16 نتیجه برای علیخانی
مسعود علیخانی، غلامرضا قربانی،
جلد 3، شماره 3 - ( 7-1378 )
چکیده
برای تعیین نسبت مناسب یونجه خشک و ذرت سیلوشده در تغذیه گاوهای شیرده با تعادل کاتیون – آنیون، دیواره سلولی، انرژی و پروتئین یکسان، در یک طرح مربع لاتین 4 × 4 با دو تکرار، 8 گاو هلشتاین با میانگین وزن 570 کیلوگرم، تولید 22 کیلوگرم و چربی 5/3% در اواسط دوره شیردهی، از چهار جیره با نسبتهای یونجه خشک به ذرت سیلوشده 100:0، 67:33، 33:67 و 0:100 استفاده کردند. ماده خشک مصرفی، قابلیت هضم، تجزیهپذیری مؤثر ماده خشک در شکمبه، درصد چربی شیر و درصد کل مواد جامد شیر در جیرههای 1 الی 4 به ترتیب 09/19، 94/19، 94/20 و 90/20 کیلوگرم در روز و 07/69، 75/65، 78/71 و 82/49 درصد و 8/52، 59/49، 4/50 و 51/46 درصد و 47/3، 53/3، 79/3 و 93/3 درصد و 07/12، 17/12، 48/12 و 60/12 درصد بود. جیره دارای 67 درصد سیلو، بیشترین مصرف ماده خشک، تولید شیر تصحیح شده (بر حسب 2/3 درصد) و قابلیت هضم در شکمبه را نشان داد. درصد تجزیهپذیری جیرهها در شکمبه به ترتیب در 100% یونجه و 100% سیلو بیشترین و کمترین بود. جیرههای دارای 67% ذرت سیلوشده تجزیهپذیری بیشتری را نسبت به 33% ذرت سیلوشده نشان دادند. درصد چربی شیر درتیمارهای 67% و 100% ذرت سیلوشده بیشتر از تیمارهای 100% و 67% یونجه بود. با افزایش نسبت ذرت سیلوشده به یونجه خشک، مقدار کیلوگرم چربی شیر و درصد پروتئین شیر، کیلوگرم پروتئین شیر و کل مواد جامد شیر افزایش نشان داد.
اکبر نیکخواه، مسعود علیخانی، حمید امانلو، عبدالحسین سمیع،
جلد 7، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده
به منظور تعیین تجزیهپذیری ماده خشک و پروتئین خام دانههای سورگوم جارویی ورقه شده با بخار، و سورگوم جارویی آسیاب شده و جو آسیاب شده در شکمبه، آزمایشی با استفاده از سه رأس میش فیستولاگذاری شده از ناحیه شکمبه به روش کیسههای نایلونی انجام گردید. نمونهها با استفاده از غربال دو میلیمتری آسیاب شد. کیسههای حاوی 5/3 گرم نمونه در زمانهای 0، 2، 4، 8، 16، 24 و 48 ساعت در شکمبه قرار داده شد. کیسهها پس از خروج از شکمبه با جریان آب شیر شسته شد.
تجزیهپذیری مؤثر در سرعتهای عبور 5 و 8 درصد در ساعت، برای سورگوم جارویی ورقه شده با بخار، به طور معنیداری بیشتر از سورگوم آسیاب شده بود (59 و 53 درصد در مقابل 43 و 35 درصد). سورگوم جارویی ورقه شده با بخار، ماده خشک محلول بیشتری نسبت به جو و سورگوم آسیاب شده داشت (23 در برابر 14 درصد). افزون بر این، بخش نامحلول ماده خشک در سورگوم جارویی ورقه شده با بخار کمتر از جو و سورگوم آسیاب شده بود. فراوری سورگوم جارویی با بخار به طور مؤثری پروتئین محلول دانه را کاهش داد، ولی سرعت تجزیه پروتئین نامحلول تغییر نیافت. نتایج این پژوهش نشان داد که دانه سورگوم جارویی فرایند شده با بخار، نسبت به دانههای آسیاب شده، مقادیر بیشتری از مواد مغذی را در اختیار میکروارگانیزمهای شکمبه قرار میدهد. به سخن بهتر، استفاده از کارآمدترین شیوههای فراوری دانه سورگوم جارویی در تغذیه نشخوارکنندگان ضروری است.
