4 نتیجه برای اسفندیارپور بروجنی
یاسر صفری، عیسی اسفندیارپور بروجنی،
جلد 17، شماره 65 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-پاییز 1392 )
چکیده
بهمنظور بررسی دقت روش ارزیابی تناسب کیفی اراضی در واحدهای همگون نقشه خاک دشت شهرکرد برای محصولات آبی عمده منطقه (سیبزمینی، چغندر قند، گندم و یونجه)، نقشه تناسب کیفی اراضی براساس نتایج مته شاهد برای هر یک از محصولات مزبور به روش محدودیت ساده تهیه شد. سپس، تعداد 100 مته در قالب شبکه نمونهبرداری منظم با فاصله 375 متر در کل منطقه حفر گردید و پس از نمونهبرداری و انجام آزمایشهای لازم، درجه تناسب کیفی واحدهای نقشه خاک منطقه برای محصولات مذکور با در نظر گرفتن تمامی متهها تعیین شد. در پایان، میزان همخوانی نتایج کل متهها با مته شاهد هر واحد بررسی گردید. نتایج نشان داد که متوسط میزان همخوانی نتایج مته شاهد هر واحد نقشه با دیگر متههای آن واحد، در سطوح کلاس و زیرکلاس تناسب، بهترتیب 60 و 38 درصد است. بنابراین، استفاده از واحدهای نقشه خاک بهعنوان واحدهای تناسب اراضی بهدلیل تعمیم نتایج مته شاهد به کل واحد میتواند تا حد زیادی گمراهکننده باشد. در نتیجه، استفاده از این کار در مدیریت پایدار اراضی و کشاورزی دقیق توصیه نمیشود. در هر حال، با استفاده از فنون جدیدی چون علم زمینآمار میتوان در زمینه بهبود روشهای نقشهبرداری سنتی خاک گام برداشت.
مرتضی بهمنی، محمدحسن صالحی، عیسی اسفندیارپور بروجنی،
جلد 18، شماره 67 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك- بهار- 1393 )
چکیده
یکی از دلایل اصلی ایج اد سامانه های طبقه بندی خاک ، شناسایی تفاوت ویژگی های مهم خاک ها بر ای اهداف مدیریتی است . در این
پژوهش، کارایی طبقهبندی خاک دو سامانه رده بندی آمریکایی و جهانی در توصیف ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و کا نی شناس ی برخی از
خاک های مناطق خشک و نیم ه خشک ایران مرکزی مورد مقایسه و بحث قرار گرفته است . بدین منظور، دشت های خاتون آباد و مبارکه در
استان اصفهان (به عنوان مناطق خشک ) و دشت های کوهرنگ و شهرکرد در استان چهارمحال و بختیاری (به عنوان مناطق نیمه خشک) انتخاب
شدند و پس از حفر و تشریح چهار خاکرخ در هر دشت (در مجموع، ۱۶ خاکرخ )، خاکرخ های شاهد هر دشت انتخاب گردیدند و از
افق های آنها برای آزمایش های مختلف و تعیین رده بندی خاک ها در دو سامانه آمریکایی و جهانی نمون هبرداری صورت گرفت. نتایج نشان
داد که رده خاک های هر دو دشت کوهرنگ و خاتون آباد در سامانه آمریکایی ، ورتی سول می باشد؛ در حالی که در سامانه جهانی ، این دو
خاک به ترتیب در گروه های مرجع کمبی سول و کلس یسول نامگذاری می شوند. از طرف دیگر، خاک های مبارکه و شهرکرد بر اساس سامانه
جهانی، هر دو در گروه مرجع کلسی سول قرار گرفته اند، در حالی که در سامانه آمریکایی به دلیل تف اوت در رژیم رطوبتی خاک ، به ترتیب در
رده های اریدی سول و اینسپتی سول طبقه بندی شد ه اند. هیچکدام از سامانه ها نتوانسته اند وجود گچ در افق های پایین خاک های منطقه مبارکه
(پایین تر از عمق ۱۰۰ سانتی متر) را نشان دهند . نتایج کانی شناسی رس، حاکی از غالببودن اسم کتیت در خاک های کوهرنگ و عدم وجود
کانی پالی گورسکیت در این منطقه است . این در حالی است که در سطح فامیل سامانه آمریکایی، غالب بودن اسمکتیت به خوبی نشان داده
می شود. نتایج رده بندی خاک ها در سطوح پایین تر بیانگر این است که به طور نسبی، سامانه جهانی در بیان شرایط خاک های مورد مطالعه از
کارایی بیشتری برخوردار است.
عیسی اسفندیارپور بروجنی، یاسر صفری،
جلد 18، شماره 67 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك- بهار- 1393 )
چکیده
مقایسهی تغییرات تناسب اراضی در واحدهای نقشهی خاک از نقطهنظر شاخصهای تفرق خاک میتواند ارزیابی خوبی از دقت نقشههای خاک باشد. پژوهش حاضر میکوشد تا معنیدار بودن یا نبودن تفرق کارکردی خاکها را با بکارگیری دو شاخص تفرق شانن و سیمپسون در دو واحد نقشهی تفصیلی خاک برای کشت آبی محصولات گندم و سیبزمینی در سطوح کلاس و زیرکلاس تناسب اراضی دشت فرادنبه بررسی کند. پس از حفر 35 مته در واحد نقشهی D و 47 مته در واحد نقشهی E و نمونهبرداری از عمقهای صفر تا 25، 25 تا 50، 50 تا 75 و 75 تا 100 سانتیمتری آنها، کلاس و زیرکلاس تناسب کیفی اراضی منطقه برای هر محصول به روش محدودیت ساده بهدست آمد. هرچند مقدار عددی هر دو شاخص تفرق از سطح کلاس به زیرکلاس افزایش یافت؛ لیکن تنها در سطح زیرکلاس، تفاوت معنیدار بین میانگین تفرق کارکردی دو واحد در سطح اعتماد 95 درصد وجود داشت. معنیدار شدن تفاوت شاخصهای تفرق در سطح زیرکلاس، بدون تأثیرپذیری از نوع کاربری اراضی و نوع شاخص تفرق محاسباتی رخ داد. بنابراین، استفاده از شاخصهای تفرق بهعنوان یک راهکار تکمیلی برای بررسی تغییرات درونواحدی نقشههای خاک، فراهمآورندهی اطلاعات مفیدی است.
معصومه سرمست، محمدهادی فرپور، عیسی اسفندیارپور بروجنی،
جلد 19، شماره 73 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-پاییز 1394 )
چکیده
بررسیهای فیزیکی، شیمیایی، میکروسکوپی و کانیشناسی از جمله روشهای مفید در شناسایی و تفسیر جلاها در راستای سنیابی و اقلیمشناسی گذشته میباشند. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی کاربرد جلای سنگ در تعیین سن نسبی و تکامل عوارض ژئومورفیکی اراضی خشک منطقه جیرفت در استان کرمان انجام گرفت. شکل اراضی پدیمنت پوشیده در منطقه شناسایی شد و براساس نوع رسوبات زمینشناسی و خصوصیات جلای سنگها به سطوح پایدار، نسبتاً پایدار و ناپایدار تقسیم گردید. سنگهای دارای جلا از روی هر سطح ژئومورفیک جمعآوری گردیدند و مورد مطالعه فیزیکی، شیمیایی، میکروسکوپی (میکروسکوپ سنگشناسی و الکترونی روبشی) و کانیشناسی رسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سیلیسیم، آلومینیوم، آهن و کلسیم از جمله عناصر غالب موجود در جلای سنگهای منطقه بودند و ضخامت جلا در سنگهای مختلف بین 100 تا 600 میکرومتر متغیر بود. نتایج نسبت کاتیونی (Ca + K)/Ti نشان داد که نمونههای مربوط به سطح پایدار، مسنتر از نمونههای مربوط به سطوح نسبتاً پایدار و ناپایدار بودند. همچنین، پوشش و پرشدگی رس طی مطالعات میکرومورفولوژیکی در سنگهای موجود در سطح پایدار پدیمنت مشاهده گردید. کانیشناسی رسی جلاها حاکی از وجود کانیهای کلریت، اسمکتیت، ایلیت، پالیگورسکیت، سپیولیت و کائولینیت بود. علاوهبر این، تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی مورفولوژی لایهای جلای سنگ را به وضوح نشان دادند. نتایج پژوهش حاضر نمایانگر امکان استفاده از جلای سنگ در تعیین سن نسبی سطوح مختلف ژئومورفیک موجود در منطقه جیرفت بود.