14 نتیجه برای زارعی
پرویز احسانزاده، عباس زارعیان بغدادآبادی،
جلد 7، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده
به منظور بررسی اثر رقم و تراکم بر مراحل رشد، عملکرد، اجزای عملکرد و ویژگیهای رشد گیاه گلرنگ آزمایشی به صورت فاکتوریل و در چارچوب طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار، در سال 1378، در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان به اجرا درآمد. ارقام اراک 2811 و کوسه گلرنگ در چهار تراکم 6/16، 2/22، 3/33 و 50 بوته در متر مربع (فواصل روی ردیف 12، 9، 6 و 4 سانتیمتر) با فواصل ردیف یکسان 50 سانتیمتر کشت شد.
در میان مراحل مختلف رشد، تراکم بوته تنها بر مرحله آغاز تکمهدهی اثر معنیداری داشت. همچنین، اثر رقم بر مراحلی نظیر سبز شدن، تکمهدهی، آغاز گلدهی و 50 درصد گلدهی معنیدار بود و بر بقیه مراحل نمو تأثیر معنیداری نداشت. رقم کوسه دیررستر از رقم اراک 2811 بود. شمار شاخه فرعی در بوته، شمار طبق در شاخه فرعی، شمار دانه در طبق و شاخص برداشت به طور معنیداری با افزایش تراکم بوته کاهش یافتند. اثر کاهشهای ذکر شده، به وسیله افزایش شمار بوته در واحد سطح جبران شد، به طوری که عملکرد دانه دو ژنوتیپ گلرنگ با تغییر تراکم گیاهی تغییر معنیداری پیدا نکرد. به رغم این که رقم اراک 2811 برتری معنیداری در صفاتی همچون شمار طبق در شاخه فرعی و وزن هزار دانه و برتری نسبی غیر معنیداری در صفات دیگر داشت، ولی عملکرد دانه دو رقم از نظر آماری تفاوت معنیداری نداشت. اثر تراکم بوته و رقم بر شاخصهای رشد مانند شاخص سطح برگ، دوام سطح برگ و سرعت رشد محصول معنیدار نبود. بر پایه نتایج به دست آمده در این آزمایش، میتوان گفت که دو رقم یاد شده در تراکمهای اول و دوم، در شرایط آب و هوایی اصفهان قابل کشت و تولید میباشند.
سیدسعید اسلامیان، علیرضا زارعی، احمد ابریشمچی،
جلد 8، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده
یکی از روشهای تحلیل منطقهای جریان کم، استفاده از روش رگرسیون چندگانه برای بهدست آوردن روابطی بین دبی جریان کم با دورههای بازگشت معین و ویژگیهای حوضه آبخیز است، که در این پژوهش برای برآورد دبی جریان کم با دورههای بازگشت مختلف در حوضه آبریز مازندران از آن استفاده شد. پس از تحلیل فراوانی نقطهای جریان کم برای 20 ایستگاه آب سنجی، آزمون همگنی انجام شد و دو ایستگاه غیر همگن شناخته شده و از محاسبات حذف گردیدند. روابط منطقهای بین دبی جریان کم با دورههای بازگشت 2، 5، 10 و 20 سال و ویژگیهای حوضه شامل مساحت حوضه، ارتفاع متوسط حوضه، حداقل ارتفاع حوضه، فاکتور شکل، طول شاخه اصلی رودخانه، طول شاخه اصلی رودخانه از مرکز ثقل تا نقطه خروجی حوضه، در صد مساحت جنگلی، میانگین بارش سالانه و شیب متوسط حوضه به مدلها راه یافتند. در نهایت میانگین خطای نسبی مدل برای دورههای بازگشت 2، 5، 10 و 20 سال به ترتیب برابر1/41، 41/3، 45/0 و 2/47 درصد بهدست آمده، که در مقایسه با ب دیگران، مدلها از خطای کمتری برخودار بودند.
مهدی زارعی، ناهید صالح راستین، غلامرضا ثواقبی،
جلد 15، شماره 55 - ( علوم فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك بهار 1390 )
چکیده
در یک آزمایش گلخانهای نقش سه گونه از قارچهای میکوریز آربوسکولار بومی منشا گرفته از یک خاک آلوده در گیاهپالایی خاکهای آلوده به روی با استفاده از گیاه میزبان ذرت، بررسی شد. این تحقیق به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با فاکتورهای قارچ شامل 4 سطح (شاهد، گلوموس موسهای ، گلوموس اینترارادیسز و گلوموس ورسیفورم) و روی در 5 سطح (0، 10، 50، 100 و 500 میلیگرم روی در کیلوگرم) در یک خاک غیر استریل با بافت لوم شنی و در سه تکرار انجام شد. گیاهان ذرت مایهزنی شده با قارچهای میکوریز آربوسکولار، در مقایسه با گیاهان شاهد مایهزنی نشده، جذب روی و فسفر و نیز عملکرد بیولوژیک بیشتری داشته و علائم سمیت روی در آنها دیده نشده است. کارایی جذب، انتقال و استخراج گیاهی در گیاهان مایهزنی شده با گلوموس اینترارادیسز تا سطح 100 میلیگرم روی در کیلوگرم از سایر تیمارها بیشتر ولی در سطح 500 میلیگرم روی در کیلوگرم، این مقادیر در گیاهان مایهزنی شده با گلوموس موسهای بالاتر بوده است. بالاترین کارایی هر سه گونه قارچی در افزایش جذب روی اندام هوایی و ریشه گیاه در پایینترین سطح روی دیده شد و در بالاترین سطح روی گونه گلوموس اینترارادیسز و گلوموس موسهای به ترتیب کارایی قابل توجهی در افزایش جذب روی ریشه و اندام هوایی گیاه داشتهاند. گونه گلوموس ورسیفورم در اکثر موارد نسبت به دو گونه قارچی دیگر حالت بینابینی داشته است
مهدی قورچیانی، غلامعباس اکبری، حسینعلی علیخانی، مهدی زارعی، ایرج اله دادی،
جلد 17، شماره 63 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-بهار 1392 )
چکیده
به منظور بررسی اثر قارچ میکوریز آربسکولار و باکتری سودوموناس فلورسنس روی کارایی مصرف کودهای فسفر، وابستگی میکوریزایی، عملکرد ماده خشک و عملکرد دانه ذرت در شرایط تنش کم آبی آزمایشی بهصورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی سال 1388 و در دولت آباد کرج اجرا شد. تیمارها عبارت از آبیاری (آبیاری نرمال و تنش ملایم بر مبنای تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A)؛ ترکیبات سطوح مختلف مایهزنی بذر با قارچ میکوریز آربسکولار و باکتری سودوموناس فلورسنس و تیمار کود شیمیایی فسفره (عدم مصرف کود شیمیایی فسفره، مصرف 50% کود سوپر فسفات تریپل مورد نیاز و مصرف خاک فسفات براساس کمیت فسفر مصرفی از منبع سوپر فسفات تریپل) بودند. نتایج نشان داد که اثر آبیاری، سطوح مایهزنی بذر با قارچ میکوریز آربسکولار و باکتری سودوموناس فلورسنس و کود شیمیایی فسفر روی عملکرد، اجزای عملکرد، عملکرد ماده خشک، بازده زراعی نسبی و کلنیزاسیون ریشه معنیدار است. تیمار تنش ملایم نسبت به تیمار آبیاری نرمال باعث کاهش معنیدار عملکرد دانه، بازده زراعی نسبی و بازده زراعی کود شد. نتایج نشان داد که در شرایط تنش ملایم عملکرد دانه و عملکرد ماده خشک با کلنیزاسیون ریشه همبستگی بالایی دارند. همچنین بیشترین وابستگی میکوریزایی از تیمار تنش ملایم بهدست آمد. حداکثر بازده زراعی نسبی، بازده زراعی کود و عملکرد دانه مربوط به تیمار مایهزنی توأم بذر با میکوریز آربسکولار و سودوموناس فلورسنس بود. مصرف کود سوپرفسفات تریپل نسبت به خاک فسفات همراه با ریزموجودات حلکننده فسفات باعث افزایش عملکرد دانه ذرت گردید، با اینحال حداکثرکلنیزاسیون ریشه و وابستگی میکوریزایی از تیمار عدم مصرف کود شیمیایی بهدست آمد.
محمدباقر حیدریان پور، عبدالمجید ثامنی، جمال شیخی، نجفعلی کریمیان ، مهدی زارعی،
جلد 18، شماره 67 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك- بهار- 1393 )
چکیده
به منظور بررسی اثر کاربرد ورمی کمپوست و نیتروژن بر رشد، غلظت و جذب کل عناصر غذایی آفتابگردان، آزمایشی در شرایط گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار طراحی و اجرا شد. تیمارها شامل سه سطح ورمی کمپوست (صفر، 5/2، و 5 درصد وزنی) و سه سطح نیتروژن (صفر، 90، و 180 میلیگرم در کیلوگرم) بود. کاربرد 5/2 درصد ورمی کمپوست، میانگین وزن تر و خشک، و جذب کل پتاسیم، آهن، روی، منگنز و مس اندام هوایی آفتابگران را به طور معنیداری نسبت به سطح بدون کاربرد ورمی کمپوست افزایش داد ولی میانگین غلظت روی و مس را کاهش داد. کاربرد 90 میلیگرم نیتروژن در مقایسه با سطح بدون کاربرد نیتروژن، میانگین وزن تر و خشک و غلظت نیتروژن، روی و منگنز، جذب کل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، روی، منگنز و مس اندام هوایی آفتابگردان را افزایش داد ولی میانگین غلظت فسفر را کاهش داد. کاربرد 180 میلیگرم نیتروژن تنها میانگین جذب کل نیتروژن را نسبت به سطح 90 میلیگرم نیتروژن افزایش داد. تیمار 5/2 درصد ورمی کمپوست توأم با 90 میلیگرم نیتروژن، عملکرد وزن خشک اندام هوایی آفتابگردان را نسبت به تیمار دارای 5/2 درصد ورمی کمپوست بدون کاربرد نیتروژن به طور معنیداری افزایش داد.
وریا زارعی، محسن شکلآبادی،
جلد 18، شماره 70 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-زمستان 1393 )
چکیده
این بررسی بهمنظور بررسی اثر کاربریهای مختلف اراضی بر برخی شاخصهای کیفیت خاک با استفاده از روشهای آماری چند متغیره انجام گردید. در جنگلهای زاگرس واقع در شهرستان مریوان از سه کاربری جنگل، مرتع و زراعی و در دو عمق 25-0 و 50-25 سانتیمتر نمونه برداری صورت گرفت. ویژگیهای pH، هدایت الکتریکی، مقدار شن، سیلت، رس، آهک و پایداری خاکدانهها و همچنین کربن آلی در خاکدانههای پایدار اندازهگیری شد و روشهای تجزیه عاملهای اصلی، تحلیل خوشهای و تجزیه به توابع تفکیک جهت ارزیابی کیفیت خاک استفاده گردید. متغیرهای مورد بررسی در پنج عامل قرار گرفتند. مهمترین عاملها مربوط به کربن آلی و شاخصهای پایداری خاکدانهای بود. توزیع شماتیک عاملها و تحلیل خوشهای این نتایج را تأیید کردند. با تغییر کاربری، عاملهای کربن آلی خاکدانهای و پایداری خاکدانهها و در نتیجه شاخصهای پایداری بیشترین حساسیت را نشان میدهند. تغییرات این ویژگیها در کاربری جنگل و مرتع تقریباً مشابه بودند ولی کاربری زراعی در مقابل دو کاربری دیگر تغییرات متفاوتی را نشان داد. تبدیل کاربری جنگل به زراعی منجر به کاهش کربن خاکدانهای و خاکدانههای پایدار و همچنین افزایش واکنش خاک گردیده است. روشهای چند متغیره در ترکیب ویژگیهای خاک و تعیین شاخصهای مختلف و ارزیابی کیفیت خاک کارایی بیشتری داشتند.
محمدجواد زارعیان، سیدسعید اسلامیان، حمیدرضا صفوی،
جلد 20، شماره 75 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1395 )
چکیده
این مطالعه بهمنظور بررسی اثرات تغییر اقلیم بر تبخیر و تعرق و تعادل آن با منابع آب حوضه زاینده رود انجام گرفته است. دو ایستگاه شاخص هواشناسی در حوضه زایندهرود شامل ایستگاههای اصفهان و چلگرد که بهترتیب در شرق و غرب حوضه واقع شدهاند، بهعنوان ایستگاههای مورد بررسی انتخاب شدند. براساس روش وزندهی، ترکیبی از 15 مدل GCM ایجاد گردید و الگوهای تغییر اقلیم شامل ایدهآل، متوسط و بحرانی تعریف گردیدند. با استفاده از الگوهای ارائه شده پیشنهادی، اثرات تغییر اقلیم روی دما و تبخیر و تعرق ایستگاه اصفهان و بارندگی ایستگاه چلگرد تحت دو سناریوی انتشار 2A و 1 B مورد بررسی قرار گرفت. دو شاخص برای مشخص نمودن وضعیت تعادل آب کشاورزی حوضه درنظر گرفته شد. نسبت تبخیر و تعرق شرق حوضه به بارندگی غرب حوضه بهعنوان شاخص EPR ( تعادل در آب موجود و مصرف آب کشاورزی) و نسبت کمبود حداکثر کمبود آب به نیاز آبی کشاورزی بهعنوان شاخص کمبود حداکثر (MD) درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد که دمای سالانه شرق حوضه بین 63/0 تا 13/1 درجه سلسیوس افزایش پیدا خواهد کرد. کاهش بارندگی غرب حوضه نیز بین 5/6 تا 30 درصد در الگوهای خوشبینانه تا بحرانی تغییر می نماید. فصل تابستان بیشترین مقدار افزایش دما و فصل زمستان بیشترین مقدار کاهش بارندگی را نشان دادند. سناریوی انتشار 2 A افزایش دما و کاهش بارندگی را بیش از سناریوی انتشار 1 B نشان داد. همچنین نتایج نشان دهنده افزایش 1/3 تا 8/4 درصدی تبخیر و تعرق پتانسیل در حوضه زایندهرود بود. مقدار شاخص EPR حوضه زایندهرود در الگوهای تغییر اقلیم مختلف، بین 13 تا 52 درصد و شاخص MD بین 9 تا 35 درصد افزایش مییابد. نتایج نشاندهنده بر هم خوردن تعادل مصرف آب کشاورزی در شرق حوضه با بارندگی در غرب حوضه است. بهعبارت دیگر در این شرایط بایستی برنامهریزی و مدیریت ویژهای برای ایجاد پایداری منابع آب در حوضه آبریز زاینده رود اتخاذ نمود.
مرضیه مکرم، عبدالرسول زارعی، محمد جواد امیری،
جلد 22، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاييز 1397 )
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر افزایش قدرت تفکیک مکانی DEM، بهمنظور بررسی ویژگی مورفومتری آبراههها، تجزیه و تحلیل و استخراج آنها با استفاده از تکنیک سنجش از دور و GIS است. در این مطالعه که در جنوب شهرستان داراب انجام گرفت، بهمنظور افزایش قدرت تفکیک مکانی DEM 90 متری (بهعنوان یکی از پرکاربردترین دادهها در مدل کردن آبراهه)، از الگوریتم جاذبه (Attraction) با دو مدل همسایگی پیکسل های مماس (Touching) و همسایگی چهارگانه (Quadrant)، بهمنظور تخمین مقادیر زیرپیکسلها استفاده شد. پس از تولید تصاویر خروجی برای زیرپیکسلها در مقیاسهای دو، سه و چهار با همسایگی های متفاوت، بهترین مقیاس با مناسبترین نوع همسایگی با استفاده از نقاط کنترل زمینی (270 نقطه) تعیین شد و مقادیر RMSE برای آنها، بهصورت جداگانه محاسبه شد. براساس نتایج، با استفاده از مدل جاذبه، صحت تصاویر خروجی بهبود پیدا کرد و همچنین قدرت تفکیک مکانی آنها افزایش پیدا میکند. از بین مقیاس ها با همسایگی های مختلف، مقیاس سه و مدل همسایگی چهارگانه، نسبت به بقیه روش ها دارای بیشترین دقت با کمترین میزان RMSE برای DEM 90 متر است. بررسی مورفومتری آبراههها نشان داد که DEM حاصل از الگوریتم جاذبه، دارای توان و دقت بیشتری در استخراج آبراههها، استخراج عوارض و اطلاعات مورفومتری منطقه مورد مطالعه است.
محمدامین امینی، غزاله ترکان، سید سعید اسلامیان، محمدجواد زارعیان، علی اصغر بسالت پور،
جلد 23، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- بهار 1398 )
چکیده
در پژوهش حاضر، از داده های میانگین بارش ماهانه 27 ایستگاه سینوپتیک، کلیماتولوژی، بارانسنجی و تبخیرسنجی واقع در حوضه زایندهرود و اطراف آن برای دوره آماری 2014-1970 استفاده شد. پیش از درونیابی، داده های مفقود در هر ایستگاه توسط روش نسبت نرمال بازسازی شد. همچنین برای کنترل کیفی از آزمون های دیکی- فولر و شاپیرو- ویلک به ترتیب برای بررسی مانایی و نرمال بودن استفاده شد. در ادامه این داده ها با شش روش درونیابی مکانی شامل روش های معکوس وزنی فاصله، همسایگی طبیعی، اسپلاین منظم، اسپلاین کششی، کریگیدن معمولی و کریگیدن عام پهنه بندی شدند و هر یک از روش ها توسط تکنیک اعتبار متقابل با شاخص های MAE، MBE و RMSE ارزیابی شدند. نتایج نشان داد از میان روش های درونیابی مکانی، روش همسایگی طبیعی با مقدار MAE برابر 24/0 بهترین عملکرد را برای درونیابی بارش در میان تمامی روش ها در این منطقه داشته است. همچنین در بین روشهای کریگیدن معمولی، کریگیدن عام، اسپلاین و معکوس وزنی فاصله به ترتیب کریگیدن نمایی با مقدار MAE برابر 54/0، کریگیدن عام با روند درجه دوم با مقدار MAE برابر 50/0، اسپلاین کششی با مقدار MAE برابر 54/0 و معکوس وزنی فاصله با توان4 با مقدار MAE برابر 57/0 از کمترین خطا نسبت به سایر روش های همخانواده خود برخوردار بودند.
جمیل جلالی، فریدون رادمنش، عبدعلی ناصری، محمدعلی آخوندعلی، حیدرعلی زارعی،
جلد 24، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - پاییز 1399 )
چکیده
تبخیر یکی از پارامترهای مهم در مدیریت پیکرههای آبی، تغییرات تراز آب در آنها و محاسبه بیلان آب است که برآورد دقیق آن با مشکلات و پیچیدگیهای خاصی روبهرو است. توجه به محدودیت روشهای فیزیکی و تجربی برآورد تبخیر، استفاده از فناوری سنجش از دور بهدلیل امکان برآورد مکانی اطلاعات و همچنین حداقل کردن استفاده از دادههای هواشناسی میتواند کاربرد وسیعی در محاسبه تبخیر داشته باشد. الگوریتمهای زیادی برای برآورد تبخیر و تعرق با استفاده از فناوری سنجش از دور توسعه داده شدهاند. از جمله این الگوریتمها، SEBAL و SEBS هستند. در این پژوهش با استفاده از این الگوریتمها برای محاسبه آلبیدوی سطح، دمای سطحی و شاخص وضعیت پوشش گیاهی از دادههای ماهوارهای چندطیفی و اطلاعات هواشناسی مانند درجه حرارات، ساعتهای آفتابی، باد، فشار بخار اشباع، رطوبت خاک و غیره استفاده و درنهایت تبخیر- تعرق در کشت و صنعت نیشکر واحد امیرکبیر واقع در جنوب غربی خوزستان، محاسبه و نقشههای تبخیر- تعرق برای سال 1397 تهیه شد. همچنین تبخیر- تعرق واقعی با استفاده از روش Priestly- Taylor محاسبه شد و با روش SEBAL و SEBS مورد مقایسه قرار گرفت. تفاضل مطلق برای الگوریتم SEBAL در دوره مورد تحقیق بین 0/1 تا 0/27 متغیر بود و برای الگوریتم SEBS این مقدار از 0/09 تا 19/2 بهدست آمد که برای هر دو الگوریتم قابل قبول است اما نتایج نشان میدهد الگوریتم SEBAL کارایی قابل قبولتری نسبت به الگوریتم SEBS دارد.
سعید طغیانی خوراسگانی، سعید اسلامیان، محمدجواد زارعیان،
جلد 25، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - زمستان 1400 )
چکیده
در دهه¬های اخیر با توجه به رشد جمعیت جهان و همچنین افزایش مصرف سرانه آب، کمبود آب به معضلی جهانی تبدیل شده است. بنابراین، برنامهریزی و مدیریت منابع آب با هدف جلوگیری از خطرات احتمالی از قبیل سیلاب و خشکسالی در آینده از جمله اقدامات مهم مدیریت منابع آب است. یکی از اقدامات مهم برای جلوگیری از خطرات احتمالی و پیش¬بینی آینده، مدل¬سازی بارش- رواناب است. این پژوهش با هدف بررسی کارایی مدل هیدرولوژیک WetSpa در برآورد رواناب سطحی در حوضه آبخیز اسکندری که از زیرحوضههای مهم حوضه آبریز زاینده رود میباشد، انجام شد. در این پژوهش از ایستگاه¬های سینوپتیک داران و فریدون¬شهر بهمنظور جمع¬آوری اطلاعات هواشناسی در حوضه آبخیز اسکندری استفاده شده است. همچنین، بهمنظور مطالعه جریان رودخانه پلاسجان، از داده¬های روزانه ایستگاه هیدرومتری اسکندری، واقع در خروجی حوضه استفاده شده است. داده¬های اقلیمی به همراه نقشه¬های رقومی ارتفاع، بافت خاک و کاربری اراضی بهعنوان ورودی به مدل WetSpa وارد شد. در نهایت به ارزیابی توانایی مدل WetSpa در تخمین رواناب سطحی رودخانه پرداخته شد. برای ارزیابی و واسنجی مدل از دبی مشاهده¬شده در ایستگاه هیدرومتری در خروجی حوضه استفاده شد. واسنجی مدل برای دوره آماری(1992-2000) و اعتبارسنجی آن برای دوره آماری (2001-2004) انجام شد. در دوره واسنجی از روش سعی و خطا برای واسنجی پارامترهای مدل استفاده شد. نتایج شبیه¬سازی تطابق خوبی را بین دبی شبیه¬سازی شده با دبی اندازه¬گیری شده نشان داد. در مطالعه حاضر، در مرحله واسنجی ضریب نش- ساتکلیف برابر 0/73 و در مرحله صحت¬سنجی برابر 0/75 بدست¬آمد که نشان¬دهنده توانایی خوب و قابل قبول مدل، در برآورد رواناب سطحی حوضه مورد مطالعه است.
محمدجواد زارعیان،
جلد 26، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - تابستان 1401 )
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی اثرات تغییر اقلیم بر تغییرات دما و بارش 4 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک مهم استان یزد (شامل یزد، بافق، مروست و رباط پشت بادام) صورت گرفته است. بر این اساس، ترکیبی از خروجی جدیدترین مدلهای AOGCM ارائه شده در گزارش ششم ارزیابی IPCC (CMIP6) مورد استفاده قرار گرفت. برای ترکیب این مدلها، از روش وزندهی بر اساس شاخص ترکیبی کلینگ-گوپتا (KGE) استفاده شد. پس از وزندهی مدلها، مقدار تغییرات ماهانه دما و بارش در هر ماه بر اساس سناریوهای انتشار SSP126، SSP245 و SSP585 محاسبه شده و با استفاده از مدل ریزمقیاس نمایی LARS-WG، سری زمانی روزانه دادههای دما و بارش ایستگاههای هواشناسی مختلف، استخراج شد. نتایج نشان داد که مدلهای CanESM5 و BCC-CSM2-MR، بهترتیب بیشترین توانایی را در شبیهسازی دما و بارش دوره تاریخی در تمامی ایستگاههای مختلف هواشناسی دارا هستند. همچنین نتایج نشان داد که در تمامی سناریوهای انتشار، دمای سالانه افزایش و بارندگی سالانه کاهش پیدا خواهد کرد. دمای سالانه این منطقه در ایستگاههای مختلف بین 0/2 تا 0/6 درجه سانتیگراد افزایش و بارش نیز بین 2/9 تا 13/7 درصد کاهش خواهد یافت. همچنین بیشترین میزان افزایش دما و کاهش بارندگی در این منطقه، بهترتیب در فصول بهار و فصل پاییز رخ خواهند داد.
فرزانه زارعی، محمدرضا نوری امازاده ای، احمدرضا قاسمی دستگردی، علی شاهنظری،
جلد 26، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - زمستان 1401 )
چکیده
الگوی توزیع ریشه در خاکهای لایهای یکی از موضوعات قابل توجه در محاسبۀ آب قابل نگهداری خاک و مدیریت و برنامهریزی آبیاری بهشمار میرود. هدف از پژوهش حاضر، تعیین الگوی توزیع ریشه گیاه سویا در نیمرخ خاکهای مطبق و همچنین تأثیر آن بر جذب آب انجام شده است. پژوهش در قالب طرح کاملاً تصادفی با 15 تیمار مختلف متشکل از سه نوع بافت خاک (سبک، سنگین، متوسط) در چهار تکرار انجام گرفت. پایش الگوی توزیع ریشه توسط نمونهبرداری از ستونهای دارای ریشه در پایان دوره رشد گیاه سویا صورت گرفت. پس از مقایسه تیمارها از نظر رشد گیاه مشاهده شد که وجود لایههای خاک با بافت متوسط موجب توسعه و رشد بهتر گیاه شده است. در حالت کلی، چگالی طولی ریشه با افزایش عمق خاک کاهش مییافت، بهجز در مواردی که لایهبندی خاک وجود داشت و چگالی طولی ریشه بهترتیب مقابل قرار گرفت: چگالی طولی ریشه متعلق به لایههای دارای بافت متوسط≥ بافت سنگین ≥ بافت سبک بود. میزان سرعت جذب آب توسط ریشه در لایههای شنی بیشترین مقدار، در رس متوسط و در بافت لومی کمترین مقدار را دارا بود. همچنین سرعت جذب آب توسط ریشه در سه لایه موجود در تیمارها نیز، بهصورت معناداری با افزایش عمق افزایش یافت. درنتیجه میتوان گفت الگوی توزیع ریشه و رشد گیاه بهصورت معنیداری تحت تأثیر بافت خاک و لایهبندی آن قرار دارد.
محمد جواد زارعیان، رضا سراج ابراهیمی، حسین دهبان،
جلد 28، شماره 3 - ( علوم آب و خاک-پاییز 1403 )
چکیده
در این مطالعه، اثر تغییر اقلیم بر دمای بیشینه و بیشینه بارش روزانه در 16 ایستگاه هواشناسی واقع در حوضه آبریز سفیدرود، در دوره زمانی سالهای 2023 تا 2052 بررسی شدهاست. بدین منظور 10 مدل AOGCM مربوط به ششمین گزارش ارزیابی IPCC (CMIP6) بر اساس توانایی آنها در شبیهسازی دما و بارش دوره تاریخی (سالهای 1980 تا 2014) رتبهبندی شدند. سپس خروجی دمای بیشینه و بارش روزانه مربوط به بهترین مدل در هر ایستگاه، با استفاده از مدل ریزمقیاس نمایی LARS-WG تحت سه سناریوی انتشار SSP126، SSP245 و SSP585 در دوره زمانی سالهای 2023 تا 2052 استخراج شدند. همچنین از آزمون من - کندال (در سطح آماری 95 درصد) برای بررسی روند تغییر در متوسط سالانه دما و بارش بیشینه استفاده شد. نتایج نشان داد که مدلهای مختلف AOGCM در نواحی مختلف حوضه، دارای دقتهای متفاوتی در شبیهسازی دمای بیشینه و بارش هستند و دقتهای آنها در شبیهسازی دما بهتر از شبیهسازی بارش بودند. بهطور کلی، مدل IPSL-CM6A-LR بهترین عملکرد را در شبیهسازی دمای بیشینه و مدل HadGEM3-GC31-LL بهترین عملکرد را در شبیهسازی بارش نشان دادند. همچنین نتایج نشان دادند که متوسط سالانه دمای بیشینه در سناریوهای انتشار مختلف بین 0/9 تا 2/8 درجه سانتیگراد افزایش خواهد یافت. متوسط بیشینه بارش سالانه نیز در سناریوهای انتشار مختلف، بین 6/8- تا 17/7 میلیمتر تغییر خواهد کرد.