مسعود گلستانی، حسن پاک نیت،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای کنجد، شناسایی و انتخاب ژنوتیپهای متحمل به خشکی بر اساس شاخصهای کمــّی تحمل به خشکی، تعداد ٨ ژنوتیپ کنجد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط آبیاری مطلوب و محدود در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مورد آزمایش قرار گرفتند. بر مبنای عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب (Yp) و محدود (Ys) شاخصهای کمــّی تحمل به خشکی از قبیل: میانگین بهرهوری (MP)، میانگین هندسی بهرهوری (GMP)، میانگین هارمونیک (HM)، شاخص تحمل تنش (STI)، شاخص حساسیت به تنش (SSI) و شاخص تحمل (TOL) محاسبه شدند. نتایج تجزیه واریانس، اختلاف بسیار معنیداری را بین ژنوتیپها از نظر کلیه شاخصهای اندازهگیری شده، عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود نشان داد که بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپها و امکان انتخاب ژنوتیپهای متحمل به تنش خشکی میباشد. مقایسه میانگینها نشان داد که بیشترین میانگین عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود و نیز MP، GMP، HM و STI متعلق به ژنوتیپ شماره 5 میباشد. تحلیل همبستگی بین شاخصها و میانگین عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود نشان داد که هر چهار شاخص برای غربال کردن ژنوتیپها مناسب هستند. با توجه به این شاخصها و عملکرد بالا در دو محیط بهترین ژنوتیپهای متحمل به خشکی ژنوتیپهای شماره 4 و 5 بودند. نمودار چند متغیره بایپلات نشان داد که ژنوتیپهای شماره 4 و 5 در مجاورت شاخصهای تحمل به خشکی یعنی MP، GMP، HM و STI قرار دارند. تجزیه خوشهای و رسم دندروگرام فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپها را مشخص نمود و ژنوتیپهای شماره 4 و 5 به عنوان ژنوتیپهای متحمل به خشکی و ژنوتیپهای شماره 1، 2 و 3 به عنوان لاینهای حساس به خشکی شناخته شدند.
فرود صالحی، محمدجعفر بحرانی، سید عبدالرضا کاظمینی، حسن پاک نیت، نجفعلی کریمیان،
جلد 15، شماره 55 - ( علوم فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك بهار 1390 )
چکیده
بقایای گیاهی، مواد آلی مفیدی محسوب میشوند که میتوانند تغییرات مهمی در ویژگیهای زیستی، شیمیایی و فیزیکی خاک ایجاد کرده و سبب افزایش یا پایداری عملکرد محصولات زراعی شوند. به منظور بررسی حفظ بقایای گیاهی و اختلاط آنها با خاک و کاربرد کود نیتروژن بر ویژگیهای خاک در زراعت لوبیا قرمز (Phaseolus vulgaris L.)، آزمایشی در تابستان 1387 و 1388 در قالب بلوکهای کامل تصادفی بهصورت دو بار خرد شده با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز (باجگاه) انجام شد. فاکتور اصلی رقم لوبیای قرمز (لوبیا قرمز D81083 و قرمز صیاد)، فاکتور فرعی کود نیتروژن (صفر، 5/34، 69 و 5/103 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) و فاکتور فرعی فرعی بقایای گندم (0، 25، 50 و 75 درصد) بود. نتایج نشان داد که کربن آلی، نیتروژن، فسفر و پتاسیم خاک با کاربرد بقایای گیاهی افزایش یافتند. استفاده از مقادیر زیاد بقایا (75 درصد)، در ویژگیهای فوق تفاوت معنیداری ایجاد نکرد. بنابراین حفظ بقایای گیاهی میتواند به بهبود ویژگیهای خاک کمک کند. بنابراین میزان مطلوب بقایای گیاهی برای کیفیت مناسب خاک، حفظ 50 درصد بقایای گندم بود. کاربرد کود نیتروژن، باعث افزایش میزان نیتروژن و کاهش میزان فسفر و پتاسیم خاک شد، ولی تأثیری بر کربن آلی خاک نداشت