21 نتیجه برای شیخ
رحیم هنرنژاد، علیرضا ترنگ، عبدالحسین شیخ حسینیان،
جلد 2، شماره 2 - ( 4-1377 )
چکیده
هفت رقم ایرانی و خارجی برنج به صورت طرح “دی آلل یک طرفه” تلاقی داده شد. والدین تلاقیها، به همراه نتاج F2 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار کشت و برخی از صفات کمی و تعیین کننده کیفیت (نسبت طول به عرض شلتوک و دانه قهوهای برنج، وزن برنج قهوهای و سفید، وزن پوسته برنج، بازده تبدیل و درصد برنج خرد، عملکرد ارقام، درصد آمیلوز، دمای ژلاتینی شدن و غلظت ژل دانه برنج) در آنها اندازهگیری گردید. تجزیه واریانس دادهها حاکی از وجود تفاوتهای معنیدار بین ژنوتیپها و اثرات ترکیبپذیری عمومی برای کلیه صفات و ترکیبپذیری خصوصی برای برخی صفات (نسبت طول به عرض شلتوک و دانه قهوهای برنج، بازده تبدیل و درصد برنج خرد) بود. تحلیل گرافیکی نتایج حاکی از وجود غالبیت جزئی در کنترل ژنتیکی صفاتی مانند نسبت طول به عرض شلتوک و دانه قهوهای (بدون پوسته) برنج، عملکرد دانه، درصد آمیلوز، دمای ژلاتینی شدن و غلظت ژل میباشد. لذا گزینش برای این گونه صفات با توجه به سهم نسبتاً زیاد اثرات افزایشی ژنها میسر میباشد. در کنترل ژنتیکی وزن برنج قهوهای غالبیت کامل و وزن برنج سفید و همچنین وزن پوسته برنج اثرات فوق غالبیت ژنها نقش تعیین کنندهای دارند. بنابراین با توجه به سهم بیشتر اثرات غیرافزایشی ژنها، انتخاب برای این صفات نمیتواند چندان مفید باشد. تفسیر نتایج حاصله حاکی از کنترل ژنتیکی مقادیر بیشتر طول به عرض شلتوک و دانه قهوهای برنج، وزن برنج قهوهای و سفید، عملکرد دانه و درصد آمیلوز توسط ژنهای مغلوب میباشد و کنترل مقادیر کمتر آنها توسط ژنهای غالب صورت میگیرد. برای نسبت طول به عرض شلتوک و دانه قهوهای برنج، رقم دمسیاه و برای وزن برنج قهوهای و سفید، رقم سپیدرود بیشترین ژنهای مغلوب را دارا هستند. برای عملکرد دانه بیشتر، رقم IR 28 و وزن پوسته کمتر، رقم سپیدرود بیشترین ژنهای مغلوب را دارند.
محمود شفاعی بجستان، محمد سلیمی گل شیخی،
جلد 6، شماره 4 - ( زمستان 1381 )
چکیده
در دهه اخیر پژوهشهای بسیاری در باره اثر ریشه گیاهان مختلف بر ویژگیهای مکانیکی خاک، به ویژه مقاومت برشی انجام و روشهای گوناگونی برای سنجش میزان افزایش مقاومت برشی خاک ارائه شده است، که از آن جمله میتوان به آزمایش برش بلوکهای خاک و ریشه در محل اشاره نمود. در پژوهش حاضر با استفاده از این روش به منظور تعیین اثر ریشه درختان پده و گز در افزایش مقاومت برشی خاک، آزمایشهایی در منطقه ملاثانی در ساحل کارون انجام گرفت. بدین منظور یک دستگاه هیدرولیکی برای اندازهگیری نیروی مورد نیاز در برش بلوکهای خاکی طراحی و ساخته شد. سپس در بازه مورد نظر 12 آزمایش برش شامل 4 آزمایش روی بلوکهای خاکی بدون ریشه به عنوان شاهد، 4 آزمایش روی بلوکهای با ریشه درخت گز، و 4 آزمایش با بلوکهای ریشه درخت پده انجام گرفت.
نتایج نشان داد که ریشه درختان گز و پده باعث افزایش 20-66 درصد مقاومت برشی خاک میگردد، و در عمقهای کم میزان این افزایش برای درختان گز به علت تراکم ریشه بیشتر، بیش از درختان پده بوده است.
زهرا شیخالاسلامی، جلال جمالیان،
جلد 7، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده
امروزه استفاده از نانهای تهیه شده از آرد کامل، به خاطر داشتن مقادیر زیاد فیبر، ویتامین و املاح معدنی، در کشورهای غربی، و به تازگی در کشور ما عمومیت یافته است. ولی در آرد کامل گندم میزان برخی عوامل نامطلوب، که مهمترین آنها اسید فیتیک است، بالا میباشد. اسید فیتیک ترکیبی فسفره است که به شکل نمک پتاسیم- منیزیم، به ویژه در سلول و لایه آلرون غلات وجود دارد، و معمولا" به فرم نمک آلی فیتات دیده میشود. میزان این ترکیب بسته به درصد استخراج آرد متفاوت است. اسید فیتیک توانایی زیادی برای اتصال به فلزات و املاح معدنی نظیر آهن، کلسیم، روی و غیره دارد. در نتیجه این عناصر را به صورت کمپلکسهای غیر محلول در آورده، از دسترس بدن دور میسازد. افزون بر این، فیتات میتواند با پروتئین، کربوهیدرات و چربی موجود در رژیم غذایی واکنش کرده، آنها را به کمپلکس غیر محلول تبدیل و در نتیجه از هضم و جذب آنها جلوگیری کند. در پژوهش حاضر میزان اسید فیتیک در آرد، خمیر و نانهای سنگک و لواش ماشینی متداول در خراسان اندازهگیری گردید. به این منظور، در مرحله نخست میزان اسید فیتیک آرد با درصدهای استخراج متداول در تهیه نان، و نیز دو آرد مخلوط 50-50 از این آردها اندازهگیری شد. در مرحله دوم نان معمولی مورد نظر (سنگک و لواش ماشینی) با استفاده از چهار تیمار از این آردها به شیوه نانوا تهیه و سپس در خمیر و نان حاصل مقدار اسید فیتیــــک اندازه گرفته شد. همچنین، در مورد نان و آرد، ترکیبات مختلف تغذیهای مرتبط با اسید فیتیک محاسبه گردید.
نتایج نشان داد که میزان اسید فیتیک در نمونههای آرد مورد استفاده در تهیه نانها زیاد است (به طور میانگین 37/570 میلیگرم در 100 گرم)، و با توجه به روش کنونی تهیه نان، که در اغلب نقاط کشور رایج است، تخمیر و پخت نان نمیتواند کمک چندانی به کاهش اسید فیتیک موجود در نان کند. در نتیجه، میزان اسید فیتیک در نان تولیدی نیز بالا است (به طور میانگین 31/347 میلیگرم در 100 گرم).
جلال جمالیان، زهرا شیخالاسلامی،
جلد 8، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده
نان غذای اصلی اغلب مردم ایران وتأمینکننده بخش اغظم کالری و پروتئین دریافتی آنها درشهر و روستا میباشد. متأسفانه بهدلیل مصرف آرد با درصد استخراج بالا و عدم رعایت شرایط مناسب تخمیر، میزان اسید فیتیک در نانهای ایرانی زیاد است. اسید فیتیک جذب و دسترسی به عناصری مانند کلسیم، آهن، روی، منیزیم، کرم، مس و حتی پروتئین، کربوهیدرات و چربی را در بدن مختل میسازد و موجب سوء تغذیه ناشی از کمبود این عناصر بهویژه کم خونی فقر آهن میشود. درپژوهش حاضر نخست با استفاده از آرد با درصد استخراجهای متداول نانهای سنگک و لواش ماشینی تهیه گردید و میزان اسید فیتیک در آنها تعیین شد. سپس اثر تیمارهای مختلف مانند مقدار مخمر، زمان تخمیر و درصد استخراج روی اسید فیتیک نان بررسی گردید. با توجه به کاهش مقدار اسید فیتیک و حفظ خواص تکنولوژیک بهترین تیمارهای نان انتخاب و بر روی آنها آزمونهای اندازهگیری پروتئین، خاکستر، چربی و رطوبت، آزمونهای ارزیابی کیفیت تغذیهای مانند تعیین میزان آهن و لیزین قابل استفاده و همچنین ارزیابی ارگانولپتیک (بافت،رنگ مغز و پوسته، طعم و بو) انجام شد.
نتایج نشان داد که حذف کامل اسید فیتیک از نانهای لواش و سنگک در این شرایط غیر ممکن است، ولی در مورد نان لواش ماشینی تیمار 5/2 درصد مخمر، 4 ساعت تخمیر و مخلوط 50 : 50 آردهای 81 و 5/86 درصد استخراج و در مورد نان سنگک تیمار 5/2 درصد مخمر، 4 ساعت تخمیر و مخلوط 50 : 50 آردهای 5/86 و 5/97 درصد استخراج از نظر میزان اسید فیتیک کاهش قابلملاحظهای داشتند و از نظر حفظ خواص تغذیهای مشخص شد که مقدار لیزین هر یک، مشابه مقدار آن در نانهای شاهد و مقدار آهن قابل استفاده در این تیمارها بالاتر از نانهای شاهد بود. در ارزیابی ارگانولپتیک تفاوت معنیداری (در سطح 5 درصد ) بین نانهای حاصل از تیمارهای فوق و نانهای شاهد ملاحظه نشد و همچنین از نظر توجیه تکنولوژیک و اقتصادی، این تیمارها بهترین تیمارهای آزمایش شناخته شدند.
عزیز شیخی گرجان، خلیل طالبی، علی اصغر پور میرزا،
جلد 8، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
زنبورهای پارازیتوئید تخم سن گندم از مهمترین دشمنان طبیعی این آفت میباشند. یکی از راهکارهای معمول برای حفظ و حمایت از دشمنان طبیعی استفاده از حشرهکشهای انتخابی است. بدین منظور تأثیر پنج حشرهکش مصرفی در مزارع غلات روی مراحل مختلف رشـدی زنبور T. grandis در شرایط آزمایشـگاه ارزیابی شد. غلظتهای مورد بررسی حشرهکـشها بر پایه دزهای توصـیه شده بودند. تخمهای پارازیته در مرحله 3، 5 و 8 روزه در محلول حشرهکشها غوطهور گردیدند. اثر در همه تیمارها به جز فنیتروتیون، تخمهای پارازیته 3 و8 روزه به ترتیب بیشترین و کمترین درصد خروج زنبور را داشتند. در میان حشرهکشهای آزمایش شده دلتامترین بیشترین وفوزالن کمترین تأثیررا روی خروج زنبور از تخمهای پارازیته تیمار شده نشان دادند. زنبورهای خارج شده از تخمهای پارازیته 3 و 8 روزه درهر یک از تیمارهای فنیتروتیون، تری کلروفن و اس فن والریت از نظر درصد پارازیته کردن اختلاف معنیداری داشتند. در تیمارهای فنیتروتیون و تری کلرفن قابلیت پارازیته کردن زنبورهایی که از تخمهای پارازیته 3 روزه خارج شده بودند کمتر از تخمهای پارازیته 8 روزه بود. این آزمایشها همچنین نشان دادند که تماس زنبورهای بالغ با سطوح سمپاشی شده با دزهای توصیه شده کلیه حشرهکشهای مورد بررسی، منجر به صددرصد تلفات میگردد.
بهاء الدین نجفی، منصور زیبایی، محمدحسین شیخی، محمدحسن طرازکار،
جلد 11، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
در این مطالعه بهمنظور پیشبینی قیمت عمده فروشی برخی محصولات زراعی شامل گوجهفرنگی، پیاز و سیبزمینی در استان فارس، برای افق زمانی یک، سه و شش ماه آتی از روشهای معمول پیشبینی و شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. دادههای مورد نیاز برای دوره مهر 1377 تا تیرماه 1384 از اداره جهاد کشاورزی استان فارس اخذ گردید. از دادههای دوره مهرماه 1377 تا دیماه 1383بهمنظور مقایسه روشها و از دادههای شش ماه آخر جهت بررسی قدرت پیش بینی استفاده شد. بهمنظور مقایسه خطای پیشبینی روشهای مختلف نیز، از معیارهای میانگین قدرمطلق خطا، میانگین مجذور خطا و معیار درصد میانگین مطلق خطا بهره گرفته شد. نتایج مطالعه نشان داد که شبکه عصبی مصنوعی دارای خطای پایینتری جهت پیشبینی قیمت محصولات مختلف در افق زمانی یک و سه ماه آینده میباشد و بهطور معنیداری از سایر روشها دقیقتر است. اما در پیشبینی شش ماه آینده تفاوت معنیداری بین روشهای معمول و شبکه عصبی مصنوعی وجود ندارد.
زهره داورپناه، محمود شیخ زین الدین، شهرام دخانی، قدرت الله سعیدی،
جلد 13، شماره 47 - ( (الف) -بهار 1388 )
چکیده
ارزش و اهمیت ریشه شیری ن بیان ب هدلیل تنوع مواد شیمیایی موجود در آن است که از بین این ترکیبات، اسید گلیسیریزیک ب ه عنوان ماده مؤثره آن از اهمیت ویژه ای در صنایع غذایی، داروسازی و دخانیات برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسی اثر فصل و منطقه برداشت بر ترکیبات شیمیایی شامل خاکستر، ق ند و اسید گلیسیریزیک و کیفیت ریشه شیرین بیان بود . در این پژوهش ، ریشه های شیرین بیان در دو فصل تابستان و پاییز و از ۳ منطقه ( اقلید، بیضاء و دشمن زیاری ) در استان فارس، یک منطقه در استان کرمان (بافت ) و یک منطقه در استان کرمانشاه (اسلام آباد) برداشت و آزمایش های شیمیایی تعیین صفات روی پودر عصاره آنها انجام شد . داده های آزمایش بر اساس طرح بلوک کامل تصادفی با ۶ تکرار و به صورت مرکب تجزیه گردید . با توجه به نتایج حاصل، اثر فصل بر میزان قند قبل و بعد از هیدرولیز، اثر منطقه و اثر متقابل فصل و منطقه بر میزان خاکستر، قند قبل و بعد از هیدرولیز و میزان اسید گلیسیریزیک در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود . نتایج نشان داد که کمترین میزان خاکستر در ریشه شیرین بیان منطقه اسلام آباد و در فصل تابستان ، بیشترین میزان قند قبل از هیدرولیز در ریشه های برداشت شده از منطقه اسلام آباد و بافت ، بیشترین میزان قند بعد از هیدرولیز از ریشه های برداشت شده از منطقه اسلا مآباد در فصل پاییز و بیشترین میزان اسید گلیسیریزیک در ریش ههای برداشت شده از منطقه بیضاء در فصل پاییز به دست آمد.
محمود شیخ زین الدین، مهرنوش تدینی، شهرام دخانی، صبیحه سلیمانیان زاد،
جلد 13، شماره 48 - ( تابستان 1388 )
چکیده
ترشح پلی ساکاریدهای خاص توسط برخی باکتر ی های اسید لاکتیک، حین فرایند تخمیر، باعث بهبود و یژگی های حسی و پایداری محصولات تخمیری ازجمله ماست می شود. هدف از این مطالعه اندازه گیری مقدار پلی ساکاریدهای مترشحه در چند نمونه ماست سنتی و ماست های تولید شده از : S و 2 S صنعتی و بررسی اثر این ترکیب برخصو صیات فیزیکی محصول می باشد. سه نمونه ماست سنتی ( 1 با هم مقایسه شدند. نتایج به دست آمده نشان داد (I) تولید شده از شیر گاو ) و یک نمونه صنعتی : G مخلوط شیر گاو و گوسفند و ماست مقدار ،pH ، بین نمونه های آزمایش شده تفاوت معنی داری به لحاظ ویژگ ی های فیزیکی و شیمیایی شامل مقدار چربی، ماده خشک غیر چرب پلیساکاریدهای مترشحه، گرانروی، کشداری و حساسیت به آب اندازی وجود دارد . بررسی آماری نمون ه ها در قالب طرح کاملاً تصادفی در .(P <٠/ حاکی از این است که هم بستگی بین پلیساکاریدهای مترشحه با گرانروی و کاهش حساسیت به آ باندازی معنی دار است ( ٠٥ حالی که در نمونه های مذ کور هم بستگی معنیداری بین خصوصیات فیزیکی مورد بررسی و میزان چربی و یا ماده خش ک بدون چرب در دامنه مورد مطالعه مشاهده نشد . در مرحله دوم، به منظورحذف اثر ترکیب شیمیایی شیر و بررسی اثر پلی ساکاریدهای مترشحه نمونه های ماست با استفاده از شیر فاقد چربی و ماس ت های بررسی شده در مرحله قبل، به عنوان آغازگر، تولید شدند . در این نمونه ها اختلاف معنیداری بین مقدار پلی سا کاریدهای مترشحه و هم چنین خصوصیات فیز یکی آنها مشاهده شد . از طرفی در نمون ه های تولید شده هم بستگی معنی داری بین خصوصیات فیزیکی و مقدار پلی ساکاریدهای مترشحه نیز وجود داشت.
امیرحسین قرهشیخلو، محمدرضا وهابی، حمیدرضا کریمزاده،
جلد 14، شماره 53 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک، پاییز 1389 )
چکیده
به منظور طبقهبندی و تعیین اجتماعات گیاهی مستقر در دامنههای ارتفاعات کرکس واقع در منطقه مرکزی ایران، آمار کمی 46 ویژگی محیطی شامل: اقلیم (12 عامل)، خاک (26 عامل)، زمین شناسی و فیزیوگرافی (8 عامل) مورد بررسی قرار گرفت. نمونهبرداری پوشش گیاهی به روش تصادفی- سیستماتیک انجام و شاخص پوشش تاجی اندازهگیری شد. جهت بررسی تشابه و تفاوت موجود در اجتماعات گیاهی با استفاده از نرمافزار PC-ORD و بر اساس شاخص فاصله اقلیدوسی نسبی به روش واریانس حداقل تجزیه خوشهای انجام گرفت و نتایج به صورت دندروگرام ترسیم شد. پس از آن با استفاده از تجزیه واریانس یک طرفه (ANOVA) با روش دانکن و بر مبنای طرح کاملاً تصادفی نا متعادل، مهمترین عاملهای محیطی که نقش مؤثری در ایجاد تفاوت داشتند، شناسایی شد. نتایج حاصل از تجزیه خوشهای مکانهای مورد مطالعه،3 رویشگاه متفاوت را در سطح تشابه 68 درصد نشان داد. از میان این 46 عامل، 24 عامل (8 عامل اقلیم و 16 عامل خاک) تأثیر معنیداری (در سطح اعتماد 95%) در ساخت گروههای سه گانه دندروگرام داشتند. در طبقهبندی دیگری که صورت گرفت، شاخص درصد ترکیب پوشش 17 گونه گیاهی به عنوان عامل مؤثر در جداسازی رویشگاهها و تعیین اجتماعات گیاهی بررسی شد. نتایج طبقهبندی خوشهای نیز نشان داد که رویشگاههای مطالعه شده در سطح تشابه 94 درصد در قالب سه رویشگاه عمده طبقهبندی میشوند.
امیرحسین قرهشیخلو، محمدرضا وهابی، حمیدرضا کریمزاده،
جلد 14، شماره 53 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک، پاییز 1389 )
چکیده
هدف از این تحقیق مقایسه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاکهای دارای پوشش گیاهی با سطوح مجاور عاری از پوشش در منطقه دق سرخ اردستان است. جهت انجام این پژوهش، ابتدا به روش فیزیونومی، تیپبندی پوشش گیاهی انجام گرفت و در هر تیپ رویشی، منطقه معرف جهت نمونهبرداری پوشش گیاهی و خاک مشخص شد. نمونهبرداری پوشش گیاهی به روش تصادفی- سیستماتیک انجام گرفت و شاخص پوشش تاجی اندازهگیری شد. در مجموع 22 عامل فیزیکی و شیمیایی خاک نیز در هر یک از تیپهای رویشی و منطقه بدون پوشش بررسی شد. سپس با استفاده از نرم افزار PC-ORD، جهت بررسی تشابه و تفاوت موجود در خاک عرصههای بیابانی، تجزیه خوشهای انجام گرفت و نتایج به صورت دندروگرام ترسیم شد. پس از آن با استفاده از تجزیه واریانس یک طرفه (ANOVA) با روش دانکن و بر مبنای طرح کاملاً تصادفی نا متعادل، مهمترین عاملهای خاک که نقش مؤثری در ایجاد تفاوت در خاکهای منطقه داشتند، شناسایی شد. نتایج نشان داد که خاک عرصههای دارای پوشش و بدون پوشش از نظر خصوصیات فیزیکی تفاوت زیادی داشته، به طوری که در مناطق عاری از پوشش گیاهی، بافت خاک سنگینتر و درصد سنگریزه کمتر میشود. از لحاظ خصوصیات شیمیایی نیز فراوانی یونهای سدیم، کلسیم، منیزیم، کلر و همچنین بالا بودن مقدار هدایت الکتریکی در منطقه عاری از پوشش سبب تفاوت قابل ملاحظهای شده بود. وضعیت توپوگرافی و شیب منطقه عاری از پوشش به گونهای است که کلیه روانابها به این منطقه هدایت شده و املاح را با خود در این منطقه انباشت میکند. همچنین بالا بودن سطح آب زیرزمینی و صعود مویینه املاح به بالا از مهمترین دلائل شوری این منطقه است. این عوامل محدودیتی برای استقرار پوشش گیاهی در عرصههای بیابانی منطقه اردستان محسوب میشود.
مهدی مردیان، علی نجفینژاد، جواد وروانی، واحدبردی شیخ،
جلد 16، شماره 59 - ( علوم فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك-بهار - 1391 )
چکیده
یکی از بخشهای مهم مدیریتی اکوسیستمها، بررسی وضعیت رسوبدهی آبخیزها و تغییرات مربوط به آن است. با توجه به اینکه میزان رسوبدهی وابسته به میزان رواناب میباشد و رواناب بهترین شاخص منفرد برای برآورد بار رسوب است در این تحقیق به ارزیابی دو حالت تغییر شکلیافته مدل MUSLE برای 9 رویداد سیلابی در دو زیرحوضه اصلی سد کمالصالح استان مرکزی پرداخته شد. برای انجام کار، پس از اینکه پارامترهای مدل مذکور شامل رواناب، ضریب فرسایشپذیری، توپوگرافی، مدیریت پوشش و عملیات حفاظت خاک با استفاده از روابط مربوطه محاسبه شد، توان عامل رواناب به دو روش اصلاح گردید. نتایج شاخصهای ارزیابی نشان داد که در روش ضریب تصحیح نسبت m با ارائه یک رابطه به جای عدد 56/0 توان عامل رواناب، اختلاف مقادیر رسوب مشاهدهای و برآوردی وقایع سیلابی کوچک و بزرگ در مقایسه با روش ضریب تصحیح میانگین به طور قابلتوجهی کاهش مییابد. به گونهای که کاربرد این روش اصلاحی باعث افزایش صحت مدل MUSLE شده و درصد انحراف معیار را کاهش داده است. همچنین آزمون اعتبارسنجی مدل در این روش اصلاحی انجام شد که بر این اساس ضریب کارایی برای ایستگاه حسنآباد (زیرحوضه رودخانه بزرگ) 997/0 و برای ایستگاه قلعهنو (زیرحوضه آشورآباد) 811/0 به دست آمد و کارایی مدل اصلاحی به روش ضریب تصحیح نسبت m را تأیید کرد. با این حال پیشنهاد میشود با داشتن تعداد بیشتری هیدروگراف منفرد و رسوبگراف متناظرشان، کارایی این روش اصلاحی در سایر آبخیزها نیز ارزیابی شود.
محمدباقر حیدریان پور، عبدالمجید ثامنی، جمال شیخی، نجفعلی کریمیان ، مهدی زارعی،
جلد 18، شماره 67 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك- بهار- 1393 )
چکیده
به منظور بررسی اثر کاربرد ورمی کمپوست و نیتروژن بر رشد، غلظت و جذب کل عناصر غذایی آفتابگردان، آزمایشی در شرایط گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار طراحی و اجرا شد. تیمارها شامل سه سطح ورمی کمپوست (صفر، 5/2، و 5 درصد وزنی) و سه سطح نیتروژن (صفر، 90، و 180 میلیگرم در کیلوگرم) بود. کاربرد 5/2 درصد ورمی کمپوست، میانگین وزن تر و خشک، و جذب کل پتاسیم، آهن، روی، منگنز و مس اندام هوایی آفتابگران را به طور معنیداری نسبت به سطح بدون کاربرد ورمی کمپوست افزایش داد ولی میانگین غلظت روی و مس را کاهش داد. کاربرد 90 میلیگرم نیتروژن در مقایسه با سطح بدون کاربرد نیتروژن، میانگین وزن تر و خشک و غلظت نیتروژن، روی و منگنز، جذب کل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، روی، منگنز و مس اندام هوایی آفتابگردان را افزایش داد ولی میانگین غلظت فسفر را کاهش داد. کاربرد 180 میلیگرم نیتروژن تنها میانگین جذب کل نیتروژن را نسبت به سطح 90 میلیگرم نیتروژن افزایش داد. تیمار 5/2 درصد ورمی کمپوست توأم با 90 میلیگرم نیتروژن، عملکرد وزن خشک اندام هوایی آفتابگردان را نسبت به تیمار دارای 5/2 درصد ورمی کمپوست بدون کاربرد نیتروژن به طور معنیداری افزایش داد.
حسین اکبری مجدر، عبدالرضا بهره مند، علی نجفی نژاد، واحد بردی شیخ ،
جلد 18، شماره 67 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك- بهار- 1393 )
چکیده
در واسنجی مدلهای هیدرولوژیک توزیعی، اصلاح و تغییر مکرر پارامترها یک مسئله شناخته شده و همیشگی است. بنابراین استفاده از روشهایی برای تحلیل حساسیت و کاهش تعداد پارامترها برای واسنجی مدل ضرورت دارد. این مقاله استفاده از یک روش تحلیل حساسیت که در آن برای هر یک از پارامترها نسبت حساسیت و همچنین نمودار ارتباط پارامتر با نتایج شبیهسازی ارائه میشود را شرح میدهد. در این بررسی مجموع رواناب خروجی، به همراه چهار بخش مهم بیلان آب شامل رواناب سطحی، جریان جانبی، آب زیرزمینی و تبخیر و تعرق به عنوان تابع هدف انتخاب و حساسیت هر پارامتر بر آنها بررسی شده است. مدل SWAT یک مدل در مقیاس آبخیزهای رودخانهای بوده و میتوان اثر اقدامات مختلف مدیریتی بر فرآیندهای مختلف هیدرلوژیک از قبیل رواناب، فرسایش و رسوب و زهآب اراضی کشاورزی را شبیهسازی کرد. یک شاخص حساسیت نسبی برای رتبهبندی حساسیت پارامترها مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس نتایج، پارامترهای فاکتور جبران تبخیر در لایههای خاک (ESCO)، CN، هدایت هیدرولیکی اشباع خاک (SOL-K)، و چگالی توده خاک (SOL-BD) حساسترین پارامترها بودند. این پارامترها در بسیاری از مطالعات صورت گرفته در سطح جهان نیز به عنوان حساسترین پارامترها معرفی شدهاند.
حسین شکفته، مجید افیونی، محمدعلی حاجعباسی، حسین ر نظامآبادیپو، فریبرز عباسی، فرید شیخالاسلام،
جلد 18، شماره 70 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-زمستان 1393 )
چکیده
کاربرد مرسوم کودهای نیتروژنه از طریق آب آبیاری، یکی از مهمترین عوامل افزایش غلظت نیترات آبهای زیرزمینی نواحی فاریاب میباشد. این مسئله، مدیریت آب و عناصر غذایی را برای کاهش آلودگی آبهای زیرزمینی و افزایش بازده عناصر غذایی ضروری مینماید. برای برآوردهنمودن این نیاز، کودآبیاری قطرهای یک جایگزین مناسب میباشد. طراحی و اجرای کود آبیاری قطرهای نیازمند به دانستن آبشویی نیترات از محصولات با ریشهی سطحی نظیر سیبزمینی که نمیتوانند از لایههای پایینی خاک عناصر غذایی را جذب کنند، دارد. در این پژوهش، آبشویی نیترات از مزرعهی سیبزمینی تحت آبیاری و کوددهی قطرهای با استفاده از سیستم استنتاج تطبیقی فازی-عصبی (Adaptive Network-based Fuzzy Inference System:ANFIS) در ترکیب با الگوریتم ژنتیک مدلسازی و پیشبینی گردید. در قسمت اول این مطالعه با استفاده از HYDRUS-2D، آبشویی نیترات از خاک شنی تحت کشت سیبزمینی درشرایط شدت جریانهای مختلف قطرهچکان و مقادیر مختلف کود نیتروژن مدلسازی و شبیهسازی گردید. نتایج حاصل از شبیهسازی HYDRUS-2D برای آموزش و اعتبارسنجی ANFIS جهت پیشبینی آبشویی نیترات استفاده شد. یافتن شعاع دستهها در ANFIS، با استفاده از الگوریتم ژنتیک انجام گرفت. ضریب همبستگی و درصد خطای مطلق میانگین نسبی بین دادههای حاصل از مدل ANFIS و مشاهدهای برای دادههای امتحانی بهترتیب 99/0 و64/0 بود. باتوجه به معیارهای ارزیابی مشخص شد که ANFIS با دقت بالایی میتواند آبشویی نیترات را در شرایط مطالعهی حاضر شبیهسازی نماید. همچنین ANFIS میتواند عدم قطعیت ناشی از دادههای مزرعهای را پوشش دهد.
آذر شیخزینالدین، عبدالکریم اسماعیلی ، مسعود نوشادی،
جلد 19، شماره 74 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- زمستان 1394 )
چکیده
کود اوره (%۴۶ نیتروژن) یکی از پرمصرفترین و ارزانترین کودهای شیمیایی نیتروژنی است و از آنجا که حلالیت بالایی در آب دارد، بخش قابل توجهی از آن در صورتیکه آب آبیاری یا بارندگی زیاد باشد، به راحتی شسته شده و منجر به تغییر کیفیت آبهای زیرزمینی و سطحی میشود. از اینرو، در این مطالعه اثرات استراتژیهای کمآبیاری و کوددهی بر روی تلفات نیترات با استفاده از مدل SWAT برای حوضه آبریز طشک- بختگان شبیهسازی شد. در این تحقیق از طریق مقایسه خروجی مدل با مشاهدات واقعی هیدرولوژیکی، عملکرد محصولات گندم، جو، ذرت و برنج و نیترات با استفاده از الگوریتم2SUFI در نرمافزار SWAT_CUP واسنجی و اعتبارسنجی شد، سپس از مدل واسنجی شده جهت ارزیابی استراتژیهای مدیریتی گوناگون استفاده شد. زمانیکه مدل اثرات کاهش مصرف در کود اوره از 10 تا 70 درصد را مدلسازی نمود، عملکرد گندم بین 1 تا 27، جو 8/0 تا 24 ، ذرت 42/0 تا 21 و برنج 47/0 تا 9 درصد کاهش یافت، این در حالیاست که این امر منجر به کاهش تلفات نیترات از طریق آبشویی به میزان 16 تا 81، 18 تا 80، 15 تا 85 و 5/12 تا 6/83 درصد، بهترتیب در این محصولات شد. بنابراین با مقایسه تغییرات در عملکرد محصولات و تلفات نیتروژن از طریق آبشویی، این نتیجه حاصل میشود که کاهش قابل توجهی در تلفات نیتروژن میتواند با حداقل هزینه روی عملکرد از طریق بهینه کردن مصرف کود، حاصل شود.
امیر شیخان، محمد شایاننژاد، وحید عرب نصرآبادی،
جلد 23، شماره 2 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1398 )
چکیده
امروزه استفاده از پساب شهری تصفیه شده برای کشاورزی در جهان رو به افزایش است. یکی از روشهای تصفیه طبیعی پساب، تالاب مصنوعی است. در این پژوهش اثر زمانهای ماند سه و شش روز در عملکرد تالاب مصنوعی عمودی، افقی و ترکیبی (ابتدا جریان عمودی و سپس افقی) با بستر پرلیت و گیاه سیپروس روی پساب شهری بررسی شده. در این پژوهش حوضچههای تالاب افقی با ابعاد 75/0 متر عرض، 5/0 متر عمق و 6 متر طول و تالاب عمودی بهصورت استوانهای با قطر 7/0 متر و 2/1 متر ارتفاع طراحی شدند. در زمان ماند سه روز در تالابهای عمودی، افقی و ترکیبی، میانگین راندمان حذف نیترات بهترتیب 4/31، 3/36 و 3/56 درصد، آمونیوم بهترتیب 6/7، 7/32 و 8/37 درصد و کلیفرم مدفوعی بهترتیب 3/53، 4/93 و 9/96 شد. همچنین در زمان ماند شش روز در تالابهای عمودی، افقی و ترکیبی میانگین راندمان حذف نیترات بهترتیب 8/45، 4/58 و 5/77 درصد، آمونیوم بهترتیب 9/16، 1/75 و 3/79 درصد و کلیفرم مدفوعی بهترتیب 58، 5/97 و 9/98 درصد شد. در مجموع نتایج نشان داد که تالاب مصنوعی ترکیبی با بستر پرلیت و گیاه سیپروس، عملکرد مناسبی در حذف آلایندههای پساب بهویژه کلیفرم مدفوعی داشته است.
سودابه مطلبانی، منصور زیبایی، آذر شیخ زین الدین،
جلد 24، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - پاییز 1399 )
چکیده
اثر متقابل رشد جمعیت، بهبود فناوری و تغییر اقلیم بهشدت بر پایداری کشاورزی و محیط زیست تأثیر گذاشته است. در ایران، عملیات خاکورزی متداول منجر به فرسایش خاک و از دست دادن مواد آلی خاک شده است. کشاورزی حفاظتی (CA) میتواند بهعنوان ابزاری برای افزایش بهرهوری مواد غذایی، کاهش فقر و تقلیل دهنده پیامدهای تغییر اقلیم در خانوارهای روستایی، محسوب شود. از اینرو هدف از انجام این مطالعه بررسی تعیینکنندهها و تأثیر فناوری کشاورزی حفاظتی برعملکرد گندم، فقر خانوار و مصرف آب است. برای این منظور، مدل رگرسیون سوئیچینگ درونزا (ESR) برای برآورد اثرات فناوری خاکورزی حفاظتی بر متغیرهای پیوسته مانند عملکرد گندم، فقر و میزان آب مصرفی، بکار گرفته شد. اطلاعات مورد نیاز از 260 کشاورز در منطقه زرقان از طریق تکمیل پرسشنامه در سطح مزرعه جمعآوری شد. نتایج نشان داد که در معادله انتخاب از روش (ESR)، ده ضریب (از مجموع دوازده ضریب) در سطح 5 درصد یا بالاتر معنیدار هستند. آگاهی از کیفیت خاک، دسترسی به اعتبارات، دسترسی به اطلاعات، تحصیلات، اندازه مزرعه، مالکیت ماشینآلات، شرکت در فعالیتهای ترویجی و درک کشاورز اثرات مثبت و معنیداری بر احتمال پذیرش فناوری حفاظتی دارند. در مقابل، متغیرهای فاصله تا مرکز خرید و تعداد قطعات زمین، اثرات منفی و معنیداری بر پذیرش دارند. همچنین، نتایج تحلیل جایگزین واقعیت نشان داد که در صورت بکارگیری فناوری خاکورزی حفاظتی از سوی کشاورزان، عملکرد گندم بهمیزان 1/05 تن افزایش و شکاف فقر و مصرف آب بهترتیب به میزان 20 % و 910 متر مکعب در هکتار کاهش خواهد یافت.
جهانگیر عابدی کوپایی، وحید عرب نصرآبادی، امیر شیخان،
جلد 26، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - بهار 1401 )
چکیده
یکی از راههای کاهش بار آلودگی پساب استفاده از تالاب مصنوعی است. در این پژوهش عملکرد تالاب مصنوعی ترکیبی با بستر سنگ معدنی پامیس و گیاه وتیور بر روی پساب شهری مورد بررسی قرار گرفته است. تالاب ترکیبی با مشخصات مذکور در حاشیه تصفیهخانه پساب دانشگاه صنعتی اصفهان احداث شد. بهمنظور بررسی عملکرد تالاب مصنوعی، اثر زمانهای ماند سه و شش روز بر راندمان حذف با استفاده از طرح کاملاً تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. در زمان ماند سه روز بهطور متوسط در تالاب با جریان عمودی، جریان افقی و تالاب ترکیبی، کلیفرم گوارشی بهترتیب 47/0، 98/3 و99/1 درصد، BOD5 بهترتیب 7/6، 20/9 و 26/9 درصد و CODبهترتیب 4/6، 40/0 و 42/7 درصد کاهش یافت. همچنین، در زمان ماند شش روز بهطور متوسط در تالاب با جریان عمودی، جریان افقی و تالاب ترکیبی، کلیفرم گوارشی بهترتیب 6/61، 3/99 و 8/99 درصد، BOD5 بهترتیب 10/7، 29/9 و 37/4 درصد و COD بهترتیب 16/0، 86/8 و 88/9 درصد کاهش یافت. ترکیب پامیس بهعنوان مادهای متخلخل با قابلیت جذب عناصر و همچنین گیاه وتیور بهعنوان یک گیاه توانا در گیاهپالایی عملکرد بسیار مناسبی را در زمان ماند کم نمایش داد.
طاهره محمدی، واحدبردی شیخ، آرش زارع،
جلد 26، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - زمستان 1401 )
چکیده
تحلیل روند دبی جریان اطلاعات عملی برای مدیریت بهتر منابع آب در آستانه تغییر اقلیم فراهم میکند. بنابراین در این پژوهش تغییرات آورد حوزه آبخیز گرگانرود طی سه دهه اخیر مورد بررسی قرار گرفته است. از روش من- کندال برای آشکارسازی روند و روشهای پتیت، نرمال استاندارد و بویشند برای شناسایی نقاط تغییر ناگهانی در سریهای زمانی دبی در هشت ایستگاه آققلا، گالیکش، گنبد، حاجیقوشان، نوده، رامیان، سدگرگان (وشمگیر) و تمر استفاده شده است. آزمون من- کندال وجود روند معنیدار (سطح 5 درصد) منفی (کاهش جریان) را در مقیاس روزانه و سالانه در همه ایستگاهها نشان داد. در مقیاس ماهانه شدیدترین روند منفی در ایستگاههای آققلا، گالیکش، گنبد، حاجیقوشان و رامیان مربوط به ماه تیر بود ولی در دو ایستگاه نوده و تمر بهترتیب مربوط به ماههای مرداد و بهمن بود. در مقیاس فصلی در همه ایستگاهها روند کاهشی مشاهده شد ولی این روند در برخی فصلها معنیدار نبود. از طرفی نتایج حاصل از تحلیل نقاط تغییر در دبی نشان داد که نقاط تغییر در دادههای مورد استفاده در این مطالعه بیشتر از نوع کاهشی و در مواردی نیز افزایشی و در برخی از ایستگاهها اصلا نقاط تغییری شناسایی نشده است. بنابراین تعداد تغییرات کاهشی در ایستگاههای هیدرومتری مورد مطالعه، بهطور معنیدار بیشتر از تغییرات افزایشی بوده و بیشتر در بازه زمانی سالهای 1997-1993 و 2007-2005 بهترتیب در سه و چهار ایستگاه نیز قابل مشاهده است. درصورتی که بیشترین تغییرات افزایشی در بین ایستگاهها مربوط به ایستگاه آققلا در سال 2017 با مقدار دبی 234 مترمکعب برثانیه است. بررسی جریان دهههای گذشته حوزه آبخیز گرگانرود تغییرات شدید جریان را چه بهصورت تدریجی و چه ناگهانی نشان میدهد که این تغییرات بیشتر در جهت کاهش دبی رودخانه است. روند نزولی بهدست آمده در مقادیر دبی در مقیاسهای زمانی مختلف برای تمام ایستگاههای هیدرومتری حوزه آبخیز گرگانرود که در آینده بهدلیل تغییرات جهانی اقلیم شدیدتر نیز خواهد شد از یک سو و افزایش نیاز آبی منطقه برای مصارف مختلف در آینده بهدلیل رشد جمعیت و همچنین گسترش صنایع میتواند بهعنوان هشدار جدی برای سیاستگزاران، برنامهریزان و مدیران محلی قلمداد شود تا با برنامهریزیهای صحیح از بروز احتمالی بحران آب در منطقه در آینده جلوگیری کنند.
طاهره محمدی، واحدبردی شیخ، آرش زارع، میثم سالاری جزی،
جلد 27، شماره 3 - ( علوم آب و خاک-پاییز 1402 )
چکیده
مطالعه کمی منابع آب زیرزمینی و پایش دقیق روند تغییرات آن طی گذر زمان، بهویژه در مناطقی که با محدودیت منابع آبی روبهرو هستند، امری ضروری برای سیاستگذاری و برنامهریزی برای مدیریت صحیح و بهرهبرداری پایدار این منابع در آینده محسوب میشود. استان گلستان بهعنوان یکی از استانهای نیمهخشک ایران، بهدلیل برداشتهای بیرویه از سفره آب زیرزمینی در چند سال گذشته، با افت تراز و شوری آب زیرزمینی مواجه شده است. دشت گرگان با وسعت حدود 4727 کیلومترمربع، یکی از بزرگترین دشتهای ایران و مهمترین دشت استان گلستان از نظر تولید محصولات کشاورزی راهبردی مبتنی بر آبیاری است. در این دشت شبکهای از پیزومترها و چاههای مشاهدهای وجود دارد که اندازهگیری مستمر ماهانه بیش از 30 سال را شامل میشوند. این پژوهش با هدف بررسی روند تغییرات تراز آب زیرزمینی در چاههای کمعمق (دوره 30 ساله (1368-1397)) و عمیق (دوره 22 ساله (1397-1376)) انجام شد. از روش من- کندال برای آشکارسازی روند و روشهای پتیت، نرمال استاندارد و بویژاند برای شناسایی نقاط تغییر ناگهانی در سریهای زمانی تراز آب زیرزمینی در 49 چاه کمعمق و 12 چاه عمیق استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که تراز آب زیرزمینی در اکثر چاههای مورد مطالعه دارای روند معنیدار کاهشی در سطح معنیداری 5 درصد بودند. همچنین بیشترین مقدار افت آب زیرزمینی در نواحی جنوبی و جنوبغرب دشت است که علت آن را میتوان علاوه بر برداشت زیاد آب از چاهها بهدلیل نزدیک بودن به مناطق شهری و برخی از شرایط محلی از قبیل نزدیکی چاههای این منطقه به ارتفاعات کوهستانی و قرارگیری آنها در مرز ورودی آبخوان دانست. به همین ترتیب در میانههای دشت افت کاهش یافته و در نواحی شمالی و حاشیه دریای خزر میزان افت کم میشود. از جمله علل افت کم در ناحیه شمالی دشت را میتوان نزدیکی به دریای خزر و سطح ایستابی بالا و در نتیجه نامناسب بودن کیفیت آب و زمین (شوری زیاد و حاصلخیزی کم) مرتبط دانست که باعث شده است، برداشت آب از این منطقه کمتر باشد.