جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای محمدخان

نگار نور مهناد، محمدرضا نوری امامزاده ئی، بهزاد قربانی، عبدالرحمن محمدخانی،
جلد 13، شماره 50 - ( علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك زمستان 1388 )
چکیده

در مناطق خشک و نیمه خشک، کمبود آب از عوامل اصلی کاهش تولید محسوب می‌شود. در چنین شرایطی، کم‌آبیاری به عنوان یک راهبرد مدیریتی مهم برای تعدیل شرایط تنش آبی توصیه شده است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر دو نوع مدیریت آبیاری (کم‌آبیاری سنتی و بخشی) بر برخی خصوصیات فیزیولوژیک، فنولوژیک و راندمان مصرف آب گیاه گوجه‌‌فرنگی انجام شده است. به این منظور یک طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار آبیاری و چهار تکرار تعریف شد. تیمارهای آبیاری شامل کم‌آبیاری DI75 و DI50 (به ترتیب تأمین 75 و 50 درصد نیاز آبی) بود که در آنها آب مورد نیاز گیاه به طور معمول به تمام محیط ریشه داده می‌شد و تیمارهای آبیاری بخشی PRD75 و PRD50 (تأمین 75 و50 درصد نیاز آبی) که آب مورد نیاز گیاه در هر بار آبیاری فقط به یک سمت محیط ریشه داده می‌شد و بخش تر و خشک به طور متناوب جابه‌جا می‌شدند. تیمار FI (تأمین 100 درصد نیاز آبی) نیز به عنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بیشترین راندمان مصرف آب (28/6 کیلوگرم بر متر مکعب) در تیمارPRD75 و کمترین راندمان (98/1کیلوگرم بر متر مکعب) در تیمار DI50 به دست آمد. راندمان مصرف آب در تیمار کم‌آبیاری معمولی (DI50) 67 درصد کاهش و در تیمار آبیاری بخشی ((PRD75 6/4 درصد افزایش نسبت به تیمار شاهد داشت. اندازه‌گیری وضعیت آب گیاه نشان داد که در تمام مراحل، همواره میزان آماس نسبی در تیمارهای PRD نسبت به تیمارهای DI بالاتر بود. نتایج تجزیه واریانس قطر روزنه برگ بیانگر معنی‌دار شدن اثر تیمارها در سطح 5 درصد بود. به‌طوری‌که با افزایش آب آبیاری، قطر روزنه‌ها نیز افزایش یافت. به علاوه قطر بازشدگی روزنه‌ها در تیمارهای آبیاری کامل و کم‌آبیاری سنتی بیشتر از تیمارهای آبیاری بخشی بود. از نظر تعداد روزنه در واحد سطح برگ، تیمار آبیاری کامل بیشترین و تیمارDI50 کمترین تعداد روزنه را دارا بودند (به ترتیب 04/10509 و 4/6904). از نظر خصوصیات فنولوژیک بین تیمارهای آبیاری به لحاظ درجه- روز مورد نیاز تا زمان میوه‌دهی و درجه- روز مورد نیاز تا زمان برداشت در سطح 5 درصد تفاوتی مشاهده نشد.
هادی علی‌نژادجهرمی، عبدالرحمان محمدخانی، محمدحسن صالحی،
جلد 16، شماره 60 - ( علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاک-تابستان 1391 )
چکیده

امروزه به علت خشک‌سالی و کمبود آب استفاده از آب‌های نا‌متعارف به‌ویژه پساب حاصل از تصفیه فاضلاب شهری در کشاورزی اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است. از عوامل محدودکننده استفاده از این پساب‌ها وجود عناصر سنگین در آنها می‌باشد. در این پژوهش، اثر پساب تصفیه شده شهرکرد بر رشد، عملکرد و تجمع سرب و کادمیم در گیاه بادرنجبویه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار (0، 25، 50، 75 و 100 درصد پساب در آب آبیاری) و سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع ساقه، قطر ساقه، تعداد ساقه، تعداد برگ و پنجه در تیمار 100 درصد پساب به‌دست آمد. وزن‌تر و خشک اندام هوایی و ریشه نیز در تیمار 100 درصد پساب بیشترین بود. درصد اسانس حاصل از دارو برگ‌ها تحت تأثیر درصد استفاده از پساب در آب آبیاری قرار گرفت و بیشترین مقدار آن (23/1 %) نیز در تیمار 100 درصد پساب حاصل شد. میزان تجمع سرب در ریشه و اندام‌های هوایی و فاکتور انتقال آن در گیاه بادرنجبویه دارای اختلافی معنی‌دار نبود. با این وجود، بیشترین غلظت سرب در ریشه (057/0 میلی‌گرم بر کیلوگرم) و اندام‌هوایی (013/0 میلی‌گرم بر کیلوگرم) به تیمار 100 درصد و کمترین مقدار آنها به تیمار صفر درصد پساب مربوط می‌شد. غلظت سرب در تمامی تیمارها کمتر از حد مجاز آن در گیاهان دارویی (2 میلی‌گرم بر کیلوگرم) بود. غلظت کادمیم در تمامی نمونه‌های گیاهی غیرقابل تشخیص بود. نتایج به‌دست آمده از این پژوهش نشان داد، آبیاری با پساب شهری شهرکرد افزون بر تأمین آب و مواد غذایی مورد نیاز گیاه بادرنجبویه، به‌طور مستقیم و یا غیر‌مستقیم از طریق افزایش زیست توده، میزان اسانس آن را نیز افزایش می‌دهد. شایان ذکر است که غلظت سرب و کادمیم تجمع یافته در این گیاه نیز بسیار کمتر از حد مجاز آنها بود.
عبدالرحمان محمدخانی، محمدرضا نوری‌امامزاده‌ای، اعظم میرجلیلی،
جلد 17، شماره 66 - ( مجله علوم و فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك، زمستان 1392 )
چکیده

در این پژوهش اثر چهار تیمار آبیاری موضعی ریشه (FULL‏, ‏‎1PRD50‎, ‎2PRD50‎, ‎3PRD50‎) بر تولید میوه و راندمان مصرف آب گوجه فرنگی در یک طرح کاملاً تصادفی در پنج تکرار مورد بررسی قرار گرفت. در تیمار شاهد (FULL)، کل آب مورد نیاز گیاه به‌طور یکنواخت در تمام محیط ریشه به‌کار برده شد. در تیمار‌های 1PRD50، ‎‎2PRD50‎‎ و ‎‎3PRD50‎‎ ریشه‌ها به دو ناحیه مجزا از هم تقسیم و به اندازه 50 درصد تیمار شاهد به ترتیب یک، دو و سه مرتبه یک طرف ریشه به‌‌طور متوالی آبیاری شد. نتایج شان داد، بیشترین میانگین وزن میوه در تیمار آبیاری کامل (44/43 گرم) و کمترین آن در تیمار PRD50 3 (57/24 گرم) دیده شد. بیشترین قطر (1/43 میلی‌متر) و تعداد میوه (46 عدد) در تیمار شاهد و کمترین این ویژگی‌ها ( به‌ترتیب 6/15 میلی‌متر و 20 عدد) در تیمار ‎3PRD50‎ دیده شد. بیشترین عملکرد میوه و عملکرد بازار پسند در تیمار شاهد و سپس در تیمار آبیاری بخشی متناوب (1PRD50) حاصل شد. بیشترین راندمان مصرف آب در تیمار آبیاری موضعی متناوب ریشه (48 درصد بیش از شاهد) و کمترین آن در تیمار ‎‎3PRD50‎‎ (27 درصد کمتر از شاهد) ملاحظه شد. در کل آبیاری بخشی متناوب (1PRD50) برای تولید گوجه‌فرنگی قابل توصیه است.
امیررضا کشتکار، شیرین محمدخان، رقیه هوشمندی، صادق دلفاردی،
جلد 21، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی- پاييز 1396 )
چکیده

امروزه حوزه‌های آبخیز به‌عنوان واحدهای برنامه‌ریزی و مدیریتی بسیاری از مسائل در جهت توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفته‌اند. مدیریت منابع در حوزه آبخیز، به‌عنوان یک اصل جدید برای برنامه‌ریزی توسعه و مدیریت منابع آب، خاک و گیاه با تأکید بر شرایط اجتماعی- اقتصادی منطقه، به‌منظور معیشت پایدار و بدون آسیب‌پذیری برای گیاه و ساکنان یک حوضه درنظر گرفته شده است. زمانی این اهداف محقق خواهند شد که مدیریتی صحیح بر منابع حوزه‌های آبخیز اعمال شود و این مدیریت بایستی بتواند تمامی فرآیند‌های مخرب موجود در سیستم را کاهش داده و فرآیند‌های سازنده را تقویت نماید. تحقیق حاضر با هدف مدیریت بیولوژیک منابع حوزه آبخیز با رویکرد سناریوسازی، به ارزیابی و الویت‌بندی گزینه‌های مدیریت بیولوژیک در حوزه آبخیز دلیچای پرداخته است. با بررسی شرایط حوضه و لحاظ نمودن ابعاد فنی، اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیک اجرای گزینه‌ها، چهار فعالیت مدیریت بیولوژیک تعیین و 16 سناریوی مدیریتی در منطقه تدوین گردید. سپس با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی وزن معیارها تعیین و درنهایت با استفاده از مدل تاپسیس، بهترین گزینه مدیریتی، تعیین گردید. نتایج حاصل از اجرای مدل تاپسیس حاکی از آن بود که در بین چهار معیار سنجش گزینه‌های مدیریتی پیشنهادی نسبت به هدف، معیارهای اجتماعی، اکولوژیک، اقتصادی و فیزیکی به‌ترتیب در اولویت‌های اول تا چهارم و سناریو شماره 10 که شامل فعالیت‌های مدیریت چرا و کپه‌کاری بود، به‌عنوان برترین سناریو و الویت اول تعیین گردید. همچنین نتایج نشان داد، که تکنیک‌های تصمیم‌گیری چند معیاره از توانایی و قابلیت بالایی در بیان ابعاد گوناگون مسئله برخوردار بوده و ابزار مناسبی برای الویت‌بندی و مدیریت بهینه منابع حوزه‌های آبخیز می‌باشند.
 



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb