، k_nosrati@sbu.ac.ir
چکیده: (16533 مشاهده)
شناخت سهم و یا جداسازی منابع رسوب به عنوان ابزاری در پیشبینی فرسایش، اعتبارسنجی مدلهای فرسایش و رسوب، پایش بیلان رسوب و در نتیجه در تعیین مناسبترین عملیات کنترل فرسایش و رسوب و حفاظت خاک در مقیاس حوزه آبخیز مورد نیاز است. تفکیک خاک فرسایش یافته به چندین منبع با استفاده از ردیابهای طبیعی رویکردی جامع در مطالعات فرسایش و رسوب محسوب میشود. هدف از این تحقیق، به عنوان نخستین مطالعه، بررسی تغییرات مکانی ردیابهای بیوشیمیایی و کارایی این ردیابها در جداسازی منابع رسوب در سطح حوزه آبخیز تحت تأثیر انواع کاربری اراضی و فرسایش آبی، و کاربرد آنها به عنوان منشأیاب و تعیین سهم نسبی منابع رسوب است. به این منظور چهار فعالیت آنزیمی به عنوان ردیاب بیوشیمیایی در 42 نمونه منابع رسوب و 14 نمونه رسوب اندازهگیری گردید. نتایج تحلیل توابع تشخیص نشان داد ترکیب بهینه دو ردیاب شامل اورهآز و دهیدروژناز با تایید بیش از 92 درصد تفکیک منابع رسوب قادر به جداسازی منابع رسوب در منطقه مطالعاتی هستند. مدل منشأیابی منابع رسوب براساس ترکیب بهینه ردیابهای حاصل از تحلیل توابع تشخیص اجرا و درصد سهم نسبی هر یک از منابع رسوب تعیین گردید. نتایج نشان داد میانگین سهم نسبی رسوب (خطای استاندارد ± میانگین) از واحدهای کاری مرتع- فرسایش سطحی، اراضی کشاورزی-فرسایش سطحی، مرتع- فرسایش آبراههای و اراضی دیم- فرسایش سطحی بهترتیب برابر با مقادیر 3/5±3/11، 8/3±1/8، 5/8±75 و 5/2±6/3 درصد است. بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت منشأیابی با استفاده از ردیابهای بیوشیمیایی، میتواند باعث تحول و ارتقای مدلهای منشأیابی گشته و گام نخستی برای ایجاد ابزاری نوین برای تکمیل رویکرد منشأیابی در آینده باشد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومی دریافت: 1391/6/25 | انتشار: 1391/4/25