24 نتیجه برای حقیقی
ابراهیم روغنی حقیقی فرد،
جلد 4، شماره 4 - ( 10-1379 )
چکیده
به منظور بررسی سطوح مختلف باکتری Cellulomonas uda بر روند تخمیر و ترکیب شیمیایی، گیاه کامل ذرت به مدت 60 روز در سیلوهای کوچک 70 گرمی سیلو گردید. در یک طرح کاملاً تصادفی، سه عدد سیلو از گروه تیمار 1 (بدون باکتری) و تیمارهای 2 و 3 (به ترتیب 105×2/1 و 105×4/2 واحد تشکیل کلنی یا CFU، به ازای هر گرم گیاه تازه) در سومین و شصتمین روز بعد از سیلو کردن باز شدند. معیارهای مورد اندازهگیری عبارت بود از: ماده خشک، اسیدیته، ماده آلی، کربوهیدراتهای محلول در آب، پروتئین خام، دیواره سلولی (NDF)، دیواره سلولی بدون همیسلولز (ADF)، همیسلولز و ازت آمونیاکی. افزودن باکتری در هر دو سطح باعث افزایش معنی دار اسیدیته سیلاژها در روز سوم گردید (05/0>P). اسیدیته نهایی علوفه سیلوشده با بیشترین غلظت باکتری، به طور معنیداری (05/0>P) بیشتر بود، که احتمالاً نشاندهنده افزایش شدت تخمیر کربوهیدراتهای ناشی از تجزیه سلولز در این سیلوهاست. با افزودن باکتری، میزان قندهای محلول در آب باقی مانده نهایی، به طور غیرمعنیداری افزایش یافت. میزان ازت آمونیاکی نهایی همه سیلاژها کمتر از 8 درصد ازت کل، و در تیمارهای 2 و 3 از این هم کمتر بود. افزودن باکتری باعث کاهش میزان دیواره سلولی بدون همیسلولز (ADF) به میزان 9/11 و 8/1 درصد، به ترتیب در تیمارهای 2 و 3 گردید. میزان دیواره سلولی در تیمارهای 1 و 3 افزایش، و در تیمار 2 حدود 6/3 گرم در هر کیلوگرم ماده خشک کاهش نشان داد. میزان همیسلولز در همه تیمارها افزایش داشت، اما میزان سلولز در تیمارهای 1، 2 و 3 به ترتیب 38/9، 37/17 و 49/12 درصد کاهش یافت. به طور خلاصه، افزودن باکتری Cellulomonas uda در سطح 105×2/1 CFU به ازای هر گرم گیاه تازه در افزایش قندهای محلول در آب باقی مانده، کاهش دیواره سلولی و هیدرولیز سلولز از گیاه کامل ذرت موثر است.
ابراهیم روغنی حقیقی فرد، محمدجواد ضمیری،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
اثر افزودن سطوح مختلف اوره (صفر، 5/0 و 75/0 درصد ماده تر) به گیاه کامل ذرت، بر ترکیب شیمیایی و قابلیت هضم در 16 رأس گوسفند نر قزل، در چارچوب یک طرح کاملاً تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیهپذیری و ارزش غذایی آن نیز بررسی گردید. با افزودن اوره، pH، میزان کل ازت و غلظت ازت آمونیاکی سیلاژ افزایش یافت (05/0>P) ضریب گوارشپذیری ظاهری کل ازت برای سیلاژهای حاوی اوره بیشتر بود (05/0>P ) تعادل ازت در گوسفندان تغذیه شده با سیلاژ حاوی 5/0 درصد اوره افزایش یافت (05/0>P) و غلظت ازت آمونیاکی مایع شکمبه تا 5/1 ساعت بعد از تغذیه با ذرات اورهدار افزایش یافت (05/0>P) سطح ازت اورهای خون تا شش ساعت پس از تغذیه با سیلاژهای حاوی اوره بالاتر بود (05/0>P) توان تجزیهپذیری بالقوه ماده خشک و آلی با سیلاژهای 5/0 درصد اوره بیشترین بود. میانگین افزایش وزن روزانه با افزودن اوره افزایش یافت، و بـا سیلاژ 75/0 درصد اوره بالاتر بود (88/212 گرم). ضخامت چربی زیرپوستی در گوسفندان تغذیه شده با سیلاژهای حاوی 75/0 و بدون اوره، به گونهای معنیدار (01/0>P) بیشتر شد. به نظر میرسد که بازده غذایی با افزودن اوره بهبود یابد. نتایج نشان میدهد که ارزش غذایی ذرت با افزودن 5/0 درصد اوره افزایش مییابد.
ولی الله کریمی، علی اکبر کامکار حقیقی، علیرضا سپاسخواه ، داور خلیلی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
«خشکسالی» هنگامی اتفاق میافتد که کمبودی در مقدار بارندگی، رواناب و رطوبت خاک و افزایشی در میزان دمای هوا و یا کاهشی در سطح ایستایی در منطقه، نسبت به شرایط میانگین دیده شود. خشکسالی پدیدهای است که هر از چند سال میتوان آن را با شدتهای متفاوت در یک منطقه انتظار داشت. بنابراین با «خشکی» که از ویژگیهای دایمی آب و هوایی هر منطقه است فرق میکند. در این پژوهش، با استفاده از روش هربست و همکاران، که بعداً توسط موهان و رانگاچاریا اصلاح شد، آمار بارندگی ماهیانه 21 ساله 51 ایستگاه هواشناسی مربوط به سازمان آب، در سطح استان فارس بررسی و نقشههای هممدت و همشدت خشکسالی برای کل استان فارس تهیه گردید. بر این پایه، مناطق شمال شرقی، جنوب شرقی، جنوب و جنوب غرب استان، که در مجاورت استانهای خشک اصفهان، کرمان، هرمزگان و بوشهر واقعند، مناطق مستعد خشکسالی شناخته میشوند.
