3 نتیجه برای محمودآبادی
حسین شریعتمداری، یحیی رضایی نژاد، علی عبدی، علی محمودآبادی، مهین کرمی،
جلد 12، شماره 46 - ( (ب)-زمستان 1387 )
چکیده
با توجه به نتایج مثبت کاربرد لجن کنورتور و سرباره کارخانه ذوب آهن اصفهان جهت درمان کلروز ناشی از کمبود آهن در گیاهان مختلف در تحقیقات گذشته، در این تحقیق مقدار کاربرد بهینه این دو ترکیب و همچنین قابلیت جذب برخی عناصر ضروری موجود در لجن کنورتور و سرباره برای گیاه ذرت در مزرعه بررسی شد. لجن کنورتور حاوی حدوداً 64 درصد وزنی اکسیدهای دو و سه ظرفیتی آهن و برخی دیگر از عناصر ضروری گیاه و سرباره حاوی حدوداً 17 درصد اکسیدهای آهن، 8/52 درصد اکسید کلسیم و مقدار زیادی عناصر ضروری دیگر است. در پژوهش حاضر تیمارهای آزمایشی شامل شاهد، تیمار محلولپاشی توسط فتریلون (Fe-EDTA) با غلظت 5 در هزار، لجن کنورتور در 4 سطح (L1 ، L2 ، L3 و L4 به ترتیب برابر با 83/5، 33/13، 83/20 و 67/26 تن در هکتار) و سرباره در چهار سطح (S1، S2 ، S3 و S4 به ترتیب برابر با 20/3، 28/7، 36/11 و 44/15 تن در هکتار) بودند که سطوح لجن و سرباره تأمین کننده 1، 2، 3 و 4 برابر مقدار توصیه شده آهن قابل جذب در خاک بودند. گیاه ذرت رقم سینگل کراس 704 به عنوان گیاه آزمایشی کشت گردید. سطوح مختلف دو ترکیب سبب افزایش آهن و منگنز و کاهش منیزیم قابل عصارهگیری خاک شده ولی تأثیری روی، مس و کلسیم قابل عصارهگیری نداشت. سطوح مختلف سبب افزایش عملکردهای گیاه ذرت شد به گونهای که بیشترین عملکرد در سطوح بالای دو ترکیب (L4، L3، S4 و S3) اتفاق افتاد. تیمار محلولپاشی سبب از بین رفتن کلروز برگی شد و توانست عملکردهای سیلو، بلال و ساقه + برگ را نسبت به شاهد افزایش دهد، هر چند این تأثیر به اندازه سطوح بالای دو ترکیب لجن کنورتور و سرباره نبود. همچنین در تیمارهای لجن کنورتور و سرباره جذب آهن، منگنز، روی، مس، کلسیم و منیزیم در عملکردهای گیاه افزایش یافت. بر اساس نتایج این تحقیق سطوح L3 و S3 لجن کنورتور و سرباره میتوانند مناسبترین سطوح این ترکیبات به عنوان کود آهن پیشنهاد شوند.
سمیه شمسی محمودآبادی، فرهاد خرمالی،
جلد 15، شماره 55 - ( علوم فنون كشاورزي و منابع طبيعي، علوم آب و خاك بهار 1390 )
چکیده
بهمنظور مطالعه تأثیر کاربریهای مختلف بر تحول و تکامل خاک، اراضی لسی شرق استان گلستان منطقه آقسو انتخاب شد. تعداد 6 پروفیل در کاربریهای مرتع، جنگل طبیعی بلوط، جنگل مصنوعی سرو و زراعی حفر شد و مورد مطالعه قرار گرفت و از افقهای مختلف تعدادی نمونه جهت مطالعات فیزیکوشیمیایی و تعدادی جهت مطالعات میکروسکوپی برداشته شد. پارامترهای فیزیکی و شیمیایی مهم همچون وزن مخصوص ظاهری ((BD، میانگین وزنی قطر خاکدانه (MWD)، کربن آلی (OC)، ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC)، کربنات کلسیم معادل (CCE) و فسفر قابل دسترس (P) در کاربریها مقایسه شد. OC، CECو MWD در کاربری زراعی خیلی پایینتر بودند. میزان مواد آلی در منطقه جنگلی و مرتعی بهطور قابل ملاحظهای بیشتر از اراضی زراعی بود. مطالعه تکامل پروفیل خاک نشان داد که خاکهای جنگلی تکامل یافتهترند، بهطوری که خاکهای مناطق جنگل طبیعی تحت عنوان کلسیک آرجی زرالز طبقهبندی شدند و پایداری اراضی بیشتر سبب بهوجود آمدن افق آرجیلیک با بی فابریک لکهای و کریستالی در افق کلسیک زیرین شده است. ولی خاکهای زراعی دارای تکامل کمتری بودند و تحت عنوان تیپیک کلسی زرپتز طبقهبندی شدند. بی فابریک خاکهای زراعی در تمام افقها کریستالیتیک بوده و نشاندهنده عدم آبشویی کافی کربنات و متعاقب آن عدم انتقال رس است و به دلیل فرسایش شدید افقهای سطحی، افق غنی از آهک زیرین رخنمون نموده و مانع تکامل پروفیل شده است. خاکهای جنگل مصنوعی و مرتع نیز دارای افق مالیک و طبقهبندی تیپیک کلسی زرالز بودند و از تکامل متوسطی برخوردار بودند.
نادر شهابینژاد، مجید محمودآبادی، احمد جلالیان، الهام چاوشی،
جلد 24، شماره 3 - ( علوم آب و خاک - پاییز 1399 )
چکیده
فرسایش بادی یکی از مهمترین جنبههای تخریب اراضی بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک محسوب میشود. ویژگیهای خاک از طریق تأثیر بر فرسایشپذیری آن، در کنترل شدت فرسایش بادی نقش اساسی دارند. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک و شدت فرسایش بادی و تعیین مهمترین ویژگی مؤثر بود. به این منظور، شدت فرسایش بادی بهصورت درجا و با استفاده از یک دستگاه تونل باد قابل حمل در 60 نقطه از مناطق مختلف استان کرمان اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که شدت فرسایش بادی بین 0/03 تا 3/41 گرم بر متر مربع در دقیقه متغیر بود. سرعت آستانه فرسایش بادی از طریق تابع توانی باعث کاهش معنیدار شدت فرسایش شد (0/001P<، 0/81=R2). درصد ذرات رس و سیلت، مقاومت برشی، میانگین وزنی قطر خاکدانهها، سنگریزه سطحی، خاکدانههای بزرگتر از 0/25 میلیمتر، کربن آلی خاک، کربنات کلسیم معادل و همچنین کلسیم، پتاسیم و منیزیم محلول با شدتهای فرسایش بادی روابط عکس و غیرخطی داشتند. در مقابل با افزایش درصد ذرات شن، سدیم محلول، هدایت الکتریکی و نسبت جذب سدیم، فرسایش بادی بهطور معنیداری افزایش یافت. بر اساس نتایج نهایی، از بین ویژگیهای مورد مطالعه، نسبت جذب سدیم و میانگین وزنی قطر خاکدانه بیشترین اثرگذاری را بر شدت فرسایش بادی در خاکهای استان کرمان نشان دادند. بنابراین پیشنهاد میشود در راستای جلوگیری از سدیمی شدن و نیز تخریب ساختمان خاکها، اقدامات حفاظتی مناسب انجام شود.