جستجو در مقالات منتشر شده


22 نتیجه برای اصفهانی

محمد شاهدی، پیمان گلی خوراسگانی، زهره حمیدی اصفهانی،
جلد 3، شماره 2 - ( 4-1378 )
چکیده

یکی از مشکلات اساسی صنعت ماکارونی، چسبندگی و خمیری شدن محصول آن پس از پخت می‌باشد. در این تحقیق عوامل موثر روی خمیری شدن و چسبندگی ماکارونی ایرانی به شرح زیر مورد بررسی قرار گرفت:

1- درصد گلوتن آرد در چهار سطح 5/8، 5/10، 5/12 و 5/14 درصد که با اضافه کردن گلوتن گندمهای سخت خریداری شده از بازار تهیه شد.

2- دمای خمیر خروجی از اکسترودر در سه سطح 48، 58 و 68 درجه سانتیگراد که با تغییر دادن دمای آب مصرفی در تهیه خمیر، جریان و یا عدم جریان آب در جداره اکسترودر و تغییر در سرعت دورانی خمیردان و زمان ماندن خمیر در اکسترودر حاصل گردید.

3- دمای خشک کردن در دو سطح 50 و 62 درجه سانتیگراد که با افزایش دمای سیستم گرمایش به کمک مشعلها و گرم‌کن برقی در گرمخانه ایجاد شد. آرد با گلوتن 5/14% و 5/12% دمای اکسترودر 48°C و دمای خشک کردن 62°C باعث بهبودی کیفیت و جلوگیری از چسبندگی و خمیری شدن ماکارونی گردید. با توجه به این که اثر افزایش درصد گلوتن از 5/12 درصد به 5/14 درصد روی افزایش کیفیت قابل توجه نبود با ملحوظ کردن عامل اقتصادی تولید، آرد با گلوتن 5/12 درصد برای تولید ماکارونی ایرانی مناسب تشخیص داده شد.


مهدی نصراصفهانی، احمد اخیانی، ‌حسین فاطمی، حسین حسن ‌پور،
جلد 4، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده

آزمایش‌هایی در زمینه ضدعفونی خاک و کنترل بوته‌میری خیار (Phytophthora drechsleri) با استفاده از پوشش ورقه‌های پلاستیک شفاف و انرژی خورشیدی (آفتاب‌دهی)، و هم‌چنین در تلفیق با کود حیوانی و یا قارچ‌کش متالاکسیل (ریدومیل) در اصفهان انجام یافت. ورقه‌های پلاستیک در گرم‌ترین مدت سال، یعنی تیر و مرداد، به مدت پنج هفته روی خاک کشیده شد و سپس اقدام به کشت خیار پاییزه گردید.

نتایج حاصله نشان داد که دمای خاک در زیر پلاستیک 1±10 درجه سانتی‌گراد نسبت به شاهد افزایش داشته و رطوبت خاک نیز تا82 درصد حفظ گردیده است. درصد بوته‌میری خیار در تیمارهای مذکور به ترتیب به میزان 88، 96 و 95 درصد تقلیل یافت. هم‌چنین، بررسی‌هایی که روی کنترل نماتدهای مولد گره ریشه گونه غالب Meloidogyne javanica با روش مزبور، کود حیوانی و تلفیق هر دو انجام گرفت نشان داد که تعداد کیسه تخم روی ریشه به طور میانگین 50، 57 و 83 درصد به ترتیب در تیمارهای مذکور کاهش یافته، و جمعیت کل نماتدهای انگل نیز به ترتیب 72، 75 و 86 درصد تقلیل داشته، ولی جمعیت کل نماتدهای آزادزی فقط در تیمارهای کود حیوانی و تلفیقی به ترتیب 30 و 53 درصد افزایش یافته است. با مطالعه علف‌های هرز موجود نیز مشخص گردید که همه آنها در زیر پوشش ورقه‌های پلاستیک نابود گردیده، فقط اویارسلام (Cyperus rotundus) و شیرتیغی (Sonchus asper) به ترتیب به میزان 59 و 44 درصد کاهش یافتند.


مهدی نصر اصفهانی، احمد مرتضوی،
جلد 8، شماره 3 - ( پاییز 1383 )
چکیده

بیماری‌ نقطه‌ سیاه‌ سیب‌ زمینی‌ یک‌ بیماری‌ قارچی‌ بوده و عامل ایجاد آن‌ Colletotrichum coccodes (syn. C. atramentarium) است‌ که‌ با تولید آسروول‌ به‌صورت‌ نقاط سیاه‌ رنگ‌ روی‌ قسمت‌های‌ زیرزمینی‌ گیاه‌ آلوده‌ بالاخص‌ ساقه‌ زیرزمینی‌ ظاهر می‌گردد. بررسی‌ها نشان‌ داد که‌ بیماری‌ معمولاً در اواسط فصل‌ ایجاد شده و تا اواخر فصل‌ ادامه‌ و گسترش‌ می‌یابد. برای‌ تعیین‌ میزان‌ آلودگی‌ گیاه‌ سیب‌زمینی‌ به‌ بیماری‌ نقطه‌ سیاه‌ و نیز اثر کشت سایر محصولات قبل از‌ سیب‌زمینی‌ روی‌ این‌ بیماری‌ در منطقه‌ فریدن‌ اصفهان‌ بازدیدهایی‌ از مزارع‌ مورد کشت‌ سیب‌ زمینی‌ به عمل‌ آمد. نتایج‌ مشخص‌ نمود که‌ میانگین‌ آلودگی‌ گیاهان‌ سیب‌زمینی‌ مورد کشت‌ در این‌ منطقه‌ 86/39 درصد است. تجزیه‌ داده‌های‌ حاصل‌ از بررسی‌های‌ زراعی در‌ منطقه‌ نشان‌ داد که‌ آیش‌ یک ساله‌ از کمترین‌ آلودگی‌ به ترتیب‌ در مقایسه‌ با کشت‌ گندم، یونجه‌ و جو برخوردار است. بررسی‌ مبارزه‌ بیولوژیـکی‌ بیماری‌ نقـطه‌ سیاه‌ در قالب‌ یک‌ طرح‌ بـلوک‌های‌ کامل‌ تـصادفی با استـفاده‌ از اسپور قارچ‌ آنتاگـونیست‌ Trichoderma harzianum در آغشتن‌ غده‌های‌ بذری‌ سیب‌ زمینی، افزودن‌ آن‌ در ردیف‌های‌ کشت‌ با سه‌ غلظت‌ متفاوت‌ و نیز تلفیق‌ آغشتن‌ غده‌های‌ بذری‌ و افزودن‌ اسپور در ردیف‌های‌ کشت‌ غده‌های‌ سیب‌ زمینی‌ نشان‌ داد که‌ قارچ‌ آنتاگونیست‌ موجب‌ کاهش‌ بیماری‌ نقطه‌ سیاه‌ سیب‌ زمینی‌ شده‌ است‌. هر چند کمترین‌ آلودگی‌ در تیمار تلفیقی‌ آغشتن‌ غده‌های‌ بذری‌ و افزودن‌ اسپور قارچ‌ آنتاگونیست‌ به‌ خاک‌ در مقایسه‌ با سایر تیمارها بود. البته‌ میزان‌ کاهش‌ بیماری‌ بستگی‌ به‌ روش‌ کاربرد و مقدار اسپور مورد استفاده‌ داشته‌ است‌. بررسی‌ تعداد ساقه‌ ، اوزان‌ تر و خشک‌ ، رشد طولی‌ گیاه‌ و میزان‌ محصول‌ نشان‌ داد که‌ این‌ قارچ‌ آنتاگونیست‌ موجب‌ ازدیاد رشد و نمو گیاه‌ سیب‌ زمینی‌ و هم‌چنین‌ محصول‌ آن‌ شده‌ است‌. بررسی‌ و مقایسه‌ حساسیت‌ 24 رقم‌ سیب‌زمینی‌ تجاری‌ به‌ بیماری‌ نقطه‌ سیاه‌ معلوم‌ داشت‌ که‌ ارقام‌ مورد بررسی‌ واکنش‌های‌ متفاوت‌ و معنی‌ داری‌ نسبت‌ به‌ بیماری‌ از خود نشان‌ می‌دهند. به طوری‌که‌ رقم‌ دزیره‌ کمترین‌ آلودگی‌ را داشته‌ و پس‌ از آن‌ به‌ ترتیب‌ ارقام‌ اسکورت، کیزر، کاسموس‌، کارلیتا و مورن‌ با اختلاف‌ بسیار کمی‌ واقع‌ شدند. بیشترین‌ آلودگی‌ روی‌ رقم‌ ماریجک‌ دیده شد و پس‌ از آن‌ ارقام‌ کوزیما و مونالیزا قرار گرفتند و بقیه‌ ارقام‌ در حد فاصل‌ این‌ دو طیف‌ واقع‌ شدند.
حسین صبوری، عبدالمجید رضائی، سید علی‌محمد میر‌محمدی‌میبدی، مسعود اصفهانی،
جلد 9، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده

این آزمایش به منظور مطالعه هم‌بستگی بین صفات و تعیین آثار مستقیم و غیر مستقیم صفات مختلف بر عملکرد برنج در موسسه تحقیقات برنج کشور و درسال زراعی 1380 اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل 9 × 2 در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در3 تکرار پیاده شد. فاکتورهای مورد بررسی را 9 رقم برنج به نام‌های: هاشمی، بی‌نام، علی‌کاظمی، سپیدرود، نعمت، خزر، تایچونگ، کانتو، یوسن و دو آرایش کاشت (15×15 و30×30 سانتی‌متر) تشکیل دادند. نتایج حاکی از معنی‌دار بودن تفاوت بین ژنوتیپ‌ها و بین آرایش‌های کاشت و اثر متقابل آنها بود (01/P<0). اثر مستقیم تعداد خوشه در متر مربع بر عملکرد دانه در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش کاشت مثبت و معنی‌دار بود (01/P<0). تعداد روز تا خوشه‌دهی اثر مستقیم و مثبتی را در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش کاشت بر تعداد خوشه در متر مربع اعمال نمود. هم‌بستگی زیست توده در مرحله خوشه‌دهی با تعداد خوشه در متر مربع تنها در آرایش کاشت 30 × 30 سانتی‌متر مثبت بود (59/0 = r). وزن دانه در بوته در هر سه حالت مورد بررسی، اثر مستقیم مثبتی بر وزن خوشه داشت. در کلیه حالات مورد بررسی مساحت برگ پرچم اثر مستقیم مثبت و معنی‌داری را بر وزن دانه در بوته و تعداد دانه پر داشت. در آرایش کاشت 30 × 30 سانتی‌متر، سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه افزایش یافت. طول دوره خفتگی در ارقام بومی بیشتر بود. سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه اثر مستقیم مثبتی را بر عملکرد دانه در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش اعمال نمودند. بنابر نتایج به دست آمده با افزایش تعداد خوشه در متر مربع، سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه می‌توان به افزایش عملکرد دست یافت. هم‌چنین انتخاب برای تعداد روز تا خوشه‌دهی، وزن دانه و مساحت برگ پرچم به طور غیر مستقیم و از طریق سایر صفات منجر به افزایش عملکرد خواهد شد.
محسن فلاحتی عنبران، علی‌اکبر حبشی، مسعود اصفهانی، سید ابوالقاسم محمدی، بهزاد قره‌یاضی،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده

یونجه‌های یک‌ساله از خویشاوندان نزدیک یونجه زراعی بوده که به منظور تولید علوفه، حفاظت خاک، تناوب زراعی، تثبیت بیولوژیک ازت و کود سبز مورد استفاده قرار می‌گیرند. در این تحقیق تنوع ژنتیکی درون و بین گونه‌ای و روابط خویشاوندی 4 گونه‌ یونجه یک‌ساله دیپلوئید (M. truncatula، M. rigidula، M. orbicularis و M. minima) و دو گونه یک‌ساله تتراپلوئید ( .M. rugosa Desr و .M. scutellata Mill) مورد بررسی قرار گرفت. دی‌ان‌آی ژنومی استخراج شده از نمونه‌های گیاهی با 6 جفت آغازگر ریزماهواره تحت واکنش زنجیره‌ای پلیمراز قرار گرفته و محصولات آنها روی ژل پلی‌آکریل‌آمید واسرشته‌ساز الکتروفورز شدند. نتایج به ‌دست آمده نشان داد که مجموعاً 25 آلل چند شکل در بین گونه‌های مورد مطالعه وجود داشت. میانگین تنوع ژنتیکی درون گونه‌ای از صفر در دو گونه M. rugosa و .M. scutellata  Millتا 114/0 در گونه M. minima متغیر بود. تنوع ژنتیکی کل به تنوع درون و بین گونه‌ای با استفاده از تجزیه واریانس مولکولی تفکیک گردید. بر اساس نتایج به ‌دست آمده تنوع ژنتیکی درون و بین‌گونه‌ای در سطح احتمال 5 درصد معنی‌دار و میزان تنوع بین‌گونه‌ای به‌ مراتب بیشتر از تنوع درون گونه‌ای بود. مقایسه فاصله دو به ‌دوی گونه‌ها نشان داد که تفاوت معنی‌داری در بین تمام گونه‌های مورد بررسی وجود دارد. تجزیه خوشه‌ای با استفاده از روش دورترین همسایه و تجزیه به مؤلفه‌های اصلی دو گونه تتراپلوئید M. rugosa و .M. scutellata Mill را در یک گروه قرار داد که نشان دهنده احتمال وجود جد مشترک برای این دو گونه می‌باشد. این دو گونه در تمام جایگاه‌ها به استثنای AFca16 دارای الگوی باندی مشابه بودند.گونه‌های دارای غلاف درشت و صاف دارای تنوع ژنتیک کمتری نسبت به گونه‌های غلاف ریز و خاردار بودند که احتمالاً اندازه و خاردار بودن غلاف نقش مهمی در تکامل یونجه‌های یک‌ساله داشته است. این پژوهش نشان داد که نشانگرهای ریزماهواره در تعیین میزان تنوع ژنتیکی درون و بین گونه‌ای و روابط خویشاوندی و تکاملی ‌گونه‌‌های یونجه کارایی بالایی دارند.


مهرو مجتبایی زمانی، مسعود اصفهانی، رحیم هنرنژاد، مهرزاد اله قلی پور،
جلد 10، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده

به منظور تعیین روابط هم‌بستگی بین سرعت و دوره پر شدن دانه با سایر صفات فیزیولوژیک و اجزای عملکرد و پی بردن به آثار مستقیم و غیر مستقیم صفات مختلف بر سرعت پر شدن دانه، تعداد 93 رقم برنج در سال زراعی 1380 در مزرعه مؤسسه تحقیقات برنج کشور واقع در رشت در یک آزمایش بدون طرح آماری مورد ارزیابی قرار‌‌گرفتند. خوشه‌های مربوط به ساقه‌های اصلی علامت گذاری شده و 10 روز بعد از گرده‌افشانی در فواصل 3 روزه برداشت شدند. داده‌های وزن خشک دانه در یک مدل چند جمله‌ایی درجه 3 برازش شد (میانگین 2 R برای کلیه ارقام 98/0)، و به کمک آن سرعت و دوره پر شدن دانه برای همه ارقام ارزیابی گردید. در این بررسی سرعت پر شدن دانه با صفات وابسته به ظرفیت مخزن یعنی وزن دانه، اندازه دانه و تعداد دانه در خوشه هم‌بستگی نشان داد، ولی با صفات وابسته به مبدأبه جزمقدار کلروفیل برگ پرچم و برگ دوم هم‌بستگی معنی‌داری نداشت. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام نشان داد که وزن نهایی تک دانه، دوره پر شدن دانه و زاویه برگ پرچم سه صفت سهیم در سرعت پر شدن دانه هستند ،ولی نتایج تجزیه علیت مشخص کرد که فقط دو صفت از سه صفت یاد شده (وزن نهایی تک دانه و دوره پر شدن دانه) بیشترین تأثیر را بر سرعت پرشدن دانه دارند. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام بدون در نظر‌گرفتن وزن نهایی تک دانه نشان داد که مقدار کلروفیل برگ پرچم، عرض دانه، دوره پر شدن دانه و طول دانه در سرعت پر شدن دانه سهیم هستند. چنین به نظر می‌رسد که پس از وزن نهایی دانه که بیشترین اثر مستقیم و مثبت، و دوره پر شدن دانه که بیشترین اثر مستقیم منفی را بر سرعت پر شدن دارند، اندازه دانه نیز بر سرعت پر شدن دانه تأثیر گذار است.
حمیدرضا علی عباسی، مسعود اصفهانی، بابک ربیعی، مسعود کاوسی،
جلد 10، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده

به منظور بررسی تأثیر مقادیر و نوبت‌بندی کود نیتروژن بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد برنج (Oryza sativa L.) رقم خزر، آزمایشی در سال 1382 در یک خاک شالیزاری با بافت سبک در استان گیلان، در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش شش تیمار شامل‌: شاهد(بدون استفاده از کود نیتروژن)، تیمار دوم(40 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری)، تیمار سوم (80 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری و پنجه‌زنی)، تیمار چهارم(80 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری، پنجه‌زنی و آغاز رشد زایشی)، تیمار پنجم(120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری و پنجه‌زنی) و تیمار ششم(120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان نشاکاری، پنجه‌زنی و آغاز رشد زایشی) مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بالاترین تعداد پنجه‌های بارور‌ در تیمار‌های پنجم و ششم با مصرف 120 کیلوگرم نیتروژن در دو و سه نوبت(به ترتیب 236 و 248 عدد در متر مربع) به‌دست آمد. بالاترین درصد دانه‌های پر (8/84 درصد)، وزن هزار دانه(1/26 گرم) و عملکرد دانه(83/4 تن در هکتار) به تیمار ششم تعلق داشت، ولی از نظر عملکرد و وزن هزار دانه، تیمارهای چهارم و ششم با سه نوبت کوددهی اختلاف معنی‌داری با یکدیگر نداشتند. این موضوع می‌تواند از تأثیر مصرف نوبت سوم کود نیتروژن در آغاز رشد زایشی و افزایش غلظت نیتروژن برگ پرچم(6/33 و 2/31 گرم نیتروژن برکیلوگرم وزن خشک برگ)، درجه سبزینگی(9/39 و 4/39) و مساحت بالاتر برگ پرچم(5/45 و 8/44 سانتی‌متر مربع) در طی دوره پرشدن دانه در این تیمار‌ها ناشی شده باشد. تجزیه رگرسیونی نیز نشان داد که سبزینگی برگ پرچم در 5 روز بعد از گل‌دهی و مساحت برگ پرچم به ترتیب حدود 75 و 78 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه می‌کنند. در نتیجه، در این مناطق مصرف سه نوبت 80 کیلوگرم نیتروژن در هکتار برای رقم برنج خزر پیشنهاد می‌شود، زیرا با این روش می‌توان به عملکرد مشابهی با مصرف 120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار دست یافت.
مجید مدارای مشهود، مسعود اصفهانی، مجید نحوی،
جلد 11، شماره 42 - ( زمستان 1386 )
چکیده

  به منظور کاهش خسارت ناشی از بارندگی در زمان برداشت محصول برنج از طریق کاهش سریع رطوبت گیاه با استفاده از محلول پاشی خشکاننده شیمیایی کلرات سدیم و بررسی تأثیر آن بر عملکرد دانه و صفات کیفی آن شامل، کارایی تبدیل برنج سفید، درصد و سرعت جوانه‌زنی بذر، میزان شکستگی بذر، میزان ترک بذر، مقدار آمیلوز، دمای ژلاتینی شدن و میزان قوام ژل، آزمایشی در سال 1383 در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 5 تیمار و 3 تکرار روی برنج رقم درفک در مؤسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) به اجرا گذاشته شد. تیمارها شامل درصدهای مختلف رطوبت دانه جهت تعیین زمان مناسب محلول پاشی بود. درصد رطوبت برای تیمارهای آزمایشی به ترتیب24 تا 28 درصد (M1)، بیست و دو تا 24 درصد (m2) ، بیست تا 22 درصد(M3) ، هجده تا 20 درصد (M4) و تیمار شاهد( M5 که در آن هیچ گونه محلول پاشی صورت نگرفته و زمان برداشت به صورت متداول انجام شد) بود. نتایج نشان داد که اکثر تیمارها، رطوبت دانه و رطوبت اندام‌های هوایی گیاه را نسبت به شاهد به طور معنی‌داری کاهش دادند اما تیمارهای M2 و M3 بهترین تأثیر را در کاهش رطوبت گیاه داشتند، به طوری که در تیمار M2 و تیمار M3 برداشت محصول به ترتیب 12 و 8 روز زودتر از شاهد انجام شد. در تیمار M1 به دلیل رطوبت بالاتر دانه‌ها و عدم همزمانی در رسیدگی محصول پنجه‌های مختلف یک بوته، تعداد زیادی از خوشه‌ها به حالت نارس خشک شده و برخی از صفات مطلوب خود را از دست دادند و در تیمار M4 برداشت محصول فقط 2 روز زودتر از شاهد انجام گرفت. تجزیه واریانس داده‌ها نشان دادکه هیچ یک از صفات مورد آزمون تفاوت معنی‌داری با شاهد نداشتند، بنابراین به نظر می‌رسد که با مصرف ماده خشکاننده کلرات سدیم می‌توان محصول برنج را با اطمینان از عدم افت کمـّیت و کیفیت آن زودتر برداشت نمود و از خسارت‌های ناشی از بارندگی‌های آخر فصل اجتناب نمود.


علی ملکی، سید سعید محتسبی، اسداله اکرم، وحید اصفهانیان،
جلد 12، شماره 44 - ( تابستان 1387 )
چکیده

امروزه به ایمنی شغلی کشاورزان در کشورهای در حال توسعه کمتر توجه می‌شود. این مسأله برای رانندگان تراکتورها که در معرض شرایط بسیار نامناسب محیط کار و ارتعاش زیاد تراکتور و صندلی آن قرار دارند از اهمیت بیشتری برخوردار می‌باشد. بنابراین بررسی منابع ارتعاش و روش‌های کاهش آن در تراکتورها از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد. در این پژوهش ارتعاش وارد بر بدن چند راننده تراکتور با جرم‌های متفاوت هنگام رانندگی با سه تراکتور متداول در ایران هنگام انجام عملیات شخم با گاوآهن برگرداندار، دیسک زنی و حرکت روی جاده آسفالت در دو سرعت پیشروی بررسی گردید. مقادیر شتاب روی تراکتور و بدن رانندگان تراکتور، هنگام رانندگی با تراکتور اندازه‌گیری و ثبت گردید و پس از انجام آنالیز فوریه روی این داده‌ها، ریشه میانگین مربع‌های شتاب وزن‌دار شده تیمارهای مختلف در دو وضعیت سلامتی و آسایش راننده، آنالیز و تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج به دست آمده بیانگر عدم وجود اختلاف معنی‌دار در سرعت‌های مختلف پیشروی بود. در حالی‌که میانگین‌های‌ بردارهای شتاب روی تراکتورها و بدن رانندگان اختلاف معنی‌داری در سطح احتمال 1% نشان دادند به نحوی‌که با افزایش جرم راننده، میانگین بردار شتاب روی بدن او کاهش می‌یافت. به‌عنوان مثال راننده با جرم 55 کیلوگرم بیشترین میانگین شتاب (8/9 متر بر مجذور ثانیه) و راننده با جرم 100 کیلوگرم کمترین میانگین شتاب( 3/3 متر برمجذور ثانیه) را به خود اختصاص داده بودند. با مقایسه مدت زمان مجاز رانندگی روزانه این سه تراکتور، در مجموع تراکتور جاندیر مدل 3140 و تراکتور یونیورسال مدل651 به ترتیب بیشترین و کمترین مدت زمان مجاز رانندگی روزانه را به خود اختصاص دادند. هم‌چنین پس از مقایسه میانگین‌های شتاب‌ روی بدن رانندگان مختلف با استاندارد‌های جهانی، سطح آسایش و راحتی این افراد هنگام رانندگی با این تراکتورها فوق‌العاده ناراحت به‌دست آمد.
مهدی نصراصفهانی، بهروز انصاری‌پور،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده

بیماری ریشه سرخی پیاز در اثر قارچ ( Pyrenochaeta terrestris (syn. Phoma terrestris یکی از بیماری‌های مهم مناطق پیاز کاری کشور بوده که برای اولین بار در اصفهان، شناسایی و گزارش گردید. در راستای کاهش مصرف سموم و در جهت دست‌یابی به ارقام و یا توده‌های مقاوم و یا متحمل، بررسی‌هایی در دو سال متوالی 1381 و 1382 روی حساسیت توده‌های پیاز ایرانی در مقایسه با ارقام خارجی نسبت به بیماری ریشه سرخی در شرایط گلخانه انجام گردید. مطالعات نشان داد که توده‌های مورد آزمون از حساسیت متفاوتی در واکنش به عامل بیماری‌زای ریشه سرخی و توسعه آن برخوردار هستند. توده‌های مورد آزمون از نظر حساسیت به بیماری ریشه سرخی به چهارگروه تقسیم بندی گردیدند. بر این اساس، دو توده صفی‌آباد رامهرمز و سرباز بلوچستان از حساس‌ترین توده‌های مورد آزمون در این مطالعات بودند و از نظر شاخص بیماری در طیف بیش از دو الی 3 واقع شدند (3-2). ولی اکثر توده‌ها در طیف 2-1 یعنی طیف حد واسط قرار گرفتند که در اینجا طیف متحمل تلقی می‌گردند. تعداد معدودی از توده‌ها در طیف 1-0 قرار گرفتند که در واقع کمترین آلودگی را نسبت به بیماری ریشه سرخی داشته و مقاوم محسوب می‌شوند. این توده‌های پیاز، به ترتیب شامل توده‌های اسحاق‌آباد نیشابور، محلی ساری، پوست طلایی لوشا، قوطی قصه زنجان، محلی شاهرود، آذربایجان شرقی، شاهرود لاسجرد، محلی رامهرمز، سفید کاشان، قرمز آذرشهر، مرودشت یزد و بومی بوشهر است. در واقع توده‌های اسحاق‌آباد نیشابور و محلی ساری از مقاوم‌ترین توده‌ها در این آزمایش‌ها قلمداد می‌شوند. این نتایج نشان می‌دهد که توده‌های ایرانی از مقاومت نسبی و بعضاً بالایی نسبت به بیماری ریشه‌سرخی برخوردار هستند.
زهرا دانشور راد، مسعود اصفهانی، میرحسن پیمان، محمد ربیعی، حبیب اله سمیع زاده،
جلد 12، شماره 46 - ( (لف)-زمستان 1387 )
چکیده

تأثیر روش‌های مختلف خاک‌ورزی و مدیریت بقایا بر عملکرد و اجزای عملکرد کلزا پس از برداشت محصول برنج طی آزمایشی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در سال زراعی 84-1383 در مزرعه مؤسسه تحقیقات برنج کشور در رشت، به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل خاک‌ورزی به سه روش، الف) خاک‌ورزی متداول ب) خاک‌ورزی حداقل و ج) بدون خاک‌ورزی، و مدیریت بقایا شامل الف) خارج نمودن بقایا و ب) باقی گذاشتن بقایای برنج بودند. رقم کلزای مورد استفاده‌ هایولا308 بود. در این آزمایش صفات عملکرد دانه، عملکرد و درصد روغن، تراکم بوته، ارتفاع بوته، فاصله پایین‌ترین شاخه خورجین‌دار از سطح زمین، تعداد خورجین در بوته، وزن خشک بوته کلزا و وزن خشک علف‌های هرز، شاخص سطح برگ و سرعت رشد گیاه، اندازه گیری شدند. نتایج نشان دادکه نوع خاک‌ورزی تأثیر معنی‌داری بر عملکرد دانه داشت. هم‌چنین اثر نوع خاک‌ورزی بر تراکم بوته، ارتفاع بوته، تعداد خورجین در بوته، فاصله پایین‌ترین شاخه خورجین‌دار از سطح زمین و عملکرد روغن معنی‌دار بود. اثر مدیریت بقایای برنج بر هیچ‌کدام از صفات به غیر از وزن خشک علف‌های هرز معنی‌دار نبود. بیشترین مقادیر شاخص سطح برگ و سرعت رشد گیاه، در سیستم خاک‌ورزی متداول و خارج نمودن بقایای برنج به‌دست آمد. تجزیه و تحلیل اقتصادی نتایج نشان داد که کشت کلزا در بستری با وجود بقایای برنج و با خاک‌ورزی حداقل، از لحاظ هزینه‌های تولید، علی‌رغم کاهش عملکرد حدود 15درصدی نسبت به روش‌های دیگر، دارای برتری نسبی بوده است.
مسعود اصفهانی، علیرضا حسین زاده گشتی، جعفر اصغری، محمدنقی صفرزاده ویشکایی، بابک ربیعی،
جلد 13، شماره 48 - ( تابستان 1388 )
چکیده

به منظور بررسی تأثیر منبع گوگرد و مقدار آن بر شاخص های رشد و عملکرد گیاه بادام زم ینی، یک آزمایش مزرعه ای به صورت فاکتور یل ٦٠ و ٩٠ کیلوگرم گوگرد ، با دو عامل نوع منبع گوگرد در دو سطح (سوپر فسفا ت ساده و گچ ) و مقدار مصرف در چهار سطح (صفر، ٣٠ در هکتار ) در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصاد فی با سه تکرار در سال زراعی ١٣٨٤ در شهرستان بندر ک یاشهر، استان گیلان به اجرا گذاشته شد . تیمارهای گوگرد ی در زمان کاشت بذر همراه با سا یر کودها به صورت نواری در پای بوته ها جایگذاری شدند. نتایج نشان داد که مصرف گوگرد تأثیر معنی داری در افز ایش رشد و عملکرد بادام زمینی داشت . مصرف ٩٠ کیلوگرم گوگرد از هر دو منبع نسبت به سا یر مقادیر برتر ی معنی داری داشت . حداکثر عملکرد غلاف و عملکرد دانه (به تر تیب ٦٤٠٠ و ٥٢٠٠ کیلوگرم در هکتار) با مصرف ٩٠ کیلوگرم ٢٠ گرم در متر مربع در ١٢ درجه روز - رشد ) و / ٦)، سرعت رشد گیاه ( ٢ / گوگرد از منبع گچ به دست آمد . بالاترین شاخص سطح برگ ( ٦ ١١٤٢ و ١٢٨٩ واحد حرارتی و با مصرف ، سرعت رشد غلاف ( ١٦ گرم در متر مربع در ١٢ درجه روز- رشد) به ترتیب با دریافت ١١٤٢ ٩٠ کیلوگرم گوگرد در هکتار، از منبع گچ به دست آمد . بر اساس نتا یج این آزما یش می توان اظهار داشت که مصرف گوگرد به طور چشمگیری باعث افز ایش عملکرد دانه و بهبود صفات مرتبط با عملکرد در گیاه بادام زمینی می شود و از بین دو منبع تأمین کننده گوگرد، تأثیر گچ بر بهبود عملکرد و شاخص های رشد بادام زمینی بیشتر است . بنابراین، به نظر می رسد که با مصرف ٩٠ کیلوگرم گوگرد در هکتار از منبع گچ، می توان افزایش رشد و عملکرد بادام زمینی را انتظار داشت.
صنم صفایی چایی کار، حبیب الله سمیع زاده، مسعود اصفهانی، بابک ربیعی،
جلد 13، شماره 48 - ( تابستان 1388 )
چکیده

برای مطالعه هم بستگی صفات زراعی، مرفولوژیک و فیزیولوژیک و تأثیر آنها بر عملکرد شلتوک ژنوتیپهای برنج در دو شرایط آبیاری مطلوب و تنش رطوبتی، ۴۹ ژنوتیپ برنج در دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با ۳ تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. به غیر از آبیاری که در شرایط تنش رطوبتی، ۴۰ روز پس ا ز نشاکاری (حدود مرحله پنجه زنی ارقام ) به طور کامل قطع شد، سایر شرایط آزمایش در دو محیط کاملاً یکسان بود . مقایسه میانگین ژنوتیپ ها، اختلاف معنی داری بین آنها در هر دو شرایط محیطی نشان داد . هم چنین تفاوت عملکرد و اجزای عملکرد هر ژنوتیپ در دو محیط معنی دار بو د. نتایج ضرایب هم بستگی فنوتیپی نشان داد که بیشترین ۰) و در محیط تنش متعلق به / هم بستگی مثبت و معنی دار با عملکرد شلتوک در محیط آبیاری مطلوب متعلق به تعداد خوشه در بوته ( ۹۵ ۰) بود. تجزیه رگرسیون گام به گام در شرایط آبیاری مطلوب، صف ات تعداد خوشه در بوته، میزان آب نسبی / تعداد دانه پر در خوشه ( ۹۲ طول برگ پرچم و تعداد خوشه چه در خوشه را به ترتیب به عنوان صفات م ؤثر بر عملکرد شناسایی نمود، در حالی که در ،(RWC) برگ شرایط تنش، به ترتیب صفات تعداد دانه پر در خوشه، تعداد خوشه در بوته و میزان آب نسبی برگ، صفات موثر بر ع ملکرد بودند . نتایج حاصل از تجزیه علیت نشان داد که در هر دو شرایط محیطی، تعداد خوشه در بوته بیشترین اثر مستقیم مثبت را بر عملکرد شلتوک داشت . تجزیه به عامل ها، چهار عامل اصلی در هر دو شرایط محیطی معرفی نمود که عامل عملکرد و تولید محصول، عامل فنولوژیک، عامل شاخص برداشت و شکل بوته و عامل کیفیت ظاهری دانه ها نام گذاری شدند . بنابراین، برای گزینش ژنوتیپ های با عملکرد دانه بالا و متحمل به تنش رطوبتی در برنج، می توان صفات تعداد دانه پر در خوشه، تعداد خوشه در بوته و میزان آب نسبی برگ را مورد توجه قرار داد و از طریق ب رآورد شاخص های گزینشی مناسب، گزینش های هم زمانی برای صفات مذکور انجام داد . علاوه بر آن، صفاتی مانند طول خوشه، تعداد خوشه چه در خوشه و طول و عرض برگ پرچم که ه م بستگی معنیداری با عملکرد شلتوک در شرایط تنش رطوبتی نشان دادند، در مرحله بعدی اهمیت قرار میگیرند.
مریم اصفهانی مقدم، امیر فتوت، غلامحسین حق‌نیا،
جلد 16، شماره 59 - ( علوم فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك-بهار - 1391 )
چکیده

امروزه سمیت نقره و سرنوشت زیست محیطی آن مورد بحث و چالش است. با این‌که مطالعات بسیاری در مورد مقدار کل نقره در خاک صورت گرفته، گونه‌‌بندی این فلز در خاک به ویژه در خاک آهکی مطالعه نشده است. بنابراین هدف این مطالعه بررسی رفتار شیمیایی این فلز سنگین در دو خاک آهکی و غیرآهکی تعریف شد. آزمایش به شکل فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی با تیمار‌‌های نقره (0 و 15 میلی‌‌گرم بر کیلوگرم)، لجن فاضلاب (0 و 20 تن در هکتار) و EDTA (صفر و 5/0 درصد‌‌) در دو زمان 30 و 60 روز با سه تکرار و عصاره‌‌گیری پی‌‌درپی با 8 مرحله (تبادلی، کربنات، فلز- ماده آلی، اکسید منگنز، آلی، اکسید‌‌های فلزی بی‌شکل، اکسید‌‌های آهن کریستالی و باقی‌مانده) انجام شد. نتایج نشان داد که افزودن نقره به خاک غیرآهکی باعث توزیع دوباره آن در اجزای تبادلی (34%)، آلی (33%) و باقی‌مانده (17%) شد. در خاک آهکی نقره تبادلی و باقی‌مانده پس از 30 روز و نقره آلی در پایان انکوباسیون افزایش یافت. افزودن نقره به خاک‌‌ها باعث افزایش تحرک این فلز شد ولی تیمار‌های لجن فاضلاب و زمان رفتاری متفاوت نشان دادند. نقره در خاک آهکی تیمار شده با EDTA نسبت به خاک غیرآهکی حلالیت بیشتری نشان داد. به نظر می‌رسد این مشاهده از لحاظ زیست محیطی برای خاک آهکی آلوده به فلز سنگین نقره قابل توجه و بررسی است.
مهناز اعرابی، علی‌رضا سفیانیان، مصطفی ترکش اصفهانی،
جلد 17، شماره 63 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-بهار 1392 )
چکیده

خصوصیات فیزیکی شیمیایی خاک، نوع کاربری و پوشش اراضی و فعالیت‌های انسانی بر توزیع مکانی فلزات سنگین تأثیرگذار می‌باشند. بدین منظور مدل طبقه‌بندی و رگرسیون درختی جهت تهیه نقشه توزیع مکانی فلز روی خاک سطحی استان همدان در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی به‌کار گرفته شد. برای ساخت مدل رگرسیون از دو رویکرد استفاده شد. در رویکرد اول 10% از داده‌ها جهت ارزیابی مدل به‌صورت تصادفی انتخاب شده و از داده‌های باقی‌مانده جهت ساخت مدل استفاده شد. در رویکرد دوم از کلیه داده‌ها برای ساخت و ارزیابی مدل استفاده شد. برای برآورد صحت مدل از ضریب تبیین و میانگین مربعات خطا استفاده شد. مدل نهایی شامل 51 گره کلی و 26 گره نهایی(برگ) است. مهم‌ترین پارامترهای مستقل در ساخت مدل CART برای پیش‌بینی توزیع مکانی روی به‌ترتیب اهمیت کربنات کلسیم، شیب، شن، سیلت، کاربری و پوشش اراضی مشخص شدند. مناطق غربی و شمالی استان همدان به‌ترتیب دارای بیشترین و کمترین غلظت عنصر روی بودند. نتایج حاکی از صحت خوب مدل CART به کمک شاخص‌های ضریب تبیین و میانگین مربعات خطا می‌باشد.
علی محمدی، مصطفی چرم، نادر حسینی زارع، هادی عامری‌خواه، امیر رمضان‌پور اصفهانی،
جلد 17، شماره 65 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-پاییز 1392 )
چکیده

این مطالعه به بررسی معادلات جذب سطحی لانگ مویر و فرندلیچ در رسوبات سه ایستگاه (پل پنجم اهواز، دارخوین و خرمشهر) در دو فصل کم‌آبی و پرآبی رودخانه کارون پرداخته است. برازش دادهای حاصل از آزمایش‌های جذب سطحی کادمیوم روی رسوبات با معادله لانگ‌مویر و فرندلیچ سازگار هستند. براساس آزمایشات انجام شده بین ضریب b معادله لانگ مویر با درصد مواد آلی و درصد رس در دو فصل کم‌آبی و پر‌آبی اختلافی معنی‌داری در سطح 01/0 وجود دارد. ولی در مورد ضریب K این معادله در دو فصل کم-آبی و پر‌آبی اختلاف معنی‌داری با درصد مواد آلی یا درصد رس وجود ندارد. هم‌چنین بین ضریب Kf معادله فروندلیچ با درصد ماده آلی در سطح 05/0 و برای رس در سطح 01/0 رابطه معنی‌دار برقرار است. آزمون مقایسه میانگین‌ها برای مقایسه دو فصل کم‌آبی و پر-آبی نشان می‌دهد که رابطه معنی‌داری بین ضرایب معادله لانگ مویر در دو فصل کم‌آبی و پرآبی به‌دست نیامده است اما در معادله فروندلیج، بین ضرایب (kf) در دو فصل کم‌آبی و پر‌آبی اختلاف معنی‌داری در سطح 01/0 وجود دارد. در مجموع سه ایستگاه، مقدار جذب سطحی کادمیوم به‌وسیله رسوبات در فصل کم‌آبی بیش از فصل پرآبی می‌باشد و رسوبات مربوط به پل پنجم اهواز به‌دلیل بافت شنی دارای شدت جذب پایین و ظرفیت کم بوده و توانایی خیلی کمتری نسبت به رسوبات دارخوین و خرمشهر در جذب و نگهداری عناصر سنگین کادمیوم دارا می‌باشند.
مهرداد خشوعی اصفهانی، حمیدرضا صفوی، احمدرضا زمانی،
جلد 20، شماره 75 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1395 )
چکیده

خشکسالی عبارت است از یک دوره ممتد کمبود بارش که منجر بهصدمه زدن به انواع مصرف کنندگان آب، به‌ویژه بخش کشاورزی و کاهش عملکرد آنها می‏شود. شاخص‌های مختلفی برای ارزیابی خشکسالی پیشنهاد شده که براساس یکی از انواع خشکسالی‌های هواشناسی، هیدرولوژی یا کشاورزی بوده و تاکنون شاخصی که دربرگیرنده کلیه عوامل مورد نظر باشد، معرفی نشده است. هدف از این تحقیق، ارزیابی شاخص‏های موجود در پایش خشکسالی و ارائه یک شاخص یکپارچه و در برگیرنده عوامل اصلی خشکسالی است که به‌دلیل موقعیت حساس حوضه آبریز زاینده‏رود در فلات مرکزی ایران، این حوضه به‌عنوان منطقه مطالعاتی انتخاب گردیده است. شاخص یکپارچه در برگیرنده عوامل مختلف خشکسالی مانند هواشناسی، هیدرولوژیک، کشاورزی، اجتماعی- اقتصادی و زیست محیطی می‌باشد. در طراحی شاخص یکپارچه، از تلفیق لایه‌های استاتیک و دینامیک استفاده شده است. لایه‌های استاتیک شامل کاربری زمین، شیب و جنس خاک حوضه می‌باشد. لایه‌های دینامیک شامل بارش، تبخیر، دما، ذخیره آب سطحی، موقعیت سطح آب زیرزمینی و نیاز زیست محیطی می‌باشد. هر یک از این لایه‌ها با ضریب وزنی خود وارد نرم افزار GIS می‌شود و نقشه‌های پهنه‌بندی خشکسالی به‌دست می‌آید. به‌عنوان نتیجه‌ای از این شاخص سال آبی 1372 به‌عنوان سال تر سالی و سال آبی 1378 به‌عنوان بحرانی‌ترین سال از لحاظ خشکسالی انتخاب شد. بر این اساس، در نهایت، یک سیستم به‌روز پایش خشکسالی ارائه شده است.


امیر حق‌شناس آدرمنابادی، منوچهر حیدرپور، صالح ترکش اصفهانی،
جلد 20، شماره 77 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاییز 1395 )
چکیده

در این مقاله، کارایی چهار واحد تالاب هیبریدی افقی- عمودی زیرسطحی که به‌منظور حذف مواد آلی و تصفیه تکمیلی پساب خروجی از تصفیه‌خانه فاضلاب شمال اصفهان احداث شدند، مورد بررسی قرار گرفت. در این تالاب‌ها، سه گیاه مختلف نی معمولی، لویی و نی بزرگ کشت شد و یک تالاب نیز به‌عنوان شاهد (بدون کشت) درنظر گرفته شد. نتایج حاصل از ۱۲ ماه نمونه‌برداری از خروجی تالاب‌های طرح نشان داد که نوع پوشش گیاهی از نظر آماری اثر معنی‌داری را بر حذف مواد آلی در تالاب‌های مصنوعی ندارد، هرچند که مقدار حذف مواد آلی در تالاب‌های دارای پوشش گیاهی بیشتر از تالاب شاهد بود. همچنین، راندمان حذف COD در تالاب‌های مختلف طرح بین ۷۷ تا ۸۳ درصد و مقدار حذف ۵BOD بین ۸۴ تا ۸۶ درصد بود. نتایج این طرح نشان داد که مقدار حذف مواد آلی به مقدار تجزیه‌پذیری آنها بستگی دارد. ضرایب مدل مرتبه اول براساس غلظت‌های ورودی و خروجی واسنجی شدند (۳۵ متر بر سال برای ۵BOD و ۱/۳۳ متر سال برای COD) تا برای طرح‌های اصلی استفاده شوند. غلظت مواد آلی در خروجی تالاب‌های طرح به زیر استانداردهای مصارف مختلف رسید، که این امر تناسب این فناوری برای شرایط کشور را نشان می‌دهد.


مهرداد کاظمی، حمیدرضا کریم زاده، مصطفی ترکش اصفهانی، حسین بشری،
جلد 22، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1397 )
چکیده

بررسی روابط بین پوشش گیاهی و عوامل محیطی به شناخت عوامل مؤثر بر رشد و استقرار گونه‌­های گیاهی و همچنین شناسایی رویشگاه­‌ها کمک می­کند. هدف از این پژوهش، بررسی اثرات قرق 33 ساله و چرای مدیریت شده (سیستم چرای تناوبی- استراحتی) بر توزیع پوشش گیاهی و برخی خصوصیات خاک، در ایستگاه شهید حمزوی حنا در منطقه سمیرم استان اصفهان است. در این مطالعه تعداد شش ترانسکت (سه ترانسکت موازی و سه ترانسکت عمود بر شیب عمومی منطقه) به طول 100 متر در هر منطقه مستقر و در راستای هر ترانسکت 10 پلات دو متر مربعی مستقر و میزان تاج پوشش، تولید، تراکم و فهرست گونه‌­های گیاهی موجود ثبت شد. در هر منطقه مدیریتی (قرق و چرای مدیریت شده)، 18 پلات به‌طور تصادفی­- سیستماتیک انتخاب و در هر پلات پنج نمونه خاک از عمق صفر تا30 سانتی­متری برداشت شد و سپس نمونه­‌ها مخلوط و یک نمونه مرکب به‌عنوان شاهد پلات، انتخاب شد. عوامل اسیدیته، قابلیت هدایت الکتریکی، کربنات کلسیم، ماده آلی، فسفر قابل استفاده، نیتروژن کل، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، درصد رطوبت اشباع، ظرفیت تبادل کاتیونی، درصد ذرات رس، سیلت، شن و شن خیلی ریز در آزمایشگاه تعیین شد. شاخص­‌های پوشش گیاهی در دو منطقه با استفاده از آزمون تی مستقل مقایسه شدند. آنالیز تطبیقی متعارفی و آنالیز خوشه‌­ای نشان داد که مهم­ترین خصوصیات مؤثر در تفکیک گروه‌های گیاهی، ظرفیت تبادل کاتیونی، آهک، درصد سنگریزه، فسفر قابل استفاده و عامل مدیریت است. چرای مدیریت شده باعث افزایش معنی­دار تولید (352 در مقابل 2/184 کیلوگرم در هکتار) و درصد تاج پوشش ­گیاهی (46/25 در مقابل 37/18) و تغییر برخی از خصوصیات خاک شده است (5% = α). همچنین قرق باعث افزایش تراکم گونه‌های گیاهی (03/3 در مقابل 02/2 بوته در مترمربع) به‌صورت معنی­داری شده است. این مطالعه نشان داد که چرای مدیریت شده در مراتع نیمه ­خشک بهتر از قرق بلندمدت، بر بهبود و توسعه برخی خصوصیات خاک و توزیع پوشش گیاهی تأثیر می­‌گذارد. بنابراین توصیه می‌­شود، از قرق بلندمدت در مراتع نیمه‌­خشک جلوگیری شود.

پوریا محیط اصفهانی، سعید سلطانی، رضا مدرس، سعید پورمنافی،
جلد 24، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - پاییز 1399 )
چکیده

خشکسالی به‌عنوان یکی از پیچیده‌ترین پدیده‌های طبیعی هر ساله خسارت‌های زیادی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم به بخش‌های مختلف وارد می‌کند. از این جهت شناسایی و پایش خشکسالی بر اساس یک متغیر شاید به اندازه کافی جوابگوی تصمیم‌گیری و مدیریت مناسب برای این پدیده نباشد. در این مطالعه با استفاده از متغیر‌های بارش و رطوبت خاک و محاسبه شاخص چندمتغیره استاندارد (MSDI) اقدام به پایش خشکسالی هواشناسی- کشاورزی در استان چهارمحال و بختیاری شد. همچنین برای ارزیابی کارایی و عملکرد شاخص MSDI در شناسایی و پایش پدیده خشکسالی از شاخص‌های‌ بارش استاندارد (SPI) برای پایش خشکسالی هواشناسی و رطوبت خاک استاندارد (SSI) برای پایش خشکسالی کشاورزی در این استان استفاده شد. شاخص MSDI بر اساس احتمال رخداد‌ توأم دو متغیر بارش و رطوبت خاک ساخته می‌شود. در این مطالعه از روش گرین گورتن به‌طور تجربی و توابع خانواده ارشمیدسی کوپلا به‌صورت پارامتریک اقدام به برآورد احتمال توأم دو متغیر مذکور شد. نتایج نشان داد که MSDI بیش از دو برابر قابلیت شناسایی پدیده خشکسالی را نسبت به شاخص‌های SSI و SPI دارد. همچنین پایش خشکسالی بر اساس شاخص MSDI نشان داد که استان چهارمحال و بختیاری در سال‌های 2000، 2008، 2011 و 2014 دچار خشکسالی‌های شدید هواشناسی- کشاورزی بوده است.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb