فاطمه شهریاری، غلام خداکرمیان، اصغر حیدری،
جلد 8، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
به منظور ارزیابی تأثیرات آنتاگونیستی بیووارهای باکتری Pseudomonas fluorescens علیه Pectobacterium carotovorum subsp. atrosepticum عامل بیماری ساق سیاه سیب زمینی، استرینهایی متعلق به بیووارهای IV , III وV باکتری P. fluorescens بررسی شدند. در ارزیابی اثر آنتاگونیستی علیه عامل بیماری ساق سیاه باکتریایی سیب زمینی روی محیط کشت PDA،60 درصد استرینها هاله بازدارنده ایجاد کردند که قطر هاله بازدارنده در استرینهای مختلف از 5/1 تا 5/5 سانتیمتر متغیر بود. استرینهایی از این باکتری با دو تراکم 107 تا 109 و 1110 تا 1012 واحد تشکیل دهنده پرگنه برای کنترل این پاتوژن در شرایط گلخانه نیز بررسی شدند. در آزمایشهای گلخانهای تعداد گیاهان سالم در گلدانهای تیمار شده با استرینهای باکتری آنتاگونیست 29 تا 54 درصد بیشتر از گیاهان شاهد بود. تفاوت معنیداری بین استرینها و تراکمهای به کار رفته وجود نداشت و هیچ استرینی نتوانست به طور کامل بیماری ساق سیاه سیب زمینی را کنترل کند. همچنین اکثر این استرینها وزن تر کل گیاه در هر گلدان را نیز به میزان دو تا سه برابر افزایش دادند. تمام استرینهای بررسی شده در گلخانه، روی محیط کشت قادر به تولید آنتی بیوتیک و سیدروفور بودند که به احتمال قوی توانایی آنها در جلوگیری از رشد این پاتوژن به دلیل اثر این متابولیتهای ثانویه است.
ابراهیم کریمی، حمید روحانی، دوستمراد ظفری، غلام خداکرمیان، میثم تقی نسب،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده
جهت کنترل بیولوژیکی بیماری پژمردگی آوندی میخک، ناشی از قارچ Fusarium oxysporum f.sp . dianthi، اثر آنتاگونیستی 141 باکتری جدا شده از فراریشه (ریزوسفر) میخک علیه قارچ بیمارگر به روش کشت متقابل مورد بررسی قرار گرفت. از این تعداد، 16 استرین دارای خاصیت آنتاگونیستی بودند که 7 استرین با بیشترین هاله بازدارندگی برای آزمونهای بعدی انتخاب شدند. بر اساس آزمونهای بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی استرینهای E31 و E57 به عنوان Bacillus cereus، استرینهای E76، E93، E102 و E121 به عنوان Bacillus subtilis و جدایه E130 به عنوان bv. III Pseudomonas fluorescens شناسایی شدند. در آزمونهای آزمایشگاهی تمامی استرینها نسبت به شاهد، با تولید متابولیتهای فرار و متابولیتهای مایع خارج سلولی از رشد میسلیومی بیمارگر جلوگیری کردند. این پدیده همراه با بعضی تغییرات مرفولوژیکی در هیفها مشاهده گردید. متابولیتهای استخراجی این استرینها نیز باعث کاهش تعداد کنیدیوم و توانایی جوانهزنی کنیدیومهای بیمارگر شدند. در بررسیهای صورت گرفته در شرایط کنترل شده با استفاده از خاک سترون و غیرسترون، تأثیر استرینهای باکتریایی به دو روش آلودهسازی خاک و آغشتهسازی ریشه به باکتریها روی شدت بیماری، درصد گیاهان سالم و فاکتورهای رشدی مورد ارزیابی قرار گرفت. استرینهای E57 و E121 به هر دو روش آلودهسازی خاک و آغشتهسازی ریشه و جدایه E130 فقط به روش آغشتهسازی ریشه، بیشترین تأثیر را در کاهش شدت بیماری و افزایش درصد گیاهان سالم از خود نشان دادند. استرینهای E57 و E121 و E130 نسبت به شاهد به طور معنیداری وزن خشک گیاه را افزایش دادند. بیشترین وزن خشک در روش آلودهسازی خاک مربوط به جدایهE57 و در روش آغشتهسازی ریشه مربوط به جدایهE130 بود.
