، majidi@cc.iut.ac.ir
چکیده: (46876 مشاهده)
این پژوهش به منظور بهرهگیری از روشهای تجزیه و تحلیل چند متغیره در بررسی تنوع ژنتیکی، تشخیص روابط صفات، تعیین صفات سهیم در توجیه تنوع عملکرد، گروهبندی و تعیین قرابت ژنتیکی نمونههای فسکیوی بلند داخلی و خارجی اجرا شد. بدین منظور 46 نمونه فسکیوی بلند در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی به مدت دو سال از نظر ویژگیهای فنولوژیک، مورفولوژیک و زراعی ارزیابی شدند. نتایج حاکی از اختلاف بسیار معنیدار بین نمونهها از نظر صفات مختلف بود. اکوتیپهای ایرانی از نظر توان استقرار، ارتفاع بوته، ارتفاع در برداشت دوم، عملکرد علوفه خشک سالانه و دیرزیستی تفاوت آماری معنیداری با نمونههای خارجی داشتند و نسبت به آنها در هر دو سال دارای برتری بودند. بر اساس نتایج رگرسیون مرحلهای قطر یقه به تنهایی51 درصد از تغییرات عملکرد علوفه خشک را توجیه نمود و پس از آن توان استقرار، درصد ماده خشک، ارتفاع و تعداد ساقه بارور به ترتیب با 6/20، 4/10 ، 3/2 و 2/1 درصد در مدل رگرسیونی چند متغیره وارد گردیدند. بر اساس این مدل، انتخاب برای قطر یقه و توان استقرار منجر به افزایش بیشتری در عملکرد علوفه خشک میگردد. نتایج حاصل از تجزیه عاملها نشان داد که چهار عامل اول در مجموع 81 درصد از کل تنوع موجود بین صفات را توجیه نمودند به طوری که روابط بین صفات در تأیید با نتایج حاصل از رگرسیون مرحلهای بود. نتایج تجزیه خوشهای بر مبنای خصوصیات فنوتیپی نمونههای مورد مطالعه را در پنج گروه مجزا تقسیم بندی کرد به نحوی که اکوتیپهای کشورهای مختلف از یکدیگر متمایز شده و در بسیاری از موارد نمونههایی که از مناطق یکسان و یا دارای اقلیم مشابه جمعآوری شده بودند در گروه مشابه جای گرفتند. نمونههای دارای فاصله ژنتیکی گسترده میتوانند پس از مطالعات بیشتر به عنوان کاندیداهای مناسب برای پیشبرد برنامههای اصلاحی در جهت توسعه ارقام جدید مورد استفاده قرار گیرند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومی دریافت: 1389/3/22 | انتشار: 1387/10/26