جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای رفیعی

زهرا رفیعی کرهرودی، بیژن حاتمی،
جلد 7، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده

بال‌توری سبز [Chrysoperla carnea Steph] از دشمنان طبیعی مهم شته‌ها، به ویژه شته سبز جالیز (Aphis gossypii Glov) است. در این پژوهش دو آزمایش رهاسازی تخم بال‌توری روی گیاه خیار در قفس‌هایی به ابعاد70*70*40 سانتی‌متر و در گلخانه انجام شد. در آزمایش اول، رهاسازی تخم با روش کرایزوبگ (کیسه‌های توری مخصوص با 360 سوراخ در هر 215 سانتی‌متر مربع، 8 سانتی‌متر عرض و 12 سانتی‌متر طول) در هفت تیمار شامل نسبت‌‌های 1:1، 1:5،1:10، 1:15 و 1:20 (شکار: شکارگر)، و تیمارهای شاهد دارای گیاهانی با کیسه خالی و بدون آن صورت گرفت. این آزمایش یک بار در بهار و یک بار در پاییز انجام شد. در آزمایش دوم، بهترین نسبت‌های رهاسازی تخم در کنترل شته جالیز با دو روش کرایزوبگ و رهاسازی تخم به صورت مخلوط با خاک اره به عنوان ماده همراه آن مقایسه شد. رهاسازی تعیین شده در هر دو روش شامل نسبت‌های 1:1 و 1:5 (شکار: شکارگر) بود. تیمارهای شاهد در دو روش به ترتیب عبارت از کیسه خالی و خاک اره بودند. نتایج آزمایش اول نشان داد که نسبت‌های رهاسازی 1:1 و 1:5 در پاییز بدون اختلاف معنی‌دار، ولی در بهار دارای اختلاف معنی‌دار بودند. این اختلاف احتمالاً ناشی از تفاوت درجه حرارت بود. هم‌چنین، اثر متقابل تیمار و فصل نشان داد که بین نسبت‌های 1:5 و 1:1 در بهار و پاییز اختلاف معنی‌دار وجود ندارد. در آزمایش دوم نیز نسبت‌های رهاسازی 1:1 و 1:5 در روش خاک اره با یکدیگر، و با نسبت 1:1 در روش کرایزوبگ هیچ گونه اختلاف معنی‌دار نداشتند، در حالی‌که نسبت رهاسازی 1:5 کرایزوبگ با 1:1 در هر دو روش اختلاف معنی‌دار نشان داد. در عین‌‌حال، رهاسازی تخم در روش خاک اره با نکروزه شدن برگ‌های خیار همراه بود.
فریبا رفیعی، قدرت‌اله سعیدی،
جلد 9، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده

به منظور ارزیابی و بررسی تنوع ژنتیکی صفات زراعی مختلف در لاین‌های انتخاب شده از توده‌های بومی گلرنگ در ایران، آزمایشی در سال زراعی 80-1379 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، به صورت طرح لاتیس ساده 9*9 اجرا شد. در این آزمایش، 66 لاین انتخاب شده از توده‌های بومی گلرنگ از استان‌های اصفهان، آذربایجان، طبس، کردستان و مرکزی به همراه 13 ژنوتیپ خارجی و هم‌چنین توده‌های کوسه و اراک 2811 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین ژنوتیپ‌های مورد بررسی، برای کلیه صفات از جمله تعداد روز تا شروع گل‌دهی، 50% گل‌دهی و رسیدگی و هم‌چنین ارتفاع بوته، عملکرد دانه، اجزای عملکرد دانه، درصد روغن و مقاومت نسبی به بیماری سفیدک پودری اختلاف معنی‌داری وجود داشت (01/0> p). عملکرد دانه ژنوتیپ‌ها بین 1285 تا 3524 کیلوگرم در هکتار متغیر و میزان عملکرد دانه در مورد کشت در اصفهان (توده کوسه) که جزء پا بلند‌ترین و دیر‌رس‌ترین ژنوتیپ‌ها نیز بود، برابر 2317 کیلوگرم در هکتار برآورد گردید. درصد روغن برای 20 لاین اصلاحی که از عملکرد دانه بیشتری برخوردار بودند با روش سوکسله اندازه‌گیری شد. درصد روغن لاین‌ها از 69/24% مربوط به یک لاین انتخابی از توده بومی کردستان تا 55/37 % مربوط به یکی از لاین‌های انتخابی از توده کوسه تغییرات داشت. در ضمن درصدروغن در توده کوسه برابر 99/35 % بود. بر اساس نتایج تجزیه خوشه‌ای، ژنوتیپ‌ها در3 گروه مختلف قرار گرفتند که برای تمامی صفات، به جز صفت تعداد روز تا سبز شدن دارای تفاوت معنی‌داری بودند. یکی از گروه‌ها دارای بیشترین تعداد انشعاب اصلی در بوته، تعداد قوزه در بوته، تعداد دانه در قوزه، ، عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه در واحد سطح، ولی کمترین وزن هزار دانه بود. بنابراین این طور استنباط می‌شود که لاین‌های این گروه ژنوتیپی که منشأ داخلی داشتند، جهت انتخاب برای افزایش عملکرد دانه مناسب‌تر باشند. در ضمن به‌نظر ‌می‌رسد که در لاین‌های حاصل از توده‌های بومی نواحی مختلف ایران، تنوع ژنتیکی از تنوع جغرافیایی تبعیت نداشت.
شاهین رفیعی،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده

خشک کردن سریع می‌تواند ترک‌های داخلی در دانه ایجاد کند که این ترک‌ها زمینه را برای شکسته شدن دانه در طول عملیات تبدیل مساعد می‌کند. فرایند خشک کردن باید کنترل شده باشد. این مسأله نیاز به شرح دقیق مکانیزم خشک کردن دارد. رطوبت تعادلی توده یکی از خصوصیاتی است که به طور مستقیم بر پدیده خشک شدن محصول دخالت دارد. اصلاح مقدار رطوبت تعادلی (Equilibrium moisture content) با افزایش دقت مدل‌سازی، منجر به بهینه‌سازی عملیات خشک کردن محصولات می‌گردد. حالت فوق به ویژه برای سیستم‌هایی که به کمک کامپیوتر به طور خودکار کنترل می‌شوند، حائز اهمیت می‌باشد. در این مقاله معادلات انتقال حرارت و جرم به صورت هم زمان با فرض متقارن بودن دانه، به روش اجزای محدود برای رطوبت‌های تعادلی مختلف (از 5/7 تا 12/0 درصد برپایه خشک)، رطوبت اولیه توده 23/17 درصد (بر پایه خشک) و دمای هوای 69 C ° حل شده‌اند. برای تأیید صحت مدل‌های استخراج شده، توده بستر نازک شلتوک برنج سپیدرود به وسیله خشک کن آزمایشگاهی خشک شد. در طول مدت خشک کردن، وزن توده شلتوک در زمان‌های مختلف اندازه گرفته شد و با داده‌های حاصل شده، رطوبت شلتوک محاسبه گردید. مقدار مجذور میانگین مربعات خطای برای رطوبت تعادلی 5/7 و 5/11 درصد (بر پایه خشک) به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار خطا را داشته که برابر با 1025/0 و 0091/0 و مقدار مدول میانگین انحراف نسبی به ترتیب برابر با 129/5 و 394/1 بود. با توجه به مقدار خطای مدل‌ها نسبت به داده‌های آزمایشگاهی رطوبت تعادلی توده برای 5/11 درصد (بر پایه خشک) بهترین نتیجه را به دست داد.
امید رفیعیان، علی اصغر درویش صفت ، منوچهر نمیرانیان،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده

هدف از این پژوهش تعیین تغییرات گستره جنگل‌های شمال کشور از سال 1373 تا 1380 به صورت کمّی است. این پژوهش در سطحی معادل یک برگ نقشه 1:25000 (حدود 15000 هکتار) در جنگل‌های منطقه بابل انجام گردید. نقشه جنگل مربوط به سال 73 از نقشه رقومی 1:25000 جنگل‌های شمال استخراج شد. برای تهیه نقشه جنگل در آخر دوره، تصویر سنجنده +ETM ماهواره لندست 7 مربوط به تاریخ 8 مرداد 1380 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بررسی کیفیت تصویر از نظر رادیومتری و هندسی، خطای راه‌راه‌شدگی در باند‌های 2، 4، 5 به میزان کمتر از 1DN± مشاهده شد که به دلیل جزیی بودن، از تصحیح آنجا صرف نظر شد. خطای جابه‌جایی دسته‌‌های شانزده‌تایی خطوط اسکن و خطای خطوط اسکن تکراری نیز در تصویر مشاهده گردید. تصحیح هندسی تصویر به روش اُرتو و با استفاده از اطلاعات مداری و مدل رقومی ارتفاع به طور دقیق انجام شد. سپس تصویر ماهواره‌ای با روش‌هایی نظیر نسبت‌گیری طیفی، تجزیه مؤلفه‌‌های اصلی و تسلدکپ مورد پردازش و بارزسازی قرار گرفت. باند پانکروماتیک نیز به روش‌های تبدیل فضای رنگ و پاسخ طیفی، با باند‌های چندطیفی ادغام شد. یک نقشه واقعیت زمینی نمونه‌ای در 3% سطح منطقه به روش میدانی و با استفاده از GPS تهیه شد. طبقه‌بندی تصویر به صورت تلفیقی (رقومی- چشمی) صورت گرفت. به این ترتیب که ابتدا یک طبقه‌بندی نظارت شده با طبقه‌بندی‌کننده حداکثر تشابه با استفاده از باندهای اصلی و پردازش‌شده انجام شد. سپس نقشه‌ای که بیشترین صحت را در مقایسه با نقشه واقعیت زمینی داشت (صحت کلی 56/94 و ضریب کاپا 89/0)، انتخاب و ساختار آن از رستر به بْردار تبدیل گردید. این نقشه پس از قرارگیری روی ترکیب‌های رنگی مختلف از جمله تصاویر ادغام‌ شده با باند پانکروماتیک و نیز برخی از اطلاعات کمکی، مورد تفسیر، بازبینی و ویرایش قرار گرفت. نقشه حاصل، دارای صحت کلی 39/96% و ضریب کاپا 927/0 بود. نقشه جنگل حاصل از داده‌های ماهواره‌ای با نقشه جنگل سال 73 مقایسه و مشخص شد که در این دوره به میزان 417 هکتار به مناطق جنگلی افزوده (عموماً قطعات جنگل‌کاری شده) و 1168 هکتار از سطوح جنگل اولیه کاسته شده است. به این ترتیب در مجموع 751 هکتار (معادل 2/8% سطح اولیه جنگل) از مساحت جنگل کاسته شده است. بر اساس نتایج این پژوهش می‌توان بیان داشت که با تجزیه و تحلیل تصاویر ماهواره‌ای جدید می‌توان نقشه‌های دقیق جنگل تهیه کرده و از مقایسه این نقشه‌ها با نقشه‌های جنگل موجود مربوط به سال 73، تغییرات را در تمامی سطح جنگل‌های شمال کشور تعیین نمود.
هادی رفیعی دارانی، محمد بخشوده، منصور زیبایی،
جلد 11، شماره 40 - ( تابستان 1386 )
چکیده

هدف اصلی این مطالعه، تعیین بهترین سیستم آبیاری و رتبه‌بندی کل سیستم‌های آبیاری قابل کارکرد در استان اصفهان است. آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسش‌نامه از 262 زارع دو شهرستان‌های فریدن و سمیرم در استان اصفهان به‌دست آمد. رتبه‌بندی و مقایسه سیستم‌ها از طریق روش‌های ماتریس معیارها و کارایی کیفی گزینه‌ها و برنامه‌ریزی توافقی انجام شد. در این مطالعه، سیستم‌های بارانی خطی، دورانی، تفنگی، چرخدار، کلاسیک ثابت و کلاسیک متحرک مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که آبیاری بارانی کلاسیک ثابت و بعد از آن کلاسیک متحرک، و در مواردی نیز فقط کلاسیک متحرک، به‌عنوان بهترین سیستم است. نتایج حاصل نشان دهنده تفاوت اندک بین انتخاب کشاورزان دارای آبیاری بارانی و سیستم مناسب منطقه است. هم‌چنین مقایسه نتایج سیستم مناسب منطقه با کشاورزان دارای آبیاری سنتی نشان دهنده تفاوت نسبتاً زیاد بین سیستم مورد استفاده کشاورزان با سیستم بهینه می‌باشد.
مهدی قاسمی ورنامخواستی، حسین مبلی، علی جعفری، محسن حیدری سلطان آبادی، شاهین رفیعی،
جلد 12، شماره 44 - ( تابستان 1387 )
چکیده

سفید کردن برنج یکی از مراحل شالی‌کوبی است که اصلاح و بهینه‌سازی دستگاه‌های آن بر میزان ضایعات تأثیر قابل توجهی دارد. به‌منظور کاهش ضایعات برنج، توپی سفیدکن تیغه‌ای مجهز به مارپیچ انتقال شد و با هدف بررسی تأثیر دور توپی و دبی خروجی برکیفیت برنج رقم سرخه (از ارقام دانه متوسط برنج)، آزمایشی در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه بلوک کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. در این تحقیق اثر دور توپی در چهار سطح700،600، 800 و 900 دور در دقیقه و دبی خروجی در سه سطح400، 500 و 600 کیلوگرم در ساعت بر کیفیت برنج سفید شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کمترین درصد شکستگی برنج (92/20 درصد) در دور 700 دور در دقیقه با دبی خروجی 600 کیلوگرم در ساعت و بیشترین درصد سفیدشدگی(33/6 درصد) در دور 600 دور در دقیقه با دبی خروجی 400 کیلوگرم در ساعت رخ داده است. بالاترین کیفیت برنج (درصد شکستگی کمتر و درصد سفیدشدگی بیشتر) با توپی جدید در دور 600 دور در دقیقه با دبی خروجی 500 کیلوگرم در ساعت حاصل شد.


حمید امیرنژاد، حامد رفیعی،
جلد 13، شماره 48 - ( تابستان 1388 )
چکیده

زمین و اندازه آن به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تولید در بخش کشاورزی حائز اهمیت است. پراکندگی و دوری قطعات زمین از جمله مسایل عمده ای است که شا لیکاران استان مازندران با آن رو به رو هستند . غیر کارآ بودن مدیریت مزرعه، عدم استفاده مؤثر از تکنولوژی و ماشین آلات کشاورزی و پایین بودن بهره وری عوامل تولید ، همگی به نوعی در ارتباط با پر اکندگی اراضی هستند . از این رو، متخصصین برای رفع مشکلات و عوارض ناشی از پراکندگی اراضی، راه حل منطقی و قابل اجرای فرآیند یکپارچه سازی اراضی را که یک استراتژی بنیادی در ارتباط با انداز ه زمین است، توصیه می کنند. هدف تحقیق حاضر تع یین عوامل مؤثر بر پذیرش یکپارچه سازی اراضی شالیزاری در استان مازندران با استفاده از برآورد مدل رگرسیونی لوجیت است. برای این منظور ١٥٠ شالیکار در ٥ روستای استان مازندران در سال ١٣٨٦ مورد تجز یه و تحلیل قرار گرفت . نتایج بررسی نشان می دهد که متغیرهای سطح تحصیلات شالیکار، کیفیت اراضی شالیزاری، فاصله بین قطعات و برنامه های آموز شی (تلاش های ترو یجی) مهم ترین عوامل مؤثر بر پذیرش فرآ یند یکپارچه سازی در اراضی شا لیزاری استان مازندران بوده که از نظر آماری در سطح یک درصد معنی دار می باشند. هم چنین، متغیرهای تعداد افراد خانوار و حمایت های اعتباری عوامل بعدی تأثیرگذار هستند که در سطح معنی داری ٥ درصد بر پذیرش این فرآ یند مؤثر ند . ضمن این که متغیرها ی سن، درآمد زارعین، تحصیلات فرزندان، تجربه شالیکاران، سطح ز یرکشت، عضو یت در تعاو نیهای روستا یی، موقعیت اراضی، تعداد قطعات و حمایتهای فنی در سطوح مناسبی معنی دار نبوده اند.
زهره مصلح، محمدحسن صالحی، محمد رفیعی‌الحسینی،
جلد 18، شماره 68 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-تابستان- 1393 )
چکیده

تاکنون مطالعات فراوانی در زمینه تأثیر ریزوسفر (ریشه سپهر) گیاهان بر هوادیدگی کانی­های خالص صورت پذیرفته است، اما اطلاعات در رابطه با  تأثیر ریزوسفر گیاهان بر هوادیدگی کانی­هایی که به­طور طبیعی در خاک وجود دارند کمتر بررسی شده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر ریزوسفر گیاه دارویی بابونه آلمانی و کاربرد کود دامی بر هوادیدگی کانی­های بخش رس و سیلت خاک سطحی پنج سری خاک غالب استان چهارمحال و بختیاری صورت گرفت. پژوهش حاضر به­صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک­های کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. پس از اتمام دوره رشد، خاک ریزوسفری جدا گردید و مطالعات کانی‌شناسی با استفاده از دستگاه پراش پرتو ایکس مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج با خاک قبل از کشت مقایسه شد. نتایج نشان داد که در بخش رس، کانی تری­اکتاهدرال (سه جایی) کلریت به کانی دی­اکتاهدرال (دو جایی)کلریت تبدیل شد و کانی کائولینیت از محیط خاک حذف شد. در بخش سیلت نیز در بسیاری از خاک­ها، کانی فلدسپار به آمفیبول و یا بالعکس تبدیل گردیده است. در هر دو بخش رس و سیلت، خاک‌های تیمار­شده با کود دامی، تغییر کانی­ها، مشابه با خاک‌های بدون کود بود.
سیده پریسا موسوی، میرعلی اصغر مختاری، یونس خسروی، علی رفیعی، رضا حسین زاده،
جلد 22، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1397 )
چکیده

در مطالعه حاضر توزیع آلودگی عناصر سنگین آرسنیک، آنتیموان، نیکل، مس، کادمیم، کبالت، بیسموت، سرب و روی در محیط رسوبات آبراه ه­ای در منطقه زرشوران- آغ­دره با استفاده از تکنیک­ های آماری و تلفیق هندسی حوزه آبریز هر نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، میزان آلودگی عناصر در 154 نمونه رسوب آبراه ه­ای مورد تحلیل قرار گرفت و نقشه ­های مربوط به توزیع فاکتور غنی­شدگی با استفاده از روش­ های تلفیق، روش تخمین پیکسلی، روش­ های آماری و زمین­آماری برای عناصر تهیه شد. بررسی­های فاکتور غنی­شدگی نشان داد که بیشترین غنی­شدگی مربوط به فلزات آرسنیک، آنتیموان، بیسموت، کادمیم و سرب است، همچنین نتایج نشان داد که غلظت فلزهای روی، مس، سرب، آرسنیک، آنتیموان، کادمیم و بیسموت در نمونه­ های رسوبات آبراهه­ای در مقایسه با میانگین جهانی بیشتر است. اعمال روش تحلیل مؤلفه ­های اصلی بر داده­ ها موجب شد تا تعداد 9 مؤلفه اصلی برای داده­ ها تعیین شود که پنج مؤلفه اول با مقادیر ویژه بزرگ‌تر از یک و با درصد تجمعی بیش از 85 درصد مشخص شدند. در مؤلفه اول عناصر آرسنیک، آنتیموان، کادمیم، سرب و روی، در مؤلفه دوم کبالت، در مؤلفه سوم بیسموت، در مؤلفه چهارم مس و در مؤلفه پنجم نیکل، بیشترین مقادیر بارگذاری را به‌خود اختصاص داده‌اند.

عبداله درزی نفت چالی، ساره رفیعی راد، مجتبی خوش روش، احمد عسگری، محمدرضا بابایی، حسینعلی زیردست رستمی،
جلد 23، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1398 )
چکیده

آب منبع حیاتی برای هر پدیده زیستی و انسانی است. امروزه مدیریت و حفاظت آب نه تنها در کشورهای در حال توسعه، بلکه در کشورهای توسعه یافته نیز دارای اهمیت زیادی است. در اقتصاد سنتی، آب به‌عنوان یک عامل تولیدی در حساب­های ملی وارد نمی­شود. ولی در واقعیت، آب به­طور مستقیم و غیرمستقیم نهاده‌ اولیه بسیاری از کالاها و خدمات است. برای بررسی تأثیر رشد ارزش افزوده بخش‌های کشاورزی، صنعت و برق بر رشد ارزش افزوده بخش آب در استان مازندران، ضرایب مدل ARDL با استفاده از نرم­افزار میکروفیت تخمین زده شدند. برای بررسی ایستایی متغیرها، از آزمون ریشه واحد دیکی- فولر تعمیم یافته استفاده شد. آزمون ایستایی متغیرها نشان داد که تمام متغیرها در سطح اطمینان 95 درصد معنی­دار بودند و با تئوری نیز سازگاری داشتند. بر اساس نتایج به­دست آمده از تخمین مدل، یک درصد افزایش (کاهش) در ارزش افزوده بخش­های صنعت و برق به‌ترتیب منجر به 54/0 و 39/0 درصد افزایش (کاهش) در ارزش افزوده بخش آب شد. همچنین، یک‌ درصد افزایش (کاهش) در ارزش افزوده بخش کشاورزی باعث 54/0 درصد کاهش (افزایش) در ارزش افزوده بخش آب شد. بخش­های صنعت و برق به­ترتیب بیشتر از بخش کشاورزی بر ارزش افزوده بخش آب مؤثر بودند. بر اساس نتایج، صرفه­جویی در مصرف آب در بخش­های کشاورزی، صنعت و برق سبب افزایش تأثیر ارزش افزوده این بخش­ها بر ارزش افزوده بخش آب می­شود.

زینب نظری، مظاهر معین الدینی، سلمان زارع، رضا رفیعی،
جلد 27، شماره 1 - ( علوم آب و خاک- بهار 1402 )
چکیده

با توجه به مشکلات محیط‌زیستی که فرسایش بادی بر جای می‌گذارد، تثبیت کانون‌های گردوغبار به‌وسیله‌ی مالچ‌ها ضروری می‌باشد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین و مقایسه مالچ‌های بهینه ویناسی براساس شاخص‌های مکانیکی برای تثبیت خاک‌های حساس به فرسایش بادی است. در پژوهش حاضر، ویناس (0، 100، 200 گرم) با باگاس (0، 25، 50 گرم)، خاکستر باگاس (0، 25، 50 گرم)، فیلترکیک (0، 12/5، 25 گرم) و یک لیتر آب (81 تیمار) ترکیب شده است. در ابتدا، تیمارهای در محدوده مناسب شوری و اسیدیته تعیین (35 تیمار) و در گام بعدی، پس از مالچ‌پاشی بر روی سینی‌های آزمایشگاهی (100×30 ×2 سانتی‌متر)، هریک از شاخص‌های مکانیکی اندازه‌گیری شده است. مالچ‌های بهینه براساس پنج شاخص با استفاده از مقایسه میانگین‌ها (دانکن) تعیین شده است. مقایسه میانگین‌ها نشان داد که تیمارهای 33، 30، 34، 32 و 19 اختلاف میانگین گروه‌ها را براساس ضخامت لایه، مقاومت به ضربه، مقاومت فشاری و مقاومت برشی به‌خوبی نشان می‌دهد. می‌توان نتیجه‌گیری کرد که ویناس (100 و 200 گرم) به همراه 50 گرم باگاس، ضریب درز و ترک را به شدت کاهش می‌دهد و استفاده از ویناس، باگاس و فیلترکیک بر میزان مقاومت فشاری، مقاومت به ضربه مؤثر نیستند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb