3 نتیجه برای جواهری طهرانی
جهانگیر عابدی کوپایی، محسن جواهری طهرانی، کیاچهر بهفرنیا،
جلد 19، شماره 71 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-بهار 1394 )
چکیده
با توجه به افزایش جمعیت، مشکلات کمبود آب و لزوم مصرف آب بیشتر، استفاده از آبهای نامتعارف و پساب تصفیهخانههای فاضلاب در چند سال اخیر مورد توجه قرار گرفته است. در شرایطی که بار آلودگی زیاد نباشد، استفاده از راکتورهای بیوفیلمی معمول میباشد. در همین راستا، استفاده از بتن متخلخل بهعنوان بستر رشد و تکثیر بیوفیلم، در کاهش بار آلودگی پساب بررسی گردید. بدینمنظور یک طرح اختلاط پایه با توجه به آییننامه ACI211.3R انتخاب گردید و با نظر بهافزایش سطح ویژه بتن برای رشد بیوفیلم، در سه مرحله و در هر مرحله 10 درصد وزن درشتدانه، ریزدانه به طرح اختلاط پایه افزوده شد. طرح آزمایش مورد استفاده بلوک کامل تصادفی میباشد. برای انجام آزمایش، در نزدیکی تصفیهخانه فاضلاب دانشگاه صنعتی اصفهان کانالی با طول 9 متر و به عرض 30 سانتیمتر و ارتفاع 20 سانتیمتر ساخته شد. سپس بلوکهای بتنی ساخته شده در کانال مذکور قرار گرفتند و عملیات فرآوری بیوفیلم برروی خلل و فرج مکعبهای بتنی انجام پذیرفت. آزمایشهای کیفی اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی (BOD)، اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (COD)، کل مواد جامد معلق (TSS) و تعداد کل کلیفرمها برروی نمونههای پساب ورودی و خروجی بهعمل آمد و درصد حذف هر یک از پارامترها محاسبه شد. نتایج نشان میدهد با افزوده شدن ریزدانه درصدهای حذف این پارامترها افزایش مییابد. بهطور میانگین درصدهای حذف BOD، COD، TSS و تعداد کل کلیفرمها برای طرح اختلاط اول (1400 کیلوگرم در مترمکعب سنگ درشتدانه و بدون ریزدانه) بهترتیب 25، 33، 45 و37 درصد میباشد که این اعداد با همین ترتیب برای طرح اختلاط چهارم (1400 کیلوگرم در مترمکعب سنگ درشتدانه و 420 کیلوگرم در مترمکعب ماسه ریزدانه) به 36، 40، 57 و 81 میرسد. در نهایت میتوان گفت بتن متخلخل میتواند بهعنوان بستر بیوفیلم مورد استفاده قرار گیرد. براساس نتایج، طرح اختلاط سوم (1400 کیلوگرم در مترمکعب سنگ درشتدانه و 280 کیلوگرم در مترمکعب ماسه ریزدانه) بهترین طرح اختلاط ارزیابی میگردد.
محسن جواهری طهرانی، سید فرهاد موسوی، خسرو حسینی،
جلد 20، شماره 77 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاییز 1395 )
چکیده
مطالعات ریختشناسی دارای اهمیت ویژهای در ساماندهی رودخانه و تعیین حریم و بستر رودخانه میباشد. سدها ازجمله سازههایی هستند که بیشترین تأثیر را بر مورفولوژی رودخانه دارند. مطالعات تغییرات رودخانهها معمولاً زمانبر بوده و در بازههای زمانی بلند مدت میسر میباشد. برای تشخیص این تغییرات، استفاده از تصاویر ماهوارهای تهیهشده در بازههای زمانی مختلف و روشهای کارتوگرافی سودمند خواهد بود. در این پژوهش، تغییرات مورفولوژیک رودخانه زایندهرود در پایین دست سد زایندهرود، بین دو ایستگاه هیدرومتری سد تنظیمی و پل زمانخان، براساس ۷ سری تصاویر ماهواره Landsat از سال (۱۳۵۹ تا ۱۳۹۳) به کمک نرمافزار4.8 ENVI مورد بررسی قرار گرفته است. براساس نتایج، روش افزایش کنتراست بهصورت بسط خطی اشباعشده به همراه فیلترگذاری با فیلتر بارزسازی لبه بهعنوان روشی مناسب در تعیین مرز بین آب و زمین تشخیص داده شد. در مرحله بعد، مسیر رودخانه در محیط نرمافزار ArcGIS 10.2 واردشده و پارامترهای هندسی رودخانه مانند طولموج، ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی و شعاع قوسها تعیین گردید. همچنین، تجزیهوتحلیلهای آماری روی پارامترهای هندسی، در نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج نشان میدهد که از سال ۱۳۵۹ تاکنون ضریب خمیدگی از ۱۴/۲ به ۳۸/۲ افزایشیافته و شعاع قوسهای رودخانه و طولموج پیچشها بهترتیب ۵ و ۴/۱۱ درصد کاهش پیداکرده است. بهطورکلی رودخانه در هر دوره، از انحنای قوسهای خود کاسته و پیچها بهسمت پایین دست جابهجا شدهاند. از مهمترین عوامل این پدیده میتوان به تصرفات صورت گرفته در حاشیه و حریم رودخانه در مارکده و چم کاکا اشاره کرد که روند طبیعی رودخانه را بر هم زده است. در مناطق چم جنگل، چم خلیفه و چم عالی، بهدلیل افزایش شیب و عدم پوشش گیاهی مناسب، فرسایش دیوارهها به حداکثر میرسد. درنهایت، اگرچه دبی سیلابی رودخانه توسط سد زایندهرود مهارشده، اما هنوز رودخانه در قسمتهای پیچان رودی قابلیت فرسایش دارد.
محسن جواهری طهرانی، سید فرهاد موسوی، چهانگیر عابدی کوپایی، حجت کرمی،
جلد 24، شماره 2 - ( علوم آب و خاک- تابستان 1399 )
چکیده
در چند دهه اخیر، استفاده از بتن متخلخل برای پوشش کف پیادهروها و روسازی جادهها بهعنوان رابطی برای جمعآوری رواناب شهری فزونی یافته است. این سیستم از نظر اقتصادی نسبت به دیگر روشهای کاهش آلودگی رواناب بسیار مقرون به صرفهتر است. برای طراحی سیستم کنترل رواناب و کاهش آلودگی آن، نیاز به تعیین خصوصیات هیدرولیکی و دینامیک بتن متخلخل (با و بدون مواد افزودنی) است. در این پژوهش، تأثیر فاکتورهای تیپ سیمان (2 و 5)، نسبت آب به سیمان (0/35، 0/45 و 0/55)، مقدار ریزدانه (صفر، 10 و 20 درصد)، نوع افزودنی (پوکه معدنی، پوکه صنعتی، پرلیت و زئولیت) و میزان افزودنی افزوده شده (5، 10، 15 و 20 درصد) بر خصوصیات فیزیکی بتن متخلخل (تخلخل، هدایت هیدرولیکی و مقاومت فشاری)، هر کدام با سه تکرار، با استفاده از طراحی اثرزدا بررسی شده است. از نرمافزار Qualitek-4 نیز برای بحث نتایج استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که برای بهدست آوردن بیشترین میزان تخلخل در طرح اختلاط بتن متخلخل، باید نسبت آب به سیمان 35/0، صفر درصد ریزدانه، سیمان تیپ 2 و 15 درصد پوکه صنعتی درنظر گرفته شود. همچنین، نسبت آب به سیمان 55/0، صفر درصد ریزدانه، سیمان تیپ 2 و 15 درصد پوکه صنعتی بیشترین میزان آبگذری در بتن متخلخل را بهدست میدهد. در نهایت، نسبت آب به سیمان 55/0، 20 درصد ریزدانه، سیمان تیپ 2، و 5 درصد زئولیت برای حصول حداکثر مقاومت فشاری مورد نیاز است. نتیجه کلی این است که در این پژوهش، بدون طراحی اثرزدا، امکان نتیجهگیری منطقی و با کمترین هزینه وجود نداشت.