16 نتیجه برای سیدالاسلامی
مهدی بصیرت، حسین سیدالاسلامی،
جلد 4، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده
در سالهای 1375 و 1376، مناطق انتشار و خسارت زنبور سیاه مغزخوار پسته و زنبور طلایی مغزخوار پسته در استان اصفهان مطالعه شد. همچنین، تغییرات فصلی جمعیت زنبور سیاه مغزخوار پسته در مرحله لارو، شفیره و حشره کامل، در سه باغ، و در هر باغ با شکستن 200 میوه، که این میوهها بیش از 50% آلوده به آفت بودند، هفتهای دو بار مورد بررسی قرار گرفت. در سال 1376، روند تخمریزی و خسارت روی یک صد میوه، که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، به طور هفتگی مطالعه شد. در این مطالعه، مراحل رشد و نمو آفت و گیاه پسته با هم مقایسه گردید. زنبور سیاه مغزخوار پسته در کلیه منـاطق بازدیـد شده وجـود داشت، گونـه غـالب بود و 8/0- 4/75 درصد خسارت داشت. در سال 1376، در یک باغ، شروع، اوج و خاتمه شفیرگی به ترتیب 17/1، 17/2 و 31/2 مشاهد شد. ظهور حشرات کامل به ترتیب فوق، در تاریخهای 14/2، 28/2 و 14/3 اتفاق افتاد. در دو باغ دیگر، یکی در سال 1375 و دیگری در سال 1376، این پدیده با کمی تفاوت، روند مشابهی داشت. شروع، اوج و خاتمه تخمریزی، در سال 1376، در یک باغ، در تاریخهای 28/2، 7/3 و 11/4 مشاهده گردید. مراحل رشد و نمو درخت پسته رقم فندقی ریز اصفهانی به 9 مرحله تقسیم شد، و تاریخهای فوق با آن مقایسه گردید. در این مطالعه، زنبور سیاه مغزخوار پسته هر یک تا دو سال یک نسل داشت، درون هر میوه آلوده یک تخم مشاهده شد و یک دوره توقف فعالیت طولانی در لاروهای سن یک مشاهده گردید. کاربرد این اطلاعات در مدیریت مبارزه با آفات پسته مورد بحث قرار گرفته است.
مهدی بصیرت، حسین سیدالاسلامی،
جلد 5، شماره 1 - ( بهار 1380 )
چکیده
در زمستان سال 1375، میوههای پسته بسیار آلوده، برای انجام آزمایشهای تعیین آستانه کمترین دما و دمای یکنواخت، از منطقه برخوار اصفهان جمعآوری گردید. آستانه کمترین دما با استفاده از روشهای تعیین درجه رشد و کمترین ضریب تغییرات دمای موثر به دست آمد. همچنین، دمای یکنواخت لازم برای مراحل مختلف رشد در شرایط آزمایشگاهی برآورد، و در یک آزمایش مقدماتی با دانستههای موجود در شرایط صحرایی مقایسه گردید.
نتایج این پژوهش نشان داد که آستانه کمترین دما برای لارو درون میوه تا تشکیل 50% شفیره، لارو لخت تا تشکیل 50% شفیره، لارو درون میوه تا 50%خروج حشرات کامل و 50% تشکیل شفیره تا 50% خروج حشرات کامل، به روش تعیین درجه رشد، به ترتیب 96/7، 78/7، 52/9 و 14/11، و به روش کمترین ضریب تغییرات دمای موثر به ترتیب 92/7، 59/7، 81/9 و 99/11 درجه سانتیگراد میباشد. دمای یکنواخت لازم برای 50% خروج حشرات کامل از لارو زمستانگذران، تشکیل 50% شفیره از لارو زمستانگذران، 50% خروج حشرات کامل از زمان تشکیل 50% شفیره و 50% خروج حشرات کامل از زمان خروج 5% حشرات کامل، به ترتیب با توجه به آستانههای کمترین دمای 5/9، 8، 11، و 11 درجه سانتیگراد در شرایط آزمایشگاهی، به ترتیب 03/17±783، 7/1±609 ، 05/19 ±3/215 و 107 بود. ولی با دمای یکنواخت برآورد شده در شرایط صحرایی، بجز مورد آخر، اختلاف زیادی داشت. دلایل این اختلاف در دمای موثر در شرایط صحرایی و آزمایشگاهی، و کاربرد این دانستهها در پیش آگاهی از چگونگی آفت در متن مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
علیرضا هادیان، حسین سیدالاسلامی،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
در سالهای 1377 و 1378، تراکم حشرات کامل پسیل پسته و نسبت جنسی آن، با استفاده از تلههای زردرنگ چسبدار و ضربهزنی به شاخهها در دو باغ به طور هفتگی تعیین شد، و با شمارش تخم و پورهها روی برگ، ضمن بررسی تغییرات فصلی جمعیت، کارایی دو روش مقایسه گردید. با استفاده از تلههای زردرنگ چسبدار، ساعات فعالیت پروازی حشرات کامل در طول روز نیز تعیین شد.
حشرات کامل پسیل پسته همزمان با باز شدن گلها و برگهای پسته فعال شدند. شکار حشرات کامل در هر دو روش، با تغییرات تراکم تخم و پورههای بدون جوانه بال همبستگی شدیدی داشته و حداقل پنج (حداکثر شش) نقطه فراز نشان داد. دو نقطه فراز در بهار اتفاق افتاد، و تراکم آفت در مقایسه با تراکم تابستانه و پاییزه کم بود. نخستین شکار حشرات کامل روی تلههای زردرنگ بود، و در مجموع تلههای زردرنگ در مقایسه با روش ضربهزنی روش مناسبتری برای بررسی تغییرات فصلی جمعیت پسیل پسته شناخته شد. نسبت جنسی نر به ماده در طول سال، و در فصول گرم و سرد سال به تفکیک، مساوی بود. ولی در آغاز فصل تلههای زردرنگ جاذبه بیشتری برای نرها، و در روش ضربهزنی شکار بیشتری از ماده داشت. نقاط فراز پرواز روزانه بین ساعات 9 تا 16 اتفاق افتاد.
حسین سیدالاسلامی، علیرضا هادیان، عبدالمجید رضایی،
جلد 6، شماره 3 - ( پاییز 1381 )
چکیده
در شکار حشرات کامل برخی گونهها، و تخمین تراکم جمعیت مراحل بعدی رشد آن حشره در مدیریت مبارزه با آفات از تلههای رنگین چسبدار استفاده میشود. تلههایی با رنگ زرد جاذبه زیادی برای پسیل پسته دارند، ولی برای استفاده از آنها لازم است محل مناسب نصب تله روی درخت تعیین شده و همبستگی بین شمار حشرات شکار شده با مراحل بعدی رشد حشره بررسی گردد. در این پژوهش، در سه زمان مختلف در طول یک سال، که تراکمهای مختلفی از آفت وجود داشته، در یک باغ پسته در هر زمان چهار درخت به طور تصادفی انتخاب گردید، و در چهار جهت جغرافیایی و در دو ارتفاع، در هر وضعیت یک تله زردرنگ نصب شد، و پس از یک هفته حشرات کامل پسیل شکار شده شمارش گردید. یک هفته و دو هفته پس از جمعآوری تلهها، به ترتیب تراکم تخم و پوره پسیل روی چهار درخت دیگر که به طور تصادفی انتخاب میشد، در همان مواضع و در هر وضعیت روی پنج برگ شمارش شد. روی دادههای به دست آمده تجزیه واریانس انجام گردید و همبستگی میان شمار حشرات کامل شکار شده با تراکم تخم و پوره نیز تعیین شد.
برای جهات مختلف در شکار حشرات کامل و تراکم تخم اختلاف معنیدار مشاهده شد، ولی در بیشتر مواضع همبستگی معنیداری بین شمار حشرات کامل شکار شده و تراکم تخم و پوره بدون بال روی درخت وجود داشت. در این پژوهش نتیجه گرفته شد که به منظور پیشآگاهی از تراکم تخم و پوره بدون بال میتوان تلهها را در هر یک از دو ارتفاع و چهار جهت جغرافیایی، بجز در شرق پایین، و ترجیحاً در جهت جنوبی و یا شرق بالا نصب نمود. پیشنهادهایی نیز برای نمونهبرداری از تخم و پوره در متن ارائه گردیده است.
حسین مسجدیان، حسین سیدالاسلامی،
جلد 6، شماره 4 - ( زمستان 1381 )
چکیده
سپردار واوی پسته از آفات مهم پسته در ایران است، که حشرات ماده آن در چند فرم مورفولوژیک گزارش شدهاند، و هر فرم روی قسمتهای خاصی از درخت رشد و نمو میکند. در این پژوهش نحوه استقرار جمعیت آفت روی قسمتهای مختلف درختان پسته، شامل برگ، شاخههای سنین مختلف، دو ارتفاع و چهار جهت جغرافیایی تاج درخت، و نیز تغییرات فصلی جمعیت آن روی برگ و شاخههای یکساله و دوساله به تفکیک بررسی شد. شماری از دشمنان طبیعی این آفت نیز جمعآوری و در سطح خانواده شناسایی گردید.
این حشره به صورت ماده کامل زمستانگذرانی کرد، و در سال دو دوره فعالیت قابل تفکیک داشت. در دوره اول پورههای سن یک از اوایل اردیبهشت ظاهر شدند و روی برگها، میوهها و شاخههای یکساله استقرار یافتند. پورههای مذکور طی نیمه دوم خردادماه به حشرات کامل تبدیل شدند. هم حشرات نر و هم ماده روی تمام قسمتهای مذکور به صورت توأم استقرار یافتند. در دوره دوم رشد و نمو، پورههای سن یک از اوایل تیرماه از تخم خارج شدند و در این دوره بر خلاف دوره قبل، کلیه پورههای مستقر شده روی برگها حشرات نر، و پورههای مستقر شده روی شاخهها حشرات ماده بودند. پورههای ماده طی شهریورماه به تدریج کامل شدند و از نیمه مهر تا پایان آبان رشد و سپر ترشح کردند. مقایسه آماری تراکم آفت روی قسمتهای مختلف درخت نشان داد که تراکم این حشره روی سطح بالایی برگها بیشتر از سطح زیرین بود. روی شاخهها، حشرات نسل اول فقط روی شاخههای یکساله مستقر شدند، و روی شاخههای مسنتر به ندرت وجود داشتند. در نسل دوم حشرات ماده روی شاخههای سنین مختلف استقرار یافتند، ولی تراکم آنها روی شاخههای یکساله و دوساله بیشتر بود. تراکم جمعیت در میان درختان اختلاف معنیداری داشت. تفاوت معنیداری برای دو ارتفاع و چهار جهت درخت از نظر تراکم آفت روی برگها وجود نداشت، ولی اختلاف تراکم جمعیت روی شاخهها بین دو ارتفاع درخت معنیدار بود. شکارگرانی از خانواده Cybocephalidae و Coccinellidae، یک پارازیتویید خارجی و یک پارازیتویید داخلی از خانواده Aphelinidae و یک پارازیتویید داخلی از خانواده Encyrtidae از روی این حشره در شرایط اصفهان جمعآوری شد.
حسین سیدالاسلامی، علیرضا هادیان، عبدالمجید رضایی،
جلد 7، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده
تلههای زردرنگ جاذبه زیادی در شکار حشرات کامل پسیل پسته دارند، و تخمین جمعیت مراحل نابالغ این حشره از شکار حشرات کامل در پیشآگاهی از تراکم مرحله خسارتزایی آفت دارای ارزش زیادی است. بنابراین، در سالهای 1377 و 1378، در طول فصل زراعی، تلههای زردرنگ چسبنده به ابعاد 15/0*15*10 سانتیمتر به منظور شکار حشرات کامل پسیل پسته در دو باغ پسته در منطقه برخوار اصفهان نصب شد، و هم زمان تراکم تخم و پوره پسیل نیز روی برگچهها به صورت هفتگی محاسبه و تعیین گردید. در دادههای به دست آمده روابط همبستگی و رگرسیون موجود بین میانگین تراکم تخم، پوره جوان (سنین 1 و 2) و مجموع تخم و پوره جوان در دو هفته پیاپی، با یک هفته تأخیر نسبت به میانگین شمار حشرات کامل شکار شده در دو هفته پیاپی بررسی گردید. میان تراکم تخم و حشره کامل همبستگی کمی دیده شد، ولی همبستگی بیشتری بین مجموع تخم و پوره، و نیز پورههای سنین 1 و 2 با حشره کامل، و همچنین تخم با پورهها وجود داشت. تخمین جمعیت پورهها به استناد شمار حشرات کامل شکار شده (X) در تراکم زیاد با معادلات: باغ تجاری Y= 58/6+ 0/4762X-(7*10-5)X2 R2 = 0/82
باغ غیر تجاری R2=0/86 Y= 27/68+ 0/5092X-(5*10-5)X2
و در تراکم کم با معادلات:
باغ تجاری Y= 1/7162X-17/454 R2=0/97
باغ غیر تجاری R2=0/90 Y= 1/1117X-4/9841
انجام شد. در این پژوهش امکان استفاده از تلههای زردرنگ در تخمین جمعیت پورههای جوان مثبت ارزیابی شده و بررسی بیشتر و استفاده از این روش در مدیریت مبارزه با پسیل پسته توصیه گردیده است.
