جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای اردشیر

عباس همت، اردشیر اسدی خشویی،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

به منظور گسترش کشت مکانیزه پنبه در مناطق با آب آبیاری شور و خاک‌های حساس به سله در استان اصفهان، ارزیابی عملکرد ماشین‌های کاشت با، یا بدون سله‌شکن در روش کشت مسطح ضروری است. از این رو، آزمایشی برای مقایسه فراسنجه‌های عملکردی چند نوع ماشین کاشت پنبه در یک خاک با بافت لوم رسی، در ایستگاه تحقیقاتی کبوترآباد مرکز تحقیقات کشاورزی اصفهان انجام شد. چهار تیمار ماشین‌های کاشت با استفاده از ردیف‌کارهای بذرسازان در دو وضعیت، و جاندیر و خطی‌کار دانمارکی با سه روش سله‌شکنی، به ترتیب سله‌شکنی با سله‌شکن ستاره‌های غلتان و استوانه‌ای دندانه‌دار و بدون سله‌شکنی، با به کارگیری آزمایش فاکتوریل در چارچوب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار ارزیابی شدند. عملکرد ماشین‌های کاشت با اندازه‌گیری تعداد و فاصله میان بوته‌ها در هر تیمار، و تعیین میانگین و انحراف معیار فاصله‌های میان بوته‌های سبز شده، و تعیین شاخص‌های کاشت چندتایی، نقاط بدون بوته، کیفیت تغذیه موزع، دقت و کپه‌کاری، ارزیابی گردیدند. اگرچه در این آزمایش، به جای اندازه‌گیری فاصله میان بذرهای کاشته شده، فاصله میان بوته‌های سبز شده اندازه‌گیری شد، ولی معیارهای استفاده شده در این پژوهش ویژگی‌های ماشین‌های کاشت را به خوبی نشان داد. میانگین و انحراف معیار فاصله‌های میان بوته‌ای، به تنهایی تفاوت میان عملکرد ماشین‌های کاشت را در تمام روش‌های سله‌شکنی به خوبی نشان نداد. شاخص کپه‌کاری پیشنهادی بهتر از شاخص کاشت چندتایی، مشخصه کپه‌ریزی را در بذرکارها، جدا از روش سله‌شکنی مشخص نمود. در حالت بدون سله‌شکنی، تمایل به کپه‌ریزی در ردیف‌کار بذرسازان، سبب کاهش میانگین و انحراف معیار فاصله‌های میان بوته‌ای گردید. سله‌شکنی موجب کاهش فاصله‌های میان بوته‌ای در کلیه ماشین‌های کاشت، به ویژه در خطی‌کار که تمایل به کپه‌ریزی در آن بسیار ناچیز بود، شد. بر پایه نتایج حاصله، در ردیف‌کارهای بذرسازان و جاندیر، نوع موزع حجمی، و نه تک‌دانه‌کار بود.
علی جعفری ملک‌آبادی، مجید افیونی، سید فرهاد موسوی، اردشیر خسروی،
جلد 8، شماره 3 - ( پاییز 1383 )
چکیده

در چند دهه اخیر، مصرف کودهای نیتروژن‌دار بدون توجه به آثار آنها بر ویژگی‌های خاک‌ها، محصولات کشاورزی و آلودگی محیط زیست، به طرز چشم‌گیری افزایش یافته است. هدف از انجام این پژوهش بررسی غلظت نیترات و توزیع و تغییرهای آن در آب‌های زیرزمینی مناطق کشاورزی، صنعتی و شهری بخشی از استان اصفهان می‌باشد. به منظور انجام این پژوهش، 75 حلقه چاه در مراکز مهم کشاورزی، صنعتی و شهری اصفهان، نجف‌آباد، شهرضا، نطنز و کاشان انتخاب و نمونه‌برداری از آب به مدت 5 ماه (دی 1379 تا اردیبهشت 1380) و با فواصل زمانی یک ماه انجام شد. نتایج به‌دست آمده نشان داد که غلظت نیتروژن نیتراتی در آب‌های زیرزمینی اکثر مناطق مورد بررسی در مقایسه با حد استاندارد (10 میلی‌گرم در لیتر) قابل توجه بوده و آلودگی نیتراتی باید در شمار جدی‌ترین مسایل کشاورزی پایدار و بهره‌برداری از منابع آب زیرزمینی این مناطق قرار گیرد. میانگین غلظت نیتروژن نیتراتی در آب‌ چاه‌های مختلف از 03/1 تا 78/50 میلی‌گرم در لیتر(معادل 64/4 تا 5/228 میلی‌گرم در لیتر نیترات) متغیر بود. میانگین غلظت نیتروژن نیتراتی در آب‌های زیرزمینی مناطق نجف‌آباد،‌شهرضا، اصفهان و نطنز و کاشان به ترتیب 56/17، 6/14، 04/16 و 24/8 میلی‌گرم در لیتر بود و 5/95، 100، 84 و3/33 درصد از کل چاه‌های این مناطق دارای غلظت نیترات بیشتر از حد استاندارد بودند. البته فراوانی غلظت نیترات درمناطق مختلف، متفاوت بود. بیشترین غلظت نیتروژن نیتراتی در آب‌های زیرزمینی منطقه کشاورزی جنوب شهر نجف‌آباد (6/64 میلی‌گرم در لیتر) مشاهده شد. بیشترین آلودگی نیترات در اکثر نواحی مربوط به مناطق کشاورزی بود و مناطق صنعتی و شهری در رتبه‌های بعدی قرار داشتند. میانگین غلظت نیترات در آب‌های زیرزمینی تمام مناطق مورد مطالعه شهری، صنعتی و کشاورزی استان، به‌جز مناطق شهری نطنز و کاشان، بیشتر از حد استاندارد بود. غلظت نیترات در آب‌های زیرزمینی اکثر مناطق مورد بررسی روند افزایشی نسبت به زمان داشته و بیشترین غلظت نیترات مربوط به اسفندماه 1379 و فروردین‌ماه 1380 بوده است.
محمود وطن خواه، محمد مرادی شهربابک، اردشیر نجاتی جوارمی، سیدرضا میرائ آشتیانی، رسول واعظ ترشیزی،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده

در این پژوهش ابعاد ظاهری دنبه (عرض بالا، عرض وسط، عرض پایین، طول، طول شکاف، عمق و محیط بالا)، وزن دنبه و ارتباط بین آنها روی تعداد 724 رأس گوسفند لری بختیاری بین سنین 3 ماهه تا 6 ساله، کشتار شده در کشتارگاه صنعتی جونقان واقع در استان چهار محال و بختیاری طی مدت 6 ماه (اواسط خرداد تا اواسط آذر) در سال 1382 مورد بررسی قرار گرفت. میانگین ابعاد ظاهری دنبه به صورت 83/15، 85/23، 73/24، 52/26، 96/14، 12/14 و 59/52 سانتی‌متر به ترتیب برای عرض بالا، عرض وسط، عرض پایین، طول، طول شکاف، عمق و محیط بالای دنبه برآورد گردید. وزن دنبه از 10/0 تا 60/20 با میانگین 71/2 کیلوگرم و درصد دنبه نسبت به لاشه گرم از 18/1 تا 18/37 با میانگین 87/11 درصد بود. تأثیر عوامل ثابت سن، جنس و وضعیت بدنی گوسفند بر روی صفات مورد بررسی کاملاً معنی‌دار (01/0< p) بود. میانگین حداقل مربعات همه صفات به جز درصد دنبه، با افزایش سن گوسفند، افزایش نشان داد. کمترین میانگین حداقل مربعات (s.e ±) وزن دنبه و درصد دنبه نسبت به لاشه گرم به ترتیب با 25/0 ±12/2 کیلوگرم و 72/0 ± 91/7 درصد برای گوسفندان دارای امتیاز وضعیت بدنی 1 (لاغر) و بیشترین آن به ترتیب با 56/0 ± 84/9 کیلوگرم و 63/1 ± 59/20 درصد برای گوسفندان دارای امتیاز وضعیت بدنی 5 (چاق) مشاهده شد. ضرایب هم‌بستگی میان ابعاد ظاهری دنبه و وزن دنبه مثبت و بالا و از 60/0 بین عرض بالای دنبه با وزن دنبه تا 83/0 بین محیط بالای دنبه و وزن دنبه برآورد گردید. اندازه محیط بالای دنبه 5/69 درصد از پراکنش در وزن دنبه را به خود اختصاص داد. نتایج این مطالعه نشان داد که وزن دنبه در گوسفند زنده نژاد لری بختیاری می‌تواند با اندازه‌گیری ابعاد ظاهری دنبه و صحت بسیار بالا (904/0 = r) برآورد شود.
علیرضاخان احمدی، قدرت اله رحیمی، اردشیر نجاتی جوارمی، سعید اسماعیل خانیان،
جلد 11، شماره 40 - ( تابستان 1386 )
چکیده

به منظور شناسایی واریانس ژنتیکی مرغان ایستگاه تکثیر و اصلاح نژاد مرغ بومی مازندران با استفاده از نشانگرهای RAPD نمونه‌های خون از 100 قطعه مرغ و خروس تهیه و DNA آنها به روش بهینه یافته نمکی (Salting out) استخراج گردید. از 20 آغازگر مورد استفاده در این تحقیق 14 آغازگر توانستند باندهای مناسب و قابل قبولی را تکثیر نمایند. محصولات واکنش زنجیره‌ای پلی مراز (PCR) با استفاده از ژل آگارز 5/1 % الکتروفورز شد. با استفاده از این تعداد آغازگر140 باند شناسایی که از این تعداد 63 باند چند شکل و 77 باند یک شکل شناسایی شد. تعداد باندهای شناسایی شده به ازای هر آغازگر بین 16-4 با دامنه تغییرات 2100- 200 جفت باز بوده میزان چند شکلی بدست آمده در این جمعیت 45% بوده است بیشترین درصد چند شکلی مربوط به آغازگر PR-9 با 72% و کمترین درصد چند شکلی مربوط به آغازگر PR-14 با 16% نشانداده شد. فراوانی اشتراک باندی (BSF‌) برای هر آغازگر محاسبه و در دامنه 96/0-79/0 بوده است. تشابه ژنتیکی درون جمعیتی (WGS) بعنوان متوسط فراوانی اشتراک باندی و واریانس ژنتیکی محاسبه و مقدار آنها به ترتیب برابر 89/0 و 11/0 برآورد شد. در نتیجه سطح بالای چند شکلی بعد از ده نسل انتخاب می‌تواند مبین ارزیابی درست ژنتیکی‌‌‌، راه‌کارهای انتخاب مناسب و هم‌چنین اندازه مؤثر جمعیت می‌باشد.
سعید اسماعیل خانیان، اردشیر نجاتی جوارمی، فضل‌ا... افراز، پیمان دانشیار، صابر قنبری،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده

در این مطالعه به منظور تعیین سطح تنوع ژنتیکی در جمعیت گوسفند بلوچی از 19 جایگاه ریزماهواره‌ای استفاده شد. نمونه‌های خون کامل از تعداد 156 راس گوسفند بلوچی در ایستگاه ‌اصلاح دام شمال شرق کشور (عباس‌آباد- مشهد) تهیه و استخراج DNA به روش استخراج نمکی بهینه شده انجام شد. تمام نشانگرهای مورد استفاده به غیر از نشانگر UNC5C جایگاه‌های مربوطه را تکثیر کردند. محصولات PCR با استفاده از الکتروفورز ژل پلی آکریل آمید واسرشته ساز 8% تفکیک و رنگ آمیزی به روش نیترات نقره سریع انجام شد. فراوانی‌های آللی و ژنوتیپی به روش شمارش مستقیم به‌دست آمد و برآورد معیارهای مختلف تنوع درون جمعیتی و معیارهای چندشکلی برای هر نشانگر برآورد شد. آزمون تعادل هاردی- واینبرگ نشان داد که این جمعیت به‌جز در جایگاه OarAE101، در سایر جایگاه‌ها انحراف معنی‌داری از حالت تعادل داشت (P<0.005). دامنه هتروزیگوسیتی (تنوع ژنی) برای این جایگاه‌ها بین 1/0 تا 93/0 متفاوت بود. هم‌چنین دو جایگاه BM1329 و BULG5E یک شکل بودند. در مجموع نتایج حاکی از چند شکل بودن اکثر نشانگرهای مورد مطالعه بود که امکان استفاده از آنها را در مطالعات بعدی در این جمعیت تأیید می‌کند.
مجید خزایی، اردشیر شفیعی، علی ملایی،
جلد 17، شماره 64 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-تابستان 1392 )
چکیده

تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر پوشش گیاهی روی میزان رواناب و رسوب در کرت-های با سطح پوشش مختلف در حوزه آبخیز مهریان پی‌ریزی گردید. این تحقیق در مقیاس مکانی کرت به ابعاد 3×2 متر و زمانی رگبار در طول یکسال آبی و در سه تیمار مختلف از جمله فاقد پوشش، تلفیقی (گرامنیه و بوته‌ای) و بوته‌ای است، در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری در طول یک‌سال آبی انجام گردید به‌طوری‌که میزان بارندگی در طول این مدت به‌صورت ماهانه و میزان روان‌آب و رسوب بعد از هر ماه برداشت و اندازه‌گیری گردید. مقدار رسوب به‌روش ثابت‌گذاری و خشک کردن محاسبه شد. هم‌چنین میزان پوشش با استقرار پلات‌های به ابعاد 60×25 متر اندازه‌گیری گردید. تجزیه و تحلیل آماری نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و در قالب طرح سپلیت پلات انجام گرفت. نتایج بیانگر آن بود که حداقل و حداکثر روان‌آب در پلات‌های بدون پوشش ، پوشش بوته‌ای و تلفیقی به‌ترتیب معادل 38 و 162، 15 و 74 و 15 و 96 لیتر و حداقل و حداکثر رسوب به‌ترتیب معادل 8/3 و 21، 8/1 و 11، 9/1 و 13 گرم در لیتر در نوسان بوده است. نتایج آنالیز آماری در قالب طرح اسپلیت پلات نشان داد که بین تیمارها اختلاف معنی‌داری در رواناب و رسوب (01/0P<) مشاهده گردید. هم‌چنین نتایج نشان داد که میزان رواناب در بوته‌ای‌ها 1/2‌ برابر بیشتر از فاقد پوشش و 8/1 برابر بیش‌تر از تلفیقی و در در تلفیقی 1/1 برابر بیش‌تر از بوته‌ای بود در حالی‌که در میزان رسوب مقادیر فوق به‌ترتیب 4/2، 6/1 و 5/1 بود.
اردشیر خسروی دهکردی، مجید افیونی، علیرضا سفیانیان،
جلد 20، شماره 77 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاییز 1395 )
چکیده

آلاینده‌ها از جمله عوامل مختل کننده محیط زیست به‌شمار رفته و از میان آنها فلزات سنگین به‌دلیل غیرقابل تجزیه بودن و اثرات فیزیولوژیکی بر موجودات زنده در غلظت‌های کم، اهمیت بیشتری دارد. هدف این تحقیق بررسی اثر کاربری صنعتی بر غلظت کادمیم و سرب در خاک‌های سطحی منطقه جنوب غرب اصفهان بود. پس از بررسی تصاویر ماهواره‌ای منطقه مورد مطالعه و نقشه‌های توپوگرافی ۵۰۰۰۰: ۱، نمونه‌برداری خاک از عمق صفر- ۲۰ سانتی‌متر به‌صورت تصادفی انجام شد. تعداد ۳۸ خاک سطحی منطقه صنعتی با حداقل فاصله ۱۴۸۰ متر در سطح ۷۳۴۸۱ هکتار نمونه‌برداری شد. غلظت کادمیم و سرب در نمونه‌های خاک پس از هضم تر (اسید نیتریک و اسید کلریدریک) به روش جذب اتمی اندازه‌گیری شد. ساختار مکانی متغیرها و اعتبار واریوگرام مربوط به سرب و کادمیم حاصل از تجزیه نمونه‌های خاک منطقه بررسی شد و درنهایت توزیع مکانی سرب و کادمیم در محیط ArcGIS تهیه شد. نتایج اولیه نشان داد در خاک سطحی منطقه صنعتی میانگین غلظت کادمیم و سرب به‌ترتیب ۸/۱ و ۵/۳۱ میلی‌گرم برکیلوگرم از میانگین غلظت جهانی بالاتر بود. ولی مقادیر میانگین هر دو فلز از مقدار غلظت استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران کمتر بود.


اردوان قربانی، الناز حسن زاده، مهدی معمری، کاظم هاشمی مجد، اردشیر پورنعمتی،
جلد 23، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاییز 1398 )
چکیده

در این پژوهش، تأثیر برخی پارامترهای خاک بر تولید اولیه سطح زمین فرم‌های رویشی (گندمیان و پهن‌برگان علفی) و تولید اولیه کل مراتع چمنزار منطقه فندوق‌لوی شهرستان نمین در استان اردبیل بررسی شد. تولید اولیه سطح زمین در 180 پلات‌ یک مترمربعی به‌روش قطع و توزین اندازه‌گیری شد. تعداد 18 نمونه خاک در امتداد ترانسکت‌ها برداشت شد. برخی از ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی خاک با روش‌های استاندارد اندازه‌گیری شد. تعیین ارتباط بین این پارامترها و تولید اولیه فرم‌های رویشی و تولید کل با روش رگرسیون چندگانه توأم انجام شد. به‌منظور تعیین مهم‌ترین پارامتر‌های مؤثر خاک بر تولید کل از روش تجزیه به مؤلفه‌های اصلی (PCA) استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد پارامترهای هدایت‌الکتریکی، منیزیم، رس قابل انتشار، رطوبت حجمی، کربن آلی، پتاسیم محلول، پتاسیم تبادلی، سدیم و فسفر از پارامترهای مؤثر بر تولید اولیه فرم‌های رویشی و کل بودند (0/01>p). صحت معادلات استخراج‌شده نیز برای گندمیان، پهن‌برگان علفی و مقدار کل به‌ترتیب 79، 76 و 70 درصد محاسبه شد. نتایج PCA نشان داد که پارامترهای خاک 84/52 درصد از تغییرات تولید کل را توجیه می‌کند و در مقایسه با رگرسیون با ضریب تشخیص 28 درصد، نتیجه بهتری را ارائه کردند.

امین عطاردی، حجت کرمی، عبداله اردشیر، خسرو حسینی،
جلد 24، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - بهار 1399 )
چکیده

به‌طور کلی طراحی‌های مهندسی نیاز به بهینه‌سازی فاکتورهای مؤثر در پدیده مورد مطالعه دارند که اغلب به روندی پرهزینه‌ و طولانی مدت می‌انجامد. در این راستا روش‌های جدیدی به‌وجود آمده‌اند که می‌توانند بهینه‌سازی را با تعداد کمتر آزمایش‌ها انجام دهند از این‌رو مقرون به‌صرفه‌تر هستند. در این مطالعه سعی شده است از روش‌های تاگوچی و تاگوچی-GRA برای طراحی پارامترهای هندسی آب‌شکن محافظ استفاده شود به‌نحوی که بهینه‌ترین عملکرد را در کاهش آبشستگی سری آب‌شکن‌ها داشته باشد. نتایج حاصل از هر دو روش سطح بهینه برای نسبت فاصله آب‌شکن محافظ به طول آب‌شکن اول را برابر با 5/2 و زاویه آب‌شکن محافظ را 90 درجه نشان می‌دهند. حال آنکه نسبت طول آب‌شکن محافظ به‌طول آب‌شکن اصلی در روش تاگوچی 0/8 و در روش تاگوچیGRA برابر 0/6 به‌دست آمد. علاوه ‌بر این با استفاده از آنالیز واریانس مشخص شد که فاصله‌ آب‌شکن محافظ از آب‌شکن اول، زاویه‌ آب‌شکن محافظ و طول آب‌شکن محافظ به‌ترتیب بیشترین تأثیر در عملکرد آب‌شکن محافظ را دارا هستند. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که هر دو روش توانایی بالایی در بهینه‌سازی دارند و بنابراین می‌توانند در مطالعات مهندسین هیدرولیک مفید واقع شوند.

 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb