6 نتیجه برای ظفری
ابراهیم کریمی، حمید روحانی، دوستمراد ظفری، غلام خداکرمیان، میثم تقی نسب،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده
جهت کنترل بیولوژیکی بیماری پژمردگی آوندی میخک، ناشی از قارچ Fusarium oxysporum f.sp . dianthi، اثر آنتاگونیستی 141 باکتری جدا شده از فراریشه (ریزوسفر) میخک علیه قارچ بیمارگر به روش کشت متقابل مورد بررسی قرار گرفت. از این تعداد، 16 استرین دارای خاصیت آنتاگونیستی بودند که 7 استرین با بیشترین هاله بازدارندگی برای آزمونهای بعدی انتخاب شدند. بر اساس آزمونهای بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی استرینهای E31 و E57 به عنوان Bacillus cereus، استرینهای E76، E93، E102 و E121 به عنوان Bacillus subtilis و جدایه E130 به عنوان bv. III Pseudomonas fluorescens شناسایی شدند. در آزمونهای آزمایشگاهی تمامی استرینها نسبت به شاهد، با تولید متابولیتهای فرار و متابولیتهای مایع خارج سلولی از رشد میسلیومی بیمارگر جلوگیری کردند. این پدیده همراه با بعضی تغییرات مرفولوژیکی در هیفها مشاهده گردید. متابولیتهای استخراجی این استرینها نیز باعث کاهش تعداد کنیدیوم و توانایی جوانهزنی کنیدیومهای بیمارگر شدند. در بررسیهای صورت گرفته در شرایط کنترل شده با استفاده از خاک سترون و غیرسترون، تأثیر استرینهای باکتریایی به دو روش آلودهسازی خاک و آغشتهسازی ریشه به باکتریها روی شدت بیماری، درصد گیاهان سالم و فاکتورهای رشدی مورد ارزیابی قرار گرفت. استرینهای E57 و E121 به هر دو روش آلودهسازی خاک و آغشتهسازی ریشه و جدایه E130 فقط به روش آغشتهسازی ریشه، بیشترین تأثیر را در کاهش شدت بیماری و افزایش درصد گیاهان سالم از خود نشان دادند. استرینهای E57 و E121 و E130 نسبت به شاهد به طور معنیداری وزن خشک گیاه را افزایش دادند. بیشترین وزن خشک در روش آلودهسازی خاک مربوط به جدایهE57 و در روش آغشتهسازی ریشه مربوط به جدایهE130 بود.
مهدی مهرابی کوشکی، دوستمراد ظفری، بهرام شریف نبی،
جلد 13، شماره 47 - ( (ب)-بهار 1388 )
چکیده
تأثیر کنترلکنندگی گونههای Trichoderma و عصاره تعدادی از گونههای گیاهان خانواده شببو روی بسیاری از عوامل بیماریزای قارچی به اثبات رسیده است. در این تحقیق، در قالب یک طرح بلوکهای کاملا" تصادفی تأثیر آرد خردل، Trichoderma koningi T18، T. virens T59، T. brevicompactum 30 و T. harzianum T56، مخلوط چهارجدایه تریکودرما، مخلوط چهارجدایه تریکودرما+آرد خردل و دو ماده بیولوژیک تریکودرمین بی و سابتیلین روی کنترل سیاهک پنهان معمولی گندم ناشی از Tilletia laevis در مزرعه ارزیابی شد. بر مبنای شاخص آلودگی، تمام تیمارها نسبت به شاهد که درصد خوشههای آلوده در آن 5/43 درصد بود، اختلاف معنیدار نشان دادند و باعث کاهش درصد آلودگی شدند (01/0P<). بیشترین تأثیر در کاهش بیماری مربوط به تیمارهای آرد خردل و مخلوط چهارجدایه تریکودرما+آرد خردل به ترتیب به میزان 9/89 و 4/87 درصد در مقادیر قابل کاربرد مزرعهای بدون اثر جانبی بود. نتایج نشان میدهد که در مدیریت بیماری سیاهک پنهان معمولی گندم میتوان با استفاده از بذرهای عاری از اسپور و استفاده از آرد خردل، آلودگیهای محدود ناشی از مایه تلقیح خاکزاد را بدون استفاده از قارچکشهای شیمیایی کنترل نمود.
لیلا امیدی، حسین دشتی، وحید مظفری، احمد تاج آبادیپور ،
جلد 14، شماره 52 - ( علوم و فنون کشاورزی ومنابع طبیعی، علوم آب و خاک تابستان 1389 )
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی مصرف متعادل کودهای سولفات روی و مس و روشهای محلولپاشی و جایگذاری موضعی (چالکود) و اثر زمانهای متفاوت محلولپاشی بر خصوصیات کمی و کیفی پسته، در یکی از باغهای رفسنجان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 12 تیمار و سه تکرار در دو سال متوالی به اجرا در آمد. تیمارها شامل مصرف متوسط خاکی روی و مس خالص به ترتیب به میزان 2/54 و 1/11 کیلوگرم در هکتار و همچنین مصرف زیاد خاکی روی و مس خالص به ترتیب به میزان 3/81 و 7/16 کیلوگرم در هکتار و محلولپاشی مس خالص به میزان 15/0 کیلوگرم بر هکتار از منبع سولفات مس و محلولپاشی روی خالص به میزان 8/1 کیلوگرم در هکتار از منبع سولفات روی 34% (محلول در 1000 لیتر آب) در 3 زمان اسفند (اواخر دوره خواب)، فروردین (بعد از گلدهی) و پاییز (بعد از برداشت) بهکار برده شدند. نتایج سال اول نشان داد، بیشترین میزان عملکرد مربوط به تیمار محلولپاشی مس در اسفند بود. همچنین خصوصیات کیفی از جمله نسبت پستههای خندان به دهنبسته با کاربرد این تیمار به طور معنیداری افزایش یافت. درصد پروتئین نیز تحت تأثیر تیمارهای محلولپاشی مس در اسفند و روی در فروردین به ترتیب 22 و 5/16 درصد نسبت به شاهد افزایش یافت، اندازهگیری عناصر غذایی در برگ نشان داد محلولپاشی توام روی و مس در اسفندماه غلظت روی را 119 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. در سال دوم، بیشترین میزان عملکرد مربوط به تیمار محلولپاشی روی در اسفند بود. همچنین برخی از خصوصیات کیفی مانند تعداد دانه در هر اونس با کاربرد تیمار محلولپاشی مس در مهرماه به طور معنیدار افزایش یافت. بیشترین و کمترین نسبت خندانی به دهنبسته بودن در تیمارهای چالکود متوسط و چالکود زیاد بهدست آمد. با کاربرد چالکود زیاد درصد پروتئین نسبت به شاهد بهطور معنیداری کاهش یافت. غلظت عنصر روی برگ در تیمار محلولپاشی روی اسفندماه افزایش یافت و غلظت مس برگ تحت تأثیر کاربرد محلولپاشیهای مس و توأم روی و مس مهرماه قرار گرفت. اثر تیمارهای اعمال شده بر درصد چربی و غلظت عناصر اندازهگیری شده در ساقه در هر دو سال معنیدار نبود. بهدلیل شور و آهکی بودن خاکهای تحت کشت پسته، مصرف خاکی عناصر کم مصرف (روی و مس) عملکرد را به طور معنیداری تحت تأثیر قرار نداد.
سمانه اسکندری، وحید مظفری،
جلد 16، شماره 60 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-تابستان 1391 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف مس و شوری بر پارامترهای رشد و ترکیب شیمیایی نهالهای پسته، یک آزمایش فاکتوریل با سه فاکتور، شوری در پنج سطح (۰، 800، 1600، 2400 و 3200 میلیگرم در کیلوگرم خاک از منبع کلرید سدیم)، مس در چهار سطح (۰، 5/2، 5 و 5/7 میلیگرم مس در کیلوگرم خاک از منبع سولفات مس) و دو رقم پسته (بادامی ریز زرند و قزوینی)، در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه اجرا شد. نتایج نشان داد، بالاترین تیمار شوری موجب کاهش میانگین وزن خشک اندام هوایی، ریشه، ارتفاع گیاه و سطح برگ بهترتیب به میزان 67، 72، 45 و 76 درصد نسبت به شاهد گردید. لیکن کاربرد 5/7 میلیگرم مس در کیلوگرم خاک میانگین وزن خشک اندام هوایی و سطح برگ را بهترتیب 24 و 26 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. همچنین اختلاف معنیداری بین دو رقم در خصوصیات رشد بهجز شاخص سطح برگ وجود نداشت. افزایش شوری خاک موجب کاهش معنیدار جذب کل عناصر فسفر، پتاسیم و مس در اندام هوایی و ریشه و افزایش جذب کل سدیم و کلر در اندام هوایی و ریشه گردید. تیمار 5 میلیگرم مس در کیلوگرم خاک، باعث افزایش معنیدار جذب مس در اندام هوایی گردید. به دلیل اینکه جذب کل عناصر در رقم بادامی بهطورمعنیداری بیشتر از رقم قزوینی بود، میتوان چنین نتیجهگیری نمود که احتمالاً رقم اخیر تحمل بیشتری به محیطهای شور دارد.
نادیا بشارت، احمد تاجآبادیپور ، وحید مظفری،
جلد 18، شماره 67 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك- بهار- 1393 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر کاربرد فسفر بر رشد، روابط آبی و غلظت عناصر نهالهای پسته (رقم بادامی زرند) تحت تنش آبی، آزمایش گلخانهای بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. تیمارها شامل 6 سطح فسفر (0، 30، 60، 90، 120 و 150 میلیگرم فسفر در کیلوگرم خاک از منبع اسید فسفریک) و 3 دور آبیاری (2، 4 و 8 روز) بودند. نتایج نشان داد که با افزایش تنش آبی، پارامترهای رشدی بهطور معنیداری کاهش پیدا کرد. بهطوری که با افزایش دور آبیاری به 8 روز، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، نسبت وزن خشک اندام هوایی به ریشه، سطح برگ، تعداد برگ و ارتفاع ساقه نسبت به شاهد کاهش یافتند. تنش آبی همچنین موجب کاهش معنیدار پارامترهای فتوسنتزی شد. غلظت فسفر و روی نیز با افزایش تنش آبی روندی کاهشی داشتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که کاربرد فسفر تأثیر معنیداری بر پارامترهای رشدی، شدت تعرق و فتوسنتز نداشت. چنین بهنظر میرسد که میزان فسفر عصارهگیری شده به روش اولسن (35/5 میلیگرم در کیلوگرم خاک) برای رشد بهینه نهالهای پسته کافی بوده و بنابراین، عکسالعمل مثبت رشدی به کاربرد فسفر دیده نشد. با افزایش کاربرد فسفر، غلظت فسفر افزایش و غلظت روی کاهش یافت.
مریم مصلایی، حسین شیرانی، وحید مظفری، عیسی اسفندیارپور،
جلد 18، شماره 70 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-زمستان 1393 )
چکیده
شوری و سمیت یونها یکی از مشکلات عمدهی اراضی کشاورزی در مناطق خشک و نیمهخشک از جمله ایران میباشد. در منطقهی حسینآباد که یکی از مناطق مهم کشاورزی شهرستان یزد میباشد، علاوهبر مشکل شوری، علایمی شبیه سمیت بور در محصولات مشاهده شدهاند. لذا اینتحقیق با هدف ارزیابی و تحلیل تغییرات مکانی شوری خاک بهعنوان یکی از جنبههای تخریب خاک و تهیهی نقشهی پراکنش مکانی شوری و بور قابل جذب خاک انجام شد. الگوی نمونهبرداری بهصورت شبکهای منظم با فاصله 150 متر بود. شوری و بور قابل جذب در عمق 0 تا 30 سانتیمتری اندازهگیری شدند. در مجموع، تعداد 104 نمونه مورد اندازهگیری قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل آماری دادهها و بررسی وضعیت توزیع آنها، بهمنظور پهنهبندی متغیرهای مزبور از تخمینگر کریجینگ استفاده گردید. نتایج نشان داد که منطقه، دارای مشکل شوری و فاقد سمیت بور میباشد. با توجه بهنسبت اثر قطعهای به سقف، وابستگی مکانی بین تمامی ویژگیهای اندازهگیری شده به جز بور و pH، قوی بود. شوری در نواحی کشتشده بهعلت انجام فرایند آبشویی، کمترین مقدار را دارا بود. میزان بور خاک، بین 07/0 تا 6/1 میلیگرم بر کیلوگرم بود. لذا نه تنها مشکل سمیت بور مشاهده نشد، بلکه در بعضی نواحی میتوان کمبود بور را مشاهده نمود. شوری و بور خاک در سطح اطمینان 99 درصد، دارای همبستگی معنیداری بودند. براساس آزمون اسپیرمن و پیرسون، بین نسبت جذب سطحی سدیم و شوری همبستگی مثبتی در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد که نشان میدهد املاح منطقه، بیشتر از نوع سدیمدار هستند. همچنین pH منطقه، مشکلی برای رشد محصولات ندارد.