه پایداری و برقراری اتصال الکترونیکی نمونه لحیمکاری شده با آلیاژ لحیم کامپوزیتی بیشتر از آلیاژ لحیم غیرکامپوزیتی است. از طرفی دیگر، به دلیل ساختار ریزدانه و افزایش چگالی مرزدانهها در آلیاژ لحیم کامپوزیتی، مکانیزم نفوذ شبکه ای در آلیاژ لحیم غیرکامپوزیتی به مکانیزم نفوذ مرزدانه تغییر یافته است؛ در نتیجه به دلیل مصرف اتمهای مس شارش یافته از سمت کاتد به آند توسط ترکیبات بین فلزی موجود در مرزدانهها، در آلیاژ لحیم کامپوزیتی طی زمان آزمون مهاجرت الکترونی غیریکنواختی ریزساختاری مشاهده شد.
حامد زیدآبادی نژاد، مهدی رفیعی، ایمان ابراهیم زاده، مهدی امیدی، فرید نعیمی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
در این پژوهش اتصال فاز مایع گذرای فولاد ساده کربنیSt52 به سرمت کاربید تنگستن- کبالت با استفاده از لایه میانی مس با ضخامت 50 میکرومتر مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور نمونههایی در دمای 1100 درجه سانتیگراد و زمانهای نگهداری 1، 15، 30 و 45 دقیقه به یکدیگر متصل شدند. ریزساختار اتصالات ایجاد شده با استفاده از میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به سیستم آنالیز تفکیک انرژی بررسی شد. همچنین برای بررسی اثر اتصال بر تغییرات فازی ناحیه اتصال از آنالیز پراش پرتو ایکس استفاده شد. آزمایشهای ریزسختی سنجی و تنش کششی برشی نیز جهت مطالعه خواص مکانیکی روی نمونهها انجام شدند. بررسیهای ریزساختاری نشان داد. سه منطقه مختلف انجمادی همدما و غیرهمدما و منطقه متأثر از نفوذ سمت ماده پایه WC-Co وجود دارد که ویژگی نمونهها را تعیین میکنند. منطقه انجماد همدما حاوی محلول جامد غنی از آهن و منطقه انجماد غیرهمدما حاوی فاز محلول جامد غنی از مس بود. در منطقه متأثر از نفوذ سمت سرمت WC-Co در زمانهای 1 و 15 دقیقه فاز η ایجاد نگردید در حالیکه با افزایش زمان اتصال به 30 و نهایتا 45 دقیقه فاز η در منطقه متأثر از نفوذ سمت سرمت WC-Co تشکیل شد. پروفیل ریز سختی برای تمامی نمونهها دارای یک روند بود و حداکثر سختی مربوط به سرمت پایه WC-Co به میزان 1100 ویکرز و کمترین سختی مربوط به فلزپایه فولادی و حدود 220 ویکرز بود. همچنین حداکثر استحکام کششی برشی مربوط به نمونه متصل شده در زمان 15 دقیقه و حدود 180 مگاپاسکال بود که به دلیل افزایش در کسر حجمی محلول جامد غنی از آهن و همچنین پیوستگی ریزساختاری مناسب و وجود مقدار بهینه فاز غنی از مس در ریزساختار بدست آمد.
مهدی طاهری، قاسم عظیمی رویین، مرتضی شمعانیان، عباس بهرامی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
اتصال غیرهمجنس آلومینا به مس با فلزات پرکننده فعال Ag-Cu-Ti-Sn و Ag-Cu-Ti-Sn-%3.5Zr با استفاده از فرایند لحیم-کاری سخت القایی بترتیب در دماهای 840 و 860 درجه سانتی گراد به مدت 15 دقیقه انجام شدند. ریزساختار اتصالات با استفاده از میکروسکوپ نوری (OM) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مورد مطالعه قرار گرفت. برای ارزیابی خواص مکانیکی از آزمون ریزسختی ویکرز و آزمون استحکام کشش برشی استفاده شد. بررسی های ریزساختاری نشان داد که اتصال Al2O3/Cu با استفاده از پرکننده های Ag-Cu-Ti-Sn و Ag-Cu-Ti-Sn-%3.5Zr منجر به تشکیل یک لایه واکنشی در فصل مشترک آلومینا و فلز پرکننده می شود. در لایهی واکنشی اتصال با فلز پرکننده Ag-Cu-Ti-Sn، دو فاز TiO و Cu3Ti3O و در اتصال با فلز پرکننده Ag-Cu-Ti-Sn-%3.5Zr دو فاز TiO و ZrO2 مشاهده شد. نتایج آزمون استحکام برشی نشان داد که به دلیل ضخامت بیشتر فلز پرکننده و ضخامت کمتر لایه واکنشی، اتصال با فلز پرکننده Ag-Cu-Ti-Sn-%3.5Zr استحکام برشی (14MPa) بالاتری نسبت به اتصال با فلز پرکننده Ag-Cu-Ti-Sn (9MPa) دارد.
محمدهادی نورمحمدی، مجتبی موحدی، امیرحسین کوکبی،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
لحیمکاری نرم از پرمصرفترین فرایندهای اتصالدهی در صنعت الکترونیک است. بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی و همچنین کنترل تشکیل و رشد ترکیبات بینفلزی، زمینهساز گسترش تحقیقات در زمینه کامپوزیتسازی شده است. توزیع یکنواخت از ذرات سخت در زمینه لحیم، طوریکه خواص فیزیکی و مکانیکی را بهبود بخشد میتواند معیاری موفقیتآمیز برای رسیدن به آلیاژهای لحیم کامپوزیتی باشد. در این پژوهش با بهرهگیری از روش اتصالدهی نورد انباشتی (ARB)، کامپوزیتسازی آلیاژ لحیم نرم بدون سرب SAC0307 با استفاده از میکروذرات کبالت انجام شد. در ادامه جهت بررسی کارایی روش کامپوزیتی به کارگرفته شده، ورقهای لحیم تولید شده به این روش از نظر ریزساختاری، مکانیکی و فیزیکی مورد بررسی قرار گرفت. بررسیهای ریزساختاری نشاندهنده توزیع مناسب ذرات تقویت کننده کبالت درزمینه لحیم بعد از3 پاس ARB بود. همچنین، با افزایش درصد کبالت اندازه ترکیبات بین فلزی Cu6Sn5 در آلیاژ لحیم غیرکامپوزیتی ازµmم9 به µmم5 در آلیاژ لحیم کامپوزیتی با 1 درصد وزنی کبالت کاهش یافت. در ادامه با بررسی تغییرات شکل و اندازه دانه های β-Sn، وقوع و تسریع فرایندهای ترمیمی (بازیابی و تبلور مجدد) با حضور ذرات تقویت کننده کبالت در زمینه لحیم نشان داده شد. بررسیهای خواص مکانیکی ورقهای تولید شده، افت 20 درصدی استحکام مکانیکی اتصال بین لایههای ورق لحیم کامپوزتی را نشان داد. همچنین، نتایج آزمون کشش نشاندهنده افزایش 28 درصدی استحکام کششی و کاهش 31 درصدی ازدیاد طول آلیاژ لحیم کامپوزیتی با 1 درصد وزنی کبالت است. از طرفی نتایج آزمونDSC، تغییر ناچیز دمای ذوب ورقهای آلیاژ لحیم کامپوزیتی را نشان داد.
مجتبی موحدی، حسینعلی شیروی خوزانی، اشکان عزلتی،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
در این پژوهش، اثر متغیرهای فرایند جوشکاری اصطکاکی تلاطمی (سرعت انتقالی ابزار در بازه 50 تا 150 میلیمتر بر دقیقه و سرعت چرخشی ابزار در بازه 300 تا 1100 دور بر دقیقه) بر ریزساختار و خواص مکانیکی اتصال آلومینیوم AA5052 به پلیپروپیلن PP-Z30S مورد مطالعه قرار گرفت. بررسیهای ریزساختاری با میکروسکوپهای نوری و الکترونی روبشی نشان داد ایجاد اتصال با تشکیل قفلهای مکانیکی به شکل قطعات لنگر مانندی از جنس آلومینیوم همراه است. بهعلاوه مشاهده شد که کاهش حرارت ورودی (با افزایش سرعت خطی و یا کاهش سرعت چرخشی ابزار) موجب افزایش اندازه این لنگرها میشود. نتایج آزمون کشش-برش نشان داد که افزایش سرعت انتقالی ابزار از 50 به 100 میلیمتر بر دقیقه با افزایش اندازه لنگرها موجب افزایش نیروی شکست (حدود %10) میشود. اگرچه، افزایش بیشتر سرعت چرخشی، بدلیل ایجاد عیوب و حفرات در فصل مشترک اتصال، نیروی شکست را کاهش داد (از 235 به 181 نیوتن). افزایش سرعت چرخشی از 300 تا 900 دور بر دقیقه نیز با ایجاد لنگرهای عمود بر سطح پلیمر و با عمق نفوذ بیشتر، موجب افزایش استحکام اتصال (تا حدود %70) شد.
بهنام حیدری دهکردی، مهدی رفیعی، مهدی امیدی، محسن عباسی بهارانچی،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
در این پژوهش فولاد زنگنزن 316L و سرمت WC-10Co توسط روش اتصال فاز مایع گذرا با استفاده از لایه میانی BNi-2 در دو ضخامت 25 و 50 میکرومتر به یکدیگر متصل شدند. فرایند اتصال نمونهها در دمای 1050 درجه سانتیگراد و در زمانهای نگهداری 1، 15 و 30 دقیقه انجام شد. پس از انجام عملیات اتصال ریزساختار اتصالات ایجاد شده با استفاده از میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به سیستم آنالیز تفکیک انرژی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشهای ریزسختی سنجی و تنش کششی-برشی نیز جهت مطالعه رفتار مکانیکی نمونهها انجام گرفت. بررسیهای ریزساختاری نشان داد که مکانیزم شکلگیری ناحیه انجمادی در تمامی نمونهها، مکانیزم انجماد همدما بوده و در اثر انجام اتصال یک ناحیه انجمادی همدما ایجاد میشود. همچنین تنها فاز موجود در منطقه انجمادی هم دما محلول جامد پایه نیکلی بود. در منطقه متأثر از نفوذ سمت ماده پایه فولادی فارغ از ضخامت لایه میانی بورایدهای کمپلکس و در منطقه متأثر از نفوذ سمت ماده WC-Co فاز ترد و شکننده اتا ایجاد شد. بررسی ریزسختی نمونهها نشان داد که حداکثر سختی در تمامی نمونهها متعلق به ماده پایه WC-Co و در حدود 1100 ویکرز بوده که دلیل آن وجود ذرات سخت WC بود. همچنین حداکثر استحکام کششی-برشی حدود 240 مگاپاسکال و متعلق به نمونه متصل شده در زمان 15 دقیقه با استفاده از لایه میانی با ضخامت 50 میکرومتر بود.
فرزاد شاهین، احسان بهارزاده، مهدی رفیعی، حسین مستعان،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
در این مطالعه، تشکیل ترکیبات بینفلزی Fe3Al و Fe,Cr3)Al ) و تأثیر کروم بر ریزساختار و خواص مکانیکی روکش دوتایی Fe-Al از جمله سختی و مقاومت در برابر سایش، مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، ابتدا پودرهای آهن و آلومینیوم در مرحله اول بدون پودر کروم و در مرحله دوم با افزودن پودر کروم در آسیاب سیارهای با انرژی بالا مخلوط و ترکیبات بینفلزی Fe3Al و Fe,Cr3)Al ) سنتز شدند. پودرهای از پیش قرار داده شده بر سطح فولاد CK45 با استفاده از فرایند جوشکاری قوس تنگستن گاز، روکشکاری شدند. ریزساختار، فازهای تشکیل شده و خواص لایههای روکش ایجاد شده با استفاده از میکروسکوپ نوری، میکروسکوپ الکترونی روبشی، آنالیز پراش پرتو ایکس، سختیسنجی میکرو و ماکرو، طیفسنجی توزیع انرژی پرتو ایکس و آزمایش سایش پین روی دیسک در سه دمای 25، 200 و 500 درجه سانتیگراد بررسی شدند. نتایج نشان داد که ریزساختار روکش دوتایی Fe-Al شامل دندریتهای Fe3Al با رشد غیراپیتاکسیال است. این رشد غیراپیتکسیال نتیجه تفاوت ترکیب شیمیایی پوشش و زیرلایه در فصل مشترک پوشش و زیرلایه است که باعث شکلگیری کریستالهای جدید در فصل مشترک شده است. این درحالی است که ریزساختار روکش سهتایی Fe-Al-Cr شامل تیغههای مارتنزیتی درون زمینه Fe,Cr3)Al ) میباشد. نتایج آزمایشهای سختی نشان داد که سختی روکش سهتایی دو برابر روکش دوتایی (بهترتیب30 و 60راکولسی برای روکشهای دوتایی و سهتایی) است. همچنین مشخص شد که حضور عنصر کروم در روکش Fe-Al مقاومت در برابر سایش لایههای رسوبی را بهبود میبخشد. مکانیسم سایش غالب در پین Fe3Al سایش چسبان بود، در حالیکه برای پین Fe,Cr3)Al ) علاوه بر سایش چسبان، سایش خراشان ریزشخم نیز مشاهده شد. میزان کاهش وزن هر دو پین در دمای محیط حداکثر و در دمای 500 درجه سانتیگراد حداقل بود.
اکبر حیدرزاده، رسول خواجه، موسی ساجد،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
در این پژوهش، تأثیر پودر نیکل به عنوان لایه واسط و عمق نفوذ ابزار بر ریزساختار و خواص مکانیکی اتصالات لبرویهم ورق آلومینیم 1050 (ورق فوقانی) و مس خالص (ورق تحتانی) هر دو به ضخامت 2 میلیمتر بررسی شده است. جهت اضافه نمودن پودر نیکل از یک شیار تراشیده شده به عرض و عمق 1 میلیمتر در کف ورق آلومینیم استفاده گردید. جوشکاری همزن اصطکاکی لبرویهم با استفاده از ابزار فولاد گرمکار با قطر شانه، قطر و ارتفاع پین به ترتیب برابر با 16، 4 و 1/2 میلیمتر، سرعت چرخش ابزار 950 دور بر دقیقه، سرعت پیشروی ابزار 85 میلیمتر بر دقیقه، زاویه ابزار 2 درجه و عمق نفوذ ابزار متفاوت برابر با صفر، 05/0 و 1/0 میلیمتر انجام شد. نتایج نشان داد که در نمونهای با عمق نفوذ صفر، به دلیل عدم تولید حرارت کافی و تغییرشکل پلاستیک مناسب و متعاقب آن ایجاد عیوبی مانند نقصهای تونلی اتفاق افتاد. با افزایش عمق نفوذ ابزار به 05/0 میلیمتر، ترکیبات بینفلزی Al3Ni2، Al7Cu4Ni و Cu3.8Ni به صورت یکنواخت و نازک در ناحیه فصل مشترک تشکیل شده و منجر به بهبود کیفیت اتصال و افزایش استحکام کششی تا 2/185 مگاپاسکال و کرنش شکست 7/8 درصد شد. در نمونهای با عمق نفوذ 1/0 میلیمتر، ترکیبات بینفلزی ضخیمتر تشکیل شدند که با وجود افزایش سختی موضعی، منجر به کاهش استحکام کششی و کرنش شکست به ترتیب به 6/136 مگاپاسکال و 7/6 درصد گردید. این مطالعه نشان میدهد که در شرایط تهیه نمونههای جوشکاری در تحقیق حاضر، عمق نفوذ 05/0 میلیمتر بهینهترین شرایط را برای جوشکاری همزن اصطکاکی لب روی هم آلومینیم-مس در حضور پودر نیکل فراهم میکند.
مهدی میزابی اصل، مجید بلباسی،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
در این تحقیق اثر حرارت ورودی بر ریزساختار و خواص مکانیکی اتصال دو فولاد نامشابهD6AC و VCN 200 بررسی شد. بدین منظور نمونهها با شدت جریانهای 130، 145 و 160 آمپر با فرایند GTAW و با استفاده از سیم جوش ER120 SG با قطر 4/2mm جوشکاری شدند. نتایج متالوگرافی نشان داد ریزساختار فلزجوش شامل فازهای مارتنزیت و فریت سوزنی بود که با افزایش حرارت ورودی کسر حجمی فریت از 5 به %32 افزایش و مورفولورژی فریت از سوزنی به فریت چند وجهی بدلیل کاهش نرخ سرمایش تغییر یافته است. منطقه HAZ دارای ریزساختار بینیت، مارتنزیت و فریت بود. بیشترین مقدار استحکام در نمونه جوشکاری شده با حرارت ورودی کم بدست آمد. با افزایش حرارت ورودی استحکام کششی از 1154 بهMPa م965 کاهش یافته است. همچنین با افزایش حرارت ورودی، انرژی ضربه در منطقهجوش بدلیل افزایش فازهای پایدار افزایش، و در منطقه HAZ بدلیل رشد دانههای آستنیت اولیه و کاهش اثر قفلشوندگی مرز دانهها کاهش یافته است. نتایج حاصل از شکستنگاری نشان داد شکست در منطقه جوش با حرارت ورودی کم، شکست ترد، و در منطقه HAZ ترکیبی از شکست نرم و ترد اتفاق افتاده است. با افزایش حرارت وردی در منطقه جوش شکست کاملا نرم و در منطقه HAZ شکست ترد بدلیل رشد دانه رخ داده است.
مجید رحیمی، مهدی امیدی، سعید جبارزارع، حمیدرضا بخششی راد، مسعود کثیری عسگرانی، حمید غیور،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
در این پژوهش، کامپوزیت مس-نقره-کاربید سیلیسیم با استفاده از فرایند اصطکاکی همزدنی ساخته شد. ذرات تقویت کننده SiC در ابعاد نانو و میکرو استفاده شدند. به منظور ارزیابی خواص ریزساختاری از آنالیز پراش پرتو ایکس، میکروسکوپ الکترونی روبشی و میکروسکوپ نوری استفاده شد. ارزیابی خواص مکانیکی از طریق میکروسختی سنجی، آزمایش کشش و از آزمایش پین بر روی دیسک برای ارزیابی رفتار سایشی کامپوزیت استفاده شد. نتایج آنالیز اشعه ایکس حضور دو فاز زمینه محلول جامد CuAg به همراه ذرات SiC را آشکار کرد که نشاندهنده تشکیل کامپوزیت Cu-Ag-SiC بود. این موضوع حاکی از کاهش اندازه دانه زمینه CuAg بود. استفاده از فرایند اصطکاکی همزدنی FSP در حضور ذرات تقویت کننده و بدون آن منجر به کاهش اندازه بلورک و میانگین اندازه دانه نسبت به نمونه بدون FSP شد. به طوریکه اندازه دانه نمونه بدون FSP و نمونه FSP شده بدون ذرات تقویت کننده و با ذرات تقویت کننده نانو به ترتیب در حدود3/46، 2/19 و 6/3 میکرومتر بدست آمد. کاهش اندازه دانه، ریزتر شدن ذرات تقویت کننده کاربید سیلیسیم از میکرو به نانو و افزایش کسرحجمی ذرات تقویتکننده بیشترین تاثیرات را بر میزان سختی گذاشتند به نحویکه استفاده از ذرات میکرو در کسر حجمی بیشتر، سختی به بالاترین مقدار خود یعنی 123 ویکرز رسید. سایش در نمونه قبل از FSP به علت ماهیت نرم بودن آن از نوع سایش چسبان و بعد از FSP در نمونه بدون ذرات تقویت کننده سایش چسبان کاهش پیدا کرد و در اثر افزودن ذرات تقویت کننده میکرو و نانومتری کاربید سیلیسیم به طور کلی مکانیزم سایش به خراشان تغییر پیدا کرد. به عنوان یک نتیجه کلی میتوان بیان نمود که استفاده از ذرات تقویت کننده نانومتری کاربید سیلیسیم بوسیله فرایند اصطکاکی هم زدنی منجر به تولید کامپوزیت Cu-Ag-SiC با خواص مکانیکی بالا میشود.
حسین عابدی چرمهینی، محمد مهدی پیران، علی اکبر اسماعیلی چمگردانی، مسعود عطاپور،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
در پژوهش حاضر به بررسی خواص مکانیکی و ریزساختار ورقهای فولاد زنگ نزن گرید L316 جوش داده شده به روش جوشکاری مقاومتی نقطهای با استفاده از لایه واسط مس پرداخته شد. در همین راستا دو حالت، یکی بدون استفاده از لایه واسط و دیگری با استفاده از لایه واسط مس در جریانهای مختلف اتصال داده شدند. به منظور انتخاب جریان بهینه برای هر دو نوع اتصال ابتدا آزمون کشش انجام شد. پس از آن بررسیهای ریزساختاری، ارزیابیهای ریزسختی، توزیع عنصری و حالت شکست بر روی نمونههای بهینه انجام شد. بنابر نتایج بدست آمده با افزایش جریان الکتریکی حرارت ورودی در حوضچه جوش تا حد مناسبی بالا رفته و خواص مکانیکی با ریزتر شدن دانههای ناحیه جوش بهبود یافته است. همچنین بدلیل بهینه بودن جریان الکتریکی در هر دو نمونه "با و بدون" لایه واسط، هر دو نمونه دچار شکست محیطی شدند که نشان از استحکام بالای فصل مشترک و نقطه جوش آنها دارد. تغییرات ترکیب شیمیایی در نواحی مختلف جوش ناچیز بوده و توزیع عناصر در تمامی نواحی یکنواخت گزارش شد. همچنین بیشترین سختی با حرکت از سمت فلز پایه به سمت مرکز جوش به فلز جوش اختصاص داشت و سپس به ترتیب فلز پایه و ناحیه متاثر از حرارت قرار داشتند. با نتایج بدست آمده از بررسیهای ریزساختاری نیز مطابقت داشت.
حسین عابدی چرمهینی، مسعود عطاپور، مجتبی اسماعیل زاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
امروزه در دنیا به منظور دستیابی همزمان به خواص چند آلیاژ متفاوت در کاربردهای مهم نظیر خودروسازی و دریایی، استفاده از روش روکشکاری سطح مرسوم است. پوششدهی به روش جوشکاری (روکشکاری) یکی ازروشهای پراستفاده در اصلاح سطح قطعات و ورقهای فلزی در صنعت است. فولاد کمآلیاژ AH36 یک از فولادهای مورد استفاده در صنعت کشتیسازی به شمار میرود که به جهت چقرمگی و مقاومت به خوردگی خوب، شهرت فراوانی در بین سایر فولادهای مورد استفاده در این صنعت پیدا کرده است. در این تحقیق بهمنظور بهبود خواص خوردگی این فولاد، فرایند روکشکاری به روش جوشکاری قوسی تنگستن با گاز محافظ با استفاده از سیمجوش از جنس مس/نیکل انجام شد. سپس دو نمونه از قسمتهای با و بدون روکش تحت عنوان فلزپایه و فلزجوش تهیه شده و مورد بررسیهای ریزساختاری و خوردگی قرار گرفت. نتایج حاصل حاکی از افزایش اندازه دانه در منطقه متأثر از حرارت نمونه فلزجوش و به دنبال آن کاهش خواص مکانیکی بود. آزمون پلاریزاسیون سیکلی نشان داد که فلز پایه حساسیت بالاتری به خوردگی حفرهای نسبت به فلز جوش دارد. همچنین، فلزجوش تمایل بالاتری برای ترمیم مجدد حفرات از خود نشان داد. نتایج آزمون امپدانس الکتروشیمیایی الکتروشیمیایی نشان داد که نمونه فلزپایه و فلزجوش مدار معادل تک حلقهای دارند. قطر حلقه نایکوییست بزرگتر فلزپایه نسبت به فلزجوش نشاندهنده رفتار بهتر خوردگی یکنواخت فلزپایه نسبت به فلزجوش بود.
محمد کیان وجدان پاک، بهزاد نیرومند، مرتضی شمعانیان،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
روشهای ساخت افزودنی شاهد پیشرفتهای زیادی در سالهای اخیر بوده است ولی پژوهش کافی برای اتصال این قطعات با آلیاژهای مرسوم انجام نشده است. مطالعه حاضر برای ارزیابی اتصال بین فولاد زنگنزن آستنیتی 316L و آلیاژ Ti-6242 ساخته شده به روش ذوب پرتوی الکترونی، با استفاده از روش فاز مایع گذرا، انجام شد. اتصال فاز مایع گذرا با استفاده از لایه میانی مس و فراوری در کوره خلاء انجام، و تاثیر زمان فرایند و زبری سطح بر کیفیت اتصال بررسی شد. برای مشخصهیابی نمونهها از بررسیهای ریزساختار نوری و الکترونی روبشی، پراش اشعه ایکس، استحکام برشی و زبریسنجی استفاده شد. نتایج نشان داد که با کاهش زبری سطح، استحکام برشی افزایش مییابد. همچنین مدت زمان فرایند، تأثیر قابلتوجهی بر نفوذ عناصر، تشکیل ترکیبات بینفلزی مانند FeTi و TiCu و استحکام برشی اتصالات داشت. بالاترین استحکام برشی اتصال برابر با ۲۰۰ مگاپاسکال و در شرایط آمادهسازی سطح سنبادهزنی و پولیش شده و اتصال در دما و زمان 980 درجه سانتیگراد و 120 دقیقه به دست آمد.
خلیل رنجبر، علیرضا فیروزی، فرهاد شهریاری نوگورانی، سیده فاطمه ضیائی،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
فولادهای ساده کربنی با توجه به ارزان بودن آنها کاربردهای مختلفی در صنعت دارند ولی خواص مکانیکی و مقاومت سایشی مطلوبی ندارند. اعمال پوششهای سخت و مقاوم به سایش کارایی و حوضه کاربرد آنها را افزایش میدهد. پوشش کلمونوی۶ (Colmonoy6) از جنس سوپر آلیاژهای پایه نیکل میباشد که باعث افزایش سختی و مقاومت در برابر سایش، فرسایش و خوردگی سطح میشود. هدف این پژوهش بررسی خواص سایشی روکش سخت و مقاوم به سایش کلمونوی۶ بر روی زیرلایه فولاد ساده کربنی میباشد. در این تحقیق روکش کلمونوی۶با استفاده از فرایند جوشکاری به دو روش قوس انتقالی پلاسما وقوس تنگستن و در شرایط یکسان انجام شد. خصوصیات ریزساختاری و رفتار سایشی نمونهها در دماهای مختلف باهم مقایسه شدند. بررسیهای ریزساختاری توسط میکروسکوپهای نوری و الکترونی، و آنالیزهای فازی توسط آنالیز پراش پرتو ایکس صورت گرفت. آزمون سایش پین بر روی دیسک در سه دمای ۲۵، ۳۰۰ و ۶۰۰ درجه سانتیگراد و با استفاده از پین سرامیکی آلومینایی انجام شد. بررسیهای ریزساختاری روکش، تشکیل محلول جامد غنی از نیکل دندریتی، وترکیبات بورایدی و کاربیدی بین دندریتی در روکشها که موجب افزایش سختی و بهبود مقاومت سایشی میشوند را تایید کردند. نتایج نشان داد که در هر دو روش روکشکاری، مکانیزم سایش در دمای اتاق از نوع سایش خراشان ملایم، در حالیکه در دمای ۶۰۰ درجه، مکانیزم سایش از نوع تغییر شکل پلاستیکی است که بترتیب دارای عمق شیار سایشی در حدود ۳5-۳3 میکرون، و ۵5-۵0 میکرون می باشند. در هر دو روش، سختی روکش تقریبا عدد ۶۰۰ ویکرز را نشان داد که افزایش چند برابری نسبت به زیرلایه دارد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که عواملی به غیر از سختی در تعیین رفتار سایشی نقش بازی میکنند که از آن جمله میتوان به پایداری ریزساختاری و توزیع فازها در دمای بالا اشاره کرد.
اسلام رنجبرنوده، پوریا رئیسی، علیمحمد کلاگر، محمد چراغزاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
سوپرآلیاژ پایه نیکل IN738LC به طور گسترده در صنایع نیروگاهی و ساخت پره توربین گاز مورد استفاده قرار میگیرد. مکانیزم اصلی استحکامدهی این آلیاژ رسوب سختی ناشی از رسوبات γ ' است. این رسوبات نقش مهمی در تعیین خواص مکانیکی این آلیاژ دارند و تحت عملیات حرارتی، میزان و مورفولوژی آنها دچار تغییر میشود. در این پژوهش، جهت بررسی نحوه تکامل رسوبات γ ' حین عملیات حرارتی، تعدادی نمونههای آنیل محلولی شده، تحت عملیات حرارتی قوسی قرار گرفتند. در این عملیات حرارتی با استفاده از اعمال حرارت ناشی از قوس ساکن، محدوده دمایی از دمای محیط تا بالای نقطه ذوب در نمونه ایجاد میشود. با استفاده از این فرایند، نمونههایی با شدت جریانهای 100 آمپر به مدت زمان 1 و 2 و 15 دقیقه عملیات حرارتی شدند. برای بررسیهای تجربی و ریاضی از میکروسکوپ الکترونی، پردازش تصویر و مدل انتقال حرارت گذرا با تقارن محوری استفاده شد. در ادامه با استفاده همزمان از نتایج تجربی و عددی، یک مدل ریاضی برای سینتیک انحلال رسوبات γ ' در منطقه متأثر از حرارت این جوشها ارائه شد. نتایج میکروسکوپ الکترونی نشان دادند که میزان انحلال و شکل رسوبات γ ' به شدت تحت تأثیر فاصله از منبع حرارتی است. میزان انرژی اکتیواسیون انحلال رسوبات γ ' با افزایش زمان، افزایشی بوده و مقدار آن نیز بین 40 تا 80 کیلوژول بر مول به دست آمد.
محمد کیان وجدان پاک، محمد جواد آزادی رنانی، بهزاد نیرومند، علی مالکی،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
لحیم یوتکتیک قلع-روی بهدلیل ارزان بودن، دمای ذوب مناسب و خواص مکانیکی مطلوب، میتواند جایگزین مناسبی برای لحیم قلع -سرب، باشد. اما به دلیل فشار بخار بالای روی، ساخت این آلیاژ بهروش ذوبی بسیار مشکل و پرهزینه است. در این پژوهش لحیم بدون سرب Sn-8.9 wt% Zn با استفاده از روش اکستروژن تجمعی زاویهای ورق قلع و پودر روی در 10، 12 و 15 پاس ساخته و مشخصهیابی شد. بررسیهای ریزساختاری با استفاده از میکروسکوپهای نوری و الکترونی روبشی، طیفسنجی پراش انرژی پرتوایکس و طیفسنجی پراش اشعه ایکس انجام شد. همچنین استحکام برشی و سختی لحیمها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که پس از12 پاس، پخششوندگی پودر روی در زمینه قلع بهبود یافته و انحلال روی با کاهش شدت پیکهای XRD تأیید شد. اما با انجام15 پاس، ترکهایی در ساختار ایجاد شد. استحکام برشی اتصال لحیم قلع-روی حدود %60 بیشتر از لحیم قلع-سرب تجاری بود. زاویه ترشوندگی این لحیم بر روی مس 21 درجه و مقاومت الکتریکی آن 4/1 نانو اهم اندازهگیری شد که در محدوده قابل قبول برای کاربردهای الکترونیکی است، هرچند نسبت به لحیم قلع-سرب عملکرد ضعیفتری دارد.
مهدی صفری، ایمان دهفولی،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
دراین پژوهش، قطعات از جنس آلیاژ تیتانیوم Ti-6Al-4V با استفاده از فرایند ذوب انتخابی لیزر تولید میشوند. همچنین با استفاده از روش طراحی آزمایشها بر مبنای روش پاسخ سطح، اثر پارامترهای توان لیزر، سرعت اسکن لیزر و مقدار همپوشانی لایههای مجاور بر زبری سطح قطعات تولید شده مطالعه میشود. نتایج نشان میدهند زبری سطح قطعات تولید شده توسط روش ذوب انتخابی لیزر، با افزایش توان لیزر ابتدا کاهش پیدا کرده و سپس با افزایش بیشتر توان لیزر افزایش مییابد. همچنین با افزایش سرعت اسکن لیزر، زبری سطح قطعات تولید شده افزایش مییابد. به علاوه زبری قطعات تولید شده، با افزایش مقدار همپوشانی لایههای مجاور ابتدا کاهش پیدا کرده و سپس افزایش مییابد. به منظور دستیابی به قطعاتی با کمترین مقدار زبری سطح، بهینهسازی پارامترهای ورودی فرایند انجام شده و مشخص شد که با توان لیزر برابر با 150 وات، سرعت اسکن لیزر برابر با 500 میلیمتر بر ثانیه و مقدار همپوشانی لایههای مجاور برابر با 67/8 میکرون میتوان قطعات از جنس آلیاژ تیتانیوم Ti-6Al-4V با کمترین مقدار زبری سطح برابر با 1/44 میکرون توسط روش ذوب انتخابی لیزر تولید کرد.