ابراهیم روغنی حقیقی فرد،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثر باکتری تولید کننده اسید لاکتیک (LAB) و اوره بر ترکیب شیمیایی، ارزش غذایی و ویژگیهای مایع شکمبه علوفه کامل جو سیلو شده انجام گردید. در یک طرح کاملاً تصادفی و به صورت چرخشی، چهار گوسفند نر سافولک مورد استفاده قرار گرفت. محلول LAB به میزان دو لیتر بر هر تن گیاه تر جو (با 35% ماده خشک) و اوره به میزان چهار کیلوگرم به هر تن ماده خشک (با 55% ماده خشک)، افزوده و به مدت 60 روز سیلو شد. سیلاژهای با ماده خشک کم، pH پایینتر، قندهای محلول در آب باقیمانده، ازت آمونیاک، اسید لاکتیک و اتانول بیشتر و نسبت لاکتات به استات بالاتری داشتند. LAB موجب افزایش اسید لاکتیک و نسبت بالاتر لاکتات به استات گردید. قابلیت هضم ماده خشک (P<0.001)، ماده آلی (01/0>P)، دیواره سلولی (P<0.05)، دیواره سلولی بدون همیسلولز (01/0>P) و ازت کل (01/0>P)، با افزودنیها افزایش معنیداری نشان دادند. میانگین غلظت ازت آمونیاکی و pH شکمبه با سیلاژهای دارای اوره، به طور معنیداری (P<0.05) افزایش یافت. میزان پروپیونات شکمبه با سیلاژهای دارای LAB به طور معنیداری (01/0>P) بالاتر از سیلاژهای دارای اوره بود. نتایج نشان میدهد که افزودن LAB به میزان دو لیتر به هر تن علوفه کامل جو با حدود 35 درصد ماده خشک، موجب بهبود تخمیر و ارزش غذایی گردیده است.
نادر پیرمرادیان، علی اکبر کامکار حقیقی، علیرضا سپاسخواه،
جلد 6، شماره 3 - ( پاییز 1381 )
چکیده
این پژوهش در ایستگاه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در منطقه کوشکک، در سالهای 1375 و 1376، برای تعیین ضریب گیاهی و نیاز آبی برنج رقم چمپای کامفیروزی نوع زودرس، توسط لایسیمتر انجام گرفت. با توجه به نتایج آزمایش، محدوده تغییرات تبخیر-تعرق گیاه برنج در طول فصل رشد 76/3-34/9 میلیمتر در روز اندازهگیری شد. برای تعیین تبخیر-تعرق گیاه مرجع روش پنمن فائو مناسب دانسته و استفاده گردید. مقدار ضریب گیاهی در دوره اول فصل رشد حدود 97/0 بوده، در مرحله میانی فصل رشد به مقدار 25/1، و در هنگام برداشت محصول به حدود 09/1 رسید. در سالهای 1375 و 1376، میزان کل تبخیر-تعرق در دوره رشد به ترتیب برابر 560 و 757 میلیمتر، میانگین نفوذ عمقی در طول دوره به ترتیب برابر 4/3 و 5/3 میلیمتر در روز، و کل نیاز آبی به ترتیب برابر 1983 و 2361 میلیمتر برآورد گردید.
ابراهیم روغنی حقیقی فرد، محمدجواد ضمیری،
جلد 6، شماره 4 - ( زمستان 1381 )
چکیده
اثر افزودن دو سطح اوره (صفر، 5/0 و 75/0 درصد ماده تر) به گیاه جو سیلو شده (سیلاژ جو)، بر ترکیب شیمیایی و گوارشپذیری آن در قوچهای قزل اندازهگیری شد. همچنین، اثر کاربرد مخلوط علوفه جو سیلو شده و یونجه خشک بر عملکرد پرواری 48 رأس گوسفند نر قزل و مهربان بررسی شد. pH ، نیتروژن کل و غلظت نیتروژن آمونیاکی سیلاژها با افزودن اوره افزایش یافت (P<0.05). ضریب گوارشپذیری ظاهری ماده خشک، ماده آلی، ADF و NDF، تحت تأثیر افزودن اوره قرار نگرفت، ولی ضریب گوارشپذیری نیتروژن کل در سیلاژ با 5/0 درصد اوره، بیشتر از سیلاژ بدون اوره بود (P<0.05). ضریب گوارشپذیری ظاهری نیتروژن کل، و تعادل نیتروژن برای سیلاژ دارای 5/0 درصد اوره، بیشتر از سیلاژ با 75/0 درصد اوره بود. ولی این تفاوت معنیدار نبود (05/P>0). پ.هاش مایع شکمبه در 5/2 ساعت، و غلظت نیتروژن آمونیاکی در چهار ساعت پس از تغذیه، برای سیلاژ 75/0 درصد بیشتر از سیلاژ 5/0 درصد اوره اندازه گرفته شد (P<0.05). اختلاف معنیداری از نظر غلظت نیتروژن اوره خون میان تیمارها وجود نداشت. در همه موارد، نیتروژن اوره کمتر از 20 میلیگرم در دسیلیتر بود. توان تجزیهپذیری بالقوه، تجزیهپذیری ماده خشک و پروتئین خام با سیلاژ 75/0 درصد اوره، بیشتر بود. ویژگیهای عملکرد پرواری و ترکیب لاشه، تحت تأثیر قرار نگرفت. نتایج نشان داد که ارزش غذایی گیاه کامل جو، با افزودن 75/0 درصد اوره در هنگام سیلو کردن، افزایش مییابد.
