جستجو در مقالات منتشر شده


90 نتیجه برای جهان

محمد حاجیان، وحید جهانبخش،
جلد 2، شماره 1 - ( بهار 1377 )
چکیده

به منظور بررسی و شناسایی میکوفلور بذر سه گونه زرد تاغ Haloxylon ammodendron، سیاه تاغ H. aphyllum و سفید تاغ H. persicum در دو منطقه سبزوار و گناباد، نمونه‌های بذور جهت آزمایش جمع‌آوری گردید و پس از تعیین درصد رطوبت و قوه نامیه آنها، مورد بررسی قرار گرفت. روشهای بررسی میکوفلور بر اساس روشهای استاندارد I.S.T.A، شامل کشت بذر روی کاغذ صافی مرطوب (Blotter test)، کشت بذر روی محیطهای غذایی آگاردار، کشت بذر در ماسه سترون (Hiltner test) و بررسی اجزاء میکوفلور از طریق تجزیه بذر بود. در بررسیهای انجام شده 19 گونه قارچ متعلق به 15 جنس جداسازی و شناسایی گردید. در میان گونه‌های مورد بررسی جدایه‌های جنسهای Alternaria، Penicillium، Fusarium، Aspergillus و Camarosporium بیشترین فراوانی را داشتند.


جهانگرد محمدی،
جلد 2، شماره 4 - ( 10-1377 )
چکیده

در این بررسی روش مناسبی جهت مطالعه تغییرات مکانی شوری خاک ارائه می‌گردد. بدین منظور اطلاعات حاصل از مطالعات تفضیلی اراضی منطقه رامهرمز خوزستان، که بر پایه روش مساحی آزاد استوار بوده، مورد استفاده قرار گرفت. بررسی تغییرات میزان شوری، با استفاده از حدود 600 نمونه، به فاصله تقریبی 500 متر و در سه عمق 50-0 و 100-50 و 100-150 سانتیمتری انجام شد. برای تعیین تغییرات مکانی شوری در اعماق مختلف خاک از واریوگرام، که یک تابع آماری مخصوص تجزیه و تحلیل ساختار مکانی متغیرهای جغرافیایی می‌باشد، استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که دامنه تأثیر واریوگرام‌های محاسبه شده در هر سه عمق تقریباً یکسان (13-12 کیلومتر) بوده،‌که چگونگی الگوی پراکنش جغرافیایی مواد مادری و واحدهای فیزیوگرافی در منطقه را نشان می‌دهد. به منظور تهیه نقشه شوری در اعماق مختلف خاک از روش آماری کریجینگ معمولی برای قطعات به ابعاد 500 × 500 متر در سطح منطقه مطالعاتی استفاده شد. مقایسه بین نقشه‌های شوری حاصل از کریجینگ و نقشه شوری حاصل از مساحی آزاد منطقه مطالعاتی با استفاده از داده‌های معیار صورت گرفت. نتایج نشان می‌دهد که شباهت کلی بین داده‌های معیار و نتایج کریجینگ حدود 40% بوده، در حالی که برای نقشه شوری حاصل از مساحی آزاد حدود 36% می‌باشد. علاوه بر آن، نتایج حاصله موید این نکته است که نقشه‌های مبتنی بر روش کریجینگ از قابلیت اعتماد بیشتری جهت تعیین موقعیت کلاس‌های شوری 0S و 1S برخوردار بوده (75%) و این در حالی است که قابلیت اعتماد نقشه شوری حاصل از مساحی آزاد برای نشان دادن این کلاس‌ها حدود 50% می‌باشد. نتایج حاصله موید این نکته است که می‌توان در کنار روشهای معمول تهیه نقشه‌های شوری خاک از روشهای آماری ارائه شده در نظریه ژئواستاتیستیک نیز بهره جست.
جهانگرد محمدی،
جلد 3، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده

تجزیه و تحلیل داده‌های شوری نشان داد که پراکنش مکانی نمونه‌های شوری در اعماق مختلف نیمرخ خاک به هم وابسته می‌باشند. در چنین حالتی داده‌های مزبور را می‌توان هم بسته مکانی دانست. این بدان معنی است که مقادیر شوری در یک عمق به خصوص حاوی اطلاعات مفیدی درباره وضعیت شوری در دیگر اعماق نیمرخ خاک بوده و می‌توان از این اطلاعات به منظور بهبود تخمین شوری در هر کدام از اعماق نیمرخ خاک استفاده نمود. هدف از این مطالعه بررسی اثرات استفاده از اطلاعات مربوط به شوری، در دو عمق نیمرخ خاک جهت تخمین این مشخصه در عمق سوم می‌باشد. بدین منظور از روش کوکریجینگ استفاده شده است. به منظور ارزیابی نتایج حاصل از کوکریجینگ به عنوان وسیله‌ای جهت تهیه نقشه شوری، این روش با استفاده از داده‌های معیار با نتایج کریجینگ معمولی مقایسه گردید. نتایج نشان می‌دهد که کوکریجینگ علیرغم مبانی تئوریک روشن و قطعی، برتری اندکی نسبت به کریجینگ معمولی دارد. این امر را می‌توان ناشی از عدم تفاوت بین متغیر اولیه و متغیرهای کمکی از نظر تعداد نمونه‌ها و همچنین یکسانی تمامی واریوگرام‌های شوری در اعماق مختلف دانست. با در نظر گرفتن پیچیدگی روش کوکریجینگ و مشکل بودن برازش واریوگرام‌های محاسبه شده توسط مدل LMC، نتیجه‌گیری می‌شود که در چنین شرایطی کاربرد روش کریجینگ معمولی از ارجحیت برخوردار می‌باشد.
جهانگرد محمدی، جواد گیوی،
جلد 5، شماره 1 - ( بهار 1380 )
چکیده

در این مطالعه از نظریه مجموعه‌های فازی، به منظور ارزیابی تناسب اراضی برای گندم آبی در منطقه فلاورجان (اصفهان) استفاده شده است. این روش از نظر تعیین وزن برای خصوصیات مختلف اراضی، و هم‌چنین نحوه محاسبه شاخص اراضی، با دیگر روش‌های معمول ارزیابی متفاوت می‌باشد.

 نتایج حاصل با روش پارامتریک ارزیابی اراضی مقایسه شد. هم‌بستگی بین شاخص اراضی و عملکرد مشاهده شده گندم در سطح منطقه، برای روش میتنی بر نظریه مجموعه‌های فازی (35/0=r) بیشتر از روش پارامتریک (14/0=r) بوده است. هم‌بستگی به مراتب بیشتر مشاهده شده بین شاخص اراضی و عملکرد محصول در روش فازی، نشان‌دهنده پتانسیل کاربری و مفید بودن این روش در ارزیابی تناسب اراضی است.


جهانگیر عابدی کوپایی، محمد علی فتحی،
جلد 7، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده

پوسته شلتوک از جمله مواد زاید کشاورزی است که سالیانه حدود 100 میلیون تن در جهان و 5/0 میلیون تن در ایران تولید می‌شود. به علت مسائل زیست محیطی ناشی از دفع این مواد، تلاش‌هایی در مورد کاربرد آنها در صنایع به عمل آمده است. صنایع تولید بتن و مصالح سیمانی از جمله این صنایع است، که می‌تواند مقادیر عظیمی ‌از این مواد را مصرف کند. در این پژوهش امکان استفاده از خاکستر پوسته شلتوک به جای بخشی از سیمان پوشش کانال‌های آبیاری و افزایش مقاومت و دوام آن در محیط‌های سولفاته، و مقایسه آن با بتن کنترل بررسی شده است. به منظور تهیه خاکستر پوسته شلتوک مورد نیاز، کوره‌ای از ورق‌های گالوانیزه طراحی و ساخته شد، و در نهایت خاکستر پوسته شلتوک با فعالیت پوزولانی بسیار زیاد، تهیه گردید. به منظور آزمایش مقاومت فشاری و کششی و دوام بتن پس از دوره‌های 7، 28، 60، 90 و 180 روزه، در سه نوع شرایط محیطی متفاوت متشکل از آب حاوی چهار درصد سولفات منیزیم، سولفات سدیم و سولفات کلسیم، 405 نمونه بتن مکعبی و استوانه‌ای برای سه نوع بتن (بتن کنترل و بتن حاوی 20 و 30 درصد خاکستر پوسته شلتوک) ساخته شد. نتایج آزمایش روی نمونه‌های مکعبی با ابعاد 70 میلی‌متر و نمونه‌های استوانه‌ای به قطر 8/50 و ارتفاع 6/101 میلی‌متر،که تا سن 180 روزگی داخل محلول‌های مختلف نگهداری شد، نشان می‌دهد که در نمونه‌های بتن با درصدهای مختلف پوسته شلتوک جای‌گزین، در مقایسه با نمونه‌های کنترل، روند کسب مقاومت فشاری، کششی و دوام بتن در محیط‌های سولفاته شیب تندتری دارد. درصد بهینه خاکستر پوسته شلتوک جای‌گزین 20 درصد وزنی سیمان است.
جهانگرد محمدی، فایز رئیسی گهرویی،
جلد 7، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده

آگاهی از ساختار وابستگی مکانی ویژ‌گی‌های مختلف خاک که نسبت به سیستم‌های چرا دارای حساسیت‌اند، از نقطه‌نظر تعیین میزان و نوع تغییرات حادث شده در روابط خاک- گیاه و جلوگیری از وقوع تغییرات ناخواسته و مضر در اکوسیستم، حائز اهمیت است. در بررسی حاضر از مجموعه روش‌های آماری ژئواستاتیستیک و نظریه فراکتال به‌منظور بررسی آثار قرق طولانی مدت بر تغییرات مکانی شماری از خصوصیات شیمیایی خاک شامل مواد آلی، ازت کل، فسفر و پتاسیم قابل دسترس در دو ناحیه تحت قرق و غیرقرق واقع در منطقه سبزکوه استان چهارمحال و بختیاری استفاده شده است. بررسی ساختار تغییرات مکانی متغیرهای موردنظر از طریق محاسبه تابع آماری واریوگرام انجام شد. نتایج نشان داد که الگوی تغییرات مکانی متغیرهای خاک به تاریخچه مدیریت مرتع کاملاً وابسته است. واریوگرام مواد آلی در منطقه چرا دارای ساختاری خطی و بدون دسترسی به واریانس آستانه با توجه به مقیاس مطالعاتی بوده است. در حالی‌که الگوی تغییرات مکانی این متغیر در نواحی قرق از ساختاری قوی و دارای واریانس آستانه مشخص تبعیت می‌کند. علاوه بر آن فسفر قابل دسترس در منطقه چرا فاقد هرگونه ساختار مکانی بود. واریوگرام‌های ازت کل و پتاسیم قابل دسترس در هر دو ناحیه قرق و چرای مفرط تابع ساختار کروی است، بنابراین دامنه تغییرات در نواحی قرق تقریباً دو برابر ناحیه تحت چرا بوده است. نتایج حاصل از به‌کارگیری نظریه فراکتال نشان می‌دهد که ویژگی‌های خاک دارای خصیصه‌های فراکتالی بوده، بدین‌ترتیب که آزمون تغییرات مکانی آنها با افزایش مقیاس مطالعاتی اطلاعات با جزئیات بیشتری را آشکار می‌سازد. هم‌چنین نتایج حاصل از محاسبه بعد فراکتالی نشان می‌دهد که مقدار عددی بعد فراکتالی برای تمامی متغیرهای مورد بررسی بزرگ و به عدد 2 نزدیک است. در عین‌حال بعد فراکتالی برای فسفر و پتاسیم قابل دسترس در ناحیه چرا بزرگ‌تر از ابعاد فراکتالی آنها در نواحی قرق است. هم‌چنین بعد فراکتالی، که با استفاده از واریوگرام محاسبه شد، می‌تواند به‌عنوان شاخصی مناسب به‌منظور توصیف الگوی تغییرات مکانی یک متغیر و پیچیدگی‌های موجود در آن، به‌کار گرفته شود.
جهانگیر عابدی کوپایی، عباس بختیاری فر،
جلد 8، شماره 3 - ( پاییز 1383 )
چکیده

