جستجو در مقالات منتشر شده


33 نتیجه برای عبادی

رحیم عبادی،
جلد 1، شماره 1 - ( دو فصلنامه 1376 )
چکیده

در مدت دو سال زراعی شش رقم آفتابگردان روغنی به اسامی رکورد، ونیمک 8931، چرنیانکا، زاریا، پردوویک و هیبرید مهر در دو تاریخ کاشت (دهم فروردین و دهم اردبیهشت)، با حضور و عدم حضور حشرات گرده‌افشان در زمان گل‌دهی، به صورت یک طرح دوبار خرد شده در چهار تکرار،‌ در اصفهان مورد آزمایش مقایسه‌ای قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که مقدار محصول ارقام مختلف، در دو تاریخ کاشت، در هر دو سال زراعی، با حضور یا عدم حضور حشرات گرده‌افشان، در سطح 1% اختلاف معنی‌دار دارند. به طور کلی، تاریخ کاشت دهم فروردین منجر به تولید محصول بیشتری می‌گردد. علاوه بر این، حضور حشرات گرده‌افشان، و خصوصاً زنبور عسل، در دوران گل‌دهی ارقام مختلف، موجب افزایش چشمگیر میزان بذر تولید شده در هر دو تاریخ کاشت گردید. ارقام ونیمک و رکورد که در تاریخ دهم فروردین کاشته شده بودند با حضور حشرات گرده‌افشان در زمان گل‌دهی با میانگین 3910 و 3821 کیلوگرم دانه در هکتار به ترتیب بیشترین، و چرنیانکا با میانگین تولید2944 کیلوگرم در هکتار کمترین مقدار محصول را تولید نمودند. دو رقم رکورد و ونیمک و همچنین هیبرید مهر با تاریخ کاشت دهم فروردین و گرده‌افشانی با زنبور عسل از نظر کلیه خصوصیات مورد مطالعه یعنی: درصد جوانه زدن، سرعت جوانه زدن، میزان جاذبیت برای زنبور عسل، مقدار محصول در هکتار، درصد پوکی، وزن هزار دانه و مقدار روغن تولید شده آنها نسبت به سایر ارقامی که در همین تاریخ کاشت و یا در دهم اردیبهشت کاشته شده بودند، به ترتیب در درجات اول و دوم، برتری داشتند.
محمدرضا عبادی، جواد پوررضا، محمد خوروش، کامبیز ناظرعدل ، عباس المدرس،
جلد 1، شماره 2 - ( دو فصلنامه 1376 )
چکیده

سورگوم دانه‌ای یکی از غلات مهمی است که در نقاط گرم و خشک به طور وسیع کشت می‌شود. توسعه کشت و کاربرد آن در تغذیه دام و طیور در ایران می‌تواند از حجم واردات ذرت کم کند. به منظور تعیین ارزش غذایی سورگوم، 36 رقم سورگوم دانه‌ای و یک رقم ذرت تحت شرایط یکسان کشت شدند. نتایج حاصل از تجزیه‌های شیمیایی نشان داد که میانگین مقدار خاکستر، پروتئین خام، دیوار سلولی بدون همی‌سلولز و فسفر در ارقام سورگوم به ترتیب 8/35± 3/93 ، 11/6± 1/18 ،1/72± 0/054 و 0/34± 0/03درصدمی‌باشد که بالاتر از ذرت قرار داشت، ولی مقدار چربی خام در سورگوم کمتر از ذرت ایرانی و ذرت وارداتی بود. مقدار پروتئین،‌ چربی و الیاف خام در ذرت ایرانی (7/10، 9/5 و 3/3 درصد) بیشتر از ذرت وارداتی (8/7، 2/4 و 2/2 درصد) به دست آمد. حداقل مقدار تانن در ارقام سورگوم 021/0% و حداکثر 998/0% بود. انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری و حقیقی، که به روش سیبالد تعیین گردید، با افزایش تانن کاسته شده و در بین سه رقم سورگوم اختلاف معنی‌داری (05/0 > p) ملاحظه شد. هر دو نمونه ذرت انرژی قابل سوخت و ساز حقیقی بیشتری نسبت به سورگوم داشتند (05/0 > p). بیشترین انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری را سورگوم کم تانن داشت (3543 کیلوکالری در کیلوگرم) و بین سورگوم دارای تانن متوسط (3458 کیلوکالری در کیلوگرم) و دو رقم ذرت (3406 کیلوکالری در کیلوگرم) تفاوت معنی‌داری ملاحظه نشد (05/0 > p).


غلامحسین طهماسبی، رحیم عبادی، مرتضی اسماعیلی، جعفر کامبوزیا،
جلد 2، شماره 1 - ( بهار 1377 )
چکیده

تعیین وضعیت ژنتیکی موجودات زنده، اولین قدم برای برنامه‌ریزی اصولی اصلاح نژاد آنها می‌باشد. طی سالهای 75-1371 برای مشخص شدن این وضعیت در زنبور عسل موجود در ایران، تلاش شد با استفاده از خصوصیات ظاهری،‌ وضعیت توده زنبور عسل معمولی ایران مشخص شده و رابطه آن با نژادهای جهان تعیین گردد. برای این منظور، اندازه‌گیری دوازده خصوصیت ظاهری روی بیش از 13000 زنبور کارگر برداشت شده از 1320 کلنی مربوط به 212 زنبورستان، 104 شهرستان و 25 استان کشور و نیز 7 صفت ظاهری روی بیش از 900 زنبور عسل نر برداشت شده از 403 کلنی مربوط به 111 زنبورستان، 42 شهرستان و 10 استان کشور، با استفاده از روش بین‌المللی روتنر انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری نتایج به دست آمده با استفاده از روش تجزیه به مولفه‌های اصلی (PCA)، نشان می‌دهد که توده زنبور عسل موجود در ایران همان زنبور عسل نژاد ایرانی (Apis mellifera meda) است و از نژادهای اروپایی وارد شده به ایران مثل کارنیولان، ایتالیایی، قفقازی و حتی نژادهای آناتولی، سوری، یمنی و مصری فاصله زیادی دارد. واردات نژادهای بیگانه در گذشته، به دلیل پایداری نژاد ایرانی و عدم واردات ملکه در دهه اخیر، تأثیر قابل ملاحظه‌ای روی آن نگذاشته و این نژاد هویت خود را از دست نداده است و حتی در سالهای اخیر، خصوصیات نژاد ایرانی در مقایسه با نژادهای مذکور، بیشتر تثبیت گردیده است.


حمزه ایزدی، رحیم عبادی، علی اصغر طالبی،
جلد 2، شماره 4 - ( 10-1377 )
چکیده

در این تحقیق که به مدت یک سال انجام گرفت،‌ از اول بهار تا اواسط پائیز 1375 با توجه به زمان گلدهی هر محصول، به طور مرتب هر هفته با استفاده از تور حشره‌گیری اقدام به جمع‌آوری نمونه زنبور از روی آنها گردید. تعدادی از نمونه‌های جمع‌آوری شده در الکل اتیلیک 80% و تعدادی پس از کدگذاری و فرم‌دهی، در جعبه‌های مخصوص قرار داده شده، به آزمایشگاه منتقل و شناسایی شدند. زنبورهای جمع‌آوری شده به 7 خانواده و 19 جنس به شرح زیر تفکیک شده،‌ 37 گونه از آنها شناسایی و نام‌گذاری علمی گردید و بیش از 40 گونه نیز فقط در حد جنس شناسایی شد. اسامی خانواده‌ها، جنسها و گونه‌های شناسایی شده به شرح ذیل می‌باشد:

1- Colletidae: Colletes (Colletes sp.)

2- Andrenidae: Andrena (A. thoracica, A. labialis, A. apicata, A. personata, A. erytrogaster, A. kalmiae, Andrena sp.), Melitturga (M. clavicornis, Melliturga sp.)

3- Halictidae: Halictus (H. brunescens, H. senilis, H. squamosus, H. asperulus, H. resurgens), Lasioglossum (L. discum, L. epipygial, L. nigripes, L. villosulum, L. pygmaeum), Nomia (Nomia sp.). -4 Melittidae: Melitta (M. leporina)

5- Megachilidae: Megachile (M. maritima, M. concina, M. rotundata, M. frigida), Chalicodoma (C. rubripes, C. georgic, Chalicodoma sp.), Osmia (O. taurus, O. cornifrons, O. uncinata, Osmia sp.), Anthidium (A. florentinum, A. sp.)

 کلید شناسایی جنسهای مربوطه و همچنین کلید شناسایی کلیه جنسهای بالا خانواده Apoidae برای هر یک از خانواده‌های فوق‌الذکر به طور مستقل بر اساس نمونه‌های جمع‌آوری شده در شمال استان فارس تدوین و ارائه شده است.


غلامحسین طهماسبی، دردی قوجق، رحیم عبادی ، منصور آخوندی،
جلد 3، شماره 4 - ( 10-1378 )
چکیده

تفکیک و متمایز ساختن جمعیتهای زنبور عسل ایرانی از اقدامات اساسی برای برنامه‌ریزی اصولی اصلاح نژاد این حشره در ایران می‌باشد. طی سالهای 1375-1371 تلاش شد تا با استفاده از خصوصیات بیوشیمیایی، وضعیت این جمعیتها در ایران مشخص شود. برای این منظور از 251 کلنی مربوط به 21 استان، 84 شهرستان و 15 زنبورستان نمونه‌برداری صورت گرفت. سپس با استفاده از روش الکتروفورز افقی پروتئین‌های قفس سینه زنبوران عسل کارگر، تفاوتها و شباهتهای زنبوران عسل مناطق مختلف کشور مشخص گردید.

 نتایج نشان داد که کلنی‌های مربوط به شهرستانهای شمال و شرق کشور، به دلیل نداشتن باند پروتئینی با وزن مولکولی حدود صد هزار دالتون، از کلنی‌های مناطق غربی و مرکزی کشور متمایز می‌شوند. با توجه به نتایج به دست آمده از این بررسی و مقایسات مورفولوژیک انجام شده بر روی توده‌های زنبور عسل ایرانی می‌توان نتیجه گرفت که حداقل در دو منطقه مذکور می‌توان مراکز اصلاح نژادی زنبور عسل ایران را سازماندهی نمود و در جهت بهبود خصوصیات بیولوژیک زنبور عسل ایرانی تلاش کرد.


محمد مستاجران، محمدعلی ادریس، رحیم عبادی، غلامحسین طهماسبی،
جلد 4، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

به منظور برآورد ضریب وراثت‌پذیری صفات ظاهری زنبور عسل کارگر و عملکرد کلنی زنبور عسل، 30 ملکه مادر، از زنبورستان مرکز تحقیقات منابع طبیعی و امور دام استان اصفهان، به طور تصادفی انتخاب شد. از هر ملکه مادر، پنج ملکه دختر پرورش داده شد و پس از جفت‌گیری طبیعی به کلنی‌های همسان معرفی گردید. میزان عسل استخراجی تابستان اندازه‌گیری، و میزان عسل پاییز بر اساس مساحت سطح قاب سرپوشیده عسل برآورد گردید. تولید عسل سال از مجموع عسل تولیدی تابستان و پاییز محاسبه شد. برای تعیین ابعاد بدن زنبورهای کارگر، نمونه‌هایی که به صورت تصادفی از هر کلنی انتخاب شده بود، با استفاده از استریو میکروسکوپ مجهز به عدسی چشمی مدرج، بر اساس روش روتنر (1985) اندازه‌گیری و ضریب وراثت‌پذیری صفات با استفاده از هم‌بستگی داخل فامیل برآورد گردید. ضریب وراثت‌پذیری تولید عسل تابستان، زمستان و کل تولید عسل سالیانه به ترتیب (62/0± 65/0)، (58/0± 51/0) و (64/0± 36/0) برآورد شد. وراثت‌پذیری صفات ظاهری، به ترتیب: طول خرطوم (08/0± 64/0)، طول ساق (07/0±  45/0)، طول ران (08/0 ± 50/0)، طول پنجه (07/0± 47/0)، عرض پنجه (04/0± 33/0)، طول بال جلو (06/0 ±42/0)، عرض بال جلو (10/0± 90/0) طول کوبیتال bی (05/0 ±20/0)، شاخص کوبیتال (08/0± 50/0)، طول بال عقب (01/0± 94/0) و تعداد قلاب لبه جلویی بال عقب (07/0± 45/0) برآورد گردید. با توجه به میزان وراثت‌پذیری تخمینی تولید عسل، انتخاب بر اساس این صفت می‌تواند باعث افزایش عسل تولیدی شود. عرض بال جلو، و بعضی صفات ظاهری دیگر همچون طول بال عقب، دارای وراثت‌پذیری بالایی می‌باشند که انتخاب بر اساس این صفات نیز می‌تواند باعث تغییر سریع آنها گردد.
مصطفی طالبی اسفندارانی، محمدعلی ادریس، رحیم عبادی،
جلد 5، شماره 1 - ( بهار 1380 )
چکیده

این پژوهش به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی چند صفت مهم اقتصادی در کرم ابریشم، در شرکت سهامی پرورش کرم ابریشم ایران، شعبه نطنز انجام پذیرفت. در هر نژاد 9 تلاقی بر اساس آمیزش‌های جفتی ساده انجام، و پس از پرورش در شرایط استاندارد، صفات مورد نظر در 30 نتاج از هر تلاقی اندازه‌گیری شد.

 ضرایب وراثت‌پذیری با استفاده از داده‌های مربوط به نتاج تنی برای صفات وزن یک پیله، وزن قشر ابریشمی، وزن شفیره، و درصد قشر ابریشمی به ترتیب 123/0 ±209/0، 129/0 ±228/0، 109/0± 174/0 و 042/0± 044/0، و در نژاد چینی به ترتیب 118/0± 196/0، 13/0± 234/0، 103/0± 159/0 و صفر برآورد گردید. هم‌بستگی فنوتیپی و ژنتیکی بین وزن یک پیله و وزن قشر ابریشمی به ترتیب 645/0 و 957/0، بین وزن یک پیله و وزن شفیره به ترتیب 962/0 و 982/0، بین وزن یک پیله و درصد قشر ابریشمی و ترتیب 351/0- و 123/0، بین وزن قشر ابریشمی و وزن شفیره به ترتیب 496/0 و 871/0 بین وزن قشر ابریشمی و درصد قشر ابریشمی، به ترتیب 265/0 و 457/0 و بین شفیره و درصد قشر ابریشمی به ترتیب 446/0- و 169/0 برآورد گردید. وراثت‌پذیری صفات وزن یک پیله و وزن قشر ابریشمی نشان می‌دهد که با گزینش افراد برتر در این صفات احتمالاً پیشرفت ژنتیکی مناسبی حاصل خواهد شد. با توجه به ضرایب هم‌بستگی به دست آمده میان صفات اقتصادی پیله، گزینش بر پایه وزن قشر ابریشمی، به دلیل هم‌بستگی ژنتیکی مثبت با دو صفت مهم یعنی وزن یک پیله و درصد قشر ابریشمی، نتیجه مطلوب‌تری خواهد داشت.


رحیم عبادی، عسگر جوزیان،
جلد 5، شماره 1 - ( بهار 1380 )
چکیده

به منظور تشخیص گونه غالب مگس پارازیتویید سن گندم در اصفهان، و شناخت ویژگی‌های بیولوژیک آن، طی سال زراعی 77-1376، از مناطق و ارتفاعات مختلف استان، جمعاً 9 بار نمونه‌های سن گندم جمع‌آوری، و بررسی‌های آزمایشگاهی و مزرعه‌ای لازم به عمل آمد.

 نتایج نشان داد که بین مگس‌های پارازیتویید سن گندم در شرایط آب و هوایی اصفهان،.Phasia subcoleoptrata L گونه غالب است. این گونه در شرایط مذکور دارای دو نسل در سال بوده، و زمستان را به صورت شفیره در خاک، زیر بوته‌های اماکن تابستان‌گذرانی و زمستان‌گذرانی سن گندم به سر می‌برد، و تا اوایل بهار سال بعد به صورت شفیره باقی می‌ماند. حشرات کامل نسل اول آن، قبل از ریزش سن گندم به مزارع از شفیره خارج شده، و در زمان ریزش سن، آنها را پارازیته می‌کنند. حدود 6-8 روز بعد از پارازیته شدن حشرات کامل سن گندم، تخم‌های پارازیتویید تفریخ شده و لاروها در داخل بدن میزبان شروع به رشد و نمو می‌کنند. بعد از گذشت 15-20 روز رشد خود را کامل نموده، و در داخل خاک مزارع تبدیل به شفیره می‌شوند. طول دوره شفیرگی نسل اول در شرایط آزمایشگاه برای نرها 17 روز و برای ماده‌ها 5/18 روز است. سپس حشرات کامل نسل دوم هم‌زمان با ظهور حداکثر پوره‌های سن پنج میزبان ظاهرمی‌شوند. حشرات کامل نسل دوم پارازیتویید نیز سن‌های کامل نسل جدید را پارازیته می‌کنند.


سیما یاراحمدی، سیدرضا میرایی آشتیانی، رحیم عبادی، غلامحسین طهماسبی،
جلد 5، شماره 2 - ( تابستان 1380 )
چکیده

  برای تعیین هم‌بستگی فنوتیپی شماری از صفات ظاهری و تولیدی در توده زنبور عسل استان تهران، تعداد 130 کلنی از ده زنبورستان و چهار منطقه (دماوند، کرج و ساوجبلاغ، تهران و قم) به طور تصادفی انتخاب شد. صفات تولیدی شامل میزان عسل استخراجی (WH)، میزان جمع‌آوری گرده (WP) و میزان موم‌بافی (WW) در محل زنبورستان‌ها اندازه‌گیری شد. صفات ظاهری شامل طول بال جلو (FL)، عرض بال جلو (FB)، ایندکس کوبیتال (CI)، طول پای عقبی و قطعات آن (HL)، طول خرطوم (LP)، ضریب لاغری (SI)، طول (WL)، عرض (WT)، فاصله (WD)، ضریب غدد موم‌ساز (IW) و مساحت سبد گرده (CA) با استفاده از روش روتنر (1978) و روش‌های معمول دیگر، روی ده زنبور نمونه‌برداری شده از کلنی‌ها در آزمایشگاه اندازه‌گیری گردید. داده‌هایی که از اندازه‌گیری صفات ظاهری و تولیدی به دست آمد با انجام تجزیه واریانس، تعیین ضرایب هم‌بستگی فنوتیپی، رگرسیون گام به گام، تجزیه علیت و هم‌بستگی کانونی مورد بررسی قرار گرفت.