سیدمحمدعلی جلالی حاجی آبادی، سیدعبدالحسین ابوالقاسمی، علیرضا جعفری، محمد روستائی علیمهر، محمود حقیقیان رودسری،
جلد 8، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
تعداد 200 قطعه جوجه گوشتی سویه آرین در طرحی کاملاً تصادفی به منظور برآورد اثر مقادیر گلوکوسینولاتهای جیره بر عملکرد جوجههای گوشتی در دوره آغازین (0-21روز) و رشد (22-42روز)، مورد آزمون قرار گرفتند. مقادیر گلوکوسینولاتهای جیره در دوره آغازین صفر، 5/7، 15، 5/22و 30 میکرومول در گرم ( به ترتیب تیمارهای آغازین 1، 2، 3، 4 و 5) و در دوره رشد صفر، 7/5، 4/11،
1/17 و 8/22 میکرومول در گرم ( به ترتیب تیمارهای رشد 1، 2، 3، 4 و 5) جیره بود. مصرف خوراک جوجهها در دوره رشد تحت تأثیر سطح گلوکوسینولاتهای جیره قرار گرفت (P<0.05) و کمترین مصرف خوراک در تیمار رشد5 دیده شد. کمترین اضافه وزن جوجهها در دوره آغازین و رشد به ترتیب در تیمار آغازین5 و تیمار رشد5 مشاهده شد(P<0.05). ضریب تبدیل غذایی تیمار آغازین5 با سایر تیمارهای دوره آغازین و تیمار رشد5 با دیگر تیمارها در این دوره تفاوت معنیدار داشت(P<0.05). در دوره آغازین بین اضافه وزن و سطح گلوکوسینولاتهای جیره و گلوکوسینولاتهای مصرفی همبستگی منفی بالا ( به ترتیب 3/95- و7/94- درصد) و در دوره رشد همبستگی منفی نسبتاً بالایی (به ترتیب 5/69- و4/72- درصد) وجود داشت.
این پژوهش نشان داد که سطح گلوکوسینولاتهای جیره در دورههای آغازین و رشد به ترتیب نباید بیش از 36/11 و 11/8 میکرومول در گرم جیره باشد. همچنین بیشترین مقدار کنجاله کلزایی که در دوره آغازین و رشد میتواند در جیره جوجههای گوشتی به کار برده شود به ترتیب برابر 13 و 8 درصد جیره است.
علیاکبر عزیزیزهان، علیاکبر کامگار حقیقی، علیرضا سپاسخواه،
جلد 10، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده
ایران با سطح زیر کشت 45 هزار هکتار و تولید 150 تن زعفران در سال مقام اول تولید را در جهان دارد. کاشتن پداژههای درشت گلدهی را افزایش میدهد. ولی اندازه و تعداد پداژههای تولیدی تابع فاصله و روش آبیاری میباشد. بنابراین در این تحقیق در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز اثر تیمارهای روش و دور آبیاری بر تولید پداژه و گلدهی آن در سالهای 79-1377 بررسی شد. برای بررسی اثر روش و دور آبیاری بر وزن و اندازه پداژه و عملکرد از آزمایش فاکتوریل در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار استفاده شد. تیمارهای روش آبیاری به صورت کرتی و جویچهای و دور آبیاری در چهار سطح (12، 24 و 36 روز و دیم) اعمال گردید. در شهریور 1379 نمونههای پداژه از هر کرت گرفته شد و اثر اعمال تیمار دوره رشد قبلی بر تولید پداژه و اثر پداژه تولیدی بر گلدهی آینده بررسی شد. نتایج نشان داد که تعداد کل پداژه و تعداد پداژههای کوچکتر از 4 گرم، در آبیاری جویچهای بیشتر از کرتی است. در این موارد دورهای مختلف آبیاری با هم و با تیمار دیم اختلاف معنیداری نشان ندادند. وزن کل پداژهها و تعداد پداژه سنگینتر از 8 گرم در آبیاری کرتی بیشتر از جویچهای بود، به طوری که علت اصلی تفاوت گلدهی تیمارها به حساب آمده و سبب شده که گلدهی در آبیاری کرتی از آبیاری جویچهای بیشتر باشد. در آبیاری کرتی، دور آبیاری 12 و 24 روز بیشترین گلدهی را داشتند. از نظر تولید پداژههای متوسط بین تیمارها در دو روش آبیاری اختلافی مشاهده نشد ولی تیمارهای آبیاری با تیمار دیم در هر دو روش اختلاف بسیار معنیداری نشان دادند. بنابراین روش آبیاری کرتی با دور آبیاری 24 روزه به خاطر مصرف آب کمتر نسبت به آبیاری جویچهای ارجحیت دارد زیرا پداژههای درشت تر تولید میکند که در گلدهی مؤثر است.
علیرضا ضیایی، علیاکبر کامگار حقیقی، علیرضا سپاسخواه، سعید رنجبر،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده
در این تحقیق به منظور تهیه اطلس احتمال وقوع حداقل دما استان فارس از پارامتر حداقل روزانه دمای 20 ایستگاه تبخیرسنجی سازمان آب منطقهای و 5 ایستگاه سینوپتیک سازمان هواشناسی در استان فارس استفاده گردید. ابتدا دو معیار زمانی اول فروردینماه (برای تجزیه و تحلیل سرماههای بهاره) و اول مـهرماه (برای تجزیه و تحلیل یخبندانهای پاییزه و زمستانه)در نـظر گـرفته شـد. همچنین محـدوده دمـایی صفر الی 5/1- درجه سانتیگراد به عنوان سرما یا یخبندانهای ملایم، محدوده 5/1- الی 3- درجه سانتیگراد به عنوان سرما یا یخبندانهای متوسط و محدوده کمتر از 3- درجه سانتیگراد به عنوان سرما یا یخبندانهای شدید بیان گردید. با مشاهده آمار ثبت شده، اولین و آخرین روزی که در آن روز هر کدام از این محدودهها اتفاق افتاده بود، یادداشت شد. همچنین تاریخ وقوع کمترین دمای حداقل در هر دو معیار زمانی (در صورت وجود) مشخص شد. سپس تاریخهای وقوع به دست آمده بـا استفاده از نرمافزار آمـاری SMADA بر توابع توزیع مختلف برازش داده شده و بهترین تابع توزیع طبق پارامتر آماری میانگین مربع خطا انتخاب گردید(توزیع لوگ پیرسون تیپ3 و توزیع پیرسون تیپ3). سپس توسط همان نرمافزار SMADA احتمال وقوع این پارامترها در سطح 50 و 70 درصد تخمین زده شد. در نهایت با توجه به طول و عرض جغرافیایی ایستگاهها و با استفاده از نرمافزارSurfer، نقشههای هممقدار مربوط به هر کدام از تاریخ وقوعها در سطح استان فارس رسم شد. با استفاده از این نقشهها میتوان تاریخ وقوع انواع سرمازدگیها را برای تصمیمگیری جهت انتخاب تاریخ مناسب کاشت و برداشت محصولات کشاورزی در نقاط مختلف استان پیشبینی نمود.
ابوالفضل مجنونی هریس، شاهرخ زندپارسا، علیرضا سپاسخواه، علیاکبر کامگار حقیقی،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده
با پیشرفت علم رایانه، محققین امور کشاورزی با شبیهسازی رشد گیاهان و عوامل مؤثر بر رشد آنها گامی مهم در جهت مدیریت تولید برداشتند. با کاربرد این مدلها ضمن کاستن از هزینههای سنگین طرحهای متعدد، بسیاری از عوامل مؤثر بر رشد را نیز به راحتی میتوان بررسی نمود. از جمله این عوامل تعیین زمان کاشت مناسب میباشد. در این تحقیق برای واسنجی و سنجش اعتبار مدل شبیه سازی رشد ذرت (MSM) جهت تخمین ماده خشک تولیدی، آزمایشی در اراضی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سالهای 1382 و 1383 انجام گرفت. آزمایشها شامل 4 تیمار آب و 3 تیمار کود نیتروژن در غالب طرح بلوکهای کامل تصادفی پیاده شدند. تیمارهای آبیاری شامل I2، I3. I4 و I1 بودند که عمق آب آبیاری به ترتیب برابر بیست درصد بیشتر از نیاز بالقوه، برابر نیاز بالقوه، بیست درصد و چهل درصد کمتر از نیاز بالقوه ذرت بودند. تیمارهای نیتروژن شامل N2، N3 و N1 بودند که به ترتیب برابر 300، 150 و صفر کیلوگرم نیتروژن خالص بر هکتار بودند. مدل با دادههای سال اول کشت برای آبیاری جویچهای واسنجی شد. با استفاده از دادههای مستقل سال دوم اعتبار مدل برای پیشبینی ماده خشک مورد تأیید قرار گرفت. از مدل واسنجی و تأیید شده (MSM)، برای تعیین محدوده زمانی مناسب کاشت، میزان آب مورد نیاز برای زمانهای مختلف کاشت و افزایش سطح زیر کشت ذرت علوفهای استفاده شد. محدوده زمانی مناسب کاشت ذرت علوفهای در اراضی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز از تاریخ 20 اردیبهشت ماه تا تاریخ 10 تیر ماه تعیین شد. با اعمال مدیریت تاریخ کاشت پیشنهادی در این پژوهش، در شرایط محدود بودن آب، سطح زیر کشت ذرت علوفهای 90/17 درصد و علوفه تولیدی به مقدار 90/1 تن بر لیتر بر ثانیه افزایش یافت.
ابوالفضل مجنونی هریس، شاهرخ زندپارسا، علیرضا سپاسخواه، علی اکبر کامگار حقیقی،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده
برای استفاده بهینه از آب در مزرعه، لازم است تا نیاز آبی گیاه پیش بینی شود. در این پژوهش ابتدا با استفاده از دادههای حاصله از کشت ذرت دانهای در سالهای 1382 و 1383 در اراضی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز(باجگاه)، زیر برنامه تبخیر- تعرق و جریان آب خاک مدل MSM (تهیه شده در بخش آبیاری دانشگاه شیراز) ارزیابی و سنجش اعتبار گردید. مقایسه مقادیر پیشبینی شده رطوبت خاک توسط مدل و مقادیر اندازهگیری شده آن در اعماق مختلف خاک توأم با مقادیر مختلف آب آبیاری نشان دادند که در این قسمت، مدل MSM نیاز به واسنجی ندارد و اعتبار آن در پیشبینی تبخیر- تعرق ذرت تأیید گردید. در مرحله بعدی، تبخیر - تعرق گیاه ذرت با استفاده از رابطه پنمن- مانتیث با اعمال ضرایب گیاهی منفرد (Single crop coefficient) و دوگانه (Dual crop coefficient) برای دو سال آزمایش، بهصورت روزانه محاسبه شدند. نتایج نشان داد که مدل MSM مقادیر فصلی تبخیر- تعرق و تعرق بالقوه گیاه و تبخیر از سطح خاک را بهترتیب برای سال اول برابر 863 ، 536 و 329 میلیمتر و برای سال دوم برابر 832، 518 و 314 میلیمتر تخمین زد. مقادیر تبخیر- تعرق و تعرق بالقوه گیاه ذرت و تبخیر از سطح خاک با استفاده از روش ضریب گیاهی دوگانه بهترتیب در سال اول برابر693، 489 و 205 میلیمتر و در سال دوم برابر 700، 487 و 213 میلیمتر تخمین زده شدند. قابل ذکر است که مقدار تبخیر - تعرق بالقوه فصلی ذرت در این منطقه براساس روش پنمن- مانتیث نشریه فائو56 با اعمال ضریب گیاهی منفرد برای سال اول و دوم بهترتیب برابر 615 و 632 میلیمتر بهدست آمد. با توجه به مقادیر آب آبیاری لازم بر اساس تأمین رطوبت خاک تا حد ظرفیت زراعی در این آزمایش و مقادیر پیشبینی شده تبخیر- تعرق و مقایسه آن با سایر مقادیر گزارش شده در مناطق دیگر، میتوان نتیجه گرفت که روش توصیه شده پنمن- مانتیث در نشریه فائو 56 با اعمال ضریب گیاهی منفرد و دوگانه، مقدار تبخیر- تعرق بالقوه فصلی گیاه ذرت را در منطقه پژوهش، بهترتیب 26 و 18 درصد کم برآورد میکنند.
سید حسین ثنایینژاد، امیررضا شاهطهماسبی، رضا صدرآبادی حقیقی، کیومرث کلارستانی،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
علم سنجش از دور و دادههای ماهوارهای یکی از روشهای جدید و مؤثر در زمینه تحقیقات کشاورزی میباشد. سنجندههای موجود روی ماهوارههای مختلف طیفهای بازتابی پوشش گیاهان را ثبت مینمایند. از این دادهها میتوان برای شناسایی نوع گیاه، وضع سلامت گیاهان و برآورد عملکرد آنها استفاده کرد. ماهواره TERRA با داشتن پنج سنجنده فرصت مناسبی را برای بررسی زمین، اقیانوس و اتمسفر فراهم آورده است. MODIS یکی از این پنج سنجنده میباشد. این سنجنده دارای 36 باند طیفی با قدرت تفکیک مکانی 500،250 و 1000 متر است. از شاخصهای گیاهی سنجنده مودیس در پایش تابشهای فعال فتوسنتزی، تغییرات پوشش گیاهی، وضعیت سلامت و مساحت زیر کشت گیاهان مختلف استفاده میشود. در این مقاله تصاویر باند قرمز(620-670 نانومتر) و باند مادون قرمز نزدیک (841- 876 نانومتر) سنجنده مودیس با دوره زمانی شانزده روزه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار میگیرند. از این تصاویر مزارع کشت گندم زمستانه واقع در دشت مشهد در فصل زراعی 84-1383 استخراج شده است. با استفاده از روشهای پردازش تصویر، مقادیر رقومی (DN) پیکسلهای موجود روی تصاویر استخراج گردیده و در این تحلیل استفاده شدند. نتایج نشان داد که هم در اوایل و هم در اواخر فصل رشد گندم بین دو باند قرمز و مادون قرمز نزدیک، همبستگی مثبتی (با ضریب همبستگی 70/0 و 69/0) وجود داشته و مقدار شاخصNDVI کاهش (24/0 در خرداد و 18/0 در اوایل آبان) مییابد. این ارتباط در اوایل فصل رشد وجود نداشته و از طرفی افزایش چشمگیری(5/0) در شاخص NDVI مشاهده میشود. همچنین علیرغم وجود پوشش گندم، در اواخر فصل رشد، کاهش چشمگیری در میزان بازتاب باند مادون قرمز نزدیک دیده میشود. بنابراین میتوان از رابطه بین باند قرمز و مادون قرمز نزدیک همراه با شاخص NDVI در مدیریت کشاورزی دقیق مانند پیشبینی مراحل فنولوژیک گندم، برآورد عملکرد گندم و پایش وضعیت سلامت گندم استفاده کرد.
مجید مجیدیان، امیر قلاوند، نجفعلی کریمیان، علی اکبر کامگار حقیقی،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
به منظور بررسی اثرهای تنش رطوبت، کود شیمیایی نیتروژنه، کود دامی و تلفیقی از کود نیتروژن و کود دامی بر عملکرد، اجزای عملکرد و راندمان استفاده از آب ذرت سینگل کراس 704 (دیررس- تک بلال و دندان اسبی)، آزمایشی مزرعه ای در سال 1384 در مرکز تحقیقات دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عوامل مورد مطالعه شامل مقادیر و ترکیبات مختلف کود نیتروژن {شیمیایی (صفر، 92، 184 و 276 کیلوگرم در هکتار نیتروژن)، تلفیقی شیمیایی و دامی (46 کیلوگرم نیتروژن + 5/2 تن کود دامی، 92 کیلوگرم نیتروژن + 5 تن کود دامی و 138 کیلوگرم نیتروژن + 5/7 تن درهکتار کود دامی) و دامی (5، 10 و 15 تن در هکتار کود دامی) } و سه سطح آبیاری (آبیاری معادل نیاز آبی گیاه (شاهد)، آبیاری معادل 75 % نیاز آبی گیاه و آبیاری معادل50% نیاز آبی گیاه) در نظر گرفته شد. بیشترین عملکرد دانه ذرت در تیمار 92 کیلوگرم نیتروژن + 5 تن کود دامی به میزان 7976 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. بیشترین عملکرد دانه ذرت در آبیاری شاهد به میزان 7041 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. تنش رطوبت در آبیاری معادل 50 درصد نیاز آبی گیاه و آبیاری معادل 75 درصد نیاز آبی گیاه عملکرد دانه را به ترتیب 33 و 12 درصد کاهش داد. بیشترین عملکرد در برهمکنش تنش رطوبت و تیمارهای کود نیتروژن در تیمار 5 تن کود دامی در هکتار و آبیاری معادل نیاز آبی گیاه به دست آمد. هم چنین بیشترین راندمان استفاده از آب در بین تیمارهای آبیاری در آبیاری معادل 50 درصد نیاز آبی گیاه بود. بیشترین راندمان استفاده از آب در برهمکنش تنش رطوبت و تیمارهای کود نیتروژن در تیمار 92 کیلوگرم کود نیتروژن + 5 تن کود دامی در هکتار و آبیاری معادل 50% نیاز آبی گیاه به دست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که کود نیتروژن کافی به صورت شیمیایی عملکرد دانه ذرت را تحت شرایط تنش رطوبتی به مقدار کم افزایش و کود نیتروژن به صورت تلفیقی (شیمیایی و دامی) عملکرد دانه را تحت شرایط تنش رطوبتی افزایش میدهد. ولی با آبیاری کامل عملکرد دانه ذرت را به مقدار زیاد افزایش میدهد. هم چنین زمانی که تنش رطوبتی شدید است کود نیتروژن به ویژه به صورت تلفیقی عملکرد را افزایش میدهد. با کاربرد توام کودهای شیمیایی و دامی، علاوه بر کاهش میزان مصرف کودهای شیمیایی و بهبود خواص فیزیکی و شیمیایی خاک، عملکرد دانه بهتری حاصل شد.