ابراهیم قاریزاده گلسفیدی، بیژن حاتمی، حسین سیدالاسلامی،
جلد 8، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
کفشدوزک کریپتولموس ( Cryptolaemus montrouzieri Muls. (Col.:Coccinellidae یک شـکارگـر چنـدخـوار است که جهـت کنـترل شپشکهای آردآلود (Pseudococcidae) در باغها و گلخانهها استفاده میشود. بالشتک مرکبات (Pulvinaria aurantii Cockerell (Hom.: Coccidae یکی دیگر از آفات فعال درشمال کـشور روی درختان مرکبات نیز مورد تغذیه این کفشدوزک قرار میگیرد. پژوهش حاضر به منظور بررسی ویژگیهای زیستی این کفشدوزک روی شپشک آردآلود و بالشتک مرکبات در شرایط آزمایشگاه (روشنایی 14 ساعت، دما 1±25 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 5±70 درصد) انجام شد. برای این کار تخمهای کفشدوزک از کلنیهای جداگانه از روی دو میزبان، جمعآوری شد. طول دوره جنینی، سنین لاروی 1 ، 2 ، 3 ، 4 ، کل دوره لاروی، دوره پیششفیرگی، شفیرگی و دوره تخم تا حشره کامل روی دو طعمه بررسی شد که بهجز طول دوره لاروی سن 4 (در سطح 1درصد) و کل طول دوره لاروی (درسطح 5 درصد) بقیه اختلاف معنی داری نداشتند. نسبت جنسی کفشدوزک با تغذیه از دو طعمه، 1:1 و اختلاف معنیدار نداشت. بهجز طول دوره قبل از تخمگذاری روی دو میزبان سایر شاخصهای کفشدوزک شامل میانگین طول عمر کفشدوزک ماده، میانگین تخمگذاری روزانه، جمع تخمهای گذاشته شده و میزان تفریخ تخمها دارای اختلاف معنیداری در سطح 1 درصد بودند. میانگین میزان تغذیه کل دوره لاروی کفشدوزک از تخم شپشک آردآلود و بالشتک مرکبات به ترتیب 5715 و 7694 عدد بود که اختلاف معنیداری را در سطح 1 درصد نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد که برخی از شاخصهای زیست شناسی کفشدوزک روی دو طعمه در شرایط آزمایشگاهی با هم اختلاف معنیداری داشتند، ولی با توجه به تغذیه بیشتر کفشدوزک از تخم بالشتک، چنین به نظر میرسد که بتوان از این حشره مفید در مبارزه بیولوژیک علیه بالشتک مرکبات نیز استفاده کرد.
مرجان خلیلی ماهانی، حسین سیدالاسلامی، بیژن حاتمی،
جلد 8، شماره 3 - ( پاییز 1383 )
چکیده
جداول زندگی و باروری سوسک برگخوار نارون (Xanthogaleruca luteola (Müller روی چهار میزبان نارون وسک Ulmus carpinifolia Borkh، نارون مجنون U. glabra var. pendula Renhd، نارون چتری U. c. var. umbraculifera و درخت تا Celtis coucasica willd در شرایط آزمایشگاهی( دما 2± 25 درجه سانتیگراد، رطوبت 5±70 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) در دو فصل بهار و تابستان بررسی شد. چون آزمایش در شرایط کنترل شده انجام شد، عامل مرگ و میر در جدول زندگی، تنها تغذیه از میزبانهای با کیفیت متفاوت در نظر گرفته شد. هدف از این مطالعه بررسی میزان حساسیت میزبانهای فوق نسبت به سوسک برگخوار نارون بود. این بررسی با صد عدد لارو سن اول روی شاخههای 20 سانتیمتری هر میزبان شروع و تا پایان طول عمر تمام حشرات کامل در طول یک نسل ادامه داشت. برای جلوگیری از اختلال در تغذیه، شاخهها مرتباً تعویض شدند. تلفات مراحل لاروی و حشره کامل و تعداد تخم افراد ماده بهطور روزانه بررسی و ثبت گردید. نتایج نشان داد که در هر دو فصل بهار و تابستان نرخ خالص تولید مثل( Ro) و نرخ ذاتی رشد (rm) سوسک برگخوار نارون روی نارون وسک بیشتر از سایر میزبانها بود. نرخ خالص تولید مثل در فصل بهار روی درخت تا و در فصل تابستان روی نارون چتری، کوچکتر از یک و نمایانگر رشد منفی جمعیت روی این میزبانها بود. در هر دو فصل نارون وسک به عنوان میزبان حساس مراحل نابالغ و بالغ سوسک برگخوار نارون شناخته شد. پس از آن نارون مجنون و نارون چتری به ترتیب میزبانهای حساس بودند. درخت تا در هر دو فصل کمترین حساسیت را نسبت به آفت نشان داد.
مسعود لطیفیان، حسین سیدالاسلامی، جهانگیر خواجهعلی،
جلد 8، شماره 3 - ( پاییز 1383 )
چکیده
با توجه به افزایش جمعیت و خسارت زنجرک مو Arboridia kermanshah Dlabola در تاکستانهای استان اصفهان، مرفولوژی تخم و پورههای سنین مختلف آن، تعداد نسل آفت، نحوه و محل زمستانگذرانی و تغییرات فصلی جمعیت در مراحل مختلف رشد آن بررسی گردید. در مراحل رشد جنینی، چهار مرحله رشد ظاهری شناسایی شد. طول دوره جنینی در شرایط معمولی آزمایشگاه 3/0 ± 9/ 10 روز محاسبه گردید. این حشره دارای پنج سن پورگی بود. سنین مختلف پورگی با توجه به میزان رشد بالچهها، در نمونههای تازه جمع آوری شده و همچنین با توجه به عرض کپسول سر و پیش گرده با استفاده از قانون دایار از هم قابل تفکیک بودند. زنجرک مو دارای سه نسل در سال بوده و بهصورت حشره کامل درون تاکستان زمستانگذرانی میکند. بر اساس بررسـیهای صحرایی با استفاده از قفـس طـول دوره نسلهای سـهگانه زنـجرک مو به ترتیب 6/0 ± 9/33 (بدون احتـساب دوره زمستان گذرانی) ، 7/0 ± 3/46 و 6/0 ± 3/37 روز تعیین گردید. تغییرات فصلی تراکم جمعیت حشره کامل، تخم و پوره در شرایط طبیعی گرچه دورههای همپوشانی داشتند ولی سه یا چهار دوره فعالیتی در هر سال نشان دادند. دوره اول فعالیت حشره کامل زنجرک مو در تاکستانهای اصفهان در ماههای اردیبهشت و خرداد، دوره دوم در تیر ماه، دوره سوم در مرداد ماه و دوره چهارم در ماههای شهریور و مهر بود.
مرجان خلیلی ماهانی، بیژن حاتمی، حسین سیدالاسلامی، عبدالمجید رضایی، بهرام حیدری،
جلد 8، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
به منظور بررسی ارتباط صفات بیولوژیک با تعداد تخمگذاری افراد ماده در میزبانهای مختلف و ارزیابی همبستگی بین صفات، مراحل نابالغ و بالـغ سوسـک برگخوار نارون (Xanthogaleruca luteola (M در شـرایط آزمایشگـاهی(درجـه حـرارت 2±25 درجه سانتیگراد، رطوبت5 ±70 در صد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) پرورش یافتند. میزبانها شامل برگهای نارون وسک (Ulmus carpinifolia)، نارون چتری (U .c. var. umbraculifera)، نارون مجنون(U. glabra var. pendula) و درخت تا (Celtis caucasica) در دو فصل بهار و تابستان بودند. صفات بیولوژیک مورد مطالعه شامل طول دوران لاروی سن اول ،دوم و سوم، درصد تلفات مراحل سه سن لاروی، طول دوره پیش شفیرگی ، طول دوره شفیرگی ، طول عمر حشرات کامل نر و ماده و طول دوره پیش از تخمریزی بودند. بررسی رابطه بین صفات بیولوژیک با تعداد تخم گذاشته شده توسط افراد ماده، با استفاده از رگرسیون مرحلهای به روش گزینش پیشرونده انجام شد. همبستگی بین صفات نیز در میزبانهای مختلف و در هر دو فصل محاسبه و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تعداد تخم گذاشته شده توسط افراد ماده سوسک برگخوار نارون اغلب تحت تأثیر برخی متغییرهای خاص مانند طول دوره لاروی سن دوم و سوم، طول دوره پیش از تخمریزی و طول عمر حشرات نر قرار میگیرد، که در میزبانهای مختلف و در فصول مختلف، این صفات متفاوت هستند.
مسعود لطیفیان، حسین سیدالاسلامی، جهانگیر خواجه علی،
جلد 9، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده
جنبههایی از بیواکولوژی زنجرک مو، Arboridia kermanshah Dlabola ، شامل نحوه پراکنش تخم در سطح زیرین برگ، نحوه پراکنش تخم و پوره زنجرک در طول بازو و حشره کامل در سه عمق مختلف بوته مو، ساعات فعالیت روزانه حشره کامل و مناطق انتشار این گونه در استان اصفهان در سال1376 بررسی شد. نحوه پراکنش تخم زنجرک در پشت برگ با نمونهبرداریهای مکرر در طول فصل زراعی تعیین و تراکم تخم در سه ناحیه رگبرگهای اصلی و فرعی و بقیه سطح برگ به تفکیک تعیین شد. نمونهبرداری برای تعیین نحوه پراکنش تخم و پوره و حشره کامل داخل بوته در شش هفته و هر هفته یک روز در دوره نسل دوم آفت که بیشترین فراوانی جمعیت وجود داشت، روی پنج بوته و هر بوته یک بازو و با شمارش مستقیم تراکم تخم و پوره و با تعیین تراکم حشره کامل در سه عمق پنج بوته در همین دوره و با استفاده از دستگاه دی – وک انجام شد. فعالیت روزانه زنجرک مو در همین دوره هر هفته یک روز و هر روز در 7 نوبت (هر دو ساعت یکبار از ساعت 8 صبح تا 20 عصر) با زدن 50 تور حشرهگیری در یک تاکستان برآورد شد. حضور و فراوانی این گونه در 87 تاکستان با شرایط اقلیمی مختلف استان اصفهان با استفاده از تور حشرهگیری بررسی شد. حاشیه برگ و اطراف رگبرگهای ثانویه به عنوان محل ترجیحی و اختصاصی تخمگذاری این گونه زنجرک تعیین شد و نواحی اطراف رگبرگهای میانی و اصلی و ناحیه داخل رگبرگها در اولویتهای ترجیحی بعدی قرار گرفتند. تخم و پوره زنجرک مو در قسمت وسط بازوی بوته مو تراکم بیشتری را نسبت به ابتدا و انتها داشتند. مراحل مختلف رشدی زنجرک مو نیز بیشتر در قسمت های وسطی بوته مو دیده شد و قسمتهای پایینی و بالایی بوته مو به ترتیب در اولویتهای بعدی قرار گرفتند. الگوی فعالیت روزانه حشرات کامل دو اوج پرواز نشان داد که یکی حدود ساعت 8 صبح و دیگری حدود ساعت 20 عصر بود. آستانه بیشینه دمایی برای فعالیت پروازی این زنجرک 28 درجه سانتیگراد محاسبه شد. مطالعات پراکنش زنجرک مو در استان اصفهان نشان داد که این زنجرک در اغلب نقاط استان پراکنده میباشد، ولی فراوانی آن در اقلیمهای مرطوبتر بیشتر است.
مسعود لطیفیان، حسین سیدالاسلامی، جهانگیر خواجهعلی،
جلد 9، شماره 3 - ( پاییز 1384 )
چکیده
در سال 1376 در تاکستان دانشگاه صنعتی اصفهان و تاکستان ذوب آهن اصفهان تغییرات فصلی تراکم جمعیت پورههای زنجرک مو Arboridia kermanshah Dlabola و پیشرفت علائم آسیب ناشی از آن بررسی گردید. برای بررسی تغییرات فصلی تراکم جمعیت پورهها و آسیب ناشی از آن (بی رنگی برگ) از برگ درختچههای مو به صورت هفتگی نمونهبرداری شد. نمونهها از سه ارتفاع مختلف 10 بوته مو در هر تاکستان گرفته شد و هر سه برگ گرفته شده یک واحد نمونه برداری منظور گردید. به منظور جمعآوری پورهها از روش شمارش مستقیم استفاده شد و درصد آسیب وارده به برگها به کمک دستگاه پلانیمتر برآورد میشد. در این بررسیها قفسهای مخصوصی برای بررسی میزان آسیب وارده توسط سنین مختلف پورگی پورهها به کار گرفته شد و میزان آسیب سنین مختلف نسبت به هم محاسبه گردید. تغییرات فصلی درصد آسیب زنجرک مو تا زمان برداشت محصول دو دوره فعالیتی نشان داد. آستانه آسیب برای پورههای زنجرک مو 80 پوره روز مؤثر در سن1 و یـا حضـور 12-11 عدد پوره سن اول و تغذیه به مدت 7 روز محاسبه گردید که از آن مرحله به بعد با افزایش بیشتر تراکم پورهها میزان خسارت ناشی از پورهها قابل ملاحظه شده و به شدت افزایش مییابد.
آزاده کریمی ملاطی، بیژن حاتمی، حسین سیدالاسلامی، لطیف صالحی،
جلد 9، شماره 4 - ( زمستان 1384 )
چکیده
میزان تولید تخم و نسبت جنسی از عوامل مؤثر در کنترل کیفیت زنبورهای پارازیتوئید تریکوگراما محسوب میشوند. در پژوهش حاضر تأثیر مدت زمان عدم دسترسی به تخم میزبان بر این دو شاخص در گونه Trichogramma brassicae Bezdenko مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و در 5 تکرار انجام شد. تعداد 20 عدد زنبور ماده تازه ظاهر شده و جفتگیری کرده هر یک به طور جداگانه به لوله آزمایش به ابعاد 10×5/1 سانتیمتر انتقال یافتند و روزانه با آب و عسل 20 درصد تغذیه شدند. در تیمار اول در همان روز نخست 150 عدد تخم تازه بید غلات،Sitotroga cerealella Olivier ، بیش از ظرفیت تخمگذاری برای پارازیتوئید فراهم گردید. اما در سایر تیمارها پس از 2، 4 و 6 روز محرومیت، همان تعداد تخم میزبان در اختیار پارازیتوئید قرار داده شد. پس از 3 تا 4 روز از زمان تامین تخم میزبان با شمارش تخمهای سیاه میزبان میزان تولید تخم پارازیتوئید محاسبه گردید. همچنین پس از گذشت 11 روز و خروج پارازیتوئیدهای بالغ از تخم میزبان، جنس نر و ماده از طریق تفاوت در شکل شاخک تفکیک شدند و درصد نتاج ماده ثبت گردید. نتایج آزمایش نشان داد که با افزایش مدت زمان عدم دسترسی T. brassicae به تخم میزبان، میزان تولید تخم پارازیتوئید به طور معنیداری کاهش یافت. همچنین درصد نتاج ماده نیز با افزایش تأخیر در دسترسی به تخم میزبان با کاهش رو به رو گردید. نتیجه این که عدم دسترسی به تخم میزبان به محض خروج پارازیتوئید، باعث کاهش کیفیت آن میشود.
جلال کلاهدوز شاهرودی، حسین سیدالاسلامی، رحیم عبادی، بیژن حاتمی،
جلد 10، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده
وجود سوسک شکارگر Cybocephalus fodori minor در ایران برای اولینبار در سال 1381 گزارش شد. با توجه به انجام بررسیهای محدود در زمینه چرخه زیستی سوسکهای شکارگر جنس Cybocephalus و به ویژه سوسک شکارگر C. fodori ، چرخه زیستی و میزان تغذیه این شکارگر، روی سپردار واوی پسته برای اولین بار در شرایط آزمایشگاهی ( دمای 2±25 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی) مورد مطالعه قرار گرفت. در آزمایشگاه، دوره نشو و نمای سوسک شکارگر C. f. minor در شش مرحله زیستی شامل تخم، سه سن لاروی، شفیره و حشره کامل بررسی شد. طول دوره یک نسل این سوسک شکارگر (بدون احتساب طول عمر حشرات کامل) در شرایط آزمایشگاه در حشرات نر، بین 43 تا 46 و در حشرات ماده، 38 تا 42 روز بود. طول دورههای جنینی، لاروهای سن یک، دو، سه، شفیرگی، طول عمر حشرات کامل نر، ماده و دورههای قبل و بعد از تخمریزی این زیرگونه در شرایط آزمایشگاه به ترتیب 1/0 ± 8/8، 1/0± 2/5، 1/0 ± 4/3، 1/0 ± 8/6، 3/0 ± 3/17، 2/2 ± 2/59، 1/3 ± 8/65، 6/1 ± 8/6 و 5/0 ± 5/3 روز محاسبه شد. میانگین تعداد تخم حشرات ماده در طول دوره زندگی خود روی سپردار واوی پسته 2/6 ±7/64 عدد بود که در زیر سپرها قرار داده شد. نسبت جنسی این حشره در شرایط آزمایشگاهی و مزرعه 1:1 تعیین شد. میزان تغذیه روزانه حشره کامل ماده، نر، لاروهای سن یک، دو و سه این شکارگر از حشرات کامل ماده سپردار واوی پسته در آزمایشگاه به ترتیب 5/3 ± 1/7، 2/2 ± 9/6، 2/0 ± 8/1، 2/0 ± 7/3 و 3/0 ± 9/5 عدد بود. این شاخصها برای تغدیه شکارگر از تخم و پوره سن دو شپشک نیز محاسبه شد. با توجه به طول عمر بیشتر حشرات کامل، بیشترین میزان شکارگری در طول یک نسل در این مرحله انجام میگیرد.
رسول قربعلی، حسین سیدالاسلامی، علی رضوانی، جهانگیر خواجهعلی،
جلد 11، شماره 42 - ( زمستان 1386 )
چکیده
شتهها به عنوان یکی از مهمترین آفات گیاهی، از جمله درختان بادام میباشند. در این تحقیق نوسانات فصلی جمعیت دو گونه شته سبز و آردی بادام طی سالهای 1378و1379 در منطقه نجف آباد روی درختان بادام بررسی، و زمان تفریخ تخم، ظهور، اوج طغیان، مهاجرت بهاره به میزبان ثانوی، میزبانهای ثانوی، مهاجرت برگشتی از میزبان ثانوی در پائیز، زمان تخم گذاری، تعداد تخم گذاشته شده، میزان خسارت، سایر میزبانها و برخی از دشمنان طبیعی با انجام نمونه برداریهای منظم و استفاده از تلههای زردآبی، مطالعه شد. در اولین هفتههای آغازین بهار در منطقه نجف آباد، علائم ظهور شتههای سبز بادام روی سرشاخههای جوان بادام به صورت پیچش شدید برگها و در ادامه، طغیان شدید جمعیت وکاهش رشد سرشاخهها و کوتاه شدن اندازه میان گرهها ظاهر شد. در فاصله زمانی اندک، کلنی شته آردی بادام نیز در سطح زیرین دیگر برگها تشکیل گردید. تفریخ تخم هر دو گونه همزمان بود ولی تشکیل کلنی و افزایش جمعیت شته آردی حدود دو هفته دیرتر از شته سبز اتفاق افتاد. با آغاز فصل گرما هر دو گونه فوق درختان بادام را به سمت میزبانهای ثانوی جهت تابستان گذرانی ترک کردند. در اواخر تابستان با اختلاف فاز اندکی روی میزبان ثانوی در ابتدا اشکال ماده زنده زای مهاجر بازگشتی ( Gynopara ) و سپس نرهای جنسی تشکیل و به درختان بادام مهاجرت کرده و در آنجا نرهای جنسی مهاجر با مادههای جنسی تولید شده توسط شتههای ژینوپار جفت گیری کرده و سرانجام تخم گذاری در کنار جوانهها صورت گرفت.
ملیحه خسروی، رحیم عبادی، حسین سیدالاسلامی، بیژن حاتمی، خلیل طالبی جهرمی،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
در این بررسی لاروهای جوان و لاروهای سن آخر شبپره مومخوار بزرگ.Galleria mellonella L در معرض مومهای آغشته به غلظتهای 4/0 میلیگرم ماده مؤثره بر لیتر پایریپروکسیفن (شبه هورمون جوانی) و 25 میلیگرم ماده مؤثره بر لیتر دیفلوبنزورون (ممانعت کننده سنتز کیتین) در دماهای 25 ،30 و 35 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 5±65 درصد و تاریکی مطلق قرار گرفتند. آزمایشها نشان داد که این دو ترکیب باعث بروز تلفات لاروی در مقایسه با تیمار شاهد میگردند. بیشترین تلفات در مجموع دو سن لاروی مربوط به دیفلوبنزورون با 9/33 درصد و بعد پایریپروکسیفن با 1/24 درصد بود. این دو ترکیب بیشترین تلفات را روی لاروهای جوان به ترتیب با میانگین 8/57 و 5/31 درصد ایجاد کردند. درصد تشکیل شفیره و درصد خروج حشرات کامل در تیمار دیفلوبنزورون با تیمار شاهد تفاوتی نداشت، اما پایریپروکسیفن باعث کاهش تشکیل شفیره تا 4/48 درصد و کاهش درصد خروج حشرات کامل تا 8/44 درصد گردید. همچنین این ترکیب باعث بروز ناهنجاریهایی به میزان 1/55 درصد در شفیرههای تشکیل شده گردید. تأثیر شبه هورمون جوانی از نظر موارد فوق روی لاروهای سن آخر بیشتر از لاروهای جوان بود. کاربرد این ترکیب در دمای 25 و 30 درجه سانتیگراد باعث بروز بیشترین اختلالات شفیرگی به ترتیب تا 1/62 و 78 درصد گردید و در دمای 35 درجه سانتیگراد بروز شفیرههای ناسالم تا 7/19 درصد کاهش یافت. در مجموع تیمار لاروهای سن آخر با تنظیم کنندههای رشد در دمای 35 درجه سانتیگراد باعث افزایش درصد خروج حشرات کامل غیر طبیعی به میزان 4/49 درصد گردید. این ترکیبات روی کاهش میزان تخمریزی و کاهش درصد تفریخ تخم حشرات بهطور یکسان عمل کردند و90-70 درصد باعث کاهش ظهور نتاج نسل بعدی گردیدند. از اینرو تأثیر چشمگیری در کاهش جمعیت آفت دارند. با توجه به اثر ترکیبات تنظیم کننده رشد بر برخی ویژگیهای بیولوژیک لاروها، امکان استفاده از آنها به تنهایی یا همراه با دیگر ترکیبات شیمیایی (حشرهکشهای تدخینی) در کنترل تلفیقی اینگونه آفات انباری میسر است.