15 نتیجه برای رستمی
احمد جلالیان، محمود رستمی نیا، شمس الله ایوبی، امیر مظفر امینی،
جلد 11، شماره 42 - ( زمستان 1386 )
چکیده
در کشور ما، به خاطر رشد روزافزون جمعیت و توسعه شهرها از امکان گسترش سطح زیر کشت به مرور زمان کاسته می شود و در نتیجه نیاز شدیدی به استفاده بهینه از اراضی موجود احساس می شود. مطالعات تناسب اراضی با بررسی جنبه ها ی فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی اراضی، استفاده بهینه و پایدار از هر زمینی را ممکن می سازد. هدف از این مطالعه تعیین تناسب کیفی، کمـّی و اقتصادی اراضی دشت مهران برای محصولات منطقه شامل گندم، ذرت و کنجد بوده است. مراحل مختلف این تحقیق شامل مطالعات صحرایی، آزمایشگاهی و ارزیابی اراضی بود. در ارزیابی کیفی مشخصات اقلیمی، پستی و بلندی و خصوصیات خاک منطقه با نیازهای رویشی هر محصول مقایسه و بسته به میزان تطابق آنها کلاس تناسب کیفی به روش پارامتریک (ریشه دوم) تعیین شد. مبنای ارزیابی کمـّی، میزان عملکرد در واحد سطح و مبنای ارزیابی اقتصادی، سود ناخالص در واحد سطح در نظر گرفته شد. نتایج ارزیابی کیفی نشان داد که عمده واحدهای اراضی برای محصولات مورد نظر دارای کلاس تناسب متوسط هستند که این امر ناشی از محدودیت خصوصیات فیزیکی خاک می باشد. مقایسه کلاس ها ی کیفی و کمـّی در مورد گندم و ذرت نشان می دهد که کلاس ها ی کمی در سطح برابر یا بالاتری نسبت به کلاس ها ی کیفی قرار دارند که ناشی از سطح مدیریت بالای کشت این محصولات است، در حالی که کلاس ها ی کمـّی در مورد کنجد در سطح پایینتری نسبت به کلاس ها ی کیفی قرار گرفته که این بهواسطه مدیریت ضعیف در کشت و کار این محصول است. نتایج تناسب اقتصادی نشان داد که سود آورترین محصول در منطقه گندم بوده و تناوب زراعی گندم و کنجد در واحد ها ی تحت کشت این محصولات دارای سودآوری بیشتری از تناوب گندم و ذرت می باشد و این سودآوری در آینده با رعایت اصول صحیح مدیریت در مورد کنجد قابل بهبود می باشد.
رحمتالله کریمیزاده، منصور صفیخانی نسیمی، محتشم محمدی، فرامرز سیدی، علی اکبر محمودی، برزو رستمی،
جلد 12، شماره 43 - ( بهار 1387 )
چکیده
یکی از کاربردهای روشهای ناپارامتری در اصلاحنباتات تعیین نمره ژنوتیپها در محیطهای مختلف میباشد که به عنوان روشی برای تعیین پایداری به کار برده میشود. ژنوتیپ پایدار رتبههای مشابهی را در محیطهای مختلف نشان میدهد و دارای واریانس نمره حداقل در محیطهای مختلف است. در آمارههای ناپارامتری پایداری برقراری فرضهای آماری توزیع ارزشهای فنوتیپی ضروری نیست و استفاده از آنها آسان است. بر این اساس در این تحقیق رتبه 10 ژنوتیپ عدس در 5 منطقه به مدت 2 سال در فصول رشد 1382-1381 تعیین شد. طرح آزمایشی مورد استفاده، بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار بود. نتایج تجزیه ناپارامتری آمارههای NP5،NP4، NP3، NP2، NP1و تنارازو به ترتیب ژنوتیپهای (9 و 8)، (9، 8 و 1)، (9 و 8)، (9 و 1) و (9 و 1) را پایدارترین ژنوتیپها معرفی کرد. نتایج آمارههای ناپارامتری نصار و هان با توجه به نمودار دو طرفه( Si(1 با میانگین عملکرد، ژنوتیپهای شماره 1 و 2 را که در ناحیه اول قرار داشتند دارای پایداری بالا نشان داد. ژنوتیپهای شماره 5، 6، 8 و 9 در ناحیه دوم قرار گرفتند که حساسیت بالایی به تغییرات محیطی نشان دادند و عملکرد بالایی در محیطهای مطلوب داشتند. ژنوتیپهای شماره 3 و 4 در ناحیه سوم قرار گرفتند و سازگاری عمومی ضعیفی را در مجموع محیطها نشان دادند. سایر ژنوتیپها (7 و 10) در ناحیه چهارم قرار گرفتند که سازگاری عمومی متوسط با عملکردی پایینتر از میانگین کل دارا بودند. بر این اساس ژنوتیپهایی که در ناحیه اول قرار میگیرند به عنوان ژنوتیپهای پایدار انتخاب میشوند که دارای سازگاری خوب به همه محیطها میباشند. اگر هدف تعیین سازگاری باشد، آمارههای Si(1)iو( Si(2نسبت به سایر معیارهای ناپارامتری مورد مطالعه در اولویت هستند.
کامبیز رستمی، محمد رضا مصدقی، علی اکبر محبوبی ، علی اکبر صفری سنجانی،
جلد 12، شماره 44 - ( تابستان 1387 )
چکیده
انتقال و پالایش باکتریهای بیماریزا در محیطهای متخلخل و آبهای زیرزمینی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در سال های اخیر بررسی عوامل مؤثر بر پالایش و انتقال باکتریها مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش اثر مقادیر مختلف سولفات کلسیم و کربنات کلسیم بر جذب و پارامترهای پالایش باکتری سودوموناس فلورسنس در ستونهای شنی تحت شرایط رطوبتی اشباع بررسی شد. چهار سطح صفر، 5 ،10 و 20 درصد کربنات کلسیم و سه سطح صفر، 5 و 10 درصد سولفات کلسیم در مخلوط با شن (25/0-15/0 میلیمتر) بهعنوان تیمارهای اصلی (بهصورت فاکتوریل) و در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اعمال گردید. مخلوطهای مذکور در سیلندرهای پیرکس به طول 20 و قطر 7 سانتی متر ریخته و شرایط جریان اشباع ماندگار با شدت جریان یکسان در آنها ایجاد شد. سوسپانسیون با غلظت 106 باکتری سودوموناس فلورسنس در سانتیمتر مکعب (C0) بهصورت تزریق پلهای روی ستونها اعمال شد. آزمایش تا خروج زهآب از زیر ستون برابر پنج حجم آب منفذی (PV) ادامه یافت. هنگام آبشویی، غلظت باکتری (C) در زهآب با فواصل 0/25PVاندازه گیری شد. پس از پایان آبشویی، فراوانی باکتری در لایه های 5-0، 10-5، 15-10 و 20-15 سانتیمتر از ستونها نیز اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که اثر مقادیر کربنات کلسیم بر نگهداری و پالایش باکتری در لایههای 10-5 و 15-10 سانتی متری در سطح آماری 1 درصد و در لایه20-15 در سطح آماری 5 درصد معنیدار شد. همچنین اثر مقادیر سولفات کلسیم در لایه های 15-10 و 20-15 سانتیمتری در سطح آماری 5 درصد معنیدار شد. اثر متقابل سولفات کلسیم X کربنات کلسیم بر پالایش باکتری در لایههای 10-5 ، 15-10 و 20-15 سانتی متری در سطح آماری 1 درصد معنیدار گردید. نیمرخ غلظت باقی مانده و ضریب پالایش به خوبی نشاندهنده کاهش میزان پالایش باکتری با افزایش عمق در تیمارها بود. بنابراین می توان گفت معنی دار بودن اثر تیمارهای بهکار رفته در لایه های سطحی نشان دهنده پالایش فیزیکی بیشتر در این لایه ها می باشد. بنابراین ظرفیت پالایش بالای کانی های کربناته و سولفاته می تواند از انتقال باکتری در محیطهای متخلخل اشباع و بهدنبال آن آلودگی آب های زیرزمینی بکاهد.
علی اکبر حبشی، امیر موسوی، مینا کاویانی، صغری خوشکام، علیمردان رستمی،
جلد 12، شماره 46 - ( (لف)-زمستان 1387 )
چکیده
خرما (.Phoenix dactylifera L) به صورت سنتی از طریق پاجوش تکثیر میشود. در این روش مشکلاتی مانند محدود بودن تعداد پاجوشها، پرهزینه بودن و کند بودن دوران رشد آنها وجود دارد، بنابراین تکثیر از طریق روشهای کشت بافت حائز اهمیت است. در این تحقیق برای بهینهسازی و تعیین بهترین ترکیب هورمونی و محیط کشت برای ریز ازدیادی در خرما از بافت مریستمی پاجوشهای 2 تا 3 ساله ارقام کبکاب، استعمران، پیارم و برهی به عنوان ریزنمونه استفاده شد. ریزنمونهها بعد از ضد عفونی درمحیط کشت MS حاوی مقادیر مختلف از 2,4-D, NAA و 2ip به عنوان محیط کالوسزایی در تاریکی در دمای 1±27 درجه سانتیگراد قرار داده شدند. نتایج نشان داد که بیشترین و بهترین تحریک کالوسزایی برای ارقام مختلف در محیط کشت حاوی 100 میلیگرم در لیتر 2,4-D ، 20 میلیگرم در لیتر NAA و 3 میلیگرم در لیتر 2ip بوده است. رقم کبکاب نسبت به ارقام دیگر از واکنش بهتری (25/87 درصد) نسبت به محیط کشت کالوسزایی برخوردار بود. بعد از ازدیاد کالوس، به منظور القای جنینزایی،کالوسها وارد محیط کشت جنینزایی حاوی مقادیر مختلف BAP، کینیتین و NAA شدند. بهترین محیط کشت برای جنینزایی سوماتیکی حاوی 2 میلیگرم در لیتر BAP، 2 میلیگرم در لیتر کینیتین و 1/0 میلیگرم در لیتر NAA بود. ارقام کبکاب و استعمران نسبت به دو رقم دیگر از جنینزایی بالاتری برخوردار بودند. جنینهای رویشی به منظور ریشهدار شدن در محیط MS بدون هورمون قرار داده شدند. گیاهچههای ریشهدار شده برای سازگار کردن در شرایط کنترل شده به گلدان و در نهایت به گلخانه منتقل شدند.
رخساره رستمیان، سید فرهاد موسوی، منوچهر حیدرپور، مجید افیونی، کریم عباسپور،
جلد 12، شماره 46 - ( (ب)-زمستان 1387 )
چکیده
فرسایش خاک از جنبه های اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی اهمیت دارد که برای کنترل آن نیاز به مدیریت صحیح حوضه آبخیز میباشد. در سال های اخیر، استفاده از مدل سازی بهعنوان راه کار ارزیابی اقدامات کاهش فرسایش مطرح شده است. به هر حال، بهدلیل محدودیت دسترسی به دادههای هیدرولوژیک کافی در مناطق کوهستانی، مدلسازی حوضه های آبخیز دارای عدم قطعیت هایی می باشد. در مطالعه حاضر، توانایی مدلSWAT2000 در شبیهسازی دبی جریان و غلظت رسوب حوضه بهشتآباد (از زیرحوضههای کارون شمالی) با مساحت 3860 کیلومتر مربع بررسی شد. واسنجی و تحلیل عدم قطعیت مدل با استفاده از برنامه SUFI-2 انجام پذیرفت. شاخصهای p-factor، d-factor، R2 و ناش- ساتکلیف (NS) بهمنظور ارزیابی توانایی مدل SWAT در شبیهسازی رواناب و رسوب بهکار برده شد. آمار رواناب شش ایستگاه هیدرومتری در سال های 1996-2004 برای واسنجی و اعتبارسنجی این حوضه بهکار برده شد. نتایج نشان داد که در مرحله واسنجی رواناب ماهانه، ضرایب p-factor، d-factor، R2 و NS در خروجی حوضه به ترتیب 61/0، 48/0، 85/0 و 75/0 و در مرحله اعتبارسنجی 53/0، 38/0، 85/0 و 57/0 بهدست آمد. این ضرایب در مرحله واسنجی غلظت رسوب روزانه در خروجی حوضه 55/0، 41/0، 55/0 و 52/0 و در مرحله اعتبارسنجی 69/0، 29/0، 60/0 و 27/0 بهدست آمد. در مجموع، نتایج مطالعه نشان داد که SWAT رواناب را بهتر از رسوب شبیهسازی کرد. از دلایل ضعف مدل در شبیهسازی رواناب در بعضی از ماههای سال میتوان به شبیهسازی ضعیف ذوب برف برای این حوضه کوهستانی، عدم سازگاری فرضیات مدل در انتقال جریان در لایههای یخزده و اشباع و تعداد کم دادهها اشاره کرد. از علتهای ضعف مدل در شبیهسازی بار رسوب میتوان به شبیهسازی ضعیف جریان، تعداد کم دادهها و همچنین عدم پیوستگی اطلاعات رسوب استفاده شده اشاره کرد.