مسعود علیخانی، امید فلاحپور، غلامرضا قربانی،
جلد 8، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده
به منظور تعیین آثار جایگزینی جو با ضایعات ماکارونی در جیره گاوهای شیرده بر ماده خشک مصرفی، تولید و ترکیب شیر، بازده تبدیل خوراک و قابلیت هضم ماده خشک و مواد مغذی تعداد 8 گاو هلشتاین (4 گاو شکم اول و 4 گاو چند شکم زاییده) در اواسط دوره شیردهی در قالب یک طرح مربع لاتین با دو مربع 4×4 و دورههای 21 روزه (16 روز عادتپذیری و 5 روز نمونهبرداری)، استفاده شدند. جیرههای آزمایشی شامل جیره شاهد و جیرههای 2، 3 و 4 بودندکه به ترتیب حاوی 0، 15، 30 و 45 درصد ضایعات ماکارونی به جای جو بودند. جیرهها به صورت کاملاً مخلوط تهیه شدند و در 3 وعده روزانه در اختیار گاوها قرار گرفتند. در پایان دوره عادتپذیری، نمونهبرداری از خوراک و مدفوع به منظور تعیین ماده خشک و قابلیت هضم ظاهری، از ادرار برای تعیین pH و از شیر برای اندازهگیری مقدار تولید، درصد چربی، پروتئین، لاکتوز و مواد جامد بدون چربی شیر انجام شد.
دادهها نشان دادند که در هیچ یک از صفات مورد بررسی در گاوهای شکم اول، چند شکم و کل گاوها، اختلاف معنیداری در بین جیرهها دیده نشد. مقدار ماده خشک مصرفی، تولید شیر و بازده تبدیل خوراک در تمامی سطوح جایگزینی، بهبود غیرمعنیداری را نسبت به جیره شاهد نشان داد. از نظر درصد چربی، پروتئین و کل مواد جامد شیر نیز کاهش غیرمعنیداری در سطوح 30 و 45 درصد جایگزینی نسبت به جیره شاهد دیده شد. نتایج نشان داد که استفاده از ضایعات ماکارونی در گاوهای متوسط تولید تا سطح جایگزینی 45 درصد به جای جو در اواسط دوره شیردهی، میتواند انرژی بیشتری را نسبت به جو برای گاوهای شیری فراهم سازد و تولید و ترکیب شیر را در حد سطوح قبل از جایگزینی نگهدارد.
نسرین مهرداد، مسعود علیخانی، غلامرضا قربانی،
جلد 8، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
در این بررسی از سه گوسفند فیستول شده با میانگین وزن 5/2 ± 5/47 کیلوگرم برای تعیین اثر چین (پنج نوبت) و مرحله رشد (بدون گل، اوایل گلدهی وگلدهی کامل) بر ترکیب شیمیایی و تجزیهپذیری یونجه (Medicago sativa) )به روش In situ استفاده شد . کیسههای نایلونی به قطر منافذ 50 میکرومتر با 5/3 گرم از هر نمونه پر و قبل از تغذیه صبحگاهی در داخل شکمبه گوسفندان قرارداده و برای هفت زمان مختلف (48، 24، 16، 8، 4، 2، صفر ساعت) انکوباسیون شدند. نتایج نشان داد یونجه در مرحله بدون گل حاوی بیشترین مقدار پروتئین خام وکمترین مقدار فیبرخام بود. چین نوبت سوم بیشترین میزان تجزیهپذیری ماده خشک و ماده آلی را داشت. میزان تجزیهپذیری، به ترکیبات فیبری و حلالیت بستگی دارد. با افزایش مرحله رشد، مقدار پروتئین خام، تجزیهپذیری و مواد محلول کاهش و مقدار فیبرخام، پروتئین دیواره سلولی و پروتئین دیواره سلولی بدون همی سلولز افزایش یافت. مقدار پروتئین دیواره سلولی نشانگر پروتئین غیر قابل دسترس در شکمبه بود. گرچه سرعت تجزیهپذیری ماده آلی در مرحله گلدهی کامل حداکثر بود، ولی اختلاف معنیداری بین مراحل رشد وجود نداشت. تجزیهپذیری موثر پروتئین خام بین مراحل رشد اختلاف معنیداری (P<0.05 ) داشت. تجزیهپذیری مؤثر ماده خشک با سرعت عبور 6 درصد در ساعت در سومین چین یونجه بیشترین مقدار بود. نتایج این بررسی نشان داد که چین اول و مرحله گلدهی کامل کمترین و چین پنجم و مرحله بدون گلدهی بیشترین پروتئین را دارا بودند و تأثیرات چین و مرحله رشد روی پارامترهای تجزیهپذیری متغیر بود و نتیجه مشخصی نمیتوان گرفت.