بحران آب یکی از مسایل اساسی مناطق خشک و نیمه خشک مانند ایران است. این وضعیت در سال‌های اخیر به دلیل وقوع پدیده خشک‌سالی حادتر شده است. بنابراین استفاده از آب‌های نامتعارف، در جایی که آب با کیفیت مناسب در دسترس نیست، رو به فزونی است. یکی از این منابع، پساب شهری است ولی استفاده از آن نیاز به مدیریت خاصی دارد که ضمن بهره‌گیری مطلوب از آن مخاطرات زیست‌محیطی و بهداشتی را به دنبال نداشته باشد. استفاده از پساب در آبیاری قطره‌ای علاوه بر حل مشکل کمبود آب به طور هم‌زمان مسئله آلودگی محیط‌زیست و دفع فاضلاب را نیز مرتفع می‌نماید. ولی اصلی‌ترین مشکل در آبیاری قطره‌ای گرفتگی قطره‌چکان‌هاست که به هنگام استفاده از پساب تشدید می‌شود. برای ارزیابی و مقایـسه انواع قطره‌چکان‌های متداول مورد استفاده در سیـستم‌های آبیاری قطره‌ای خصوصیات هیدرولیکی چهار نوع قطره‌چـکان طولانی مسـیر داخل خـطی (اصفهان قطره)، میکروفلاپر، توربوپلاس و یوروکی که همگی دبی 4 لیتر در ساعت داشتند استفاده شد. هر سیستم دارای یک لوله نیمه اصلی و یک لوله فرعی از جنس پلی‌اتیلن به قطرهای 32 و16 میلی‌متر بود. هر سیستم شامل سه زیر سیستم و هر زیر سیستم دارای چهار لوله فرعی بود که روی هر لوله فرعی تعداد 16 عدد از هر کدام از قطره‌چکان‌های مورد آزمایش نصب شد. زمان کار روزانه سیستم‌ها 6 ساعت در نظر گرفته شد. نتایج نشان دادکه هم کیفیت آب و هم نوع قطره‌چکان در کاهش دبی مؤثر است. استفاده از پساب، باعث کاهش بیشتر دبی قطره‌چکان‌ها شده که اثر آن درکاهش دبی در مقایسه با استفاده از آب زیرزمینی در سطح 5 درصد معنی‌دار می‌باشد. کاهش دبی قطره‌چکان طولانی مسیر داخل خطی در هر کیفیت آب نسبت به دیگر قطره‌چکان‌ها بیشتر بوده که اختلاف آنها در سطح 5 درصد معنی‌دار می‌باشد. برای پساب، هم در ابتدا و هم در انتهای آزمایش‌ها قطره‌چکان‌های یوروکی و طولانی مسیر داخل خطی به ترتیب دارای بیشترین و کمترین یک‌نواختی پخش بودند. برای آب زیرزمینی در شروع آزمایش‌ها قطره‌چکان یوروکی بیشترین و قطره‌چکان توربوپلاس کمترین یک‌نواختی پخش را داشت و در انتهای آزمایش‌ها بیشترین و کمترین یک‌نواختی پخش را به ترتیب قطره‌چکان‌های یوروکی و طولانی مسیر داخل خطی داشتند. در مجموع، قطره‌چکان یوروکی به هنگام استفاده از آب چاه بیشترین یک‌نواختی پخش و قطره‌چکان داخل خط به هنگام استفاده از پساب کمترین یک‌نواختی پخش را داشت. حساسیت قطره‌چکان‌های میکروفلاپر و توربوپلاس به تغییر فشار بسیار کم است. این موضوع برتری این قطره‌چکان‌ها را برای کاربرد در اراضی شیب‌دار و با توپوگرافی نامناسب نسبت به دیگر قطره‌چکان‌های مورد بررسی نشان می‌دهد.
مسعود لطیفیان، حسین سیدالاسلامی، جهانگیر خواجه‏علی،
جلد 8، شماره 3 - ( پاییز 1383 )
چکیده

