21 نتیجه برای دخانی
رضا امیری، عبدالمجید رضایی، محمد شاهدی، شهرام دخانی،
جلد 3، شماره 3 - ( 7-1378 )
چکیده
این مطالعه به منظور ارزیابی قابلیت روش کروماتوگرافی مایع فاز معکوس با کارایی بالا (RP-HPLC) در بررسی پروتئینهای ذخیرهای و تنوع ژنتیکی آن در ایزولاینهای بهاره و پاییزه، ارقام زراعی و بومی گندم نان اجرا گردید. پروتئینهای گلیادین حاصل از آرد 5 بذر تصادفی از هر ژنوتیپ، با روش RP-HPLC تجزیه شدند. در این روش از ستون Nucleosil C18 300A و یک ستون محافظ و حلال متحرک استونیتریل حاوی TFA استفاده شد.
کلیه شرایط انتخاب شده برای تجزیه پروتئینهای ذخیرهای، اهداف این مطالعه را با منظور نمودن سرعت و بازده جداسازی مناسب تأمین نمود. تحت این شرایط تعداد اجزای حاصل از تجزیه گلیادینها بیشتر از ریزواحدهای تجزیه الکتروفورز بود. به علاوه نتایج کمی حاصل از تجزیه RP-HPLC، تجزیه و تحلیل آماری دادهها را آسان نمود. همچنین تجزیه گلیادینها با روش RP-HPLC قابلیت بالایی در شناسایی ژنهای چاودار داشت، به طوری که به سهولت حضور سکالینهای امگا در ژنوم رقم فلات را معلوم کرد. بنابراین نتیجهگیری شد که تجزیه RP-HPLC پروتئینهای گلیادین میتواند کارآیی روش الکتروفورز را داشته باشد و حتی در مواردی جایگزین آن شود. نتایج تجزیه خوشهای پلیپپتیدهای گلیادین بیانگر افزایش تدریجی تنوع ژنتیکی از ایزولاینها تا ارقام بومی بود. در مجموع، در بین ارقام بومی، گندمهای علی آباد، عقدا، سفید بافقی، قرمز بافقی، شهداس و سرخه از تنوع ژنتیکی بیشتری برخوردار بودند.
شهین زمردی، رضا شکرانی، محمد شاهدی ، شهرام دخانی،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده
فرایند استریفیکاسیون با جابهجایی بنیانهای اسید چرب در ملکول تریگلیسیریدها، باعث بهبود خواص فیزیکوشیمیایی چربیها میگردد. هدف از این تحقیق تهیه روغن خوراکی مناسب برای مصارف خانگی و صنعتی، از طریق تغییر استری مخلوطی از روغنها میباشد. در این مطالعه، مخلوط 60 درصد وزنی روغن سویا و 40 درصد وزنی پیه گاو خوراکی، با استفاده از متیلات و اتیلات سدیم به عنوان کاتالیزور، تغییر استری داده شد.
نتایج اندازهگیری مقدار چربی جامد و نقطه ذوب نشان داد که، فرایند استریفیکاسیون با 5/0 درصد متیلات یا اتیلات سدیم در حرارت 90 درجه سانتیگراد در مدت 30 دقیقه کامل میگردد. همچنین، روغنهای استری شده با استفاده از متیلات و اتیلات سدیم، دارای خواص فیزیکی و شیمیایی مشابه هستند. آزمایشهای تعیین عدد یدی و عدد صابونی نشان داد که، فرایند تغییر استری در درجه غیراشباعی و وزن مولکولی مخلوط روغنهای استری شده تغییری ایجاد ننموده است. تعیین عدد پراکسید نیز مشخص نمود که تحت شرایط مذکور پراکسید تشکیل نمیشود. این مخلوط دارای 1/1 درصد ایزومر ترانس بود که از روغن پیه گاو مصرفی در فرمول ناشی میگردد. نتایج این بررسی نشان میدهد که، مخلوط روغن سویا و روغن پیه گاو استری شده را میتوان به عنوان جانشین روغنهای هیدروژنه در تولید مارگارین و نیز برای مصارف خانگی، با توجه به محدوده پلاستیسیته مناسب و با مقدار اسیدهای چرب ترانس کمتر استفاده نمود.
صمد صبوری هلستانی، شهرام دخانی، غلامحسین کبیر، رضا شکرانی،
جلد 4، شماره 4 - ( 10-1379 )
چکیده
چهار رقم زیتون کالاماتا، ماری، زرد و فیشمی از شهرستان رودبار تهیه شد. این ارقام با دو روش تخمیر طبیعی و تخمیر هدایت شده با کشت استارتر Lactobacillus plantarum در دمای C 25 ° به مدت 100 روز فرایند شدند و خصوصیات فیزیکوشیمیایی محصول اندازهگیری شد. اندازهگیری اسیدهای آلی با روش HPLC انجام گرفت.
بیشترین اسیدیته کل برحسب اسید لاکتیک، 08/1% (حجم/وزن) در رقم فیشمی تولید شد. به طور متوسط تولید اسیدیته کل در تخمیر طبیعی و در تخمیر هدایت شده به ترتیب در حدود 8/0-1/1 و 7/0-9/0 گرم در 100 میلیلیتر محلول در برگیرنده زیتونها بود. بررسی وضعیت اسیدهای آلی موجود در ارقام زیتون، به وسیله روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا، نشان داد که در طی فرایند تخمیر، مقدار دو اسید آلی لاکتیک و استیک در زیتونها اضافه شد، ولی از مقدار اسید مالیک و اسید سیتریک کم گردید. بیشترین اسید لاکتیک در رقم زرد (1/1%) تولید شده است. نوع تخمیر در تولید اسید لاکتیک تفاوتی ایجاد نکرد. بیشترین اسید استیک در رقم زرد و ماری تولید شد، و نیز در تخمیر هدایت شده اسید استیک بیشتری تولید گردد. دو اسید آلی مالیک و سیتریک طی 50 روز اولیه فرایند ناپدید شدند. تغییر اسید سیتریک در تخمیر هدایت شده زودتر انجام گرفت ولی تغییر اسید مالیک به نوع تخمیر بستگی نداشت.
شهرام دخانی، لادن ربیعی مطمئن،
جلد 5، شماره 1 - ( بهار 1380 )
چکیده
بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی سیبزمینی (.Solanum tuberosum L) به منظور نگهداری و فناوری آن بسیار با اهمیت میباشد، که از مهمترین آنها میتوان به مقدار قندهای شیرین و اسیدهای آلی سیبزمینی، در ابتدا و طی مدت انبارداری اشاره نمود. البته باید توجه داشت که در این میان، میزان قندهای احیاکننده (گلوکز و فروکتوز) سیبزمینی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این مطالعه سه رقم سیبزمینی مورن، مارفونا و آگریا تهیه، و به صورت خشک تمیز شد. میزان ماده خشک و چگالی آنها تعیین گردید. سپس غدهها در دمای چهار درجه سانتیگراد با رطوبت نسبی 85 درصد، به مدت 15 هفته انبار، و سپس به مدت چهار هفته در درجه حرارت اتاق ( 1±25 C°) نگهداری شد. طی زمان نگهداری، میزان قندهای ساکارز، گلوگز و فروکتوز نمونههای سیبزمینی به صورت هفتگی، همچنین میزان اسیدهای آلی ستیریک، دیمالیک و دیپیروگلوتامیک به صورت ماهیانه، با استفاده از کروماتوگرافی با کارایی زیاد تعیین گردید. نتایج به دست آمده از طرح کاملاً تصادفی با نمونهبرداری، و مقایسه میانگینها با تست دانکن آنالیز شد.
میزان کل قندهای احیاکننده و اسیدهای آلی غدههای سیبزمینی، طی 15 هفته انبارداری در چهار درجه سانتیگراد افزایش معنیدار، و بعد از نگهداری در درجه حرارت اتاق کاهش معنیداری نشان داد. میزان قندهای احیاکننده رقم آگریا در ابتدای انبارداری، بعد از دوران انبارداری، و پس از نگهداری در درجه حرارت اتاق کمتر از ارقام مورن و مارفونا بود. با توجه به این که رقم آگریا دارای بیشترین میزان ماده خشک و کمترین مقدار ماده قندی احیاکننده میباشد، این رقم میتواند در صنعت چیپس یا پودر سیبزمینی مورد توجه قرار گیرد.
کبری تجددیطلب، محمد شاهدی، رضا شکرانی، شهرام دخانی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
از سبوس برنج در تولید انواع روغنهای خوراکی و صنعتی، غذای کودک، بیسکویتسازی، کنستانترههای پروتئینی، خوراک دام و طیور و ماهی و انواع فراوردههای دارویی استفاده میشود. غنی بودن سبوس برنج از نظر کربوهیدراتها، اسیدهای آمینه آزاد و وجود آنزیمهای گوناگون، عامل مؤثری در بروز تغییرات شیمیایی، آنزیمی یا بیولوژیک و میکروبی میباشد. فرآیند حرارتی یکی از روشهای مؤثر در کاهش فعالیتهای میکروبی و آنزیمهای فاسد کننده در سبوس است. بدین منظور، در یک آزمایش فاکتوریل در چارچوب طرح کاملاً تصادفی، اثر فرآیند حرارتی و مدت نگهداری برخواص کیفی روغن خام سبوس برنج بررسی شد.
نتایج آزمایشها نشان داد که در اثر عملیات پاربویل (فرآیند حرارتی مرطوب) بازده استحصال روغن از 72/13 به 04/22 درصد میرسد. در اثر پاربویل، اندوسپرم برنج در حین عملیات تبدیل در برابر شکستگی مقاوم میشود و سبوس حاصله از این نوع شلتوک دارای مقادیر کمتری اندوسپرم و ناخالصی است، که اثر مثبت آن به صورت افزایش درصد روغن نمایان میشود. در بررسی اثر حرارت بر رنگ روغن استحصالی، مشخص گردید که روغن سبوسهای پاربویل شده نه تنها روز اول، بلکه طی دوره نگهداری نیز روشنتر از دیگر تیمارها هستند. روغن حاصله از سبوس تثبیت شده نسبت به واکنشهای هیدرولیتیک مقاوم، و به اتواکسیداسیون حساس است. عملیات پاربویلینگ و فرآیند حرارتی خشک و زیاد موجب کاهش عدد یدی طی دوره نگهداری سبوس میشود. نتایج کیفی و کمی کروماتوگرافی گازی نمونههای روغنی نشان داد که فرآیند حرارتی اثر چندانی بر تغییر درصد اسیدهای چرب نمونههای روغن سبوس برنج ندارد.
شهرام دخانی، رویا ستاری، محمدباقر حبیبی،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
در تهیه پنیر سفید آبنمکی ایرانی از مایههای مختلف لاکتیک استفاده میگردد، که هر کدام آثار متفاوتی بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و ارگانولپتیک پنیر میگذارند. بررسی این ویژگیها، مخصوصاً تعیین دقیق اسیدهای آلی، برای تخمین میزان فعالیت این مایهها، به دلایل مختلف حایز اهمیت است. در این پژوهش پنج نمونه مختلف پنیر با پنج فرمول مختلف از مایههای لاکتیک تهیه گردید و به مدت دو ماه در آب نمک هشت درصد در دمای 11-13 درجه سانتیگراد پرورانده شد. اسیدهای آلی تولید شده در نمونههای مختلف پنیر با روش کروماتوگرافی مایع با کارایی زیاد، با استفاده از ستون مخصوص اسیدهای آلی SCR-101H، در طول موج 214 نانومتر با شناساگر ماورای بنفش، و در مقایسه با استانداردهای خالص مربوطه با تعیین میزان بازیابی آنها انجام گردید. اسیدهای آلی پیرویک، اوروتیک، سیتریک، پروپیونیک، لاکتیک، بوتیریک و استیک در هفت مقطع زمانی 24 ساعت پس از تولید، 10، 20، 30، 40، 50 و 60 روز پس از تولید در نمونههای مختلف پنیر اندازهگیری شد.
این بررسی نشان داد که هر اسید آلی تغییرات مشخصی را در طول دوره رسیدگی پنیرهای مختلف ارائه میکند. در کلیه نمونهها، اسید لاکتیک به عنوان اسید غالب در نمونهها تعیین گردید. مقدار کل اسیدهای آلی تا روز سیام افزایش چشمگیری داشت، و سپس تا پایان دوره نگهداری کاهش یافت. با توجه به این که اسید لاکتیک 80-90 درصد از کل اسیدهای آلی را به خود اختصاص داد، این روند عمدتاً تحت تأثیر تغییرات اسید آلی مذکور بود. روند تغییرات اسیدهای آلی در کلیه نمونهها تقریباً مشابه بود، ولی مقدار متفاوتی را نشان دادند. پنیر شامل مایه مزوفیل آروماتیک با کد CH-N-01 (شامل لاکتوکوکوسهای لاکتیک و لوکونوستوک) و لاکتوباسیلوس کازیی، و پنیر شامل مایه مزوفیل آروماتیک و ترموفیل با کد CH-1 (مخلوط برابر از لاکتوباسیلوس بولگاریکوس و استرپتوکوکوس سالیواریوس زیر گونه ترموفیلوس) کاهش زیادی در مقدار اسید سیتریک و افزایش بسیاری در مقدار اسید استیک و پروپیونیک، در مقایسه با نمونههای دیگر پنیر نشان دادند (01/0> P). در حالی که، در پنیر شامل مایه ترموفیل CH-1 و پنیر شامل مخلوط مایه ترموفیل CH-1 و مزوفیل با کد 54 (کشت O) افزایش چشمگیری در مقدار اسید بوتیریک، در مقایسه با سایر نمونههای پنیر مشاهده گردید. در کلیه نمونههای پنیر روند تغییرات اسید پیرویک نامنظم بود. با تجزیه و تحلیل رگرسیون چند مرحلهای، زمان رسیدن نمونههای مختلف پنیر با توجه به مقدار اسیدهای آلی موجود در آنها نیز تعیین گردید.
شهرام دخانی، جواد کرامت، شیوا روفیگری حقیقت،
جلد 7، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده
سه رقم سیبزمینی (Solanum tuberosum L)، مارفونای بهاره، کوزیما و مارفونای پاییزه از استان اصفهان تهیه، و در شرایط مختلف انبارداری شامل انبار سرد 4 درجه سانتیگراد و تاریکی، انبار سرد 12 درجه سانتیگراد و نور فلورسنت، انبار با دمای اتاق و تاریکی و انبار با دمای اتاق و نور روز نگهداری شد. در همه شرایط نگهداری، رطوبت نسبی 85 تا 90 درصد بود. اندازهگیری گلیکوآلکالویید کل، آلفاسولانین، وزن مخصوص و درصد ماده خشک در طول 30 روز برای سیبزمینی رقم مارفونای بهاره، و 90 روز برای ارقام پاییزه انجام گرفت. در آغاز، وسط و پایان انبارداری، مقدار آلفاسولانین بر حسب میلیگرم در 100 گرم ماده خشک در هر یک از ارقام سیبزمینی، به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی زیاد اندازهگیری شد. فرایند حرارتی تهیه چیپس و سیبزمینی پخته در سیبزمینیهای ارقام پاییزه کوزیما و مارفونا در ماه دوم انبارداری، که بیشترین مقدار سولانین در آنها به وجود آمده بود، انجام شد. مقدار سولانین پیش و پس از فرایند اندازهگیری گردید. طرح آزمایش، فاکتوریل در چارچوب طرح کاملاً تصادفی بود و مقایسه میانگینها با آزمون دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که برای رقم مارفونای بهاره طی مدت 30 روز انبارداری بیشترین مقدار سولانین در پایان انبارداری در انبار سرد 12 درجه با نور فلورسنت بوده، و سه انبار دیگر از نظر مقدار ایجاد سولانین با یکدیگر تفاوتی ندارند. همچنین، برای ارقام پاییزه (کوزیما و مارفونا) بیشترین مقدار سولانین طی 90 روز نگهداری مربوط به انبار سرد 12 درجه و نور فلورسنت بوده، پس از آن انبار با دمای اتاق و نور روز بیشترین مقدار سولانین را طی مدت نگهداری ایجاد کرد، و انبار با سرما و تاریکی کمترین مقدار افزایش سولانین را طی 90 روز برای دو رقم مذکور داشت. در مورد انبار با دمای اتاق و تاریکی، به علت جوانه زدن غدهها در نیمه دوم انبارداری، مقدار سولانین در هر دو رقم کاهش یافت. بر خلاف این که پوستگیری، پیش از سرخ کردن و پس از پخت باعث کاهش مقدار سولانین در سیبزمینی در هر دو رقم شد، فرایند سرخ کردن برای تهیه چیپس و پختن در آب جوش هیچ تأثیری در مقدار سولانین نمونهها نداشت. بنابراین، بهترین روش انبارداری سیبزمینی از نظر کمترین افزایش در میزان آلفاسولانین، انبار سرد 4 درجه سانتیگراد و تاریکی است.
سیما چراغی دهدزی، شهرام دخانی، محمد شاهدی،
جلد 7، شماره 3 - ( پاییز 1382 )
چکیده
یکی از راههای افزایش زمان نگهداری سوسیس و کاهش مصرف افزودنیهایی چون نیتریت، تولید کنسرو آن است. تولید سوسیس و کنسرو آن با فرمول خاص و آزمایشها و ارزیابیهای مختلف در دو مرحله انجام گرفت. مرحله اول شامل تهیه چهار نوع سوسیس با چند فرمول و تولید کنسرو آن در کارخانه صنوبر اصفهان بود، و در مرحله دوم آزمایشهای فیزیکوشیمیایی و حسی انجام شد. کنسرو سوسیس در قوطی (409×214) و شیشه (مشابه شماره 67-10) تولید شد، و تا رسیدن به F value برابر چهار دقیقه فرایند حرارتی استریلیزاسیون را با فشار مطلق دو اتمسفر در اتوکلاو طی کرد. قوطیها و شیشهها با سوسیس بدون پوشش به قطر 22 میلیمتر و محلول آب نمک دو درصد با دمای 75 درجه سانتیگراد با نسبت یک به یک پر شدند. آزمایشهای شیمیایی همچون اندازهگیری میزان رطوبت، چربی و پروتئین برابر روشهای استاندارد و AOAC، و آزمایشهای فیزیکی مانند اندازهگیری میزان مقاومت برشی بافت سوسیسهای غیر کنسروی و کنسرو شده در قوطی و شیشه در مدت سه ماه نگهداری، انجام پذیرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری دادههای حاصل از آزمایشهای نمونههای سوسیس غیر کنسروی و کنسروی، آزمایش فاکتوریل در چارچوب طرح کاملاً تصادفی، و برای مقایسه میانگینها آزمون چند دامنهای دانکن به کار برده شد. فرایند استریلیزاسیون باعث افزایش رطوبت و کاهش میزان مقاومت برشی بافت سوسیس با هر چهار فرمول شد. با پیشرفت دوره نگهداری، تا پایان ماه دوم نیز رطوبت سوسیسهای کنسرو شده در قوطی با هر چهار فرمول افزایش یافت، و میزان پروتئین و چربی کاهش داشت. همچنین، در هر دو نوع ظرف، و با هر چهار فرمول، در میزان مقاومت برشی بافت سوسیسهای کنسرو شده کاهش دیده شد. نتایج آزمونهای حسی نشان داد که سوسیسهای کنسرو شده در قوطی با هر چهار فرمول، از نظر عطر، طعم، بافت و رنگ در سطح احتمال یک درصد تفاوت معنیداری با هم ندارند.
شهرام دخانی، رویا بهشتی،
جلد 7، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده
تغییرات قندهای اصلی به اسیدهای آلی دو رقم سیب درختی زرد لبنانی و قرمز لبنانی پس از برداشت از باغهای سمیرم اصفهان با روش دقیق کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) در سه نوع بسته بندی چوبی، کارتونی و پلی اتیلن سوراخ دار و در حین نگهداری به مدت 8 ماه در دمای 0.5+ تا 0.5- درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 90 تا 95 درصد براورد شد. قندهای اصلی ساکارز، گلوکز، فروکتوز و اسیدهای آلی سیتریک و ال مالیک در هر دو رقم شناسایی و اندازه گیری شدند. اعداد به دست آمده با آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و مقایسه میانگین آزمون چند دامنه ای دانکن تجزیه و تحلیل شدند. ارزیابی قندهای اصلی ساکارز، گلوکز و فروکتوز با دستگاه HPLC نشان داد که قند غالب در هر دو رقم فروکتوز بود و سیب زرد لبنانی ساکارز بیشتر و گلوکز کمتری نسبت به قرمز لبنانی داشت و میزان این سه قند در هر سه نوع بسته بندی و در هر دو نوع رقم با پیشرفت دوره انبارمانی کاهش یافت. ارزیابی اسیدهای آلی سیتریک و ال مالیک نشان داد که اسید آلی غالب در هر دو رقم ال مالیک است. میزان اسید سیتریک در سیب زرد لبنانی در ماه دوم و در سیب قرمز لبنانی در ماه اول در هر سه بسته بندی به حداکثر خود رسید و سپس تا ماه هشتم در هر سه بسته بندی و هر دو رقم حداقل بود. در مجموع بسته بندی پلاستیکی به دلیل تغییرات فیزیکوشیمیایی کمتر، نسبت به دو بسته بندی دیگر در ارجحیت بود و هر دو رقم تا ماه هشتم انبارمانی از لحاظ کیفیت شیمیایی و فیزیکی خوب باقی ماندند.
الهام خسروی، شهرام دخانی، غلامحسین کبیر،
جلد 9، شماره 3 - ( پاییز 1384 )
چکیده
فراوردههای گوشتی یکی از پر مصرفترین محصولات غذایی میباشند. یکی از مشکلاتی که در این نوع مواد غذایی ممکن است مطرح شود، تغییرخواص فیزیکی و شیمیایی آن، خصوصاً افزایش میزان اکسیداسیون چربیها طی نگهداری طولانی مدت است. محدودیت مصرف ضد اکسیدانهای مصنوعی در مواد غذایی موجب شده که تحقیقات وسیعی به منظور تعیین میزان تأثیر ضد اکسیدانهای طبیعی و جایگزینی ضد اکسیدانهای مصنوعی با آنها انجام گیرد. در این پژوهش تأثیر دو ضد اکسیدان آلفا توکوفرول و پروپیل گالات بر روی سوسیس مورد بررسی قرار گرفت. چهار تیمار سوسیس آلمانی هر یک به وزن 30 کیلوگرم تهیه شد که تیمارها به ترتیب نمونه شاهد بدون ضد اکسیدان، سوسیس با افزودن200 و یا ppm 500 آلفا توکوفرول و تیمار چهارم نیز سوسیس دارای ppm 200 پروپیل گالات بود. از هر تیمار 12 کیلوگرم در پوششهای سلولزی و 18 کیلوگرم در پوششهای پلی آمیدی بسته بندی شده و پخته شدند و از هر یک از این نمونهها نیز یک سوم در دمای 4 درجه سانتی گراد به مدت 10 روز و بقیه در دمای 18- درجه سانتیگراد به مدت 6 ماه انبار شدند. برای سنجش میزان پیشرفت اکسیداسیون نمونهها، از روش تعیین عدد پراکسید و تست اسید تیو باربیتوریک استفاده شد. در طی مدت انبارمانی بیشترین میزان اکسیداسیون در نمونه شاهد مشاهده شد. پروپیل گالات در به تعویق انداختن اکسیداسیون چربیها مؤثرتر از هر دو غلظت آلفا توکوفرول بود. غلظت ppm 500 آلفا توکوفرول در به تعویق انداختن اکسیداسیون چربی مؤثرتر از غلظت ppm 200 بود. تفاوت بین تیمارها در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. در بررسی مقاومت برشی بافت سوسیسهای نگهداری شده در دمای 4 درجه سانتیگراد به مدت 10 روز مشخص شد که بیشترین مقاومت برشی بافت در نمونههای بسته بندی شده در پوششهای سلولزی دیده میشود. نتایج مشابهی در مورد نمونههای نگهداری شده در دمای 18- درجه سانتیگراد به مدت 6 ماه به دست آمد.