رخساره رستمیان ، جهانگیر عابدی کوپایی،
جلد 15، شماره 58 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-زمستان 1390 )
چکیده
به منظور بهرهوری از آب در کشاورزی دانستن میزان نشت آب از کانالها لازم است. اگرچه روابط تجربی متعددی برای تخمین میزان نشت از کانالها بهدست آمده، ولی تجربه نشان داده که ضرایب این معادلات با شرایط کشور ایران متفاوت است و از طرفی نوع روابط نیز به صورت منطقهای تغییر میکنند. در مطالعه حاضر، توانایی مدل نرمافزاری SEEP برای تخمین میزان نشت آب تعدادی از کانالهای خاکی زیردست سد زاینده رود بررسی شد. به همین منظور میزان نشت در هفت کانال خاکی درجه 3 و 4 منطقه توسط مدل SEEP شبیهسازی شد و با نتایج روش بیلان آبی مقایسه گردید. سپس میزان نشت با استفاده از چهار روش تجربی شامل دیویس و ویلسون، مولس ورث ینی دومیا، موریتز و اینگهام نیز محاسبه شدند. ضریب تبیین برای چهار روش تجربی و مدل SEEP به ترتیب 3/9، 7/6، 3/37، 3/18، 9/87 درصد بهدست آمد که مبین توانایی بالای مدل SEEP در تخمین میزان نشت آب از کانالهای خاکی درجه 3 منطقه مورد مطالعه و ضعف معادلات تجربی بود. برای استفاده از معادلات تجربی باید این معادلات برای شرایط محلی واسنجی گردند.
محمد فتحی، افشین هنربخش، محمد رستمی، علیرضا داودیان دهکردی،
جلد 16، شماره 62 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-زمستان 1391 )
چکیده
در این مقاله مزیت و اهمیت یک مدل عددی به منظور پیشبینی و پایش فرآیندهای حاکم بر جریان رودخانهها مورد بحث قرار گرفته است. به همین منظور و با توجه به اهمیت سرعت جریان آب و تنشهای برشی ناشی از آن بر فرسایش کنارهها و کف رودخانه، از یک مدل عددی دو بعدی تحت عنوان CCHE2D برای شبیهسازی الگوی جریان در بازهای از یک پیچانرود طبیعی (خشکه رود فارسان در 30 کیلومتری غرب شهرکرد) بهره گرفته شده است. در این بررسی پس از نقشهبرداری دقیق نقشههای توپوگرافی با مقیاس مناسب از محدوده مورد مطالعه بهدست آمد و سپس هندسه مدل و شبکه محاسباتی با ابعاد مختلف تهیه، و در نهایت براساس مشخصات اندازهگیری شده جریان رودخانه، مدل هیدرودینامیک دو بعدی متوسط عمق، اجرا و نتایجی همچون توزیع عمق و سرعت جریان در خم رودخانه استخراج گردید. نتایج بهدست آمده نشان دادند که بهرهگیری از مدلهای دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) برای مدلسازی جریان آب، ما را یک گام به پیشبینیهای کلیتر برای فرآیندهای حاکم بر جریان در رودخانههای پیچانرودی نزدیکتر میکند. نتایج شبیهسازی با نتایج بهدست آمده از اندازهگیری صحرایی نشان داد، مدل CCHE2D از قابلیت خوبی جهت پیشبینی مشخصات جریان در رودخانههای پیچانرود برخوردار است.