علی اسدی الموتی، مسعود علیخانی، غلامرضا قربانی، عبدالحسین سمیعی،
جلد 8، شماره 3 - ( پاییز 1383 )
چکیده
هدف از این آزمایش بررسی ویژگیهای سیلوی ارزن تهیه شده در آزمایشگاه بهعنوان یک علوفه جایگزین در سالهای خشک و تعیین اثر افزودنیها بر کیفیت تخمیر آن بود. علوفه ارزن در دو مرحله شیری و خمیری نرم دانه، بدون افزودنی یا با استفاده از جو، ملاس، اسیدفرمیک ، تلقیح باکتریهای تولید کننده اسید لاکتیک و ترکیب ملاس و باکتری در قالب یک طرح کاملاً تصادفی و بهصورت فاکتوریل 2 * 6 سیلو شد. مرحله برداشت تأثیری بر مقدار دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز، ظرفیت بافرینگ، کربوهیدراتهای محلول در آب، نیتروژن نامحلول در شوینده اسیدی، نیتروژن آمونیاکی و قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی نداشت، ولی مقادیر ماده خشک، پروتئین خام و pH سیلو در دو مرحله برداشت بهطور معنیداری متفاوت بود. وقوع تخمیر کلستریدیایی در سیلوهای شاهد منجر به اتلاف ماده خشک و افزایش سطوح نیتروژن آمونیاکی (24 درصد نیتروژن کل)، اسیدبوتیریک (2/0 درصد) و اسید استیک
(33/1درصد) نسبت به سایر تیمارها شد. بین افزودنیها کمترین نیتروژن آمونیاکی مربوط به افزودن اسیدفرمیک بود (54/4 درصد نیتروژن کل) و بالاترین تولید اسیدلاکتیک و کمترین اسید بوتیریک به ترتیب در تیمار حاوی ملاس و ترکیب ملاس و باکتری دیده شد. تعیین قابلیت هضم سیلوهای ارزن در آزمایشگاه نشان دهنده افزایش قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی همه سیلوهای حاوی افزودنی نسبت به سیلوی شاهد بود. افزودن ملاس و ترکیب ملاس و باکتری بیشترین قابلیت هضم ماده خشک را درپی داشت ( به ترتیب با 1/63 و 34/64 درصد)، ولی اختلاف معنیداری بین قابلیت هضم سیلوهای حاوی جو، اسیدفرمیک و باکتری دیده نشد.
نتایج این آزمایش نشان داد که برای تهیه یک سیلوی با کیفیت ارزن، افزودن یک منبع کربوهیدرات محلول به سیلو ضروری بوده و بدون حضور این منبع کربوهیدراتی، تلقیح باکتریایی لزوماً سیلوی مناسبی تولید نخواهد کرد.
صفرعلی حاج حیدری، غلامرضا قربانی، مسعود علیخانی،
جلد 9، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده
به منظور مقایسه پودر ماهی با کنجاله پنبه دانه در جیرههای سریع التخمیر، جیرههای متعادل شده کاملاً مخلوط، (40% علوفه و 60% کنسانتره) حاوی مقادیر 0 ، 5/1 ، 0/3 و 5/4% پودر ماهی تهیه شد. در آزمایش اول تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام پودر ماهی، کنجاله پنبه دانه و کنسانترههای جیرههای مذکور طی زمانهای مختلف انکوباسیون در شکمبه (0 ، 4 ، 8 ، 12 و 24 ساعت)، با استفاده از سه گوسفند فیستولا شده نژاد قزل تعیین گردید. تجزیه پذیری مؤثر ماده خشک و پروتئین خام پودر ماهی به طور معنیداری کمتر از کنجاله پنبه دانه بود (P<0.05). از نظر تجزیه پذیری مؤثر ماده خشک بین کنسانترههای مختلف، اختلاف معنیداری وجود نداشت ولی با افزایش سطح پودر ماهی در جیره، تجزیه پذیری مؤثر پروتئین خام کنسانترهها به طور معنیداری کاهش یافت. در آزمایش دوم هشت رأس گاو هلشتاین با چند شکم زایش، در قالب طرح مربع لاتین 4 × 4 با دو تکرار در دورههای آزمایشی 21 روزه مورد آزمایش قرار گرفت. قابلیت هضم مواد مغذی، ماده خشک مصرفی، شیر تصحیح شده بر حسب 2/3% چربی، درصد چربی، درصد لاکتوز، درصدکل مواد جامد شیر، مقدار چربی، بازده غذایی و وزن بدن تحت تأثیر نوع تیمار مصرفی قرار نگرفت. تیمارهای حاوی پودر ماهی نسبت به تیمار شاهد، تولید شیر، درصد پروتئین، مقدار پروتئین و لاکتوز شیر بیشتری داشتند (01/0>P). با افزایش سطح پودر ماهی در جیره pH ادرار به طور معنیداری کاهش پیدا کرد ولی، pH مایع شکمبهای و pH مدفوع تحت تأثیر تیمارهای مختلف واقع نشد. نتیجه کلی نشان داد که کاربرد 5/1 % الی 3% پودر ماهی بر اساس ماده خشک، بهترین اثر را بر گاوهایی دارد که حتی در اواسط دوره شیردهی خود میباشند و کمتر از 30 کیلوگرم شیر تولید میکنند.
