2 نتیجه برای حشمت الله رحیمیان
عباس داودی، اسلام مجیدی، حشمت الله رحیمیان، مصطفی ولیزاده،
جلد 9، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده
بیماری آتشک با عامل باکتریایی Erwinia amylovora (Burrill) Winslow et al از بیماریهای مهم و خطرناک درختان میوه دانه دار محسوب میشود که در بعضی نقاط کشور خسارات اقتصادی فراوانی به ترتیب افزایش در درختان به، گلابی و سیب ایجاد نموده است. به منظور تعیین شدت آلودگی 43 رقم گلابی موجود در کلکسیون بخش تحقیقات باغبانی که در شرایط کاملاً طبیعی به بیماری آتشک آلوده شده بودند و نیز بررسی واکنش این ارقام در مقابل بیماری، ارزیابی با استفاده از سیستم استاندارد USDA در کلکسیون مذکور بر روی این ارقام انجام گرفت. در این بررسی، اکثر ارقام در شرایط طبیعی آلوده شده بودند، ولی شدت بیماری به طور معنی داری در بین ارقام تفاوت داشت. با استفاده از این سیستم گروه بندی، ارقام گلابی مورد بررسی در 2 گروه قرار گرفتند. 4/81% از ارقام گلابی به عنوان خیلی حساس و 6/18% دیگر به عنوان نیمه حساس شناسایی شدند. هم چنین برای گروهبندی ارقام گلابی، علاوه بر روش مذکور با استفاده از نرم افزار SPSS ، تجزیه خوشهای (کلاستر) نیز در مورد میانگین کلیه ارقام براساس گروه شدت اکتسابی و با روش فاصله متوسط میانگین جفت گروههای موازنه نشده (UPGMA) انجام گردید و ارقام در سه کلاستر مجزا قرار گرفتند و چنین به نظر می رسد که گروه بندی حاصل از تجزیه خوشهای با سیستم گروهبندی USDA تطابق چندانی ندارد. همچنین بین دو روش ارزیابی شدت آلودگی ارقام گلابی یعنی سیستم استاندارد USDA در شرایط آلودگی طبیعی و ارزیابی مزرعهای با آلودگی مصنوعی هم بستگی معنیداری در سطح احتمال یک درصد دیده شد (83/0-=r).
لیلا خدائی، حشمت الله رحیمیان، رضا امیری، محمود مصباح، اصغر میرزائی اصل، سید کمال کاظمی تبار،
جلد 11، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
نرعقیمی ژنتیکی صفتی است که در چغندر قند به وسیله یک جفت آلل مغلوب (aa) کنترل میشود. وجود صفت نرعقیمی ژنتیکی در یک رگه یا جمعیت چغندر قند موجب تسهیل در انجام تلاقیهای لازم در انتقال صفات مهم نظیر مقاومت به بیماریها میشود. همچنین با استفاده از نرعقیمی ژنتیکی میتوان تنوع ژنتیکی جمعیتهای تکجوانه چغندرقند را افزایش داد. چنانچه صفت نرعقیمی ژنتیکی را بتوان با نشانگرهای مولکولی نشانمند نمود زمان و هزینهای که برای انتقال آن به یک زمینه ژنتیکی دیگر لازم است، به شدت کاهش مییابد. در این بررسی، برای نشانمند کردن ژن نرعقیمی ژنتیکی از 302 آغازگر RAPD به همراه روش BSA استفاده شد. از مخلوط DNA 8 گیاه نر بارور و 8 گیاه نرعقیم از دو جمعیت 231 و 261 استفاده شد. ابتدا آغازگرها روی تودهها آزمون گردید و پس از شناسایی آغازگرهای چند شکل در بین دو توده، این آغازگرها روی تک بوتههای تشکیل دهنده هر کدام از تودهها آزمون شدند. چنانچه در این مرحله هم چند شکلی آغازگر تائید شد، در مرحله بعدی از آن در آزمون بقیه تک بوتههای دو جمعیت 231 و 261 استفاده گردید. در پایان 10 نشانگر در جمعیت 231 و6 نشانگر در جمعیت 261 شناسایی شد که فاصله آنها از مکان ژنی نرعقیمی ژنتیکی کمتر از 50 سانتیمورگان بود. از میان این نشانگرها، نشانگر ناجفت AB 8-18-600 کمترین فاصله را با مکان ژنی نرعقیمی ژنتیکی داشت. این نشانگر فقط 3 نوترکیبی در جمعیت 231 و یک نوترکیبی در جمعیت 261 نشان داد، در نتیجه فاصله این نشانگر از مکان ژنی نرعقیمی ژنتیکی در مجموع این دو جمعیت برابر 3/5 سانتیمورگان برآورد شد.