3 نتیجه برای اسماعیل اسدی
فایز رئیسی، اسماعیل اسدی، جهانگرد محمدی،
جلد 9، شماره 3 - ( پاییز 1384 )
چکیده
در اکوسیستمهای مرتعی، چرای مفرط باعث تغییراتی در پویایی کربن بقایای گیاهی و ماده آلی خاک میشود. هدف این پژوهش بررسی کیفیت شیمیایی بقایای سه گونه غالب مرتعی و ارتباط آن با پویایی کربن لاشبرگ تحت مدیریتهای مختلف چرا و قرق در مراتع سبزکوه میباشد. این بررسی در مراتع مشجر منطقه سبزکوه (استان چهار محال و بختیاری) صورت گرفت. نمونه برداری از گیاهان مرتعی غالب شامل اگروپایرون (Agropyron intermedium)، جو پیازدار (Hordeum bulbosum) و جگن (Juncus stenophylla) از یک منطقه تحت قرق 15 ساله برداشت و مقدار نیتروژن، فسفر و پتاسیم در نمونهها اندازهگیری شد. علاوه بر این، سرعت تجزیه لاشبرگ گونهها پس از یک سال خواباندن تحت شرایط طبیعی تعیین گردید. مقدار متوسط نیتروژن در لاشبرگ آگرو پایرون، جگن و جو پیازدار به ترتیب 37/1، 36/1 و 98/0 در صد بود. بنابراین با در نظر گرفتن 50% کربن در ماده خشک، نسبت کربن به نیتروژن (C/N) برای گونههای آگروپایرون، جگن و جو پیازدار به ترتیب 2/37،3/37 و 1/51 خواهد بود. لاشبرگهای آگروپایرون، جگن و جو پیازدار به ترتیب حاوی 13/0، 12/0 و 21/0 درصد فسفر و 04/1 ،01/1 و 72/1 در صد پتاسیم بودند. نتایج پویایی کربن نشان میدهد که اختلاف بین سرعت تجزیه لاشبرگ در منطقه چرا و منطقه قرق معنی دار نیست (05/0< p)، ولی این اختلاف بین گونههای مطالعه شده از نظر آماری بسیار معنیدار است (01/0 >p). نتایج نشان میدهند که ظاهراً روند تجزیه این بقایای گیاهی در ابتدا با نسبت C/N همبستگی دارد ولی در خلال فرآیند تجزیه سایر خصوصیات کیفی لاشبرگ و شرایط محیطی خاک تأثیر گذار خواهند بود. بنابراین میتوان چنین نتیجهگیری کرد که اثر نوع لاشبرگ گیاهی و کیفیت آن به روی تجزیه پذیری به مراتب ملموستر از اثر چرا (قرق) است.
زهرا عربی، مهدی همایی، محمد اسماعیل اسدی،
جلد 14، شماره 54 - ( مجله علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی، علوم آب و خاک، زمستان 1389 )
چکیده
در این پژوهش، آثار افزودن کیلیت طبیعی اسید سیتریک و کیلیتهای مصنوعی HEDTA و EGTA در محلول کردن کادمیوم در خاکهایی که به طور مصنوعی آلوده شدهاند و نیز توانایی آنها در افزایش پالایش گیاهی کادمیوم توسط گیاه تربچه (Raphanus sativus L.) از خانواده (Brassicaceae) با یکدیگر مقایسه و بررسی شد. این آزمایش با استفاده از یک طرح فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای غلظت برای کادمیوم با استفاده از نمک کلرید کادمیوم دارای غلظت 0، 5، 20، 60 و 100 میلیگرم در کیلوگرم خاک بودند. در پایان فصل رشد، کیلیتها با غلظتهای 6، 20 و 20 (1-mMkg) به ترتیب برایHEDTA، EGTA و اسید سیتریک به هر گلدان اضافه شدند. برای به دست آوردن شدت جذب آلایندهها، ده روز پس از افزودن کیلیتها از گیاهان و خاک گلدانها نمونهبرداری و غلظت کادمیوم در آنها اندازهگیری شد. در تمام تیمارها، کادمیوم محلول خاک در مقایسه با تیمار شاهد، بیشتر بوده است. مقادیر به دست آمده نشان داد که کیلیتهای مصنوعی نسبت به اسید سیتریک که یک کیلیت طبیعی است حلالیت را بیشتر افزایش میدهد. در این میان HEDTA تأثیر بسیار مشهودتری بر افزایش حلالیت کادمیوم داشته است به طوری که غلظت کادمیوم محلول در خاک بعد از اضافه کردن HEDTA در غلظتهای 0، 5، 20، 60، 100 (1-mgkg) به ترتیب 05/0، 48/3، 22/13، 8/33، 82/37 ( soil1-mgkg) بوده است. برای تمام تیمارها با افزایش میزان کادمیوم خاک، غلظت کادمیوم در ریشه و اندام هوایی افزایش یافته است. میزان کادمیوم در اندام هوایی تربچه در مقایسه با ریشه بیشتر بوده که میتواند به دلیل زیست فراهمی بیشتر فلز و هم چنین حلالیت زیاد آن باشد. در تمام تیمارهایی که HEDTA به آنها اضافه شده میزان تجمع کادمیوم در ساقه و ریشههای تربچه بیشتر از سایر کیلیتهاست.
پریسا شاهین رخسار، محمد اسماعیل اسدی،
جلد 16، شماره 61 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-پاييز 1391 )
چکیده
اصلاح برنامهریزی آبیاری و بهبود مدیریت سیستمهای آبیاری، دو محوری است که در ارتقای کارآیی مصرف آب در کشاورزی تأثیر بسزایی دارد. این آزمایش به منظور بررسی تأثیر دو روش آبیاری قطرهای نواری (تیپ) و آبیاری شیاری تحت رژیمهای مختلف آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد سویا در سال زراعی (85-84) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان اجرا شد. آزمایش بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار شامل دو روش آبیاری قطرهای نواری (T) و شیاری (S) به عنوان عامل اصلی و سه تیمار آبیاری 50 (I50)، 75 (I75) و 100 درصد نیاز آبی (I100) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد وزن هزار دانه و ارتفاع بوته در روش آبیاری شیاری بهطور معنیداری بیشتر از روش آبیاری قطرهای نواری (تیپ) حاصل شد. همچنین اختلاف معنیداری بین رژیمهای مختلف آبیاری از نظر ارتفاع بوته، تعداد گره و عملکرد محصول دیده شد. بهطوریکه آبیاری 100 درصد بیشترین و آبیاری 50 درصد کمترین مقدار را دارا بودند. روش آبیاری قطرهای نواری (تیپ) موجب کاهش 63 درصدی در حجم آب مصرفی شد. ارزیابی کارآیی مصرف آب دو روش تحت رژیمهای مختلف آبیاری نشان داد که روش آبیاری قطرهای نواری (تیپ) با رژیم 50 درصد نیاز آبی (09/1 کیلوگرم بر مترمکعب) بیشترین و روش آبیاری شیاری با رژیم 100 درصد نیاز آبی (5/0 کیلوگرم بر مترمکعب) کمترین مقدار را دارا بودند.