12 نتیجه برای راضی
هومن راضی، محمدتقی آساد،
جلد 2، شماره 1 - ( بهار 1377 )
چکیده
دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار، در سال 1375 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در باجگاه اجرا شد. در این تحقیق از چهارده رقم آفتابگردان، شامل هشت رقم هیبرید و شش رقم آزاد گرده افشان استفاده گردید. در یک آزمایش، آبیاری مطلوب و بر اساس 5 65±میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A و در آزمایش دیگر، آبیاری محدود و بر اساس معیار 5 125± میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A انجام شد. صفات تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدن فیزیولوژیک، قطر طبق، قطر ساقه، تعداد برگ در گیاه، ارتفاع گیاه، تعداد دانههای پر در طبق، وزن هزار دانه، درصد مغز دانه، درصد پوکی دانه، عملکرد دانه، درصد روغن دانه و شاخص برداشت اندازهگیری گردید. بیشتر صفات، از جمله عملکرد دانه و عملکرد روغن، تنوع ژنوتیپی و فنوتیپی قابل ملاحظهای نشان داد. برای همه صفات تفاوت بسیار معنیداری میان ارقام مشاهده شد. بیشترین عملکرد دانه در شرایط آبیاری مطلوب و آبیاری محدود به ترتیب از آن ارقام لوچ و آرماویرسکی بود. تنش رطوبتی به طور معنیداری موجب کاهش عملکرد دانه و اجزای آن گردید. همچنین دوره رسیدن گیاه تحت تأثیر تنش خشکی کاهش یافت. در عین حال آبیاری اثر معنیداری بر درصد روغن دانه نداشت. برای ارزیابی واکنش ارقام نسبت به خشکی، شاخصهای مقاومت به خشکی محاسبه گردید. نبودن همبستگی میان عملکرد دانه در شرایط مطلوب و شاخص حساسیت به خشکی، نشان میدهد که احتمالاً از طریق گزینش برای هر دو صفت، میتوان سطح بالایی از مقاومت به خشکی و پتانسیل عملکرد را در ارقام اصلاح شده آفتابگردان به دست آورد. همچنین مشخص شد که انتخاب بر اساس میانگین قابلیت تولید و شاخص تحمل به خشکی، گزینش را به سمت انتخاب ارقامی با عملکرد زیاد و مقاوم به خشکی سوق میدهد. در میان ارقام مورد آزمایش، آرماویرسکی در عین برتری نسبی عملکرد، به خشکی مقاوم بود.
راضیه صبوحی، سعید سلطانی،
جلد 12، شماره 46 - ( (لف)-زمستان 1387 )
چکیده
با توجه به اهمیتی که تغییر اقلیم بر ساختار محیط کره زمین و ساکنین آن داشته و خواهد داشت تلاش در جهت شناخت هر چه بیشتر چگونگی رخدادهای تغییر اقلیم امری مسلم است. در این مطالعه تحلیل روند آماری عوامل اقلیمی بارش، دما، رطوبت نسبی و باد در مقیاس زمانی ماهانه و سالانه به منظورمطالعه تغییرات اقلیمی در شهرهای صنعتی و همچنین تغییر پذیری عوامل مذکور در 13 ایستگاه سینوپتیک ایران با استفاده از آزمون ناپارامتریک من-کندال انجام گرفت. نتایج تحلیل روند مقدار باران ماهانه نشان داد بیشتر ایستگاه ها در بیشتر ماههای فصل زمستان و بهار دارای روند مثبت و منفی معنیدار میباشند. 23 درصد از ایستگاهها در مطالعات سالانه روند منفی معنیدار و 7/1 درصد روند مثبت معنیدار دارند. بررسی تعداد روزهای بارانی نشان داد که بیشترین تعداد روندهای معنیدار در فصل بهار وجود دارند. در فصل پاییز (سپتامبر، اکتبر و نوامبر) همانند فصل تابستان اکثر نقاط بدون روند میباشند و در مقیاس سالانه 4 ایستگاه روند مثبت معنیدار و 2 ایستگاه روند منفی معنیدار نشان میدهند. روند حداکثر باران 24 ساعته در تمام ماههای سال کم بوده به طوریکه در فصل زمستان (دسامبر، ژانویه، فوریه) روند معنیداری دیده نشد. بررسی سالانه نیز تأییدی بر بررسیهای فصلی میباشد. بیشترین تعداد روند معنیدار در میانگین دمای حداکثر ماهانه در فصل تابستان وجود دارد اما در فصل زمستان و همچنین در ماه مارس هیچ روند معنیداری دیده نشد. روند میانگین دمای حداقل ماهانه تقریباً در تمام فصول زیاد میباشد و بیشترین تعداد روندهای معنیدار به ترتیب در فصلهای تابستان و پاییز و سپس در فصل بهار و نهایتاً در فصل زمستان دیده شدند. در بررسی سالانه اکثر ایستگاهها روند مثبت نشان میدهند و تنها ایستگاه ارومیه روند منفی دارد. روند میانگین دما نیز در تمام فصول به جز زمستان زیاد میباشد. اکثر ایستگاههای سینوپتیک در این عامل اقلیمی روند صعودی نشان میدهند که نشاندهنده روند افزایشی این عامل میباشد. بررسی سالانه نیز تأییدی بر روند افزایشی میباشد و تقریباً 62 درصد ایستگاهها روند مثبت معنیدار دارند.
سعید سلطانی، لیلا یغمایی، مرتضی خداقلی، راضیه صبوحی،
جلد 14، شماره 54 - ( مجله علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی، علوم آب و خاک، زمستان 1389 )
چکیده
آب و هوا یکی از مباحث مهم اکولوژی گیاهی است و مسلماً یکی از مهمترین عواملی است که موجودات زنده و به ویژه گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد و موجب انتشار کلی آنها میشود. آب و هوا، اقالیم متفاوت و حوزههای متنوع رستنیها را روی زمین ایجاد مینماید، فرم بیولوژیک گیاهان را به وجود میآورد و در نتیجه تغییرات زیادی در گیاهان و ترکیب آنها در نقاط مختلف کره زمین ظاهر ساخته، جوامع مختلف گیاهی را مشخص مینماید و سبب تمایز آنها از یکدیگر میگردد. اکثر طبقهبندیهای اقلیمی که در ارتباط با اقلیمهای رویشی انجام گرفته است متکی بر چند متغیر محدود مانند دما، بارش و یا تلفیق آنهاست. حال آنکه آب و هوا یک پدیده مرکب بوده و صرف استفاده از چند متغیر محدود نمیتواند گویای اقلیم یک ناحیه باشد، لذا در طبقهبندی اقلیم یک منطقه باید اکثر عوامل آب و هوایی در نظر گرفته شود. در این صورت بررسی اقلیم با استفاده از متغیرهای زیاد میتواند عوامل مؤثر بر گسترش اجتماعات گیاهی را به نحو دقیقتری روشن کند. در این پژوهش به منظور تعیین پهنههای زیست اقلیم گیاهی استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از روشهای آماری چند متغیره، 71 متغیر اقلیمی که از نظر رستنیهای طبیعی استان از اهمیت بیشتری برخوردارند، انتخاب و با روش تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد سه عامل اول که 8/91 درصد از واریانس متغیرهای اولیه را بازگو میکنند دما، بارش و تابش هستند. سپس، بر اساس نتایج حاصل و با استفاده از روش تحلیل خوشهای سلسله مراتبی به روش وارد، اقدام به پهنهبندی اقالیم رویشی استان چهارمحال و بختیاری گردید و پنج پهنه اقلیم رویشی در این استان شناسایی و نامگذاری گردید. همچنین به منظور مقایسه نتایج این تحقیق با روشهای دیگر طبقهبندی اقلیمی، استان چهارمحال و بختیاری با 4روش متداول تقسیمبندی اقلیمی (کوپن، گوسن، آمبرژه و دومارتن)، طبقهبندی شد و نتایج آن با نتایج حاصل از پهنهبندی اقلیمی به روش آماری چند متغیره مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که روش آماری چندمتغیره پهنهبندی و تفکیک بهتری را نسبت به سایر روشها انجام میدهد. در نهایت گونههای غالب هر ناحیه اقلیمی مشخص شد.
جهانگیر عابدی کوپائی، جهانگیر خواجه علی، رعنا سلیمانی، راضیه ملائی،
جلد 18، شماره 67 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك- بهار- 1393 )
چکیده
با توجه به افزایش بلا یای طبیعی مانند خشکسالی و هجوم آفات، به کارگیری راه کارهایی در زمینه بهبود استفاده از آب و مدیریت به منظور
کاهش اثر این بلا یا ضروری است . جهت مطالعه اثر تنش رطوبتی و تنش آفات بر عملکرد گیاه ذرت، آزمایشی در دو قطعه زمین سمپاشی
شده و سمپاشی نشده در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید . آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به صورت
فاکتوریل در سه سطح تنش شدید ( ۵۰ % نیاز آبی )، تنش ملایم ( ۷۵ % نیاز آبی ) و بدون تنش و چهار دوره رشد گیاه شامل : جوانه زنی تا
خوشهدهی، از خوشه دهی تا شیره بستن دانه ها، از شیره بستن تا برداشت و در سراسر دوره رشد گیاه با چهار تکرار د ر سال ۱۳۸۴ اجرا شد .
نتایج نشان داد که اعمال تنش رطوبتی باعث کاهش ۶ تا ۶۲ درصد ی عملکرد دانه گرد ید و هم چنین سایر صفات زراعی ذرت به جز
درصد پروت ئین را نیز کاهش داد، که در منطقه سمپاشی نشده نسبت به منطقه سمپاشی شده، کاهش درصفات بیشتری شده مشاهده شد .
اعمال تنش رطوب تی و آفات درصد پروت ئین را به تر تیب ۱۳ % و ۳% درصد افز ایش دادند . در شرایط سمپاشی و حذف تنش آفات، اعمال
کم آبیاری بخصوص در مراحل اول رشد گیاه ذرت تا اوایل مرحله شیره بستن دانهها در شرایط کمبود آب قابل توصیه است.
مرتضی خداقلی، راضیه صبوحی، ذبیح الله اسکندری،
جلد 18، شماره 67 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك- بهار- 1393 )
چکیده
موقعیت جغرفیایی استان اصفهان به گونهای است که همواره در معرض خشکسالی قرار دارد. یکی از راههای تعدیل خشکسالی، ارزیابی و پایش آن بر اساس شاخصهایی است که بتوان میزان شدت و تداوم آن را در یک منطقه تعیین نمود. در پژوهش حاضر به منظور تحلیل خشکسالی و روند آن در استان اصفهان به ترتیب از شاخص بارش استاندارد و آزمون ناپارامتریک من-کندال استفاده گردید. همچنین برای پیشبینی خشکسالی هواشناسی در این استان، سری زمانی ماهانه پارامتر بارش در دوره آماری 2009-1970 به کار گرفته شد. به این منظور، رهیافت ارائه شده توسط باکس و جنکینز برای مدلسازی مد نظر قرار گرفت که شامل سه مرحله تشخیص مدل، تخمین پارامتر و در نهایت آزمون نکوئی برازش یا آزمون استقلال زمانی و نرمال باقیماندههاست. نتایج بررسیها نشان داد که اکثر نقاط استان اصفهان در سال 2000 با خشکسالی شدیدی روبهرو بوده و در سال 2008 چنین شرایطی بار دیگر در استان اتفاق افتاده است. همچنین نتایج مدلسازی برای تمامی ایستگاهها مدلهای ضربی به دست آمد. به طوری که در ایستگاههای اصفهان، میمه و اردستان بیشترین همبستگی بین دادههای اصلی و پیشبینی شده را مدل (0,1,1) ARIMA (1,0,0) و در ایستگاههای نائین، فریدونشهر، خوانسار و نطنز بیشترین همبستگی را مدل(0,1,1) ARIMA (0,0,1) ایجاد کردهاند و به عنوان بهترین مدلها انتخاب شدند و سپس مقادیر بارش تا سال 2015 پیشبینی شد. روند دادههای پیشبینی شده بارش در کل استان اصفهان نشان میدهد که در اکثر ماهها روند معنیداری وجود ندارد.
راضیه رمزی، عباس خاشعی سیوکی، علی شهیدی،
جلد 18، شماره 69 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-پاييز- 1393 )
چکیده
محدودیت منابع آب موجود و بحرانهای ناشی از کمبود آب مدتهاست که موضوع بحث بسیاری از محافل تخصصی آب میباشد. در شرایط آب و هوایی ایران مشکل اصلی در راه افزایش تولید محصولات کشاورزی، محدودیت منابع آب است. روشهای آبیاری قطرهای یک راه حل مناسب جهت استفاده بهینه از منابع آب میباشند، به شرطی که انتخاب، طراحی، اجرا و بهرهبرداری سیستم آبیاری قطرهای با دقت کافی و بهطور اصولی انجام گیرد. در این تحقیق پتانسیل و تناسب اجرای سیستمهای آبیاری قطرهای در استان خراسان جنوبی با توجه به شرایط اقلیمی، کیفیت منابع آب زیرزمینی، وضعیت توپوگرافی و مشخصات خاک مناطق مذکور، ارزیابی شده است. بدین منظور کلیه پارامترهای مؤثر در آبیاری قطرهای با استفاده از نرمافزار Arc GIS 9.3 پهنهبندی و کلاسبندی شده و توسط روش میانگین حسابی در AHP تبدیل به یک نقشه شدند که در واقع نقشه نهایی برای مکانیابی سیستمهای آبیاری قطرهای در استان بود. با توجه به تحقیق حاضر حدود 50 درصد اراضی استان خراسان جنوبی قابلیت اجرای سیستم آبیاری قطرهای را دارد. در 50 درصد باقیمانده هم بهاستثنای 9 دشت با اجرای تمهیداتی میتوان از سیستم قطرهای استفاده نمود. با این وجود طرحهای قطرهای اجرا شده در استان کم بوده و بایستی جهت اطلاعرسانی و سایر اقدامات برای توسعه این سیستمها در استان تلاش بیشتری صورت گیرد.
راضیه ملایی، جهانگیر عابدی کوپایی، سید سعید اسلامیان،
جلد 20، شماره 75 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1395 )
چکیده
کمبود آب سبب شده که کشاورزان از پسابها بهعنوان منبع آب در دسترس، بدون توجه به اثرات آن بر محیط زیست و آلودگی خاک و گیاه و بهویژه آلودگی فلزات سنگین استفاده کنند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر کاربرد زئولیت بهعنوان اصلاح کننده خاک بر جذب کادمیم در گیاه اسفناج تحت آبیاری با پساب (حاوی ppm 10کادمیم) میباشد. مقادیر مختلف زئولیت (0، 1 و 5 درصد وزنی) به خاک اضافه و آزمایش بهصورت طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار درگلخانه انجام شد. نتایج نشان داد که کاربرد زئولیت در مقدار 1% سبب کاهش غلظت کادمیم در گیاه شد. این تیمار سبب کاهش درصد کادمیم قابل عصارهگیری با DTPA در خاک نیز شد. اما افزودن 5% از این نوع زئولیت بهدلیل افزایش شوری خاک، سبب افزایش غلظت کادمیم گیاه شد که این افزایش نسبت به شاهد، معنیدار نبود. آبیاری با پساب باعث تغییر معنیدار زیست توده اسفناج نشد ولی حضور کادمیم در پساب بهشدت محصول را کاهش داد.