  ضرایـب هم‌بـستـگی ساده نـشان دهنده هم‌بستـگی مثـبت معنـی‌دار (01/0≥P) میان FL با (FB (r=0/65)، WL (r=0/361)، WT (r=0/261)، HL (r=0/555 و (LP (r=0/257 و هـم‌چنـین WH بـا (WP (r=0/30  و WW بـا (WH (r=0/560 بـود. FB بـا (WH (r=0/204 در سطح پنج درصد و CA با (WH (r=0/234 در سطح یک درصد هم‌بستگی مثبت معنی‌داری داشت. هم‌بستگی میان WH و (LP (r=0/17 نزدیک به سطح معنی‌دار مورد قبول بود (06/0 ≥P) و WH با (WP (r=0/30 و (WW (r=0/56 در سطح یک درصد هم‌بستگی مثبت و معنی‌دار نشان داد. نتایج روش تابعیت گام به گام و تجزیه علیت، هنگامی که صفات تولیدی به عنوان متغیرهای وابسته در برابر صفات ظاهری قرار گرفتند، نشان داد که این صفات سهم نسبتاً کمی از تغییرات صفات وابسته را توجیه می‌کنند و به رغم هم‌بستگی‌های معنی‌دار موجود میان برخی از صفات ظاهری و تولیدی، اندازه‌های گوناگون اعضای بدن زنبور نمی‌تواند به تنهایی به عنوان معیار مطمئن بـرای انتخاب کلنی‌ها، در تـولید عسل، جمع‌آوری گرده و یا موم‌بافی بیشتر به شمار آید. بنابراین، به صفات ظاهری و هم‌بستگی‌های موجود باید به میزان نقشی که در صفات تولیدی دارند، بها داد.


رحیم عبادی، رضا جعفری، فرامرز مجد، غلامحسین طهماسبی، حمیدرضا ذوالفقاری،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده

کنترل شب‌پره بزرگ موم توسط روش نرسترونی با استفاده از پرتو گاما، و روش شیمیایی بررسی و مقایسه گردید. به منظور تعیین دوز مناسب پرتو گاما در سترون نمودن شفیره‌های نر شب‌پره بزرگ موم، آزمایشی در چارچوب طرح کامل تصادفی با پنج تیمار صفر، 250، 300، 350 و 400 گری) در سه تکرار انجام شد. بررسی نتایج مشخص نمود که بهترین دوز سترون کننده، دوز 350 گری پرتو گاما می‌باشد. برای مشخص نمودن نسبت رهاسازی نرهای سترون به نرهای سالم در برابر تعداد مساوی از حشرات ماده طبیعی، آزمایشی در چارچوب طرح کامل تصادفی با پنج تیمار (1:1:1؛ 1:1:2؛ 1:1:3؛ 1:1:4؛ 1:1:5) در سه تکرار انجام گرفت.

نتایج به دست آمده نشان داد چنانچه نسبت رهاسازی نرهای سترون در جمعیت‌های سالم 1:1:4 باشد، نتیجه مطلوب حاصل می‌گردد. به منظور بررسی امکان بکرزایی این حشره، طرح آزمایشی کامل تصادفی با دو تیمار (ماده‌های باکره و ماده‌های جفت‌گیری نموده)، در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که حشره ماده توانایی بکرزایی ندارد. بـرای مقایـسه عملکرد روش کـنترل نـرسترونی بـا روش شیمیایـی، آزمایشی بـا سه تیـمار و سه تـکرار در انبـارهای موم بـه ابعاد 100×115×176 سانتی‌متر، که هر کدام حاوی 20 شان سیاه رنگ در یک کندوی دوطبقه و عاری از هر گونه آلودگی بود، انجام گردید.

تیمارهای آزمایشی شامل کنترل به روش نرسترونی، شیمیایی و بدون کنترل بود. برای کنترل شیمیایی، به ازای هر متر مکعب فضا یک قرص سه گرمی فستوکسین 56%، و برای تیمار نرسترونی به نسبت رهاسازی (1:1:4) در هر انبار، 134 نرسترون، 33 نر سالم و 33 ماده سالم استفاده شد. پس از بررسی میزان کنترل در روش‌های مختلف، مشخص شد که به احتمال 95% بین کنترل شیمیایی و کنترل ژنتیکی (نرسترونی) این آفت تفاوتی وجود ندارد.


عسگر جوزیان، رحیم عبادی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده

به منظور بررسی میزان کارایی مگس‌های پارازیتویید سن‌گندم در اماکن تابستان و زمستان گذران سن در اصفهان، چهار ارتفاع مهم سن‌گیر شامل کوه‌های کلاه قاضی، پنجه، جوزدان و ساسپید انتخاب گردید، و از هر کدام از این مناطق، در سال 1376 حداقل شش بار، و در سال 1377 سه بار نمونه‌برداری به عمل آمد. چهار مزرعه گندم یا جو نیز در مناطق لورک، زیار، مهیار و شاهین‌شهر انتخاب، و در بهار سال 1377 از هر کدام هشت بار نمونه‌برداری گردید. در هر نوبت نمونه‌برداری از اماکن تابستان و زمستان گذران سن گندم و مزارع گندم و جو در فصل بهار، یک صد عدد از سن‌های جمع‌آوری شده، برای مشاهده لاروهای پارازیتویید و تعیین درصد کارایی آنها در آزمایشگاه تشریح شد.
میانگین میزان کارایی گونه غالب (.Phasia subcoleoptrata L) در سال 1376 در نسل دوم 5/1 %، و در سال 1377 در نسل اول 39/15% و در نسل دوم 5/3 % برآورد گردید. مجموع میزان کارایی دیگر گونه‌های موجود کمتر از 1% بود. در بهار سال 1377 سم‌پاشی علیه پوره‌های سن گندم در برخی از مناطق، از جمله لورک و زیار، در زمان اوج فعالیت حشرات کامل نسل دوم پارازیتویید انجام گرفت. این سم‌پاشی‌ها آثار زیان‌باری در پارازیتویید داشت، ولی در منطقه شاهین شهر سم‌پاشی مذکور هنگامی انجام شد که پارازیتویید غالب در مرحله شفیرگی و در داخل خاک بود. این سم‌پاشی اثر منفی مستقیمی بر پارازیتویید غالب نداشت.
محمدعلی ادریس، محمد مستاجران، رحیم عبادی،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

به منظور برآورد هم‌بستگی بین میزان تولید عسل و برخی از ویژگی‌های ظاهری زنبور عسل، سی ملکه مادر، به صورت تصادفی از زنبورستان مرکز تحقیقات منابع طبیعی و امور دام استان اصفهان انتخاب، و از هر ملکه مادر پنج ملکه دختر پرورش داده شد و بررسی گردید. محصول عسل تابستان از اختلاف وزن شان عسل قبل و بعد از استخراج عسل اندازه‌گیری شد، و محصول عسل پاییز بر اساس مساحت سطح قاب سرپوشیده محاسبه گردید. صفات ظاهری با استفاده از استریومیکروسکوپ مجهز به عدسی چشمی مدرج، بر اساس روش روتنر اندازه‌گیری شد. میانگین تولید عسل در سال 05/10 کیلوگرم تخمین زده شد. هم‌بستگی فنوتیپی بین تولید عسل سالیانه با تولید عسل تابستان و پاییز به ترتیب 49/0 و 88/0 برآورد گردید، در حالی که هم‌بستگی بین عسل تولیدی تابستان و پاییز در حد پایین بود. هم‌بستگی معنی‌داری بین عسل تولیدی تابستان و ایندکس کوبیتال B ، طول ساق پا و عرض بال جلو (به ترتیب 28/0، 25/0 و 21/0) مشاهده شد. هم‌چنین، هم‌بستگی معنی‌داری بین عرض پنجه با عسل تولیدی کل و پاییز به دست آمد (به ترتیب 22/0 و 23/0). هم‌بستگی ژنتیکی بین طول پنجه و ایندکس کوبیتال با تولید عسل تابستان منفی برآورد شد (به ترتیب 75/0- و 45/0-). با توجه به هم‌بستگی زیاد بین عسل تولیدی تابستان و کل عسل تولیدی سالیانه، بهتر است برای صرفه‌جویی در زمان و هزینه‌ها به منظور بهبود کل عسل تولیدی، انتخاب بر اساس محصول تولیدی تابستانه کلنی باشد. هم‌چنین در طرح‌های به‌نژادی برای افزایش تولید عسل، می‌توان از صفات هم‌بسته طول ساق، عرض بال جلو و ایندکس کوبیتال استفاده کرد.
علیرضا عباسیان، رحیم عبادی،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

به‌ منظور ارزیابی‌ اثر‌ تغذیه‌ای‌ مواد پروتئینی‌ مختلف‌ در جیره‌های‌ غذایی‌ زنبوران عسل کارگر آزمایش‌هایی‌ با 15 تیمار به صورت‌ طرح‌ کاملاً تصادفی‌ با چهار تکرار روی‌ زنبور عسل‌ اروپایی (‌Apis mellifera L) انجام‌ گرفت‌. در این‌ آزمایش‌ها‌ اثر‌ تغذیه‌ای‌ 15 تیمار روی‌ مدت‌ زمان‌ مربوط به‌ تلفات‌ 50 درصد و طول‌ عمر زنبورهای‌ کارگر در قفس‌ بررسی‌ گردید. تأثیر تغذیه‌ کیک‌های‌ جانشین‌ گرده گل، شامل‌ پودر دانه‌ سویا، پودرکنجاله‌ سویا، پودر مخمر نانوایی‌، گلوتن‌ گندم‌، پودر دانه‌ سویا+کنجاله‌ سویا، پودر دانه‌ سویا+گلوتن‌ گندم‌، پودر دانه‌ سویا+مخمر، کنجاله‌ سویا+گلوتن‌ گندم‌، گلوتن‌ گندم‌+مخمر، و مکمل‌ گرده‌ گل شامل‌ گلوتن‌ گندم‌+گرده‌، پودر دانه‌ سویا+گرده‌، کنجاله‌ سویا+گرده‌، مخمر نانوایی‌+گرده‌، و دو تیمار شاهد شامل‌ گرده‌ گل‌ و عسل‌ بر مقدار پروتئین‌ و چربی‌ لاشه‌ زنبورها مورد آزمایش‌ قرار گرفت‌. نتایج‌ نشان‌ داد که‌ مواد پروتئینی‌مختلف‌ آثار متفاوتی‌ بر طول‌ عمر زنبورهای‌ کارگر داشتند، به طوری که‌ مکمل‌ گلوتن‌ گندم‌ و جانشین‌ سویا به ترتیب‌ بیشترین‌ (58/60 روز) و کمترین‌ (53/10 روز ) طول‌ عمر زنبورهای‌ کارگر را به‌ همراه‌ داشتند. مقدار مصرف‌ غذا در تیمارهای‌ مختلف‌ مرحله‌ انکوباتور تفاوت‌ معنی‌داری‌ نشان‌ نداد ( 05/0 P). بیشترین‌ درصد پروتئین‌ لاشه‌ مربوط به‌ تیمار مکمل‌ گلوتن‌ گندم‌ (57/22 درصد )‌ و کمترین‌ آن‌ مربوط به‌ تیمار مکمل‌ مخمر (01/20 درصد ) بود‌. هم‌چنین،‌ بیشترین‌ درصد چربی‌ لاشه‌ در‌ تیمار مکمل‌ سویا (75/4 درصد ) وکمترین‌ آن‌ در‌ مکمل‌ گلوتن‌ گندم‌ (84/3 درصد ) دیده شد. نتایج‌ نشان‌ داد که‌ می‌توان‌ از موادی‌ نظیر پودر سویا، کنجاله‌ سویا، گلوتن‌ گندم‌ و مخمر نانوایی‌ در تهیه‌ کیک‌های‌ جانشین‌ و مکمل‌ گرده‌ گل در تغذیه‌ زنبورعسل‌ استفاده‌ کرد.
غلامحسین طهماسبی، ‌رحیم عبادی، ناصر تاج ‌آبادی، منصور آخوندی، سعید فرج،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