لیلا روزبه نصیرایی، شهرام دخانی، محمد شاهدی، رضا شکرانی،
جلد 9، شماره 4 - ( زمستان 1384 )
چکیده
به منظو ر مطالعه اثر بستهبندی و انبارمانی بر کیفیت کیوی، میوه دو رقم هایوارد و آبوت پس از تعیین بهترین زمان برداشت از منطقه ولی آباد تنکابن تهیه و خریداری شد. پس از درجهبندی و انتخاب میوههای سالم، در صندوقهای چوبی،کارتن مقوایی و کیسههای پلیاتیلنی با دانسیته کم بستهبندی شدند و در دمای 5/0± درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 95-90 درصد به مدت 6 ماه نگهداری شدند. از هر بستهبندی، به طور کاملاً تصادفی، طی فواصل زمانی ( 3±30 روز) در طی مدت انبارداری (6 ماه) نمونه برداری صورت پذیرفت و خصوصیات شیمیایی مانند کل مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتر بر حسب اسید سیتریک، ویتامین c، ماده خشک کل و خصوصیات فیزیکی نظیر نقطه تسلیم، مقاومت بافت در نقطه تسلیم، نیروی لازم برای نفوذ پروب در بافت و تنش لازم برای نفوذ آن ارزیابی شده و نتایج به دست آمده با آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی نامتعادل آنالیز و مقایسه میانگینها به روش آزمون چند دامنهای دانکن صورت پذیرفت. حداکثر مدت زمان انبارمانی در رقم آبوت 4 ماه و در رقم هایوارد 6 ماه تعیین شد. میزان ماده خشک کل رقم هایوارد در طی انبارمانی بیشتر از آبوت بود. و در هر دو رقم مقدار ماده خشک محلول (بریکس) با پیشرفت زمان انبارمانی افزایش و مقدار اسیدیته قابل تیتر بر حسب اسیدسیتریک کاهش یافت. مقدار ویتامین C رقم آبوت در طی انبارمانی بیشتر از رقم هایوارد بود. تمامی فاکتورهای مربوط به خصوصیات فیزیکی و بافتی با پیشرفت دوره انبارداری، کاهش یافته و در رقم هایوارد در ماه ششم و در رقم آبوت در ماه چهارم به حداقل مقدار مطلوب خود جهت انبارمانی رسید. در مجموع بستهبندی چوبی برای نگهداری طولانیتر و نایلون پلاستیکی برای رسیدگی یکنواخت کیوی مناسبتر ارزیابی شد.
محمد شاهدی، شهرام دخانی، غلامحسین کبیر، نفیسه زمیندار،
جلد 10، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده
به منظور تولید برگه فرموله شده خشک سیبزمینی، دو رقم سیبزمینی اگریاومارفونا از منطقه داران اصفهان تهیه و در سردخانه 9ºC با رطوبت نسبی 85 درصد نگهداری شدند. مقدار کل ماده خشک، وزن مخصوص و میزان قندهای احیای سیبزمینی در ابتدای انبارداری تعیین گردید. پودر گرانول از هر دو رقم سیبزمینی به روش Add-back تهیه شد. برای تهیه خمیر با قوام و خصوصیات شکل گیری مطلوب از پودر گرانول با مش 80، پوره سیبزمینی پخته، آرد ذرت با مش 60، امولسیفایر، آب، روغن قنادی، نشاسته، نمک و آرد گندم استفاده شد. پس از دست یافتن به فرمول مناسب برای تهیه خمیر با خصوصیات رئولوژیکی مطلوب برای شکل گرفتن، ورقهای از خمیر با ضخامت 1 تا 2 میلیمتر ایجاد و از آن پولکهایی به قطر 3 سانتیمتر جدا شد. چهار تیمار تنوری کردن، خشک کردن در آون خلا، سرخ کردن در روغن و ترکیب پیش خشک کردن و سرخ کردن در روغن برای تبدیل خمیر به برگههای خشک در نظر گرفته شد. با توجه به نتایج آزمون چشایی تیمار تنوری کردن برگزیده شد و شرایط بهینه زمان و دما برای آن 30 دقیقه در 125ºC تعیین گردید و برای بهبود طعم نیز ازطعم دهندههای مختلف شامل پودر سیر، فلفل،آویشن ، لاکتیک اسید، پودر پیاز، نمک و شکر استفاده شد، اثر این طعم دهندهها به وسیله مقایسه چندتایی و آزمون مثلثی مورد بررسی قرار گرفت و تیمارهای حاوی نمک، فلفل و پودر سیر به عنوان بهترین تیمارها ارزیابی گردید.
شهرام دخانی، سارا جعفریان، غلامحسین کبیر، احمد مرتضویبک،
جلد 11، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر فرایند حرارتی مقدماتی بر کیفیت فرنچ فرایز یا خلال نیمه سرخ شده (سولانوم توبروزوم –ال )، چهار رقم سیبزمینی به نامهای آگریا، مارفونا، آئولا وآئوزونیا از منطقه فریدن اصفهان خریداری و به سردخانه دانشکده کشاورزی با دمای 5 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی90-85 درصد منتقل گردیدند. در ابتدا آزمونهای فیزیکوشیمیایی اندازهگیری وزن مخصوص و درصد ماده خشک به روش A.O.A.C و درصد قندهای احیا کننده به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) روی ارقام سیبزمینی انجام گرفت. نمونه برداری به صورت کاملاً تصادفی بود. خلالهای سیبزمینی در ابعاد 8/0×8/0×5 سانتیمتر درآب با شرایط حرارتی مختلف 70 درجه –4 دقیقه، 70درجه –10 دقیقه و95 درجه –2 دقیقه تیمار شده و سپس به طور عمقی در روغن 175درجه سلسیوس به مدت 2 دقیقه سرخ شدند. خصوصیات کیفی مورد بررسی در محصول نهایی عبارت بودند از: بافت، رنگ و درصد جذب روغن. نتایج تحقیق در طرح آماری کاملاً تصادفی با آزمون فاکتوریل و مقایسه میانگین چند دامنهای دانکن تجزیه و تحلیل شدند (01/0 >p) نتایج نشان داد تیمار 70 –10 دقیقه شاخصهای کیفی محصول را به طور محسوسی بهبود میبخشد. تیمار 95 - 2 دقیقه از نظر فاکتورهای رنگ هانترلب، تفاوت معنی داری با تیمار 70 –10 دقیقه نداشت ولی بافت خلالها افت قابل توجهی نشان داد. جذب روغن در تیمارهای غیر از 70 –10 دقیقه افزایش یافت. تیمار 70 –4 تغییر محسوسی درکیفیت محصول ایجاد نکرد. همچنین ملاحظه گردید که درمیان ارقام مورد بررسی در این تحقیق، ارقام آگریا وآئولا برای فرایند تولید فرنچ فرایز مطلوب تر از دو رقم دیگر هستند.
فاطمه پارسا، رضا آزادی گنبد، علی مقدم درودخانی،
جلد 12، شماره 46 - ( (لف)-زمستان 1387 )
چکیده
در اجرای این تحقیق نمونهبرداری در سه تکرار از چهار ماده آزمایشی خاکه(خاکه چای: به نوعی از چای خشک گفته میشود که در مراحل فرآوری چای خشک به روش ارتدکس حاصل شده و با استفاده از توری با سایز 40 ×30 حاصل میگردد)، پو، دمار و ساقه پس از عملیات چایسازی انجام گرفت و در هر نمونه مقدار کافئین، پروتئین، فیبر و فلوئور در سه زمان(چین بهاره، تابستانه و پاییزه) و از دو قطعه آزمایشی(با آرایش سطح برگ چینی به صورت تخت وکمانی) به طور جداگانه اندازهگیری گردید. مدل طرح آزمایشی این تحقیق به صورت طرح فاکتوریل خرد شده در زمان، در پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی و مقایسه میانگین مواد آزمایشی با روش دانکن انجام گردید. میانگین ارقام به دست آمده از چهار نمونه آزمایشی ضایعات نشان داد که بیشترین و کمترین مقدار کافئین، فلوئور و پروتئین به ترتیب در خاکه و ساقه چای ولی در مورد فیبر عکس این موضوع صادق میباشد. نتایج حاصل از تجزیه دادههای این تحقیق نشان داد که بین انواع ضایعات، زمانهای برداشت و قطعه (به جز اثر قطعه بر مقدار کافئین) روی مقدار کافئین، فلوئور، پروتئین و فیبر اختلافمعنیداری وجود داشت. به طوری که بیشترین مقدار کافئین، فلوئور و پروتئین در تیمار خاکه و بیشترین مقدار فیبر مربوط به تیمار ساقه میباشد و در رابطه با تأثیر زمان برداشت بیشترین مقدار کافئین و فلوئور(5/2 گرم در صد گرم و 2/8 میلیگرم در صد گرم) در چین تابستانه و بیشترین مقدار فیبر و پروتئین در چین پاییزه(26 و 15 گرم در صد گرم) بوده است. همچنین نتایج حاصله از تأثیر قطعه (تخت و کمانی)(به طور معمول در مناطق چایکاری ایران دو نوع آرایش سطح برگ چینی یه صورت تخت و کمانی وجود دارد.) نشان داد که بیشترین مقدار فیبر در قطعه تخت(25 گرم در صد گرم) و بیشترین مقدار پروتئین و فلوئور در قطعه کمانی(14 گرم در صد گرم و 8 میلیگرم در صد گرم) میباشد.
زهره داورپناه، محمود شیخ زین الدین، شهرام دخانی، قدرت الله سعیدی،
جلد 13، شماره 47 - ( (الف) -بهار 1388 )
چکیده
ارزش و اهمیت ریشه شیری ن بیان ب هدلیل تنوع مواد شیمیایی موجود در آن است که از بین این ترکیبات، اسید گلیسیریزیک ب ه عنوان ماده مؤثره آن از اهمیت ویژه ای در صنایع غذایی، داروسازی و دخانیات برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسی اثر فصل و منطقه برداشت بر ترکیبات شیمیایی شامل خاکستر، ق ند و اسید گلیسیریزیک و کیفیت ریشه شیرین بیان بود . در این پژوهش ، ریشه های شیرین بیان در دو فصل تابستان و پاییز و از ۳ منطقه ( اقلید، بیضاء و دشمن زیاری ) در استان فارس، یک منطقه در استان کرمان (بافت ) و یک منطقه در استان کرمانشاه (اسلام آباد) برداشت و آزمایش های شیمیایی تعیین صفات روی پودر عصاره آنها انجام شد . داده های آزمایش بر اساس طرح بلوک کامل تصادفی با ۶ تکرار و به صورت مرکب تجزیه گردید . با توجه به نتایج حاصل، اثر فصل بر میزان قند قبل و بعد از هیدرولیز، اثر منطقه و اثر متقابل فصل و منطقه بر میزان خاکستر، قند قبل و بعد از هیدرولیز و میزان اسید گلیسیریزیک در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود . نتایج نشان داد که کمترین میزان خاکستر در ریشه شیرین بیان منطقه اسلام آباد و در فصل تابستان ، بیشترین میزان قند قبل از هیدرولیز در ریشه های برداشت شده از منطقه اسلام آباد و بافت ، بیشترین میزان قند بعد از هیدرولیز از ریشه های برداشت شده از منطقه اسلا مآباد در فصل پاییز و بیشترین میزان اسید گلیسیریزیک در ریش ههای برداشت شده از منطقه بیضاء در فصل پاییز به دست آمد.
