23 نتیجه برای رضائی
عبدالمجید رضائی، رضا امیری،
جلد 2، شماره 1 - ( بهار 1377 )
چکیده
به منظور بررسی صحت فرضیات تجزیه دایآلل از تلاقیهای 6 ژنوتیپ یولاف زراعی و وحشی استفاده گردید. صفات تعداد روز تا گردهافشانی، ارتفاع گیاه در گردهافشانی و رسیدگی و همچنین درصد پروتئین ساقه و دانه بررسی شد. در تجزیه دایآلل به روش گریفینگ، میانگین مربعات تلاقیهای معکوس برای کلیه صفات معنیدار بود، اما بر مبنای تجزیه واریانس هیمن، اثر پایه مادری برای هیچ یک از صفات معنیدار نگردید. لذا برای بررسی صحت مدل و سه فرض فقدان آللهای چندتایی، عدم وجود پیوستگی ژنی و اثرات متقابل بین مکانهای ژنی از میانگین تلاقیهای دوطرفه و رگرسیون Wr روی Vr، تجزیه واریانس Wr + Vr و Wr – Vr استفاده گردید. هیچکدام از روشها برای ارتفاع در رسیدگی و تعداد روز تا گردهافشانی اریبی نشان ندادند و لذا تجزیه هیمن برای تخمین پارامترهای ژنتیکی انجام شد. برای ارتفاع گیاه در گردهافشانی و درصد پروتئین ساقه، شیب خط رگرسیون به ترتیب واجد و فاقد اختلاف معنیدار با یک و صفر بود. برای این دو صفت با حذف یک والد از جدول دایآلل، اریبی برطرف گردید. برای درصد پروتئین دانه نیز، با توجه به این که برای صحت مدل نیاز به حذف دو والد بود، از محاسبه پارامترهای ژنتیکی صرفنظر گردید. در مجموع روش رگرسیون Wr روی Vr نسبت به تجزیه واریانسWr + Vrو Wr – Vr از اعتبار بیشتری جهت بررسی صحت مدل ژنتیکی برخوردار بود. همچنین نتایج تجزیه هیمن و جینکز در دو حالت صحت و عدم صحت فرضیات مدل ژنتیکی، نشان داد که پارامترهای ژنتیکی به شدت تحت تأثیر اریبی مدل قرار گرفته و برآوردهای کاملاً متفاوتی برای آنها به دست میآید. روش گریفینگ کمتر از روش هیمن و جینکز تحت تأثیر اریبی مدل ژنتیکی قرار گرفت. بدین ترتیب به نظر میرسد که آزمونهای اولیه برای بررسی صحت فرضیات مدل ژنتیکی هیمن و جینکز و اطمینان از صحت نتایج از طریق روشهای ارائه شده امری ضروری است.
تقی قورچی، شعبان رحیمی، محمد رضائیان، غلامرضا قربانی،
جلد 7، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده
برای بررسی توان قارچهای بیهوازی شکمبه در تجزیه ماده خشک و الیاف، از یونجه، سبوس گندم، کنجاله پنبهدانه، باگاس و سیلوی ذرت برای کشت قارچهای بیهوازی جدا شده از شکمبه گوسفند نژاد شال استفاده شد. قارچها به مدت صفر، 3، 6 و 9 روز روی مواد خوراکی مذکور کشت داده شدند، و تغییرات تجزیه ماده خشک، pH ، دیواره سلولی (NDF)، دیواره سلولی بدون همیسلولز (ADF )، سلولز، همیسلولز و لیگنین (ADL) اندازهگیری شد.
در مدت 9 روز کشت، کاهش ماده خشک از 6/10% تا 4/29% و دیواره سلولی از 7/11% تا 7/48% متغیر بود، که به ترتیب کمترین مقدار در باگاس و بیشترین مقدار در یونجه به دست آمد. بیشترین مقدار تجزیه دیواره سلولی بدون همیسلولز، همیسلولز و سلولز در یونجه و به ترتیب 39%، 6/65% و 6/55% بود. دادهها و اطلاعات حاصله بیانگر توانایی قارچهای شکمبه گوسفند در تجزیه و کاهش ماده خشک، دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همیسلولز و سلولز در انواع خوراکهای مورد استفاده است.
حسین رضائی، محمدرضا نیشابوری، علیرضا سپاسخواه،
جلد 8، شماره 3 - ( پاییز 1383 )
چکیده
در برآورد مقدار و شدت جریان آبهای زیر زمینی و انتقال مواد آلاینده در محیطهای متخلخل، ضرایب هیدرولیکی (هدایت هیدرولیکی،(K(θ و پخشیدگی هیدرولیکی،(D(θ) نقش اصلی را ایفا میکنند. دقت این بررسی در محیط متخلخل منوط به تعیین دقیق مقادیر این ضرایب میباشد. اندازهگیری این ضرایب در شرایطی که خاک اشباع نباشد مشکل بوده و هزینه و وقت زیادی نیاز دارد. همچنین بهطور عمده اندازهگیری در نزدیکی رطوبت اشباع صورت میگیرد. بنابراین این امر، محققین را به استفاده از مدلها سوق داده است. یکی از روشهای ارزیابی ضرایب (K(θ و (D(θ ، کاربرد مدلهای نظری بر اساس اطلاعات اندازهگیری شده منحنی مشخصه آب خاک است. در این پژوهش، منحنیهای مشخصه آب خاک در 9 بافت مختلف خاک با استفاده از دستگاه صفحات فشاری اندازهگیری شد. در فشارهای اعمال شده بر نمونه دست نخورده خاک (1/0 تا 5/1 مگاپاسکال)، حجم آب خروجی از دستگاه نسبت به زمان اندازهگیری شده و دبی خروجی در لحظه اتمام آزمایش محاسبه گردید. مقادیر (K(θ و (D(θ با استفاده از دبی اندازهگیری شده و با بهکارگیری معادله ساده شده ریچاردز محاسبه و بهعنوان روش مناسب پیشنهاد شده است. نتایج کاربرد مدلهای معلم، وان گنوختن و همکاران، بوردین، گرین و کوری و گاردنر، در برآورد مقادیر (K(θ و (D(θ در 9 سری بافت خاک آزمایشی دارای اختلاف و پراکندگی زیادی بوده است. بهطوریکه، شبیهسازی هدایت هیدرولیکی از این مدلها برای بافتهای مختلف خاک با دقت کافی امکان پذیر نیست. اگر کمترین و بیشترین مقادیر شبیهسازی شده توسط مدلها در رطوبتهای متناظر بهعنوان محدوده مجاز در نظر گرفته شود، در اینصورت نتایج برآورد ضرایب هیدرولیکی با روش پیشنهادی در پژوهش حاضر با نتایج دیگر مدلها انطباق نشان میدهد. از اینرو، روش پیشنهادی برای تعیین (K(θ و (D(θ امکان انتخاب بهترین مدل شبیه ساز را در برآورد مقادیر ضرایب هیدرولیکی فراهم میسازد.
حسین صبوری، عبدالمجید رضائی، سید علیمحمد میرمحمدیمیبدی، مسعود اصفهانی،
جلد 9، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
این آزمایش به منظور مطالعه همبستگی بین صفات و تعیین آثار مستقیم و غیر مستقیم صفات مختلف بر عملکرد برنج در موسسه تحقیقات برنج کشور و درسال زراعی 1380 اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل 9 × 2 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در3 تکرار پیاده شد. فاکتورهای مورد بررسی را 9 رقم برنج به نامهای: هاشمی، بینام، علیکاظمی، سپیدرود، نعمت، خزر، تایچونگ، کانتو، یوسن و دو آرایش کاشت (15×15 و30×30 سانتیمتر) تشکیل دادند. نتایج حاکی از معنیدار بودن تفاوت بین ژنوتیپها و بین آرایشهای کاشت و اثر متقابل آنها بود (01/P<0). اثر مستقیم تعداد خوشه در متر مربع بر عملکرد دانه در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش کاشت مثبت و معنیدار بود (01/P<0). تعداد روز تا خوشهدهی اثر مستقیم و مثبتی را در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش کاشت بر تعداد خوشه در متر مربع اعمال نمود. همبستگی زیست توده در مرحله خوشهدهی با تعداد خوشه در متر مربع تنها در آرایش کاشت 30 × 30 سانتیمتر مثبت بود (59/0 = r). وزن دانه در بوته در هر سه حالت مورد بررسی، اثر مستقیم مثبتی بر وزن خوشه داشت. در کلیه حالات مورد بررسی مساحت برگ پرچم اثر مستقیم مثبت و معنیداری را بر وزن دانه در بوته و تعداد دانه پر داشت. در آرایش کاشت 30 × 30 سانتیمتر، سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه افزایش یافت. طول دوره خفتگی در ارقام بومی بیشتر بود. سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه اثر مستقیم مثبتی را بر عملکرد دانه در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش اعمال نمودند. بنابر نتایج به دست آمده با افزایش تعداد خوشه در متر مربع، سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه میتوان به افزایش عملکرد دست یافت. همچنین انتخاب برای تعداد روز تا خوشهدهی، وزن دانه و مساحت برگ پرچم به طور غیر مستقیم و از طریق سایر صفات منجر به افزایش عملکرد خواهد شد.
مهدی حسنی، قدرت اله سعیدی، عبدالمجید رضائی،
جلد 9، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
به منظور مطالعه وراثت پذیری برخی از صفات گندم پاییزه با تأکید بر عملکرد دانه و اجزای آن از یک طرح دای آلل با 8 والد استفاده گردید. والدین و نسل F1 آنها در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها به روش 2 مدل1 گریفینگ و مدل جینکزو هیمن تجزیه و تحلیل گردید. تفاوت بین والدها برای تمام صفات به جز تعداد پنجه بارور از نظر آماری معنیدار بود. واریانس تلاقیها نیز برای تمام صفات به جز شاخص برداشت معنیدار بود. میانگین مربعات GCA برای کلیه صفات به جز تعداد پنجه بارور معنیدار گردید. نسبت میانگین مربعات GCA به SCA به غیر از صفات تعداد پنجه بارور،عملکرد بوته و عملکرد بیولوژیک برای صفات دیگر معنیدار شد که گویای سهم زیاد اثر افزایشی ژنها در کنترل ژنتیکی آنها میباشد. بهترین ترکیب پذیرهای عمومی برای صفات روز تا سنبله دهی ارقام داراب و چمران، برای ارتفاع بوته رقم فلات، برای تعداد پنجه بارور، طول سنبله و وزن دانه در سنبله رقم اروند، برای صفت تعداد سنبلچه در سنبله ارقام قدس واروند، برای عملکرد بوته ارقام فلات و اروند و برای عملکرد بیولوژیک ارقام قدس و اروند تشخیص داده شدند.
بر اساس تجزیه و تحلیل به روش جینکز وهیمن، برآورد درجه غالبیت برای صفات وزن دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته و عملکرد بیولوژیک نشان دهنده وجود اثر فوق غالبیت ژنها و برای صفات دیگر اثر غالبیت نسبی بود. همچنین علامت ضریب همبستگی(Wr+Vr) و Yr برای صفات طول برگ پرچم، تعداد سنبلچه در سنبله، تعداد دانه در سنبله وزن هزار دانه مبین این بود که آللهای افزاینده از نوع مغلوب بوده و برای صفات دیگر از نوع غالب میباشند. وراثت پذیری خصوصی برای عملکرد دانه در بوته(04/0 درصد)، عملکرد بیولوژیک(14درصد)و شاخص برداشت(37 درصد) پایین بود، ولی بقیه صفات دارای وراثت پذیری خصوصی بالای 50 درصد بودند. بر پایه این نتایج، انتخاب غیر مستقیم برای عملکرد دانه براساس صفات دارای وراثت پذیری بالا و همبستگی زیاد با آن مانند تعداد سنبلچه در سنبله، تعداد دانه در سنبله و وزن دانه در سنبله مؤثر خواهد بود.
محمد مرادی، عبدالمجید رضائی، احمد ارزانی،
جلد 9، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل همبستگیهای بین عملکرد دانه، اجزای عملکرد، طول دوره رشد رویشی وطول دوره پرشدن دانه در 12 رقم یولاف در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سالهای زراعی 82- 1380 اجرا گردید. همبستگی عملکرد دانه در واحد سطح با تعداد پنجه بارور در متر مربع(77/0)، تعداد دانه در خوشه(51/0) و طول دوره پر شدن دانه(66/0) مثبت و معنیدار بود. در بین صفات مورد بررسی، تعداد خوشه در متر مربع و تعداد دانه در خوشه بیشترین اثر مستقیم را بر عملکرد دانه نشان دادند (به ترتیب 68/0 و30/0). همچنین طول دوره پر شدن دانه بیشترین اثر مستقیم را بر تعداد دانه درخوشه و وزن هزار دانه داشت (به ترتیب 82/0 و 80/0) که از همبستگیهای آن با تعداد دانه در خوشه(42/0) و وزن هزار دانه(35/0) نیز بیشتر بود. ولی منفی بودن اثر غیرمستقیم آن از طریق سایر صفات سبب کم شدن مقدار این ضرایب همبستگی گردید.
با توجه به نتایج تجزیه علیت، تعداد خوشه در متر مربع و تعداد دانه در خوشه بیشترین سهم را در تبیین تغییرات عملکرد دانه دارا بودند. با توجه به اثر مستقیم طول دوره پر شدن دانه بر تعداد دانه در خوشه و وزن هزار دانه و اینکه بیشترین مقدار ماده خشک در یولاف در طول این دوره تولید میشود، میتوان از این صفات به عنوان معیار انتخاب در برنامههای بهنژادی یولاف و تولید ارقام پر محصول استفاده نمود.
قاسم محمدی نژاد، عبدالمجید رضائی،
جلد 9، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده
در این پژوهش از روش امی (تجزیه توام آثار افزایشی جمعپذیر و آثار متقابل ضربپذیر) به منظور تعیین پایداری عملکرد 9 ژنوتیپ یولاف متشکل از 4 رقم کانادایی و 5 لاین اصلاحی از ترکیه بههمراه جوماکویی به عنوان شاهد در 6 محیط (شرایط مختلف رشد و نمو : سه تاریخ کاشت 20 مهر، 10 آبان و 30 آبان و 3 تراکم کاشت 300، 375 و 450 بذر در متر مربع) استفاده شد. آزمایش در سال زراعی 80-1379 در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجفآباد اجرا گردید. برای هر محیط از طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار استفاده شد.
طبق نتایج به دست آمده آثار اصلی ژنوتیپ و محیط و اثر متقابل ژنوتیپ× محیط معنیدار بودند و 70% از مجموع مربعات آن توسط دو مؤلفه اصلی اول اثر متقابل (IPCI) تبیین شد. بر مبنای نمودارهای بایپلات اجزای ژنوتیپی و محیطی اولین و دومین مؤلفه اصلی اثر متقابل و میانگینهای عملکرد ژنوتیپها و محیطها، آمارههای پایداری مدل AMMI2 یعنیSIP2 و EV2 ، تجزیه الگوی واکنش ژنوتیپی و همچنین نتایج تجزیه خوشهای بر مبنای ارزشهای ژنوتیپی و محیطی اولین مؤلفه اصلی اثر متقابل، نتیجهگیری شد که ارقام بویر، کالیبر و لاین 28 پایدارترین واکنش را داشتند که از این بین رقم بویر کمترین IPC1 را نشان داد. رقم پیسر و لاینهای 2 و 17 ناپایدار و واجد سازگاری خصوصی با تراکم کاشت 300 بذر در مترمربع بودند. لاینهای 32 و 28 دارای سازگاری خصوصی با تاریخ کاشت اول بودند. جوماکویی و رقم پیسر نسبت به تاریخهای کاشت دوم و سوم و تراکم کاشت دوم سازگاری خصوصی نشان دادند.
منصور رضائی، حسن نصیری مقدم، جواد پور رضا، حسن کرمانشاهی،
جلد 9، شماره 4 - ( زمستان 1384 )
چکیده
به منظور تعیین اثر سطوح مختلف اسید آمینه لیزین و پروتئین خام جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه و دفع ازت جوجههای گوشتی، آزمایشی با 240 قطعه جوجه گوشتی سویه تجارتی راس از سن یک تا 42 روزگی اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح مکمل اسید آمینه لیزین در دوره آغازین و رشد ( صفر، 15/0 و 30/0 درصد ) و دو سطح پروتئین خام (84/17 و 84/20 درصد در دوره آغازین و 12/16 و 12/18 درصد در دوره رشد) با انرژی قابل سوخت و ساز 2900 کیلوکالری در کیلوگرم بود. نتایج نشان داد که کاهش پروتئین خام جیره، میزان افزایش وزن در دوره آغازین، دوره رشد و کل دوره را به طور معنی دار به ترتیب 6، 6/4 و 6/5 درصد کاهش داد (05/0 > P )، همچنین مصرف خوراک در دوره آغازین به طور معنی داری کاهش یافت (05/0 > P). کاهش پروتئین خام جیره، اثر معنیداری بر نسبت افزایش وزن به مصرف خوراک نداشت، ولی مقدار گوشت سینه را به طور معنیداری کاهش و درصد چربی حفره بطنی را افزایش داد (05/0 >P ). افزایش اسید آمینه لیزین در جیره مصرف خوراک در دوره آغازین، افزایش وزن و نسبت افزایش وزن به مصرف خوراک در دوره رشد و کل دوره را به طور معنیداری بهبود داد (05/0 > P ). افزایش اسید آمینه لیزین در جیره باعث افزایش معنیدار درصدگوشت سینه و ران گردید (05/0 > P) افزودن مکمل لیزین به جیره در دوره آغازین دفع ازت را به طور معنی داری کاهش داد (059/0 > P). همچنین با کاهش پروتئین خام جیره در دوره آغازین دفع ازت به طور معنیداری کاهش یافت (05/0 > P). تیمارهای آزمایشی اثر معنیداری بر درصد تلفات نداشت. نتایج این آزمایش نشان داد که در صورت تأمین سایر اسیدهای آمینه محدود کننده در جیره، با افزودن مکمل لیزین میتوان سطح پروتئین خام جیره را تا 3 درصد در دوره آغازین و تا 2 در صد در دوره رشد کاهش داد و این عمل تأثیر منفی بر بازده غذایی نداشت.
عزتاله کرمی، کورش رضائیمقدم، حمیدرضا ابراهیمی،
جلد 10، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده
از آنجا که افزایش راندمان آبیاری مزارع از طریق ترویج روشهای آبیاری بارانی و در نهایت دستیابی به افزایش تولید، از برنامههای عمده وزارت جهاد کشاورزی طی چند سال گذشته بوده و سرمایهگذاریهای گستردهای در این خصوص انجام گرفته است، بنابراین واکاوی این تلاشها و بررسی مدلهای پیشبینی کننده رفتار پذیرش کشاورزان، هدف این پژوهش بوده و در این راستا مدلهای نشر، تنگناهای اقتصادی (ساختار مزرعه) و چندبعدی واکاوی شدهاند. مطالعه به روش تحقیق پیمایشی در 4 استان فارس، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال بختیاری و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده انجام گرفته و برای این منظور با 124 نفر پذیرنده سیستم آبیاری بارانی و 298 نفر نپذیرندگان این سیستم یعنی مجموعاً با 422 نفر کشاورز مصاحبه حضوری به عمل آمده است. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی است که تابع ممیزی حاصل از زیربنای نظری مدل "چندبعدی" میتواند با دقتی بیشتر از مدلهای نشر و ساختار مزرعه و با مطلوبیتی قابل ملاحظه، کشاورزان استفاده کننده از آبیاری بارانی و آبیاری سطحی را طبقهبندی نماید. کاربرد این مدل در نشر آبیاری بارانی میتواند بسیار قابل ملاحظه باشد. به طوری که با جمعآوری اطلاعات مربوط به کشاورزان هدف میتوان با استفاده از تابع ممیزی به دست آمده برای این مدل، درصد احتمال پذیرش هر فرد را محاسبه نموده و در نتیجه به مروجان و کارشناسان ترویج آبیاری بارانی، کشاورزانی را معرفی نمود که احتمال پذیرش آنان بالا میباشد و به این ترتیب پذیرش و استفاده از آبیاری بارانی را میتوان سرعت بخشید.
محمدرضا جزائری، عبدالمجید رضائی،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثر تنش خشکی بر صفات زراعی و نیز ارزیابی پتانسیل تحمل به خشکی 20 ژنوتیپ یولاف انجام شده است. ژنوتیپها تحت دو تیمار آبیاری بر مبنای 3±70 و 3±130 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A و در دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال زراعی 82-1381 ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین ژنوتیپها در هر دو شرایط رطوبتی برای همه صفات به جز برای ارتفاع در مرحله خوشهدهی و عملکرد بیولوژیک در شرایط تنش رطوبتی معنیدار بود. تفاوت تیمارهای رطوبتی برای تمام صفات معنیدار شد. درصد کاهش صفات در اثر تنش رطوبتی نشان داد که بیشترین و کمترین کاهش به ترتیب به عملکرد دانه در واحد سطح و روز تا خوشهدهی مربوط بود. همچنین اثر متقابل ژنوتیپ و تیمار رطوبتی برای صفات تعداد روز تا خوشهدهی، عملکردهای دانه و بیولوژیک و وزن هزار دانه معنیدار بود. برای ارزیابی مقاومت به خشکی این ارقام از تحمل، متوسط تولید، شاخص حساسیت به خشکی، میانگین هندسی تولید و شاخص تحمل به تنش استفاده شد. به نظر میرسد از بین شاخصهای مورد مطالعه، شاخص تحمل به تنش، مناسبترین معیار برای شناسایی و معرفی ژنوتیپهای متحملتر میباشد. همبستگی رتبه ارقام بر اساس این شاخص و عملکرد دانه در شرایط تنش و بدون تنش به ترتیب برابر 93/0 و 87/0 بود. بر اساس این شاخص ارقام بویر و پیسلی به عنوان متحملترین ژنوتیپها معرفی شدند.
مسعود رضائی، محمد علی سحری، سهراب معینی،
جلد 10، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده
درکیلکای آنچوی بلافاصله پس از صید و طی نگهداری به صورت منجمد در دو برودت 18- و30- درجه سانتیگراد طی 8 ماه(2، 4، 6 و 8)، شاخصهای کیفی از جمله مقادیر رطوبت، چربی کل، عدد پراکسید، اسیدهای چرب آزاد، آهن هِم، اسید تیوباربیتوریک، چربی خنثی و فسفولیپید تعیین شد. همچنین ترکیب اسیدهای چرب و تغییرات ممکن نیز بررسی گردید. نتایج آماری نشان داد نمونههای ماهی نگهداری شده در هر دو دما، از نظر مقادیر پر اکسید، چربی خنثی و اسیدهای چرب آزاد افزایش معنی دار و مقادیر چربی کل، فسفولیپید، آهن هِم، ترکیبت اسیدهای چرب چند غیر اشباعی PUFA) Poly unsaturated fatty acid ) و امگا-3 کاهش معنیداری در دوره نگهداری دارد (05/0>P). بر اساس نتایج بهدست آمده از آزمونهای آماری، چربی در دمای 30- درجه سانتیگراد از کیفیت بهتری برخوردار بود. همچنین مشخص شد که شاخص آهن میتواند توسط آزمون مؤلفههای اصلی PCA) Principal control analysis) با شاخصهای کیفی مهم نظیر(PUFA) و امگا-3 گروه بندی شود.
قاسم محمدینژاد، عبدالمجید رضائی،
جلد 11، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
این بررسی بهمنظور ارزیابی پایداری 9 ژنوتیپ یولاف و یک رقم جو نسبت به مدیریتهای زراعی و همچنین برای تعیین سهم هر یک از عوامل زراعی ( محیطی) در ایجاد اثر متقابل ژنوتیپ × محیط و تعیین پایدارترین جزء عملکرد در سال زراعی 80-1379 در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجفآباد انجام شد. ژنوتیپهای یولاف شامل 4 رقم کانادایی و 5 لاین اصلاحی از ترکیه بودند . محیطهای مورد بررسی را سه تاریخ کاشت 20 مهر، 10 آبان و 30 آبان و سه تراکم کاشت 300، 375 و 450 بذر در مترمربع تشکیل دادند. برای هر محیط از طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار استفاده شد. تجزیه واریانس مرکب برای صفات تعداد خوشه بارور در مترمربع، تعداد دانه در خوشه، وزن هزار دانه و عملکرد دانه تفاوتهای ژنتیکی بسیار معنیداری را بین ژنوتیپها نشان داد. به جز برای وزن هزار دانه برای بقیه صفات بین محیطهای مورد ارزیابی اختلاف معنیداری وجود داشت. عملکرد دانه و همه اجزاء آن اثر متقابل ژنوتیپ × محیط معنیداری نشان دادند. نسبت مجموع مربعات اثر متقابل از کل تغییرات برای عملکرد دانه (37/22%) بیشتر از سایر صفات بود. تجزیه پایداری بر مبنای ضریب رگرسیون خطی نشان داد که رقم بویر و لاین 28 با عملکرد بالاتر از میانگین و ضریب رگرسیون خطی نزدیک به 1 دارای سازگاری مطلوب هستند، در حالیکه رقم پیسر و جوماکویی بهترتیب با محیطهای مساعد و نامساعد سازگاری خصوصی داشتند. بر مبنای میانگین مربعات انحراف از خط رگرسیون رقم بویر با کمترین انحراف پایدارترین رقم تشخیص داده شد. تجزیه ضرایب مسیر آثار متقابل ژنوتیپ× محیط بهروش تای نشان داد که جزء ژنوتیپی 3V (وزن دانه) مهمترین جزء تأثیرگذار بر عملکرد و پایداری است. بر ایناساس رقم بویر با دارا بودن بالاترین مقدار 3V پایدارترین ژنوتیپ پرمحصول تشخیص داده شد. مقایسه اجزای محیطی در روش تای، مرحله گرده افشانی و تشکیل دانه را حساسترین مرحله رشد ژنوتیپها نسبت به عوامل محیطی معرفی نمود، از اینرو ارزیابی پایداری ژنوتیپها بر اساس جزء ژنوتیپی 2V (تعداد دانه در خوشه) سودمند نخواهد بود. در نهایت بر مبنای نتایج این پژوهش، رقم بویر با عملکرد 8/5 تن در هکتار و واکنش پایدار در همه محیطها به عنوان رقم مناسب شناخته شد.
سیروس طهماسبی، محمود خدامباشی، عبدالمجید رضائی،
جلد 11، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی و تعیین چگونگی کنترل ژنتیکی صفات عملکرد و اجزای عملکرد گندم و همچنین تعیین اثر محیط بر برآورد این پارامترها، از طرح تلاقیهای دایآلل یک طرفه با 8 والد استفاده گردید. دراین مطالعه نتاج F2 تلاقیها به همراه والدین آنها در دو آزمایش مجزا یکی تحت شرایط رطوبتی مطلوب و دیگری تحت شرایط تنش خشکی انتهایی، بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد مورد ارزیابی قرار گرفتند. میانگین مربعات محیط و همچنین اثر متقابل ژنوتیپ × محیط برای صفات طول سنبله و تعداد دانه در سنبله معنیدار بودند. واریانس قابلیت ترکیبپذیری عمومی (GCA) برای کلیه صفات مورد بررسی به جز تعداد پنجه بارور در محیط بدون تنش و عملکرد بوته در محیط تحت تنش خشکی، در هر دو محیط معنی دار گردید. واریانس قابلیت ترکیبپذیری خصوصی(SCA) برای ارتفاع بوته در محیط بدون تنش و برای تعداد پنجه بارور و عملکرد بوته در هر دو محیط معنیدار بود ولی برای بقیه صفات در هیچ یک از دو محیط معنیدارنگردید. نسبت بالا و معنیدار واریانس قابلیت ترکیبپذیری عمومی به واریانس ترکیبپذیری خصوصی برای ارتفاع بوته، طول سنبله وتعداد دانه در سنبله در هر دو محیط و برای تعداد سنبلچه در سنبله در محیط تنش خشکی حاکی از سهم بیشتر آثار افزایشی ژنها در کنترل ژنتیکی این صفات بود. برآورد پارامترهای ژنتیکی نشان داد که صفات ارتفاع بوته، طول سنبله و تعداد دانه در سنبله در هر دو محیط و تعداد سنبلچه در سنبله در محیط تنش خشکی تحت تأثیر غالبیت نسبی ژنها قرار داشتند ولی صفات تعداد پنجه بارور و عملکرد بوته در هر دو محیط و تعداد سنبلچه در سنبله در محیط بدون تنش تحت کنترل اثر فوق غالبیت ژنها بودند.
محمدرضا جزائری نوشآبادی، عبدالمجید رضائی،
جلد 11، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی روابط بین صفات فنولوژیک، مرفولوژیک و فیزیولوژیک و تأثیر آنها بر عملکرد دانه 20 ژنوتیپ یولاف، تحت دو تیمار آبیاری بر مبنای 3±70 و 3±130 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال زراعی 82-1381 انجام شد. در هر دو رژیم رطوبتی عملکرد دانه با شاخص برداشت و میزان آب نسبی برگ (RWC) همبستگی مثبت و معنیدار و با تعداد روز تا خوشهدهی همبستگی منفی و معنیداری داشت. ضمن اینکه همبستگی آن با ارتفاع بوته در مرحله رسیدگی در شرایط بدون تنش رطوبتی مثبت و معنیدار شد. تجزیه به عاملها در هر دو محیط سه عامل را معرفی نمود که عاملهای عملکرد، فنولوژیک و مخزن نامگذاری شدند. تجزیه رگرسیون مرحلهای برای عملکرد دانه در هر دو شرایط رطوبتی شاخص برداشت را به عنوان اولین متغیر شناسایی کرد. در مرحله دوم در محیط بدون تنش ارتفاع بوته و در شرایط تنش میزان آب نسبی برگ وارد مدل شدند و به همراه شاخص برداشت جمعاً 64% و 66% از تغییرات عملکرد دانه را توجیه نمودند. نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر بر اساس ضرایب همبستگی ژنتیکی بین عملکرد دانه با شاخص برداشت و اجزای عملکرد (تعداد خوشه در متر مربع، تعداد دانه در خوشه و وزن دانه) نشان داد که در هر دو رژیم رطوبتی شاخص برداشت بیشترین اثر مستقیم مثبت را بر عملکرد دانه داشت. بالاترین اثر غیر مستقیم منفی در شرایط بدون تنش و تنش رطوبتی به ترتیب مربوط به تعداد خوشه در واحد سطح و شاخص برداشت از طریق تعداد دانه در خوشه بود.
همایون فرهنگفر، هانی رضائی،
جلد 11، شماره 40 - ( تابستان 1386 )
چکیده
به منظور مقایسه روشهای ارزیابی ژنتیکی گاوهای شیری هلشتاین ایران برای صفت تولید شیر، از مدلهای آماری مبتنی بر 305 روز شیردهی و رکوردهای روز آزمون (تابع کواریانس) استفاده شد. دادههای مورد بررسی در این متعلق به 17946 رأس گاو هلشتاین سه بار دوشش در روز بود که برای اولین بار طی سالهای 1365 تا 1380 زایش داشتند. در روش مدل 305 روز، رکوردهای کامل یک دوره شیردهی 305 روزگاوها با یک مدل حیوانی یک صفتی که در آن اثرات ثابت گله-سال-فصل زایش ، متغیرهای کمکی سن هنگام اولین زایش و طول شیردهی و اثر تصادفی ژنتیکی افزایشی گنجانده شده بود تجزیه و تحلیل شد. در ارزیابی ژنتیکی بر اساس مدل روز آزمون، از تابع کواریانس استفاده گردید که در آن اثر ثابت گله - سال - فصل تولید، متغیر کمکی سن حیوان هنگام رکوردگیری ماهیانه و همچنین اثرات تصادفی ژنتیکی افزایشی و محیط دائمی قرار داده شد. در تابع کواریانس از چند جملهای متعامد لژاندر برای در نظر گرفتن تغییرات ژنتیکی و محیط دائمی تولید شیر در طول دوره شیردهی استفاده گردید. نتایج بهدست آمده در این تحقیق نشان داد که میانگین ارزش اصلاحی پیش بینی شده گاوها برای 305 روز شیردهی در روش تابع کواریانس از لحاظ آماری بیشتر از روش مدل 305 روز بود. ضریب همبستگی رتبهای بین مقادیر ارزش اصلاحی پیش بینی شده گاوهای نر در دو روش فوق برابر با 925/0 بود و با افزایش تعداد دختران هر گاو نر افزایش پیدا نمود. روند ژنتیکی برآورد شده برای صفت شیر 305 روز بر اساس مدل روز آزمون و مدل 305 روز به ترتیب برابر با 607/11 کیلو گرم در سال (05/0 > P) و 860/3 کیلوگرم در سال (05/0 > P) بودند.
اعظم جعفری، حسین شریعتمداری، حسین خادمی ، یحیی رضائی نژاد،
جلد 12، شماره 44 - ( تابستان 1387 )
چکیده
کانیشناسی بهعنوان یکی از مهمترین ویژگیهای خاک بسته به اقلیم و شرایط شیمیایی خاک روی یک شیب از بالا به پایین تغییر میکند. تغییر این ویژگی در مناطق با آب و هوای مختلف متفاوت است و در نتیجه تأثیرهای متفاوتی بر ویژگیهای خاک میگذارد. بنابراین با هدف بررسی تغییر کانیشناسی در ردیفهای ارضی در مناطق خشک و نیمهخشک و تأثیر کیفی آن بر واجذبی فسفر خاک مطالعهای در چهار ردیف ارضی در اصفهان بهعنوان منطقه خشک و چهارمحال و بختیاری بهعنوان منطقه نیمهخشک انجام گرفت. روی هر یک از ردیفهای ارضی از قسمتهای بالا، میان و پایین شیب نمونهبرداری انجام شد. نمونه بالای شیب از خاک روی مواد مادری، نمونه وسط شیب از خاک غیر زراعی و نمونه پایین شیب از خاک زراعی برداشته شدند. برخی از ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی نمونهها و همچنین رسهای غالب خاک تعیین شدند. سپس سینتیک واجذبی و تغییرات پارامترهای معادلات سینتیکی در طول ردیفهای ارضی بررسی گردید. نتایج نشان داد در تمام ردیفهای ارضی مقدار رس،ECe، CEC وpH خاکها به طرف پایین شیب افزایش مییابد. در بررسی پراشنگارهای پرتو ایکس دیده شد که از موقعیت بالای شیب به طرف پایین شیب از شدت پیکهای کائولینایت و ایلایت کاسته و بر شدت پیکهای اسمکتایت و کانیهای مختلط اسمکتایت-کلرایت افزوده میشود. از بین معادلات سینتیکی مورد مطالعه، معادله ایلوویچ بهدلیل بالا بودن ضریب تشخیص و پایین بودن خطای استاندارد براورد، بهعنوان بهترین معادله در تشریح روابط بین آزاد شدن فسفر و زمان در خاکهای مورد مطالعه انتخاب شد. سرعت واجذبی فسفر در ردیفهای ارضی ناحیه خشک چنین روندی را دنبال کرد: بالای شیب < وسط شیب < پایین شیب. از طرفی سرعت واجذبی فسفر در ردیفهای ارضی مناطق نیمهخشک بیشتر از ردیفهای اراضی مناطق خشک بود. با توجه به مقادیر بیشتر پارامترهای سینتیکی در قسمت پایین شیب میتوان نتیجه گرفت سرعت واجذبی فسفر و در نتیجه توانایی خاکها در تأمین فسفر مورد نیاز گیاه به طرف پایین شیب افزایش مییابد
عبدالمجید رضائی، معصومه یوسفیآذر،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
برای بهبود صفت پیچیدهای مانند عملکرد که توارثپذیری پایینی دارد، از انتخاب غیرمستقیم توسط صفات دیگر و نیز شاخص مناسبی براساس چند صفت مؤثر بر عملکرد استفاده میشود. این مطالعه با هدف ارزیابی کارآیی روشهای مختلف انتخاب در 23 لاین F2 : 4 گندم حاصل از تلاقی دو رقم ویرمارین (حساس به خشکی) و سرداری (متحمل به خشکی) انجام شد. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و دو تیمار آبیاری پس از 3±70 و 3±120 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A به ترتیب برای شرایط غیرتنش و تنش در سال 1383 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. برای هر یک از این شرایط شـاخصهای انتخاب با استفاده از چهار صفت تعداد سنبله در متر مربع، تعداد روز تا سنبله دهی، تعداد دانه در سنبلـه و وزن دانـه و همچنین پاسخهای مستقیم و همبسته این صفات به همراه عملکـرد، محاسبه شدند. نتایج پاسخهای مستقیم و همبسته صفات به انتخاب نشان داد که برای شرایط مشابه با این بررسی ژنوتیپهای زودرس با تعداد سنبله زیاد، تعداد دانه کم و وزن دانه بالا از پتانسیل عملکرد بالاتری برخوردار هستند. تعداد سنبله در متر مربع و وزن هزاردانه پاسخ مثبتی به انتخاب در اکثر شاخصها و در هر دو شرایط داشتند، ولی پاسخ روز تا سنبله دهی و تعداد دانه در سنبله در شاخصها منفی بود. بنابراین انتخاب براساس این شاخصها نیز باعث گزینش ارقام زودرس با تعداد سنبله بالا و تعداد دانه کم و وزن دانه بالا میشود که از پتانسیل عملکرد بیشتری برخوردار هستند. در این بررسی شاخصهای اسمیت - هیزل و پایه بریم - ویلیامز کارآیی انتخاب بالاتری داشتند.
حسین صبوری، عبدالمجید رضائی، علی مؤمنی،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
بهمنظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ برنج (45 رقم بومی ایرانی، 25 رقم اصلاح شده و 5 رقم خارجی) در رابطه با تنش شوری در مرحله گیاهچهای و تعیین شاخصهای حساسیت و تحمل بر مبنای ماده خشک، کد ژنوتیپی و نسبت سدیم به پتاسیم آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در شرایط کنترل شده و تنش شوری ( 2/1 ، 4 و 8 دسیزیمنس برمتر) در مؤسسه تحقیقات برنج کشور واقع در رشت اجرا شد. طول ریشه و ساقه، وزن خشک ریشه و ساقه، درصد سدیم و پتاسیم و کد ژنوتیپی بر اساس روش استاندارد مورد ارزیابی قرار گرفتند. معنیدار بودن تفاوت بین ارقام برای کلیه صفات مورد بررسی، وجود تنوع برای آنها را نشان داد. بالاترین و پایینترین وراثتپذیری بهترتیب مربوط به طول ساقه و درصد پتاسیم بود. بررسی کد ژنوتیپی در شرایط تنش نشان داد که طارم محلی، غریب، شاه پسند مازندران و اهلمی طارم با داشتن زیست توده، طول ریشه و ساقه بیشتر و نسبت سدیم به پتاسیم کمتر جزو ارقام متحمل به شوری میباشند، در حالیکه ارقام خزر، سپیدرود، IR28 وIR29 بسیار حساس به شوری بودند. ارقام طارم محلی، اهلمی طارم، رشتی و لاین 5 چپرسر کمترین شاخصهای تحمل، میانگین تولید، حساسیت به تنش، میانگین هندسی، تحمل به تنش و میانگین همساز را برای کد ژنوتیپی داشتند، در حالیکه شاخصهای مذکور برای ارقام خزر و سپیدرود بالا بودند. تجزیه خوشهای بر اساس صفات در شوریهای 4 و 8 دسیزیمنس بر متر ارقام ایرانی را به سه گروه تفکیک کرد. گروه متحمل دارای میانگین کد ژنوتیپی، درصد سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم کم و وزن خشک ریشه، ساقه، زیست توده، طول ساقه و ریشه زیاد بودند. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، میتوان از ارقام متحمل به منظور تلاقی و تهیه جمعیتهای مناسب برای برنامههای اصلاحی استفاده نمود.
محمد ایروانی، محمود سلوکی، عبدالمجید رضائی، براتعلی سیاسر، شیرعلی کوهکن،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
20 لاین امید بخش جو در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، بهمنظور بررسی تنوع و روابط موجود بین صفات زراعی با عملکرد و اجزای آن، در سال زراعی 85-1384 در ایستگاه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی سیستان مورد کشت قرار گرفتند. هر کرت آزمایشی شامل شش ردیف کاشت بهطول 5 متر و عرض 2/1 متر بود. فاصله بین ردیفها 20 سانتیمتر و مساحت هر کرت آزمایشی 6 متر بود. 24 صفت زراعی با استفاده از 5 بوته تصادفی رقابت کننده، در دو ردیف میانی هر کرت اندازهگیری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین لاینها در بیشتر صفات اختلاف معنیداری در سطح 1% وجود دارد. لاین پنجم با میانگین عملکرد 406 گرم در مترمربع و لاین هفتم با میانگین 309 گرم در مترمربع به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تولید را داشتند. صفت عملکرد با صفت تعداد سنبله در مترمربع بیشترین همبستگی مثبت را داشت. در تجزیه عاملی صفات، هفت عامل مستقل مجموعاً 82 در صد از تغییرات کل را توجیه نمودند. دو عامل اول با نامهای عامل اجزای عملکرد و عامل ظرفیت پنجهزنی گیاه در مجموع 41 درصد از تغییرات را توجیه کردند. بهطور کلی میتوان چنین نتیجه گرفت که صفاتی که به عملکرد دانه و ظرفیت پنجهزنی گیاه بستگی دارند مانند تعداد دانه در سنبله اصلی، وزن هزار دانه، تعداد دانه در گیاه، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، روز تا سنبله دهی و با اهمیت کمتر صفات تعداد پنجه بارور، تعداد کل پنجه در گیاه و طول پدانکل صفات مهمتری برای گزینش لاینهای با عملکرد بالا هستند. در درجه بعدی صفات روز تا ظهور جوانه، تعداد گره، تعداد سنبله در مترمربع قرار دارند. وزن دانه در بوته، عملکرد بیولوژیک، طول ریشک و صفات مرتبط با برگ پرچم از اهمیت کمتری در برآورد عملکرد برخوردار هستند.
کرامت ربیعی، محمود خدامباشی، عبدالمجید رضائی،
جلد 12، شماره 46 - ( (لف)-زمستان 1387 )
چکیده
تجزیه مؤلفهها و تحلیل عاملی، کاربرد وسیعی در علوم مختلف به خصوص در علوم کشاورزی دارند. جهت بررسی مؤثرترین صفات و نیز عوامل پنهانی دخالت کننده در ایجاد تنوع بین ارقام سیبزمینی، دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو محیط بدون تنش و همراه با تنش خشکی در سال 1381 به اجرا گذاشته شد. انجام رگرسیون مرحلهای برای کلیه صفات اهمیت و نقش تعیین کننده صفات طول ساقه، تعداد ساقه و عرض برگچه را بر عملکرد ژنوتیپها در محیط بدون تنش نشان میدهد. در محیط تنش نیز صفات طول ساقه، تعداد برگ و طول برگچه وارد مدل رگرسیونی شدند. صفت طول ساقه در هر دو مدل قرار گرفت که بیانگر اهمیت این صفت در انتخاب برای عملکرد بالا در ارقام سیب زمینی میباشد. در اثر تجزیه مؤلفههای اصلی در هر دو محیط آزمایشی صفات تعداد ساقه، طول برگچه و عرض برگچه به عنوان مؤثرترین صفات در ایجاد تنوع بین ارقام شناسایی شدند. با توجه به اینکه در هر دو محیط تعداد ساقه در مؤلفههای اول دارای ضریب بزرگتری میباشد و با توجه به اهمیت آن در افزایش عملکرد، به عنوان یک صفت مؤثر در عملکرد ارقام سیبزمینی معرفی میشود و بایستی در برنامههای اصلاحی نسبت به سایر صفات مورد توجه قرار گیرد. با انجام تجزیه و تحلیل عاملها در هر دو محیط، دو عامل مهم شناسایی شدند که در محیط بدون تنش عامل اول «سطح برگ» و عامل دوم «وضعیت ساختاری» معرفی گردید. در محیط تنش نیز عامل اول «سطح فتوسنتزی» و عامل دوم «وضعیت ساختاری» تعیین گردید. بنابراین با توجه به دو عامل اول، در انتخاب گیاهان مناسب برای شرایط تنش میبایست به صفات مربوط به سطح فتوسنتز کننده توجه نمود و عامل ساختاری در درجه دوم اهمیت قرار دارد.