118 نتیجه برای محمدی
جهانگرد محمدی،
جلد 2، شماره 4 - ( 10-1377 )
چکیده
در این بررسی روش مناسبی جهت مطالعه تغییرات مکانی شوری خاک ارائه میگردد. بدین منظور اطلاعات حاصل از مطالعات تفضیلی اراضی منطقه رامهرمز خوزستان، که بر پایه روش مساحی آزاد استوار بوده، مورد استفاده قرار گرفت. بررسی تغییرات میزان شوری، با استفاده از حدود 600 نمونه، به فاصله تقریبی 500 متر و در سه عمق 50-0 و 100-50 و 100-150 سانتیمتری انجام شد. برای تعیین تغییرات مکانی شوری در اعماق مختلف خاک از واریوگرام، که یک تابع آماری مخصوص تجزیه و تحلیل ساختار مکانی متغیرهای جغرافیایی میباشد، استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که دامنه تأثیر واریوگرامهای محاسبه شده در هر سه عمق تقریباً یکسان (13-12 کیلومتر) بوده،که چگونگی الگوی پراکنش جغرافیایی مواد مادری و واحدهای فیزیوگرافی در منطقه را نشان میدهد. به منظور تهیه نقشه شوری در اعماق مختلف خاک از روش آماری کریجینگ معمولی برای قطعات به ابعاد 500 × 500 متر در سطح منطقه مطالعاتی استفاده شد. مقایسه بین نقشههای شوری حاصل از کریجینگ و نقشه شوری حاصل از مساحی آزاد منطقه مطالعاتی با استفاده از دادههای معیار صورت گرفت. نتایج نشان میدهد که شباهت کلی بین دادههای معیار و نتایج کریجینگ حدود 40% بوده، در حالی که برای نقشه شوری حاصل از مساحی آزاد حدود 36% میباشد. علاوه بر آن، نتایج حاصله موید این نکته است که نقشههای مبتنی بر روش کریجینگ از قابلیت اعتماد بیشتری جهت تعیین موقعیت کلاسهای شوری 0S و 1S برخوردار بوده (75%) و این در حالی است که قابلیت اعتماد نقشه شوری حاصل از مساحی آزاد برای نشان دادن این کلاسها حدود 50% میباشد. نتایج حاصله موید این نکته است که میتوان در کنار روشهای معمول تهیه نقشههای شوری خاک از روشهای آماری ارائه شده در نظریه ژئواستاتیستیک نیز بهره جست.
سیدعلی محمد میرمحمدی میبدی،
جلد 3، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
دوره نمو اندام زایشی، دورهای حساس و مهم در زندگی گیاه برای مطالعه پتانسیل عملکرد گیاه است. تحمل به شوری طی این مرحله، برای به دست آوردن عملکرد بالا و پایدار مطلوب است. تودهای از بذرهای علف مرغ، که به عنوان بذر چمن از آمریکا وارد شده بود، جهت کشت خوشه نارس قطع شده در مرحله نموی تورم برگ پرچم روی محلول غذایی مایع انتخاب شد. این خوشه روی محلول غذایی مایع به طوری مجزا و یا حاوی صفر تا دو درصد نمک طعام و غلظتهای مختلف کینتین (9-10، 8-10، 7-10، 6-10 و 5-10 مولار) کشت گردید. سیر نمو خوشه قطع شده در شرایط آزمایشگاهی به تفصیل بررسی و اثرات غلظتهای مختلف نمک روی باز شدن خوشهچهها، نمو کیسه جنینی، باروری وتشکیل بذر خوشه قطع شده گیاه علفی مرغ در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. محیط کشت مایع حاوی 7-10 مولار کینتین نمو طبیعی بذر را باعث گردید. در حالی که افزایش نمک به این محیط، نمو کیسه جنینی و اندوسپرم را در بیشتر موارد مختل نمود و باعث تشکیل بذرهای غیرطبیعی و سقط جنین شد. بذرهای غیرطبیعی دارای جنین کوچک و یا فاقد جنین بودند. حجم کم اندوسپرم و کوچکی اندازه بذر از دیگر مشخصات بذرهای غیرطبیعی بود. با این حال تعداد کمی از خوشهچههای در حال رشد در محیطهای کشت حاوی غلظتهای کم نمک (5/0 درصد)، بذرهای طبیعی تولید نمودند. که پس از قرار گرفتن در شرایط مناسب جوانه زدند.
جهانگرد محمدی،
جلد 3، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
تجزیه و تحلیل دادههای شوری نشان داد که پراکنش مکانی نمونههای شوری در اعماق مختلف نیمرخ خاک به هم وابسته میباشند. در چنین حالتی دادههای مزبور را میتوان هم بسته مکانی دانست. این بدان معنی است که مقادیر شوری در یک عمق به خصوص حاوی اطلاعات مفیدی درباره وضعیت شوری در دیگر اعماق نیمرخ خاک بوده و میتوان از این اطلاعات به منظور بهبود تخمین شوری در هر کدام از اعماق نیمرخ خاک استفاده نمود. هدف از این مطالعه بررسی اثرات استفاده از اطلاعات مربوط به شوری، در دو عمق نیمرخ خاک جهت تخمین این مشخصه در عمق سوم میباشد. بدین منظور از روش کوکریجینگ استفاده شده است. به منظور ارزیابی نتایج حاصل از کوکریجینگ به عنوان وسیلهای جهت تهیه نقشه شوری، این روش با استفاده از دادههای معیار با نتایج کریجینگ معمولی مقایسه گردید. نتایج نشان میدهد که کوکریجینگ علیرغم مبانی تئوریک روشن و قطعی، برتری اندکی نسبت به کریجینگ معمولی دارد. این امر را میتوان ناشی از عدم تفاوت بین متغیر اولیه و متغیرهای کمکی از نظر تعداد نمونهها و همچنین یکسانی تمامی واریوگرامهای شوری در اعماق مختلف دانست. با در نظر گرفتن پیچیدگی روش کوکریجینگ و مشکل بودن برازش واریوگرامهای محاسبه شده توسط مدل LMC، نتیجهگیری میشود که در چنین شرایطی کاربرد روش کریجینگ معمولی از ارجحیت برخوردار میباشد.
ایرج ملک محمدی، علی شفیعی علویجه،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده
ترویج بنا به رسالت وجودی خویش، در پی یافت و حل مسئله، همواره به شدت نیازمند جوی با تفاهم بین مردم و مسئولان است. برای دستیابی به تفاهمسنجی مورد نیاز ترویج، در این تحقیق سعی شد روشی برای محاسبه ضریب تفاهم ابداع و در یک مطالعه موردی آزمون شود. در این زمینه وضعیت عشایر ایل جرقویه اصفهان مورد توجه قرار گرفت. پس از بررسی مسائل و مشکلات ایل مزبور در خصوص مشکلات مبتلا به آنها از امور دام و منابع طبیعی، نسبت به بررسی نظریات مسئولان، یعنی مدیران، کارشناسان و مروجان منابع طبیعی استان نیز اقدام شد. بنابراین، جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه مدیران، کارشناسان و مروجان منابع طبیعی استان اصفهان از یک طرف (مشتمل بر 32 نفر) و عشایر جرقویه از طرف دیگر (مشتمل بر 75 مسئول خانوار) بود. وسیله تحقیق دو نوع پرسشنامه مجزا بود که در 52 سؤال مربوط به مشکلات یاد شده در ییلاق و قشلاق مشترک بودند. پس از جمعبندی مسائل و مشکلات عشایر از جنبههای یاد شده، نسبت به ارزشگذاری آنها اقدام شد. سپس با بهرهگیری از مقیاس ترتیبی، میانگین رتبهای هر یک از مشکلات در دو گروه عشایر و مسئولان محاسبه گردید. در درون هر گروه از پاسخگویان، با استفاده از آماره کروسکال والیس و در بین دو گروه مزبور با استفاده از آماره من وایتنی- یو مقایسه صورت گرفت.
نتایج نشان داد که بین نظریات عشایر در مورد بهرهبرداری از مراتع، چه توسط خود آنها و چه توسط روستاییان، نیز در مورد تأمین علوفه دستی برای دام در منطقه ییلاق، وحدت نظر وجود ندارد. ولی آنها در دیگر موارد ذکر شده با یکدیگر هم عقیده بودند. در بین مسئولان نیز تفاهم معنیداری در خصوص 52 مشکل مورد مطالعه وجود داشت. مقایسه نظریات موافق عشایر با نظریات مسئولان، حاکی از تفاهم معنیداری در خصوص 48 مشکل در امور دام و منابع طبیعی مبتلا به عشایر بود. از این روش میتوان برای سنجش تفاهم مردم و مسؤولان در زمینه مسائل و مشکلات متنوع، از جمله کشاورزی و منابع طبیعی، به خوبی بهره جست و مشکلات مورد تفاهم را اولویتبندی و برای حل آنها برنامهریزی کرد.
کورش محمدی،
جلد 5، شماره 1 - ( بهار 1380 )
چکیده
در این مقاله یک مدل عددی برای حل جریان یک بعدی آب در محیط غیراشباع معرفی گردیده است. جریان آب در لایههای غیراشباع خاک تابع یک معادله غیرخطی است، که حل تحلیلی آن بجز در موارد معدود و ساده امکانپذیر نیست. در این تحقیق معادلات دیفرانسیلی حرکت آب در خاک، با استفاده از یک روش تفاضل محدود جدید موسوم به روش عملگرهای مرجع حل گردید. روش عملگرهای مرجع برای جایگزین کردن معادلات دیفرانسیل جزیی با یک رشته معادلات تقریبی انتخاب گردیده که قابل حل کردن با روشهای عددی هستند. بسیاری از روشهای استاندارد تفاضلهای محدود، حالت خاصی از این روشاند. ولی بر خلاف آنها، با استفاده از این روش میتوان محیطهای با مرز نامنظم را هم مدل نمود. یک مدل یک بعدی برای پیشبینی مکش آب خاک (بار فشار منفی) و مقدار رطوبت در خاک غیرهمگن، که دارای لایهبندی متفاوت است، با استفاده از روش عملگرهای مرجع ساخته شده، و با تعدادی حل تحلیلی و نتایج آزمایشگاهی مقایسه گردید. نتایج نشاندهنده دقت خوب و قابل قبول مدل در شبیهسازی حرکت آب در خاک مییاشد
جهانگرد محمدی، جواد گیوی،
جلد 5، شماره 1 - ( بهار 1380 )
چکیده
در این مطالعه از نظریه مجموعههای فازی، به منظور ارزیابی تناسب اراضی برای گندم آبی در منطقه فلاورجان (اصفهان) استفاده شده است. این روش از نظر تعیین وزن برای خصوصیات مختلف اراضی، و همچنین نحوه محاسبه شاخص اراضی، با دیگر روشهای معمول ارزیابی متفاوت میباشد.
نتایج حاصل با روش پارامتریک ارزیابی اراضی مقایسه شد. همبستگی بین شاخص اراضی و عملکرد مشاهده شده گندم در سطح منطقه، برای روش میتنی بر نظریه مجموعههای فازی (35/0=r) بیشتر از روش پارامتریک (14/0=r) بوده است. همبستگی به مراتب بیشتر مشاهده شده بین شاخص اراضی و عملکرد محصول در روش فازی، نشاندهنده پتانسیل کاربری و مفید بودن این روش در ارزیابی تناسب اراضی است.
سیدمحمد جعفر ناظم السادات، علیرضا سپاسخواه، شهرام محمدی،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
کاهش سریع دمای محیط، فعالیتهای متابولیک گیاهان را مختل نموده موجب افت چشمگیر فرآوردههای زراعی و باغی میگردد. چنانچه دما برای مدت زیادی به زیر صفر رود امکان تشکیل هستههای یخی درون سلول افزایش یافته، موجب پارگی و از همگسیختگی سلولهای گیاهی میشود. بیشترین خسارت مربوط به هنگام وقوع کمینه دما است. سرمازدگی در سالهای اخیر میلیاردها ریال خسارت به باغهای مرکبات در جنوب استان فارس وارد نموده، ولی تاکنون در این منطقه پژوهش جامعی به منظور پیشبینی کوتاه مدت سرمازدگی، و ارتباط این پدیده با دیگر عوامل جوی انجام نگرفته است. در پژوهش حاضر امکان پیشبینی کوتاه مدت کمینه دما در منطقه جهرم استان فارس، با استفاده از نقطه شبنم در روز قبل مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج بیانگر آن بود که با توجه به مقادیر نقطه شبنم و رطوبت نسبی، میتوان وقوع سرمازدگی را در حد مطلوبی پیشبینی نمود. نتایج نشان داد هنگامی که رطوبت نسبی عصر روز i در محدوده 45% الی 55% باشد، تفاوت کمینه دما در روز 1+i و نقطه شبنم در عصر روز i به کمترین مقدار خود میرسد. در حالتی که رطوبت نسبی بیشتر یا کمتر از این مقدار باشد، معمولاً مقدار کمینه دما در روز 1+i به ترتیب کمتر یا بیشتر از نقطه شبنم روز i است.
فرهاد عزیزی، عبدالمجید رضایی، سیدعلی محمد میرمحمدی میبدی،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
به منظور مطالعه تنوع ژنتیکی ویژگیهای مورفولوژیک در 121 ژنوتیپ لوبیا سفید، قرمز و چیتی، بررسی روابط میان صفات برای استفاده در برنامههای به نژادی و شناخت عوامل پنهانی مؤثر بر روابط داخلی میان صفات از راه تجزیه و تحلیلهای چند متغیره، آزمایشی در سال 1376 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، در چارچوب طرح لاتیس ساده اجرا گردید.
برای کلیه صفات مورد بررسی تنوع زیادی میان ژنوتیپها مشاهده شد. ضرایب تنوع فنوتیپی برای کلیه صفات از ضرایب تنوع ژنتیکی بزرگتر بودند. در میان ویژگیهای بررسی شده، عملکرد بوته، شمار غلاف در ساقههای فرعی و اصلی، طول ساقههای فرعی و اصلی، شمار گره در ساقههای فرعی و ساقه اصلی، وزن صد دانه و شمار ساقه فرعی به ترتیب دارای ضریب تنوع ژنتیکی و فنوتیپی بزرگی بودند. شمار روز تا رسیدگی کمترین تنوع را داشت. صفات مربوط به ساقههای فرعی تنوع بیشتری را نسبت به صفات مشابه در ساقه اصلی نشان دادند تجزیه عاملها برای کلیه ژنوتیپها، و به طور جداگانه برای لوبیاهای قرمز، سفید و چیتی، رشد محدود و رشد نامحدود چهار عامل را مشخص نمود، که بیش از 4/78 درصد از تنوع را توجیه کردند. نتایج تجزیه و تحلیل روی همه ژنوتیپها نشان داد که عامل اول به طور عمده وابسته به شمار روز تا رسیدگی، طول ساقههای اصلی و فرعی و شمار گره در ساقههای اصلی و فرعی بود، و عامل رشد رویشی نامیده شد. عوامل دوم و سوم بیشترین وابستگیها را به صفات شمار غلاف در ساقههای اصلی و فرعی، شمار دانه در غلاف ساقههای اصلی و فرعی و وزن صد دانه داشتند، و عاملهای اجزای عملکرد نام نهاده شدند. عامل چهارم بیشترین همبستگی را با شمار ساقه فرعی داشت، که به همین نام شناخته شد. عوامل اول و چهارم مرتبط با ویژگیهای رشد رویشی و مبدأهای فیزیولوژیک بودند. عوامل دوم و سوم با مقصدهای فیزیولوژیک ارتباط داشتند. بر مبنای نتایج رگرسیون مرحلهای، شمار غلاف در ساقههای فرعی مهمترین جزء عملکرد بود، و شمار غلاف در ساقه اصلی، وزن صد دانه و شمار دانه در غلاف در رتبههای بعدی قرار داشتند. شمار غلاف در ساقههای فرعی و اصلی بیشترین ارتباط را با عملکرد داشتند.
حمیدعلیپور، عبدالمجید رضایی، سیدعلی محمد میرمحمدی میبدی ، مسعود طاهری،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی تنوع ژنتیکی 270 ژنوتیپ سویا، از نظر الگوهای الکتروفورتیک پروتئین دانه و ارتباط آنها با برخی از ویژگیهای دانه مانند درصد روغن، درصد پروتئین، برخی از ترکیبات شیمیایی و وزن صد دانه انجام شد. از میان روشهای الکتروفورز، غلظتهای 10 و 5/4 درصد اکریلامید به ترتیب برای ژلهای اصلی و پایه، غلظت 5/13 میلیگرم در میلیلیتر بافر استخراج عصاره پروتئین، 10 میکرولیتر تزریق نمونه در داخل چاهکهای ژل، 5/2 میلیآمپر و دو ساعت رنگآمیزی، مناسبترین تلفیق برای به دست آوردن نوارهای واضح و جداگانه پروتئینی تشخیص داده شد. نتایج الکتروفورز پروتئینها، 30 نوار را بر مبنای حرکت نسبی روی ژل آشکار ساخت، که تنها پنج عدد از آنها در میان ژنوتیپها چند شکلی نشان دادند. به طور کلی، هشت الگوی متفاوت الکتروفورتیک در میان ژنوتیپها تشخیص داده شد. تجزیه خوشهای ژنوتیپها بر پایه ارزیابی کیفی نوارهایی که چند شکلی نشان دادند آنها را در هشت گروه و تجزیه خوشهای نوارهای متغیر در ژنوتیپها آنها را در سه گروه جداگانه دستهبندی کرد. ضریب تطابق ساده میان نوارهای با حرکت 5/2 و 5/49 درصد برابر صفر بود، که بیانگر عدم ظهور همزمان این دو نوار با هم میباشد. احتمالاً این نوارها توسط یک ژن کنترل میگردند، که در ژنوتیپهای هموزیگوت غالب و مغلوب به صورت یک نوار منفرد ظاهر شده و موقعیت متفاوتی را روی ژل پیدا میکنند. اختلاف میان الگوهای پروتئینی از نظر درصد پروتئین و درصد روغن دانه معنیدار بود. ضرایب همبستگی میان نوارهای پروتئینی متغیر در ژنوتیپها و صفات مورد بررسی نشان داد که نوارهای پروتئینی با حرکت نسبی 5/3 و 5/49 درصد به ترتیب دارای همبستگی مثبت و معنیدار با درصد پروتئین و فسفر دانه میباشند. ژنوتیپهای الگوهای پروتئینی دارای نوار با حرکت نسبی 5/49 درصد، بیشترین درصد فسفر دانه را داشتند. رنگ ناف دانه ژنوتیپهای حاوی نوار پروتئینی با حرکت نسبی 52 درصد سیاه بود.
قدرت الله فتحی، مانی مجدم، سید عطاءالله سیادت، قربان نورمحمدی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
به منظور بررسی اثر نیتروژن و زمان برش علوفه بر عملکرد دانه و علوفه جو (.Hordeum vulgare L) رقم کارون، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در چارچوب بلوکهای کامل تصادفی، در مزرعه پژوهشی مجتمع عالی آزموشی و پژوهشی کشاورزی رامین وابسته به دانشگاه شهید چمران اهواز، در سال زراعی 76-1375 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل پنج سطح نیتروژن 45، 90، 135، 180 و 225 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به صورت کود اوره در کرتهای اصلی، و سه زمان برش علوفه شامل عدم برش علوفه، برش علوفه در ابتدای ساقه رفتن بدون قطع مریستم زایشی و برش علوفه در اواسط ساقه رفتن با قطع مریستم زایشی ساقه اصلی در کرتهای فرعی بود. اختلاف معنیداری در عملکرد دانه بر اثر میزانهای مختلف نیتروژن و زمان برش علوفه دیده شد. در بررسی اثر متقابل نیتروژن و زمان برش علوفه، بیشترین عملکرد دانه به میزان 6/281 گرم در متر مربع، با مصرف 90 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان برش علوفه ابتدای ساقه رفتن، و کمترین عملکرد با میانگین 7/158 گرم در متر مربع با مصرف 45 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان برش علوفه اواسط ساقه رفتن به دست آمد. تأثیر متقابل سطوح نیتروژن و برداشت علوفه از نظر شمار سنبله در واحد سطح، شمار دانه در سنبله و وزن هزار دانه معنیدار بود. در میان اجزای عملکرد، شمار سنبله و وزن دانه به ترتیب حساسیت بیشتری نسبت به سطوح نیتروژن و زمان برش علوفه نشان دادند. درصد و عملکرد پروتئین علوفه خشک با افزایش کاربرد نیتروژن افزایش معنیداری داشت، ولی با تأخیر در زمان برداشت علوفه، درصد پروتئین کاهش و عملکرد آن افزایش معنیدار یافت. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که مقادیر زیاد نیتروژن نتوانست خسارت تأخیر در برداشت علوفه را بر تولید دانه جبران نماید. با توجه به اجزای اندازهگیری شده، میتوان گفت که مصرف کود نیتروژن با کاربرد 90 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار، و برداشت علوفه در مرحله ابتدای ساقه رفتن، نسبت به تیمارهای دیگر از برتری مناسبی در کشت دومنظوره (علوفه + دانه) برخوردار بود.
محمود شیوازاد، حسین جانمحمدی،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی، به منظور ارزیابی بازده کل پروتئین در پودر ماهی کیلکای ایران و انچوی پرو، شش جیره غذایی همسان از نظر انرژی (3200 کیلوکالری انرژی قابل متابولیسم در هر کیلوگرم) و پروتئین خام (5/18 درصد) بر پایه ذرت، با استفاده از شش نمونه پودر ماهی (شمارههای 1، 5 و 6 پودر ماهی کیلکا با فرایند حرارت غیرمستقیم، 4 و 2 با فرایند حرارت مستقیم و شماره 3 پودر ماهی انچوی پرو) تنظیم و از 7-42 روزگی به تغذیه جوجه خروسهای نژاد لهمان رسید. میزان مصرف غذا و اضافه وزن به طور هفتگی اندازهگیری و بازده کل پروتئین و ضریب تبدیل غذا محاسبه و توسط بسته نرمافزار MSTAT-C تجزیه و تحلیل آماری گردید.
بیشترین مقادیر بازده کل پروتئین در دوره 7-28 روزگی حاصل شد و اختلاف معنیداری (05/0>P) بین پودر ماهیهای کیلکا و پرو مشاهده نشد. به استثنای پودر ماهی کیلکای شماره 5، حداکثر مقادیر بازده کل پروتئین، در پودرهای ماهی کیلکا با فرایند حرارت غیرمستقیم، و کمترین مقادیر در پودرهای ماهی کیلکا با فرایند حرارت مستقیم به دست آمد. میزان بازده کل پروتئین در پودر ماهی پرو تقریباً حد واسط دو دسته ماهی کیلکا با فرایندهای متفاوت بود. مقایسه مستقل و غیرمستقل ضریب تبدیل غذایی و بازده کل پروتئین پودر ماهی کیلکا، صرف نظر از نوع فرایند، در مقابل پودر ماهی پرو در دوره 7-28 روزگی و نیز 7-42 روزگی، اختلاف معنیداری نشان نداد (05/0
سیدعلی میرمحمدی میبدی، علیرضا امینی حاجی آبادی، جمال الدین خواجه دین،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
محدوده اطراف مصب رودخانه زایندهرود به باتلاق گاوخونی، رویشگاههای مناسب گونههای شورپسندی مانند Aeluropus littoralis ، Aeluropus lagopoides، Halocnemum strobilaceum و Salicornia europea میباشد. با این حال، خواستههای اکولوژیک این گونهها و فاکتورهای زیستمحیطی کنترل کننده ساختار اجتماعات گیاهی و استقرار آنها روی خاک این مناطق به خوبی درک نشده است. دانش کافی در این زمینه برای به کارگیری این گونهها در پهنههای شور ضروری است. در این پژوهش، الگوی استقرار چهار گونه مذکور در رویشگاههای متنوع، بر اساس شناخت اهمیت نسبی ویژگیهای خاک رویشگاه هر یک از گونهها و تاج پوشش گونههای مورد بررسی، به کمک روش ریاضی اوردیناسیون تشریح و ارزیابی شد. برای این منظور 48 قطعه روی ترانسکتهای دارای بیشترین تنوع گونهای از نظر پوشش انتخاب گردید، و متغیرهای درصد پوشش و عوامل خاک شامل EC، pH، مقادیر رس، سیلت، شن و عناصر سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در یک دوره یکساله در سال 1378 اندازهگیری شد. دادههای جمعآوری شده از خاک و گیاه بر طبق روش اوردیناسیون از دسته PCA و CCA تجزیه شدند تا ارتباط ویژگیهای خاک رویشگاهها و گونهها مشخص گردد. نتایج آنالیز اوردیناسیون به خوبی ویژگی کلی رویشگاه هر گونه را از لحاظ عوامل خاکی مورد بررسی تفکیک، و ارتباط آنها را مشخص نمود. تجزیهها نشان دهنده وجود همبستگی معنیدار بین تغییر نوع و درصد گونهها با شیب تغییرات عوامل خاک بود. به طور کلی، واکنش گونهها به عوامل خاکی در این آزمایش، میتواند به عنوان مؤلفه مهم در گسترش و تعمیم الگوهای رشد و نمو این گونهها برای مناطق شور مشابه مورد توجه قرار گیرد.
رضا محمدی، آقا فخر میرلوحی،
جلد 7، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده
قارچهای اندوفایت وابسته به جنس نئوتیفودیوم (Neotyphodium)، با بیشتر گراسهای سردسیری رابطه همزیستی برقرار میکنند. این قارچها ویژگیهای رویشی، مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاهان میزبان را تغییر داده، باعث افزایش قدرت پایداری آنها میشوند. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر قارچهای اندوفایت در بهبود ویژگیهای فنوتیپی فسکیوی بلند (Festuca arundinacea Schreb) و فسکیوی مرتعی (Festuca pratensis Huds) بومی ایران انجام گرفت. آزمایش در چارچوب طرح کاملاً تصادفی و به صورت فاکتوریل در سه تکرار اجرا شد، که دو فاکتور در دو سطح داشت. فاکتور اول دو توده گیاهی و فاکتور دوم آلوده و غیر آلوده بودن گیاه به قارچ بود. نتایج آزمایش نشان داد که در بیشتر ویژگیهای فنوتیپی مورد مطالعه، بین گیاهان آلوده و عاری از قارچ، اختلاف آماری معنیدار وجود دارد. اثر قارچهای اندوفایت بر شمار پنجه در بوته، عملکرد علوفه در بوته، عمق طوقه، وزن طوقه خشک و وزن ریشه خشک، مثبت و معنیدار شد. بین تودهها برای عملکرد علوفه در بوته، عمق طوقه، وزن طوقه خشک، وزن ریشه خشک و درصد ماده خشک، اختلاف آماری معنیدار بود. اثر متقابل توده و قارچ برای عمق طوقه و وزن ریشه خشک معنیدار گردید. از این رو میتوان از قارچهای اندوفایت در بهبود ویژگیهای فنوتیپی این گیاهان استفاده کرد.
سیدعلیمحمد میرمحمدیمیبدی، علیرضا امینی، سیدجمال الدین خواجه،
جلد 7، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده
در این پژوهش پتانسیل دو گونه علفی متحمل به شوری به نامهای چمن شور ساحلی یا برت (Aeluropus littoralis) و چمن شور پاگربهای یا بونو(A. lagopoides) در کاهش شوری خاک بررسی شد. بذرهای توده بومی دو گونه جمعآوریشده از منطقه رودشت اصفهان، در چهار خاک تهیه شده از رویشگاههای آنها با درجات مختلف شوری، در سه تکرار در گلخانه کشت شد. هدایت الکتریکی خاک تیمارهای مورد استفاده 4/12، 5/29، 0/43 و 0/69 دسیزیمنس بر متر بود. نتایج مقایسه میانگینها نشان داد که دو گونه مورد بررسی از لحاظ وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، سدیم ذخیرهای کل وزن خشک اندام هوایی و نسبت پتاسیم به سدیم، اختلاف معنیداری داشتند. هر دو گونه به طور معنیداری هدایت الکتریکی خاک را کاهش دادند. محدوده کاهش هدایت الکتریکی خاک از 23 تا 5/42 درصد بر حسب هدایت الکتریکی اولیه خاک متغیر بود. این کاهش شوری به طور عمده ناشی از جذب یونهای سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم از خاک بود. بخش قابل توجهی از مقدار عناصر جذب شده در غدد نمکی گونههای مورد بررسی، به ویژه گونه A. lagopoides، به خارج از گیاه ترشح شده بود. با توجه به ترشح بیشتر از 50 درصد نمک از بیشتر خاکها، انتظار میرود بتوان با کاشت و برداشت این گیاهان از طریق چرا یا دست، شوری خاک را کاهش داد.
جهانگرد محمدی، فایز رئیسی گهرویی،
جلد 7، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده
آگاهی از ساختار وابستگی مکانی ویژگیهای مختلف خاک که نسبت به سیستمهای چرا دارای حساسیتاند، از نقطهنظر تعیین میزان و نوع تغییرات حادث شده در روابط خاک- گیاه و جلوگیری از وقوع تغییرات ناخواسته و مضر در اکوسیستم، حائز اهمیت است. در بررسی حاضر از مجموعه روشهای آماری ژئواستاتیستیک و نظریه فراکتال بهمنظور بررسی آثار قرق طولانی مدت بر تغییرات مکانی شماری از خصوصیات شیمیایی خاک شامل مواد آلی، ازت کل، فسفر و پتاسیم قابل دسترس در دو ناحیه تحت قرق و غیرقرق واقع در منطقه سبزکوه استان چهارمحال و بختیاری استفاده شده است. بررسی ساختار تغییرات مکانی متغیرهای موردنظر از طریق محاسبه تابع آماری واریوگرام انجام شد.
نتایج نشان داد که الگوی تغییرات مکانی متغیرهای خاک به تاریخچه مدیریت مرتع کاملاً وابسته است. واریوگرام مواد آلی در منطقه چرا دارای ساختاری خطی و بدون دسترسی به واریانس آستانه با توجه به مقیاس مطالعاتی بوده است. در حالیکه الگوی تغییرات مکانی این متغیر در نواحی قرق از ساختاری قوی و دارای واریانس آستانه مشخص تبعیت میکند. علاوه بر آن فسفر قابل دسترس در منطقه چرا فاقد هرگونه ساختار مکانی بود. واریوگرامهای ازت کل و پتاسیم قابل دسترس در هر دو ناحیه قرق و چرای مفرط تابع ساختار کروی است، بنابراین دامنه تغییرات در نواحی قرق تقریباً دو برابر ناحیه تحت چرا بوده است. نتایج حاصل از بهکارگیری نظریه فراکتال نشان میدهد که ویژگیهای خاک دارای خصیصههای فراکتالی بوده، بدینترتیب که آزمون تغییرات مکانی آنها با افزایش مقیاس مطالعاتی اطلاعات با جزئیات بیشتری را آشکار میسازد. همچنین نتایج حاصل از محاسبه بعد فراکتالی نشان میدهد که مقدار عددی بعد فراکتالی برای تمامی متغیرهای مورد بررسی بزرگ و به عدد 2 نزدیک است. در عینحال بعد فراکتالی برای فسفر و پتاسیم قابل دسترس در ناحیه چرا بزرگتر از ابعاد فراکتالی آنها در نواحی قرق است. همچنین بعد فراکتالی، که با استفاده از واریوگرام محاسبه شد، میتواند بهعنوان شاخصی مناسب بهمنظور توصیف الگوی تغییرات مکانی یک متغیر و پیچیدگیهای موجود در آن، بهکار گرفته شود.