با توجه به افزایش جمعیت و خسارت زنجرک‏ مو Arboridia kermanshah Dlabola در تاکستان‌های استان اصفهان، مرفولوژی تخم و پوره‏های سنین مختلف آن، تعداد نسل آفت، نحوه و محل زمستان‌گذرانی و تغییرات فصلی جمعیت در مراحل مختلف رشد آن بررسی گردید. در مراحل رشد جنینی، چهار مرحله رشد ظاهری شناسایی شد. طول دوره جنینی در شرایط معمولی آزمایشگاه 3/0 ± 9/ 10 روز محاسبه گردید. این حشره دارای پنج سن پورگی بود. سنین مختلف پورگی با توجه به میزان رشد بالچه‏ها، در نمونه‏های تازه جمع آوری شده و هم‌چنین با توجه به عرض کپسول سر و پیش گرده با استفاده از قانون دایار از هم قابل تفکیک بودند. زنجرک مو دارای سه نسل در سال بوده و به‌صورت حشره کامل درون تاکستان زمستان‌گذرانی می‏کند. بر اساس بررسـی‌های صحرایی با استفاده از قفـس طـول دوره نسل‌های سـه‌گانه زنـجرک مو به ترتیب 6/0 ± 9/33 (بدون احتـساب دوره زمستان گذرانی) ، 7/0 ± 3/46 و 6/0 ± 3/37 روز تعیین گردید. تغییرات فصلی تراکم جمعیت حشره کامل، تخم و پوره در شرایط طبیعی گرچه دوره‏های هم‌پوشانی داشتند ولی سه یا چهار دوره فعالیتی در هر سال نشان دادند. دوره اول فعالیت حشره کامل زنجرک مو در تاکستان‌های اصفهان در ماه‌های اردیبهشت و خرداد، دوره دوم در تیر ماه، دوره سوم در مرداد ماه و دوره چهارم در ماه‌های شهریور و مهر بود.
جهانگرد محمدی، سید محمود طاهری،
جلد 9، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده

توابع انتقالی خاک عبارت‌اند از مدل‌های تخمین یک خصوصیت مشخص خاک با استفاده از ویژگی‌هایی که اندازه‌گیری آنها آسان، سریع و یا ارزان می‌باشد. روش معمول در برازش توابع انتقالی خاک استفاده از رگرسیون آماری است. این روش بر پایه فرض دقیق بودن متغیرهای مورد مطالعه و مشاهدات مربوط به آنها استوار بوده و در نهایت روابط بین متغیرها نیز به طور دقیق مشخص می‌شود. در مدل سازی سیستم‌های طبیعی مانند خاک، عموماً با مشاهدات نادقیق و یا روابط مبهم رو به رو هستیم، بنابراین استفاده از روش‌های برازش توابع که قادر به تبیین ساختار مبهم سیستم و در اختیار نهادن الگوهای منبطق با واقعیت هستند، ضروری است. در بررسی حـاضر از روش رگـرسیون مبتنی بر نـظریه مجموعه‌های فازی به منظور برازش توابع انتقالی شیمیایی و فیزیکی خاک استفاده شد. مدل‌های بهینه رگرسیون خطی با ضرایب فازی برای توابع فوق به دست آمد. تجزیه و تحلیل حساسیت بر پایه سطح اعتبار و با توجه به مقدار ابهام مدل‌ها و مقدار شاخص اطمینان مدل‌ها انجام شد. نتایج نشان داد که روش رگرسیون فازی در شرایط روابط ابهامی بین متغیرها و به طور کلی در مواردی که با خطاهای ناشی از ابهام در ساختار معادلات رگرسیونی رو به رو هستیم، می‌تواند مکمل و یا جایگزین مناسبی برای روش رگرسیون آماری تلقی شود.
مسعود لطیفیان، حسین سیدالاسلامی، جهانگیر خواجه علی،
جلد 9، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده

جنبه‏هایی از بیواکولوژی زنجرک مو، Arboridia kermanshah Dlabola ، شامل نحوه پراکنش تخم در سطح زیرین برگ، نحوه پراکنش تخم و پوره زنجرک در طول بازو و حشره کامل در سه عمق مختلف بوته مو، ساعات فعالیت روزانه حشره کامل و مناطق انتشار این گونه در استان اصفهان در سال1376 بررسی شد. نحوه پراکنش تخم زنجرک در پشت برگ با نمونه‏برداری‌های مکرر در طول فصل زراعی تعیین و تراکم تخم در سه ناحیه رگبرگ‌های اصلی و فرعی و بقیه سطح برگ به تفکیک تعیین شد. نمونه‏برداری برای تعیین نحوه پراکنش تخم و پوره و حشره کامل داخل بوته در شش هفته و هر هفته یک روز در دوره نسل دوم آفت که بیشترین فراوانی جمعیت وجود داشت، روی پنج بوته و هر بوته یک بازو و با شمارش مستقیم تراکم تخم و پوره و با تعیین تراکم حشره کامل در سه عمق پنج بوته در همین دوره و با استفاده از دستگاه دی – وک انجام شد. فعالیت روزانه زنجرک مو در همین دوره هر هفته یک روز و هر روز در 7 نوبت (هر دو ساعت یک‌بار از ساعت 8 صبح تا 20 عصر) با زدن 50 تور حشره‏گیری در یک تاکستان برآورد شد. حضور و فراوانی این گونه در 87 تاکستان با شرایط اقلیمی مختلف استان اصفهان با استفاده از تور حشره‏گیری بررسی شد. حاشیه برگ و اطراف رگبرگ‌های ثانویه به عنوان محل ترجیحی و اختصاصی تخم‌گذاری این گونه زنجرک تعیین شد و نواحی اطراف رگبرگ‌های میانی و اصلی و ناحیه داخل رگبرگ‌ها در اولویت‌های ترجیحی بعدی قرار گرفتند. تخم و پوره زنجرک مو در قسمت وسط بازوی بوته مو تراکم بیشتری را نسبت به ابتدا و انتها داشتند. مراحل مختلف رشدی زنجرک مو نیز بیشتر در قسمت های وسطی بوته مو دیده شد و قسمت‌های پایینی و بالایی بوته مو به ترتیب در اولویت‏های بعدی قرار گرفتند. الگوی فعالیت روزانه حشرات کامل دو اوج پرواز نشان داد که یکی حدود ساعت 8 صبح و دیگری حدود ساعت 20 عصر بود. آستانه بیشینه دمایی برای فعالیت پروازی این زنجرک 28 درجه سانتی‏گراد محاسبه شد. مطالعات پراکنش زنجرک مو در استان اصفهان نشان ‏داد که این زنجرک در اغلب نقاط استان پراکنده می‏باشد، ولی فراوانی آن در اقلیم‏های مرطوب‌تر بیشتر است.
فایز رئیسی، اسماعیل اسدی، جهانگرد محمدی،
جلد 9، شماره 3 - ( پاییز 1384 )
چکیده

در اکوسیستم‌های مرتعی، چرای مفرط باعث تغییراتی در پویایی کربن بقایای گیاهی و ماده آلی خاک می‌شود. هدف این پژوهش بررسی کیفیت شیمیایی بقایای سه گونه غالب مرتعی و ارتباط آن با پویایی کربن لاشبرگ تحت مدیریت‌های مختلف چرا و قرق در مراتع سبزکوه می‌باشد. این بررسی در مراتع مشجر منطقه سبزکوه (استان چهار محال و بختیاری) صورت گرفت. نمونه برداری از گیاهان مرتعی غالب شامل اگروپایرون (Agropyron intermedium)، جو پیازدار (Hordeum bulbosum) و جگن (Juncus stenophylla) از یک منطقه تحت قرق 15 ساله برداشت و مقدار نیتروژن، فسفر و پتاسیم در نمونه‌ها اندازه‌گیری شد. علاوه بر این، سرعت تجزیه لاشبرگ گونه‌ها پس از یک سال خواباندن تحت شرایط طبیعی تعیین گردید. مقدار متوسط نیتروژن در لاشبرگ آگرو پایرون، جگن و جو پیازدار به ترتیب 37/1، 36/1 و 98/0 در صد بود. بنابراین با در نظر گرفتن 50% کربن در ماده خشک، نسبت کربن به نیتروژن (C/N) برای گونه‌های آگروپایرون، جگن و جو پیازدار به ترتیب 2/37،3/37 و 1/51 خواهد بود. لاشبرگ‌های آگروپایرون، جگن و جو پیازدار به ترتیب حاوی 13/0، 12/0 و 21/0 درصد فسفر و 04/1 ،01/1 و 72/1 در صد پتاسیم بودند. نتایج پویایی کربن نشان می‌دهد که اختلاف بین سرعت تجزیه لاشبرگ در منطقه چرا و منطقه قرق معنی دار نیست (05/0< p)، ولی این اختلاف بین گونه‌های مطالعه شده از نظر آماری بسیار معنی‌دار است (01/0 >p). نتایج نشان می‌دهند که ظاهراً روند تجزیه این بقایای گیاهی در ابتدا با نسبت C/N هم‌بستگی دارد ولی در خلال فرآیند تجزیه سایر خصوصیات کیفی لاشبرگ و شرایط محیطی خاک تأثیر گذار خواهند بود. بنابراین می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که اثر نوع لاشبرگ گیاهی و کیفیت آن به روی تجزیه پذیری به مراتب ملموس‌تر از اثر چرا (قرق) است.
جهانگرد محمدی، حسین خادمی، محسن نائل،
جلد 9، شماره 3 - ( پاییز 1384 )
چکیده

به منظور دست‌یابی به مدیریت پایدار اراضی و بهبود کیفیت آنها، ارزیابی کمّی عوامل و شاخص‌های مؤثر در پایداری اراضی ضروری است. در بررسی حاضر آثار عوامل مختلف مانند نواحی جغرافیایی، کاربری و مدیریت اراضی بر تغییر پذیری برخی شاخص‌های کیفیت خاک در زاگرس مرکزی ایران مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور 12 منطقه مطالعاتی در مناطق واقع در استان‌های چهارمحال و بختیاری (سبزکوه و بروجن)، اصفهان (سمیرم) و کهکیلویه و بویراحمد (میمند یاسوج) انتخاب و در هر منطقه با توجه به کاربری و مدیریت های مختلف اراضی شامل مرتع (قرق، چرای کنترلی، چرای بی رویه)، کشاورزی (گندم دیم، گندم آبی، یونجه) و جنگل (قرق و تخریب شده) اقدام به نمونه برداری منظم و به تعداد 50 نمونه در هر منطقه شد. نتایج به دست آمده از تجریه و تحلیل‌های آماری تک متغیره و چند متغیره نشان داد که کلیه عوامل نواحی جغرافیایی، نوع کاربری و مدیریت اراضی به طور معنی داری بر تغییر پذیری مکانی شاخص‌های مورد مطالعه کیفیت خاک شامل فعالیت آنزیم فسفاتاز، تنفس میکروبی، مواد آلی و ازت کل خاک در عرصه های مختلف کشاورزی، مراتع و جنگل تأثیر گذاشته‌اند. از سوی دیگر، نتایج حاصل از روش تجزیه به توابع تفکیک کارایی شاخص‌های مورد مطالعه کیفیت خاک در شناسایی اکوسیستم‌های پایـدار و مدیریت‌های بهینه به ویژه در مناطق کشاورزی و جنگل را نشان می‌دهد.
مسعود لطیفیان، حسین سیدالاسلامی، جهانگیر خواجه‌علی،
جلد 9، شماره 3 - ( پاییز 1384 )
چکیده

در سال 1376 در تاکستان دانشگاه صنعتی اصفهان و تاکستان ذوب آهن اصفهان تغییرات فصلی تراکم جمعیت پور‏ه‏های زنجرک مو Arboridia kermanshah Dlabola و پیشرفت علائم آسیب ناشی از آن بررسی گردید. برای بررسی تغییرات فصلی تراکم جمعیت پوره‏ها و آسیب ناشی از آن (بی رنگی برگ) از برگ درختچه‏های مو به صورت هفتگی نمونه‌برداری شد. نمونه‏ها از سه ارتفاع مختلف 10 بوته مو در هر تاکستان گرفته شد و هر سه برگ گرفته شده یک واحد نمونه برداری منظور گردید. به منظور جمع‏آوری پوره‏ها از روش شمارش مستقیم استفاده شد و درصد آسیب وارده به برگ‌ها به کمک دستگاه پلانی‏متر برآورد می‎شد. در این بررسی‌ها قفس‌های مخصوصی برای بررسی میزان آسیب وارده توسط سنین مختلف پورگی پوره‌ها به کار گرفته شد و میزان آسیب سنین مختلف نسبت به هم محاسبه گردید. تغییرات فصلی درصد آسیب زنجرک مو تا زمان برداشت محصول دو دوره فعالیتی نشان داد. آستانه آسیب برای پوره‌های زنجرک مو 80 پوره روز مؤثر در سن1 و یـا حضـور 12-11 عدد پوره سن اول و تغذیه به مدت 7 روز محاسبه گردید که از آن مرحله به بعد با افزایش بیشتر تراکم پوره‌ها میزان خسارت ناشی از پوره‌ها قابل ملاحظه شده و به شدت افزایش می‏یابد.
جهانشیر شاکرمی، عیدی بازگیر، محمد فیضیان،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده

  در جستجو برای کشف مواد ضد قارچ جدید که تجدید شونده و سازگار با محیط زیست باشند، اثر اسانس پنج گونه‌گیاه شامل: Myrtus communis ، Mentha aquatica ، Vitex agnus-castus ، Thymus daenensis و Artemisia aucheri بر رشد میسلیومی قارچ‌های بیماری‌‌زای گیاهی Rhizoctonia solani ، Gaeumannomyces graminis ، Fusarium oxysporum و Pythium ultimum مورد بررسی قرار گرفت. اثر اسانس‌ها در قالب طرح کاملاً تصادفی و آزمایش فاکتوریل در سه غلظت و سه تکرار در 25 درجه سانتی‌گراد روی محیط کشت PDA انجام گردید. نتایج نشان داد که قارچ R. solani با 83/48% مهار رشد مقاوم‌ترین و P . ultimum با 62/89% حساس‌ترین گونه در برابر اسانس‌های گیاهی مورد آزمایش بوده‌اند. هم‌چنین مشخص شد که اسانس M . aquatica و T. daenensis به ترتیب با 70/93 و 74/92% مهار رشد میسلیومی قارچ‌های مورد مطالعه، بیشترین اثر و V. agnus-castus با 88/33% مهار رشد، کمترین تأثیر را داشته‌اند. در غلظت 20 میکرولیتر بر تشتک‌پتری‌ (قطر 9 سانتی‌متر)، اسانس گیاهان M. aquatica و T. daenensis باعث 100درصد مهار رشد میسلیومی قارچ‌های مورد مطالعه شده‌اند. با توجه به اثر قارچ‌کشی قابل توجه اسانس گیاهان بررسی شده و کم خطر بودن آنها برای انسان و محیط زیست به نظر می‌رسد اسانس‌های گیاهی احتمالاً می‌توانند برای کنترل قارچ‌های بیماری‌زای گیاهی و یا حداقل به عنوان مدلی برای ساخت قارچ‌کش‌های جدید مورد استفاده قرار گیرد.


احمد قنبری، جهانگیر عابدی کوپایی، جواد طایی سمیرمی،
جلد 10، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده

تحقیق حاضر به ‌منظور بررسی تأثیر آبیاری با فاضلاب روی عملکرد، کیفیت گندم و برخی ویژگی‌های خاک انجام گرفته است، هم‌چنین با توجه به SAR و شوری فاضلاب(3
محسن سعیدی، علی احمدی، کاظم پوستینی، محمدرضا جهانسوز،
جلد 11، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده

رطوبت خاک یکی از عوامل محدود کننده جوانه‌زنی، سبزشدن و استقرار گیاهان زراعی خصوصاً در شرایط دیم و در نهایت شکل‌گیری عملکرد در مناطق خشک و نیمه خشک (مانند ایران) است. در چنین مناطقی انتخاب ارقامی که علاوه بر مقاومت به خشکی در مرحله جوانه‌زنی و سبزشدن، پتانسیل عملکرد بالایی نیز داشته باشند از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار هستند. این بررسی در همین راستا و در سه سطح مزرعه‌ای، گلخانه‌ای و آزمایشگاهی و بر روی ژنوتیپ‌های مختلف گندم با سوابق اصلاحی متفاوت شامل: ارقام اصلاح شده داخلی در اثر عمل انتخاب (امید، سرداری، روشن)، ارقام اصلاح شده داخلی- خارجی در اثر عمل هیبریداسیون (آزادی، فلات، قدس) و چهار لاین(3-2/5593، 3-5806، 6-6452،6-2/7007) انجام شد. براساس نتایج به دست آمده با کاهش پتانسیل اسمزی برخلاف درصد و سرعت جوانه‌زنی، بنیه جوانه‌زنی با سرعت و شیب زیاد در ژنوتیپ‌های مختلف شروع به کاهش نمود. در این شرایط و در پتانسیل اسمزی 8/0- مگاپاسکال ژنوتیپ‌های امید، آزادی و 3-2/5593 بالاترین و ژنوتیپ‌های سرداری، 3-5806 و فلات کمترین بنیه جوانه‌زنی را از خود نشان دادند. در پتانسیل اسمزی 6/1- مگاپاسکال بنیه جوانه‌زنی همه ژنوتیپ‌های مورد بررسی به‌شدت کاهش یافت و در این سطح پتانسیل اسمزی تفاوت معنی‌داری بین ژنوتیپ‌های مختلف از نظر بنیه جوانه‌زنی دیده نشد. در بین صفات مورد مطالعه بنیه جوانه‌زنی بیشترین ضریب هم‌بستگی را با درصد سبزشدن از سطح مزرعه دارا بود و بین سایر خصوصیات جوانه‌زنی با عملکرد در سطح مزرعه ضریب هم‌بستگی معنی‌داری به دست نیامد. نتایج حاصل از مقایسه‌های گروهی نشان دادند که گروه ژنوتیپ‌های اصلاح شده داخلی دارای بنیه جوانه‌زنی بالاتری نسبت به دو گروه دیگر بود ولی تفاوت معنی‌داری بین آنها از نظر سرعت و درصد جوانه‌زنی دیده نشد.
مهدی شعبانیان، حسین معصومی، اکبر حسینی‌پور، جهانگیر حیدرنژاد، ذبیح‌اله اعظمی،
جلد 11، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده

در طی نمونه برداری از گلخانه‌های خیار منطقه جیرفت در سال‌های1380 تا 1383، 1294 نمونه دارای علائمی از قبیل موزائیک، بدشکلی و تاولی شدن برگ و میوه جمع آوری گردید. با استفاده از آزمون‌های الایزا و ایمنی سنجی نقطه‌ای (Dot immunobinding assay (DIBA ویروس‌های موزائیک زرد کدو (Zucchini yellow mosaic virus (ZYMV، موزائیک هندوانه (2 Watermelon mosaic virus-2 (WMV-2، موزائیک خیار (Cucumber mosaic virus (CMV و پژمردگی لکه‌ای گوجه فرنگی (Tomato spotted wilt virus (TSWV شناسایی و تعیین پراکنش شدند. این بررسی نشان داد که خیار گلخانه‌ای به ویروس‌‌های فوق آلوده است و ZYMV شایع‌ترین ویروس بر روی خیار گلخانه‌ای می‌باشد. انتقال ویروس‌های شته زاد توسط چهار گونه شته شامل Aphis fabae، A. craccivora، A.gossypii و Myzus persicae مورد بررسی گرفت. ویروس موزاییک زرد کدو دارای بالاترین درصد انتقال بین ویروس‌های فوق بود و A. craccivora با راندمان بالای 60 درصد با شته‌های فوق منتقل شد. WMV-2 تنها توسط شته A. gossypii منتقل نگردید. آلودگی نمونه‌های آلوده به ZYMV در روش RT-PCR با یک جفت آغازگر که قطعه‌ای به طول 458 جفت باز از ژن پروتئین پوششی را تکثیر می‌کرد، تأیید شد. آزمون TAS-ELISA با استفاده از آنتی سرم‌های مونوکلونال کانادایی نشان داد که جدایه جیرفت به شاخه یک یا دو از گروه A متعلق می‌باشد. در آموده نسبتاً خالص ویروس پیکره‌های رشته‌ای انعطاف پذیر با طول تقریبی 790 نانومتر با میکروسکپ الکترونی مشاهده شد. وزن مولکولی پروتئین پوششی این ویروس با روش الکتروفورز در ژل پلی آکریل آمید 36/2 کیلو دالتون تعیین و در آزمون وسترن بلات با استفاده از آنتی سرم تهیه شده بر علیه ویروس به عنوان شناساگر پروتئین پوششی ویروس تأیید گردید. این اولین گزارش از حضور ویروس‌های فوق روی خیار گلخانه‌ای در منطقه جیرفت می‌باشد.
افسانه مظاهری، بیژن حاتمی، جهانگیر خواجه‌علی، سید ابراهیم صادقی،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده

سوسک شاخک بلند سارتا Aeolesthes sarta، یکی از مخرب‌ترین آفات چوبخوار درختان مثمر و غیرمثمر در ایران می‌باشد. در این پژوهش برخی از پارامترهای تولید مثلی آن در شرایط آزمایشگاه با رهاسازی حشرات کامل هم‌سن تازه ظاهر شده (1 تا 2 روز پس از خروج از مکان‌های زمستان‌گذران) به صورت جفت‌های جداگانه روی قطعات بریده شده تنه درخت اوجا درون قفس، در 15 تکرار مطالعه شد. از این داده‌ها در تهیه جدول باروری سوسک چوبخوار سارتا نیز استفاده گردید. بر اساس نتایج این پ‍ژوهش حشرات ماده به طور میانگین 2/0±9/3 روز پس از رهاسازی شروع به تخم‌گذاری نمودند و میانگین دوره تخم‌گذاری این حشره 6/0±6/16 روز به طول انجامید. میانگین تعداد تخم گذاشته شده توسط هر حشره ماده 5/17±6/122 عدد تعیین شد. طول عمر حشرات نر 6/0±26 و طول عمر حشرات ماده 4/0±4/29 روز بود. حشرات ماده در طول دوره تخم‌ریزی هیچ‌گونه تلفاتی نداشتند، بنابراین مقادیر نرخ ناخالص تولیدمثل (GRR) و نرخ خالص تولید مثل (R0 یا NRR) (نسل/ماده/ماده) برابر و معادل 7/8±6/61 به دست آمد. نرخ ذاتی رشد جمعیت (rm)، میانگین طول مدت هر نسل (T) و مدت زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت (t) به ترتیب 5-24/0±0067/0 نتاج ماده به ازای هر ماده در روز، 4/0±5/612 و 6/3±7/102 روز برآورد شد. نرخ متناهی افزایش جمعیت (λ) (روز/ماده/ماده)، 5-24/0±006/1 تعیین شد. در این آزمایش پایین بودن مقدار نرخ ذاتی رشد جمعیت مربوط به سه عامل سن بالای افراد تولیدمثل کننده (میانگین 602 روز)، طول عمر پایین آنها در طول دوره تولیدمثل (حداکثر 22 روز) و طولانی بودن میانگین طول مدت یک نسل (5/612 روز) می‌باشد.
رسول قربعلی، حسین سیدالاسلامی، علی رضوانی، جهانگیر خواجه‏علی،
جلد 11، شماره 42 - ( زمستان 1386 )
چکیده

  شته‌ها به عنوان یکی از مهمترین آفات گیاهی، از جمله درختان بادام می‌باشند. در این تحقیق نوسانات فصلی جمعیت دو گونه شته سبز و آردی بادام طی سال‌های 1378و1379 در منطقه نجف آباد روی درختان بادام بررسی، و زمان تفریخ تخم، ظهور، اوج طغیان، مهاجرت بهاره به میزبان ثانوی، میزبان‌های ثانوی، مهاجرت برگشتی از میزبان ثانوی در پائیز، زمان تخم گذاری، تعداد تخم گذاشته شده، میزان خسارت، سایر میزبان‌ها و برخی از دشمنان طبیعی با انجام نمونه برداری‌های منظم و استفاده از تله‌های زردآبی، مطالعه شد. در اولین هفته‌های آغازین بهار در منطقه نجف آباد، علائم ظهور شته‌های سبز بادام روی سرشاخه‌های جوان بادام به صورت پیچش شدید برگ‌ها و در ادامه، طغیان شدید جمعیت وکاهش رشد سرشاخه‌ها و کوتاه شدن اندازه میان گره‌ها ظاهر شد. در فاصله زمانی اندک، کلنی شته آردی بادام نیز در سطح زیرین دیگر برگ‌ها تشکیل گردید. تفریخ تخم هر دو گونه هم‌زمان بود ولی تشکیل کلنی و افزایش جمعیت شته آردی حدود دو هفته دیرتر از شته سبز اتفاق افتاد. با آغاز فصل گرما هر دو گونه فوق درختان بادام را به سمت میزبان‌های ثانوی جهت تابستان گذرانی ترک کردند. در اواخر تابستان با اختلاف فاز اندکی روی میزبان ثانوی در ابتدا اشکال ماده زنده زای مهاجر بازگشتی ( Gynopara ) و سپس نرهای جنسی تشکیل و به درختان بادام مهاجرت کرده و در آنجا نرهای جنسی مهاجر با ماده‌های جنسی تولید شده توسط شته‌های ژینوپار جفت گیری کرده و سرانجام تخم گذاری در کنار جوانه‌ها صورت گرفت.


غلامعباس اکبری، حمید جباری ، جهانفر دانشیان، ایرج اله دادی، نسترن شهبازیان،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده

به منظور ارزیابی آثار آبیاری محدود بر خصوصیات فیزیکی دانه هیبریدهای آفتابگردان، سه آزمایش جداگانه روی 9 هیبرید آفتابگردان در سه رژیم آبیاری (آبیاری پس از 60، 120 و 180 میلی‌متر تبخیر تجمعی از تشت تبخیر کلاس A) و در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1385 در مزرعه پژوهشی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج اجرا گردید. نتایج آزمایش نشان داد که بیشترین طول، عرض و قطر دانه در رژیم آبیاری بعد از 60 میلی‌متر تبخیر به دست آمد و تیمارهای آبیاری محدود بعد از 120 و 180 میلی‌متر تبخیر به ترتیب باعث کاهش 11 و 16% طول، 21 و 26% عرض و 22 و 28% قطر دانه گردیدند. بنابراین قطر دانه در مقایسه با عرض و طول دانه حساسیت بیشتری به سطوح آبیاری محدود داشت. بیشترین طول دانه متعلق به هیبرید A74×R95 و بیشترین عرض و قطر دانه متعلق به هیبرید آلستار بود. هم‌چنین در آزمایش‌های آبیاری پس از 60 و 120 میلی‌متر تبخیر، هیبرید A74×R95 و در آزمایش آبیاری پس از 180 میلی‌متر هیبرید آذرگل دارای بیشترین وزن دانه بودند.

صفحه 1 از 5    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb