3 نتیجه برای عباسعلی زالی
توحید نجفی میرک، عباسعلی زالی، عبدالهادی حسینزاده، غلامرضا رسولیان، عباس سعیدی،
جلد 7، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده
شته روسی گندم یکی از آفات مهم غلات، بهویژه گندم و جو در بسیاری از مناطق غلهخیز جهان محسوب میشود. استفاده از ارقام مقاوم بهعنوان روشی بسیار مؤثر برای کنترل این آفت شناخته شده است. بهمنظور ارزیابی مقاومت ارقام و لاینهای گندم به شته روسی، شمار 13 رقم گندم نان و 15 لاین گندم دوروم به همراه دو رقم شاهد مقاوم و حساس در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در شرایط گلخانه کشت شد. در هر تکرار از هر ژنوتیپ سه گیاهچه در یک گلدان پلاستیکی به عنوان یک واحد آزمایشی در نظر گرفته شد. در مرحله 2-1 برگی تعداد پنج پوره سنین 5-4 شته روی هر کدام از گیاهچهها رهاسازی شد. 21 روز پس از رهاسازی، درصد پیچیدگی برگها و درصد زردی یا کلروز برگها مورد اندازهگیری قرار گرفت. علیرغم وجود همبستگی بسیار بالا (%80) بین میزان پیچیدگی و میزان کلروز برگها، غربال ژنوتیپها بر اساس هر دو صفت انجام شد. تجزیـه واریانس دادهها، تنوع ژنیتیکی زیادی بین ژنوتـیپها برای هر دو صـفت نشان داد، به طوریکه لاینهای گنـدم دوروم DW2، DW8، DW12، DW9، DW14، DW4، DW7، DW3 و رقم آزادی با داشتن پیچیدگی برگ و میزان کلروز برگ کمتر نسبت به شاهد مقاوم، به عنوان مقاومترین ژنوتیپها و لاین گندم دوروم DW13 و رقم شیرودی و M-75-7 که هم دارای پیچیدگی برگ بیشتری و هم دارای میزان کلروز برگ بیشتری نسبت به شاهد حساس بودند، بهعنوان حساسترین آنها به بیوتیپ مورد آزمایش شته روسی شناخته شدند. مقایسه گروهی ژنوتیپها نشان داد که در کل، لاینهای گندم دوروم مقاومتر از ارقام گندم نان هستند. گروهبندی ژنوتیپها با بهرهگیری از تجزیه خوشهای بر اساس دو صفت مذکور بیانگر همین نتیجه بود.
جعفر احمدی، صدیقه فابریکی اورنگ، عباسعلی زالی، بهمن یزدی صمدی، محمدرضا قنادها، علیرضا طالعی،
جلد 11، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
به منظور تعیین نحوه عمل ژن و توارث عملکرد دانه و اجزای آن از روش تجزیه میانگین نسلها با استفاده از آزمون مقیاس مشترک که همزمان تمام نسلها را مورد آزمون قرار میدهد، استفاده شد. این تحقیق در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج انجام گرفت. به منظور به دست آوردن بهترین مدل ژنتیکی برای صفات مختلف تحت شرایط آبیاری معمول و تنش خشکی، ژنوتیپها و نسلهای آماده شده در سالهای قبل مربوط به هر تلاقی به طور جداگانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. در آزمایش مربوط به هر تلاقی از طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار استفاده گردید، به طوری که در هر آزمایش دو تکرار تحت شرایط آبیاری معمول و دو تکرار تحت شرایط تنش آبی قرار گرفت. صفات اندازهگیری شده در آزمایشها عبارت بودند از: وزن بوته، تعداد پنجه، ارتفاع بوته، طول سنبله، وزن سنبلههای هر بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن 100 دانه و عملکرد دانه. میانگین (m) و اثرهای ژنها شامل، اثر افزایشی (d)، اثر غالبیت (h)، اثر متقابل افزایشی × افزایشی [i]، افزایشی× غالبیت [j] و غالبیت × غالبیت [l] برای صفات مختلف مشاهده شد، ولی همه اثرهای ژنی تواما در کلیه صفات مشاهده نشد. اثر غالبیت ژنها مهمترین عامل ژنتیکی کنترل در بیشتر صفات مورد بررسی شناخته شد. علیرغم معنیدار بودن اثر افزایشی در بیشتر صفات، اهمیت این اثر کمتر از اثر غالبیت بود.ضمناً اپیستازی غالبیت × غالبیت [l] اهمیت بیشتری نسبت به اپیستازی افزایشی × افزایشی [i] داشت و برآوردهای درجه غالبیت مبین کنترل ژنی بیشتر صفات به صورت غالبیت بود.
وحیده نرجسی، حسن زینالی خانقاه، عباسعلی زالی،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده
سی رقم سویا از گروههای رسیدگی متفاوت، در سال زراعی 83 ، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار به منظور بررسی رابطه ژنتیکی برخی از صفات مهم زراعی و ارتباط آنها با عملکرد دانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ارقام از نظر صفات مورد بررسی اختلاف معنیداری داشتند که دلالت بر وجود تنوع ژنتیکی بین ارقام دارد. صفات تعداد غلاف دربوته، تعداد دانه در بوته و وزن صد دانه (اجزای عملکرد) به ترتیب همبستگی مثبت ومعنی داری را با عملکرد دانه داشتند. در مدل رگرسیون چند گانه، حدود 6/85 درصد تغییرات عملکرد دانه به عنوان متغیر وابسته توسط صفات شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیکی، درصد پروتئین و تعداد دانه در بوته توجیه گردید، که اهمیت شاخص برداشت بیش از صفات دیگر بود. طبق نتایج تجزیه علیت بیشترین وکمترین اثر مستقیم و مثبت بر عملکرد دانه به ترتیب مربوط به صفت شاخص برداشت (54/0=P) و درصد پروتئین (008/0=P) بود. بنابراین شاخص برداشت را می توان به عنوان معیار گزینش در برنامههای اصلاحی برای بهبود عملکرد دانه مورد استفاده قرار داد. طبق نتایج تجزیه به عاملها، پنج عامل مستقل از هم، مجموعا" 2/80 درصد از تغییرات کل دادهها را توجیه نمودند. عامل اول، 21/28 درصد از واریانس کل را توجیه نمود و به عنوان عامل فنولوژیکی نامگذاری شد.