مسعود علیخانی، علی اسدی الموتی، غلامرضا قربانی، ناصر صادقی،
جلد 9، شماره 3 - ( پاییز 1384 )
چکیده
گیاه آفتابگردان با دانه و بدون دانه در یک طرح فاکتوریل 2×2×2×2 با سه تکرار با استفاده از چند افزودنی در سطلهای پلاستیکی به صورت آزمایشگاهی سیلو گردید. افزودنیها به شکل فاکتوریل در سطوح زیر اضافه شدند: ملاس به میزان 4 درصد وزن تر، اوره به میزان 5/0 درصد وزن تر و باکتری با نام تجاری آگروس(Agroos) و به میزان 6 گرم در تن علوفه. به طور کلی تهیه آفتابگردان سیلو شده به صورت گیاه کامل (دانه دار بودن) در مقابل تهیه سیلاژ بدون طبق (بیدانه) منجر به تولید سیلاژهایی با pH ، غلظت دیواره سلولی و خاکستر کمتر و در مقابل غلظت پروتئین خام، چربی خام (انرژی زایی) بیشتر شد، ولی از لحاظ تولید اسید لاکتیک و تجزیهپذیری ماده خشک اختلاف معنی داری بین این دو دسته وجود نداشت. (05/0
مجید آقا علیخانی، امیر قلاوند، افراسیاب علا،
جلد 9، شماره 4 - ( زمستان 1384 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر تراکمهای مختلف کاشت (10، 13، 20 و 40 بوته در مترمربع) بر عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم ( پرتو و گوهر) و یک لاین (VC-1973A) ماش سبز [Vigna radiata (L.) Wilczek] آزمایشی در تابستان 1377 در موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر واقع در کرج انجام شد. این تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل بر مبنای طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار به مرحله اجرا درآمد. نتایج نشان داد که لاین VC-1973A بیشترین عملکرد دانه را به خود اختصاص داد و با توجه به زودرسی و هم زمان رسی نسبت به دو رقم دیگر برای برداشت مکانیزه ارجحیت دارد. تراکم کاشت بر عملکرد دانه ماش تأثیر بسیار معنیداری (01/0 > p) داشت، به طوری که تراکمهای 20 و 10 بوته در مترمربع به ترتیب بیشترین (2221kg/ha) و کمترین (1650kg/ha) عملکرد دانه را تولید کردند. از میان اجزای عملکرد، تنها تعداد غلاف در بوته تحت تأثیر تراکم واقع شد. مطالعات مربوط به همبستگی صفات نشان داد که تراکم با ارتفاع بوته و فاصله اولین غلاف از سطح زمین همبستگی مثبت و با عملکرد دانه در بوته، شاخص برداشت و تعداد شاخه فـرعی و غلاف در بـوته همبستگی مـنفی دارد. عـلاوه بـر ایـن به نـظر میرسد، تعداد غلاف در بوته که همبستگی بالایی (88/0 = r ) با عملکرد دانه در واحد سطح دارد، مهمترین جزء عملکرد ماش میباشد.
مژگان سپهری، ناهید صالح راستین، هادی اسدی رحمانی، حسینعلی علیخانی،
جلد 10، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده
فلزات سنگین به دلیل آثار بازدارندهای که بر رشد و فعالیت باکتریهای ریزوبیوم و گیاهان لگوم میزبان آنها دارند، گرهبندی و تثبیت نیتروژن سیستمهای همزیستی را تحت تأثیر قرار میدهند. این تحقیق با هدف ارزیابی تأثیر تحمل سویههای ریزوبیوم به کادمـیوم در کاهش آثار سوء این فلز بر همزیسـتی سینوریزوبیوم ملیلوتی یونجه انجام شده است. بدین منظور، آزمایش گلخانهای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی برنامهریزی شد. تیمارهای این آزمون شامل 5 سطح کادمیوم (0، 2، 5، 10 و 20 میلیگرم در کیلوگرم خاک ) و شش تیمار مایهزنی با سویههای مختلف ریزوبیومی (حساس، نسبتاً متحمل و متحمل به کادمیوم) همراه با یک تیمار شاهد تلقیح نشده با باکتری بودند. در سطوح مختلف کادمیوم، آثار تلقیح گیاه یونجه با سویههای انتخابی بر تعداد گرههای ریشهای و مقدار کل نیتروژن اندام هوایی مورد مقایسه قرارگرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که آلودگی خاک به کادمیوم حتٰی در سطح 2 میلیگرم بر کیلوگرم تأثیر قابل توجهی بر شاخصهای همزیستی باکتریهای سینوریزوبیوم ملیلوتی داشت و میزان این تأثیر بسته به میزان تحمل به کادمیوم سویههای مختلف، متفاوت بود. تأثیر کاهنده غلظت کادمیوم بر تعداد گرههای ریشهای و غلظت نیتروژن اندام هوایی گیاهان تلقیح شده با سویههای حساس به کادمیوم در مقایسه با سویههای مقاوم به ترتیب به حدود 41 و 29 درصد رسید. در این آزمون سویه R95m از نظر توان گرهزایی و جذب نیتروژن در سطوح مختلف کادمیوم به عنوان برترین سویه شناخته شد.
سعیده رجایی، حسینعلی علیخانی، فایز رئیسی،
جلد 11، شماره 41 - ( پاییز 1386 )
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی اثر برخی از پتانسیلهای محرک رشد شناخته شده در تعدادی از سویههای برتر Azotobacter chroococcum روی رشد، عملکرد و جذب عناصر غذایی در گندم (.Triticum aestivum L) در شرایط گلخانهای به اجرا در آمد. تعدادی از سویههای ازتوباکتر کروکوکوم برتر از نظر تولید IAA، سیدوفور، هیدروژن سیانید و تثبیت کننده نیتروژن ملکولی انتخاب و بذر گندم رقم پیشتاز در قالب یک طرح کاملاً تصادفی توسط این سویهها تلقیح و برخی از شاخصهای رشد، عملکرد و جذب عناصر غذایی اندازهگیری شد که اثر تلقیح باکتری بر روی شاخصهای عملکرد بیولوژیک، درصد پروتئین دانه، وزن هزار دانه، شاخص سطح برگ و به ویژه جذب عناصر N، P، Fe و Zn مثبت و معنیدار گردید. بیشترین آثار معنیدار در افزایش شاخصهای مذکور در تیمارهای سویههای ازتوباکتر کروکوکوم تولید کننده فیتوهورمون (IAA) و سویههای تثبیت کننده نیتروژن ملکولی مشاهده گردید. به طور کلی بر اساس نتایج این مطالعه میتوان گفت بعضی سویههای ازتوباکترکروکوکوم بومی استان چهار محال و بختیاری که در زمره ریزوباکتریهای محرک رشد گیاه (PGPR) قرار گرفته بودند تأثیر مثبتی روی رشد و عملکرد گندم شامل عملکرد بیولوژیک و کیفیت دانه (درصد پروتئین دانه) تحت شرایط گلخانهای داشتهاند. همچنین از این سویهها میتوان در جهت بهبود تغذیه گندم از نظر عناصر غذایی کم مصرف مانند آهن و روی استفاده نمود.
محسن اعراب، مسعود علیخانی، شهاب الدین مشرف،
جلد 12، شماره 43 - ( بهار 1387 )
چکیده
در این پژوهش از 852 رأس گاو شیرده هلشتاین چند شکم زا در اواسط شیردهی در قالب یک طرح آماری کاملاً تصادفی از نوع آشیانهای با دو تیمار شامل شهرستان اصفهان و شهرستان برخوار - میمه و سه تکرار شامل سه طبقه یک : از 1 تا 5 رأس گاو شیری، دو: از 6 تا 10 رأس گاو شیری و سه: از 11 تا 20 رأس گاو شیری بود استفاده شد. جهت مقایسه میانگینهای مواد معذی مصرف شده و مورد نیاز از آزمون T جفت شده استفاده گردید. نتایج بهدست آمده از پژوهش یکساله نشان داد که نوع شهرستان در طبقات مختلف بر مصرف ماده خشک مصرفی، انرژی ویژه شیردهی، پروتئین قابل سوخت و ساز، کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیم، سدیم، کلر، گوگرد، سلنیم، روی، مس، ید، ویتامین A، ویتامین D، ویتامین E، پروتئین قابل تجزیه در شکمبه، دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و کربوهیدرات غیر فیبری بدون اثر معنیدار و بر مصرف پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه اثر معنیدار داشت (05/0>P)نوع شهرستان بر نیاز مواد مغذی تأثیر معنیداری نداشت. تفاوت بین مصرف و نیاز در هر شهرستان به ازاء هر رأس گاو شیری در روز از نظر کیلوگرم ماده خشک مصرفی، مگاکالری انرژی ویژه شیردهی، گرم پروتئین قابل سوخت و ساز، گرم کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیم، سدیم، کلر و گوگرد قابل جذب، میلیگرم در کیلوگرم سلنیم، روی، مس و ید، واحد بین المللی در روز ویتامین A، ویتامین D و ویتامین E، گرم در روز پروتئین قابل تجزیه و غیرقابل تجزیه در شکمبه، درصد ماده خشک دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و کربوهیدرات غیر فیبری به ترتیب برابر با 6/1-، 5/2-، 2/630-، 8/21-، 5-، 6/40، 0، 3/3-، 2/44، 4/7-، 11/3-، 7/38-، 26/3-، 45/4-، 14834-، 234-، 5/342-، 5/542-، 886-، 5/28، 5/17 و 4/10- بود. تفاوت بین مصرف و نیاز در فسفر، منیزیم و سدیم بدون اختلاف آماری و برای بقیه مواد مغذی دارای اختلاف معنیدار بود (05/0>P).نتایج این پژوهش نشان داد با تغذیه گاوهای شیری با جیرههای حاوی کنجالههای پروتئینی و مکملهای معدنی و ویتامینی میتوان تولید شیر و درصد پروتئین شیر گاوهای شیری نژاد هلشتاین مناطق روستایی را بهبود بخشید.
محسن اعراب ، مسعود علیخانی، شهاب الدین مشرف،
جلد 12، شماره 43 - ( بهار 1387 )
چکیده
در این پژوهش از 600 رأس گوساله شیری نژاد هلشتاین یک تا سه ماهه، در قالب یک طرح آماری کاملاً تصادفی از نوع ترتیبی (آشیانهای) با دو تیمار شامل شهرستانهای اصفهان و برخوار- میمه و سه تکرار شامل سه طبقه یک : گاوداری 1 تا 5 رأس گاو شیری، دو : گاوداری 6 تا 10 رأس گاو شیری و سه : گاوداری 11 تا 20 رأس گاو شیری استفاده گردید. برای مقایسه میانگینهای مواد مغذی مصرف شده و مورد نیاز از آزمون t جفت شده استفاده شد. نتایج پژوهش یکساله نشان داد که نوع شهرستان در طبقات مختلف بر مصرف ماده خشک مصرفی (شیر کامل و خوراک آغازین)، انرژی ویژه رشد، پروتئین خام، کلسیم، فسفر، منیزیم، کلر، پتاسیم، سدیم، گوگرد، کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، سلنیم، روی، ویتامینهای D، A و E اثر معنیداری نداشت. نوع تیمار (شهرستان) بر نیاز مواد مغذی برای گوسالههای شیری اثر معنیداری نداشت. تفاوت بین مصرف و نیاز به ازای هر رأس گوساله شیری در روز از نظر کیلوگرم ماده خشک شیر مصرفی، ماده خشک خوراک آغازین، مگاکالری در کیلوگرم انرژی ویژه رشد، گرم پروتئین خام، درصد از ماده خشک کلسیم، فسفر، منیزیم، کلر، پتاسیم، سدیم، و گوگرد، میلیگرم در کیلوگرم کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، روی و سلنیم، واحد بین المللی در کیلوگرم ویتامینهای D، A و E به ترتیب برابر با 15/0-، 092/0-، 165/0-، 7/17-، 09/0-، 1/0، 08/0، 53/0، 64/0، 0، 01/0، 1/0-، 2/7-، 32/0-، 9/36-، 1/14-، 12/0-، 5/0، 4499-، 515- و 8/40- بود. تفاوت بین مصرف و نیاز فسفر، سدیم، گوگرد و روی بدون تفاوت آماری و برای بقیه مواد مغذی دارای اختلاف معنیدار بود (05/0>P ). نتایج این پژوهش نشان داد گوسالههای شیری در جیره خود با کمبود ماده خشک مصرفی (شیر و خوراک آغازین)، انرژی ویژه رشد، پروتئین خام، کلسیم، کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، سلنیم، ویتامین A ، ویتامین D و ویتامین E روبهرو بوده که میتوان با افزایش در میزان شیر مصرفی و خوراک آغازین مکمل شده با منابع پروتئینی با کیفیت و مکملهای معدنی و ویتامینی این کمبود را جبران نمود.