زنبور عسل کوچک یکی از دو گونه زنبور عسل موجود در ایران است که در نواحی جنوبی کشور زندگی می‌کند، و نقش مهمی در گرده‌افشانی گیاهان این منطقه ایفا می‌نماید. در این پژوهش تلاش شد وضعیت توده‌های زنبور عسل کوچک در ایران، و نیز اثر شرایط جغرافیایی و اقلیمی در تغییرات مورفولوژیک و جدا شدن این توده‌ها بررسی گردد. بدین منظور بیش از 400 نمونه زنبور کارگر از 40 کلنی مربوط به 26 شهرستان و 9 استان جمع‌آوری، و اندازه‌گیری دوازده صفت مورفولوژیک آنها با روش روتنر (1978) انجام شد. برای تعیین مختصات جغرافیایی و متغیرهای اقلیمی، از میانگین این متغیرها در طول عمر ایستگاه‌های سینوپتیک هر منطقه و یا میانگین متغیرها در ایستگاه‌های هواشناسی مناطق استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌های به دست آمده با روش تجزیه به مؤلفه‌های اصلی انجام گردید. نتایج نشان داد که گونه زنبور عسل کوچک دارای دو توده جداگانه در نواحی جنوبی ایران است. مناطق جنوب غربی با عرض جغرافیایی بیشتر و با زنبوران بزرگ‌تر در یک گروه، و مناطق جنوب شرقی با عرض جغرافیایی کمتر با زنبوران کوچک‌تر در گروهی دیگر قرار می‌گیرند. بررسی هم‌بستگی صفات ظاهری با شرایط جغرافیایی و متغیرهای اقلیمی نشان داد که صفات مربوط به اندازه جثه، اندازه بال و پای زنبوران عسل کوچک با عرض جغرافیایی هم‌بستگی مثبت و با طول جغرافیایی هم‌بستگی منفی، و نیز با میزان بارندگی سالیانه منطقه هم‌بستگی منفی معنی‌دار دارد، ولی با صفات مربوط به درجه حرارت، رطوبت نسبی، سرعت باد، حداقل درجه حرارت و ... هم‌بستگی معنی‌داری ندارد. نتایج این پژوهش به طور کلی نشان داد که مناطق شمالی‌تر، مرتفع‌تر و پرباران‌تر دارای زنبوران بزرگ‌تری است. این نتیجه با قانون برگمن، که معتقد است حیوانات مناطق شمالی‌تر و سردتر دارای جثه بزرگ‌تری هستند، هم‌خوانی دارد.
سلمی سیدابراهیمی، رحیم عبادی، مصطفی مبلی، بیژن حاتمی،
جلد 8، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده

به منظور ارزیابی کیفیت و کمیّت شهد ارقام انتخابی پیاز در اصفهان و فعالیت جستجوگری زنبور عسل، آزمایشی به صورت طرح ‌‌بلو‌‌ک‌های‌‌ کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گردید. ارقام مورد استفاده شامل: قم، کاشان، آذرشهر، درچه، طارم ، کازرون 1، کوار، ابر کوه، هوراند و یک رقم خارجـی Yellow Sweet Spanish بودنـد. به همین منظور غـده‌های مادری به قطر 60 میلی‌متر از ارقام مختلف پیاز در ‌‌کرت‌‌‌هایی‌‌ به طول 4 و عرض 3 متر و در هر کرت روی 6 ردیف به فاصله 35 سانتی‌متر کشت گردید. فاصله پیازها روی ردیف 25 سانتی‌متر بود. در زمان گل‌دهی، فعالیت زنبورعسل روی گل‌آذین‌ها بررسی و شهد گلچه‌ها با لوله مویین 10 میکرولیتری جمع‌آوری و حجم و ‌‌‌ترکیب‌های‌ مختلف آن اندازه‌گیری شد. میانگین تعداد زنبورهایی که در مدت 10 دقیقه، یک گل‌آذین را ملاقات می‌کردند و ‌‌هم‌چنین‌‌‌‌‌ میانگین مدت استقرار هر زنبور روی یک گل‌آذین در ارقام مختلف پیاز تفاوت معنی‌داری با هم داشتند. به‌طوری که گل‌آذین‌های رقم هوراند ‌‌‌‌‌‌‌‌کمتر‌ین‌ تعداد ملاقات کننده و گل‌‌آذین‌های رقم درچه بیشترین زمان توقف زنبورعسل را به خود اختصاص دادند. مقدار شهد در ارقام مختلف متفاوت بود و شهد ‌‌گل‌ها‌‌‌‌‌‌ی 10 رقم پیاز مورد آزمایش از نظر میزان سه نوع قند گلوکز (G)، فروکتوز (F) و ساکارز (S) با یکدیگر اختلاف داشت. به‌جز رقم ابرکوه که حاوی گلوکز بیشتری بود، در تمامی ارقام میزان فروکتوز موجود در شهد از دو قند دیگر بیشتر و میزان ساکارز از دو قند دیگر ‌‌‌‌کمتر‌ بود. در ترکیب قند شهد همه ارقام، هگزوز غالب بود که با مقادیر پایین نسبت ( S/(F+G مشخص گردید. میزان عناصر پتاسیم ، کلسیم و سدیم شهد گل‌آذین‌های ارقام مختلف پیاز نیز متفاوت بود. در مجموع نتایج نشان داد فعالیت جستجوگری زنبور عسل (تعداد زنبور و زمان توقف آن) روی گل آذین‌های پیاز وابسته به اثر متقابل چندین عامل از جمله مقدار شهد و از آن مهم‌تر مقدار و نسبت قندها و نیز میزان پتاسیم موجود در آن می‌باشد.
جواد پوررضا، محمدرضا عبادی،
جلد 9، شماره 4 - ( زمستان 1384 )
چکیده

در طرح کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل انرژی قابل سوخت و ساز و قابلیت هضم مواد مغذی سه واریته سورگوم (کم، متوسط و پرتانن) با و بدون مکمل فیتاز تعیین و با ذرت و گندم مقایسه شد. سه واریته سورگوم مورد مطالعه از بین 36 واریته مختلف سورگوم بر اساس میزان تانن انتخاب و همراه با ذرت و گندم در شرایط محیطی یکسان کشت شدند. مکمل فیتاز در سه سطح صفر، 500 و 1000 واحد به هر کیلوگرم از غلات مورد مطالعه اضافه شد. انرژی قابل سوخت و ساز و قابلیت هضم ظاهری و حقیقی با استفاده از خروس‌های بالغ لگهورن و به روش سیبالد تعیین گردید. نتایج نشان داد که غلات مورد مطالعه از لحاظ انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری و حقیقی و قابلیت هضم ظاهری و حقیقی ماده خشک، نیتروژن و فسفر با هم متفاوت بودند. سورگوم متوسط تانن، بیشترین انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری و حقیقی و سورگوم، پرتانن کمترین انواع انرژی قابل سوخت و ساز را داشتند. قابلیت هضم ظاهری و حقیقی ماده خشک ذرت بیشتر از سایر غلات مورد مطالعه بود (0001/p<0). قابلیت هضم ظاهری و حقیقی نیتروژن سورگوم متوسط تانن، بیشتر از دو نوع دیگر سورگوم به دست آمد (001/p<0). اختلاف بین غلات مورد مطالعه از لحاظ قابلیت هضم ظاهری و حقیقی فسفر و نیز قابلیت هضم حقیقی نیتروژن معنی‌دار نبود. تمام شاخص‌های اندازه‌گیری شده در سورگوم پرتانن کمترین بود. افزودن 500 واحد فیتاز باعث بهبود معنی‌دار (001/p<0) انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری، قابلیت هضم ظاهری و حقیقی ماده خشک و قابلیت هضم ظاهری نیتروژن شد. اگرچه افزودن مکمل فیتاز باعث بهبود قابلیت هضم ظاهری و حقیقی فسفر و قابلیت هضم حقیقی نیتروژن شد ولی اختلافات معنی‌دار نبود. اختلاف بین سطوح 500 و 1000 واحد فیتاز در بهبود شاخص‌های اندازه‌گیری شده معنی‌دار نبود و نتایج نشان داد که مقدار 500 واحد مکمل فیتاز برای بهبود ارزش غذایی غلات کافی بود. هزار واحد آنزیم فیتاز در اکثر شاخص‌‌ها موجب کاهش معنی‌دار گردید.
جلال کلاهدوز شاهرودی، حسین سیدالاسلامی، رحیم عبادی، بیژن حاتمی،
جلد 10، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده

وجود سوسک شکارگر Cybocephalus fodori minor در ایران برای اولین‌بار در سال 1381 گزارش شد. با توجه به انجام بررسی‌های محدود در زمینه چرخه زیستی سوسک‌های شکارگر جنس Cybocephalus و به ویژه سوسک شکارگر C. fodori ، چرخه زیستی و میزان تغذیه این شکارگر، روی سپردار واوی پسته برای اولین ‌بار در شرایط آزمایشگاهی ( دمای  2±25 درجه سانتی‌گراد، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی) مورد مطالعه قرار گرفت. در آزمایشگاه، دوره نشو و نمای سوسک شکارگر C. f. minor در شش مرحله زیستی شامل تخم، سه سن لاروی، شفیره و حشره کامل بررسی شد. طول دوره یک نسل این سوسک شکارگر (بدون احتساب طول عمر حشرات کامل) در شرایط آزمایشگاه در حشرات نر، بین 43 تا 46 و در حشرات ماده، 38 تا 42 روز بود. طول دوره‌های جنینی، لاروهای سن یک، دو، سه، شفیر‌گی، طول عمر حشرات کامل نر، ماده و دوره‌های قبل و بعد از تخم‌ریزی این زیرگونه در شرایط آزمایشگاه به ترتیب 1/0 ± 8/8، 1/0± 2/5، 1/0 ± 4/3، 1/0 ± 8/6، 3/0 ± 3/17، 2/2 ± 2/59، 1/3 ± 8/65، 6/1 ± 8/6 و 5/0 ± 5/3 روز محاسبه شد. میانگین تعداد تخم حشرات ماده در طول دوره زندگی خود روی سپردار واوی پسته 2/6 ±7/64 عدد بود که در زیر سپرها قرار داده شد. نسبت جنسی این حشره در شرایط آزمایشگاهی و مزرعه 1:1 تعیین شد. میزان تغذیه روزانه حشره کامل ماده، نر، لاروهای سن یک، دو و سه این شکارگر از حشرات کامل ماده سپردار واوی پسته در آزمایشگاه به ترتیب 5/3 ± 1/7، 2/2 ± 9/6، 2/0 ± 8/1، 2/0 ± 7/3 و 3/0 ± 9/5 عدد بود. این شاخص‌ها برای تغدیه شکارگر از تخم و پوره سن دو شپشک نیز محاسبه شد. با توجه به طول عمر بیشتر حشرات کامل، بیشترین میزان شکارگری در طول یک نسل در این مرحله انجام می‌گیرد.
مهدیه حقیقت افشار، مصباح بابالار، عبدالکریم کاشی، علی عبادی، محمدعلی عسگری،
جلد 10، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده

این پژوهش در دو فصل متفاوت (تابستان و زمستان) در گلخانه‌ها و آزمایشگاه‌های گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران انجام شد. در این مطالعه چهار رقم توت فرنگی به نام‌های آلیسو، سلوا، گاویتا و کامارسا کشت شد و تغذیه بوته‌ها با استفاده از پنج محلول غذایی، حاوی مقدار ثابت نیترات و مقدار متغیر آمونیوم انجام گرفت. در تابستان وزن خشک اندام هوایی و نسبت آن به وزن خشک ریشه به ترتیب با افزایش نیتروژن آمونیومی از صفر به 25/0 و از 25/0 به 5/0 میلی‌مولار به حداکثر مقدار خود رسید. نیتروژن آمونیومی سبب کاهش وزن خشک ریشه شد. رقم آلیسو و رقم سلوا به ترتیب بیشترین وزن خشک اندام هوایی و وزن خشک ریشه را در بین چهار رقم داشتند. رقم گاویتا بیشترین تعداد ساقه رونده را تولید نمود. در زمستان، وزن خشک اندام هوایی و نسبت آن به وزن خشک ریشه در ارقام تغذیه شده با محلول غذایی محتوی 2 میلی‌مولار آمونیوم حداکثر بود. با افزایش آمونیوم از صفر به 5/0 میلی‌مولار، عملکرد میوه کاهش و بعد افزایش یافت. رقم سلوا بیشترین وزن خشک ریشه و میوه و رقم گاویتا بیشترین عملکرد و وزن تر میوه را داشتند. رقم کامارسا بیشترین وزن خشک اندام هوایی را تولید نمود. در تابستان وزن خشک اندام هوایی و نسبت آن به وزن خشک ریشه به طور معنی‌داری بیشتر از زمستان بود. در کل محلول غذایی محتوی 2 میلی‌مولار آمونیوم و رقم گاویتا به علت تولید عملکرد بالا توصیه می‌شوند.
علی سرخوش، ذبیح اله زمانی، محمد رضا فتاحی مقدم، علی عبادی، علی ساعی، سید ضیاالدین طباطبایی، محمد رسول اکرمی،
جلد 10، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده

به منظور بررسی مهم‌ترین صفات کمّی و کیفی میوه و اجزای آن و استفاده از این صفات برای گروه بندی ژنوتیپ‌های انار، آزمایشی با استفاده از 24 ژنوتیپ صورت گرفت. در این مطالعه 28 صفت کمّی و کیفی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تمام صفات مورد بررسی در محدوده ارقام معنی‌دار هستند که نشان دهنده تنوع در هر صفت می‌باشد. نتایج تجزیه هم‌بستگی ساده صفات، وجود هم‌بستگی‌های مثبت و منفی معنی دار بین برخی صفات مهم را نشان داد. هم‌چنین از تجزیه عامل برای تعیین تعداد عامل‌های اصلی استفاده شد. تجزیه عامل نشان داد که اغلب صفات مربوط به عصاره میوه و صفات دانه‌ها و هسته‌ها از اجزای تشکیل دهنده عوامل اصلی هستند. صفات مؤثر در هفت گروه عاملی قرار گرفتند که مجموعا 89 درصد از کل تغییرات را توجیه نمودند. در محدوده هر عامل صفات با ضرایب عاملی بالای 7/۰ به عنوان ضرایب عاملی معنی دار در نظر گرفته شدند. تجزیه کلاستر با استفاده از این هفت عامل انجام شد و ژنوتیپ‌ها در فاصله 9 به پنج گروه اصلی تقسیم شدند. گروه‌ها اغلب در صفت طعم میوه دارای تفاوت بودند و صفت نرم دانگی نیز در تشکیل کلاسترها مؤثر بود. علاوه بر این، با استفاده از سه عامل اصلی موقعیت ژنوتیپ‌ها در آنالیز تری پلات مشخص شد که ژنوتیپ‌های با طعم شیرین تر از ژنوتیپ‌های با طعم ملس و ترش از هم تفکیک گردیدند.
محمدرضا پردل، بیژن حاتمی، مصطفی مبلی، رحیم عبادی،
جلد 10، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده

کشت کلزا (Brassica napus) به‌عنوان یکی از دانه‌های ‌روغنی‌ مهم در بیشتر مناطق ایران‌ رواج یافته است. یکی از نکات اساسی در تولید دانه کلزا، تلقیح و باروری گل‌های آن می‌باشد. حشرات به عنوان یکی از عوامل مؤثر در گرده افشانی‌ گل‌ها، مطرح هستند. به منظور مطالعه فون حشرات گرده افشان روی سه رقم کلزا شامل طلایه، اوکاپی و اس. ال. ام و بررسی تفاوت احتمالی بین این سه رقم از نظر جلب آنها در زمان ‌گل‌دهی، حشرات‌ گرده افشان ‌از روی هر رقم بطور جداگانه با تور حشره‌گیری جمع آوری و در سطح خانواده شناسایی گردیدند. فراوانی انواع حشرات گرده افشان در زمان‌های مختلف روز روی هر رقم نیز تعیین گردید. نتایج بررسی‌ها نشان داد که حشرات گرده افشان جمع آوری شده از پنج راسته و 18 خانواده بودند. فراوان‌ترین گرده افشان‌ها مربوط به راسته بال غشاییان به ویژه زنبورعسل بود که حدود 50 درصد حشرات گرده افشان را تشکیل داد‌ ولی بدون در نظر گرفتن زنبورعسل بیشترین تعداد حشرات جمع آوری شده مربوط به راسته دوبالان از جمله سه گونه به نام Bibio hortulanus, Metasyrphus corollae و .Platypalpus sp از مزرعه جمع آوری گردیدند. در زمان گل‌دهی ( اوایل فروردین تا اواسط اردیبهشت) در اصفهان بیشترین درصد جمعیت زنبورعسل در ساعات گرمتر روز یعنی هنگام ظهر و بعد از ظهر مشاهده شد و در ساعات قبل از ظهر به‌دلیل سردی هوا و کمتر بودن مقدار شهد گیاه، درصد حضور نسبی این گونه کمتر بود. فعالیت زنبورعسل در ساعت 9 صبح روی رقم طلایه و در ساعت 12ظهر و 4 بعد از ظهر روی رقم اکاپی بیشتر از سایر ارقام بود. با تعیین میزان تولید دانه در هکتار مشخص شد که گرده‌افشانی به وسیله حشرات می‌تواند عملکرد را 53 درصد افزایش دهد.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb