حسن رمضانپور، احمد جلالیان،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
تغییر خواص و تکامل خاکها در واحدهای مختلف فیزیوگرافی، در دو ناحیه اقلیمی شهرکرد و چلگرد، به ترتیب با میانگین بارندگی سالیانه 314 و 1224 میلیمتر، بررسی گردید. در ناحیه اقلیمی شهرکرد، میزان Feo (آهن بیشکل + آهن در ترکیبات آلی) در افق سطحی تمام واحدها بیشتر از افق زیرین بوده، ولی Fed (آهن بلوری + آهن بیشکل + آهن در ترکیبات آلی) در خاکهای با زهکشی بهتر عمدتاً در سطح و در خاکهای با سطح ایستایی بالا در افق زیرین متمرکز است. افزایش اسمکتیت، کاهش کلریت و پالیگورسکیت در سطح خاک، احتمالاً به آثار موضعی اسیدهای آلی، تناوب اکسید و احیا و یا شدت هیدرولیز در اقلیم گذشته مرطوبتر مربوط میشود. حضور افق آرجیلیک و پتروکلسیک با کلسیت اسپاریتی و فابریک اسفرولیتیک، نشان دهنده آبشویی و رسوبگذاری مرحلهای و متناوب در اقلیم شهرکرد است. افزون بر این، کاهش میزان سنگریزه و شن از کوه به دشت را میتوان به حل شدن ذرات درشت کربناتها و رسوبگذاری مواد آبرفتی نسبت داد. در ناحیه اقلیمی چلگرد، کاهش pH و کربنات، و افزایش آهن پدوژنیک در افق سطحی نسبت به شهرکرد آشکار بود. همچنین، وجود کانیهای مخلوط کلریت - اسمکتیت، کاهش کلریت آهندار در بخش رس ریز همراه با افزایش اسمکتیت، CEC بالا و فقدان افق پتروکلسیک نشان دهنده هوادیدگی و آبشویی بیشتر است. در این ناحیه، وجود بقایای آرجیلان با فابریک دایرهای (پاپیول)، افزایش Feo - Fed و قرمزی در افق مدفون، دلیل بر منشأ پلیژنتیک خاکها است. تغییر اقلیم در دو منطقه وجود داشته، ولی در ناحیه شهرکرد عامل زمان مهمتر بوده است. در ناحیه چلگرد، به دلیل فعالتر بودن حرکات تکتونیک زمین و ناپایداری واحدهای فیزیوگرافی، عامل توپوگرافی اهمیت بیشتری داشته و ممکن است در تشکیل افقهای مدفون و خاکهای پالئوسول (تشکیل شده در اقلیم گذشته) نقش داشته باشد.
سعید محبوب شارمی، سعید فرقانی، حسن رمضانپور،
جلد 13، شماره 49 - ( علوم آب وخاک پاییز 1388 )
چکیده
بار سطحی خاکها با استفاده از دو روش جذب یونی و تیتراسیون پتانسیومتری اندازهگیری می شود. اکثر مدل های شیمیایی بار سطحی خاکها از اطلاعات به دست آمده به وسیله تیتراسیون پتانسیومتری اقتباس شده اند. مدل اوهارا وگیلمن برای برآورد خصوصیات بار سطحی در محدوده ای از pH خاک، برای سه خاک جنگلی از منطقه معتدل لاهیجان به کار رفت. خاکهای انتخاب شده بر روی سه نوع سنگ مادری متفاوت تشکیل شده بودند و لذا تأثیر سنگ مادر روی خصوصیات بارخاک نیز بررسی شد. کربن آلی، درصد رس، pH در آب مقطر و محلول 1 مولار KCl، ظرفیت تبادل کاتیونی(CEC)، نقطه صفربار(pH0)، نقطه صفربارخالص(ZPNC)، بار دائمی ومنحنی تغییرات بار این خاکها تعیین شد و مورد بررسی قرارگرفت. کلیه خاکها حاوی مقادیر معنی دار بار منفی بودند. خاک تیپیک هاپل یودالف دارای کمترین مقدارpH0 و بیشترین مقدار بارمنفی درpH خاک بود. مقدار pH0 در هر سه خاک درسطح کمتر از عمق بود ومقدار ZPNC درهرسه خاک قابل تفسیر از روی منحنی های تغییر بار نبود وکمتر از5/2 تخمین زده شدکه این خود دلیلی بر وجود بار منفی زیاد در این خاکها می باشد. دامنه تغییرات منحنی های بار منفی در محدوده pH بین 3 تا 6 در افق های سطحی بیشتر ازافق های زیر سطحی بود که علت آن وجود ماده آلی درسطح است. بار دائمی در هر سه خاک، منفی و بالا بود که منطبق با اطلاعات کانی شناسی این خاکها می باشد که حاوی مقادیر معتنابهی رسهای 2:1 و 1:1 هستند. اطلاعات به دست آمده از منحنی تغییر بار خاکهای مورد مطالعه همچنین نشان داد که AEC(ظرفیت تبادل آنیونی) این خاکها پایین و کمتر از 1 سانتیمول در هر کیلوگرم خاک بود.