حمید محمودزاده، محسن شکل آبادی، علی اکبر محبوبی،
جلد 18، شماره 68 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-تابستان- 1393 )
چکیده
اندوختههای کربن آلی خاک و ناپایداری کربن مستقیماً بر مشخصههای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاکها تأثیر دارند، بهعلاوه ظرفیت خود بازسازی خاکها ارتباط مستقیمی با ذخیرههای کربن خاک دارد. بررسی تغییرات بخشهای کربن آلی میتواند بهعنوان شاخصی در تعیین کیفیت خاک استفاده شود. هدف این پژوهش بررسی اثر تغییر کاربری اراضی بر بخشهای اندازهایی کربن آلی و شاخص ذخیره کربن خاک میباشد. نمونهبرداری خاک در حاشیه دریاچه زریبار در اواخر تابستان 1389 انجام گردید. نمونهبرداری به تفکیک در 3 کاربری باتلاق، زمینهای زیر کشت گندم و یونجه، که قبلاً بهصورت زمین مرطوب و باتلاق بودهاند، در سه عمق صفر تا 30، 60-30 و 90-60 سانتیمتر انجام شد. بخشبندی اندازهای کربن آلی پس از استفاده از التراسونیک انجام شده و خاکها به دو بخش کربن هم اندازه شن و هم اندازه سیلت + رس تقسیم گردید. مواد آلی هماندازه شن (بزرگتر از 50 میکرون) نسبت به بخش هماندازه رس + سیلت بیشتر ناپایدار بوده و جهت محاسبه شاخص ذخیره کربن استفاده گردید. نتایج بهدست آمده از بخشبندی اندازهایی نشان داد که در عمق صفر تا 30 سانتیمتر بیشترین مقدار کربن آلی در ذرات هماندازه شن در کاربری باتلاق بوده (01/67 گرم کربن بر کیلوگرم خاک) و کمترین مقدار در کاربری گندم (57/24 گرم کربن بر کیلوگرم خاک) بهدست آمده است. تبدیل باتلاق به یونجه و گندم بهترتیب باعث کاهش 39/48 و 14/45 تن در هکتار کربن آلی پیوندی با ذرات سیلت+رس در عمق صفر تا 30 سانتیمتر شده است.کربن ذخیرهشده در ذرات هماندازه سیلت+رس در عمق 60-30 سانتیمتر دو کاربری زراعی بیشتر از کربن بخش هماندازه شن میباشد. شاخص اندوخته کربن در یونجه و گندم نسبت به باتلاق بهترتیب 50 و 60 درصد کاهش نشان داده است، همچنین شاخص مدیریت کربن در یونجه 90/44 و در گندم 70/66 درصد کاهش یافته است.
اسماعیل اسفندیاری اخلاص، محسن نائل، جواد حمزه ئی، علی اکبر صفری سنجانی، محسن شکل آبادی،
جلد 22، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1397 )
چکیده
ارزیابی و مقایسه پایداری اکولوژیک سیستمهای مختلف کشت، یک ضرورت اجتنابناپذیر برای رسیدن به کشاورزی پایدار است. این ارزیابی از طریق مطالعه کیفیت خاک میسر است. از اینرو، بهمنظور بررسی اثرات میانمدت نظامهای مختلف خاکورزی حفاظتی (بدون خاکورزی و خاکورزی کمینه) و گیاه پوششی بر شناسههای زیستی کیفیت خاک، آزمایشی فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در منطقه دستجرد (همدان) اجرا شد. خاکورزی در سه سطح (NT: بدون خاکورزی، MT: خاکورزی کمینه و CT: خاکورزی مرسوم) و گیاه پوششی در دو سطح (C1: خلر و C2: بدون گیاه پوششی) در چهار سال زراعی بهصورت پیدرپی، اعمال شد. نمونهبرداری خاک در چهارمین سال زراعی (93-1392) و در دو گام (1- قبل از کشت گیاه پوششی و 2- پس از برداشت گیاه اصلی) و با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد بیشتر شناسههای بررسی شده در این مطالعه (کربن آلی کل، کربن فعال، تنفس پایه و فعالیت آنزیم فسفاتاز)، بهطور معنیداری تحت تأثیر گیاه پوششی، خاکورزی و زمان نمونهبرداری قرار گرفتند. بیشترین مقدار این ویژگیها در تیمار NT-C1، در زمان دوم نمونهبرداری و کمترین مقدار در تیمار CT-C2، در زمان اول نمونهبرداری مشاهده شد. برای مثال، پس از گذشت چهار سال از کاربرد تیمارها، میانگین اندازه کربن فعال خاک از 927 میلیگرم بر کیلوگرم در تیمار خاکورزی مرسوم + بدون گیاه پوششی به 1350 میلیگرم بر کیلوگرم در خاکورزی حفاظتی + گیاه پوششی خلر رسیده است. از این رو، بهترین مدیریت جهت حفظ و بهبود کیفیت خاک، خاکورزیهای حفاظتی همراه با گیاه پوششی خلر شناسایی شد.