فرهاد فرسادنیا، بیژن قهرمان، رضا مدرس، علیرضا مقدم نیا،
جلد 22، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاييز 1397 )
چکیده
در سالهای اخیر بر روی جزئیات توزیع توأم خصوصیات خشکسالی از جمله شدت و مدت، با استفاده از توابع کوپلا ارزیابی گستردهای صورت گرفته است. هر چند تلاش کمی در زمینه مدلسازی خصوصیات خشکسالی محاسبه شده براساس داده های جریان رودخانه، خصوصاً در مناطق نیمه خشک مانند جنوب ایران، انجام شده است. در این مطالعه دو هدف یافتن مناسبترین تابع توزیع حاشیهای شدت و مدت خشکسالی هیدرولوژیک و همچنین یافتن بهترین تابع کوپلا آن مدنظر قرار گرفته است. بدین منظور، ابتدا با استفاده از تئوری دنباله ها، شدت و مدت خشکسالی هیدرولوژیک در ایستگاه های دبیسنجی حوضه آبریز کرخه استخراج و وجود روند با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال اصلاح شده، مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از روش گشتاورهای خطی بهترین تابع توزیع حاشیه ای برای سری های شدت و مدت خشکسالی استخراج شد. در ادامه پارامتر توابع کوپلا فرانک، کلایتون و گامبل با استفاده از روشهای مستقیم و غیر مستقیم محاسبه و با استفاده از آزمون های نکویی برازش، گامبل بهترین تابع کوپلا شناخته شد. در نهایت دوره بازگشت های توأم و شرطی شدت و مدت خشکسالی برای هر یک از ایستگاه ها استخراج شد. نتایج نشان داد که شدت و مدت خشکسالی برای تمامی ایستگاههای هیدرومتری حوضه کرخه از توزیع حاشیه ای مقادیر حداکثری تعمیم یافته و همچنین از تابع کوپلا خانواده گامبل پیروی میکنند و این موضوع میتواند در توسعه مدل های منطق های توابع کوپلا استفاده شود.
ساناز اسلامی جمال آباد، احمد شرافتی، دکتر عمادالدین محمدی گل افشانی، فرهاد فرسادنیا،
جلد 23، شماره 4 - ( علوم آب و خاک - ويژهنامه سيل و فرسايش خاک - زمستان 1398 )
چکیده
یکی از مشکلات پیشروی متخصصان و طراحان پروژههای آبی، سریهای زمانی ناقص در علم هیدرولوژی است که باعث بروز خطا در نتایج مطالعات شده و اجرای پروژهها را دچار مشکل میکند. این مساله در مناطقی که تعداد ایستگاههای هیدرومتری و بارانسنجی محدود است، حادتر است. از طرفی ارزیابی، توسعه و استفاده پایدار از منابع آبی نیازمند در اختیار داشتن سریهای زمانی هیدرولوژیکی با کیفیت بالا و طول مدت کافی است. لذا این موضوع رفع نواقص آماری را ایجاب میکند و اهمیت چگونگی مواجه شدن با این مشکلات در آنالیزهای هیدرولوژیکی را نشان میدهد. در حال حاضر استفاده از روشهای آماری بهمنظور رفع خلاءهای آماری و بازسازی دادهها متداول است. در این مطالعه بهمنظور معرفی روشی چندمتغیره در برآورد دادههای گمشده مربوط به بارش و رواناب، در یک منطقه همگن از لحاظ هیدرولوژیکی در استان مازندران، روش نگاشتهای خودسازمانده تحت دو سناریو مورد بررسی قرار گرفت و تخمینهای قابل اعتمادی را بهدست آورد. بهنحوی که مقادیر ضریب همبستگی بین دادههای مشاهداتی و خروجی مدل برای دادههای بارش تا 92/0 و برای دادههای رواناب تا 95/0 محاسبه شد. لذا پیشنهاد میشود برای کاهش عدم اطمینان ناشی از دادههای ناکافی در مدیریت منابع آب، از این روش استفاده شود.