8 نتیجه برای عسکری
عزتاله عسکری اصلی ارده، صمد صبوری، محمدرضا علیزاده،
جلد 12، شماره 44 - ( تابستان 1387 )
چکیده
بخش اعظمی از تلفات و ضایعات محصول برنج ممکن است در مرحله کوبش اتفاق بیافتد. یکی از عوامل مؤثر بر میزان تلفات و ضایعات واحدهای کوبش خرمنکوبها و ماشینهای برداشت، سرعت خطی کوبنده میباشد. در این طرح اثر سه عامل که عبارتاند از: سرعت خطی کوبنده (در 5 سطح) و میزان رطوبت محصول (در2 سطح) و ارقام متداول برنج (4 رقم) بر تلفات و ضایعات کوبش مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. برای انجام عمل کوبش از واحد کوبش (T25) که کوبنده آن دارای دندانههای از نوع قلابی میباشد، استفاده شد. عوامل وابسته شامل در صد دانههای کوبیده نشده(تلفات کوبش) و دانههای آسیب دیده (ضایعات کوبش) بود. برای تجزیه و تحلیل دادههای بهدست آمده از طرح آزمایش کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی و برای مقایسه میانگینها از آزمون چند دامنهای دانکن استفاده شد. نتایج آزمایشها نشان داد که اثرات رقم و سرعت خطی کوبنده بر درصد تلفات کوبش و اثرات رقم، سطح میزان رطوبت و سرعت خطی کوبنده بر درصد دانههای آسیب دیده معنیدار (سطح احتمال 1 درصد) بوده است. مناسبترین سرعت خطی کوبنده معادل 14m/s میباشد و رقم هاشمی دارای بیشترین مقدار درصد تلفات کوبش و رقم بینام دارای کمترین درصد تلفات کوبش بوده است. از بین ارقام مورد آزمایش، رقم بینام از میانگین درصد دانههای صدمه دیده بیشتری برخوردار بوده است. بهطور کلی، کاهش رطوبت محصول باعث افزایش میانگین درصد دانههای صدمه دیده در آزمایشها شده است.
علیرضا عسکریان زاده، سعید محرمیپور، یعقوب فتحی پور، ارسلان نره ئی،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
ارقام مختلف یک گیاه و یا گونههای مختلف گیاهی میتوانند ازطریق صفات فیزیکی و بیوشیمیایی و یا به صورت غیر مستقیم از طریق جیره غذایی میزبان، روی ویژگیهای رفتاری و کارایی دشمن طبیعی تأثیر بگذارد. این بررسی با هدف تعیین درصد پارازیتیسم و واکنش تابعی زنبور پارازیتوئید Platytelenomus hylas Nixon نسبت به تراکمهای مختلف تخم ساقهخوار . Sesamia nonagrioides Lef و تعیین میزان تأثیر نوع رقم در این ویژگی رفتاری پارازیتوئید به عنوان یکی از روشهای ارزیابی کارایی زنبور یاد شده در ارقام مختلف نیشکر انجام گردید. در مزرعه با جمعآوری تخم آفت از مزارع نیشکر در سه رقم تجاری CP57-614 ، CP48-103 وCP69-1062، درصد پارازیتیسم در هریک از ارقام تعیین گردید. به منظور تعیین واکنش تابعی زنبور، تخمهای جمعآوری شده تا خارج شدن زنبورها در انکوباتور نگهداری شدند. سپس واکنش تابعی زنبور در تراکمهای 2، 4، 6، 8، 14، 20، 30، 40، 50، 60، 70، 80 و 90 در لوله آزمایش (به ابعاد 2 × 17/5 سانتیمتر) در مدت 24 ساعت بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای واکنش تابعی از نرم افزارSAS استفاده شد. تجزیه آماری دادهها نشان داد که میزان پارازیتیسم تخم آفت توسط زنبور P. hylas در بین سه رقم نیشکر دارای اختلاف معنیدار است و میزان پارازیتیسم تخمهای آفت متاثر از رقم میباشد. مقایسه میانگینها با آزمون دانکن نشان داد که رقم CP48-103 در یک گروه و دو رقم دیگر در گروه دیگری قرار دارند. مطابق با نتایج این تحقیق، واکنش تابعی زنبور در هر سه رقم مورد مطالعه از نوع سوم است. مقایسه پارامترهای برآورد شده توسط مدل هولینگ برای هریک از آزمایشها در سه رقم مورد آزمایش نشان داد که قدرت جستجوی زنبور در رقم CP48-103 به طور معنیداری بیشتر از دو رقم دیگر است ولی بین ارقام CP57-614 و CP69-1062، تفاوت معنیداری دیده نشد. همچنین زمان دستیابی و حداکثر میزان پارازیتیسم برآورد شده توسط مدل(T/Th) در سه رقم تفاوت داشته و در رقم CP69-1062 به طور معنیداری کمتر از دو رقم دیگر است.
بشیر سالاری، محدثه شمس الدین سعید، اعظم عسکریان سرداری،
جلد 12، شماره 46 - ( (لف)-زمستان 1387 )
چکیده
به منظور بررسی اثرات پیشتیمار کلرید سدیم بر برخی صفات زراعی و فیزیولوژیکی ذرت هیبرید سینگل کراس 704 در شرایط تنش شوری آزمایشی در سال 1384 در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. تیمارها شامل پنج سطح شوری (آب معمولی به عنوان شاهد 1، 4، 8، 12و 16 دسیزیمنس بر متر) و چهار محلول نمکی جهت پیشتیمار به همراه آب معمولی (شاهد 1ds/m)( 4، 8، 12و 16 دسیزیمنس بر متر) بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که شوری و پیشتیمار بذور اثر معنیداری را بر درصد سبز شدن، میانگین مدت سبز شدن، طول ساقه، طول ریشه، تعداد برگ، محتوای نسبی آب برگ، نشت یونی غشا و نسبت یونی K+/Na+ داشتند (01/0P<). با افزایش شوری به 16 دسیزیمنس بر متر کلیه صفات مذکور (به استثنای میانگین مدت سبز شدن و نشت یونی غشا) به ترتیب 05/49%، 49/33%، 97/23%، 64/18%، 05/14% و 20/40% کاهش و میانگین مدت سبز شدن و نشت یونی غشا با افزایش غلظت نمک به ترتیب 2/1 و 3/1 برابر نسبت به شاهد افزایش یافتند. همچنین مقایسه میانگینها نشان داد که پیشتیمار بذرها، اثرات منفی حاصل از تنش شوری را کاهش داد و کلیه صفات مذکور در شرایط پیشتیمار افزایش معنیداری نسبت به عدم اعمال پیشتیمار نشان دادند. نتایج نشان داد که پیشتیمار کلرید سدیم ممکن است به عنوان یک روش مناسب برای افزایش مقاومت گیاه ذرت تحت شرایط شوری به کار رود.
عسگر فرحناکی، غلامرضا مصباحی، حامد عسکری،
جلد 12، شماره 46 - ( (لف)-زمستان 1387 )
چکیده
خرما محصولی بسیار ارزشمند و مغذی است که در صورت فرآوری مناسب میتواند جزء اصلیترین اقلام صادراتی ایران قرار گیرد. در این پژوهش با هدف بهبود و تسریع فرایند تبدیل رطب به خرما از یک خشککن لایه نازک برای خشک کردن رطب واریته کبکاب استفاده شد. نمونههای رطب تحت تأثیر جریان هوای گرم در 5 سطح دمایی (56 ،66 ،76، 86، ˚C 96) خشک شدند و در طول زمان خشک کردن تغییرات در فاکتورهایی مانند میزان رطوبت، وزن، pH، رنگ، بافت و چگالی محصول مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در محدودههای دمایی پایین (56 و ˚C 66)، سرعت خشک کردن پایین و زمان خشک کردن طولانی و غیر اقتصادی است و در محدودههای دمایی بالا (86 و ˚C 96) گرچه سرعت خشک کردن بالاست، اما فاکتورهای کیفی محصول به ویژه رنگ و بافت نامناسبتر هستند. لذا دمای (˚C 76) برای خشک کردن رطب قابل توصیه میباشد. بررسی روند خشک کردن در دماهای مورد بررسی نشان داد که محدوده رطوبت 27-24 درصد (برپایه خشک) را میتوان به عنوان رطوبت بحرانی خشک کردن این نوع رطب به حساب آورد. از طرف دیگر با بررسی بافت نمونهها حین خشک کردن این نتیجهگیری حاصل شد که در رطوبتهای بالای 30% (بر پایه خشک)، بافت محصول چندان تحت تأثیر تغییرات رطوبت نیست در حالی که در رطوبتهای کمتر از حد مذکور حتی کاهش اندک در میزان رطوبت، سفتی نامطلوب را در محصول سبب میشود.
حامد غباری، سیدحسین گلدانساز، حسن عسکری،
جلد 13، شماره 47 - ( (الف) -بهار 1388 )
چکیده
پروانه جوانه خوار بلوط L. (Lep., Tortricidae) Tortrix viridana یکی از آفات جنگلهای بلوط استان کردستان است و هر ساله خسارات عمدهای را به جنگلهای این استان وارد میکند. یکی از روشهای مناسب برای پایش (Monitoring) و کنترل این آفت میتواند در این جنگلها، استفاده از تلههای فرمونی باشد. عوامل متفاوتی میتوانند بر کارایی این تلهها تأثیر بگذارند. در این تحقیق سه عامل عمده مانند: نوع تله، غلظت فرمون، و ارتفاع نصب تله، بررسی شد. در این راستا چهار نوع تله: لولهای، بالی، مستطیلی و دلتا مورد آزمایش قرار گرفتند و جهت تعیین ارتفاع مناسب نصب تلهها، دو ارتفاع: ناحیه وسط و قسمت بالایی درخت، در نظر گرفته شد. همچنین غلظتهای 5/0، 1 و 5/1 میلیگرم جهت تعیین غلظت مناسب، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج آزمایشها نشان داد که تله لولهای، مستطیلی و دلتا نسبت به تله بالی بهتر عمل کرده و در سطح بالاتری از نظر کارایی قرار دارند (05/0 P<) بین دو ارتفاع نصب تله به لحاظ میزان شکار، تفاوت معنیدار وجود نداشت (05/0 P >). مقایسه کارایی سه غلظت: 5/0، 1 و 5/1 میلیگرم از نظر کارایی اختلاف معنیداری نشان داد (05/0 P<)، بهنحوی که غلظت 5/0 میلیگرم نسبت به دو غلظت دیگر در جلب و شکار افراد نر، بهتر عمل کرده و کارایی بالاتری داشت. بر اساس نتایج به دست آمده، تلههای لولهای چسبدار، حاوی کپسول فرمون 5/0 میلیگرمی، که در ناحیه وسط درختان بلوط نصب شده بودند در مدیریت کنترل این آفت، قابل توصیه هستند.
هما عسکریان، بهرام شریف نبی، مجید اولیاء، عصمت مهدیخانی مقدم، علیرضا اخوان،
جلد 13، شماره 47 - ( (الف) -بهار 1388 )
چکیده
بهمنظور شناسایی سریع گونه M. javanica که در ایران از نظر پراکندگی و فراوانی در درجه اول اهمیت قرار دارد، 100 نمونه خاک و ریشه آلوده به نماتود مولد غده ریشه از نقاط مختلف پسته کاری استان کرمان و مزارع داوران(رفسنجان) جمعآوری گردید. پس از خالص سازی و شناسایی گونه M. javanica بر اساس خصوصیات ریختشناسی و ریختسنجی ماده-های بالغ و لارو سن دوم، DNA ژنومی کلیه جمعیت ها از مرحله تخم، لارو سن دوم و ماده های بالغ نماتود، استخراج شد. DNA استخراج شده با کمک جفت آغازگرهای اختصاصی گونهOPARjav OPAFjav / و Mjavf / Mjavr تکثیر شد. در کلیه جمعیت های گونه M. javanica یک قطعه 670 جفتبازی توسط جفت آغازگر OPARjav OPAFjav / و یک قطعه 1600 جفتبازی توسط جفت آغازگرMjavf / Mjavr تکثیر شد، این قطعات در گونه M. incognita، M. arenaria و آب که بهعنوان کنترل منفی در آزمایش گنجانده شده بودند تکثیر نشد. لذا بهنظر می رسد کاربرد این جفت آغازگرها در قیاس با خصوصیات ریختشناسی به تشخیص سریع تر گونه M. javanica منجر شود.
مهدی نجفی قیری، علیرضا محمودی، شاهرخ عسکری،
جلد 19، شماره 72 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي-علوم آب و خاك-تابستان 1394 )
چکیده
پتاسیم از کاتیونهای مهم در خاکهای شور مناطق خشک بوده که مقدار، توزیع و قابلیت استفاده آن میتواند تحت تأثیر گیاهان بومی این خاکها قرار گیرد. جهت بررسی تأثیر گونههای گیاهی شورروی بر شکلهای مختلف پتاسیم در منطقه کرسیا واقع در غرب داراب (استان فارس)، سه گونه گیاهی غالب شامل Juncus gerardi با نام محلی سازوی شور، Halocnemum strobilaceum با نام محلی باتلاقی شور و Salsola rigida با نام محلی خریت انتخاب گردید و از خاک زیر گیاه و بین گیاه در دو عمق 15-0 (سطحی) و 30-15 (زیرسطحی) سانتیمتری در سه تکرار نمونهبرداری انجام شد. ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاکها شامل بافت، ماده آلی، کربنات کلسیم، پ- هاش، ظرفیت تبادل کاتیونی، درصد رطوبت اشباع و قابلیت هدایت الکتریکی و شکلهای مختلف پتاسیم شامل پتاسیم محلول، تبادلی و غیرتبادلی اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که مقدار ماده آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی، پ- هاش و قابلیت هدایت الکتریکی خاک تحت تأثیر گونه گیاهی قرار میگیرد. گونه Juncus gerardi سبب افزایش پتاسیم تبادلی و کاهش پتاسیم محلول در خاک شد اما تأثیری بر مقدار پتاسیم غیرتبادلی و قابل استخراج با اسید نیتریک نداشت. گونه Halocnemum strobilaceum سبب افزایش معنیدار پتاسیم محلول، تبادلی و قابل استخراج با اسید نیتریک در خاک سطحی و زیرسطحی نسبت به خاک بین گیاه گردید که این میتواند در نتیجه جذب گیاهی این عنصر از خاکهای عمقی و همچنین انتقال آن همراه آب از خاکهای بین گیاه به سمت ریشه باشد. گونه Salsola rigida هیچ تأثیری بر وضعیت پتاسیم خاک نداشت. بهطور کلی خاکهای بین گیاهان دارای پتاسیم محلول و تبادلی بیشتر در افق سطحی نسبت به افق زیرسطحی بودند. سه گونه گیاهی مطالعه شده دارای تفاوت در الگوی رشد و توسعه، جذب و دفع املاح محلول و پتاسیم، مورد استفاده قرار گرفتن توسط دام، مقدار ماده آلی قابل برگشت به خاک، ذخیره املاح محلول و پتاسیم در بافتهای خود و جذب شدید آب از خاک و در نتیجه پخشیدگی آب و پتاسیم محلول از خاکهای دور از خاکریشه به سمت ریشه بوده و میتوانند تأثیرات مختلفی بر توزیع پتاسیم در خاکها داشته باشند. گیاه Juncus gerardi با توجه به تأثیری که در کاهش شدید شوری و پتاسیم محلول و افزایش پتاسیم تبادلی دارد میتواند بهعنوان گونه مناسب جهت اصلاح این خاکها توصیه شود.
مریم عسکری، علی اکبر کامگار حقیقی، علیرضا سپاسخواه، فاطمه رزاقی، مجید رخشنده رو،
جلد 24، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - پاییز 1399 )
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف آبیاری، خاکپوش آلی و روش کشت بر بهرهوری آب و محصول ماش در دشت باجگاه انجام شده است. طرح آزمایش در سال اول بهصورت بلوک کامل تصادفی و در سال دوم بهصورت بلوکهای دوبار خرد شده کامل تصادفی و در سه تکرار انجام شد. بررسیها نشان داد در تیمار آبیاری کامل (100 درصد)، با تغییر روش کشت از روی پشته به درون جویچه، محصول دانه به مقدار 2 درصد در سال اول و 5 درصد در سال دوم افزایش یافته است. همچنین نتایج در سال اول نشان داد که تفاوت معنیداری بین محصول دانه در تیمارهای بدون خاکپوش با آبیاری کامل و تیمار با خاکپوش با 75 درصد آبیاری وجود ندارد. با اضافه کردن خاکپوش به نوع کشتهای درون جویچه و روی پشته میتوان مقدار آب آبیاری را 25 درصد کاهش داد و درنهایت به محصولی با اختلاف کم در مقایسه با حالت بدون تنش آبی دست پیدا کرد. بیشترین بهرهوری آب مربوط به تیمار 50 درصد آبیاری کامل با روش کاشت درون جویچه با خاکپوش، معادل kg/m3 0/4 است. که نشاندهنده تولید محصول بیشتر بهازای واحد آب داده شده در صورت کاربرد توأم کمآبیاری و خاکپوش است.