میترا محمدی بازرگانی، بدرالدین ابراهیم سیدطباطبائی، عبدالمجید رضایی، سیروس قبادی،
جلد 8، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
بهینهسازی باززایی گیاه پنبه برای دو رقم ساحل و ورامین با استفاده از مریستم انتهایی با هدف انتقال ژن از طریق آگروباکتریوم صورت گرفت. در این بررسی مریستم انتهایی از گیاهچههای 4 تا 5 روزه دو رقم جدا گردید و در محیط ویژه ساقه زایی (MS Murashige & Skoog,) تغییر یافته بدون تنظیمکننده رشد) قرار داده شدند. پس از 2- 5/1 ماه مریستمهایی که تولید ساقه و برگ نمودند به منظور ریشهزایی در یک طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار ریشهزایی: 1ـ MS تغییر یافته بدون تنظیم کننده رشد 2ـ یک دوم MS به همراه 1/0 میلیگرم در لیـتر اینـدول بوتــیریک اسیـد (IBA)(Indole-3-butyric Acid) ،ـ 3- یک دوم MS به هـمراه 1/0 میلـیگـرم در لیتر نفـتالین استـیک اسید (NAA) (a-Naphtaleneacetic Acid) و 4ـ یک دوم MS به همراه 1/0 میلیگرم در لیتر ایندول استیک اسید (IAA) (Indoleacetic Acid) در چهار تکرار ارزیابی شدند. پس از 2- 5/1 ماه تجزیه و تحلیل آماری دادهها نشان داد که بهترین محیط ریشهزایی برای دو رقم ساحل و ورامین محیط حاوی تنظیمکننده رشد IBA است. همچنین نتایج بیانگر آن بود که ریشهزایی رقم ورامین بهتر از رقم ساحل میباشد.
علی محمدی ترکاشوند، محمود کلباسی، حسین شریعتمداری،
جلد 8، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
سرباره کنورتور LD یک فرآورده جنبی صنایع آهن و فولاد است که به مقدار زیاد در اصفهان تولید میشود. سرباره به کاررفته به ترتیب حاوی 8/52 و 2/2 درصد CaO و MgO است. برای تعیین اثر سرباره LD برخصوصیات شیمیایی خاک، یک آزمایش انکوباسیون با استفاده از سه خاک اسیدی از گیلان انجام گرفت. نمونههای خاک از عمق 30-0 سانتیمتری سطح مزارع برنج و توتون و باغ چای گرفته شدند. تیمارها شامل 0 ، 5/0 ، 1 ، 2 ، 4 ، 8 و 16 درصد سرباره کنورتور در هر کیلوگرم خاک بود که به طور کامل با 5/0 کیلوگرم از هر خاک مخلوط شد. رطوبت خاکها در ظرفیت مزرعهای برای مدت دو ماه ثابت نگهداشته شد، و در زمانهای 1 ، 10 ، 30 و 60 روز پس از شروع آزمایش از نمونهها، نمونههای فرعی برای یررسی تغییراتpH ،EC و غلظتFe ، Mn ، P و K قابل استخراج با AB-DTPA گرفته شد.
نتایج نشان داد pH خاک با افزایش نسبت سرباره به کاررفته افزایش پیدا کرد. سرباره مقدارP و Mn قابل استخراج با AB-DTPA را متناسب با مقـدار به کار رفته افزایش داد. ولی تأثیر سرباره بر مقـدارFe بسته به pH اولـیه خاک متفـاوت بـود، به طـوری که با افزایش pH خاک به محدوده 5/8-4/7 از غلظت آهن کاسته شد و بعد از آن با افزایش pH خاک مقدار آهن دوباره افزایش یافت. سرباره، پتاسیم قابل استخراج با AB-DTPA را به ویژه در خاکهای شدیداً اسیدی کاهش داد. pH خاک در طول زمان کاهش یافت ولی قابل ملاحظه نبود. مقدار آهن قابل جذب غالباً در طول زمان کاهش یافت. اثر زمان انکوباسیون بر فسفر و منگنز متفاوت بود. اثر زمان برEC قابل ملاحظه نبود. در کل، خصوصیات شیمیایی خاکها بیشتر تحت تأثیر تیمارها بود تا زمان. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر میرسد سرباره کنورتور برای اصلاح خاکهای اسیدی مناسب باشد. پیشنهاد میشود که اثر سرباره کنورتور LD بر خصوصیات شیمیایی خاکهای اسیدی طی آزمایشهای مزرعهای بررسی شود.
حسین صبوری، عبدالمجید رضائی، سید علیمحمد میرمحمدیمیبدی، مسعود اصفهانی،
جلد 9، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
این آزمایش به منظور مطالعه همبستگی بین صفات و تعیین آثار مستقیم و غیر مستقیم صفات مختلف بر عملکرد برنج در موسسه تحقیقات برنج کشور و درسال زراعی 1380 اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل 9 × 2 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در3 تکرار پیاده شد. فاکتورهای مورد بررسی را 9 رقم برنج به نامهای: هاشمی، بینام، علیکاظمی، سپیدرود، نعمت، خزر، تایچونگ، کانتو، یوسن و دو آرایش کاشت (15×15 و30×30 سانتیمتر) تشکیل دادند. نتایج حاکی از معنیدار بودن تفاوت بین ژنوتیپها و بین آرایشهای کاشت و اثر متقابل آنها بود (01/P<0). اثر مستقیم تعداد خوشه در متر مربع بر عملکرد دانه در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش کاشت مثبت و معنیدار بود (01/P<0). تعداد روز تا خوشهدهی اثر مستقیم و مثبتی را در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش کاشت بر تعداد خوشه در متر مربع اعمال نمود. همبستگی زیست توده در مرحله خوشهدهی با تعداد خوشه در متر مربع تنها در آرایش کاشت 30 × 30 سانتیمتر مثبت بود (59/0 = r). وزن دانه در بوته در هر سه حالت مورد بررسی، اثر مستقیم مثبتی بر وزن خوشه داشت. در کلیه حالات مورد بررسی مساحت برگ پرچم اثر مستقیم مثبت و معنیداری را بر وزن دانه در بوته و تعداد دانه پر داشت. در آرایش کاشت 30 × 30 سانتیمتر، سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه افزایش یافت. طول دوره خفتگی در ارقام بومی بیشتر بود. سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه اثر مستقیم مثبتی را بر عملکرد دانه در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش اعمال نمودند. بنابر نتایج به دست آمده با افزایش تعداد خوشه در متر مربع، سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه میتوان به افزایش عملکرد دست یافت. همچنین انتخاب برای تعداد روز تا خوشهدهی، وزن دانه و مساحت برگ پرچم به طور غیر مستقیم و از طریق سایر صفات منجر به افزایش عملکرد خواهد شد.
مجید شاهمحمدی، حمید دهقانی، احمد یوسفی،
جلد 9، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
به منظور تعیین پایداری عملکرد و بررسی اثر متقابل ژنوتیپ و محیط تعداد 18 رقم پیشرفته و امید بخش جو به همراه یک رقم شاهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار و برای مدت 3 سال زراعی (1380-1377) در 10 ایستگاه تحقیقات کشاورزی مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه واریانس ساده و مرکب نشان دهنده تفاوتهای ژنتیکی بین عملکرد ژنوتیپها بود. نتایج مربوط به تجزیه واریانس مرکب، وجود تفاوتهای معنیداری بین ژنوتیپها و اثر متقابل ژنوتیپ و محیط را نشان داد. به دلیل معنیدار بودن اثر متقابل، جهت تعیین پایداری ژنوتیپها از پارامترهای پایداری، واریانس محیطی (S2i)، ضریب تغییرات محیطی (C.Vi)، میانگین واریانس اثر متقابل ، واریانس اثر متقابل ( θi )، اکووالانس ( W2i)، واریانس پایداری ( σ2i)، ضریب رگرسیون خطی (bi , βi)، میانگین مربعات انحراف از خط رگرسیون (S2di ) و واریانس درون مکانی (MSy /l) استفاده شد. در مجموع با در نظر گرفتن تمام روشهای تجزیه پایداری رقم شماره 18 به عنوان پایدارترین رقم شناخته شد و ارقام شماره 17 و 11 در مرتبه بعدی قرار گرفتند و ارقام شماره 13، 7 و 6 نیز به ترتیپ دارای نوسان عملکرد بیشتری بودند. رقم شماره 5 به دلیل عملکرد بالایی که داشت سازگارترین رقم با محیطهای مساعد شناخته شد و برای کشت در این مناطق مناسب بود. رقم شماره 9 نیز با عملکرد نسبتاً خوب و واریانس عملکرد پایین در مقابل تغییرات محیطی(58/1) و ضریب رگرسیون متوسط برای مناطق نامساعد پیشنهاد شد.
جهانگرد محمدی، سید محمود طاهری،
جلد 9، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده
توابع انتقالی خاک عبارتاند از مدلهای تخمین یک خصوصیت مشخص خاک با استفاده از ویژگیهایی که اندازهگیری آنها آسان، سریع و یا ارزان میباشد. روش معمول در برازش توابع انتقالی خاک استفاده از رگرسیون آماری است. این روش بر پایه فرض دقیق بودن متغیرهای مورد مطالعه و مشاهدات مربوط به آنها استوار بوده و در نهایت روابط بین متغیرها نیز به طور دقیق مشخص میشود. در مدل سازی سیستمهای طبیعی مانند خاک، عموماً با مشاهدات نادقیق و یا روابط مبهم رو به رو هستیم، بنابراین استفاده از روشهای برازش توابع که قادر به تبیین ساختار مبهم سیستم و در اختیار نهادن الگوهای منبطق با واقعیت هستند، ضروری است. در بررسی حـاضر از روش رگـرسیون مبتنی بر نـظریه مجموعههای فازی به منظور برازش توابع انتقالی شیمیایی و فیزیکی خاک استفاده شد. مدلهای بهینه رگرسیون خطی با ضرایب فازی برای توابع فوق به دست آمد. تجزیه و تحلیل حساسیت بر پایه سطح اعتبار و با توجه به مقدار ابهام مدلها و مقدار شاخص اطمینان مدلها انجام شد.
نتایج نشان داد که روش رگرسیون فازی در شرایط روابط ابهامی بین متغیرها و به طور کلی در مواردی که با خطاهای ناشی از ابهام در ساختار معادلات رگرسیونی رو به رو هستیم، میتواند مکمل و یا جایگزین مناسبی برای روش رگرسیون آماری تلقی شود.