بهراد آقارضی، سید رضا شجاع رضوی، سید مسعود برکت، محمدرضا برهانی، محمد عرفان منش،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
این مطالعه بهصورت تجربی- آماری به بررسی تأثیر پارامترهای فرایند روکشکاری لیزری شامل توان لیزر (700 تا 900 وات)، سرعت روبش لیزر (6 تا 8 میلیمتر بر ثانیه) و نرخ تغذیه سیم (70 تا 80 میلیمتر بر دقیقه) بر خواص هندسی روکش تکپاس از جنس فولاد داپلکس 2507 روی زیرلایه VCN200 پرداخته است. در این راستا، آزمایشها براساس روش سطح پاسخ (RSM) با طرح سه عاملی و در چهار سطح انجام شد و در ادامه، دادههای حاصل از اندازهگیریهای تجربی شامل عرض روکش (W)، ارتفاع روکش (H)، عمق نفوذ (b)، زاویه ترشوندگی (Z) و درصد آمیختگی (D) با استفاده از نرمافزار ImageJ استخراج شد. نتایج نشان داد که افزایش توان لیزر از 700 به 900 وات منجر به افزایش 14درصدی در عرض روکش (از 1417 به 1744 میکرومتر)، %33 در ارتفاع روکش (از 450 به 594 میکرومتر)، %6 در عمق نفوذ(از 88 به 93 میکرومتر) و %3 در زاویه ترشوندگی (از 71 به 69 درجه) شد. در مقابل، افزایش سرعت روبش از 6 به 8 میلیمتر بر ثانیه سبب کاهش %12 در عرض روکش (از 1513 به 1787 میکرومتر)، %31 در ارتفاع (از 650 به 573میکرومتر) و %15 در زاویه ترشوندگی (از 67 به 78 درجه) شد؛ در حالیکه عمق نفوذ %4 (از 85 به 84 میکرومتر) و درصد آمیختگی %19 افزایش یافت. همچنین، افزایش نرخ تغذیه سیم از 70 به 80 میلیمتر بر دقیقه باعث افزایش 13درصدی در ارتفاع روکش(از 502 به 747 میکرومتر)، %4 در زاویه ترشوندگی (از 75 به 78 درجه) و همچنین کاهش 19 درصدی میزان آمیختگی شد.
هادی غلامحسین طهرانی مقدم، حمیدرضا جعفریان، مصطفی آقازاده قمی، اکبر حیدرزاده،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
در این پژوهش، تأثیر جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی بر ریزساختار و خواص مکانیکی فولاد آستنیتی Fe-24Ni-4Cr مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور ورق با ضخامت 1 میلیمتر با سرعت پیشروی 100 میلیمتر بر دقیقه و سرعت چرخش ابزار 450 دور بر دقیقه با ابزاری از جنس WC-5%Co تحت جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی قرار گرفت. تحلیلهای پراش الکترون های برگشتی (EBSD) نشان داد که این فرایند موجب کاهش اندازه دانه و افزایش مرزهای بزرگ زاویه در ناحیه همزده شده است که به دلیل وقوع تبلور مجدد دینامیکی طی فرایند جوشکاری میباشد. نقشههای فازی نشان دادند که درصد فاز BCC در ناحیه همزده نسبت به فلزپایه افزایش یافته و با توجه به نرخ کرنش بالا و حضور عناصر پایدارکننده، این فاز عمدتاً مارتنزیت حاصل از استحاله تحت کرنش است. بررسی خواص مکانیکی نشان داد که استحکام کششی ناحیه همزده (450 مگاپاسکال) نسبت به فلزپایه (350 مگاپاسکال) بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. همچنین، تنش تسلیم ناحیه همزده (388 مگاپاسکال) نسبت به فلزپایه (145 مگاپاسکال) بهبود چشمگیری داشته که این امر را میتوان به کاهش اندازه دانه، افزایش مرزهای بزرگ زاویه، افزایش چگالی نابجایی و تشکیل مارتنزیت نسبت داد. با این حال، انعطافپذیری ناحیه همزده کاهش یافت که ناشی از افزایش تمرکز تنش و چگالی نابجایی در این ناحیه است. این نتایج نشان میدهد که جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی میتواند یک روش مؤثر برای بهبود استحکام و سختی فولادهای آستنیتی باشد، اما نیازمند کنترل شرایط فرایندی جهت جلوگیری از کاهش چقرمگی و انعطافپذیری است.