احمدرضا عمانی، محمد چیذری،
جلد 10، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده
هدف اصلی مقاله حاضر ارائه ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و زراعی گندمکاران با توجه به پذیرش روشهای کشاورزی پایدار کم نهاده (LISA ) میباشد. کشاورزی پایدار کم نهاده بر کاهش استفاده از کودها و آفتکشهای شیمیایی و استفاده کمتر از شخم بی رویه تأکید میکند و روشهای جایگزینی مانند: تناوب زراعی، حفظ بقایای محصول، کاربرد کودهای دامی، گیاهان لگومینوز، کود سبز، شخم حداقل و کنترل طبیعی آفات را توصیه مینماید. ارائه ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و زراعی گندمکاران با توجه به پذیرش روشهای کشاورزی پایدار کم نهاده میتواند به عنوان عامل مهمی در اشاعه نظام کشاورزی پایدار نقش مؤثری داشته باشد. برای انجام این پژوهش از روش توصیفی و همبستگی استفاده شده است. گندمکاران استان خوزستان که در سال زراعی 80- 1379 به کشت گندم آبی پرداخته بودند، به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. نمونههای مورد نظر به صورت تصادفی از سه شهرستان اهواز، دزفول و بهبهان که از طریق روش تصادفی طبقهای انتخاب شده بودند، نمونهگیری شد (N=5529, n=359). نتایج عمده این مطالعه نشان میدهد که سطح سواد، میزان اراضی زیر کشت آبی، میزان اراضی زیر کشت دیم، کل زمین تحت مالکیت، زمین زیر کشت گندم، درآمد محصول، منزلت اجتماعی، هنجار اجتماعی، دانش فنی و دانش کشاورزی پایدار کم نهاده، با اطمینان 9/99% و مشارکت اجتماعی و میزان استفاده از کانالهای ارتباطی با اطمینان 99% با پذیرش روشهای کشاورزی پایدار کم نهاده (LISA) رابطه مثبت و معنیداری داشته است همچنین سن، تعداد افراد خانوار و فاصله مزرعه تا مرکز خدمات، با اطمینان 9/99% و سابقه کشت گندم و سابقه اشتغال به کشاورزی، با اطمینان 95% با پذیرش روشهای کشاورزی پایدار کم نهاده (LISA) رابطه منفی و معنیداری داشته است.
مینا موسوی، محمد چیذری،
جلد 11، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
سیبزمینی از نظر تغذیهای سومین محصول مهم کشور میباشد، اما وجود نوسان در تولید این محصول سبب عدم تعادل در عرضه و تقاضای آن شده است. نبود برنامهریزی برای تولید و بازاریابی از یکسو، و دانش کم کشاورزان درباره بازاریابی از سویی دیگر، باعث بیثباتی بازار سیبزمینی گشته است. برای رقابت موفقیتآمیز در بازارها، کسب دانش فنی و اطلاعات در مورد بازار ضروری است که این امر از طریق برنامههای آموزش بازاریابی میسر میشود. هدف عمده این برنامهها، کمک به تولیدکنندگان برای تنظیم تولید و فعالیت بازاریابی میباشد. گام اول در طرحریزی برنامههای بازاریابی، فهم نیازهای آموزشی کشاورزان است. بنابراین ارزیابی این نیازها، قبل از برنامهریزی و اجرای برنامهها ضروری است. بر این اساس، این تحقیق به بررسی نیازهای آموزشی سیبزمینیکاران در زمینه بازاریابی میپردازد و به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق سیبزمینیکاران شهرستان عجبشیر هستند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی چند مرحلهای تعداد 110 نفر از میان آنها برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد که میزان دانش فنی پاسخگویان در موارد قیمتگذاری و شناخت بازار در کمترین حد میباشد و موارد شناخت بازار و فعالیتهای قبل از برداشت مهمترین نیازهای آموزشی پاسخگویان بودند. بین متغیرهای سن، میزان سواد، میزان عملکرد، سابقه کاشت سیبزمینی و سطح زیر کشت و نیاز آموزشی در زمینه کلی بازاریابی رابطه معنیداری مشاهده نگردید. بر اساس نظر پاسخگویان، حضور مروج در مزرعه و برگزاری کلاسهای ترویجی به عنوان مؤثرترین روشهای آموزشی شناخته شدند.