اکبر حیدرزاده، رسول خواجه، موسی ساجد،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
در این پژوهش، تأثیر پودر نیکل به عنوان لایه واسط و عمق نفوذ ابزار بر ریزساختار و خواص مکانیکی اتصالات لبرویهم ورق آلومینیم 1050 (ورق فوقانی) و مس خالص (ورق تحتانی) هر دو به ضخامت 2 میلیمتر بررسی شده است. جهت اضافه نمودن پودر نیکل از یک شیار تراشیده شده به عرض و عمق 1 میلیمتر در کف ورق آلومینیم استفاده گردید. جوشکاری همزن اصطکاکی لبرویهم با استفاده از ابزار فولاد گرمکار با قطر شانه، قطر و ارتفاع پین به ترتیب برابر با 16، 4 و 1/2 میلیمتر، سرعت چرخش ابزار 950 دور بر دقیقه، سرعت پیشروی ابزار 85 میلیمتر بر دقیقه، زاویه ابزار 2 درجه و عمق نفوذ ابزار متفاوت برابر با صفر، 05/0 و 1/0 میلیمتر انجام شد. نتایج نشان داد که در نمونهای با عمق نفوذ صفر، به دلیل عدم تولید حرارت کافی و تغییرشکل پلاستیک مناسب و متعاقب آن ایجاد عیوبی مانند نقصهای تونلی اتفاق افتاد. با افزایش عمق نفوذ ابزار به 05/0 میلیمتر، ترکیبات بینفلزی Al3Ni2، Al7Cu4Ni و Cu3.8Ni به صورت یکنواخت و نازک در ناحیه فصل مشترک تشکیل شده و منجر به بهبود کیفیت اتصال و افزایش استحکام کششی تا 2/185 مگاپاسکال و کرنش شکست 7/8 درصد شد. در نمونهای با عمق نفوذ 1/0 میلیمتر، ترکیبات بینفلزی ضخیمتر تشکیل شدند که با وجود افزایش سختی موضعی، منجر به کاهش استحکام کششی و کرنش شکست به ترتیب به 6/136 مگاپاسکال و 7/6 درصد گردید. این مطالعه نشان میدهد که در شرایط تهیه نمونههای جوشکاری در تحقیق حاضر، عمق نفوذ 05/0 میلیمتر بهینهترین شرایط را برای جوشکاری همزن اصطکاکی لب روی هم آلومینیم-مس در حضور پودر نیکل فراهم میکند.
مهدی میزابی اصل، مجید بلباسی،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
در این تحقیق اثر حرارت ورودی بر ریزساختار و خواص مکانیکی اتصال دو فولاد نامشابهD6AC و VCN 200 بررسی شد. بدین منظور نمونهها با شدت جریانهای 130، 145 و 160 آمپر با فرایند GTAW و با استفاده از سیم جوش ER120 SG با قطر 4/2mm جوشکاری شدند. نتایج متالوگرافی نشان داد ریزساختار فلزجوش شامل فازهای مارتنزیت و فریت سوزنی بود که با افزایش حرارت ورودی کسر حجمی فریت از 5 به %32 افزایش و مورفولورژی فریت از سوزنی به فریت چند وجهی بدلیل کاهش نرخ سرمایش تغییر یافته است. منطقه HAZ دارای ریزساختار بینیت، مارتنزیت و فریت بود. بیشترین مقدار استحکام در نمونه جوشکاری شده با حرارت ورودی کم بدست آمد. با افزایش حرارت ورودی استحکام کششی از 1154 بهMPa م965 کاهش یافته است. همچنین با افزایش حرارت ورودی، انرژی ضربه در منطقهجوش بدلیل افزایش فازهای پایدار افزایش، و در منطقه HAZ بدلیل رشد دانههای آستنیت اولیه و کاهش اثر قفلشوندگی مرز دانهها کاهش یافته است. نتایج حاصل از شکستنگاری نشان داد شکست در منطقه جوش با حرارت ورودی کم، شکست ترد، و در منطقه HAZ ترکیبی از شکست نرم و ترد اتفاق افتاده است. با افزایش حرارت وردی در منطقه جوش شکست کاملا نرم و در منطقه HAZ شکست ترد بدلیل رشد دانه رخ داده است.
مجید رحیمی، مهدی امیدی، سعید جبارزارع، حمیدرضا بخششی راد، مسعود کثیری عسگرانی، حمید غیور،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
در این پژوهش، کامپوزیت مس-نقره-کاربید سیلیسیم با استفاده از فرایند اصطکاکی همزدنی ساخته شد. ذرات تقویت کننده SiC در ابعاد نانو و میکرو استفاده شدند. به منظور ارزیابی خواص ریزساختاری از آنالیز پراش پرتو ایکس، میکروسکوپ الکترونی روبشی و میکروسکوپ نوری استفاده شد. ارزیابی خواص مکانیکی از طریق میکروسختی سنجی، آزمایش کشش و از آزمایش پین بر روی دیسک برای ارزیابی رفتار سایشی کامپوزیت استفاده شد. نتایج آنالیز اشعه ایکس حضور دو فاز زمینه محلول جامد CuAg به همراه ذرات SiC را آشکار کرد که نشاندهنده تشکیل کامپوزیت Cu-Ag-SiC بود. این موضوع حاکی از کاهش اندازه دانه زمینه CuAg بود. استفاده از فرایند اصطکاکی همزدنی FSP در حضور ذرات تقویت کننده و بدون آن منجر به کاهش اندازه بلورک و میانگین اندازه دانه نسبت به نمونه بدون FSP شد. به طوریکه اندازه دانه نمونه بدون FSP و نمونه FSP شده بدون ذرات تقویت کننده و با ذرات تقویت کننده نانو به ترتیب در حدود3/46، 2/19 و 6/3 میکرومتر بدست آمد. کاهش اندازه دانه، ریزتر شدن ذرات تقویت کننده کاربید سیلیسیم از میکرو به نانو و افزایش کسرحجمی ذرات تقویتکننده بیشترین تاثیرات را بر میزان سختی گذاشتند به نحویکه استفاده از ذرات میکرو در کسر حجمی بیشتر، سختی به بالاترین مقدار خود یعنی 123 ویکرز رسید. سایش در نمونه قبل از FSP به علت ماهیت نرم بودن آن از نوع سایش چسبان و بعد از FSP در نمونه بدون ذرات تقویت کننده سایش چسبان کاهش پیدا کرد و در اثر افزودن ذرات تقویت کننده میکرو و نانومتری کاربید سیلیسیم به طور کلی مکانیزم سایش به خراشان تغییر پیدا کرد. به عنوان یک نتیجه کلی میتوان بیان نمود که استفاده از ذرات تقویت کننده نانومتری کاربید سیلیسیم بوسیله فرایند اصطکاکی هم زدنی منجر به تولید کامپوزیت Cu-Ag-SiC با خواص مکانیکی بالا میشود.
حسین عابدی چرمهینی، محمد مهدی پیران، علی اکبر اسماعیلی چمگردانی، مسعود عطاپور،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
در پژوهش حاضر به بررسی خواص مکانیکی و ریزساختار ورقهای فولاد زنگ نزن گرید L316 جوش داده شده به روش جوشکاری مقاومتی نقطهای با استفاده از لایه واسط مس پرداخته شد. در همین راستا دو حالت، یکی بدون استفاده از لایه واسط و دیگری با استفاده از لایه واسط مس در جریانهای مختلف اتصال داده شدند. به منظور انتخاب جریان بهینه برای هر دو نوع اتصال ابتدا آزمون کشش انجام شد. پس از آن بررسیهای ریزساختاری، ارزیابیهای ریزسختی، توزیع عنصری و حالت شکست بر روی نمونههای بهینه انجام شد. بنابر نتایج بدست آمده با افزایش جریان الکتریکی حرارت ورودی در حوضچه جوش تا حد مناسبی بالا رفته و خواص مکانیکی با ریزتر شدن دانههای ناحیه جوش بهبود یافته است. همچنین بدلیل بهینه بودن جریان الکتریکی در هر دو نمونه "با و بدون" لایه واسط، هر دو نمونه دچار شکست محیطی شدند که نشان از استحکام بالای فصل مشترک و نقطه جوش آنها دارد. تغییرات ترکیب شیمیایی در نواحی مختلف جوش ناچیز بوده و توزیع عناصر در تمامی نواحی یکنواخت گزارش شد. همچنین بیشترین سختی با حرکت از سمت فلز پایه به سمت مرکز جوش به فلز جوش اختصاص داشت و سپس به ترتیب فلز پایه و ناحیه متاثر از حرارت قرار داشتند. با نتایج بدست آمده از بررسیهای ریزساختاری نیز مطابقت داشت.
حسین عابدی چرمهینی، مسعود عطاپور، مجتبی اسماعیل زاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
امروزه در دنیا به منظور دستیابی همزمان به خواص چند آلیاژ متفاوت در کاربردهای مهم نظیر خودروسازی و دریایی، استفاده از روش روکشکاری سطح مرسوم است. پوششدهی به روش جوشکاری (روکشکاری) یکی ازروشهای پراستفاده در اصلاح سطح قطعات و ورقهای فلزی در صنعت است. فولاد کمآلیاژ AH36 یک از فولادهای مورد استفاده در صنعت کشتیسازی به شمار میرود که به جهت چقرمگی و مقاومت به خوردگی خوب، شهرت فراوانی در بین سایر فولادهای مورد استفاده در این صنعت پیدا کرده است. در این تحقیق بهمنظور بهبود خواص خوردگی این فولاد، فرایند روکشکاری به روش جوشکاری قوسی تنگستن با گاز محافظ با استفاده از سیمجوش از جنس مس/نیکل انجام شد. سپس دو نمونه از قسمتهای با و بدون روکش تحت عنوان فلزپایه و فلزجوش تهیه شده و مورد بررسیهای ریزساختاری و خوردگی قرار گرفت. نتایج حاصل حاکی از افزایش اندازه دانه در منطقه متأثر از حرارت نمونه فلزجوش و به دنبال آن کاهش خواص مکانیکی بود. آزمون پلاریزاسیون سیکلی نشان داد که فلز پایه حساسیت بالاتری به خوردگی حفرهای نسبت به فلز جوش دارد. همچنین، فلزجوش تمایل بالاتری برای ترمیم مجدد حفرات از خود نشان داد. نتایج آزمون امپدانس الکتروشیمیایی الکتروشیمیایی نشان داد که نمونه فلزپایه و فلزجوش مدار معادل تک حلقهای دارند. قطر حلقه نایکوییست بزرگتر فلزپایه نسبت به فلزجوش نشاندهنده رفتار بهتر خوردگی یکنواخت فلزپایه نسبت به فلزجوش بود.
محمد کیان وجدان پاک، بهزاد نیرومند، مرتضی شمعانیان،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
روشهای ساخت افزودنی شاهد پیشرفتهای زیادی در سالهای اخیر بوده است ولی پژوهش کافی برای اتصال این قطعات با آلیاژهای مرسوم انجام نشده است. مطالعه حاضر برای ارزیابی اتصال بین فولاد زنگنزن آستنیتی 316L و آلیاژ Ti-6242 ساخته شده به روش ذوب پرتوی الکترونی، با استفاده از روش فاز مایع گذرا، انجام شد. اتصال فاز مایع گذرا با استفاده از لایه میانی مس و فراوری در کوره خلاء انجام، و تاثیر زمان فرایند و زبری سطح بر کیفیت اتصال بررسی شد. برای مشخصهیابی نمونهها از بررسیهای ریزساختار نوری و الکترونی روبشی، پراش اشعه ایکس، استحکام برشی و زبریسنجی استفاده شد. نتایج نشان داد که با کاهش زبری سطح، استحکام برشی افزایش مییابد. همچنین مدت زمان فرایند، تأثیر قابلتوجهی بر نفوذ عناصر، تشکیل ترکیبات بینفلزی مانند FeTi و TiCu و استحکام برشی اتصالات داشت. بالاترین استحکام برشی اتصال برابر با ۲۰۰ مگاپاسکال و در شرایط آمادهسازی سطح سنبادهزنی و پولیش شده و اتصال در دما و زمان 980 درجه سانتیگراد و 120 دقیقه به دست آمد.
خلیل رنجبر، علیرضا فیروزی، فرهاد شهریاری نوگورانی، سیده فاطمه ضیائی،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
فولادهای ساده کربنی با توجه به ارزان بودن آنها کاربردهای مختلفی در صنعت دارند ولی خواص مکانیکی و مقاومت سایشی مطلوبی ندارند. اعمال پوششهای سخت و مقاوم به سایش کارایی و حوضه کاربرد آنها را افزایش میدهد. پوشش کلمونوی۶ (Colmonoy6) از جنس سوپر آلیاژهای پایه نیکل میباشد که باعث افزایش سختی و مقاومت در برابر سایش، فرسایش و خوردگی سطح میشود. هدف این پژوهش بررسی خواص سایشی روکش سخت و مقاوم به سایش کلمونوی۶ بر روی زیرلایه فولاد ساده کربنی میباشد. در این تحقیق روکش کلمونوی۶با استفاده از فرایند جوشکاری به دو روش قوس انتقالی پلاسما وقوس تنگستن و در شرایط یکسان انجام شد. خصوصیات ریزساختاری و رفتار سایشی نمونهها در دماهای مختلف باهم مقایسه شدند. بررسیهای ریزساختاری توسط میکروسکوپهای نوری و الکترونی، و آنالیزهای فازی توسط آنالیز پراش پرتو ایکس صورت گرفت. آزمون سایش پین بر روی دیسک در سه دمای ۲۵، ۳۰۰ و ۶۰۰ درجه سانتیگراد و با استفاده از پین سرامیکی آلومینایی انجام شد. بررسیهای ریزساختاری روکش، تشکیل محلول جامد غنی از نیکل دندریتی، وترکیبات بورایدی و کاربیدی بین دندریتی در روکشها که موجب افزایش سختی و بهبود مقاومت سایشی میشوند را تایید کردند. نتایج نشان داد که در هر دو روش روکشکاری، مکانیزم سایش در دمای اتاق از نوع سایش خراشان ملایم، در حالیکه در دمای ۶۰۰ درجه، مکانیزم سایش از نوع تغییر شکل پلاستیکی است که بترتیب دارای عمق شیار سایشی در حدود ۳5-۳3 میکرون، و ۵5-۵0 میکرون می باشند. در هر دو روش، سختی روکش تقریبا عدد ۶۰۰ ویکرز را نشان داد که افزایش چند برابری نسبت به زیرلایه دارد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که عواملی به غیر از سختی در تعیین رفتار سایشی نقش بازی میکنند که از آن جمله میتوان به پایداری ریزساختاری و توزیع فازها در دمای بالا اشاره کرد.
اسلام رنجبرنوده، پوریا رئیسی، علیمحمد کلاگر، محمد چراغزاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
سوپرآلیاژ پایه نیکل IN738LC به طور گسترده در صنایع نیروگاهی و ساخت پره توربین گاز مورد استفاده قرار میگیرد. مکانیزم اصلی استحکامدهی این آلیاژ رسوب سختی ناشی از رسوبات γ ' است. این رسوبات نقش مهمی در تعیین خواص مکانیکی این آلیاژ دارند و تحت عملیات حرارتی، میزان و مورفولوژی آنها دچار تغییر میشود. در این پژوهش، جهت بررسی نحوه تکامل رسوبات γ ' حین عملیات حرارتی، تعدادی نمونههای آنیل محلولی شده، تحت عملیات حرارتی قوسی قرار گرفتند. در این عملیات حرارتی با استفاده از اعمال حرارت ناشی از قوس ساکن، محدوده دمایی از دمای محیط تا بالای نقطه ذوب در نمونه ایجاد میشود. با استفاده از این فرایند، نمونههایی با شدت جریانهای 100 آمپر به مدت زمان 1 و 2 و 15 دقیقه عملیات حرارتی شدند. برای بررسیهای تجربی و ریاضی از میکروسکوپ الکترونی، پردازش تصویر و مدل انتقال حرارت گذرا با تقارن محوری استفاده شد. در ادامه با استفاده همزمان از نتایج تجربی و عددی، یک مدل ریاضی برای سینتیک انحلال رسوبات γ ' در منطقه متأثر از حرارت این جوشها ارائه شد. نتایج میکروسکوپ الکترونی نشان دادند که میزان انحلال و شکل رسوبات γ ' به شدت تحت تأثیر فاصله از منبع حرارتی است. میزان انرژی اکتیواسیون انحلال رسوبات γ ' با افزایش زمان، افزایشی بوده و مقدار آن نیز بین 40 تا 80 کیلوژول بر مول به دست آمد.
محمد کیان وجدان پاک، محمد جواد آزادی رنانی، بهزاد نیرومند، علی مالکی،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
لحیم یوتکتیک قلع-روی بهدلیل ارزان بودن، دمای ذوب مناسب و خواص مکانیکی مطلوب، میتواند جایگزین مناسبی برای لحیم قلع -سرب، باشد. اما به دلیل فشار بخار بالای روی، ساخت این آلیاژ بهروش ذوبی بسیار مشکل و پرهزینه است. در این پژوهش لحیم بدون سرب Sn-8.9 wt% Zn با استفاده از روش اکستروژن تجمعی زاویهای ورق قلع و پودر روی در 10، 12 و 15 پاس ساخته و مشخصهیابی شد. بررسیهای ریزساختاری با استفاده از میکروسکوپهای نوری و الکترونی روبشی، طیفسنجی پراش انرژی پرتوایکس و طیفسنجی پراش اشعه ایکس انجام شد. همچنین استحکام برشی و سختی لحیمها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که پس از12 پاس، پخششوندگی پودر روی در زمینه قلع بهبود یافته و انحلال روی با کاهش شدت پیکهای XRD تأیید شد. اما با انجام15 پاس، ترکهایی در ساختار ایجاد شد. استحکام برشی اتصال لحیم قلع-روی حدود %60 بیشتر از لحیم قلع-سرب تجاری بود. زاویه ترشوندگی این لحیم بر روی مس 21 درجه و مقاومت الکتریکی آن 4/1 نانو اهم اندازهگیری شد که در محدوده قابل قبول برای کاربردهای الکترونیکی است، هرچند نسبت به لحیم قلع-سرب عملکرد ضعیفتری دارد.
مهدی صفری، ایمان دهفولی،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
دراین پژوهش، قطعات از جنس آلیاژ تیتانیوم Ti-6Al-4V با استفاده از فرایند ذوب انتخابی لیزر تولید میشوند. همچنین با استفاده از روش طراحی آزمایشها بر مبنای روش پاسخ سطح، اثر پارامترهای توان لیزر، سرعت اسکن لیزر و مقدار همپوشانی لایههای مجاور بر زبری سطح قطعات تولید شده مطالعه میشود. نتایج نشان میدهند زبری سطح قطعات تولید شده توسط روش ذوب انتخابی لیزر، با افزایش توان لیزر ابتدا کاهش پیدا کرده و سپس با افزایش بیشتر توان لیزر افزایش مییابد. همچنین با افزایش سرعت اسکن لیزر، زبری سطح قطعات تولید شده افزایش مییابد. به علاوه زبری قطعات تولید شده، با افزایش مقدار همپوشانی لایههای مجاور ابتدا کاهش پیدا کرده و سپس افزایش مییابد. به منظور دستیابی به قطعاتی با کمترین مقدار زبری سطح، بهینهسازی پارامترهای ورودی فرایند انجام شده و مشخص شد که با توان لیزر برابر با 150 وات، سرعت اسکن لیزر برابر با 500 میلیمتر بر ثانیه و مقدار همپوشانی لایههای مجاور برابر با 67/8 میکرون میتوان قطعات از جنس آلیاژ تیتانیوم Ti-6Al-4V با کمترین مقدار زبری سطح برابر با 1/44 میکرون توسط روش ذوب انتخابی لیزر تولید کرد.
بهراد آقارضی، سید رضا شجاع رضوی، سید مسعود برکت، محمدرضا برهانی، محمد عرفان منش،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
این مطالعه بهصورت تجربی- آماری به بررسی تأثیر پارامترهای فرایند روکشکاری لیزری شامل توان لیزر (700 تا 900 وات)، سرعت روبش لیزر (6 تا 8 میلیمتر بر ثانیه) و نرخ تغذیه سیم (70 تا 80 میلیمتر بر دقیقه) بر خواص هندسی روکش تکپاس از جنس فولاد داپلکس 2507 روی زیرلایه VCN200 پرداخته است. در این راستا، آزمایشها براساس روش سطح پاسخ (RSM) با طرح سه عاملی و در چهار سطح انجام شد و در ادامه، دادههای حاصل از اندازهگیریهای تجربی شامل عرض روکش (W)، ارتفاع روکش (H)، عمق نفوذ (b)، زاویه ترشوندگی (Z) و درصد آمیختگی (D) با استفاده از نرمافزار ImageJ استخراج شد. نتایج نشان داد که افزایش توان لیزر از 700 به 900 وات منجر به افزایش 14درصدی در عرض روکش (از 1417 به 1744 میکرومتر)، %33 در ارتفاع روکش (از 450 به 594 میکرومتر)، %6 در عمق نفوذ(از 88 به 93 میکرومتر) و %3 در زاویه ترشوندگی (از 71 به 69 درجه) شد. در مقابل، افزایش سرعت روبش از 6 به 8 میلیمتر بر ثانیه سبب کاهش %12 در عرض روکش (از 1513 به 1787 میکرومتر)، %31 در ارتفاع (از 650 به 573میکرومتر) و %15 در زاویه ترشوندگی (از 67 به 78 درجه) شد؛ در حالیکه عمق نفوذ %4 (از 85 به 84 میکرومتر) و درصد آمیختگی %19 افزایش یافت. همچنین، افزایش نرخ تغذیه سیم از 70 به 80 میلیمتر بر دقیقه باعث افزایش 13درصدی در ارتفاع روکش(از 502 به 747 میکرومتر)، %4 در زاویه ترشوندگی (از 75 به 78 درجه) و همچنین کاهش 19 درصدی میزان آمیختگی شد.
هادی غلامحسین طهرانی مقدم، حمیدرضا جعفریان، مصطفی آقازاده قمی، اکبر حیدرزاده،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
در این پژوهش، تأثیر جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی بر ریزساختار و خواص مکانیکی فولاد آستنیتی Fe-24Ni-4Cr مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور ورق با ضخامت 1 میلیمتر با سرعت پیشروی 100 میلیمتر بر دقیقه و سرعت چرخش ابزار 450 دور بر دقیقه با ابزاری از جنس WC-5%Co تحت جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی قرار گرفت. تحلیلهای پراش الکترون های برگشتی (EBSD) نشان داد که این فرایند موجب کاهش اندازه دانه و افزایش مرزهای بزرگ زاویه در ناحیه همزده شده است که به دلیل وقوع تبلور مجدد دینامیکی طی فرایند جوشکاری میباشد. نقشههای فازی نشان دادند که درصد فاز BCC در ناحیه همزده نسبت به فلزپایه افزایش یافته و با توجه به نرخ کرنش بالا و حضور عناصر پایدارکننده، این فاز عمدتاً مارتنزیت حاصل از استحاله تحت کرنش است. بررسی خواص مکانیکی نشان داد که استحکام کششی ناحیه همزده (450 مگاپاسکال) نسبت به فلزپایه (350 مگاپاسکال) بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. همچنین، تنش تسلیم ناحیه همزده (388 مگاپاسکال) نسبت به فلزپایه (145 مگاپاسکال) بهبود چشمگیری داشته که این امر را میتوان به کاهش اندازه دانه، افزایش مرزهای بزرگ زاویه، افزایش چگالی نابجایی و تشکیل مارتنزیت نسبت داد. با این حال، انعطافپذیری ناحیه همزده کاهش یافت که ناشی از افزایش تمرکز تنش و چگالی نابجایی در این ناحیه است. این نتایج نشان میدهد که جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی میتواند یک روش مؤثر برای بهبود استحکام و سختی فولادهای آستنیتی باشد، اما نیازمند کنترل شرایط فرایندی جهت جلوگیری از کاهش چقرمگی و انعطافپذیری است.
سعید سجادی نیکو، فتح اله قدس، محمد یوسفیه،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
در این تحقیق کامپوزیت فوق ریزدانه از آلیاژهای آلومینیم AA2024 و AA5083 توسط فرایند اتصال نورد تجمعی ساخته شد و توسط جوشکاری اصطکاکی اختلاطی به صورت سربهسر جوشکاری شدند. جوشکاری اصطکاکی اختلاطی بهترین روش اتصال ورقهای فوقریزدانه است. بررسیهای ریزساختاری توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی عبوری از نواحی اختلاط، ترمومکانیکی و ناحیه متأثر از حرارت انجام شد. ساختار تبلورمجددیافته ریز در ناحیه جوشکاریشده با اندازه دانه حدود nmم900 مشخص شد. در اثر مکانیزمهای استحکامدهی مرزدانهها، رسوبات نانومتری و استحکامدهی محلول جامد، استحکام بالایی در حدود MPaم403 به دست آمد. وجود رسوبات با توزیع همگن در ورقهای جوشکاری اصطکاکیشده باعث انعطافپذیری بالا در حدود %14 نسبت به ورقهای کامپوزیت ساختهشده (% 9/6) گردید. سختی بالای ناحیه اختلاط ناشی از تشکیل دانههای هممحور جدید و رسوبات ریز و کاهش سختی ناحیه متأثر از حرارت در اثر انحلال رسوبات T-phase و درشت شدن آنها بود.
فرید بشیرزاده، توحید سعید،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
برخلاف روشهای جوشکاری معمول، جوشکاری فراصوتی آلیاژهای تیتانیمی به فولادی باعث تشکیل ترکیبات بین فلزی ترد، پیچش زیاد و تضعیف خواص مکانیکی اتصال نمیشود. جوشکاری فراصوتی نمونههای St12-CP.Ti در پارامترهای ثابت فشار، زمان و توان جوشکاری به ترتیب برابر با هفت بار، دو ثانیه و یک کیلووات و پارامتر متغیر لایههای میانی Cu، 70B و Zn انجام شد. بررسی نمونهها توسط آزمونهای OM، SEM، کشش برشی و ریزسختیسنجی نشاندهنده کمترین و بیشترین چگالی باند به ترتیب برابر با 2/42 و 6/80 درصد برای نمونههای Zn و Cu است. چگالی باند و در نتیجه استحکام نمونه دارای لایه میانی با قابلیت تغییر شکل بیشتر مقادیر بالاتری دارند. در نمونه Cu به دلیل قابلیت تغییر شکل پلاستیک بالای مس، حرارت و تغییر شکل بیشتری در فصل مشترک اتصال نسبت به نمونههای دیگر ایجاد شده و در نتیجه ریزساختار دچار تبلور مجدد و رشد دانه پس از تحمل تغییر شکل پلاستیک شدید شده است. همچنین، بالاترین سختی طرف فولادی اتصال برابر با 201 ویکرز مربوط به نمونه Cu بوده و پس از آن به ترتیب B70 و Zn قرار دارند.
علی رحیمی، مرتضی یزدی زاده، مسعود وطن آرا، مجید پورانوری،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
ساخت افزایشی قوسی با سیم (WAAM) به دلیل نرخ بالای رسوبدهی، جایگاهی ویژه در تولید قطعات بزرگ فلزی دارد. استفاده از فولادهای زنگنزن آستنیتی در این فرایند میتواند علاوه بر کاهش هزینههای تولید، آزادی بیشتری در طراحی قطعات فراهم کند. فولاد زنگنزن 310، که بهعنوان فولاد نسوز در صنعت شناخته میشود، به دلیل مقاومت بالا در برابر اکسیداسیون و دمای بالا، کاربرد گستردهای دارد. با این حال، این فولاد بهطور ویژه به ترکهای گرم در حین فرایندهای جوشکاری و ساخت افزایشی حساس است. در این پژوهش، ریزساختار و خواص مکانیکی فولاد زنگنزن 310 تولیدشده به روش WAAM با استفاده از فرایندهای انتقال سرد فلز (CMT) و جوشکاری قوسی فلزگازی (GMAW) مقایسه شد. نتایج نشان داد که فرایند CMT به دلیل حرارت ورودی پایینتر، میتواند حساسیت فولاد زنگنزن 310 به ترکهای گرم را بهطور قابلتوجهی کاهش دهد. این یافتهها اهمیت انتخاب مناسب فرایند برای تولید قطعات باکیفیت و کاهش عیوب ساختاری را نشان میدهد.
سید علی حسینی، سید علی اصغر اکبری موسوی،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
در این پژوهش، از ورق فولاد زنگنزن آستنیتی 316L با ضخامت 1 میلیمتر برای انجام آزمایش استفاده شد. فرایند تجربی جوشکاری توسط دستگاه جوش لیزر ضربانی Nd:YAG و فرایند شبیهسازی جوشکاری توسط نرمافزار SYSWELD و مدل سهبعدی برای تحلیل ترمودینامیکی و مکانیکی انجام شد. نتایج شبیهسازی تطابق بالای 90 درصد را با نتایج تجربی نشان داد. تجزیه و تحلیل دادههای تجربی و عددی نشان داد که در ولتاژ ثابت 440 ولت، با کاهش سرعت جوشکاری از 2 به 0.5 میلیمتر بر ثانیه، میزان همپوشانی ضربانها از %67 به %93 و چگالی توان بیشینه متوسط (EPPD) از 5963 به 21831 وات بر میلیمتر مربع افزایش یافت و با افزایش ولتاژ از 440 به 480 ولت در سرعت ثابت 1 میلیمتر بر ثانیه، حرارت ورودی از 114 به 138 ژول بر میلیمتر و عمق جوش از 0.56 به 0.66 میلیمتر افزایش پیدا کرد. ساختار فلز جوش به واسطه سرعت انجماد بالا دانه ریزتر از فلز پایه شد (%63 کاهش اندازهدانه). در فلز جوش دو فاز آستنیت و فریت مشاهده شد و حالت انجماد نیز به صورت FA پیشبینی شد. با افزایش سرعت جوشکاری از mm/sم0.5 به mm/sم2 در ولتاژ ثابت 440 ولت، بیشینه تنش پسماند کششی از 96 به MPa 260 به واسطه کاهش همپوشانی ضربانها (از %93 به %67)، توزیع غیریکنواخت حرارت در قطعه و ایجاد تنشهای حرارتی، افزایش یافت. همچنین افزایش ولتاژ جوشکاری از 440 به 480 ولت در سرعت ثابت mm/sم1، باعث افزایش بیشینه تنش پسماند کششی از 124 به 152 مگاپاسکال شد. بیشینه سختی فلز جوش با افزایش سرعت جوشکاری از 180 به 215 ویکرز به دلیل جلوگیری از نفوذ کربن و افزایش نرخ رشد افزایش یافت. با افزایش ولتاژ جوشکاری و افزایش حرارت ورودی (از 57 به 69 ژول بر میلیمتر) سختی از 225 به 215 ویکرز به دلیل کاهش شیب حرارتی و رشد دانهها کاهش یافت.
سجاد ارجمند، غلامرضا خیاطی، زهرا رجبی،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
به منظور پوششدهی و بهبود سختی و مقاومت به سایش فولاد St60، از سیمجوش NiCrMo و فرایند جوشکاری قوس تنگستن-گاز محافظ استفاده شد. مشخصههای جوشکاری برای ایجاد پوششی با بیشترین سختی و مقاومت به سایش و حداقل عیوب در نظر گرفته شدند. نتایج حاصل نشان داد که، ریزساختار پوششهای کامپوزیتی عمدتا حاوی فازهای α-Mo، NiMo و تیغهای است. با افزایش شدت جریان از 90 به 110 آمپر، تخلخلها و غیریکنواختی در ریزساختار پوششها بیشتر شده و نمونه پوششدهی شده با شدت جریان 90 آمپر، ریزساختار یکنواختتر و عیوب کمتری را نشان داد. مقدار سختی متوسط پوششها در محدوده 218-227 برینل به دست آمد (سختی زیرلایه تقریبا 152 برینل است). نمونه تهیه شده با شدت جریان 90 آمپر، کمترین و نمونه تهیه شده با شدت جریان 110 آمپر، بیشترین کاهش وزن را نشان داد. مکانیزم سایش زیرلایه عمدتا از نوع سایش خراشان و مکانیزم سایش پوششها عمدتا از نوع سایش خراشان و چسبان بود که کمترین محصولات سایش مربوط به نمونه تهیه شده با شدت جریان 90 آمپر بوده و بنابراین، این نمونه بیشترین مقاومت به سایش را نشان داد.
علی بهمنی، روح اله عشیری،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
این پژوهش به بررسی تغییرات ریزساختاری و خواص مکانیکی جوشهای مقاومتی نقطهای در فولاد استحکام بالای پیشرفته QP980، با تمرکز بر اثرات پوشش روی و تأثیر آن بر تشکیل دکمه جوش، خواص مکانیکی و رفتار شکست جوشها میپردازد. در فرایند تحقیق، از بررسیهای میکروسکوپی، آزمونهای مکانیکی از جمله کشش-برش و میکروسختی استفاده شده و همچنین شبیهسازی اجزای محدود به منظور تعیین پیشینه حرارتی مناطق مختلف جوش انجام گرفت. مشاهده شد که سرد شدن سریع در طول فرایند جوشکاری منجر به تشکیل فازهای ناپایدار مانند مارتنزیت در ناحیه جوش و منطقه متاثر از حرارت میشود. یک مدل اجزای محدود فرایند جوشکاری برای شبیهسازی توزیع گرما و بررسیهای ریزساختاری در مناطق مختلف جوشکاری مورد استفاده قرار گرفت. این مدل نشان داد که رسیدن به دمای بیشینه در طول جوشکاری مقاومتی نقطهای چهار پالسی، به دلیل شرایط جوشکاری پالسی و زمانهای نگهداشتن بین پالسها، به تأخیر میافتد. این تأخیر، در کنار زمان نگهداری مناسب، از تشکیل حفرات جلوگیری میکند. تاریخچه حرارتی شبیهسازی شده توسط مدل اجزا محدود و شرایط گرمایش/خنککاری سریع بهطور مؤثر تکامل و دگرگونی ریزساختار در نواحی مختلف جوش را پیشبینی کرد. علاوه بر این، مطالعه پیشرو رابطه بین ویژگیهای درشتساختاری قطعه با خواص مکانیکی و رفتار شکست جوشها را بررسی میکند. وجود پوشش روی و کاهش مقاومت الکتریکی تماسی ناشی از آن، باعث به تأخیر افتادن تشکیل دکمه جوش در جریانهای جوشکاری پایینتر شد. با این حال، در جریانهای بالاتر، منبع اصلی تولید حرارت از مقاومت تماسی به مقاومت بالک در ورق فولادی تغییر میکند که منجر به تشکیل دکمه جوش بزرگتر در ورقهای پوششدار نسبت به نمونههای بدون پوشش میشود. اگرچه نمونههای بدون پوشش سختی دکمه جوش (با مقدار 512 ویکرز) و استحکام کششی-برشی بالاتری نشان دادند (با بیشینه نیروی تحملشده 28/1 کیلونیوتن در نمونه بدون پوشش و 24 کیلونیوتن در نمونه پوششدار)، اما نمونههای پوششدار توانستند در جریانهای جوشکاری کمتر (۹ کیلوآمپر در مقابل 5/9 کیلوآمپر) به اندازه بحرانی دکمه جوش برای تغییر مد شکست برسند.
مجتبی فربختی، سید رضا علمی حسینی، سید علی موسوی محمدی،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
در این تحقیق، اثر شدت جریان جوشکاری مقاومتی نقطهای بر تشکیل ترکتردی فلز مذاب (LME) در فولاد پیشرفته QP1180 گالوانیزه بررسی شد. ورقهای فولادی گالوانیزه شده با ضخامت 1 میلیمتر با جریانهای6.5، 7، 7.5 و 8 کیلوآمپر جوشکاری شدند. نتایج نشان داد با افزایش شدت جریان، اندازه ناحیه جوش (ناگت)، حجم ذوب، فرورفتگی الکترود و در نتیجه احتمال شکلگیری ترکهای LME به طور قابل توجهی افزایش یافت. بررسی ریزساختار، توزیع عناصر و ترکها با استفاده از میکروسکوپ نوری و الکترونی انجام شد. نتایج نشان داد که ریزساختار ناحیه جوش عمدتاً مارتنزیتی بوده و توزیع غیریکنواخت عنصر روی در مرز دانهها، آغاز و گسترش ترکهای LME را تسهیل کرده است. ترکها عمدتاً در لبه فرورفتگی حوضچه جوش و همچنین در ناحیه تماس الکترود با ورق مشاهده شدند. تشکیل این ترکها در جریانهای بیش از 7 کیلوآمپر باعث افت خواص مکانیکی شد. بطوریکه با افزایش جریان از 5/6 به 7 کیلوآمپر بیشینۀ نیرو از 21/3 به 18/6 کیلونیوتن کاهش یافت. همچنین، جابجایی از 4/19 به 3/68 میلیمتر رسید. نتایج این پژوهش نشان میدهد که کنترل شدت جریان جوشکاری عامل کلیدی در کاهش پدیده LME و بهبود خواص مکانیکی اتصال در فولادهای QP1180 گالوانیزه میباشد. بهینهسازی پارامترهای جوشکاری، به ویژه محدودسازی شدت جریان، میتواند به جلوگیری از بروز ترکهای ناشی از مذاب و افزایش دوام و ایمنی سازههای خودرویی منجر گردد. پروفیل سختی نشان داد که بیشترین مقدار سختی در ناحیه جوش حاصل شد و پس از آن با فاصله گرفتن به سمت ناحیه تحت تأثیر حرارت سختی کاهش یافت.
سپهر پورمراد کلیبر، حمید خرسند،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1404 )
چکیده
این پژوهش به بررسی اتصال نامتجانس آلیاژهای Ti6Al4V و Inconel 718 با روش فاز مایع گذرا (TLP) و با استفاده از فویل BNi2 و لایه واسط مسی میپردازد. هدف، تحلیل اثر دما (850، 950 و 1050 درجه سانتیگراد) و زمان نگهداری (10، 20 و 30 دقیقه) بر ریزساختار، ترکیب فازی و خواص مکانیکی ناحیه اتصال است. نتایج آنالیز DSC نشان داد که واکنشهای ذوب در حدود 950 درجه آغاز میشود که ناشی از تشکیل ترکیبات یوتکتیکی در سیستم مس-نیکل-بور است. بررسیهای SEM و EDS تشکیل فازهای بینفلزی مانند Ti₂Ni، NiTi، Cr₂Ti و فاز سرامیکی Ni₃B را تایید کردند. در شرایط بهینه (950 درجه سانتیگراد و 20 دقیقه)، ریزساختاری یکنواخت و تشکیل فازهای پایدار مشاهده شد و سختی ناحیه DAZ حدود 420 تا 450 واحد ویکرز بود. در مقابل، دما و زمان بالا باعث ایجاد فازهای ترد و ترکهای انجمادی شد. ضریب نفوذ تیتانیوم در شرایط بهینه برابر باm²/sم 11-2/8x10 برآورد شد. این نتایج اهمیت کنترل دقیق پارامترهای فرایند را برای دستیابی به اتصال باکیفیت نشان میدهند.