مجید غلامحسینی، مجید آقاعلیخانی، محمدجعفر ملکوتی ،
جلد 12، شماره 45 - ( پاییز 1387 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف نیتروژن و زئولیت طبیعی ایرانی بر عملکرد کمی و کیفی علوفه کلزای پاییزه (.Brassica napus L) در خاکهایی با بافت سبک، آزمایشی در سال زراعی 86-1385 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی از فاکتوریل سطوح مختلف زئولیت (0، 3، 6 و 9 تن در هکتار) و مقدار کود نیتروژن در سه سطح (90، 180 و270 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) از منبع اوره حاصل شدند. بذور کلزا (رقم OKAPI) در دهم مهرماه کشت و 170 روز بعد، مصادف با ابتدای مرحله غلافدهی، محصول علوفه سبز آن برداشت شد. نتایج نشان داد اثر نیتروژن و زئولیت بر صفات کمـّی علوفه شامل عملکرد ماده خشک، وزن خشک برگ و ساقه و شاخص سطح برگ معنیدار بود. به علاوه صفات کیفی علوفه (درصد پروتئین خام و درصد کلسیم در توده گیاهی) تحت تأثیر اثرات اصلی نیتروژن و زئولیت قرار گرفت. با افزایش مصرف کود نیتروژن شستشوی نیتروژن افزایش و با افزایش مصرف زئولیت به طور معنیداری شستشوی نیتروژن کاهش یافت. اثر متقابل دو فاکتور بر هیچکدام از صفات مورد بررسی معنیدار نشد. کاربرد 270 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در تلفیق با 9 تن زئولیت در هکتار بیشترین افزایش در صفات کمّی و کیفی علوفه کلزا را ایجاد کرد. انجام بررسیهای بیشتر به منظور کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی با زئولیتهای طبیعی توصیه میشود.
رسول کوثر، غلامرضا قربانی، مسعود علیخانی، عبدالحسین سمیع، محمد خوروش،
جلد 13، شماره 47 - ( (الف) -بهار 1388 )
چکیده
به منظور بررسی اث ر سطح و نوع علوفه بر خصوصیات فیزیکی جیره و رفتا ر های خوردن گا وهای شیری ازتعداد ۸ رأس گاو شیرده هولشتین ۲۰ % یونجه خشک + ( ۲۴ % یونجه خشک + ۱۶ % سیلاژ ذرت ۳ ( ۴۰ % یونجه خشک ۲ ( ۴ با جیره هایی شامل ۱ * در قالب طرح مربع لاتین ۴ ۴۰ بود . جیره ۴ نسبت به دیگر : ۱۶ % یونجه خشک + ۲۴ % سیلاژ ذرت استفاده شد . نسبت علوفه به کنسانتره ۶۰ ( ۲۰ % سیلاژ ذرت ۴ با افزایش .(P<۰/ ۱> میلی متر بود ( ۰۵ / جیره ها دارای بیشترین ذرات ۱۹ < میلی متر و فاکتور مؤثر فیزیکی و دارای کمترین میزان ذرات ۱۸ و (P<۰/۰۵) NDF بین جیره ها افزایش پیدا کرد . جیره ۴ نسبت به جیره های ۱ و ۲ حاوی peNDF و NDF میزان سیلاژ ذرت، میزان و مدت زمان جویدن و نشخوار peNDFI و NDFI بین جیر هها، میزان peNDF بیشتری بود . با افزایش سطح سیلاژ ذرت و میزان peNDF جیره ۱ نسبت به دیگر جیر ه ها مدت زمان کمتری .(P<۰/ بیشتری بود ( ۰۵ peNDFI افزایش یافت . جیره ۴ نسبت به دیگر جیره ها دارای گاو های جیره ۱، به مصرف انتخابی علیه ذرات بلند روی آورده بودند . چربی شیر و اسیدیته .(P<۰/ صرف خوردن و جویدن کرده بود ( ۰۵ ۶ رسید . / ۵ و در نهایت به ۰ /۹۵ ،۵/ ۵ به ۸۷ / شکمبه بین جیره ها تفاوت معنی داری نداشت؛ اما با تغذیه جیره های ۱ تا ۴ اسیدیته شکمبه از ۶ بنابراین، افزایش سطح سیلاژ ذرت تا سطح ۶۰ درصد بخش علوفه ای جیره از سویی سبب افزایش مصرف ماده خشک و از سوی دیگر با pH بهبود محتوای دیواره سلولی، محتوای دیواره سلولی فیزیکی مؤثر و ساختار فیزیکی جیرها سبب افزایش در میزان فعالیت جوی دن و شکمبه و در نهایت حفظ درصد چربی شیر شد
مهدی قورچیانی، غلامعباس اکبری، حسینعلی علیخانی، مهدی زارعی، ایرج اله دادی،
جلد 17، شماره 63 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-بهار 1392 )
