6 نتیجه برای رضاپور
رقیه حمزهنژاد تقلیدآباد، حبیب خداوردیلو، سالار رضاپور، شهرام منافی،
جلد 16، شماره 60 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-تابستان 1391 )
چکیده
آلودگی خاک با فلزات سنگین از جمله کادمیم و سرب از نگرانیهای جدی به شمار میرود. هدف از این مطالعه، ارزیابی کارآیی سه گیاه آتریپلکس (Atriplex verucifera)، سالیکورنیا (Salicornia europaea) و سلمهتره (Chenopodium album) در کاهش سدیم تبادلی و آلودگی کادمیم و سرب خاک در دو خاک با ویژگیهای متفاوت بود. دو نمونه خاک، یکی شور- سدیمی-آهکی (1S) و دیگری آهکی (2S) انتخاب گردید. سپس غلظتهای مختلف سرب و کادمیم به خاک افزوده شد. خاکها پس از آلوده شدن، نزدیک هفت ماه تحت تیمار تر و خشک شدن قرار گرفتند. سپس بذرهای گیاهان ذکر شده در گلدانهای حاوی خاکهای آلوده در تیمارهای فوق و همچنین تیمارهای شاهد (بدون آلودگی سرب یا کادمیم) کشت شدند. پس از طی دوره رشد، عملکرد گیاهان و غلظت سرب، کادمیم و سدیم خاک و گیاه در تیمارهای مختلف اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که سالیکورنیا بالاترین انباشت کادمیم و سالیکورنیا و آتریپلکس بالاترین انباشت سرب را تحت شرایط نامطلوب خاکهای شور- سدیمی داشتند. درحالیکه سلمهتره و آتریپلکس بردباری بالایی به کادمیم در خاک معمولی داشتند. همچنین کاشت این گیاهان موجب کاهش چشمگیرESP خاک 1S شد. سالیکورنیا با کمترین کاهش عملکرد نسبی، بردبارترین گیاه نسبت به شوری و آلودگی سرب و کادمیم در بین گیاهان مورد مطالعه شناخته شد. شناسایی عوامل پیچیده گیاهی و خاکی (شوری- سدیمی و غلظت فلز در خاک) تأثیرگذار بر کنترل غلظت فلز در این گیاهان، به طراحی فناوری گیاهپالایی در مناطق خشک و متأثر از نمک کمک خواهد کرد.
ام البنی محمدرضاپور، محمد جواد زینلی،
جلد 22، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1397 )
چکیده
یکی از مهمترین مسائل در زمینه مدیریت منابع آب، مساله بهرهبرداری بهینه از مخازن سدها است. در چند دهه اخیر بهرهبرداری بهینه از سدها از موضوعات قابل توجه برنامهریزان منابع آب در کشور بوده است. هدف از انجام این تحقیق بهینهسازی رهاسازی از مخازن گلستان و وشمگیر بهمنظور تأمین نیاز پاییندست با استفاده از الگوریتمهای مورچگان نخبه، بیشینه– کمینه، مورچگان رتبهبندی شده و الگوریتم ازدحام ذرات و مقایسه کارایی هریک از این الگوریتمها با یکدیگر است. متغیر تصمیم در نظر گرفته شده میزان رهاسازی از مخازن دو سد فوق بوده است. نتایج نشان داد، همه الگوریتمها توانستهاند مقدار رهاسازی را به شکل بسیار خوبی بهینه کنند. ولی الگوریتم مورچگان نخبه با مقدار تابع هدف 6407/0 توانسته است مقدار رهاسازیها را در هر دو سد با دقت بسیار خوبی تخمین بزند. همچنین الگوریتم ازدحام ذرات نیز با مقدار تابع هدف 275/1 در رهاسازی مقادیر رهاسازی از دقت خوبی برخوردار بوده است. الگوریتم مورچگان رتبهبندی شده با مقدارتابع هدف 924/18 و سپس الگوریتم مورچگان بیشینه و کمینه با مقدار تابع هدف 431/26 بهترتیب در رتبههای بعدی عملکرد بهینهسازی مقادیر رهاسازی از سدهای گلستان و وشمگیر قرار دارند.
بهناز آتش پز، سالار رضاپور،
جلد 23، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1398 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شاخصهای ریسک اکولوژیکی عناصر روی، مس، کادمیوم، سرب و نیکل در اراضی تحت آبیاری با فاضلاب تصفیه شده در دشت ارومیه (روستای قهرمانلو) انجام شده است. بدینمنظور شش نقطه (پنج نقطه در اراضی آبیاری شده با فاضلاب و یک نقطه در اراضی تحت آبیاری با آب چاه بهعنوان شاهد) انتخاب و مورد نمونهبرداری (افق AP، عمق 0 -30 سانتیمتری خاک) قرار گرفتند. نمونههای خاک بعد از هوا خشک شدن و از غربال دو میلیمتری عبور داده شدند و سپس تحت آزمایشهای مختلف شیمیایی قرار گرفتند و شکل کل عناصر مورد مطالعه شدند. نتایج نشان داد که عملیات آبیاری با فاضلاب تصفیه شده باعث افزایش معنیدار شکل کل عناصر فوق در توالی (23/5 درصد) Cu > (54/2 درصد) Pb > (81/5 درصد) Zn > (228 درصد) Cd شده است. با این وجود بر اساس استانداردهای ملی و بینالمللی بهاستثنای کادمیوم سایر عناصر در محدودههای قابل قبول قرار داشتند. مقدار شاخص ریسک اکولوژیکی (کمینه = 125، بیشینه = 152 و میانگین = 140) در همه مناطق تحت آبیاری با فاضلاب تصفیه شده کلاس ریسک زیاد (200 ≥RI ≥100) را نشان داد و کادمیوم بیشترین تأثیرگذاری را بر کمیت این شاخص داشت.
سالار رضاپور، پریا نجفی، بهناز آتش پز،
جلد 24، شماره 2 - ( علوم آب و خاک- تابستان 1399 )
چکیده
در این مطالعه تعداد شش خاکرخ متعلق به پنج تیپ خاک حفر، تشریح و نمونهبرداری شدند. نمونههای خاک برای تعیین خصوصیات فیزیکوشیمیایی و شکلهای کل و قابل استفاده عناصر آهن (Fe)، روی (Zn)، مس (Cu)، منگنز (Mn)، سرب (Pb)و کادمیوم (Cd) آنالیز شدند. با درنظر گرفتن دامنه تغییرات pH و کربنات کلسیم معادل، خاکهای مورد مطالعه خصوصیات قلیایی و آهکی نشان دادند. تغییرات قابل توجهی در مقدار شکل قابل استفاده عناصر آهن (1/4 تا 25/8 میلیگرم در کیلوگرم)، روی (0/01 تا ۳/۳ میلیگرم در کیلوگرم)، مس (0/32 تا 6/2 میلیگرم در کیلوگرم)، منگنز (1/0 تا 11/8 میلیگرم در کیلوگرم)، کادمیوم ( 0/05 تا 0/12 میلیگرم در کیلوگرم) و سرب ( 0/22 تا 2/5 میلیگرم در کیلوگرم) و بههمین ترتیب شکل کل مقدار آهن (10/6 تا 20/6 گرم در کیلوگرم)، روی (۳۵ تا 67/5 میلیگرم در کیلوگرم)، مس (۹ تا 26/4 میلیگرم در کیلوگرم)، منگنز (۲۶۲ تا 588/8 میلیگرم در کیلوگرم)، کادمیوم (0/5 تا 1/75 میلیگرم در کیلوگرم) و سرب (۱۷ تا 31/3 میلیگرم در کیلوگرم) در خاکهای مختلف مشاهده شد. هر دو شکل (قابل استفاده و کل) عناصر فوق میان تیپهای مختلف خاک مقدار و پراکنش متفاوتی نشان دادند که این امر ممکن است ناشی از اختلاف در دامنه هوادیدگی، شرایط ژئومورفولوژیکی، فرایندهای خاکسازی، خصوصیات متفاوت فیزیکوشیمیایی خاکها و ورود مواد مختلف شیمیایی به خاک باشد. در اکثر نمونهها غلظت هر دو شکل قابل استفاده و کل عناصر فوق در دامنه حداکثر قابل قبول قرار داشتند.
آرش رضاپور، محمود حسینی، عزیزالله ایزدی،
جلد 25، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - زمستان 1400 )
چکیده
ارزیابی یکپارچه حوضه آبریز در مناطق خشک و نیمهخشک که با تنش شدید آبی مواجه هستند امری حیاتی است. آمار و اطلاعات، بخش اساسی فرآیند تصمیمگیری و حکمرانی آب برای تحقق مدیریت یکپارچه منابع آب در مقیاس حوضه آبریز هستند. برای دستیابی به این هدف، حسابداری آب ابزاری مفید برای سازماندهی اطلاعات و ارائه آنها در قالب شاخصهای استاندارد است. بنابراین، هدف این پژوهش پیادهسازی چارچوب حسابداری آب پلاس Water Accounting Plus (WA+))) در حوضه آبریز فریزی واقع در استان خراسان رضوی است. در این پژوهش، شاخصهای حسابداری آب حوضه آبریز فریزی برای یک دوره 28 ساله (1395-1368) و دو دوره تر (1368-1375) و خشک (1376-1387) با استفاده از مدل SWAT استخراج شدند. شاخصهای استخراج¬شده نشان داد که میزان آب قابل مدیریت و سودمندی مصرف (تعریق) در سطح حوضه پایین است و بخش زیادی از سهم آبیاری حوضه از منابع آب زیرزمینی تأمین میشود. بهطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از مدل SWAT، چارچوب WA+ و تحلیل شاخصهای حسابداری آب نقش مهمی را در ارزیابی شرایط کشاورزی و هیدرولوژیکی حوضههای آبریز ایفا میکنند. رویکرد پیشنهادشده در این پژوهش، میتواند به مدیران در اتخاذ تصمیمات آگاهانه برای حفظ پایداری حوضه آبریز کمک نماید.
علی باریکلو، سالار رضاپور، پریسا علمداری، روح الله تقی زاده مهرجردی،
جلد 27، شماره 4 - ( علوم آب و خاک-زمستان 1402 )
چکیده
کیفیت خاک یکی از مهمترین ویژگیهای تأثیرگذار بر تولیدات زراعی و پایداری تولید است. عوامل فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی و اکولوژیکی یک خاک بر کیفیت خاک تأثیرگذارند. اندازهگیری همه شاخصهای کیفیت خاک طاقتفرسا و هزینهبر است؛ بنابراین بسیاری از پژوهشگران ارزیابی را بر تعداد محدودی از شاخصهای کیفیت خاک متمرکز کردهاند. این پژوهش با هدف تعیین حداقل مجموعهدادهها برای ارزیابی کمی و بررسی خودهمبستگی فضایی کیفیت خاک در اراضی جنوب غربی دشت ارومیه انجام شد. برای این منظور تعداد 120 نمونه مرکب (عمق 60-0 سانتیمتر) از خاک برداشته و شاخص کیفیت خاک به روش IQIw در 4 حالت مجموعه کل - خطی (IQIwL_TDS)، کل - غیرخطی (IQIwNL_TDS)، حداقل - خطی (IQIwL_MDS) و حداقل - غیرخطی (IQIwNL_MDS) محاسبه شد. برای انتخاب مجموعهدادهها، تعداد 22 ویژگی فیزیکی و شیمیایی بهعنوان ویژگی انتخابی برای روش کل دادهها (TDS) و ویژگیهای درصد شن، نسبت جذب سدیم، ظرفیت تبادل کاتیونی، فسفر قابلجذب، کربنات کلسیم فعال و غلظت نیکل با استفاده از روش تجزیه به مؤلفههای اصلی بهعنوان مجموعه حداقل دادهها (MDS) انتخاب شدند. بیشترین مقدار شاخص کیفیت خاک در حالت IQIMDS خطی و کمترین مقدار در حالت IQIMDS غیرخطی حاصل شد. بررسی ضریب همبستگی خطی و غیرخطی بین شاخص کیفیت خاک با دسته کل و حداقل دادهها نشان داد، حالت غیرخطی شاخص IQI ضریب همبستگی بالاتری (0/85=R2) نسبت به حالت خطی شاخص IQI (R2=0/73) دارد. نتایج محاسبه شاخص موران جهانی برای دادههای شاخص کیفیت خاک IQIw در مجموعههای مطالعاتی نشان داد، دادههای کیفیت خاک دارای خودهمبستگی فضایی هستند و بهصورت خوشهای در فضا توزیع یافتهاند و مستقل از یکدیگر نیستند. نتایج آماره گتیس - ارد جی نشان داد، خوشههای با کیفیت خاک ضعیف، شورهزارهای ایجاد شده در اثر خشکشدن دریاچه ارومیه و اراضی بایر اطراف آن در بخش شرق و جنوب شرق محدوده مطالعاتی را شامل شده است.