رخساره رستمیان، منوچهر حیدرپور، سید فرهاد موسوی، مجید افیونی،
جلد 19، شماره 71 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-بهار 1394 )
چکیده
استفاده از جاذبهای کربنی برای حذف آلودگیهای مختلف رو به افزایش است. زغال زیستی مواد متخلخل غنی از کربن، ارزان قیمت و دوستدار محیط زیست است که از پیرولیز زیستتوده تولید میشود. در این مطالعه، پتانسیل زغال زیستی تهیه شده از شلتوک برنج در شوریزدایی آب آبیاری با شوریهای 5، 15 و 25 دسیزیمنس بر متر مورد ارزیابی قرار گرفت. تأثیر دماهای پیرولیز 400 (RHB4)، 600 (RHB6) و 800 درجه سلسیوس (RHB8) بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و قدرت شوریزدایی آنها بررسی شد. نتایج نشان داد که دمای پیرولیز تأثیر معنیداری بر خصوصیات جاذب دارد. زغال RHB6 با ظرفیت شوریزدایی 1/301 میلیگرم بر گرم کارآمدترین جاذب در شوریزدایی نسبت به دو جاذب دیگر بود. این جاذب بیشترین سطح ویژه (211 مترمربع بر گرم) و حجم تخلخل (114/0 سانتیمتر مکعب بر گرم) را داشت. نتایج این مطالعه چشم اندازی جدید به مدیریت پسماندهای کشاورزی و کاهش هزینههای آبیاری میباشد.
پرستو رستمی زاد، وحید حسینی، کیومرث محمدی سمانی،
جلد 22، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1397 )
چکیده
تاج پوشش درختی در بسیاری از زیستبومها، از جمله جنگلهای نیمهخشک زاگرس، عامل اصلی حفظ و تقویت خاک است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات تاج پوشش درختی گونه بنه (Pistacia atlantica Desf.) بر مقدار نیتروژن کل، کربن آلی، فسفر قابل جذب، اسیدیته، هدایت الکتریکی و بافت خاک بود. نمونههای خاک در داخل و خارج خاک سایهانداز پنج تکدرخت بنه در امتداد خطوط تراز و موقعیتهای بالا و پایین دامنهای با جهت شمالی از عمق صفر تا پنج سانتیمتری خاک در منطقه سروآباد کردستان برداشت شد. نتایج نشان داد، درصد کربن آلی در ناحیه داخل تاج نسبت به خارج آن از 71/6 درصد به 73/4 درصد کاهش یافت. میزان نیتروژن در خاک ناحیه تحت تاج پوشش درخت (406/0 درصد) غلظت بالاتری نسبت به خارج آن (224/0 درصد) داشت و مقدار فسفر نیز در خاک زیر تاج، 7/32 میلیگرم بر کیلوگرم اندازهگیری شد، درحالیکه برای خاک خارج تاج، 1/21 میلیگرم بر کیلوگرم بهدست آمد. مقدار هدایت الکتریکی در خاک زیر تاج بیشتر از مقدار آن در خارج از تاج بود. بافت خاک در ناحیه زیر تاج نسبت به خارج آن سبکتر شده بود، این در حالی بود که اسیدیته تحت تأثیر تاج تکدرختان بنه قرار نگرفته بود و تفاوت معنیداری از نظر اسیدیته در نواحی مختلف تاج مشاهده نشد. با توجه به ارزشهای اکولوژیکی گونه بنه در جنگلهای زاگرس، حضور این درختان در مجموع، آثار مثبتی بر ویژگیهای خاک داشته و از بین رفتن آنها منجر به کاهش چشمگیر کیفیت خصوصیات خاک و مستعد شدن آن به فرسایش میشود.
عبداله درزی نفت چالی، ساره رفیعی راد، مجتبی خوش روش، احمد عسگری، محمدرضا بابایی، حسینعلی زیردست رستمی،
جلد 23، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1398 )
چکیده
آب منبع حیاتی برای هر پدیده زیستی و انسانی است. امروزه مدیریت و حفاظت آب نه تنها در کشورهای در حال توسعه، بلکه در کشورهای توسعه یافته نیز دارای اهمیت زیادی است. در اقتصاد سنتی، آب بهعنوان یک عامل تولیدی در حسابهای ملی وارد نمیشود. ولی در واقعیت، آب بهطور مستقیم و غیرمستقیم نهاده اولیه بسیاری از کالاها و خدمات است. برای بررسی تأثیر رشد ارزش افزوده بخشهای کشاورزی، صنعت و برق بر رشد ارزش افزوده بخش آب در استان مازندران، ضرایب مدل ARDL با استفاده از نرمافزار میکروفیت تخمین زده شدند. برای بررسی ایستایی متغیرها، از آزمون ریشه واحد دیکی- فولر تعمیم یافته استفاده شد. آزمون ایستایی متغیرها نشان داد که تمام متغیرها در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بودند و با تئوری نیز سازگاری داشتند. بر اساس نتایج بهدست آمده از تخمین مدل، یک درصد افزایش (کاهش) در ارزش افزوده بخشهای صنعت و برق بهترتیب منجر به 54/0 و 39/0 درصد افزایش (کاهش) در ارزش افزوده بخش آب شد. همچنین، یک درصد افزایش (کاهش) در ارزش افزوده بخش کشاورزی باعث 54/0 درصد کاهش (افزایش) در ارزش افزوده بخش آب شد. بخشهای صنعت و برق بهترتیب بیشتر از بخش کشاورزی بر ارزش افزوده بخش آب مؤثر بودند. بر اساس نتایج، صرفهجویی در مصرف آب در بخشهای کشاورزی، صنعت و برق سبب افزایش تأثیر ارزش افزوده این بخشها بر ارزش افزوده بخش آب میشود.
افشین هنربخش، محمد فتحی، محمد رستمی،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - ويژهنامه سيل و فرسايش خاک - زمستان 1398 )
چکیده
بهطور کلی رودخانهها در زمره شاخصترین و قابل دسترسترین منابع آبی در اختیار بشر هستند و بهدلیل نقش مؤثر نیروی آب در ایجاد تغییرات در الگوی جریان و بهتبع آن بر تغییرات مورفولوژی رودخانه، بررسی و تحلیل هیدرولیکی جریان در رودخانه حائز اهمیت و لازمه طرحهای ساماندهی، کنترل سیلاب و سازههای انتقال آب پاییندست است. در این پژوهش، شرایط هیدرولیکی رودخانه دیمه با استفاده از مدل عددی CCHE2D در حد فاصل پل سودجان تا پل اورگان بررسی شده است. مدل CCHED، یک مدل ریاضی توانمند در شبیهسازی الگوی جریان و انتقال رسوب در شبکههای رودخانهها و کانالهای آزمایشگاهی است. این مدل عددی در سال 1998 میلادی، توسط مرکز ملی محاسبات مهندسی و علوم آب دانشگاه میسیسیپی (NCCHE)توسعه یافت و تا بهحال در بسیاری از پروژههای تحقیقاتی مهندسی آب بهکار گرفته شده است. در ابتدای پژوهش اطلاعات ورودی موردنیاز مدل، نظیر توپوگرافی، دبی و سرعت جریان آب فراهم و مدل عددی اجرا شد. در گام بعدی، نتایج حاصل از اجرای مدل با استفاده از دادههای اندازهگیریشده میدانی از عمق و سرعت جریان آب، مورد واسنجی و صحتسنجی قرار گرفت و درنهایت با استخراج نتایج مدل و مقایسه آنها، توانمندی مدل CCHE2D در شبیهسازی الگوی جریان تأیید شد.
سمیه جنت رستمی، هیدی محمودپور،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1398 )
چکیده
یکی از منابع اصلی انتشار گازهای گلخانهای، مصرف انرژی برای پمپاژ آبهای زیرزمینی است. برای رسیدن به پایداری زیستمحیطی و کاهش اثرات تغییر اقلیم، کاهش مصرف انرژی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مطالعه، میزان انتشار گازهای گلخانهای ناشی از استخراج آبهای زیرزمینی در آبخوانهای استان گیلان بررسی شد. بعد از بررسی وضعیت استخراج آبهای زیرزمینی و انواع پمپهای استخراج آب در هر یک از آبخوانها، مقادیر انرژی مصرفی، میزان انتشار گازهای گلخانهای و شاخص پدیده تغییر اقلیم مربوط به آن محاسبه شد. بررسیهای اولیه نشان داد که 55 درصد از چاههای واقع در منطقه دیزلی هستند، درحالی که، 3/51 درصد انرژی مورد نیاز برای استخراج آبهای زیرزمینی از طریق پمپهای الکتریکی تأمین میشود. همچنین مجموع انتشار گازهای گلخانهای و مقدار شاخص تغییر اقلیم در وضعیت موجود 98/8 و 59/7 میلیون کیلوگرم دیاکسیدکربن معادل براورد شد. در راستای رسیدن به پایداری زیستمحیطی و امنیت انرژی، سناریوهای برقی کردن چاههای دیزلی و استفاده از انرژی خورشیدی بررسی شد. نتایج حاصل از سناریوها نشان داد که برقی کردن چاههای دیزلی، تأثیر زیادی بر کاهش میزان انتشار گازهای گلخانهای ندارد، درحالی که، استفاده از انرژی خورشیدی تأثیر قابل توجهی در کاهش گازهای گلخانهای دارد، بهطوری که، با اجرای سناریوی استفاده از پمپهای خورشیدی در ماههای خرداد، تیر و مرداد در بخش کشاورزی، باعث کاهش 4/44 درصدی میزان انتشار گازهای گلخانهای میشود. بنابراین بهتر است در برنامهریزیهای آینده، سیاستهایی اتخاذ شود تا استفاده از انرژیهای تجدیدپذیری مانند انرژی خورشیدی معمول شود.
زیبا مقصودی، محمود رستمینیا، مرزبان فرامرزی، علی کشاورزی، اصغر رحمانی، سید روح اله موسوی،
جلد 24، شماره 2 - ( علوم آب و خاک- تابستان 1399 )
چکیده
نقشهبرداری رقومی خاک همگام با پیشرفتهای زیرساخت دادههای مکانی، نقش مهمی را در جهت ارتقاء دانش مطالعات خاکشناسی ایفا میکند. لذا تحقیق حاضر با هدف تهیه نقشه رقومی کلاس فامیل خاک با استفاده از مدلهای جنگل تصادفی و رگرسیون درختی توسعهیافته در بخشی از اراضی نیمهخشک استان ایلام اجرا شد. متغیرهای محیطی از مدل رقومی ارتفاع با قدرت تفکیک مکانی 30 متر با استفاده از نرمافزار SAGAGIS نسخه 7/3 استخراج شد. تعداد 46 خاکرخ حفر و ویژگیهای فیزیکوشیمیایی نمونههای خاک اندازهگیری و بر اساس سامانه آمریکایی 2014 در سطح فامیل ردهبندی شد. در محدوده مورد مطالعه سه رده مالیسولز، اینسپتیسولز و انتیسولز شناسایی شد. بر اساس نتایج دادهکاوی متغیرهای محیطی با استفاده از آنالیز تورم واریانس (VIF)، متغیرهای کمکی ارتفاع، ارتفاع استاندارد شده و شاخص زبری پستی و بلندی بیشترین میزان تغییرپذیری مکانی خاکها را در منطقه مدلسازی میکند. بهترین پیشبینی مکانی کلاسهای خاک مربوط به فامیل خاکFine, carbonatic, thermic, Typic Haploxerolls است. همچنین نتایج نشان میدهد که مدلهای جنگل تصادفی و رگرسیون درختی توسعهیافته بهترتیب صحت عمومی 0/80 و 0/64 و شاخص کاپای 0/70 و 0/55 را ارائه میکند. بنابراین، روش جنگل تصادفی میتواند یک روش قابل اعتماد و با دقت مناسب باشد که حتی با تعداد نمونه کم تخمین قابل قبولی را ارائه کند.
هیدی محمودپور، سمیه جنت رستمی، افشین اشرف زاده،
جلد 24، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - پاییز 1399 )
چکیده
با توجه به ناکارآمد بودن شاخص DRASTIC در مسائل مربوط به بالا آمدن آب شور در مناطق ساحلی، در این پژوهش، برای ارزیابی آسیبپذیری آبخوان ساحلی تالش، سه پارامتر کاربری اراضی، فاصله تا ساحل و اختلاف تراز سطح آب زیرزمینی با سطح آب دریا به شاخص DRASTIC اضافه شد. نتایج حاصل از صحتسنجی مدلها با دادههای EC اندازهگیری شده از چاههای کیفی در دشت تالش نشان داد که DRASTIC اصلاح شده با ضریب همبستگی 0/52 نسبت به DRASTIC با ضریب 0/45 تطابق بهنسبت بیشتری با نقشه پهنهبندی EC دارد. همچنین آنالیز حساسیت حذف پارامترهای مدل نیز نشان داد، که تغییر شاخص آسیبپذیری با حذف پارامتر عمق تا سطح ایستابی (D) در روش DRASTIC و پارامتر کاربری اراضی (Lu) در روش DRASTIC اصلاح شده، بیشتر از سایر پارامترهاست. در ادامه، براساس آنالیز حساسیت تکپارامتری، مؤثرترین پارامترها در روش DRASTIC، عمق تا سطح ایستابی و تغذیه خالص است درحالی که در روش DRASTIC اصلاح شده، پارامترهای کاربری اراضی و عمق تا سطح ایستابی مؤثرترین پارامترها هستند. بهطور کلی نتایج این مطالعه نشان داد، که با اصلاح روش DRASTIC درصد مساحت طبقات با آسیبپذیری زیاد تا خیلی زیاد کاهش یافته است درحالی که طبقات با آسیبپذیری خیلی کم تا متوسط، بیشتر شده است.
سمیه جنت رستمی، علی صلاحی،
جلد 25، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - تابستان 1400 )
چکیده
رعایت سه اصل اساسی بهرهوری، عدالت و پایداری در تخصیص منابع آب ضروری است. اما، معمولاً برقراری عدالت در تخصیص آب کمتر مورد توجه قرار میگیرد. ناحیه آبیاری فومنات با 5 واحد عمرانی، یکی از نواحی سهگانه شبکه آبیاری و زهکشی سفیدرود است که بیش از 90 درصد وسعت اراضی این ناحیه مربوط به اراضی شالیزاری است. با توجه به اینکه، آب نقش مهمی در شالیزارهای برنج دارد، عدم توزیع یکنواخت منابع آب موجود در کل ناحیه آبیاری در فصول کشت برنج سبب بروز کمبود آب آبیاری و خسارتهای زیادی در بعضی از اراضی ناحیه آبیاری خواهد شد. در این مطالعه، با توجه به منابع آب مشترک بین واحدهای عمرانی واقع در ناحیه آبیاری فومنات، عدالت در میزان برداشت از آب زیرزمینی و آب دریافتی از کانال شبکه آبیاری و زهکشی سفیدرود بین واحدهای عمرانی با استفاده از معیار ضریب جینی ارزیابی شد. به این ترتیب، یک مدل بهینهسازی تخصیص آب با دو هدف حداکثر کردن عدالت در تخصیص آب زیرزمینی و آب کانال با توجه به رعایت حداقل سود اقتصادی در واحدهای عمرانی توسعه یافت. نتایج نشان داد که در حالت بهینه، میزان عدالت تخصیص منابع آب زیرزمینی و آب کانال در مقایسه با وضعیت موجود بهترتیب 46/3 و 43/7 درصد افزایش یافت. همچنین ارزیابی تخصیص بهینه منابع آب موجود نشان میدهد که مقادیر برداشت از آب زیرزمینی و آب دریافتی از کانال بهصورت متعادل بین واحدهای عمرانی توزیع میشود.