چکیده
به منظور بررسی اثر قارچ میکوریز آربسکولار و باکتری سودوموناس فلورسنس روی کارایی مصرف کودهای فسفر، وابستگی میکوریزایی، عملکرد ماده خشک و عملکرد دانه ذرت در شرایط تنش کم آبی آزمایشی بهصورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی سال 1388 و در دولت آباد کرج اجرا شد. تیمارها عبارت از آبیاری (آبیاری نرمال و تنش ملایم بر مبنای تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A)؛ ترکیبات سطوح مختلف مایهزنی بذر با قارچ میکوریز آربسکولار و باکتری سودوموناس فلورسنس و تیمار کود شیمیایی فسفره (عدم مصرف کود شیمیایی فسفره، مصرف 50% کود سوپر فسفات تریپل مورد نیاز و مصرف خاک فسفات براساس کمیت فسفر مصرفی از منبع سوپر فسفات تریپل) بودند. نتایج نشان داد که اثر آبیاری، سطوح مایهزنی بذر با قارچ میکوریز آربسکولار و باکتری سودوموناس فلورسنس و کود شیمیایی فسفر روی عملکرد، اجزای عملکرد، عملکرد ماده خشک، بازده زراعی نسبی و کلنیزاسیون ریشه معنیدار است. تیمار تنش ملایم نسبت به تیمار آبیاری نرمال باعث کاهش معنیدار عملکرد دانه، بازده زراعی نسبی و بازده زراعی کود شد. نتایج نشان داد که در شرایط تنش ملایم عملکرد دانه و عملکرد ماده خشک با کلنیزاسیون ریشه همبستگی بالایی دارند. همچنین بیشترین وابستگی میکوریزایی از تیمار تنش ملایم بهدست آمد. حداکثر بازده زراعی نسبی، بازده زراعی کود و عملکرد دانه مربوط به تیمار مایهزنی توأم بذر با میکوریز آربسکولار و سودوموناس فلورسنس بود. مصرف کود سوپرفسفات تریپل نسبت به خاک فسفات همراه با ریزموجودات حلکننده فسفات باعث افزایش عملکرد دانه ذرت گردید، با اینحال حداکثرکلنیزاسیون ریشه و وابستگی میکوریزایی از تیمار عدم مصرف کود شیمیایی بهدست آمد.
عبدالله طاهری تیزرو، حامد نوذری، هادی علیخانی،
جلد 20، شماره 76 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- تابستان 1395 )
چکیده
برای آگاهی از وضع نوسانات سطح آب زیرزمینی در مناطق خشک و نیمهخشک، لازم است پیشبینی دقیقی از نوسانات انجام شود. سریهای زمانی بهعنوان مدل خطی جهت تولید دادههای سطح آب مصنوعی و پیشبینی آینده سطح ایستابی آبخوان کاربرد دارد. به کمک نرمافزار 17 MINITAB و با استفاده از دادههای ماهانه بهمدت20 سال (1390-1370) عمق سطح آب زیرزمینی 25 حلقه چاه مشاهدهای، مدلهای سری زمانی هریک از چاهها انتخاب گردید و پیشبینی زمانی 5 ساله صورت گرفت. دادههای پیشبینی شده عمق سطح آب زیرزمینی به دادههای تراز سطح آب زیرزمینی تبدیل شدند و با استفاده از نرمافزارهای ARCGIS10 و GS+5.1.1، تحلیل و سپس روش کریجینگ معمولی با واریوگرام کروی جهت درونیابی تراز سطح آب زیرزمینی انتخاب گردید. پیشبینی مکانی 5 ساله انجام گرفت و نقشههای پیشبینی مکانی و پیشبینی افت تراز سطح آب زیرزمینی ترسیم شدند. نتایج به دست آمده از پیشبینی تراز سطح آب زیرزمینی دشت برای 5 سال آینده، نشان داد که مساحت تحت پوشش دو بازه تراز سطح آب زیرزمینی 1140-1100 متر و 1180-1140متر، روند افزایشی و مساحت تحت پوشش سه بازه 1220-1180 متر، 1260-1220 متر و 1300-1260 متر، روند کاهشی خواهد داشت. هچنین با توجه به نقشه پیشبینی افت 5 ساله تراز سطح آب زیرزمینی دشت، بیشترین رقوم افت تراز سطح آب زیرزمینی به میزان 16 متر برای نواحی قاسمآباد بزرگ واقع در شمال شرق و مرکز دشت و کمترین رقوم افت تراز سطح آب زیرزمینی بهمیزان تقریباً 5/0 متر برای اراضی محمدآباد افخمالدوله واقع در قسمت پایاب دشت پیشبینی گردید.