2 نتیجه برای امیر سررشتهداری
امیر سررشتهداری،
جلد 9، شماره 4 - ( زمستان 1384 )
چکیده
امروزه یکی از کاربردهای سنجش از دور و تصاویر ماهوارهای در منابع طبیعی، در زمینههای تشخیص و بارزسازی تغییرات در سطح زمین میباشد. روش طبقه بندی با استفاده از روش حداکثر تشابه (MLC) یکی از این موارد است که در این مقاله بر روی تصاویر ماهوارهای TM و +ETM به منظور بارزسازی رسوب در سطح یک شبکه پخش سیلاب انجام و مورد آزمون واقع گردید. برای انجام این تحقیق برای تهیه نمونهها و کنترل های میدانی از روش شبکه بندی با لحاظ 30 نقطه نمونه در داخل عرصه پخش سیلاب و 30 نقطه به عنوان شاهد استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهند که بارزسازی رسوب با استفاده از روش طبقه بندی مزبور بر روی تصاویر ماهوارهای لند ست TM و +ETM با دقتی معادل 82 درصد قابل انجام میباشد. علاوه بر این، نتایج تحقیق هم چنین نشان دهنده این است که میتوان روند و شکل تغییرات ناشی از رسوبات در پهنه پخش سیلاب را به دقت آشکار نمود. با توجه به قابلیت بالفعل و بالقوه این روش در مشخص نمودن تغییرات ناشی از رسوبگذاری که در این تحقیق در پهنهای به مساحت 450 هکتار به اثبات رسیده است، میتوان به این نکته تأکید داشت که استفاده از این روش در پهنههایی با وسعت بیشتر موجب افزایش سرعت و دقت انجام کار در بارزسازی طبقات مختلف پوشش زمین میشود.
کورش کمالی، محمدحسین مهدیان، محمود عربخدری، امیرحسین چرخابی، نجفقلی غیاثی، امیر سررشتهداری،
جلد 15، شماره 57 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك -پاییز 1390 )
چکیده
پخش سیلاب نقش مؤثری در بهبود و حاصلخیزی خاک، تغذیه آبهای زیرزمینی، احیا و تقویت پوشش گیاهی و کنترل بیابانزایی دارد. از آنجایی که سیلاب زمینه انتقال ذرات خاک را فراهم میآورد، در صورت مناسب بودن مواد معلق موجود در سیلاب، پخش آن سبب افزایش حاصلخیزی خاک میشود. در نتیجه لازم است تا میزان این تغییرات و روند آن در طول زمان بررسی و روش مناسب در راستای افزایش بهرهوری این طرحها ارائه شود. به همین منظور با نمونهبرداری از نقاط مختلف عرصه پخش سیلاب و تجزیه فیزیکی و شیمیایی این نمونهها، این روند در طول 5 سال دوره رسوبگذاری بررسی شد. در این رابطه، نمونهبرداری به روش سیستماتیک - تصادفی و با شبکهبندی نوارها از سه نوار اول سیلگیری شده مربوط به 13 ایستگاه منتخب پخش سیلاب در سراسر کشور انجام و شاخصهای نیتروژن کل، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب و کربن آلی خاک اندازهگیری شد. برای مقایسه میانگینها، به دلیل عدم تطابق دادهها با توزیع نرمال، از آزمون ناپارامتری استفاده گردید. همچنین، به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر و تحلیل صحیح دادههای جمعآوری شده، مبادرت به گروهبندی ایستگاهها شد. بدین منظور، با استفاده از تجزیه خوشهای، میانگین ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک، ایستگاههای منتخب در سه دسته قرار گرفت. نتایج نشان داد که تغییرات شاخصهای حاصلخیزی در نوارهای پخش در سالهای مختلف، دارای تغییرات نامنظم و همچنین بین گروههای سهگانه ایستگاهها نیز تا حدی متفاوت بوده است. به نظر میرسد این موضوع میتواند متأثر از عوامل مختلفی از جمله متفاوت بودن کمیّت و کیفیت سیلاب منحرف شده، متفاوت بودن بستر عرصههای پخش سیلاب و عدم توزیع یکنواخت سیلاب روی عرصهها باشد. اگرچه بستر اولیه عرصههای پخش سیلاب از نظر مواد آلی و حاصلخیزی خاک فقیر است، ولی در مجموع پخش سیلاب باعث بهبود شاخصهای حاصلخیزی در خاک سطحی عرصههای پخش سیلاب شده است، البته برای رسیدن به شرایط ایدآل نیاز به گذشت زمان بیشتری میباشد.