علی اکبری، محمد شاهدی، ناصر همدمی، شهرام دخانی، مرتضی صادقی،
جلد 13، شماره 47 - ( (ب)-بهار 1388 )
چکیده
تولید ورقههای گوجهفرنگی خشک شده یکی از راههای کاهش ضایعات زیاد گوجهفرنگی تازه در کشور محسوب میشود. کیفیت محصول خشک شده بهوسیله معیارهایی مانند چروکیدگی، قابلیت جذب مجدد آب و رنگ محصول ارزیابی میگردد. در این تحقیق، با ساخت یک دستگاه خشککن خورشیدی، ورقههای گوجهفرنگی در آن خشک شده و با روش سنتی خشک کردن خورشیدی مقایسه گردید. همچنین در یک آون آزمایشگاهی (در دماهای 50، 60، 70 و 80 ) نیز، خشککردن انجام شد و مشخص گردید که شدت افت رطوبت در دماهای بالاتر هوا بیشتر است. همچنین در منحنیهای شدت افت رطوبت محصول، یک دوره سرعت ثابت و یک دوره سرعت نزولی دیده شد. با خشککردن ورقههای گوجهفرنگی در یک دستگاه خشککن خورشیدی و در روش خشککردن سنتی آفتابی نیز نتیجهگیری شد که سرعت خشکشدن در خشککن خورشیدی بین 17 تا 45 درصد بیشتر از روش سنتی است. بررسی تغییرات درصد چروکیدگی طی خشککردن در دماهای مختلف هوا نیز نشان داد که اثر دمای هوای خشککن روی چروکیدگی محصول معنیدار نیست. همچنین مشخصشد که قابلیت جذب مجدد آب محصول نیز مستقل از دمای هوای خشککن است. در مورد رنگ نیز محصول خشک شده در دمای پایین هوا(حدود 50)، دارای رنگ قرمزتر و روشنتری نسبت به دمای 80 بود.
محمود شیخ زین الدین، مهرنوش تدینی، شهرام دخانی، صبیحه سلیمانیان زاد،
جلد 13، شماره 48 - ( تابستان 1388 )
چکیده
ترشح پلی ساکاریدهای خاص توسط برخی باکتر ی های اسید لاکتیک، حین فرایند تخمیر، باعث بهبود و یژگی های حسی و پایداری محصولات تخمیری ازجمله ماست می شود. هدف از این مطالعه اندازه گیری مقدار پلی ساکاریدهای مترشحه در چند نمونه ماست سنتی و ماست های تولید شده از : S و 2 S صنعتی و بررسی اثر این ترکیب برخصو صیات فیزیکی محصول می باشد. سه نمونه ماست سنتی ( 1 با هم مقایسه شدند. نتایج به دست آمده نشان داد (I) تولید شده از شیر گاو ) و یک نمونه صنعتی : G مخلوط شیر گاو و گوسفند و ماست مقدار ،pH ، بین نمونه های آزمایش شده تفاوت معنی داری به لحاظ ویژگ ی های فیزیکی و شیمیایی شامل مقدار چربی، ماده خشک غیر چرب پلیساکاریدهای مترشحه، گرانروی، کشداری و حساسیت به آب اندازی وجود دارد . بررسی آماری نمون ه ها در قالب طرح کاملاً تصادفی در .(P <٠/ حاکی از این است که هم بستگی بین پلیساکاریدهای مترشحه با گرانروی و کاهش حساسیت به آ باندازی معنی دار است ( ٠٥ حالی که در نمونه های مذ کور هم بستگی معنیداری بین خصوصیات فیزیکی مورد بررسی و میزان چربی و یا ماده خش ک بدون چرب در دامنه مورد مطالعه مشاهده نشد . در مرحله دوم، به منظورحذف اثر ترکیب شیمیایی شیر و بررسی اثر پلی ساکاریدهای مترشحه نمونه های ماست با استفاده از شیر فاقد چربی و ماس ت های بررسی شده در مرحله قبل، به عنوان آغازگر، تولید شدند . در این نمونه ها اختلاف معنیداری بین مقدار پلی سا کاریدهای مترشحه و هم چنین خصوصیات فیز یکی آنها مشاهده شد . از طرفی در نمون ه های تولید شده هم بستگی معنی داری بین خصوصیات فیزیکی و مقدار پلی ساکاریدهای مترشحه نیز وجود داشت.
نگار نور مهناد، محمدرضا نوری امامزاده ئی، بهزاد قربانی، عبدالرحمن محمدخانی،
جلد 13، شماره 50 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك زمستان 1388 )
چکیده
در مناطق خشک و نیمه خشک، کمبود آب از عوامل اصلی کاهش تولید محسوب میشود. در چنین شرایطی، کمآبیاری به عنوان یک راهبرد مدیریتی مهم برای تعدیل شرایط تنش آبی توصیه شده است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر دو نوع مدیریت آبیاری (کمآبیاری سنتی و بخشی) بر برخی خصوصیات فیزیولوژیک، فنولوژیک و راندمان مصرف آب گیاه گوجهفرنگی انجام شده است. به این منظور یک طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار آبیاری و چهار تکرار تعریف شد. تیمارهای آبیاری شامل کمآبیاری DI75 و DI50 (به ترتیب تأمین 75 و 50 درصد نیاز آبی) بود که در آنها آب مورد نیاز گیاه به طور معمول به تمام محیط ریشه داده میشد و تیمارهای آبیاری بخشی PRD75 و PRD50 (تأمین 75 و50 درصد نیاز آبی) که آب مورد نیاز گیاه در هر بار آبیاری فقط به یک سمت محیط ریشه داده میشد و بخش تر و خشک به طور متناوب جابهجا میشدند. تیمار FI (تأمین 100 درصد نیاز آبی) نیز به عنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بیشترین راندمان مصرف آب (28/6 کیلوگرم بر متر مکعب) در تیمارPRD75 و کمترین راندمان (98/1کیلوگرم بر متر مکعب) در تیمار DI50 به دست آمد. راندمان مصرف آب در تیمار کمآبیاری معمولی (DI50) 67 درصد کاهش و در تیمار آبیاری بخشی ((PRD75 6/4 درصد افزایش نسبت به تیمار شاهد داشت. اندازهگیری وضعیت آب گیاه نشان داد که در تمام مراحل، همواره میزان آماس نسبی در تیمارهای PRD نسبت به تیمارهای DI بالاتر بود. نتایج تجزیه واریانس قطر روزنه برگ بیانگر معنیدار شدن اثر تیمارها در سطح 5 درصد بود. بهطوریکه با افزایش آب آبیاری، قطر روزنهها نیز افزایش یافت. به علاوه قطر بازشدگی روزنهها در تیمارهای آبیاری کامل و کمآبیاری سنتی بیشتر از تیمارهای آبیاری بخشی بود. از نظر تعداد روزنه در واحد سطح برگ، تیمار آبیاری کامل بیشترین و تیمارDI50 کمترین تعداد روزنه را دارا بودند (به ترتیب 04/10509 و 4/6904). از نظر خصوصیات فنولوژیک بین تیمارهای آبیاری به لحاظ درجه- روز مورد نیاز تا زمان میوهدهی و درجه- روز مورد نیاز تا زمان برداشت در سطح 5 درصد تفاوتی مشاهده نشد.
هادی علینژادجهرمی، عبدالرحمان محمدخانی، محمدحسن صالحی،
جلد 16، شماره 60 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-تابستان 1391 )
چکیده
امروزه به علت خشکسالی و کمبود آب استفاده از آبهای نامتعارف بهویژه پساب حاصل از تصفیه فاضلاب شهری در کشاورزی اهمیت ویژهای پیدا کرده است. از عوامل محدودکننده استفاده از این پسابها وجود عناصر سنگین در آنها میباشد. در این پژوهش، اثر پساب تصفیه شده شهرکرد بر رشد، عملکرد و تجمع سرب و کادمیم در گیاه بادرنجبویه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار (0، 25، 50، 75 و 100 درصد پساب در آب آبیاری) و سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع ساقه، قطر ساقه، تعداد ساقه، تعداد برگ و پنجه در تیمار 100 درصد پساب بهدست آمد. وزنتر و خشک اندام هوایی و ریشه نیز در تیمار 100 درصد پساب بیشترین بود. درصد اسانس حاصل از دارو برگها تحت تأثیر درصد استفاده از پساب در آب آبیاری قرار گرفت و بیشترین مقدار آن (23/1 %) نیز در تیمار 100 درصد پساب حاصل شد. میزان تجمع سرب در ریشه و اندامهای هوایی و فاکتور انتقال آن در گیاه بادرنجبویه دارای اختلافی معنیدار نبود. با این وجود، بیشترین غلظت سرب در ریشه (057/0 میلیگرم بر کیلوگرم) و اندامهوایی (013/0 میلیگرم بر کیلوگرم) به تیمار 100 درصد و کمترین مقدار آنها به تیمار صفر درصد پساب مربوط میشد. غلظت سرب در تمامی تیمارها کمتر از حد مجاز آن در گیاهان دارویی (2 میلیگرم بر کیلوگرم) بود. غلظت کادمیم در تمامی نمونههای گیاهی غیرقابل تشخیص بود. نتایج بهدست آمده از این پژوهش نشان داد، آبیاری با پساب شهری شهرکرد افزون بر تأمین آب و مواد غذایی مورد نیاز گیاه بادرنجبویه، بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم از طریق افزایش زیست توده، میزان اسانس آن را نیز افزایش میدهد. شایان ذکر است که غلظت سرب و کادمیم تجمع یافته در این گیاه نیز بسیار کمتر از حد مجاز آنها بود.
عبدالرحمان محمدخانی، محمدرضا نوریامامزادهای، اعظم میرجلیلی،
جلد 17، شماره 66 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك، زمستان 1392 )
چکیده
در این پژوهش اثر چهار تیمار آبیاری موضعی ریشه (FULL, 1PRD50, 2PRD50, 3PRD50) بر تولید میوه و راندمان مصرف آب گوجه فرنگی در یک طرح کاملاً تصادفی در پنج تکرار مورد بررسی قرار گرفت. در تیمار شاهد (FULL)، کل آب مورد نیاز گیاه بهطور یکنواخت در تمام محیط ریشه بهکار برده شد. در تیمارهای 1PRD50، 2PRD50 و 3PRD50 ریشهها به دو ناحیه مجزا از هم تقسیم و به اندازه 50 درصد تیمار شاهد به ترتیب یک، دو و سه مرتبه یک طرف ریشه بهطور متوالی آبیاری شد. نتایج شان داد، بیشترین میانگین وزن میوه در تیمار آبیاری کامل (44/43 گرم) و کمترین آن در تیمار PRD50 3 (57/24 گرم) دیده شد. بیشترین قطر (1/43 میلیمتر) و تعداد میوه (46 عدد) در تیمار شاهد و کمترین این ویژگیها ( بهترتیب 6/15 میلیمتر و 20 عدد) در تیمار 3PRD50 دیده شد. بیشترین عملکرد میوه و عملکرد بازار پسند در تیمار شاهد و سپس در تیمار آبیاری بخشی متناوب (1PRD50) حاصل شد. بیشترین راندمان مصرف آب در تیمار آبیاری موضعی متناوب ریشه (48 درصد بیش از شاهد) و کمترین آن در تیمار 3PRD50 (27 درصد کمتر از شاهد) ملاحظه شد. در کل آبیاری بخشی متناوب (1PRD50) برای تولید گوجهفرنگی قابل توصیه است.