غلام خداکرمیان، ژان سوینگز،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
الگوی پروتئین الکتروفورز شده 21 استرین Xanthomonas axonopodis pv. citri جدا شده از مرکبات دو استان هرمزگان و کرمان به همراه استرینهای استاندارد نماینده X. a. pv. citri و X.a. pv. aurantifoli توسط نرم افزار Gel Compar version 4.2 با 246 استرین از گونههای:X. a. pv. citri, X. a. pv. glycins, X. a. pv. manihotis, X. campestris pv. campestris, X. a. pv. phaseoli, X. cassavae, X. vesicatoria, X. c. pv. euphorbia, X. c. pv. arracaciae, X. a. pv. malvacearum, X. a. pv. clitoriae, X. a. pv. citrumelo, X. a. pv. aurantifolii, X. a. pv. alfalfae, X. cucurbitae, X. a. pv. dieffenbachiae, X. vasicola. pv. holcicola, X. melonis, X. hortorum. pv. pelargonii, X. a. pv. poinsettiicola, X. arboricola pv. pruni, X. c. pv. raphani, X. a. pv. ricini, X. a. pv. vasculorum, X. a. pv. X.c.vignicola, X. c. pv. armoraciaeو X. c. pv. barbareae مقایسه و میزان شباهت آنها محاسبه شد. نتایج نشان داد که شباهت استرینهای مورد بررسی به طور متوسط بیش از 86% بود. استرینهای جدا شده از استانهای هرمزگان و کرمان دارای بیشترین شباهت(100% ) به استرینهای X. a. pv. citri LMG 9176 و X. a. pv. citri LMG 9654 و کمترین شباهت(90/84%)به استرینهای X. c. pv. euphorbia LMG 7402 و X. a. pv. ricini LMG 7444 بودند. شباهت کامل الگوی پروتئین الکتروفورزشده استرینهای جدا شده از استانهای هرمزگان و کرمان به برخی استرینهای پاتوتیپ A یا X. a. pv. citri با الگوی بیماریزایی آن که در مطالعات پیشین ما تعیین شده بود، مطابقت دارد.
آزاده صفادوست، علی اکبر محبوبی، محمد رضا مصدقی، غلام خداکرمیان، علی حیدری،
جلد 15، شماره 57 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك -پاییز 1390 )
چکیده
حرکت باکتری اشریشیا کولی مقاوم به نالیدیکسیک اسید (E. coli NAR) تحت شرایط جریان اشباع و غیراشباع در دو دمای ºC 5 و ºC 20 در دو خاک لومرسی و لومشنی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشهای آبشویی در ستونهای بزرگ بازسازیشده با هوادیدگی فیزیکی انجام شد. از دستگاه نفوذسنج مکشی برای برقراری شرایط جریان اشباع و غیراشباع ماندگار استفاده گردید. نمونهبرداری از زهآب خروجی از سه عمق 10، 30 و 45 سانتیمتر در زمانهای مشخص انجام شد. شرایط رطوبتی اشباع، دمای ºC 20 و خاک لوم-رسی سبب افزایش غلظت باکتری در زهآب خروجی شدند. ضریب پالایش و شاخص نسبی جذب در خاک لومشنی (میانگین شرایط جریان، دما و عمق خاک) به ترتیب 32% و 23% بیشتر از خاک لومرسی به دست آمد، که بیانگر توانایی بیشتر خاک لومشنی در پالایش باکتری به دلیل ساختمان ضعیفتر و منافذ ریزتر است. به عبارت دیگر باکتریها در منافذ ریز خاک لومشنی به صورت فیزیکی حبس شده و گیر میافتند. با افزایش عمق خاک غلظت آلاینده نیز کمتر شد که نشاندهنده اثر خاک در پالایش آلایندههای میکروبی به عنوان یک فیلتر طبیعی است. کاهش دمای محیط شستشو سبب کاهش شدت جریان و در نتیجه افزایش پالایش باکتری (میانگین شرایط جریان، دما و عمق خاک) به میزان 100% در خاک لومرسی و 68% در خاک لومشنی شد