جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای اختصاصی

حمیدرضا عظیم‌زاده، فرزانه فتوحی، محمدرضا اختصاصی،
جلد 18، شماره 68 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-تابستان- 1393 )
چکیده

زبری سطح خاک یکی از مشخصه­های مهم در مطالعات و مهار فرسایش آبی و بادی است. وجود اجزاء سنگی در ایجاد زبری سطح خاک تاثیر‌گذار است. هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه تغییرات شاخص­‌های زبری آلماراس و ضریب زنجیر در دشت­سرهای لخت، اپانداژ و پوشیده هم‌چنین ارتباط ضرایب با درصد پوشش سنگفرش در بخشی از حوزه دشت یزد- اردکان است. زبری سطح خاک با استفاده از زبری­سنج میله­ای و زنجیر در سطح اراضی سه تیپ دشت­سر‌های لخت، اپانداژ و پوشیده اندازه­گیری شد. شاخص­های زبری در مقاطع طولی (ترانسکت) با طول cm 90 تعیین شده در قالب طرح سیستماتیک تصادفی پس از تفکیک دشت­سرها، در هرکدام 30 ترانسکت به‌طور‌ تصادفی انتخاب و ارتفاع نقاط اجزاء زبری سطح آن اندازه­گیری گردید. با در‌نظر گرفتن فاصله cm2 میله­ها در قاب زبری­سنج ­میله­ای و طول 90 سانتی­متری قاب، ارتفاع 46 نقطه در هر ترانسکت ثبت گردید. سپس در هر رخساره با 37 پلات­گذاری20×20 سانتی­متر، درصد پوشش سنگفرش اندازه­گیری شد. نتایج نشان داد، درصد پوشش سنگفرش در دشت­سرهای لخت، اپانداژ و پوشیده به ترتیب 100-55، 85-40 و کمتر از پنج درصد سطح است. آزمون تجزیه واریانس (دانکن) نشان داد، اختلاف معنی­دار از‌نظر شاخص زبری تصادفی و زنجیر بین دشت­سرهای لخت، اپانداژ با پوشیده در سطح آماری 1% وجود دارد. هم‌چنین با افزایش درصد پوشش سنگفرش شاخص­های زبری آلماراس و زنجیر به‌صورت نمایی در پایه نپرین افزایش می­یابد. ضریب زبری آلماراس دارای همبستگی قوی‌تر و معنی­دار نسبت به ضریب زنجیر با پوشش سنگفرش است. از‌نظر همبستگی دو شاخص زبری در دشت­سرهای لخت، دشت­سرهای اپانداژ و پوشیده به‌ترتیب 54، 33 و 14 درصد تغییرات ضریب زنجیر توسط شاخص زبری آلماراس قابل تبیین است. رابطه دو شاخص در دشت­سرهای لخت و اپانداژ در سطح یک درصد معنی­دار است در‌حالی‌که ارتباط این دو شاخص در دشت­سر پوشیده دارای ارتباط معنی­دار نیست. با حرکت از دشت‌سر لخت به اپانداژ، ضرایب زبری کاهش می­یابد. هرچند در دشت­سرهای پوشیده شاخص آلماراس اندکی افزایش نشان داد ولی این اختلاف معنی­دار نمی­باشد.
مهدی حیات زاده، محمدرضا اختصاصی، حسین ملکی نژاد، علی فتح زاده، حمیدرضا عظیم زاده،
جلد 21، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1396 )
چکیده

فرسایش خاک، بی ­شک یکی از مهمترین مسائل و مشکلات موجود در عرصه های طبیعی کشور است و آثار مخربی در اکوسیستم ­های مختلف به جای می­گذارد. با توجه به اینکه محاسبه مقادیر رسوب از طریق ایستگاه های رسوب سنجی و اندازه ­گیری­ های مستقیم فرسایش فرایندی هزینه­ بر و مشکل است، یافتن روش­هایی برای برآورد دقیق میزان رسوبدهی حوضه­ های آبخیز بویژه در مناطق خشک و فراخشک به دلیل شرایط حساس اکولوژیکی ضروری می نماید. یکی از روش هایی که تا به امروز در این مناطق نسبت به سایر روش های برآورد رسوب بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است روش های رگرسیونی سنجه رسوب می باشد. لذا در این تحقیق مقادیر رسوب مشاهداتی 48 واقعه (دبی و رسوب متناظر) در یک دوره 23 ساله حوضه فخرآباد- مهریز با مقادیر برآوردی از روش های سنجه چند خطی، حد وسط دسته ­ها، منحنی سنجه حد وسط دسته­ ها با ضریب اصلاحی QMLE، SMEARING و ضریب اصلاحی FAO و همچنین با نتایج حاصل از روش شبکه عصبی مصنوعی (ANN) مورد مقایسه قرار گرفته و صحت هر یک از این روش­ها مورد آزمون قرار گرفت. بررسی حاصل از آزمون های مجذور میانگین مربع خطا ها (RMSE)، ضریب تبیین (R2) و معیار ناش (ME) کارایی بالاتر روش شبکه عصبی (ANN) را نسبت به سایر روش های مذکور نشان دادند. نتایج آزمون­ های مذکور برای روش شبکه عصبی مصنوعی به عنوان روش بهینه به ترتیب 3/203، 86/0 و 66/0 را نشان دادند. نتایج حاصل مبین این است که در استفاده از هر روشی برای برآورد رسوب معلق جریان در مناطق خشک و فراخشک به دلیل ماهیت داده های مشاهداتی و همچنین رژیم خاص جریان ها که اغلب به صورت موقت و فصلی می باشند باید جانب احتیاط را رعایت نمود. در عین حال بررسی نتایج این تحقیق گویای انعطاف­پذیری بالاتر مدل­ های شبکه عصبی مصنوعی است که آنها را به ابزار مناسبی جهت مدلسازی در شرایطی که با فقر داده مواجه هستیم مبدل می سازد.  


