۷ نتیجه برای خواجهپور
آرمان آذری، محمدرضا خواجهپور،
جلد ۷، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۲ )
چکیده
آرایش کاشت از طریق تغییر در رشد رویشی و بهرهوری از عوامل محیطی بر اجزای عملکرد و عملکرد دانه گلرنگ تأثیر میگذارد. این تغییرات در بهار سال زراعی ۷۹-۱۳۷۸ در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان با طرح بلوکهای کامل تصادفی و آرایش کرتهای خرد شده با سه تکرار بررسی گردید. فاکتور اصلی شامل سه فاصله ردیف کاشت (۳۰ سانتیمتر مسطح و ۴۵ و ۶۰ سانتیمتر جوی و پشته) و فاکتور فرعی شامل سه تراکم ۳۰، ۴۰ و ۵۰ بوته در متر مربع بود. کاشت در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۷۸ انجام شد. افزایش فاصله ردیف و تراکم بوته سبب تسریع اکثر مراحل نمو گلرنگ گردید. شاخص سطح برگ تحت تأثیر فاصله ردیف کاشت قرار نگرفت، ولی همراه با افزایش تراکم بوته زیاد شد. وزن خشک بوته در فاصله ردیف کاشت ۳۰ سانتیمتر، تا مرحله ۵۰ درصد گلدهی بیشترین مقدار بود، ولی ظاهراً به دلیل زیادتر بودن ریزش برگها در این تیمار، حداقل مقدار را در پایان فصل رشد داشت. تراکم ۵۰ بوته در متر مربع تا مرحله پایان گلدهی بیشترین وزن خشک بوته را داشت، ولی به نظر میرسید به علت زیادتر بودن ریزش برگها در پایان فصل رشد، از وزن خشک کمتری در مرحله رسیدگی فیزیولوژیک نسبت به تراکم ۳۰ بوته در متر مربع برخوردار شد. فاصله ردیف کاشت تأثیر معنیداری بر شمار شاخه در بوته و در متر مربع، شمار طبق در شاخه، شمار دانه در طبق، وزن هزار دانه و شاخص برداشت نداشت. ولی شمار طبق در بوته و در متر مربع، و عملکرد دانه در بوته و در متر مربع با افزایش فاصله ردیف کاشت کاهش یافت. تراکم بوته تأثیر معنیداری بر شمار شاخه در بوته، شمار طبق در متر مربع، شمار دانه در طبق، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در واحد سطح نداشت. شمار شاخه در متر مربع با افزایش تراکم زیاد شد، ولی از شمار طبق در شاخه و در بوته، عملکرد تکبوته و شاخص برداشت با افزایش تراکم کاسته شد. بیشترین عملکرد دانه با فاصله ردیف کاشت ۳۰ سانتیمتر و تراکم ۴۰ بوته در متر مربع به میزان ۴۷۶۹ کیلوگرم در هکتار به دست آمد. به طور میانگین از هر هکتار گلرنگ حدود ۳۹۷ کیلوگرم گلبرگ برداشت شد، که ارزش اقتصادی زیادی دارد. ولی عمل گلچینی، به صورت میانگین تیمارها، سبب حدود ۴/۷ درصد کاهش در عملکرد دانه گردید. با توجه به اثر مطلوب توزیع یکنواخت بوته در واحد سطح و سازگاری گلرنگ به روش کاشت مسطح، فاصله ردیف کاشت ۳۰ سانتیمتر با تراکم ۴۰ بوته در متر مربع برای تولید گلرنگ، در شرایط مشابه با آزمایش حاضر ممکن است مناسب باشد.
نصرت اله داداشی، محمدرضا خواجهپور،
جلد ۷، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۲ )
چکیده
برای ارزیابی تأثیرپذیری طول مراحل مختلف نمو چهار ژنوتیپ گلرنگ از تغییرات طول روز و دما در شرایط مزرعهای، و مدلسازی سرعت نمو در دورههای مختلف نمو، آزمایشی با بهرهگیری از طرح کرتهای یک بار خرد شده، در چارچوب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال زراعی ۷۹-۱۳۷۸ انجام شد. تیمار اصلی شامل پنج تاریـخ کاشت (۲۱ اسفند ۱۳۷۸، ۲۳ فروردین، ۲۰ اردیبهشت، ۱۸ خرداد و ۲۱ تیر ۱۳۷۹) و تیمار فرعی شامل چهار ژنوتیپ گلرنگ به نامهای اراک ۲۸۱۱، توده محلی کوسه، نبراسکا ۱۰ و ورامین ۲۹۵ بود.
شمار روز از کاشت تا سبز شدن، طول دوره شروع رشد طولی ساقه تا رویت طبق و رویت طبق تا شروع گلدهی به گونه معنیداری تحت تأثیر تاریخ کاشت قرار گرفت و با افزایش دما کاهش یافت. شمار روز از سبزشدن تا شروع رشد طولی ساقه، طول دوره گلدهی و اتمام گلدهی تا رسیدگی فیزیولوژیک به گونه معنیداری تحت تأثیر تاریخ کاشت قرار گرفت و با افزایش طول روز کاهش پیدا کرد. شمار روز از کاشت تا ۵۰ درصد گلدهی و تا رسیدگی فیزیولوژیک به گونه معنیداری تحت تأثیر تاریخ کاشت قرارگرفت و در اثر افزایش دما و طول روز کاهش یافت. همروندی وسیع طول روز با دما گویای بخشی از نقش طول روز در تفسیر تنوعات در طول دورههای فوق است. رقم ورامین ۲۹۵ از لحاظ طول دوره کاشت تا رویت طبق و بهخصوص برای طول دوران روزت از سایر ژنوتیپها بسیار دیررستر بود. همچنین سرعت نمو آن در هیچ مرحلهای از نمو توسط متغیرهای دمایی و طول روز قابل تفسیر نبود. در بین سایر ژنوتیپها، توده محلی کوسه با ۱۲۵ روز طول دوره رشد دیررسترین، و رقم نبراسکا ۱۰ با طول دوره رشد ۱۱۸ روز، زودرسترین بود. توده محلی کوسه، ظاهراً به دلیل حساسیت نسبی به طول روز، روند عکسالعمل متفاوتی از لحاظ طول مراحل مختلف نمو نسبت به ارقام اراک ۲۸۱۱ و نبراسکا ۱۰ در تاریخهای مختلف کاشت نشان داد. سرعت نمو توده محلی کوسه، اراک ۲۸۱۱ و نبراسکا ۱۰ طی دوران کاشت تا ۵۰ درصد گلدهی با یک رابطه خطی و سرعت نمو توده محلی کوسه طی دوران کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک با یک رابطه درجه ۲ توسط حاصلضرب طول روز با دما تفسیر گردید. سرعت نمو ارقام اراک ۲۸۱۱ و نبراسکا ۱۰ طی دوران کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک توسط حداقل دما تفسیر شد. احتمال میرود که حساسیت نسبی توده محلی کوسه به طول روز نقش موثری در سازگاری این واریته به شرایط جوی موجود در کشت تابستانه تحت شرایط اقلیمی اصفهان داشته باشد.
نصرا... داداشی، محمد رضا خواجهپور،
جلد ۸، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۸۳ )
چکیده
با اینکه گلرنگ یک گیاه سرمادوست محسوب می شود، ولی کشت تابستانه (کشت دوم) آن در اصفهان رایج است. بنابراین آزمایش حاضر به منظور بررسی تأثیر تاریخ کاشت بر رشد، اجزای عملکرد و عملکرد دانه ارقام گلرنگ در سال زراعی ۷۹- ۱۳۷۸ در مزرعه پژوهش کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان به اجرا گذاشته شد. آزمایش با طرح بلوک های کامل تصادفی و آرایش تیمارها در چارچوب کرتهای یک بار خرد شده با سه تکرار پیاده شد. تیمار اصلی شامل پنج تاریخ کاشت (۲۱ اسفند ۱۳۷۸، ۲۳ فروردین، ۲۰ اردیبهشت، ۱۸ خرداد و ۲۱ تیر ۱۳۷۹) و تیمار فرعی شامل چهار ژنوتیپ (اراک ۲۸۱۱، توده محلی کوسه، نبراسکا ۱۰ و ورامین ۲۹۵) بودند. تأخیر در کاشت از ۲۱ اسفند تا ۲۰ اردیبهشت سبب کاهش وزن خشک بوته در واحد سطح، تعداد طبق در بوته، عملکرد دانه در واحد سطح، شاخص برداشت و عملکرد گلبرگ گردید. ولی صفات فوق الذکر با تأخیر بیشتر در کشت (از ۲۰ اردیبهشت به ۱۸ خرداد) افزایش یافتند. بیشترین درصد روغن و کمترین درصد پروتئین دانه نیز در همین تاریخ کاشت تولید شد. تاریخ کاشت ۲۱ تیر به مرحله رسیدگی فیزیولوژیک نرسید. در میان ژنوتیب های مورد بررسی و در میانگین تاریخ های کاشت، اراک ۲۸۱۱ بیشترین و ورامین ۲۹۵ کمترین تعداد طبق در بوته، وزن هزار دانه و عملکرد دانه را تولید کردند. بیشترین عملکرد دانه (۴۵۱۲ کیلوگرم در هکتار) توسط توده محلی کوسه در تاریخ کاشت ۱۸ خرداد تولید شد. بنابراین توده محلی کوسه تحت تأثیر انتخاب طبیعی کشت تابستانه در اصفهان سازگاری یافته است.
آرمان آذری، محمدرضا خواجهپور،
جلد ۹، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۸۴ )
چکیده
آرایش کاشت از طریق تغییر در شرایط رشد گیاه بر اجزای عملکرد و در نتیجه بر عملکرد دانه تأثیر میگذارد. با توجه با این که آرایش مناسب کاشت تابستانه در اصفهان بررسی نشده است، آزمایشی در تابستان سال ۱۳۷۹ در مزرعه پژوهش کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان با طرح بلوکهای کامل تصادفی و آرایش تیمارها در چارچوب کرتهای خرد شده با سه تکرار اجرا گردید. فاکتور اصلی شامل سه فاصله ردیف کاشت (۳۰ سانتیمتر به صورت مسطح و ۴۵ و ۶۰ سانتیمتر به صورت جوی و پشته) و فاکتور فرعی شامل سه تراکم ۳۰، ۴۰ و ۵۰ بوته در متر مربع بود. کاشت در تاریخ ۲۳ خرداد انجام شد. نتایج نشان داد که فاصله ردیف کاشت، تأثیر معنیداری بر شاخص سطح برگ، شمار طبق در شاخه فرعی، شمار دانه در طبق، وزن هزار دانه، عملکرد تکبوته و شاخص برداشت نداشت. افزایش فاصله ردیف کاشت بهطور معنیداری موجب تسریع بیشتر مراحل نمو و افزایش شمار شاخه فرعی در بوته و در متر مربع گردید، ولی موجب کاهش معنیدار شمار طبق در بوته و در متر مربع و عملکردهای دانه و گلبرگ شد. بیشترین عملکردهای دانه و گلبرگ (به ترتیب به میزان ۳۸۴۱ و ۳۷۳ کیلوگرم در هکتار) با فاصله ردیف ۳۰ سانتیمتر به دست آمد. تراکم بوته تأثیر معنیداری بر شمار شاخه فرعی در بوته، شمار دانه در طبق، وزن هزار دانه، عملکرد تکبوته و عملکرد دانه نداشت. افزایش تراکم بوته بهطور معنیداری سبب تسریع بیشتر مراحل نمو، افزایش شاخص سطح برگ، شمار شاخه فرعی و شمار طبق در متر مربع گردید، اما موجب کاهش معنیدار شمار طبق در شاخه فرعی و در بوته، عملکرد گلبرگ و شاخص برداشت شد. آثار متقابل عوامل آزمایشی بر کلیه صفات اندازهگیری شده معنیدار نبود. به هر حال، بیشترین عملکرد دانه بدون گلچینی به میزان ۴۳۴۱ کیلوگرم در هکتار در تیمار تلفیق فاصله ردیف ۳۰ سانتیمتر با تراکم ۵۰ بوته در متر مربع به دست آمد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که کشت تابستانه گلرنگ با آرایش کاشت فوق در شرایط مشابه با مطالعه حاضر ممکن است مناسب باشد.
انوشیروان فروزنده شهرکی، محمدرضا خواجهپور،
جلد ۹، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۴ )
چکیده
در سیستمهای کشت آبی و در کشت دوگانه، مقدار زیادی بقایای گیاهی تولید میشود که همراه با محدودیت زمان برای پوسیدگی بقایای محصول قبلی و کمی فرصت برای انجام عملیات کامل تهیه بستر، سبب ضرورت کاهش خاکورزی و نیز مدیریت خاص بقایای گیاهی میشود. در بررسی حاضر، اثر روشهای مختلف تهیه بستر درکشت دوگانه جو- آفتابگردان بر رشد رویشی، اجزای عملکرد و عملکردهای دانه و روغن آفتابگردان (هیبرید اروفلور)، در سال ۱۳۸۰ در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان بررسی گردید. مدیریت بقایای گیاهی شامل حفظ، جمعآوری بخشی از بقایا و سوزاندن بقایای گیاهی با پنج روش خاکورزی شامل گاوآهن برگرداندار+ دیسک؛ گاوآهن قلمی+ دیسک؛ دیسک؛ گاوآهن برگرداندار و حداقل خاکورزی، با استفاده از طرح کرتهای خرد شده نواری در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار ارزیابی شد. تیمار سوزاندن بقایا باعث افزایش معنیدار وزن خشک گیاه در مراحل مختلف نموی و نیز قطر طبق گردید. تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه و شاخص برداشت نیز اگر چه در این تیمار بیشتر بودند، ولی تفاوت آماری با سایر تیمارهای بقایا نداشتند. عملکردهای دانه و روغن در تیمارهای سوزاندن و جمعآوری بخشی از بقایا بیشتر از تیمار حفظ بقایا بود. تیمارهای گاوآهن برگرداندار + دیسک و گاوآهن قلمی + دیسک بالاترین وزن خشک گیاه را در مراحل مختلف نمو، قطر طبق و عملکردهای دانه و روغن تولید کردند. تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه و شاخص برداشت نیز در این تیمارها به طور غیرمعنیداری بالاتر از سایر تیمارهای خاکورزی بودند. تیمار حداقل خاکورزی از نظر کلیه صفات اندازهگیری شده کمترین مقدار را دارا بود. براساس نتایج به دست آمده از این بررسی، استفاده از گاوآهن قلمی+ دیسک در شرایط جمعآوری بخشی از بقایا ممکن است مطلوبتر از سایر تیمارهای تهیه بستر آفتابگردان در کشت دوگانه جو- آفتابگردان در شرایط مشابه با مطالعه حاضر باشد.
حسین پورهادیان ، محمدرضا خواجهپور،
جلد ۱۱، شماره ۴۲ - ( زمستان ۱۳۸۶ )
چکیده
آرایش کاشت از طریق تأثیر بر شاخصهای رشد بر عملکرد تأثیر میگذارد. به منظور بررسی این اثرها در کشت تابستانه گلرنگ، توده محلی اصفهان به نام کوسه، آزمایشی در سال ۱۳۸۳ با طرح بلوکهای کامل تصادفی و آرایش تیمارها در چارچوب کرتهای یکبار خرد شده در مزرعه پژوهش کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان با چهار تکرار اجرا گردید. فاکتور اصلی شامل سه فاصله ردیف کاشت (۲۰ و ۳۰ سانتیمتر به صورت مسطح و ۴۵ سانتیمتر به صورت جوی و پشته) و فاکتور فرعی شامل دو تراکم ۴۰ و ۵۰ بوته در متر مربع بود. کاشت در تاریخ ۴ تیر انجام شد. با کاهش فاصله ردیف کاشت، تاج پوشش گیاهی زودتر بسته شد، دوام سطح برگ افزایش یافت و تجمع ماده خشک، شاخص سطح برگ و سرعت رشد محصول تا اواسط دوره رشد دانه بیشتر بود. همچنین حداکثر سرعت رشد نسبی و میزان جذب خالص در فاصله ردیف کاشت ۲۰ سانتیمتر به دست آمد. بیشترین عملکرد دانه (۳۰۹۳ کیلوگرم در هکتار) در فاصله ردیف کاشت ۲۰ سانتیمتر و کمترین عملکرد دانه (۱۹۳۰ کیلوگرم در هکتار) در فاصله ردیف کاشت ۴۵ سانتیمتر به دست آمد. تراکم بوته بر سرعت بسته شدن تاج پوشش، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی، میزان جذب خالص و عملکرد دانه بیتأثیر بود. اما حداکثر وزن خشک بوته و شاخص سطح برگ بیشتر و دوام سطح برگ کمتری در تراکم ۵۰ بوته در متر مربع به دست آمد. نتایج به دست آمده نشاندهنده آن است که فاصله ردیف کاشت ۲۰ سانتیمتر با تراکم ۵۰ بوته در متر مربع برای کشت تابستانه گلرنگ، توده محلی اصفهان، در شرایط مشابه با مطالعه حاضر ممکن است مناسب باشد.
پریسا حیدریزاده ، محمد رضا خواجهپور،
جلد ۱۱، شماره ۴۲ - ( زمستان ۱۳۸۶ )
چکیده
طی چند سال گذشته، ژنوتیپهایی از توده محلی گلرنگ اصفهان به نام کوسه تفکیک شدهاند که ممکن است واکنش آنها به تاریخ کاشت متفاوت باشد. بدین لحاظ، اثر تاریخ کاشت بر رشد رویشی و زایشی تعدادی ژنوتیپ گلرنگ متعلق به توده محلی کوسه، همراه با رقم اراک ۲۸۱۱ به عنوان شاهد در سالهای زراعی ۸۲-۱۳۸۱ و ۸۳-۱۳۸۲ در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش با طرح اسپیلت پلات در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور اصلی شامل تاریخ کاشت (۲۰/۱۲/۸۱، ۱/۲/۸۲ و ۵/۸/۸۲) با سه تکرار و فاکتور فرعی شامل ۲۲ ژنوتیپ بود. شمار روز از کاشت تا سبز شدن در کاشت زودهنگام بهاره بیشترین (۰/۱۸ روز) و در کاشت تأخیری بهاره کمترین (۳/۱۰ روز) میزان را داشت. شمار روز از کاشت تا رویت طبق، کاشت تا گلدهی و کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک با تأخیر در کاشت از کاشت پاییزه به کاشت دیرهنگام بهاره به طور معنیداری کاهش یافت. شمار روز از کاشت تا سبز شدن، کاشت تا رویت طبق و کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک تحت تأثیر ژنوتیپ واقع نشد. ژنوتیپهای ۱۱۶ C و ۲۹ DP بیشترین (۰/۱۴۵) و ژنوتیپ ۲۸ ISF کمترین (۲/۱۴۰) شمار روز از کاشت تا گلدهی را داشتند. ارتفاع بوته، تعداد شاخههای فرعی درجه یک و درجه دو، تعداد طبق در شاخه فرعی درجه یک و درجه دو، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه و وزن دانه در بوته با تأخیر در کاشت از کاشت پاییزه به کاشت دیرهنگام بهاره به طور معنیداری کاهش یافت. ژنوتیپهای ۱۲۸ C و ۷ DP بیشترین (به ترتیب ۰/۱۲۰ و ۵/۱۲۰ سانتیمتر) و ژنوتیپ ۹ DP کمترین(۲/۱۰۴ سانتیمتر) ارتفاع بوته را داشتند. ژنوتیپهای ۶ DP و ۹ DP به ترتیب بیشترین (۸/۱۲) و کمترین (۷/۶) تعداد شاخه فرعی درجه یک و رقم اراک ۲۸۱۱ بیشترین (۹/۱۶) و ژنوتیپهای ۹ DP و ۵ DP کمترین (به ترتیب ۲/۷ و ۱/۷) تعداد شاخه فرعی درجه دو در بوته را به خود اختصاص دادند. تعداد طبق در شاخه فرعی درجه یک تحت تأثیر ژنوتیپ قرار نگرفت. رقم اراک ۲۸۱۱ و ژنوتیپ ۱۱۴ C بیشترین (به ترتیب ۸/۱۲ و ۲/۱۲) و ژنوتیپ ۹ DP کمترین (۱/۵) تعداد طبق در شاخه فرعی درجه دو را دارا بودند. ژنوتیپ ۷ DP بیشترین (۹/۴۵) و ژنوتیپ ۱۱۱ C کمترین (۰/۲۸) تعداد دانه در طبق را دارا بودند. ژنوتیپهای ۳ DP و ۱۲۸ C به ترتیب بیشترین (۲/۳۴ گرم) و کمترین (۰/۲۲ گرم) وزن هزار دانه را داشتند. ژنوتیپ ۲۵ DP بیشترین (۵/۲۰ گرم) و ژنوتیپهای ۲۹ DP و ۹ DP کمترین (به ترتیب ۹/۹ و ۰/۱۰ گرم) وزن دانه در بوته را دارا بودند. شاخص برداشت تحت تأثیر تاریخ کاشت و ژنوتیپ واقع نشد. با توجه به نتایج این آزمایش به نظر میرسد که در شرایط مشابه با مطالعه حاضر، عملکرد گلرنگ در تاریخ کاشت پاییزه بیشتر از بهاره باشد. ژنوتیپ ۲۵ DP ممکن است برای این تاریخ کاشت، ژنوتیپهای ۶۶ ISF و ۲۵ DP برای کشت زودهنگام بهاره و ژنوتیپهای ۷ DP و ۱۴ ISF برای کشت تابستانه مناسب باشند.