9 نتیجه برای علوی
ایرج ملک محمدی، علی شفیعی علویجه،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده
ترویج بنا به رسالت وجودی خویش، در پی یافت و حل مسئله، همواره به شدت نیازمند جوی با تفاهم بین مردم و مسئولان است. برای دستیابی به تفاهمسنجی مورد نیاز ترویج، در این تحقیق سعی شد روشی برای محاسبه ضریب تفاهم ابداع و در یک مطالعه موردی آزمون شود. در این زمینه وضعیت عشایر ایل جرقویه اصفهان مورد توجه قرار گرفت. پس از بررسی مسائل و مشکلات ایل مزبور در خصوص مشکلات مبتلا به آنها از امور دام و منابع طبیعی، نسبت به بررسی نظریات مسئولان، یعنی مدیران، کارشناسان و مروجان منابع طبیعی استان نیز اقدام شد. بنابراین، جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه مدیران، کارشناسان و مروجان منابع طبیعی استان اصفهان از یک طرف (مشتمل بر 32 نفر) و عشایر جرقویه از طرف دیگر (مشتمل بر 75 مسئول خانوار) بود. وسیله تحقیق دو نوع پرسشنامه مجزا بود که در 52 سؤال مربوط به مشکلات یاد شده در ییلاق و قشلاق مشترک بودند. پس از جمعبندی مسائل و مشکلات عشایر از جنبههای یاد شده، نسبت به ارزشگذاری آنها اقدام شد. سپس با بهرهگیری از مقیاس ترتیبی، میانگین رتبهای هر یک از مشکلات در دو گروه عشایر و مسئولان محاسبه گردید. در درون هر گروه از پاسخگویان، با استفاده از آماره کروسکال والیس و در بین دو گروه مزبور با استفاده از آماره من وایتنی- یو مقایسه صورت گرفت.
نتایج نشان داد که بین نظریات عشایر در مورد بهرهبرداری از مراتع، چه توسط خود آنها و چه توسط روستاییان، نیز در مورد تأمین علوفه دستی برای دام در منطقه ییلاق، وحدت نظر وجود ندارد. ولی آنها در دیگر موارد ذکر شده با یکدیگر هم عقیده بودند. در بین مسئولان نیز تفاهم معنیداری در خصوص 52 مشکل مورد مطالعه وجود داشت. مقایسه نظریات موافق عشایر با نظریات مسئولان، حاکی از تفاهم معنیداری در خصوص 48 مشکل در امور دام و منابع طبیعی مبتلا به عشایر بود. از این روش میتوان برای سنجش تفاهم مردم و مسؤولان در زمینه مسائل و مشکلات متنوع، از جمله کشاورزی و منابع طبیعی، به خوبی بهره جست و مشکلات مورد تفاهم را اولویتبندی و برای حل آنها برنامهریزی کرد.
کریم سلیمانی، رضا تمرتاش، فاطمه علوی، صدیقه لطفی،
جلد 11، شماره 40 - ( تابستان 1386 )
چکیده
دادههای ماهوارهای به منظور گسترش و مدیریت منابع مرتعی همواره قادر است در تأمین اطلاعات لازم در جنبههای مختلف جوامع گیاهی منجمله بیوماس نقش مهمی را ایفا نماید. منطقه مورد مطالعه در زیر حوضه سفیدآب، از حوضه آبخیز سد لار، قسمت مرکزی رشتهکوههای البرز در شمال کشور با اقلیم نیمه مرطوب معتدل واقع شده است. به منظور بررسی قابلیت دادههای ماهوارهای در برآورد تولید از دادههای سنجنده TM باتوجه به تعدد باندها دراین سنجنده که امکان محاسبه شاخصهای بیشتری را فراهم میساخت، استفاده گردید. در این تحقیق دادههای میدانی باروش نمونهبرداری تصادفی – سیستماتیک متعلق به 20 واحد نمونهبرداری در 200 پلات جمعآوری گردید. برای تشخیص مختصات جغرافیایی واحدهای نمونهبرداری و پیکسلهای مربوط در دادههای رقومی از دستگاه تعیین موقعیت همراه با Benchmarc نزدیک به منطقه استفاده شد. برای محاسبه شاخصهای گیاهی و برای اینکه تعین محل نمونه برداری بر روی پیکسلهای مربوطه در روی تصویر ماهوارهای به درستی و با خطای کمتری انجام شود، میانگین رقومی 9 پیکسل مربوط به واحدهای نمونهبرداری از تصاویر تصحیح شده استخراج گردید. سپس همبستگی بین دادههای زمینی و شاخصهای گیاهی حاصل از ترکیب باندهای مختلف ارزیابی و پس از آن، شاخصهای گیاهی مناسب تشخیص داده شدند. در نهایت محاسبات و بررسیهای آماری برای معرفی مدل مناسب ارائه گردید که پس از آزمایش مدلها نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین شاخصهای گیاهی مناسب و دادههای میدانی همبستگی قابل ملاحظهای وجود دارد. بنابراین امکان تخمین دقیق تولید مراتع از طریق استفاده از اطلاعات لندست تی ام به همراه نقاط کنترل زمینی وجود دارد.
سید مهدی ناصر علوی، محدثه شمسالدین سعید،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تراکم کاشت و جهت کاشت بر رشد رویشی و عملکرد دانه سورگوم علفی، واریته اسپیدفید، آزمایشی در سال 1381 در روستای حسینآباد شه کل واقع در 90 کیلومتری جنوب شهرستان بم در استان کرمان انجام گردید. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. فاکتورهای مورد مطالعه شامل جهت کشت (شمالی جنوبی، شرقی غربی و شمال شرقی جنوب غربی) و تراکم کاشت (110، 90، 70 و 50 هزار بوته در هکتار) بودند. نتایج به دست آمده از تجزیه واریانس دادهها نشان داد که جهت کشت اثر معنیداری بر عملکرد دانه، وزن هزار دانه، تعداد پنجه، عملکرد علوفه (ماده خشک)، ارتفاع گیاه و قطر ساقه داشت(05/0
علیرضا مسجدی، علیرضا شکوه فر، مجتبی علوی فاضل،
جلد 12، شماره 46 - ( (ب)-زمستان 1387 )
چکیده
با توجه به روند رو به گسترش سطح زیر کشت گیاه ذرت در شهرستان اهواز و وجود رابطه مستقیم بین افزایش عملکرد ذرت تابستانه و انجام آبیاری کامل در دوره داشت آن، اجرای هر گونه تحقیق در خصوص نیاز آبی این محصول ضروری بهنظر میرسد. در این تحقیق هدف تعیین دور مناسب آبیاری گیاه ذرت (هیبرید SC.704) در فصل تابستان با استفاده از تشت تبخیر کلاس A است. بر این اساس، طرحی در قالب آماری بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار و چهار تیمار در سال 1383 در زمین تحقیقاتی چنیبیه دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز اجرا گردید. تیمار آبیاری شامل چهار سطح و بود که به ترتیب آبیاری پس از تبخیر 50،75،100و150 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس بود که بهصورت تصادفی در کرتهای هر تکرار قرار داده شدند. دور آبیاری مناسب بر اساس بهترین تیمار از نظر عملکرد و اجزای آن، انتخاب گردید. بافت خاک کوم سیلتی لومی رسی و خاک در عمق 30-40 سانتیمتری رس سیلتی میباشد. با توجه بهمیزان تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر کلاس و در نظر گرفتن ضریب گیاهی ، میزان تبخیر و تعرق مشخص و بر اساس تخلیه رطوبتی و طبق تیمارهای مذکور تا رسیدن رطوبت خاک به حد ، میزان آب مورد نیاز محاسبه و حجم آب مورد نیاز هر کرت توسط کنتوراندازهگیری شد. مقایسه میانگینها توسط آزمون چند دامنهای دانکن انجام و بدین وسیله تیمار برتر انتخاب گردید.بر این اساس مناسبترین زمان آبیاری زراعت گیاه ذرت تابستانه در اهواز پس از 50 میلیمتر تبخیر تجمعی از تشت تبخیر کلاس تعیین گردید که معادل 10 نوبت آبیاری در طول دوره رشد میباشد. بنابراین برای حصول حدود 12 تن عملکرد دانه در هکتار، حداقل 9600 متر مکعب آب در هر هکتار مورد نیاز میباشد. با این وجود با مقدار آب مساوی، با کاهش 3 مرتبه آبیاری در تیمار نسبت به تیمار عملکردی حدود 11 تن در هکتار و با کاهش 5 نوبت آبیاری نیز عملکردی در حدود 10 تن در هکتار، در تیمار قابل دستیابی است.
رودابه راوش، بهروز شیران، عزیزاله علوی، جورج زرواگیس،
جلد 13، شماره 47 - ( (ب)-بهار 1388 )
چکیده
بهمنظور تعیین تنوع ژنتیکی جدایه های قارچ شاه صدف(Pleurotus eryngii) 45 جدایه قارچ از 10 منطقه مختلف آب و هوایی ایران (استان های: اصفهان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد، لرستان و فارس) جمعآوری شد. جهت تعیین تنوع ژنتیکی از نشانگر مولکولیRAPD استفاده شد و بهکمک 10 آغازگر تصادفی و پس از واکنش PCR و انجام الکتروفورز ژل آگارز، 182 مکان ژنی قابل رؤیت مشخص شدند که در میان آنها 150 مکان ژنی (82%) چند شکلی خوبی را در تمام جدایه ها نشان دادند. جدایه هایی که دارای میزبان های Ferula assa-foetida و Ferula ovina و Prangus ferulacea بودند، در گروه های مجزا قرار گرفتند. همانطور که انتظار میرفت، نقش منطقه جغرافیایی (از نظر دما و میزان بارندگی) در قرابت ژنتیکی جدایه ها دارای اهمیت بود. 33/71 درصد تنوع ژنتیکی درون جمعیت ها و 67/28 درصد تنوع ژنتیکی در بین جمعیت-ها وجود داشت. نتایج نشان داد که خصوصیات ریختشناختی نمی تواند دسته بندی مناسبی از جدایه های P. eryngii بر اساس گیاهان همزیست و مناطق جغرافیایی آنها ارائه دهد و برای نیل به این هدف، استفاده از الگوی RAPD روش سریع و نسبتا"قابل قبولی بهحساب می آید.
یعقوب دینپژوه، عصمت السادات علوی،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - ويژهنامه سيل و فرسايش خاک - زمستان 1398 )
چکیده
شناسایی مشخصههای بارش و فهم فرایندهای مرتبط با آن، یکی از عوامل مهم در بهرهبرداری صحیح از منابع آب است. انتخاب بارانطرح، نخستین گام، در برآورد سیلابهای طرح است. تعیین الگوی زمانی بارش، بهعنوان یکی از ویژگیهای بارانطرح، بهمنظور برآورد سیلاب و همچنین طراحی سیستمهای زهکشی سطحی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه، به بررسی تغییرات الگوی توزیع عمق بارش در طول مدت دوام آن در سد دز میپردازد. برای رسم منحنیهای هاف از دادههای باراننگار ثبات در ایستگاه سد دز استفاده شد. برای این منظور، تعداد 280 رگبار ثبت شده از سال 1351 تا 1394 در فصول مختلف و در پنج کلاس صفر تا 2، 2 تا 6، 6 تا 12، 12 تا 24 و بیش از 24 ساعت، دستهبندی شد. افزون بر این، برای هر دسته، در هر فصل، منحنیهای هاف با استفاده از تجمیع رگبارها در یک جا رسم شد. همچنین، رویدادهای کلیه دستهها در یک فصل مشخص در یک گروه کلی ادغام و منحنی هاف فصلی رسم شد. ضمناً برای ایستگاه مورد نظر، همه رویدادهای ثبت شده در یک کلاس جمعبندی و منحنی هاف کلی بهدست آمد. در ادامه برای هر منحنی هاف، هیتوگراف رگبار طرح با احتمال 50 درصد رسم شد. معادله لوجیستیک برای منحنی هاف 50 درصد بسط داده شد. در حالت کلی، بیشتر رگبارهای سد دز (حدود 32/9 درصد) در چارک دوم زمانی به زمین میرسد. با این حال، این رقم برای رگبارهای کوتاهمدت صفر تا دو ساعت برای فصول بهار، پاییز و زمستان بهترتیب معادل 55، 48/5 و 50/4 درصد بهدست آمد. درحالی که، برای رگبارهای بلندمدت ارقام کمتری حاصل شد. این منحنیها میتواند در مدیریت منابع آب منطقه مفید واقع شود. مقدار ضریب همبستگی بین مقادیر حاصل از مدل لوجیستیک و مقادیر نظیر مستخرج از منحنیها در جمیع حالات بیش از 0/99 و در سطح یک درصد معنیدار بودند.
فرزاد حق نظری، مهشید قنبریان علویجه، علی شینی دشتگل، سعید برومندنسب،
جلد 25، شماره 1 - ( علوم آب و خاک - بهار 1400 )
چکیده
تغییرات نفوذپذیری خاک باعث تغییر در راندمانهای آبیاری میشود؛ لذا تخمین آن در محاسبه راندمانهای آبیاری، برآورد واقعیتری از شاخصهای عملکرد آبیاری ارائه میدهد. در پژوهشی که در مزرعه ARC2-7 کشت و صنعت امیرکبیر در سال زراعی 1390-1389 طی چهار نوبت آبیاری صورت گرفت؛ دو جویچه در شرایط نفوذ یکنواخت و نفوذ متغیر بهطول 140 و عرض 1/83 متر انتخاب شدند. در جویچه با فرض نفوذ یکنواخت دو فلوم تیپ دو، در ابتدا و انتهای آن تعبیه و نفوذ تجمعی با روش بیلان حجم تعیین شد. جویچه با شرایط متغیر به چهار قسمت با نصب پنج فلوم، تقسیم شد. با بررسی تغییرات مکانی میانگین نفوذ تجمعی، مقدار آن از مقطع اول تا چهارم برای آبیاری اول 15 و برای آبیاریهای بعدی، 13 درصد کاهش یافت. تغییرات زمانی نفوذ تجمعی برای مقاطع اول و دوم، 27 و 30 درصد و برای مقاطع سوم و چهارم، 26 درصد کاهش داشت. افزایش 11 درصدی میانگین وزنی قطر خاکدانهها و کاهش 7 درصدی جرم مخصوص ظاهری مبین تغییرات فیزیکی خاک است. تلفات رواناب سطحی از 8 به 18/77 درصد در جویچه با فرض نفوذ یکنواخت و از 10/91 به 19/77 درصد در جویچه با لحاظ نفوذ متغیر، افزایش و راندمان کاربرد 6 درصد کاهش یافت.
دنیا خطیبی رودبارسرا، عبدالواحد خالدی درویشان، سیدجلیل علوی،
جلد 27، شماره 2 - ( علوم آب و خاک- تابستان 1402 )
چکیده
فرسایش خاک و بهدنبال آن تولید رسوب مهمترین پدیدهای است که باعث تخریب خاک و محیط زیست در بسیاری از مناطق شده و در حال افزایش است. انگشتنگاری رسوبات روشی برای شناسایی منابع رسوب و تعیین سهم مشارکت هر یک از منابع در تولید رسوب است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی حساسیت به فرسایش نسبی واحدهای سنگشناسی و تعیین سهم هریک از واحدها در تولید رسوب بستر با بهرهگیری از ویژگیهای ژئوشیمیایی در رودخانه واز واقع در استان مازندران انجام گرفت. برای این منظور تعداد 33 نمونه خاک از سطح حوزه آبخیز و یک نمونه رسوب بستر در خروجی حوزه آبخیز برداشت شد. سپس با استفاده از سه آزمون آماری دامنه، کروسکال والیس و تحلیل تابع تفکیک، پنج ردیاب B، Al، Sc،Mo ، Sn بهعنوان ترکیب بهینه انتخاب شدند. در نهایت با استفاده از ردیابهای بهینه و مدل ترکیبی چندمتغیره سهم واحدهای سنگشناسی با طبقات حساسیت خیلی شدید (A)، شدید (B)، متوسط تا شدید (C) و متوسط (D) در تولید رسوب بستر با استفاده از بسته FingerPro در نرمافزار R بهدست آمد. نتایج نشان داد که سهم طبقات حساسیت خیلی شدید (A)، شدید (B)، متوسط تا شدید (C) و متوسط (D) در تولید رسوب بستر بهترتیب برابر با 24/23، 50/77 ، 15/62 و 9/36 درصد است. در ادامه بهمنظور حذف اثر مساحت در نتایج، سهم ویژه هر یک از طبقات حساسیت نیز محاسبه شد. واحد سنگشناسی Qal شامل رسوبات کواترنری بستر و کنارههای رودخانه با حساسیت خیلی شدید نسبت به فرسایش (A) و سهم ویژه 0/0807 درصد در هر هکتار بیشترین مشارکت را در تولید رسوب بستر حوزه آبخیز واز دارد.
مهدی ماجدی اصل، توحید امیدپور علویان، مهدی کوهدرق، وحید شمسی،
جلد 27، شماره 3 - ( علوم آب و خاک-پاییز 1402 )
چکیده
سرریزهای غیرخطی ضمن دارا بودن مزیتهای اقتصادی، قابلیت عبوردهی بیشتری را نسبت به سرریزهای خطی دارند. این سرریزها با افزایش طول تاج در یک عرض مشخص، در مقایسه با سرریزهای خطی راندمان دبی بیشتر با ارتفاع آزاد کمتر را در بالادست دارند. الگوریتمهای هوشمند بهدلیل توانایی زیاد در کشف رابطههای دقیق پیچیدۀ مخفی بین پارامترهای مستقل مؤثر و پارامتر وابسته و همچنین صرفهجویی مالی و زمانی، جایگاه بسیار ارزشمندی بین پژوهشگران پیدا کردهاند. در این پژوهش عملکرد الگوریتمهای ماشینبردار پشتیبان (SVM) و برنامهریزی بیان ژن (GEP) در پیشبینی ضریب دبی سرریزهای غیرخطی قوسی به کمک 243 سری دادۀ آزمایشگاهی برای سناریو اول و 247 سری داده آزمایشگاهی برای سناریو دوم بررسی شده است. پارامترهای هندسی و هیدرولیکی استفاده شده شامل بار آبی (HT/p)، ارتفاع سرریز (P)، نسبت بار آبی کل ، زاویه سیکل قوسی (Ɵ)، زاویه دیواره سیکل(α) و ضریب دبی (Cd) است. نتایج هوش مصنوعی نشان داد که ترکیب پارامترهای (H_T/p ،α ،Ɵ و Cd) بهترتیب در الگوریتمهای GEP و SVM در مرحلۀ آموزش مربوط به سناریو اول (سرریز کنگره¬ای با زاویۀ دیوارۀ سیکل 6 درجه) بهترتیب برابر است با (0/9811=R2)، (RMSE=0/02120)، (DC=0/9807)، (R2=0/9896)، (RMSE=0/0189)، (DC=0/9871). (در سناریو دوم (سرریز کنگرهای با زاویۀ دیوارۀ سیکل 12 درجه) بهترتیب برابراست با (0/9770=R2)،(RMSE=0/0193)، (DC=0/9768) و (9908/0=R2)، (RMSE=0/0128)، (DC=0/9905) که در مقایسه با دیگر ترکیبها منجر به بهینهترین خروجی شده است که نشاندهنده دقت بسیار مطلوب هر دو الگوریتم در پیشبینی ضریب دبی سرریز غیرخطی قوسی است. نتایج آنالیز حساسیت نشان داد که پارامتر مؤثر در تعیین ضریب دبی سرریز غیرخطی قوسی در GEP و هم در SVM پارامتر نسبت بار آبی کل (HT/p) است. مقایسه نتایج این پژوهش با سایر پژوهشگران نشان میدهد که شاخصههای ارزیابی برای الگوریتمهای GEP و SVM پژوهش حاضر نسبت به سایر پژوهشگران برآورد بهتری دارند.