سید عبدالرضا کاظمینی، حسین غدیری، نجفعلی کریمیان، علی اکبر کامگار حقیقی، منوچهر خردنام،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
به منظور بررسی برهمکنش نیتروژن و مواد آلی بر رشد و عملکرد گندم دیم، آزمایشی دردو سال 1٣٨٤ و ١٣٨٥ در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در باجگاه بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. فاکتور اصلی نیتروژن در سه سطح (صفر، 40 و80 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) و فاکتورهای فرعی سه نوع ماده آلی شامل پسمانهای گندم به میزان ٧٥٠ و ١٥٠٠ کیلوگرم در هکتار، پسمانهای ریشه شیرین بیان به میزان ١٥و٣٠ تن در هکتار و کمپوست ضایعات شهری به میزان 10 و20 تن در هکتار (معادل 50 و100%) بودکه با تیمار شاهد (فاقد هر گونه ماده افزودنی) مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد عملکرد دانه گندم با افزایش نیتروژن از صفر به ٤٠ و از ٤٠ به ٨٠کیلوگرم در هکتار بهطور معنیداری افزایش یافت. از بین اجزای عملکرد گندم، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله در بوته افزایش یافت که این افزایش در مورد تعداد دانه در سنبله از صفر به ٤٠ و ٨٠ کیلوگرم در هکتار و در مورد تعداد خوشه از صفر به ٨٠ کیلوگرم در هکتار معنیدار بود. نتایج حاصله از مصرف مواد آلی مختلف به خاک نشان داد که حداکثر عملکرد دانه گندم دیم در تیمار 100 درصد کمپوست به میزان ٣٢% در مقایسه با تیمار شاهد افزایش داشت. نتایج بهدست آمده از اثر برهمکنش مواد آلی و نیتروژن (میانگین دو سال) نشان داد که در تیمار١٠٠درصد کمپوست، با افزایش نیتروژن از صفر به ٤٠ کیلوگرم در هکتار، عملکرد دانه گندم بهطور معنیداری افزایش پیدا کرد و افزایش نیتروژن از ٤٠ به 80 کیلوگرم اختلاف معنیداری ایجاد نکرد. بنابراین حداکثر ٥٠ درصد از نیتروژن مورد نیاز میتواند با کمپوست جایگزین گردد. دادههای بهدست آمده از تأثیر مواد آلی بر روند تغییرات آب موجود در خاک نشان داد که بهطور کلی در هر دو سال آزمایش مصرف مواد آلی، در مقایسه با تیمار شاهد، مقدار آب موجود درخاک (صفر تا ٦٠ سانتیمتر) را افزایش داد لیکن از بین مواد آلی، مصرف کمپوست تأثیر بیشتری بر ظرفیت نگهداری آب خاک داشت.
نازنین روحانی، هونگ یانگ، سیف اله امین سیچانی، مجید افیونی، سید فرهاد موسوی، علی اکبر کامگار حقیقی،
جلد 12، شماره 46 - ( (ب)-زمستان 1387 )
چکیده
ایران با میانگین بارندگی سالانه 252 میلیمتر (413 میلیارد مترمکعب) و 130 میلیارد مترمکعب منابع آب تجدید شونده، از توزیع نامنظم زمانی و مکانی منابع آب برخوردار است. از طرفی رشد جمعیت و نیاز به مواد غذایی بیشتر باعث شده است که بخش کشاورزی کماکان بزرگترین مصرفکننده آب در کشور باشد. اما تولید آن هنوز کل تقاضای مواد غذایی را براورده نمیکند. عدم اعتماد به میزان منابع آب، رقابت شدید برای آب از سوی بخشهای دیگر و افزایش تقاضا برای مواد غذایی، ایران را شدیداً در معرض مواجهه با تنش آبی قرار داده است. ولی با احتساب حجم آب مجازی که از طریق واردات مواد غذایی به کشور وارد میشود، آب بیشتری برای مصارف اساسی دیگر موجود خواهد بود. در این پژوهش، مبادله آب مجازی در ارتباط با منابع آب موجود، بهعنوان راهی برای کاهش تنش آبی در ایران ارزیابی شد. نتایج نشان داد که از میان 21 محصول غذایی بررسی شده، غلات، حبوبات، خشکبار (پسته و گردو) و دانههای روغنی بر اساس میزان آب مجازی براورد شده آنها، محصولاتی پرمصرف هستند. در حالیکه میوهها، سبزیها و محصولات صنعتی، کممصرف میباشند. اما مبادله آب مجازی در ایران طی دو دهه گذشته، با در نظر گرفتن میزان مصرف و بهرهوری آب، تقریباًً ناآگاهانه صورت گرفته است. برای مثال، گندم با سهم 5/58% در واردات آب مجازی، بزرگترین محصول وارداتی در سالهای 1362-1382 بوده است. با وارد کردن 4/10 میلیون تن گندم طی سالهای 1382-1378، 6/11 میلیارد مترمکعب آب در کشور ذخیره شده است. اما ایران در اوایل سال 1384 در تولید گندم به خودکفایی رسید. تلاش اخیر در راستای خودکفایی در تولید گندم، بهعنوان یک محصول پرمصرف آب، فشار زیادی بر منابع آب داخلی وارد آورده است. همچنین، روند مبادله محصولات از نظر مقدار محصول و میزان مبادله آب مجازی برای سایر گروههای محصولات در این پژوهش نشان داده شده است. انتظار میرود که با روند رو به افزایش کمآبی در ایران، اهمیت آب مجازی در امنیت غذایی، پیوسته افزایش یابد. بدین ترتیب، مبادله آگاهانه آب مجازی، بهعنوان یک تدبیر سیاسی و اساسی در مدیریت منابع آب، همراه با اصلاحات منطقی در ساختار کشاورزی، امنیت بلند مدت غذایی و مصرف پایدار آب در ایران را تأمین خواهد کرد.
محسن کافی، مریم حقیقی، علی تهرانی فر، غلامحسین داوری نژاد، حسین نعمتی،
جلد 13، شماره 47 - ( (ب)-بهار 1388 )
چکیده
نظر به اهمیت فوق العاده چمن در طراحی و ایجاد فضای سبزاستفاده از یک ماده آلی مناسب به جای کود حیوانی وکمپوست زباله شهری با توجه به معایب آنها به منظور کشت چمن ضروری است. بنابراین در این پژوهش امکان استفاده از روش جدید هیدرومالچینگ (مخلوط بذر + مواد آلی +آب + کود + مواد دیگر بر سطح مورد نظر توزیع میشود) بررسی شد. ماده آلی مورد استفاده، ضایعات کارخانجات قارچ، (Spent Mushroom Compost- SMC) بود که با دو درجه پوسیدگی شش ماهه و یک ساله در دو زمان بهار و پاییز استفاده شد. آزمایش به صورت آزمایش فاکتوریل (2×2×2) در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت و صفاتی چون تراکم، استقرار، یکنواختی و رنگ اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که استفاده از کمپوست قارچ آثار بهتری در جوانهزنی تراکم، استقرار، یکنواختی و رنگ نسبت به کود حیوانی داشته است. کمپوست قارچ شش ماهه با توجه به اینکه تراکم و یکنواختی بهتری ایجاد کرد و مدت زمان کمتری نیز نگهداری میشود کم هزینهتر میباشد و قابل توصیهتر است. در کشت بهاره نیز صفاتی همچون تراکم، استقرار، یکنواختی و جوانهزنی بهتر بودند. بنابراین به طور کلی استفاده از روش هیدرومالچینگ با کمپوست قارچ شش ماهه در فصل بهار توصیه میشود.
علی شعبانی، علی اکبر کامگار حقیقی، علیرضا سپاسخواه، یحیی امامی، تورج هنر،
جلد 13، شماره 49 - ( علوم آب وخاک پاییز 1388 )
چکیده
با توجه به اهمیت کشت کلزا در ایران جهت تولید روغن و روش کم آبیاری که یکی از روشهای مدیریتی در هنگام بروز خشکسالی و کمبود آب میباشد تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر تنش رطوبتی بر عوامل فیزیولوژیک گیاه کلزا، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در طی سالهای زراعی 84-83 و 85-84 انجام گردید. آزمایش روی رقم لیکورد در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: تیمار شاهد یا تیمار آبیاری در کل دوره رشد، تیمار تنش آبی در مرحله رشد رویشی مجدد در بهار، تیمار تنش آبی در مرحله گلدهی و تشکیل غلاف، تیمار تنش آبی در مرحله رسیدن دانه و تیمار دیم با آبیاری تکمیلی در اول دوره رشد در زمان جوانهزنی. نتایج نشان داد کمبود آب سبب کاهش ارتفاع بوته (به خصوص در تیمار دیم)، وزن خشک گیاه (به ویژه در تیمار تنش آبی پیوسته در دوره رشد گیاه)، شاخص سطح برگ، پتانسیل آب گیاه و افزایش دمای پوشش سبز گیاه به دلیل کاهش تبخیر و تعرق گردید. شاخص سطح برگ کلزا در اثر اعمال تنش خشکی کاهش مییابد که این کاهش در تیمار تنش در مرحله رشد رویشی در اوایل بهار به طور موقت شدیدتر میشود ولی با اتمام تنش افزایش مییابد. سرعت کاهش شاخص سطح برگ در انتهای دوره رشد در تیمار تنش در مرحله رسیدن دانه بیشتر از بقیه تیمارهاست.
حمیدرضا معماری، عنایت ا... تفضلی ، علی اکبر کامگار حقیقی ، ابوالقاسم حسن پور ، نجمه یرمی ،
جلد 15، شماره 55 - ( علوم فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك بهار 1390 )
چکیده
پژوهشهای زیادی در زمینه کاهش آثار سوء تنش خشکی و به دست آوردن میزان رشد مناسب در شرایط کمبود آب صورت گرفته و کاربرد تنظیم کنندههای رشد گیاهی، یکی از روشهای مهم مورد تحقیق بوده است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر سایکوسل (کندکننده رشد) بر رشد نهالهای دو رقم روغنی و شنگه زیتون در شرایط تنش خشکی صورت گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در ، قالب طرح کاملاً تصادفی با ٦ تکرار به اجرا درآمد. تیمارها شامل رقم گیاه در دو سطح (روغنی و شنگه)، دور آبیاری در چهار سطح ( ٨ ٤ ،٦ و ٢ هفتهای) و مقدار سایکوسل در پنج سطح (صفر، ٢٠٠٠ ،١٠٠٠ ،٥٠٠ و ٤٠٠٠ میلیگرم در لیتر) بود. پارامترهای اندازهگیری شده در آزمایش عبارت از: میزان کلروفیل برگ، سطح برگ، ارتفاع گیاه، قطر ساقه، نسبت وزن تر ریشه به شاخساره و نسبت وزن خشک ریشه به شاخساره بودند. نتایج نشان داد برهمکنش آثار تیمارهای دور آبیاری و سایکوسل بر ارتفاع نهالهای زیتون معنیدار نبود که احتمالاً این امر با واکنش ارقام زیتون و غلظت سایکوسل بهکار رفته در ارتباط است. با وجود اینکه در هر دو رقم، تنش خشکی باعث کاهش تعداد برگ نهالها شد، ولی در رقم شنگه کاربرد غلظت ٥٠٠ میلیگرم در لیتر سایکوسل بر آثار سوء تنش خشکی غلبه کرد. کاربرد سایکوسل با غلظت ٥٠٠ میلیگرم در دور آبیاری ٦ هفته در هر دو رقم موجب افزایش معنیدار میزان کلروفیل برگ گردید. در رقم روغنی کاربرد سایکوسل موجب کاهش میانگین سطح برگ شد، ولی در رقم شنگه موجب افزایش میانگین سطح برگ در دور آبیاری ٦ هفته شد. در مجموع در هر دو رقم، بهترین نتایج کاهش آثار تنش خشکی در غلظت ٥٠٠ میلیگرم در لیتر سایکوسل و دور آبیاری شش هفته به دست آمد. به طور کلی نتایج به دست آمده نشان داد، علاوه بر پاسخ متفاوت ارقام، کاربرد غلظتهای مختلف سایکوسل در هر دور آبیاری نتایج متفاوتی را به دنبال داشته است.
تورج هنر، علی ثابت سرورستانی، علیرضا سپاسخواه، علی اکبر کامگار حقیقی، شیده شمس،
جلد 16، شماره 59 - ( علوم فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك-بهار - 1391 )
چکیده
در سالهای اخیر شبیهسازی عملکرد گیاهان، مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته شده است. چرا که ضمن کاهش هزینههای اجرایی، امکان شبیهسازی در شرایط مختلف را به آسانی فراهم میآورد. در این تحقیق ضمن اضافه نمودن زیر برنامه گیاه کلزا به مدل گیاهی CRPSM، اثر تیمارهای مختلف آبی روی کلزا مورد آزمون قرار گرفت. در این بررسی گیاه کلزا واریته طلایه تحت 5 تیمار آبی مختلف (تیمار آبیاری کامل (شاهد)، تنش آبی در مرحله رشد رویشی مجدد در بهار، در مرحله گلدهی و تشکیل غلاف، مرحله رسیدن دانه و تیمار دیم با آبیاری تکمیلی در اول رشد) در چهار تکرار در قالب بلوکهای کامل تصادفی، در سال زراعی 1386 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز (باجگاه)، کشت گردید و سپس مدل اصلاح شده براساس اطلاعات موجود (خاک-محل-گیاه-آب) واسنجی شد. بررسی آماری مقادیر اندازهگیری و شبیهسازی شده حاکی از دقت بالای مدل در تخمین میزان محصول (98/0=2R) و آب خاک بود. همچنین نتایج اعتبارسنجی مدل با سری دادههای مستقل نیز نشان داد که نتایج به دست آمده از واحد آب خاک مدل به استثنای تیمار دیم مطلوب میباشد و همبستگی مناسبی مابین مقدار عملکرد محصول شبیهسازی شده با مقادیر اندازهگیری شده (98/0=2R) دیده شد.
امیر پرنیان، مصطفی چرم، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، مهری دیناروند،
جلد 18، شماره 70 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-زمستان 1393 )
چکیده
کادمیوم عنصری مضر برای حیات و آلایندهای خطرناک بهشمار میرود. این عنصر از طریق پسابها، زهابها و فاضلابها (شهری و صنعتی) سبب آلودگی، کاهش کیفیت وگاهی سمیت منابع آب میگردد. با افزایش جمعیت و نیاز بهمنابع آب بیشتر، همچنین افزایش آلودهشدن این منابع آبی ارزشمند، نیاز شدیدی به روشهای نو و ارزان برای پالایش و بهبود کیفیت آبها احساس میشود. گیاهپالایی با گیاهان آبزی روشی مؤثر و ارزان برای بهبود کیفیت آب و پسابهاست. هدف از این مطالعه پتانسیلیابی حذف زیستی کادمیوم بهوسیله عدسک آبی از محیطهای آبی است که برای دستیابی به آن مهم، پس از تعیین pH بهینهی رشد عدسک آبی (Lemna gibba L.)، این گیاه طی 11 روز در محلول غذایی هوگلند، آلوده به 4 سطح مختلف کادمیوم (1، 2، 4 و 6 میلیگرم در لیتر) کشت شد و با اندازهگیری روزانهی کادمیوم در محلول کشت، همچنین مقدار اولیه و نهایی آن در گیاه حذف زیستی این فلز سنگین از پسابها امکانسنجی گردید. اثرات زیستی کادمیوم بر رشد گیاه با اندازهگیری شاخص تولید جرم زنده بررسی شد. گیاه عدسک آبی کادمیوم را بهمقدار زیادی جذب کرد و کارایی حذف کادمیوم به بیش از 91% در سطح آلودگی 4 میلیگرم در لیتر رسید. ضریب انتقال و شاخص جذب حداکثری کادمیوم در سطح 6 میلیگرم در لیتر، 82/517 و 36/9 میلیگرم بهدست آمد. کمترین و بیشترین مقدار شاخص تولید جرم زنده گیاهی 2 و 71/4 گرم در روز، بهترتیب مربوط به سطوح آلودگی 6 و 0 (شاهد) میلیگرم در لیتر بود. پالایش زیستی کادمیوم به کمک عدسکآبی که گیاه بومی آبگیرهای جنوب ایران است، در محیط مصنوعی امکانپذیر است و بررسی پتانسیل آن در گیاه پالایی نیکل از پسابهای آلوده پیشنهاد میشود.