3 نتیجه برای شکلآبادی
محسن شکلآبادی، حسین خادمی، امیرحسین چرخابی،
جلد 7، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده
مقدار فرسایشپذیری خاک در مناطق خشک، و به ویژه در خاکهای با تکامل کم، بسیار وابسته به نوع مواد مادری خاک است. این پژوهش با هدف مقایسه توان تولید رواناب و رسوب در خاکهایی با مواد مادری متفاوت، و شناسایی حساسیت آنها به فرسایش در حوزه آبخیز گلآباد انجام شده است. حوزه آبخیز گلآباد واقع در شمال شرق اصفهان با میانگین بارندگی سالیانه 160 میلیمتر و سنگشناسی متنوع، یکی از حوزههای آبخیز با فرسایش شدید در کشور است. دوازده نوع خاک تشکیل شده روی مواد مادری متفاوت این حوزه انتخاب گردید. به طور کلی، خاکهای مورد بررسی میزان مواد آلی و رس کمی داشته ولی دارای مقادیر زیادی سنگریزه و شن میباشند. با استفاده از بارانساز صحرایی، رگباری با شدت 5±40 میلیمتر در ساعت و مدت 80 دقیقه، با میانگین قطر قطرات 56/6 میلیمتر و کارمایه 7/13 تا 2/17 ژول بر متر مربع بر میلیمتر، روی کرتی به مساحت یک متر مربع با سه تکرار روی هر خاک تولید گردید، و میزان رواناب و رسوب تولید شده در فواصل 10 دقیقه اندازهگیری شد.
نتایج نشان داد که خاکهای حاصل از آندزیت سبزرنگ و آبرفتی با پستی و بلندی کم و با منشأ مخلوط آذرین و رسوبی حداکثر رواناب و سریعترین زمان تبدیل بارندگی به رواناب، و خاکهای با مواد مادری سنگ آهک کرتاسه بالایی، گرانودیوریت و آبرفتی با پستی و بلندی متوسط، کمترین میزان رواناب و طولانیترین زمان تبدیل بارندگی به رواناب را داشتند. همچنین، حداکثر میزان رسوب در خاکهای حاصل از آندزیت سبزرنگ و پلمهسنگ همراه با ماسهسنگ، و حداقل آن در خاکهای حاصل از آبرفت با پستی و بلندی متوسط و گرانودیوریت دیده شد. حداکثر گلآلودگی در پلمهسنگ همراه با ماسهسنگ مشاهده گردید، و خاکهای دیگر تفاوتی از نظر میزان گلآلودگی نشان ندادند. در مجموع، نتایج این پژوهش، علاوه بر رتبهبندی حساسیت خاکها به فرسایش، گویای وابستگی بسیار زیاد توان تولید رواناب و رسوب خاکها به مواد مادری آنها در حوزه آبخیز مورد بررسی است، که نمونه خوبی از آبخیزهای منطقه خشک کشور میباشد.
محسن شکلآبادی، حسین خادمی، مصطفی کریمیان اقبال، فرشید نوربخش،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده
پژوهندگان بسیاری دگرگونی پوشش گیاهی در اثر چرای دام در منطقه زاگرس مرکزی را بررسی نمودهاند، اما مطالعه دقیقی در ارتباط با نقش اقلیم و مدیریت چرا در تغییر ویژگیهای خاک در این مناطق انجام نگرفته است. این مطالعه با هدف بررسی نقش اقلیم و قرق درازمدت بر ویژگیهای بیوشیمیایی خاک انجام شد. چهارده قرق مطالعاتی و مناطق مجاور چرا شده آنها در سه منطقه چادگان، پیشکوه و پشتکوه انتخاب و از دو عمق 5-0 و 15- 5 سانتیمتری نمونه خاک جمعآوری گردید و ویژگیهای خاک شامل کربن آلی (OC)، نیتروژن کل (TN)، نسبت کربن آلی به نیتروژن کل (C/N)، کربن توده زنده میکروبی (MBC)، نسبت کربن توده زنده میکروبی به کربن آلی (Cmic/Coc) و کسر متابولیکی (qCO2) اندازهگیری یا محاسبه گردید. کمترین میزان OC، MBC، TN و Cmic/Coc در منطقه چادگان مشاهده گردید که عمدتاً به علت ورودی کمتر بقایای تازه گیاهی در اثر اقلیم خشکتر میباشد. مقادیر این ویژگیها در مناطق پیشکوه و پشتکوه حدود 5/2 تا 3 برابر منطقه چادگان میباشند. شدت چرا در منطقه پیشکوه کمتر از منطقه پشتکوه بوده و تفاوتی بین مناطق چرا و قرق شده مشاهده نمیشود. اما به علت شدت بیشتر چرا در منطقه پشتکوه تفاوت شدید و معنیداری بین مناطق چرا و قرق شده وجود دارد. نتایج Cmic/Coc و qCO2 نشان داد کیفیت کربن خاک در مناطق پیشکوه و پشتکوه مناسبتر میباشد. در مجموع به نظر میرسد مناطق پیشکوه و پشتکوه میتوانند با مدیریت مناسب به سرعت احیا گردند در حالی که در منطقه چادگان احیای خاک به زمان بسیار طولانیتری نیاز خواهد داشت
وریا زارعی، محسن شکلآبادی،
جلد 18، شماره 70 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-زمستان 1393 )
چکیده
این بررسی بهمنظور بررسی اثر کاربریهای مختلف اراضی بر برخی شاخصهای کیفیت خاک با استفاده از روشهای آماری چند متغیره انجام گردید. در جنگلهای زاگرس واقع در شهرستان مریوان از سه کاربری جنگل، مرتع و زراعی و در دو عمق 25-0 و 50-25 سانتیمتر نمونه برداری صورت گرفت. ویژگیهای pH، هدایت الکتریکی، مقدار شن، سیلت، رس، آهک و پایداری خاکدانهها و همچنین کربن آلی در خاکدانههای پایدار اندازهگیری شد و روشهای تجزیه عاملهای اصلی، تحلیل خوشهای و تجزیه به توابع تفکیک جهت ارزیابی کیفیت خاک استفاده گردید. متغیرهای مورد بررسی در پنج عامل قرار گرفتند. مهمترین عاملها مربوط به کربن آلی و شاخصهای پایداری خاکدانهای بود. توزیع شماتیک عاملها و تحلیل خوشهای این نتایج را تأیید کردند. با تغییر کاربری، عاملهای کربن آلی خاکدانهای و پایداری خاکدانهها و در نتیجه شاخصهای پایداری بیشترین حساسیت را نشان میدهند. تغییرات این ویژگیها در کاربری جنگل و مرتع تقریباً مشابه بودند ولی کاربری زراعی در مقابل دو کاربری دیگر تغییرات متفاوتی را نشان داد. تبدیل کاربری جنگل به زراعی منجر به کاهش کربن خاکدانهای و خاکدانههای پایدار و همچنین افزایش واکنش خاک گردیده است. روشهای چند متغیره در ترکیب ویژگیهای خاک و تعیین شاخصهای مختلف و ارزیابی کیفیت خاک کارایی بیشتری داشتند.