فرزاد حیدری مورچه خورتی، کورش شیرانی، راضیه صبوحی،
جلد 21، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاييز 1396 )
چکیده
حوضه آب باریک بم از زیر حوضههای آبریز کویر لوت مانند تمام مناطق بیابانی دیگر دارای معضل فرسایش بادی و طوفانهای ماسهای و شنی است. حاصل این طوفانهای ماسهای و شنی بهصورت رخسارههای تپه ماسهای منفرد و پیوسته جلوهگر میشود. در این تحقیق با استفاده از روشهای رسوبشناسی منشاء (جهت و مکان) نقاط برداشت شناساییگردید و بهروش گام به گام و مرحلهبندی انجام گرفت. در مرحله اول جهت اصلی مناطق برداشت نسبت به تپههای ماسهای بهکمک بررسیهایی از قبیل جمعآوری اطلاعات مردمی، مطالعه مورفولوژی عمومی و واحد تپههای ماسهای، مقایسه عکس های هوایی در دورههای مختلف و تجزیه و تحلیل بادهای منطقه تعیین گردید. در مرحله دوم با انجام بررسیهایی مانند مطالعه رخسارههای ژئومرفولوژی اراضی مناطق برداشت با تأکید بر مرفودمینامیک باد، دانهبندی عناصر تپههای ماسهای و خاک سطحی رخسارههای فرسایشی اراضی قطاع برداشت، بررسی مرفوسکوپی ذرات تشکیل دهنده نمونهها و تعیین اندیسهایی مانند قطر میانه، گردشدگی، جورشدگی و کانیشناسی نمونهها، منشاء ماسههای حوضه شناسایی گردید. نتایج نشان داد که منشاء اصلی و عمده ماسههای این حوضه، اراضی رخساره جلگه رسی و زمینهایکشاورزی و به خصوص اراضی کشاورزی رها شده میباشد. همچنین جهت اصلی حرکت مناطق برداشت از سمت جنوب و جنوب غربی بهسمت شمال و شمال شرقی حوضه میباشد. کاربرد نتایج حاصل از این پژوهش میتواند منجر به اصلاح روشهای مدیریتی مورد استفاده و کنترل و مقابله با گسترش معضل فرسایش بادی و طوفانهای ماسهای و شنی گردد.
میرحسن رسولی صدقیانی، راضیه ابراهیمی، رقیه واحدی،
جلد 24، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - پاییز 1399 )
چکیده
بهمنظور بررسی کارایی جذب (PACE) و مصرف فسفر (PUTE) گیاه ذرت در حضور میکروارگانیسمهای حل کننده فسفات، آزمایش گلخانهای بهصورت فاکتوریل شامل منابع فسفاته (تریکلسیم فسفات و خاک فسفات) و تلقیح میکروبی (شاهد، تغذیه با فسفر محلول، تلقیح با باکتری، تلقیح با قارچ و تلقیح تلفیقی قارچ و باکتری) اجرا شد. در پایان دوره رشد، وزن خشک، مقدار فسفر گیاه و فسفر خاک اندازهگیری و شاخص PACE، فسفر کارایی (PE) و PUTE محاسبه شد. نتایج نشان داد که اثر متقابل منابع فسفاته و تلقیح میکروبی بر مقدار فسفر اندام هوایی گیاه، فسفر خاک، PUET و PE معنیدار شد. بهطوری که تیمار تلقیح قارچی با منبع تریکلسیم فسفات مقدار فسفر بخش هوایی را 7 برابر در مقایسه با تیمار شاهد منبع خاک فسفاته افزایش داد. PUET در تیمار شاهد از منبع تریکلسیم فسفات 2/35 برابر بیشتر از فسفر محلول مشاهده شد تیمار تلقیح قارچی 1/61 برابر PACE در مقایسه با تیمار تلقیح توأم باکتری و قارچ افزایش داد. همچنین، بیشترین PE (99 درصد) از تیمار تلقیح قارچی از منبع تریکلسیم فسفات حاصل شد. بهطور کلی، در خاکهای آهکی با فراهمی پایین فسفر، تلقیح میکروارگانیسمها بههمراه منابع کم محلول فسفر میتواند سبب رفع نیاز فسفاته گیاه شود.
راضی خلف، علی محمد آخوندعلی، سعید سلطانی، کورش رضازاده،
جلد 27، شماره 1 - ( علوم آب و خاک- بهار 1402 )
چکیده
بهدلیل توسعه برداشتها از منابع آب سطحی، جریان ثبت شده در اغلب ایستگاههای آبسنجی دارای رژیم طبیعی نبوده و متأثر از فعالیتهای انسانی است. بنابراین، طبیعیسازی رژیم آبدهی رودخانه¬ها و حذف اثر فعالیتهای انسانی جهت برنامهریزی و مدیریت جامع منابع آب امری اجتناب ناپذیر است. پژوهشگران روشهای مختلفی جهت طبیعیسازی جریان معرفی کردهاند که عمدتاً بر پایه بیلان حجمی استوار هستند. این روشها به مقادیر جریانهای ثبت شده در نقاط برداشت و برگشت آب بسیار وابسته بوده و عدم قطعیت در جریانهای ثبت شده، دقت این روشها را تعیین میکند. در این پژوهش ضمن معرفی اجمالی روشهای مرسوم و بررسی نقاط ضعف آنها، روشی نوین و ابتکاری مبتنی بر اطلاعات در دسترس جهت طبیعیسازی جریان رودخانهها ارائه شد. روش طبیعیسازی پیشنهادی بر مبنای روش مصرف خالص طرحریزی شده است. در این فرایند، مقدار انواع نیازهای آبی و مصرف خالص آنها در حوضۀ بالادست ایستگاههای آبسنجی به صورت جزء به جزء و در هر ماه به صورت سری درازمدت برآورد و سپس با تجمیع آنها به آبدهی مشاهداتی در ایستگاههای آبسنجی مبنا، مقدار آبدهی طبیعی حوضه تعیین میشود. صحتسنجی و اعتبارسنجی نتایج حاصل از این روش از طریق مقایسه آبدهی مشاهداتی و محاسباتی در ایستگاههای مبنا انجام میشود. بهمنظور عملیاتی کردن این روش، در زیرحوضههای تیره و ماربره درحوضه دز و زیرحوضههای سولگان و بهشتآباد در حوضه کارون این روش مورد استفاده و پیادهسازی شد. نتایج نشان داد تأثیر فعالیتهای انسانی در کاهش متوسط آبدهی درازمدت خروجی در حوضه تیره 23/2، در حوضه ماربره 28/7، در حوضه آبونک 26 و در حوضه بهشت آباد 9/5 درصد است. صحتسنجی و اعتبارسنجی نتایج حاصل از این روش نیز حاکی از تطابق و انطباق خوب دادههای مشاهداتی و برآوردی در نقاط کنترل است. در این پژوهش با ارائه یک روش کاربردی بر اساس اطلاعات در دسترس در کشور، آبدهی طبیعی بدست میآید. روش پیشنهادی در مراحل مقدماتی بوده و بهمنظور تدقیق و فراگیر شدن آن بایستی در پژوهشهای آتی اندرکنش آب سطحی و زیرزمینی و همچنین از تکنولوژیهای نوین مانند سنجش از دور در آن استفاده شود.
جهانگیر عابدی کوپایی، عارفه چهره راضی، فاطمه دادوند،
جلد 27، شماره 4 - ( علوم آب و خاک-زمستان 1402 )
چکیده
کاهش روزافزون منابع آب شیرین، موجب اهمیت بیشتر شوریزدایی آب دریا و آبهای شور شده است. مصرف انرژی فراوان و هزینههای عملیاتی زیاد، یک مشکل بزرگ برای فناوری شوریزدایی آب است. ازاینرو شوریزدایی با هزینه کمتر از اهمیت به سزایی برخوردار است. هدف این پژوهش، شوریزدایی آب دریای خزر و آب چاه منطقه دارک اصفهان است. برای حذف یونهای شوری از دو جاذب گرافن اکساید و زئولیت استفاده شد که در ابتدا مقداری گرافن اکساید طبق روش هومر ساخته شد. سپس توسط طیفسنجی مادونقرمز با تبدیل فوریه و با استفاده از میکروسکوپ الکترونی خصوصیات گرافن اکساید شناخته شد. پس از آن توانایی جاذبها برای حذف کاتیونها و آنیونهای عامل شوری مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور ستون بستر ثابت تشکیل شده، از یک بسته 30 میلیگرمی گرافن اکساید و 13 گرم زئولیت برای حذف آنیونها و کاتیونهای 50 میلیلیتر آب شور استفاده شد و برای جذب آنیون بیشتر زئولیت با سورفکتانت عاملدار شد. نتایج نشان داد، برای آب دریای خزر مقدار 30 میلیگرم گرافن اکساید با 13 گرم زئولیت باعث کاهش شوری به میزان 23/84 درصد و برای آب چاه منطقه دارک مقدار 13 گرم زئولیت اصلاح شده با سورفکتانت باعث کاهش شوری به میزان 23/43 درصد شدهاند. نتایج نشان داد، آنیون و کاتیونهای پتاسیم، کلسیم، منیزیم، کلر و سدیم بهترتیب بیشترین جذب را توسط جاذب داشتهاند.
راضیه حسین پور، حمیدرضا عسگری، حمید نیک نهادقرماخر، الهام ملک زاده، محمدکیا کیانیان گل افشانی،
جلد 27، شماره 4 - ( علوم آب و خاک-زمستان 1402 )
چکیده
خاکهای مناطق بیابانی عمدتا از مواد آلی کمی برخوردار هستند و از نظر اسیدیته ممکن است نوسانات زیادی داشته باشند. یکی از موادی که برای بهبود و اصلاح برخی از ویژگیهای خاک استفاده میشود، بیوچارها هستند. این ترکیب نسبت به تجزیه بسیار مقاوم است و مدتزمان طولانیتری در خاک میماند و سبب کاهش ضایعات زراعتی و تبدیل آنها به یک اصلاحکننده خاک میشود. این امر منجر به حفظ کربن در خاک، افزایش امنیت غذایی، افزایش تنوع زیستی و کاهش تخریب جنگلها میشود. در این پژوهش سعی شــد، بیوچــار ضایعات گیاه چغندر علوفهای در دماهای مختلف پیرولیز تولید و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آن بررسی شود. برای این منظور، ضایعات چغندر علوفهای از آبادی های اطراف بیرجند جمع آوری و پس از خرد و هواخشک شــدن، در کــوره الکتریکـی در شــرایط اکسـیژن محدود، در بازه دمایی ٣٠٠ تا٧٠٠ درجه سانتیگراد پیرولیز شدند. سپس خصوصیات بیوچارهای تولیدی با ٣ تکرار انــدازهگیری و آنالیزهای آماری با نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد، با تغییر دما خصوصیات بیوچارها چشمگیری تغییر یافت. بیشترین درصد عملکرد (% 59)، کربن آلی (%56/33)، نیتروژن کل (%0/53)، ذخیره نگهداشت آب (0/84g/g) در دمای ٣٠٠ و ٤٠٠ درجه سانتیگراد و بیشترین مقدار خاکستر (%76)، اسیدیته (8/21) و قابلیت هــدایت الکتریکـی (0/1ds/cm)در دمــای ٧٠٠ درجــه سانتیگراد بهدست آمد. درصد کربن و راندمان بیوچار تولید شده در دماهای ٣٠٠ و ٤٠٠ درجه ســانتیگراد از ســایر بیوچارهــای تولیـدی در دماهای دیگر بیشتر بوده است. بیوچار تولید شده در دمای ٣٠٠ درجه سانتیگراد از نظر درصد کربن و راندمان اسیدیته در مقایسه بــا بیوچــار تولید شده در دمای ٤٠٠ درجه سانتیگراد، ویژگیهای بهتری داشته است. هر چند که این تفاوتها از نظر آماری معنــیدار نبــوده اســت، امــا باتوجهبه اقتصادیتر بودن تولید بیوچار از نظر مصرف انرژی، تولید بیوچار در دمای ٣٠٠ درجه سانتیگراد توصیه میشود.