جواد چزگی، حسین ملکی نژاد، محمدرضا اختصاصی، محمد نخعی،
جلد 22، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1397 )
چکیده

سدهای زیرزمینی، سازه‌هایی هستند که در زیرزمین ساخته شده‌اند و توانایی ذخیره و در دسترس قرار دادن آب زیرزمینی را دارا می‌باشند. در این تحقیق با استفاده از مدل تحلیلی SWOT به بررسی مکان‌های مناسب جهت توسعه سد زیرزمینی در منطقه کریان استان هرمزگان پرداخته شده است. ابتدا برای تهیه دادههای لازم با بازدید از منطقه و ارائه پرسش‌نامه به ساکنین منطقه و کارشناسان امر، نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای موجود در منطقه برای سدهای زیرزمینی بررسی گردید. در مرحله نهایی با استفاده از مدل تحلیلی SWOT و ماتریس کمی QSPM راهبرد جامع و راهکار مناسب برای سدهای زیرزمینی تعیین شد. نتایج نشان داد که کاسته نشدن حجم مخزن در اثر رسوب‌گذاری و کاهش تبخیر از مخزن سد با ارزش نهایی 85/0 و 66/0 در عوامل درونی و تمایل و همکاری سازمان‌های مربوطه و به هم خوردن حق‌آبه پایین‌دست با ارزش نهایی 68/0 و 66/0 در عوامل بیرونی، بیشترین تأثیر را در انتخاب شدن راهبرد داشتهاند. براساس نتایج عوامل درونی و بیرونی راهبرد در ربع حداکثر- حداکثر قرار گرفت و در راستای راهبرد تعیین شده با استفاده از نقاط قوت و فرصتها باید نقاط ضعف را پوشش داد و بر تهدیدها فایق شد. راهکارهای در راستای راهبرد ارائه و در ادامه برای اولویت‌بندی این راهکارها از ماتریس کمی QSPM استفاده شد. در نهایت راهکار ارزیابی هیدرولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی سدهای زیرزمینی قبل و بعد از احداث با امتیاز نهایی 19/3 در اولویت اول قرار گرفت.

فرشید جهانبخشی، محمد رضا اختصاصی، علی طالبی، محمود پیری،
جلد 22، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1397 )
چکیده

یکی از منابع مهم تولید رواناب در مناطق خشک و نیمه‌خشک ارتفاعات کوهستانی هستند که به‌طور معمول از سازندهای قبل از کواترنری تشکیل شده‌اند. از آنجا که ساخت و بافت سنگ‌شناسی سازندها متفاوت است، سازند‌های مختلف می‌توانند اهمیت متفاوتی از نظر تولید رواناب و رسوب داشته باشند. پژوهش حاضر در دامنه‌های شیرکوه یزد با هدف بررسی توان رسوب‌زایی و آستانه تولید رواناب روی سه سازند گرانیت شیرکوه، شیل، ماسه‌سنگ و کنگلومرای سنگستان و آهک تفت انجام شد. با توجه به سوابق بارندگی منطقه و توان شبیه‌ساز باران، شدت بارش 60 میلی‌متر بر ساعت با تداوم 40 دقیقه، به‌عنوان مبنای مطالعه انتخاب شد. عملیات میدانی شبیه‌سازی‌ بارش در شرایط خشک بر‌روی کرت‌هایی به مساحت یک متر‌مربع بر‌روی دامنه‌های سنگی با شیب 20 تا 22 درصد و حداکثر ضخامت خاک 30 سانتی‌متر انجام شد. نتایج نشان داد حداقل بارش لازم برای ایجاد رواناب در سه سازند گرانیت، سنگستان و آهک به‌ترتیب برابر با 7/10، 10 و 7/16 میلی‌متر است. بیشترین مقدار رسوب تولیدی به‌ترتیب متعلق به سازندهای سنگستان، گرانیت شیرکوه و در نهایت آهک تفت اندازه‌گیری شد. آزمون‌های آماری مرتبط با تولید رواناب و رسوب بر‌روی هر سه سازند، اختلاف معنادار در سطح پنج درصد را تأیید کرد. از نظر زمان لازم تا شروع رواناب نیز، کمترین زمان به‌ترتیب متعلق به سازندهای سنگستان، گرانیت شیرکوه و آهک تفت بوده است. با توجه به نتایج به‌دست آمده از نظر پتانسیل تولید رواناب و رسوب، می‌توان سازندهای سنگستان، گرانیت شیرکوه و در نهایت آهک تفت را به‌ترتیب از زیاد به کم اولویت‌بندی کرد.

فرشید جهانبخشی، محمدرضا اختصاصی،
جلد 22، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1397 )
چکیده

نقشه‌های کاربری/ پوشش اراضی ورودی پایه برای بسیاری از مدل‌های شبیه‌سازی محیط طبیعی است؛ بنابراین، صحت نقشه‌های حاصل از طبقه‌بندی تصاویر ماهواره‌ای، عدم قطعیت را در مدل‌سازی کاهش می‌دهد. .این مطالعه با هدف ارزیابی صحت نقشه‌های کاربری اراضی تولید شده توسط روش‌های طبقه‌بندی مبتنی بر یادگیری ماشین (الگوریتم جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان) و مقایسه آن با روش متداول بیشترین شباهت انجام شد. بدین منظور تصویر سنجنده OLI ماهواره لندست 8، مربوط به منطقه مورد مطالعه (حوضه سد ستارخان در آذربایجان شرقی)، پس از انجام تصحیحات اولیه، مورد استفاده قرار گرفت. پنج کاربری شهر، کشاورزی آبی، کشاورزی دیم، مرتع و پهنه آبی مورد توجه قرار گرفت. داده‌های واقعیت زمینی در قالب دو مجموعه داده‌های تعلیمی (70 درصد از نمونه‌ها) و داده‌های آزمون (30 درصد) برای انجام طبقه‌بندی نظارت شده استفاده شد. صحت نقشه‌های حاصل از سه الگوریتم، با استفاده از شاخص‌های ارزیابی صحت مورد مقایسه قرار گرفت. همچنین به‌منظور بررسی اختلاف معنادار آماری میان نتایج طبقه‌بندی از آزمون مک- نمار استفاده شد. نتایج نشان داد، صحت کل برای روش ماشین بردار پشتیبان، جنگل تصادفی و بیشترین شباهت به‌ترتیب برابر با 6/96، 8/90 و 8/90 درصد و ضریب کاپا به‌ترتیب 934/0، 813/0 و 834/0 بوده است. نتایج آزمون مک- نمار نیز معناداری اختلاف عملکرد در سطح پنج درصد آماری روش ماشین بردار پشتیبان با دو روش دیگر را تأیید کرد.

اسماعیل سهیلی، حسین ملکی نژاد، محمدرضا اختصاصی،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - ويژه‌نامه سيل و فرسايش خاک - زمستان 1398 )
چکیده

رودخانه کر تأمین‌کننده بخش مهمی از نیاز آبی، حوضه سد درودزن و مناطق اطراف آن در استان فارس است. در این پژوهش خشکسالی‌های هواشناسی و هیدرولوژیک این منطقه در چهار دهه اخیر بررسی شده است. بدین منظور روند زمانی و مکانی تغییرات جریان رودخانه در شش ایستگاه منتخب و در سه چارچوب زمانی ماهانه، فصلی و سالانه بررسی شد. همچنین روند شاخص خشکسالی بارش استاندارد شده SPI، در پنج ایستگاه منتخب با روش من- کندال اصلاح‌‌شده، مطالعه شد. نتایج نشان داد، روند جریان در همه چارچوب‌های زمانی کاهشی بوده است. روندهای کاهشی معنادار، در سطح اطمینان 95 درصد، در مقیاس ماهانه‌، سالانه و نیز ماه‌های گرم سال از اردیبهشت تا شهریور مشاهده شد. این روندهای کاهشی معنادار از نظر مکانی در ایستگاه‌های میانه حوضه در مجاورت دشت‌های کشاورزی واقع شده‌اند. روند افزایشی معنادار تنها در ایستگاه سد درودزن، در خروجی حوضه و در ماه‌های گرم سال وجود دارد. درباره شاخص SPI نیز روندها در تمام چارچوب‌های زمانی کاهشی بوده است و تنها در دو ایستگاه و در چارچوب‌های زمانی بلند‌مدت 9، 12 و 18 ماهه در سطح اطمینان 95 درصد معنی‌دار هستند. نتایج حاکی از وقوع خشکسالی‌های خیلی شدید (2- > SPI) در طی سال‌های 62 -1361 و 87 -1386 است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb